نرجس
 
   



دهمین پیامبر الهی اولین پیامبر الولعزم شیخ الانبیاء حضرت نوح نبی (ع)
داستان شیخ الانبیاء حضرت نوح نبی (علیه السلام)
داستان حضرت نوح (علیه السلام) اولين داستان از پيامبران اولوالعظم است كه در قرآن كريم مفصل طرح شده است. اين داستان در سوره‌هاي: اعراف،توبه، يونس، هود، اسراء، مريم، انبياء، حج، مؤمنون، فرقان، شعرا، عنكبوت، احزاب، صافات، ص، غافر، نوح، شوري، ق، ذاريات، نجم، قمر، وحديد. آمده است. در اين نوشتار فقط از سوره اعراف از آيه 59 تا 64 بحث شده است. قرآن كريم خلاصه داستان نوح (ع) را در سوره اعراف حكايت كرده است. اگر كمي دقت در آيات شود خاننده خودش چكيده داستان را بدست خواهد آورد. به همين منظور در اين نبشتار صرفاً داستان آن حضرت باز گو نشده است. بلكه تفسير آيات تحت عنوان «برداشت‌ها» با نگاه نو مطرح گرديده است.

لقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ فَقالَ يا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ إِنّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ(اعراف/59)
«همانا نوح را به سوي قومش فرستاديم، گفت: اى قوم، خداى يكتا را بپرستيد كه جز او شما را خدايى نيست، من بر شما از عذاب روزى بزرگ مى‏ترسم‏.»
شناسنامه حضرت نوح(علیه السلام)
«لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ…»
قرآن كريم، نام حضرت نوح را ياد آور شده است. از اين رو، بحث شناسنامه نوح لازم و ضروري به نظر مي‌رسد. ابن عربي مي‌گويد: «روايت شده نوح بدان سبب نوح ناميده شده كه بر مردم خويش سخن و نوحه سرايي مي‌كرده است»كنايه از اين كه كار او شده دعوت مردم به توحيد و يكتاپرستي. زيرا كه نوحه بر ميّت را، نوح مي‌گويد. بدين خاطر نوح را نوح مي‌گفته‌اند: كه مردم نسبت به سخنان او دل مرده بوده‌اند. اين واژه غير عربي شايد عبراني است. او پسر لمك پسر متوشلخ پسرأخنوخ است كه در سال وفات آدم متولد شده و در 400 يا به قول ديگر، در 50 و يا 40 سالگي مبعوث به رسالت شده و 950 سال در حدود سه قرن در ميان قوم خويش مشغول به تبليغ بوده است.«خداوند» نخست داستان نوح را ذكر فرموده، چون نوح (ع) اولين پيغمبرى است كه تفصيل نهضت او در قرآن ذكر شده‏ است.حضرت نوح ملقب به شيخ الانبياء است.
‏پشتوانه حضرت نوح(علیه السلام)
«لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ…»
در عرصه سياست حرف اول را پشتوانه مي‌زند. خواه آن اقتصادي، نظامي، جغرافيايي و ….باشد. از اين رو، قرآن به قدرت محكم و پشتوانه عظيم حضرت نوح (ع) اشاره نموده و آن الهي بودن رسالت او است. كه قرآن مي‌فرمايد: « لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ…» يعني فاعل »ارسلنا» خدا است.
در قرآن،گاهي فاعل كه به خداوند بر مي‌گردد. مفرد آورده مي شود. مانند «نفخت فيه من روحي» گاهي ضمير فاعلي جمع بكار مي‌رود همانند اين مورد: « لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحًا إِلى قَوْمِهِ…» سرّ آن اين است. در كار هاي الهي اگر ديگران نقش داشته باشد مانند فرشته‌ها، پيامبران و طبيعت، حقّ تعالي، حقّ آنان را ضايع نكرده از ضمير جمع استفاده مي‌كند ولي جاي كه فعل و كار به خود خداوند نسبت داده شود. مانند نفخ روح، آنجا و شبيه آن ضمير را مفرد مي‌آورد.
‏حضرت نوح(علیه السلام) يكي از پيامبران عظيم الشان الهي است كه نام مباركش 43 بار در قرآن مجيد آمده است ونيز سوره اي به نام ايشان مي باشد.وي اولين پيامبر اولوالعزم است كه داراي شريعت وكتاب مستقل بوده ونيز اولين پيامبر بعد از ادريس مي باشد.شغلش نجاري ومردي بلند قامت وتنومند بوده وصورتي گندم گون داشته است.مركز بعثت ودعوتش در شامات وفلسطين وعراق بوده است.ايشان 2500 سال عمر كرد ومدت پيامبريش 950 سال بود و200 سال به دور از مردم به ساختن كشتي پرداخت ونيز 500 سال بعد از طوفان زندگي كرد.
در اواخر عمر جبرئيل بر او نازل شد وبه او اعلام كرد كه مدت نبوت وعمرت به سر آمده وبايد اسم اكبر وعلم نبوت را به پسرت سام واگذار نمائي وآن حضرت چنين كرد وپس از وصاياي خود دعوت حق را لبيك گفت .قبر او در نجف ودر بالاسر حضرت علي(ع) مي باشد.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-08-19] [ 09:53:00 ق.ظ ]




آیا نفرت از  ورزش ژنتیکی است؟؟؟؟


آیا نفرت از ورزش ژنتیکی است؟

ژن‌های خاصی در بدن به خصوص ژن‌هایی که دوپامین را تنظیم می‌کنند، در نفرت از ورزش و خودداری از انجام آن تاثیرگذار هستند.
به گزارش فرهنگ نویز، مطالعات انجام شده در دانشگاه ایالتی جرجیا نشان داده است که نفرت از ورزش ممکن است دلایل ژنتیکی داشته باشد.

مدیر این تحقیقات در این باره می‌گوید: مطالعات بر روی افراد خانواده و دوقلوها نشان داده است که 20 تا 60 درصد عادت‌های انسان‌ها در فعالیت‌های فیزیکی ارثی هستند و مسائل ژنتیکی بر این موضوع تاثیرگذار هستند.

بررسی‌ها نشان داده است که مراکزی در سیستم حرکتی مغز وجود دارند که بر گرایش به فعالیت فیزیکی تاثیر دارند و فعالیت نرون‌هایی در مغز که دوپامین را تنظیم می‌کنند نقش اساسی در ایجاد انگیزه برای حرکت دارند. بنابراین ژن‌هایی که دوپامین را تنظیم می‌کنند در ایجاد نفرت برای انجام ورزش تاثیرگذارند.

ادامه »

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ق.ظ ]




غذاهای مفید برای کبد...


غذا های مفید برای کبد

برخی موادغذایی می توانند باعث تنظیم آنزیم های کبدی شوند و در بهبود عملکرد کبد تاثیرگذار هستند از جمله این مواد غذایی می توانیم به غذاهای غنی از بتاکاروتن،سیب، غذاهای غنی از ویتامین‌های B، C و ، E ،غذاهای فیبردار و امگا ۳ اشاره کنیم.
به گزارش فرهنگ نیوز، برخی موادغذایی می توانند باعث تنظیم آنزیم های کبدی شوند و در بهبود عملکرد کبد تاثیرگذار هستند از جمله این مواد غذایی می توانیم به غذاهای غنی از بتاکاروتن،سیب، غذاهای غنی از ویتامین‌های B، C و ، E ،غذاهای فیبردار و امگا 3 اشاره کنیم. توصیه می کنیم بیشتر به کبدتان اهمیت دهید و از طریق تغذیه سالم و سم زدایی ب وسیله خوراکی ها موثر سلامت آن را بهبود ببخشید.

مصرف خوردنی‌های غنی از آنتی‌اکسیدان بهترین راهکار برای حفظ سلامت کبدتان به موازات سلامت عمومی بدن‌تان می‌باشد.

غذاهای غنی از بتاکاروتن

غذاهای غنی از آنتی‌اکسیدان به پاک‌سازی اثر رادیکال‌های آزاد و مواد مضر در کبد کمک می‌نمایند.

سیب

زیجاتی نظیر چغندر و هویج حاوی آنتی‌اکسیدان‌های کاروتنوئید و بتاکاروتن می‌باشند.

تمام آنتی‌اکسیدان‌ها به پروسه‌ی سم زدایی کبد کمک نموده و از کبد در برابر بیماری‌ها محافظت می‌کنند.

جالب است بدانید، بتاکاروتن (پیش ساز ویتامین A) موجود در هویج، یک آنتی‌اکسیدان مفید و موثر می‌باشد؛ لذا لازم است که مصرف هویج را در الگوی رژیم غذایی خود بگنجانید.

همچنین سیر نیز مفید است و سلنیوم و گلوتاتیون موجود در سیر دارای عملکردی مشابه با آنتی‌اکسیدان‌ها می‌باشند.

غذاهای غنی از ویتامین‌های B، C و E

غذاهای حاوی مقادیر فراوان از ویتامین‌های B، C و E می‌بایست به صورت روزانه برای تقویت سلامت کبد مصرف شوند.

غذاهای غنی از ویتامین C و ویتامین E همانند آنتی‌اکسیدان‌های مذکور بسیار مفید می‌باشند.

مواد با خاصیت آنتی‌اکسیدانی به کاهش تخریب ناشی از رادیکال‌های آزاد کمک می‌نمایند، بنابراین برای تقویت و پاک‌سازی کبد مفیدند.

غذاهای غنی از ویتامین ب عملکرد کبد را تقویت و به کاهش احتقان کبدی کمک می‌کنند.

ویتامین ب 12 نیز به متابولیسم چربی‌ها و بهبود عملکرد کبد کمک می‌نماید.

توصیه می‌شود از مصرف بی رویه نوشیدنی‌های غنی از کافئین (به ویژه قهوه و مانند آن) اجتناب کنید و به جای آن‌ها از نوشیدنی‌های سالم و مفیدتری مثل چای سبز استفاده کنید.

بسیاری از غذاها (برای مثال: بروکلی، تخم مرغ، اسفناج، برنج قهوه‌ای، غلات و غیره) حاوی ویتامین ب می‌باشند.

بسیاری از میوه‌ها و سبزیجات نیز حاوی ویتامین ث می‌باشند از جمله: گوجه‌فرنگی، توت فرنگی، بروکلی، فلفل، مرکبات و غیره

سبوس گندم منبع خوبی از ویتامین E و سلنیوم می‌باشد. بادام، آووکادو، گردو، غلات غنی شده، تخم آفتابگردان، کره بادام زمینی، سبزیجات روغنی نیز از منابع خوب ویتامین E می‌باشند.

غذاهای فیبردار

غذاهای فیبر دار برای تقویت عملکرد کبدتان ضروری هستند. استفاده از غذاهای فیبردار نظیر نان‌های دارای غله کامل، برنج و دیگر محصولاتی که حاوی غلات کامل باشند؛ مطمئناً پروسه هضم را تقویت می‌نمایند. میوه‌ها و سبزیجات نیز از محتوای فیبر بالایی برخوردار می‌باشند.

امگا3

مصرف غذاهای غنی از امگا 3 نیز برای سلامت کبد مهم است. غذاهای مرسوم غنی از امگا 3 عبارتند از: ماهی‌ها (از جمله : ساردین، سالمون، قزل آلا و…)، مغزها و روغن‌هایی گیاهی (شامل: کانولا، سویا، دانه کتان و کنجد).

اطمینان حاصل کنید که از مصرف غذاهای پرچرب و پرکلسترول اجتناب می‌کنید، و اقلام غذایی سالم و روغن‌های غیر اشباع چند زنجیره‌ای مفید برای بدن را مصرف می‌نمایید. تغذیه سالم به حفظ سلامت و عملکرد مطلوب کبدتان کمک شایانی می‌کند.

ادامه »

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




کسی که بهشت را دارد چرا غم وغصه دارد


کسی که بهشت را دارد، ‌چرا غم و غصه دارد

آیت الله مظاهری گفت: کسی که بهشت را دارد، ‌چرا غم و غصه دارد؟! کسی که به عالم ملکوت رسیده چرا باید ترس داشته باشد و غم و غصه داشته باشد؟
به گزارش فرهنگ نیوز، متن سخنان درس اخلاق اخیر آیت الله مظاهری برای علاقه مندان در پی می آید؛

بحث ما دربارۀ معرفة‌النفس بود. بیست و دو فصل از این بحث را گفتگو کردیم و بحث دربارۀ فصل بیست و دوم راجع به روابط انسان بود. یک رابطه با درون، ‌ با فطرت و عقل و وجدان اخلاقی که فی‌الجمله صحبت کردم. یک رابطه با جسم و این بدن است که فی‌الجمله صحبت کردم. یک رابطه هم با خداست که در این باره صحبت کردم. کم بود، ولی به همین مقدار اکتفا می‌کنم.

رابطۀ چهارم راجع به رابطۀ این انسان با عالم ملکوت است. این انسان ناسوتی و مادی است. یک رابطۀ کامل با عالم ملکوت دارد. اگر با ریاضت‌ها و با عبادت‌ها و با توسل‌ها بتواند برسد به عالم ملکوت، آنگاه آن عالم برایش شهود است. می‌تواند ملائکه را ببیند و با ملائکه حرف بزند، چه اینجا و چه در برزخ و چه در قیامت.

«إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‌ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ، نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فیها ما تَشْتَهی‌ أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فیها ما تَدَّعُونَ» [۱]

کسانی به راستی می‌گویند الله و پابرجا روی گفتۀ خود هستند. یعنی با ریاضت‌ها و با عبادت‌ها و با اجتناب از گناه و مکروهاتشان کم‌کم رسیده‌اند به عالم شهود و به عالم ملکوت. قرآن می‌فرماید: یکی از فواید رسیدن به عالم ملکوت به نحو شهود، این است که ملائکه بر اینها نازل می‌شوند. اگر ترسی دارد و اگر غم و اندوهی دارد، دل تسلی به او می‌دهند: «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا» [۲]

مؤمن نباید بترسد و غم و غصه داشته باشد. کسی که خدا را دارد، از که و از چه بترسد!؟ کسی که خدا را دارد چرا غم و غصه داشته باشد!؟ اما مهم‌تر اینکه: «وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتی‌ کُنْتُمْ تُوعَدُونَ» [۳] .

کسی که بهشت را دارد، ‌چرا غم و غصه دارد!؟ کسی که به عالم ملکوت رسیده چرا باید ترس داشته باشد و غم و غصه داشته باشد!؟ مهم‌تر از همه: «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ» است؛ به او بشارت می‌دهند که ما کمک‌کار تو هستیم و در دنیا کمکت می‌کنیم. راه مشکل است، اما راه مشکل را می‌توانی طی کنی. ما کمک‌کار تو هستیم، هم در دنیا و هم دم مرگ و هم در عالم برزخ و هم در قیامت: «نَحْنُ أَوْلِیاؤُکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ».

این آیات برای ما و برای جوان‌ها نازل شده که ترغیب و تحریص شوند و از این عالم ناسوت حرکت کنند و برسند به عالم ملکوت و سروکار با معنویّات داشته باشند و بیابند خدا را نظیر آدم تشنه‌ای که آب بخورد، ‌سیراب شدن را بیابد، این‌گونه خدا را بیابند.

امیرالمؤمنین(ع) می‌گویند: اگر به این مقام نرسیدی، کور هستی. و الاّ‌ تو باید به غیر خدا چیزی نبینی: «ما رَاَیْتُ شَیْئاً اِلاّ وَ رَاَیْتُ اللهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ» [۴] ؛ اگر شیعه هستی مثل من باش و هرچه می‌بینی خدا را ببین. مولا امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه[۵] هم فرموده‌اند که نمی‌شود خدا را ندید.

به دریا بنگرُم دریا تو بینُم به صحرا بنگرُم صحرا تو بینُم

به هرجا بنگرم از کوه و در و دشت نشان از روی زیبای تو بینُم

امام حسین(ع) در دعای عرفه فرموده‌اند: «عَمِیَتْ‌ عَیْنٌ‌ لَا تَرَاک» [۶]

دعای عرفه یکی از معجزات بزرگ اهل‌بیت «سلام‌الله‌علیهم» و از افتخارهای بزرگ شیعه است و گفته شده مثل باران اشک از چشمان امام حسین(ع) می‌ریخت و این دعا را در عرفات خوانده و در وسط این دعا امام حسین(ع) می‌فرمایند: «عَمِیَتْ‌ عَیْنٌ‌ لَا تَرَاک».

این دو معنا دارد. یکی اینکه نفرین است و معنایش اینست که کور باد کسی که خدا را نبیند. اما من خیال می‌کنم اخبار است و اینست که امیرالمؤمنین و امام حسین «سلام‌الله‌علیهما» می‌فرمایند: شیعه! ‌تابع من باش و وقتی تابع من شدی به عالم ملکوت می‌رسی و وقتی به مقام ملکوت رسیدی، درمی‌یابی خدا را. نه تنها دانستن، بلکه یابیدنی است. همۀ ما می‌دانیم که ملائکه داریم و در قرآن هم زیاد اسم ملائکه آمده است. شاگردهای مرحوم آخوند کاشی برای من نقل کردند که مرحوم آخوند کاشی بعضی اوقات در درس می‌گفت: ملائکه را می‌بینم و «أُولی‌ أَجْنِحَةٍ مَثْنی‌ وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ» [۷] را نیز می‌بینم. ما خلق شده‌ایم برای همین که حرکت کنیم و توقف ممنوع است. از این عالم ناسوت برسیم به عالم ملکوت و از عالم ملکوت به جبروت و سیر می‌شود تا خدا خدایی می‌کند. هر قدمی که بردارد لذتش از دنیا و آنچه در دنیاست، بیشتر است. معلوم است سیر من الحق الی الحق خیلی شیرین است. لذا ما اگر به جایی برسیم که می‌توانیم برسیم، نگویید مشکل است یا وضع بد است یا دنیا نمی‌گذارد، اگر به اندازه‌ای که هم و غم دنیا را داریم، ‌یک دهم آن هم و غم اینگونه چیزها را داشته باشیم، حتماً می‌رسیم. ما خلق شده‌ایم برای همین.

«عَبْدی‌ اطْعِنی‌ حَتّی اجْعَلُکَ مثلی اقُولُ لِشَی‌ءٍ کُنْ فَیَکُون تَقُولُ لِلشَّیْ‌ء کُنْ فَیَکُون» [۸]

به قول حافظ:

تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر ندانمت که درین دامگه چه افتادست

چرا غرق هستی!؟ چرا مات هستی!؟ به قول امیرالمؤمنین «سلام‌الله‌علیه» چرا کوری!؟ حرکت کن. آمده‌ای در این دنیا برای حرکت. پروردگار عالم وقتی تو را خلق کرده، به خودش أحسن الخالقین گفته است و تو أحسن مخلوقین هستی. پروردگار عالم برای خلقت تو به خودش آفرین گفته است. پروردگار عالم وقتی به خلقت انسان می‌رسد، می‌فرماید: «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ» [۹]

این خیلی مقام است که خدا با کُن رحمانی می‌تواند عالم را زیر و رو کند و عالم بسازد و عالم را نابود کند، اما وقتی به خلقت انسان می‌رسد، می‌فرماید: «فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ».

آفرین بر خدا و این خلقتش. این آفرین برای آدمی نیست که بیاید و هفتاد هشتاد سال فقط بخورد و بیاشامد و بخوابد. امیرالمؤمنین(ع) ‌ در جمله‌ای که منسوب به ایشان است، می‌فرمایند: «مَن کانَ هَمّهُ بَطنُه فَقیمَتُه ما یَخرُجُ مِن بَطنِه»؛ کسی که هم و غمّش شکم و شهوت باشد و هم و غمش این دنیا باشد، قیمتش نیز همانست که از شکم بیرون می‌آید. بنابراین حرکت ارزش دارد و توقف ممنوع است. از این عالم ناسوت حرکت کن و به عالم ملکوت برس و ملائکه افتخار نوکری تو را دارند. این ملائکه، ملائکۀ مقرّب خدا هستند.

«إِنَّ الَّذینَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلائِکَةُ»

و به راستی عالم شهود و عالم ملکوت برای این خلق شده است. حتّی عالم ملکوت برای این انسان کم است. این انسان باید برسد به آنجا که بهشت برای او کوچک باشد. بهشت از دست اینها شکایت می‌کند که خدایا تو ما را خلق کردی برای اینها و اما اینها بی‌اعتنا به ما هستند. خطاب می‌شود بگذار بنده‌ام منغمر در عالم ملکوت باشد. بگذار از حرف زدن من با او و حرف زدن او با من لذت ببرد. بعد خطاب می‌شود به بهشت که من در روز سیصد و شصت مرتبه به اینها نظر دارم و در هر نظری ملک آنها را زیاد می‌کنم. [۱۰] یعنی سیر ملکوتی به آنها می‌دهم و سیر به سوی قرب خدا که به آن سیر من الحق الی الحق می‌گویند. حال اگر به آنجا هم نرسیم لاأقل سیر من الخلق الی الحق باشد. این انسان خیلی قیمت دارد و بهشت برای او کوچک می‌شود و بهشت از دست او شکایت می‌کند که این همه نعمت‌ها برای اوست، اما او اعتنا ندارد. آن ابزاری که در درونش است و «جنات تجری من تحتها الانهار» و حورالعین و امثال اینها نمی‌خواهد و اما چیزی بالاتر از اینها می‌خواهد و آن خدا و سروکار داشتن با ملائکه است.

لذا این بحث امشب ما که باید چند شب درباره‌اش صحبت کنم، انصافاً‌ بحث ارزنده‌ای است. ما باید قدر خودمان را بشناسیم و معمولاً‌ انسان‌ها چون قدر خودشان را نمی‌شناسند، پرت هستند. اکتفا به این عالم ناسوت و اکتفا به این زرق و برق دنیا دارند و به جایی هم نمی‌رسند. در روایت هم آمده که هرکه بامش بیشتر برفش بیشتر. هرکه بیشتر از این ذخائر برخوردار است از غم و غصه و فقر و نگرانی بیشتری برخوردار است. کسی که خدا را ندارد، ‌هیچ ندارد. وقتی انسان خدا را داشته باشد، همه چیز هست و وقتی خدا را نداشته باشد، به غیر غم و غصه و دلهره و اضطراب‌خاطر و نگرانی هیچ ندارد. ما خلق نشده‌ایم برای غم و غصّه و دلهره و اضطراب‌خاطر و نگرانی و فقر و فلاکت و مثل کرم ابریشم در خود تنیدن تا خفه شدن. ما کرم ابریشم نیستیم که در خود بتنیم، بلکه ما انسانیم و انسان کسی است که برای خدا خلق شده است. می‌فرمایند بیا و آنچه نمی‌بینی، ببین.

خیال نکنید اینها برای خواص است. آنها در وادی دیگری هستند و آنها معلم این کارند و می‌بینند و به مردم می‌گویند. همۀ ما باید از این عالم ناسوت با حرکت صعودی برسیم به عالم ملکوت. سر و کار با معنویات و سر و کار با قرآن و اهل‌بیت داشته باشیم و برسیم به آنجا که خواندن قرآن برای ما بالاترین لذّت باشد. می‌رسد به آنجا که زیارت جامعۀ کبیره برایش بالاترین لذّت است. مرحوم علامه مجلسیِ اول می‌فرماید: باقر در گهواره بود و من نماز شب می‌خواندم و او شیر می‌خواست و گریه افتاد و من یادش افتادم و گفتم خدایا او را آدم کن و از مروّجین اسلام کن. بالاخره دعایش در نماز شب مستجاب شد و علامه مجلسی دوم پیدا شد که چقدر خدمت به اسلام کرده است. بحارالانوار یعنی کتابخانۀ شیعه. مرادم اینجاست که علامه مجلسیِ اول، سیر و سلوکی است، علاوه بر اینکه از نظر علمی خیلی بالاست، از جمله سیر و سلوکی‌هاست. می‌گوید من مشرف شدم به نجف. می‌خواستم به حرم بروم و دیدم لیاقت ندارم؛ لذا تصمیم گرفتم یک دهه ریاضت بکشم و بعد به حرم مشرف شوم.

می‌گوید روزها به مقام قائم وادی‌السلام می‌رفتم و اما چون ناامن بود شب‌ها در رواق مطهر می‌آمدم. دهه تمام شد و به من الهام شد که باید به سرّ من رای بروی. اگر راه را می‌خواهی از راه امام زمان بخواه و فعلاً واسطۀ فیض عالم امام زمان است. می‌گوید نا امن هم بود، اما من پیاده به سرّ من رای رفتم و غسل کردم و به حرم رفتم. دیدم آقا امام زمان «ارواحنافداه» در حرم خدمت جدش امام هادی «سلام‌الله علیه» است. من زیارت جامعه را مداح‌وار برایش خواندم و او گوش می‌داد و توجه می‌کرد. بعد به من گفت بیا جلو. ابهت آقا مرا گرفته بود و نمی‌توانستم جلو روم. فرمودند: جلو بیا و من خدمت آقا رفتم. آقا دست تلطف روی شانۀ من گذاشت و فرمود: «نعمت الزیارة». گفتم آقا این از جدتان است و اشاره کردم به امام هادی. فرمودند بله. [۱۱] لذا علامه مجلسی دوم می‌فرماید: زیارتی بهتر از این از نظر سند و دلالت نداریم. [۱۲]

بعد می‌گوید اقا نشستند و من نشستم و درد و دل‌ها با آقا کردم. معلوم است یک دقیقۀ این به یک دنیا ارزش دارد. ما خلق شده‌ایم برای این چیزها. گفتم اگر یک دهم رابطه با امام زمان باشد، آنگاه خیلی چیزها درست می‌شود. صبحگاهی من جامعۀ کبیره باشد و یک صبحگاهی برای امام زمان باشد. ما می‌گوییم سرباز امام زمانیم و می‌خواهیم امام زمان بیایند و همراه ایشان دنیا را بگیریم. پس باید صبحگاهی داشته باشیم. ارتش در همۀ دنیا صبحگاهی دارد. ما هم باید صبحگاهی با امام زمان داشته باشیم و بهترین صبحگاهی‌ها زیارت جامعه است. تمام اسرار شیعه در این زیارت خوابیده است. خوشا به حال کسانی که می‌توانند مداح‌وار و با توجه به معنا صبح به صبح با امام زمان صبحگاهی داشته باشند.

ادامه »

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]




مهدویت در آدینه ها ؛

احادیثی تکان دهنده درباره آخرالزمان از پیامبر اکرم(ص)

زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.
به گزارش فرهنگ نیوز ، در این مطلب تعدادی از احادیث گوهر بار از پیامبر اکرم حضرت محمد رسول الله(ص) به نقل از منابع روایی شیعه و سنی آمده است که به روزگار غریبی اسلام در آخرالزمان و ظهور امام عصر( عج) مربوط می باشد. مضامین احادیث آنقدر تکان دهنده و به روز هستند که انگار روزگار ما را مرور می کنند:

پیامبر خدا محمد مصطفی ( که درود خدا بر او باد) در روایتی فرمود:روزگاری خواهد آمد که دین خدا تکه تکه خواهد شد. سنت من در نزد آنان بدعت و بدعت در نزد آنان سنت باشد ، شخصیت های بزرگ در نزد آنها حیله گر خوانده می شوند و اشخاص حیله گر در نزد مردم، با شخصیت و وزین خوانده شوند .مومن در نزد آنان حقیر و بی مقدار می شود و فاسق به پیش آنها محترم و ارجمند باشد ، کودکانشان پلید و گستاخ و بی ادب و زنانشان بی باک و بی شرم و بی حیا شوند، پناه بردن به آنها خواری و اعتماد به آنان ذلت و درخواست چیزی از آنها نمودن، جامه درویشی به تن کردن و مایه بیچارگی و ننگ است .در آن هنگام خداوند ، آنان را از باران به هنگام، محروم سازد و در وقت نامناسب بر آنها ببارد .

اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند

زمانی بر مردم بیاید که چهره هایشان چهره های آدمیان ولی دل هایشان دل های شیاطین باشد ، بسان گرگان درنده خونریز باشند. از منکرات اجتناب نکنند، پیوسته به کارهای ناپسند خویش ادامه دهند ، اگر در جمع آنها باشی به تو دروغ گویند و اگر خبری برایشان بازگویی تو را دروغگویی شناسند و چون از آنها غایب باشی غیبتت کنند . افراد بد بر آنان مسلط شود که آنان را به انواع عذاب معذب دارند، نیکانشان دعا کنند ولی اجابت نشود.

شکم هاشان خدایان آنها، و زنانشان قبله گاهشان و پولشان دین شان

در جایی دیگر رسول خدا فرمود : زمانی بر مردم بیاید که شکم هاشان خدایان آنها شود، و زنانشان قبله گاهشان و پول شان دین شان شود و کالاهای دنیوی را مایه شرف و اعتبار و ارزش خویش دانند .از ایمان جز نامی و از اسلام جز آثاری و از قرآن جز درس نماند. ساختمان های مسجدهایشان آباد باشد ولی دلهایشان از جهت هدایت خدا خراب شود .

به چهار بلا مبتلا شوند. نخست: تجاوز به ناموس شان

در آن روزگار است که خداوند، آنها را به چهار بلا مبتلا سازد . نخست: تجاوز به ناموسشان و دوم: هتک حرمت از ناحیه زورمندان و ثروتمندانشان ، سوم: خشکسالی، چهارم: ظلم و ستم از جانب زمامداران و قاضیان .اصحاب از سخنان آن حضرت سخت به شگفت آمدند و گفتند : یا رسول الله ! مگر آنها بت پرست هستند؟ پیامبر فرمود : آری هر پول و درهمی به نزد آنها بتی است که در حد پرستش به آن تعلق خاطر دارند .

آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد

از پیامبر خدا در منابع شیعه و اهل تسنن روایت شده است که در جایی دیگر فرمود:روزگاری بیاید که مردم شان آنچنان از علما بگریزند که گوسفند از گرگ گریزد. در آن هنگام، خداوند آنها را به سه بلا دچار سازد : نخست آنکه برکت از مالشان بگیرد ، دوم: ستمگران را بر آنها مسلط سازد و سوم انکه بی ایمان از دنیا بروند .

یکی از اصحاب از پیامبر پرسید: یا رسول الله دین مردم شان چگونه خواهد بود؟پیامبر فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هر کس دین خویش را به سختی حفظ کند . دینداری شان بسان کسی ماند که آتش در دست خود نگه دارد.

از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند

در جایی دیگر در بحارالانوار جلد۵۲ص۱۹۰ پیامبر فرمود : زمانی برسد که از قرآن جز رسم الخطی و از اسلام جز نامی برای مسلمانان نماند ، آنچنانکه گروهی به دین خدا در جهان خوانده شوند در حالی که همین گروه از هرکسی از اسلام دورتر باشند. مسجدهاشان از حیث ساختمان آباد ولی از نظر هدایت، خراب باشد.در میان مردمانشان قرآن و اهل آن در اقلیت باشند. مومنانشان در میان مردم باشند ولی در میان آنها نباشند، با مردم باشند ولی براستی با مردم نباشند ، زیرا هدایت با ضلالت همراه نیست گرچه در کنار یکدیگر باشند .

به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند

در بحار ج ۷۷ص۳۶۹ آمده است پیامبر در اواخر عمر خود اصحاب را جمع کردند و فرمودند: زمانی بر مردم بیاید که اخلاق انسانی از آنان رخت بربندد چنانکه اگر نام یکی را بشنوی به از آن بود که آن را ببینی یا اگر او را ببینی به از آن است که او را بیازمایی. چون او را بیازمایی، حالاتی زشت و ناروا در او مشاهده کنی .دینشان پول و قبله گاهشان زنانشان شود. برای رسیدن به اندک نانی پیش هرکسی کرنش کنند نه خود را در پناه اسلام دانند و نه به کیش نصرانی زندگی کنند . بازرگانان و کاسبان شان رباخوار و فریبکار ، و زنانشان خود را برای نامحرمان بیارایند. در آن هنگام اشرارشان بر آنها چیره گردند و هر چه دعا کنند به اجابت نرسد .

آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که…

روزگاری خواهد امد که مردمانشان به پراکندگی مصمم باشند و از هماهنگی و اتفاق نظر و اتحاد بدور شوند. آنچنان به قوانین اسلامی بی اعتنا بشوند که گویی آنان خود پیشوای قرآن بودند نه قرآن پیشوای آنها . از حق جز نامی نزد آنها نمانده باشد و از قرآن جز خط و ورقی نشناسند. بسا یکی در درس قرآن و تفسیر وارد شود ، هنوز جا خوش نکرده از دین خارج شود . و چون در آخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون روایات جدید شود، کمتر کسی از شماست که دینش را حفظ کند.

هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد

در کنزالاعمال حدیث ۳۱۰۰۸ آمده است یکی از اصحاب پرسید دین خدا چگونه خواهد شد؟پیامبر(ص) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که هیچ دیندار دینش برایش سالم نماند جز اینکه از قله کوهی بگریزد یا از سوراخی به سوراخ دیگر پناه برد چون روباه که با بچه هایش چنین کند ، و این آخرالزمان باشد .

هنگامی که معیشت جز با گناه تامین نگردد ، چون این وضع پیش آید عزب بودن و تجرد حلال شود ، در آن روزگار است که مرد به دست پدر و مادرش تباه و گمراه شود و اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست زن و فرزندش و اگر زن و فرزند نداشته باشد، چه بسا هلاکت و تباهی اش به دست خویشان و همسایگانش باشد که او را به تهیدستی و فقر سرزنش کنندو بترسانند و تکالیفی بر او نهند که وی از عهده ان بر نیاید تا گاهی که او به پرتگاه های هلاکت سقوط کند .

در آخرالزمان فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند و نیز از پیامبر خدا در کتاب کنزالاعمال، حدیث ۲۹۰۳۲۴ روایت شده است که فرمود : در آخرالزمان دغلبازان و فریبکارانی بیایند که حدیث هایی نو و روایت هایی جدید از دین بر شما بخوانند، انچنان که نه شما و نه پدرانتان چنین حدیث هایی نشنیده باشید. پس دوری گزینید از آنها. مبدا به دام تزویر و فریب شان بیافتید .

از علی بن ابی طالب(ع) درباه آخرالزمان پرسیده شد : آیا در آن زمان مومنانی وجود دارند؟ فرمود: آری . باز پرسیده شد: آیا از ایمان آنان بر اثر فتنه ها چیزی کاسته می شود؟ فرمود: نه ، مگر آن مقدار که قطرات باران از سنگ خارا بکاهد اما آنان در رنج بسر برند.

امیرالمونین (ع) فرمود : زمانی بر مردم بیاید که مقرب نباشد جز به سخن چینی ، و جالب شمرده نشود جز فاجر بودن ، و تحقیر نشوند جز افراد با انصاف، در آن زمان دستگیری مستمندان زیان بشمار آید و صله رحم لطف وبزرگواری بشمار آید .(نهج/حکمت ۱۰۲).
امام سجاد(ع) فرمود : چون خداوند می دانست در آخرالزمان اهل فکر دقیق النظر خواهند آمد، از این جهت قل هوالله و احد و آیاتی از سوره حدید نازل کرد. بحار ۶۰/۱۸

بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید

امام صادق(ع) فرمود : چون قائم ما قیام کند خداوند انچنان نیرویی به چشم و گوش پیروانش داده که به پیک و پیام اور نیازی نداشته باشند و به هرکجای جهان که باشند امام خود را ببینند و سخنش را بشنوند. بحار ۳۶/۴۵

پیامبر (ص) فرمود :« این دین مدام برپا خواهد ماند و گروهی از مسلمانان از آن دفاع کنند و در کنار ان بجنگند تا قیامت بپا شود » و فرمود « در هر عصر و زمانی گروهی از امتم مدافع احکام خدا باشند و از مخالفان باکی نداشته باشند » کنزالاعمال حدیث۳۴۴۹۹و۳۴۵۰۰

در جای دیگری فرمودند: « چون در اخرالزمان دینتان دستخوش افکار گوناگون گردد، بر شما باد که همچون بادیه نشینان و زنان دینداری کنید که به دل هایشان دیندارند و دین انها از الایش به افکار مصون ماند

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]




آشنایی با اعمال اربعین

آشنایی با اعمال اربعین حسینی و متن زیارت اربعین


زیارت امام حسین(ع) و زیارت اربعین از اعمال چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) عنوان شده است، زیارت اربعین بر دشمن شناسی و امام شناسی تأکید دارد.
در روایتى که «شیخ طوسى» از امام حسین(ع) نقل کرده چنین آمده است: نشانه‌هاى مؤمن پنج چیز است:
بجاى آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله)، زیارت اربعین (امام حسین)، انگشتر به دست راست نهادن، پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم اللّه الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.
زیارت امام حسین(ع) و زیارت اربعین از اعمال حسنه اربعین حسینی عنوان شده‌اند.
• متن کامل زیارت اربعین:
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ
سلام بر ولى خدا و دوست او
اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ
سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او
اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ
سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش
اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
سلام بر حسین مظلوم و شهید
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاری‌ها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید
اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَ صَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ
خدایا من به راستى گواهى دهم که آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود که کامیاب شد
بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ
به بزرگداشت تو، گرامی اش کردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاکزادى
وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ
و قرارش دادى یکى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یکى از کسانى که از حق دفاع کردند
وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ
و میراث‌ پیمبران را به او دادى و از اوصیایى که حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى
فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ
او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى کسى) نگذارد و بی‌دریغ خیرخواهى کرد و جان خود را در راه تو داد
لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى
تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد که همدست شدند بر علیه آن حضرت کسانى که دنیا فریبشان داد.
وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ
و فروختند بهره (کامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهایى اندک و بى مقدار و بزرگى کردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون کردند
وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ
و تو و پیامبرت را به خشم آوردند
وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ
و پیروى کردند از میان بندگانت آنانى را که اهل دو دستگى و نفاق بودند و کسانى را که بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌کشیدند
الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ
و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (که چنان دید) با شکیبایى و پاداش جویى با آنها جهاد کرد تا خونش در راه پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شکسته شد
اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً
خدایا آنان را لعنت کن به لعنتى وبال دار و عذابشان کن به عذابى دردناک
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ
سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء
اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ
گواهى دهم که به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت‌‌دار اویى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتى
حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ
و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم که خدا به راستى وفا کند بدان وعده‌اى که به تو داده،
وَ مُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ
و به هلاکت رساند هر که را که دست از یاری ات برداشت و عذاب کند کسى که تو را کشت و گواهی دهم که تو به خوبى وفا کردى به عهد خدا،
وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ
و جهاد کردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت کند کسى که تو را کشت
وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ
و خدا لعنت کند کسى که به تو ستم کرد و خدا لعنت کند مردمى که شنیدند جریان کشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،
اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
خدایا من تو را گواه مى‌گیرم که من دوست دارم هر که او را دوست دارد و دشمنم با هر که او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.
اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ
گواهى دهم که تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحم‌هایى پاکیزه
لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها
که آلوده‌ات نکرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی‌هایش و در برت نکرد از لباس‌هاى چرکینش
وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ
و گواهى دهم که به راستى تو از پایه‌هاى دین و ستون‌هاى محکم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمان هستی
وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ،
و گواهى دهم که تو به راستى پیشواى نیکوکار با تقوا و پسندیده و پاکیزه و راهنماى راه یافته‌اى
وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى
و گواهى دهم که همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه‌هاى هدایت
وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ
و رشته‌هاى محکم (حق و فضیلت) و حجت‌هایى بر مردم دنیا هستند و گواهى دهم که من به شما ایمان دارم
وَ بِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ
و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب کردارم و دلم تسلیم دل شما است
وَ اَمْرى لاَِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ
و کارم پیرو کار شما است و یاری ام برایتان آماده است تا آن که خدا در ظهورتان اجازه دهد
فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ وَ على اَرْواحِکُمْ
پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روان‌هاى شما
وَ اَجْسادِکُمْ وَ شاهِدِکُمْ وَ غاَّئِبِکُمْ وَ ظاهِرِکُمْ وَ باطِنِکُمْ
و پیکرهایتان و حاضرتان و غایبتان و آشکارتان و نهانتان،
آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.
آمین اى پروردگار جهانیان.

ادامه »

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ق.ظ ]




پیامبرانی که به کربلا می روند...

برشی از کتاب «نورالعین» آیت‌الله اصطهباناتی
۵ پیامبری که به زیارت کربلا می‌روند/ ثواب زیارت پیاده‌ امام حسین(ع)

امام صادق(ع) فرمود: هر کس پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی که بر می‌دارد هزار حسنه برای او می‌دارد و هزار گناه او را پاک می‌کند و رتبه او را هزار درجه بالا می‌برد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس،‌ کتاب «نورالعین» تألیف آیت‌الله محمدحسن اصطهباناتی از اساتید اخلاق تهران است که در باب فضایل و آداب زیارت امام حسین(ع) به رشته تحریر در آمده است.
در واقع این کتاب ترجمه فارسی کتاب «نورالعین فی المشی الی زیارة قبر الحسین(ع)» که به مدت سه سال توسط مریم سادات میرفاطمی ترجمه شده است،‌ از آنجایی که اصل کتاب به زبان عربی است،‌ تنها در دسترس خواص بوده،‌ هم اکنون با ترجمه روان فارسی آن عموم نیز می‌توانند از آن بهره ببرند.

کتاب «نورالعین» از دو فصل با عنوان فضایل زیارت امام حسین(ع) و آداب زیارت امام حسین(ع) تشکیل شده است که در 779 صفحه به بیان فضایل و آداب زیارت سید و سالار شهیدان(ع) می‌پردازد.
در فصل اول این کتاب مواردی نظیر زائر حسین بن علی چگونه باید رفتار کند،‌ زیارت امام حسین(ع) از برترین اعمال است، زائر امام حسین(ع) زیر سایه عرش،‌ چهار هزار فرشته همسایه قبر امام حسین(ع) هستند،‌ مژده فرشتگان برای زائران امام حسین(ع)، دعای فرشتگان برای زائران امام حسین(ع)، هنگامی که زائر پیاده به زیارت می رود و … مطرح شده است.
در فصل دوم کتاب «نورالعین» آداب زیارت نظیر سه روز روزه گرفتن،‌ بستن چشم بر روی حرام‌ها،‌ خوشرفتاری با اطرافیان، نحوه ورود به عتبه حسینیه، لحظه وداع و رسیدن به منزل و … پرداخته شده است.
ثواب زیارت پیاده امام حسین(ع)
در بخشی از فصل اول کتاب «نورالعین» با عنوان هنگامی که زائر پیاده به زیارت می‌رود،‌ می‌خوانیم:
ابوسعید قاضی می‌گوید: به دیدار امام صادق(ع) در اتاقکی که از آن او بود،‌ رفتم، مزارم نزد او بود، شنیدم امام صادق(ع) فرمود: هر کس پیاده به زیارت قبر امام حسین(ع) برود، خداوند برای هر گام و قدمی که بر می‌دارد و بر زمین می‌گذارد، ثواب آزاد کردن برده‌ای از فرزندان اسماعیل را برایش می‌نویسد.
جابر مکفوف از أبی الصامت نقل کرده که گفت: شنیدم امام صادق(ع) فرمود: هر کس پیاده به زیارت امام حسین(ع) برود، خداوند برای هر قدمی که بر می‌دارد هزار حسنه برای او می‌دارد و هزار گناه او را پاک می‌کند و رتبه او را هزار درجه بالا می‌برد.
علی بن میمون صائغ از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود: ای علی! به زیارت امام حسین(ع) برو و از این کار فروگذار نکن، ‌عرض کردم: ثواب زیارت کننده او چیست؟
فرمود: هر کسی پیاده به زیارت او برود، خداوند برای هر گامی که بر می‌دارد، حسنه‌ای برایش نوشته،‌گناهی از او پاک کرده و درجه‌ای به رتبه او می‌افزاید،‌هنگامی که به آنجا برسد، خداوند دو فرشته بر او موکل می کند تا آنچه اعمال خیر در زیارت از او سر می زند، بنویسد و هر آنچه اعمال شر و زشت از او سر می زند، بنویسد و هر آنچه شر و زشت از او سر می‌زند ثبت نکنند،‌ وقتی که قصد برگشت می‌کند، با او وداع می‌کنند و می‌گویند: ای ولی خدا بخشیده شدی، تو از حزب خدا،‌حزب رسول او و حزب اهل بیت رسول او هستی، به خدا سوگند هرگز آتش جهنم را نخواهی دید و او هم تو را نمی‌بیند و بدنت هرگز طعمه آتش نخواهد شد.
5 پیامبری که به زیارت امام حسین(ع) می‌روند
همچنین در بخشی دیگر با عنوان «انبیاء برای زیارت امام حسین(ع) از خداوند اجازه می‌خواهند و پیامبری نیست مگر آنکه کربلا را زیارت کرده است» آمده است: امام سجاد(ع) می‌فرماید: هر کس دوست دارد 124 هزار پیامبر با او مصافحه کنند،‌ در شب نیمه شعبان به زیارت امام حسین(ع) برود، فرشتگان و ارواح انبیاء از خداوند برای زیارت امام حسین(ع) اجازه می‌خواهند و به ایشان اجازه داده می‌شود،‌ خوشا به حال کسی که با ایشان مصافحه کند و ایشان با او مصافحه می‌کنند، پنج تن از آن‌ها رسولان اولوالعزم هستند که عبارتند از: نوح، ابراهیم، موسی،‌ عیسی و محمد(ص) که صلوات خدا بر همه ایشان باد.
نوری که به زائر امام حسین(ع) در روز قیامت داده می‌شود
در کتاب «نورالعین» درباره اثر ثواب زیارت امام حسین(ع) در روز قیامت بیان شده است: امام باقر(ع) می‌فرماید: هر کسی از روی اشتیاق به زیارت امام حسین(ع) برود،‌ در روز قیامت نوری به او داده می‌شود که از آن نور ما بین مشرق و مغرب روشن می‌شود و منادی ندا می‌دهد: این کسی است که از سر اشتیاق و آرزومندی حسین(ع) را زیارت کرده است، در روز قیامت کسی باقی نمی ماند مگر آنکه آرزو می‌کند از زائران امام حسین(ع) باشد.
زیارت امام حسین(ع) و رفع گرفتاری‌ها
در ادامه در خصوص نقش زیارت امام حسین(ع) در رفع گرفتاری‌ها و مشکلات به نقل حدیثی از امام صادق(ع) می‌پردازد: امام حسین(ع) گرفتار و غمدیده کشته شد، پس بر خداوند واجب است که هر گرفتاری را که به زیارت او برود، شاد و مسرور بازگرداند.
وعده اجابت دعا هنگام زیارت امام حسین(ع) و 4 پاداش ویژه امام حسین(ع)
در فصل اول کتاب حدیثی از امام باقر(ع) روایت شده که حضرت می‌فرماید: خداوند به خاطر کشته شدن امام حسین(ع) چهار پاداش به او داد، امامت در در میان فرزندان او، شفا را در تربت او و استجابت دعا در کنار قبر او قرار داد و روزهای زائر او در رفت و برگشت از روزهای عمر او به حساب نمی‌آید.
بخشش گناهان 50 ساله تنها با یک زیارت امام حسین(ع)
در صفحه 319 کتاب «نورالعین»‌ آمده است: امام صادق(ع) می‌فرماید: هر کس امام حسین(ع) را زیارت کند خداوند حاجاتش را برآورده می‌سازد و امور مهم دنیایی او را کفایت می‌کند، زیارت او روزی بنده را زیاد می کند، آنچه خرج می‌کند، جایگزین می‌سازد، گناهان پنجاه ساله او را می‌آمرزد و در حالی به سوی خانواده‌اش باز می‌گردد که هر گناهی و خطایی که داشته از نامه عملش محو گشته است.
ثواب زیارت اربعین
در بخشی با عنوان مستحب بودن زیارت امام حسین(ع) در روز اربعین حسینی بیان شده است: امام حسن عسکری(ع) می‌فرماید: نشانه‌های مومن پنچ چیز است: نماز 51 رکعتی، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردنة به خاک مالیدن پیشانی و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم

ادامه »

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:40:00 ق.ظ ]