نرجس
 
   



 

هیزم بر در خانه!

همانطور که به اشاره در شرح مبسوط ابن قتیبه آمده است، جهت تهدید برای گرفتن بیعت مهاجمان اقوام به انباشتن هیزم بر در خانه نمودند. ابن ابی الحدید از علمای اهل سنت در شرح نهج البلاغه به نقل از مسعودی می نویسد: «قال المسعودی: و کان عروة بن الزبیر بعذرأ خاه عبدالله فی حصر بنی هاشم فی الشعب و جمعه الحطب یحرقهم و یقول: إنمّا اراد بذلک الا تنتش اکلمة و لا یختلف المسلمون و إن یدخلوا فی الطاعة فتکون الکلمة واحدة کما فعل عمر بن الخطاب ببنی هاشم لما تأخروا عن بیعة ابی بکر فإنّه أحضر الحطب لیحرق علیهم الدار»؛ «مسعودی می گوید: عروة بن زبیر برادرش عبدالله را در محاصره بنی هاشم در دره ای و جمع آوری کردن هیزم توسط او برای آتش زدن آنان معذور می دانست و می گفت: او این کار را برای این کرد که تفرقه و پراکندگی ایجاد نشود و مسلمانان با هم اختلاف نکنند و آنان (بنی هاشم) نیز به اطاعت او در آیند و در نتیجه با هم متحد شوند همانطور که عمر بن خطاب این کار را با بنی هاشم کرد وقتی آنان از بیعت با ابوبکر درنگ کردند.» (7)

براساس گفته این عالم اهل تسنّن جمع آوری هیزم برای آتش زدن درب منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) واقعه ای تاریخی است و این مطلب توسط شخص عمر بن خطاب براساس نقل مسعودی انجام گرفته است البته تلاش برای تبیین دلیل و به بیان دیگر توجیه این اقدام مطلب دیگری است که البته در قانع کننده بودن و یا نبودن آن نیز می توان سخن گفت که مجالی دیگر می طلبد. اما به طور ضمنی و البته قطعی می توان اعتراف علمای سنت به اقدام شخص خلیفه اول به این کار را براساس مستندات تاریخی بدست آورد.

 

سند دیگری بر این مضمون بیان ابن خیزرانه در کتاب غرر است که علی محمد فتح الدین الحنفی آن را نقل نموده است که «از زید بن السلم روایت می کند که من از جمله کسانی بودم که به هنگام خودداری علی (علیه السلام) و یارانش از بیعت به همراه عمر هیزم به طرف درب خانه فاطمه(علیهاالسلام) بردیم…»(8)

جمع آوری هیزم در پشت درب خانه امیرالمومنین(علیه السلام) امری تاریخی است که هیچ جای شبهه و شکی در آن نیست که در برخی دیگر از اسناد از شیعه و سنّی نیز آمده است که از آن جمله می توان به کتاب سلیم از قیس الهلالی و تفسیر عیاشی و بحارالانوار و بسیاری دیگر از کتب شیعه اشاره نمود. برخی از اسناد اهل سنت نیز در این موضوع عبارتند از: الامامه و السیاسة از ابن قتیبة، انساب الاشراف از البلاذری موتمر علمای بغداد از مقاتل بن عطیه، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، اعلام النساء از عمر رضا کحاله و نیز کتاب عمر بن الخطاب از عبدالرحمن احمد البکری.(9)

 

نتیجه

هجوم به منزل دخت گرامی اسلام و جمع آوری هیزم به در منزل ایشان از جمله مستندات تاریخی است که منابع اهل سنت و شیعه در آن متفق القول هستند.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-11-25] [ 09:35:00 ق.ظ ]




داستان هجوم به خانه علی(علیه السلام)!

 

 

 

 

 

اسناد اهل تسنن در شهادت زهرا(سلام الله علیها)


پس از شهادت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) و ماجرای سقیفه که البته در این نوشتار مجال پرداختن بدان نیست، بیعت گرفتن برای خلیفه آغاز شد. و این آغاز ماجرای شهادت زهرا(سلام الله علیها) بود. براساس اسناد اهل سنت و شیعه هنگامی که علی(علیه السلام) از بیعت با ابوبکر کناره گیری کرد


 

ایام شهادت بزرگ بانویی است که شاید نخستین وجه هویت او آن است که دخت گرامی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بوده است. مسلمانان همواره تا ابد داغ مصیبت عظیم را در دل خواهند داشت و چقدر می تواند خوب باشد اگر به تاریخ رجوع کنیم مستندات واقعه شهادت زهرا (سلام الله علیها) را از ذیل روایات مسلمانان از شیعه و اهل تسنن بیرون بکشیم!

پس از شهادت نبی اکرم(صلی الله علیه و آله) و ماجرای سقیفه که البته در این نوشتار مجال پرداختن بدان نیست، بیعت گرفتن برای خلیفه آغاز شد. و این آغاز ماجرای شهادت زهرا(سلام الله علیها) بود. براساس اسناد اهل سنت و شیعه هنگامی که علی(علیه السلام) از بیعت با ابوبکر کناره گیری کرد، ابوبکر، عمر بن خطاب را به سوی علی(علیه السلام) فرستاد و گفت: او را با سخت ترین تندی و عتاب(برای بیعت گرفتن) به نزد من بیاور. عین عبارت البلاذری از علمای اهل تسنن در کتاب انساب الاشراف چنین است: «بعث ابوبکر عمر بن الخطاب الی علی(علیه السلام) حین قعد عن بیعته و قال ائتنی به بأعنف العنف …(1)

علامه حلّی از علمای شیعه در کتاب نهج الحق و کشف الصدق تصریح فرموده اند که ابوبکر در صورت امتناع علی(علیه السلام) از بیعت حکم جنگ با ایشان را صادر نمود.(2) ابن عبدربه از علمای اهل تسنن در العقد الفرید حتی اذعان نموده است که ابوبکر دستور داد اگر علی(علیه السلام) و عباس از بیعت امتناع کردند آنها را بکش: «ان ابیا (علی (علیه السلام) و العباس) فقا تلهما.» (3)

 

هجوم به منزل

جوهری از علمای اهل تسنن در السقیفه و فدک قریب به این مضمون را تصریح نموده است که: «و بلغ ابابکر و عمر انّ جماعة من الهاجرین والانصار فقد اجتمعوا مع علی بن ابیطالب فی منزل فاطمه بنت رسول الله فأتوا فی جماعته حتّی هجموا الدار…»

صدای فاطمه(سلام الله علیها) و گریه اش را شنیدند، باز گشتند، در حالی که اشک می ریختند و نزدیک بود که دل هایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود. پس آنها علی(علیه السلام) را از خانه بیرون کشیده و او را به سوی ابوبکر بردند و به او گفتند: بیعت کن! پس فرمود: اگر بیعت نکنم چه می کنید؟ گفتند: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را خواهیم زد.»

به ابابکر و عمر خبر رسید که عده ای از مهاجرین و انصار با علی بن ابی طالب(علیه السلام) در خانه فاطمه(سلام الله علیها) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اجتماع نموده اند، پس با جماعتی آمدند تا اینکه به خانه هجوم آوردند… (4)

شرح واقعه هجوم به منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) در روایات شیعه و اهل تسنن با جزییات آمده است و لازم است برای مشخص شدن ابعاد شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) مورد بررسی دقیقتری قرار بگیرد. ابن قتیبه از علمای اهل سنت در کتاب الامامة و السیاسة که معروف به تاریخ الخلفاء است به شرح مفصّل هجوم به منزل دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله) پرداخته است.

بر اساس شرح ابن قتیبه هجوم، دو بار تکرار شده است. وی هجوم اول را چنین شرح می دهد: «ابوبکر گروهی را جویا شد که از بیعت با او تخلّف کرده و نزد علی(علیه السلام) می باشند. پس عمر را به سوی آنها فرستاد، عمر نزد آنها آمده و آنها را صدا زد و حال آن که ایشان در خانه علی(علیه السلام) بودند. ولی آنها از خارج شدن امتناع ورزیدند پس … هیزم طلب کرد و گفت: به آن خدایی که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج می شوید یا خانه را با تمام کسانی که در آن هستند، می سوزانم. به وی گفته شد: ای ابا حفص، فاطمه (سلام الله علیها) در این خانه است. او گفت: اگر چه (فاطمه در خانه باشد.) پس آن گروه خارج شدند و با ابوبکر بیعت کردند جز علی(علیه السلام).» جهت ارائه اسناد دقیقتر در این باره عین متن عربی ابن قتیبة را نیز می آوریم:

«ان ابابکر تفقد قوماً تخلّفوا عن بیعته عنه علی(علیه السلام) فبعث إلیهم عمر فجاء فناداهم و هم فی دار علی(علیه السلام) فأبوا عن تخرجوا فدعا بالحطب و قال: والذی نفس عمر بیده لتخرجن او لاحرقنها علی من فیها. فقیل له: یا اباحفص انّ فیها فاطمة. قال: و إن! فتخرجوا فبایعوا الاّ علیاً(علیه السلام).»(5)

دو بار هجوم کردند!

 

هجوم اول سبب شد همه افرادی که در منزل علی(علیه السلام) جمع شده بودند برای بیعت نزد ابوبکر روند، به جز خود امیرالمومنین(علیه السلام) که در منزل باقی ماند. ابن قتیبه از نظر تاریخی هجوم دومی را نیز مفصّلاً شرح می دهد که پس از امتناع علی(علیه السلام) از بیعت روی داده است: «پس عمر نزد ابوبکر آمد و به او گفت: آیا از این کسی که تخلّف نموده بیعت نمی گیری؟ پس ابوبکر به قنفذ گفت: برو و علی(علیه السلام) را بخوان … برای بار دوم عمر گفت: به این کسی که از بیعت با تو تخلّف نموده مهلت نده. بعد ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد به سوی او و به او بگو، خلیفه رسول الله(صلی الله علیه و آله) تو را می خواند که با او بیعت کنی… سپس عمر برخاست و گروهی با او حرکت کردند تا به درب خانه فاطمه(سلام الله علیها) رسیدند. پس درب را کوبیدند. فاطمه(علیهاالسلام) چون صدای آنها را شنید با ندای بسیار بلند فرمود: ای پدر، ای رسول خدا، بعد از تو از ابن خطاب و ابن ابی قحافه چه ها بر سر ما آمد.

پس جمعی از آن گروه چون صدای فاطمه(سلام الله علیها) و گریه اش را شنیدند، باز گشتند، در حالی که اشک می ریختند و نزدیک بود که دل هایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود. ولی عمر با جمعی باقی ماند.

پس آنها علی(علیه السلام) را از خانه بیرون کشیده و او را به سوی ابوبکر بردند و به او گفتند: بیعت کن! پس فرمود: اگر بیعت نکنم چه می کنید؟ گفتند: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را خواهیم زد.» عین عبارات عربی ابن قتیبة در تاریخ الخلفاء در باره هجوم دوم چنین است: «… فأتی عمر ابابکر فقال له الا تاخذ هذا المتخلّف عنک بالبیعة؟ فقال ابوبکر لقنفذ اذهب فادع لی علیاً… فقال عمر الثانیة لا تمهل هذا متخلّف عنک بالبیعة. فقال ابوبکر لقنفذ: عُد إلیه فقل له خلیفة رسول الله یدعوک لتبایع … ثمّ قام عمر فمتنی معه جماعة حتی اتوا باب فاطمه(سلام الله علیها) فدقّوا الباب فلما سمعت اصواتهم نادت باعلی صوت ها: یا ابت یا رسول الله ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن قحافة؟ فلماً مع القوم صوت ها و بکاء ها الضرفوا باکین و کادت قلوبهم تنصدع و اکبادهم تنفطر و بقی عمر و معه قوم: فاجرجوا علیاً(علیه السلام) فمضوا به الی ابی بکر فقال له: بایع. فقال(علیه السلام) إن لم افعله فمه؟ قالوا: إذاً والله الذی لا اله الاّ هو نضرب عنقک.»(6)

که علی محمد فتح الدین الحنفی آن را نقل نموده است که «از زید بن السلم روایت می کند که من از جمله کسانی بودم که به هنگام خودداری علی (علیه السلام) و یارانش از بیعت به همراه عمر هیزم به طرف درب خانه فاطمه(علیهاالسلام

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:33:00 ق.ظ ]




برای روش برای آموزش نظم وانضباط به یک کودک نوپا پیست؟

بهترین روش برای آموزش نظم و انضباط به یک کودک نوپا چیست؟

نی نی سایت: باید به نظم و انضباط به عنوان بخشی از آموزش نگاه کرد نه شکلی از تنبیه کردن. فرزند شما باید یاد بگیرد چگونه با دیگران همراه شود و در امان بماند. او دانش‌آموز مشتاقی است اما مهم‌ترین درس‌ها (مانند سهیم شدن با دیگران، صبر،‌همکاری و احتیاط) چند سالی زمان می‌برد تا برایش جا بیفتند. به عنوان معلم اصلی‌فرزندتان، ‌این وظیفه شما است که این آموزش‌ها را با پیگیری، صبر و دلسوزی تقویت کنید. ثبات داشتن برای بچه‌ها بسیار مهم است. 
از تکرار کردن خودتان نترسید. شاید لازم باشد یک کودک نوپا، قبل از اینکه پیامی را بگیرد و درک کند‌واقعا آن را صد‌‌مرتبه بشنود. زمانی که او در مقابل خواسته‌ای که دارد بی‌ادبی و گستاخی می‌کند نیازی به سخنرانی ندارد. به او یک «نه» محکم بگویید و اگر دلتان خواست توضیح کوتاهی هم برایش بدهید مثلا به او بگویید «ممکن است آسیب ببینی» یا «آن یک اسباب‌بازی» نیست. سپس نظرش را به یک فعالیت مطلوب‌تر تغییر دهید.  کودکان نوپا معمولا کم‌حوصله‌اند بنابر‌این او با پیشنهاد شما خوشحال می‌شود و آن کار را شروع می‌کند.

 

فرصت دادن به بچه می‌تواند مفید باشد. اما تعداد بسیار کمی از کودکان، تا قبل از 3 ‌سالگی مفهوم آن را درک می‌کنند. برای بچه‌های کوچک‌تر فرصت دادن یا تایم اوت دادن، گیج‌کننده و خسته‌کننده است. اگر کودکتان آنقدر بزرگ هست که معنای فرصت دادن را بفهمد،‌از این زمان‌ها، کم استفاده کنید و آنها را به 3 دقیقه یا کمتر برسانید به اندازه‌ای که او بتواند خودش را کنترل کند. به جای اینکه او را به اتاقش بفرستید، او را روی یک صندلی بنشانید. چون شما نمی‌خواهید که او با تنبیه‌کردن، به اتاقش وابسته شود. بنابر‌این در نظر بگیرید که با او نشسته‌اید. او احتمالا زودتر آرام می‌شود و شما هم دوباره می‌توانید استراحت کنید.
مهم نیست که کودکتان چقدر بد رفتار می‌‌کند، اما به هر‌‌حال شما نباید از گزینه کتک زدن استفاده کنید. ضربه محکم به باسن و یا سیلی زدن به بچه باعث می‌شود که او ترس از پدر و مادر را یاد بگیرد. حتی اگر شما قصد صدمه زدن به فرزندتان را نداشته باشید، اما در زمان عصبانیت خیلی راحت کنترل‌تان را از دست می‌دهید. اگر شما حس می‌کنید که دلتان می‌خواهد فرزندتان را کتک بزنید،‌به خودتان کمی فرصت دهید تا این احساس فروکش کند.
نظم و انضباط همیشه نتیجه منفی ندارد. وقتی فهمیدید کودکتان خوب شده است به او جایزه بدهید مانند بازی کردن با اسباب‌بازی‌ها به همراه یک دوست و یا یک ظرف غذای خوشمزه! بنابر‌این او یاد می‌گیرد که برای جلب توجه شما نباید بی‌ادبی کند. در نهایت برای کودکان به راحتی این کار را ممکن می‌کنید که کار‌های درست را انجام دهد. برای مثال وقتی فرزندتان خسته و گرسنه است، او را به خرید‌های طولانی نبرید تا با چیز‌هایی که اجازه ندارد به آنها دست بزند محاصره‌نشود. اگر دنیای کودکتان با وسوسه به هم بریزد، شما تمام روز را باید صرف «نه» گفتن کنید. به او فرصت‌بیشتری برای بازی کردن و کشف کردن بدهید اما در عوض شانسش را برای به دردسر افتادن کاهش دهید

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




شیوه ای که حضرت زهرا(علیهاالسلام) برای زندگی می آموزد

 

 

 

 

 

یکی از راه های دستیابی به سعادت و بهره مندی از معنویت که آرامش را در پی خواهد داشت، دانستن شیوه های بهتری برای زندگی در جامعه است. آموزه های مختلفی که از جانب حضرت زهرا به دست ما رسیده است می تواند راهگشا باشد.

فرآوری: محمد باعزم - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 

برای نهادینه كردن سبك زندگی اسلامی، ابتدا لازم است چنین سبكی تبیین شود. برای دستیابی به این هدف باید پژوهش‌های راهبردی انجام و چیستی سبك زندگی اسلامی و ایرانی و ابعاد آن مشخص شود. البته این كار، مشكل نیست چون منابع غنی اسلامی و روایی، قرآن و نهج‌البلاغه در اختیار ما قرار دارد. اما بهترین راه برای پی بردن به سبك زندگی اسلامی بهره‌مندی از زندگی پیامبر اسلام و اهل بیت ایشان است كه از هر كس به حقایق اسلام آگاه‌ترند. یكی از اهل بیت(علیه السلام) كه بی‌شك از نزدیك‌ترین‌ها به حضرت رسول(صلی الله علیه و آله) نیز می‌باشد دختر گرامی ایشان فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است.

تحقق سبك زندگی دینی با تأمل در ابعاد زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) امكانپذیر است. به بركت حاكمیت فرهنگ ناب فاطمی در جامعه، امروز زنان مسلمان ایرانی الگویی برای زنان آزاده دنیا هستند.

آنچه که از آن به عنوان سبک زندگی شناخته می شود، انتخاب روش و شیوه صحیح برای زندگی که ضامن و تامین کننده خواست های مادی و معنوی ما است و ما را به آرامش می رساند است. هر انسانی در زندگی خود تلاش می کند تا با بهره گیری از روش های مختلف و امتحان کردن راه های متعدد به دنبال آرامشی که می خواهد برسد. به نظر می رسد که راهی که ائمه معصومین علیهم السلام به ما پیشنهاد می دهند برای یک بار هم که شده،ارزش امتحان کردن و پیاده کردن در زندگی را داشته باشد.

یکی از راه های دست یابی به سعادت و بهره مندی از معنویت که آرامش را در پی خواهد داشت، دانستن شیوه های بهتری برای زندگی در جامعه است. آموزه های مختلفی که از جانب حضرت زهرا به دست ما رسیده است می تواند راهگشا باشد.

حضرت زهرا و ارائه الگوی زندگی

این الگوی متعالی در تاریخ پرشکوه اسلام موجود است، الگویی که به راستی راهبر و راهگشا بوده و همواره انسان را به سوی معیارها و ساختارهای وجودی خویش فرا می خواند. آن الگوی راستین و متعالی نمونه ای غیر از زندگانی حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها نیست؛ شایسته است که زنان و بانوان مسلمان ایرانی با توجه به پیش رو داشتن چنین الگوی گرانبها و ارزشمندی در تنظیم سبک زندگی خویش به آن حضرت اقتدا نمایند.

یكی از اصول مهم در زندگی به ویژه زندگی مشترك از خودگذشتگی است. در زندگی حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز ایثار موج می‌زند. احترامی كه حضرت فاطمه(سلام الله علیها) برای پدر خود قائل بودند در نوع خود بی‌نظیر است. برای مثال هنگامی  كه حضرت علی(علیه السلام) برای خواستگاری حضرت  آمده بودند، حضرت زهرا(سلام الله علیها) به پدر خود فرمودند: «پدر، نظر شما بر نظر من اولی‌تر است» و این یعنی احترام و تعامل یك دختر با پدر در سبك زندگی اسلامی. اما باید به این موضوع اذعان داشت كه منظور از سبك زندگی اسلامی این نیست كه ما با همان وسایل و روش‌های 1400 سال پیش زندگی كنیم، بلكه مقصود این است كه سبك را همان سبك صداقت و امانت و به طور كل اسلامی نگاه داشته و نوع را با توجه به مقتضیات زمان تغییر دهیم. لیكن باید توجه داشته باشیم پیش از آنكه سبك زندگی غربی بر اذهان جوانان ما تسلط یابد، باید دست به كار شویم. 

موضوع از خودگذشتگی نه به معنای آن است که ما از حقوق خود دست بکشیم و گمان کنیم که بر اساس دستورات حضرت زهرا عمل می کنیم بلکه به این معناست که در جامعه ای ارزش های مختلف اخلاقی به هر نحو ممکن به فراموشی سپرده شده و نوع زندگی مردم را به سمتی کشانده که برای همدیگر احترام و ارزشی انسانی قائل نیستند، تا حدودی با استفاده از این الگو بتوان جامعه متعادل تر و صبورتر داشت.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




کتابی مهم در آشنایی با زندگی امام رضا(علیه السلام)

 

 

 

 

 

عیون اخبارالرضا یکی از کتاب های بسیار مهم و تاریخی درباره زندگی و،آثار و روایات مربوط به حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام است که شامل روایات ارزشمندی درباره تاریخ حیات شریف ایشان و مسائل تاریخی مربوطه را داراست.

فرآوری: محمد باعزم - بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

 

عُیونُ أخْبارِ الرّضا (علیه السلام) کتابی حدیثی درباره زندگی، آثار و روایات امام علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نوشته شیخ صدوق متوفای ۳۸۱ عالم دینی شیعه امامیه در قرن چهارم هجری است. احادیث این کتاب در ۶۹ باب تنظیم شده است که بخشی از آنها گفته‌های خود امام رضا(علیه السلام) است و بخشی دیگر احادیثی است که او از امامان پیش از خود، روایت کرده‌ است. عیون اخبار الرضا موضوع واحدی ندارد و به همین سبب در موضوعات مختلفی چون فقهی، اخلاقی ، سیره و کلام از منابع مهم شیعه به شمار می‌رود و در میان علمای شیعه به عیون الأخبار نیز شهرت دارد.

كتاب عیون اخبار الرضا، از معتبرترین منابع روایى شیعه است كه مانند دیگر كتاب‏هاى شیخ صدوق، از ارزش و اعتبار خاصى برخوردار است. این كتاب، در شرح و توضیح بسیارى از عقاید شیعه كتابى ارزش‏مند و مفید مى‏باشد. شیخ صدوق، با جمع‏آورى سخنان و بحث‏هاى امام رضا(علیه السلام) با دیگر دانشمندان آن دوران، بسیارى از مباحث مهم اسلامى را مطرح كرده است.

محتوای موجود در کتاب

از جمله آثار ارزشمند شیخ صدوق کتاب گرانسنگ عیون اخبار الرضا (علیه السلام) است که در دو جلد به ذکر حالات ، مناقب و فضایل ، مباحث ، مناظرات ، احادیث ، … نقل شده از علی بن موسی الرضا (علیه السلام) پرداخته است .

در جلد اول به مباحث توحید ، امامت ، عصمت انبیاء علیهم السلام و امامان (علیهم السلام) ، مناظرات ایشان با عالمان ادیان غیر اسلام ، ماجرای اصحاب رس و نیز هاروت و ماروت ، … اشاره شده است .

در جلد دوم به روایات نقل شده از حضرت در باب فضایل امیر مؤمنان (علیه السلام) ، مشاهده احوال زنان امت در معراج توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله) ، ماجرای گاو بنی اسرائیل ، توصیه به صله رحم ، خواص برخی میوه ها ، فضیلت زیارت امام حسین (علیه السلام) ، برخی قصه های انبیاء (علیهم السلام) ، بیان اصول و فروع و برخی احکام به فضل شاذان ، حسادات مامون به خضرت ، مسموم کردن حضرت ، شهادت و ثواب زیارت حضرت ، … اشاره شده است.

در تاریخ شیعه سه کتاب عمده با نام عیون نگارش شده است و این در حالی است که نحوه تمایز آنها با یکدیگر بر اساس پسوندهایی که در ادامه نام کتاب وجود دارد،شناخته می شود.

1.«‌عیون الأخبار‌» و «‌عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب الابرار‌» که هر دو توسط یحیی بن بطریق (قرن۷) نگاشته شده است.

2.«‌عیون الأخبار‌» که توسط ابومحمد عبدالرحمن بن ابی بکر نیشابوری رازی نوشته شده است.

3. «‌عیون الأخبار و الآثار فی ذکر النبی المصطفی المختار و وصیه علی بن ابی طالب قاتل الکفار و آله الأئمة الاطهار‌» که عماد الدین ادریس بن حسن عبدالله الأنف آن را نگاشته است.

در تاریخ اسلام و به خصوص در شیعه که اهتمام دانشمندان به ثبت و ضبط تاریخ داشته اند نشان می دهد که میزان علاقمندی و اهتمام آنان و مردمانی که در دوره های متفاوت زندگی می کردند نسبت به زندگی ائمه چه اهمیتی داشته است که از دیرباز به نگارش چنین کتاب هایی همت ورزیده اند. این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شده است و مطالعه آن می تواند مفید باشد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:27:00 ق.ظ ]




 

قلم دیگر نمی تواند جسارت به دختر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) را به رشته تحریر در آورد و زبان شرمسار است که بگوید هنگامی که درب منزل آتش گرفت فاطمه (سلام الله علیها) در پشت در بود! تنها به ارائه سند البلاذری از علمای اهل سنت در این باره اکتفا می کنیم که می نویسد: انّه حصر فاطمه (سلام الله علیها) فی الباب حتی اسقطت محسناً ؛ … فاطمه را چنان در میان در فشرد که محسن را سقط کرد(8) این موضوع در اثبات الوصیة مسعودی و نیز موتمر علماء بغداد از مقاتل بن عطیه نیز آمده است. (9)

علامه مجلسی از علمای شیعه در بحارالانوار به نامه ای از عمر بن خطاب به معاویه اشاره می نماید که در آن می گوید: «فرکلت الباب و قد الصقت احشاء ها بالباب تترسه و سمعتها و قد صرخت صرخة حسبتها قد جعلت اعلی المدینه اسفلها…؛  در حالی که او (فاطمه (سلام الله علیها) سینه خود را به درب چسبانده و خود را به پشت درب پوشانده بود با لگد محکم به درب خانه زدم و شنیدم فریادی کشید که گمان کردم شهر مدینه زیر و رو شده است… (10)

 

حکایت میخ در!

مقاتل بن عطیه در مؤتمر می گوید: وقتی فاطمه (سلام الله علیها) پشت درب آمد تا عمر و دیگران را برگرداند، او فاطمه را بین در و دیوار به شدت فشار داد تا فرزندش سقط شد و میخ در به سینه زهرا(سلام الله علیها) فرو رفت: و لما جاء ت فاطمه خلف الباب الترد عمر و حزبه، عصر عمر فاطمه بین الحائط و الباب عصرة شدیدة قاسیة حتی السقطت جنینها و نبت مسمار الباب فی صدرها…» (11)

 

بدون اذن وارد نشوید!

شرح سوختن در و شکستن باب و فشار بین دیوارها و حکایت میخ در، همگی وقایع تاریخی بی جوابی هستند. مگر در مصحف شریف قرآن نیامده است: یا ایها الذین امنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یوذن لکم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید بدون اذن به خانه های پیامبر وارد نشوید. (احزاب/53)

و چه کسی است که گواهی ندهد که خانه فاطمه(سلام الله علیها) خانه رسول خداست و حرمت منزل او حرمت منزل پیامبر(صلی الله علیه و آله). این سوال بی پاسخ در همه تاریخ مانده است! چه کسی پاسخش را می دهد؟! جز دل های سوخته و آه های حسرت! ننگ بر پیشانی مسلمانان که با دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) پس از او، چنین کردند!

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:20:00 ق.ظ ]




آتش بر در خانه حضرت زهرا علیهاالسلام!

اسناد تاریخی اهل سنت در شهادت زهرا(سلام الله علیها)!


چه کسی است که گواهی ندهد که خانه فاطمه(سلام الله علیها) خانه رسول خداست و حرمت منزل او حرمت منزل پیامبر. این سوال بی پاسخ در همه تاریخ مانده است! چه کسی پاسخش را می دهد؟! جز دل های سوخته و آه های حسرت! ننگ بر پیشانی مسلمانان که با دختر رسول خدا پس از او، چنین کردند


 

در مقاله قبلی به بررسی مستندات تاریخی شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) براساس منابع اهل سنت و شیعه پرداختیم و اسناد هجوم به منزل حضرت علی(علیه السلام) و انباشتن هیزم بر درب خانه را مورد بررسی قرار دادیم. در این نوشتار به بررسی سایر اسناد در این واقعه تاریخی می پردازیم.

 

آتش بر درب خانه!

بر اساس اسناد تاریخ پس از انباشتن هیزم بر درب منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) مهاجمان اقدام به آتش زدن هیزم ها نموده اند. این شحنه در روضة المناظر از کتب اهل سنت می نویسد: خلیفه اول به سوی خانه علی(علیه السلام) آمد تا این که خانه را با هر که در آن است بسوزاند، إن عمر جا الی بیت علی لیحرقه عی من فیه … » (1)

البلاذری در انساب الاشراف تصریح دارد که «عمر مشعل بدست بود که فاطمه (سلام الله علیها) او را بر درب خانه اش مشاهده کرد: … فحاء عمر و معه فتیله قتلقته فاطمه علی الباب. » (2)

 

فرمان سوزاندن !

شهرستانی از علمای اهل سنت در الملل والنحل می نویسد: «و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها و ما کان فی الدار غیر علی و فاطمه و الحسن و الحسین…؛ کسی فریاد کشید: خانه را با اهلش به آتش بکشید و در خانه کسی جز علی و فاطمه و حسن و حسین نبود.» (3)

براساس گفته عبدالفتاح عبدالمقصود از علمای اهل تسنن او می دانست که فاطمه(سلام الله علیها) در خانه است و با این حال اقدام به آتش زدن درب منزل نمود. عبدالفتاح می نویسد: «قالت له طائفة خافت الله و رعت الرسول فی عقبه: یا ابا حفص انّ فیها فاطمه فصاح لا یبالی و ان …؛ طایفه ای که می ترسیدند و می خواستند رعایت حال پیامبر اکرم را در مورد دخترش بنمایند گفتند: ای ابا حفص در این خانه فاطمه است! او گفت: اگر چه فاطمه باشد(خانه را به آتش می کشم.) (4)

براساس تصریح این عالم سنّی کمترین حد رعایت حال پیامبر در مورد دخترش شاید همان احترام به منزل و حریم خانه او بود که البته شکسته شد! به خصوص آن که براساس تصریح عبدالفتاح طایفه خداترس چنین هتک حرمتی را هرگز روا نمی دادند!!

در سند البلاذری آمده است که فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: ای پسر خطاب آیا می خواهی درب خانه ام را آتش بزنی؟ او گفت: آری، این محکم ترین امر است در آنچه پدرت آورده…؛ و قالت فاطمه یابن الخطاب اتراک محرقاً علی بابی؟ قال: نعم و ذلک اقوی فیما جاء به ابوک …» (5) براساس این نقل از عالم اهل سنت عمر پس از اتمام حجت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و کاملاً آگاهانه به جایگاه حضرت به عنوان دختر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) اقدام به سوزاندن درب منزل نمود!

اتمام حجت فاطمه(سلام الله علیها)!

در سند البلاذری آمده است که فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: ای پسر خطاب آیا می خواهی درب خانه ام را آتش بزنی؟ او گفت: آری، این محکم ترین امر است در آنچه پدرت آورده…؛ و قالت فاطمه یابن الخطاب اتراک محرقاً علی بابی؟ قال: نعم و ذلک اقوی فیما جاء به ابوک …» (5) براساس این نقل از عالم اهل سنت عمر پس از اتمام حجت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و کاملاً آگاهانه به جایگاه حضرت به عنوان دختر رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) اقدام به سوزاندن درب منزل نمود!

 

آتش بر درب خانه!

مسعودی در اثبات الوصیة از کتب معتبر اهل سنت نقل می کند که «پس راه خانه علی(علیه السلام) را در پیش گرفتند و به او یورش بردند و درب خانه اش را آتش زدند و او را به زور بیرون کشیدند؛ فوجهوا الی منزله فهجموا علیه و احرقوا بابه واستخرجوه منه کرهاً.» (6) بر این مبنا سوخته شدن درب منزل فاطمه(سلام الله علیها) واقعه ای تاریخی است که مسلمانان این ننگ را بر پیشانی دارند که درب منزل دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به آتش کشیدند! هم چنین مقاتل بن عطیه در مؤتمر علمای بغداد به آتش گرفتن درب منزل حضرت زهرا (سلام الله علیها) اشاره نموده است. (

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:19:00 ق.ظ ]




سؤالات فدک

 

آيا «فَدَك» جزء بيت المال مسلمين بود يا ملك خاص رسول اكرم صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم؟

«فدك» جزء اموال شخصي پيامبر صلي الله عليْه و آله و سلم بود.
اين مساله در تاريخ و كتب فريقين ثابت شده است كه «فدك» جزء اموال شخصي پيامبر صلي الله عليْه و آله و سلم بود و مي‌توان گفت علماء شيعه و سني بر اين مساله اجماع دارند.

دلائل مالكيت رسول اللَّه صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم :

 قرآن‌ .1

قرآن كريم مي‌فرمايد:
«و ما افاء الله علي رسوله منْهمْ فما اوْجفْتمْ عليه منْ خيل و لا ركاب ولكن الله يسلط رسله علي منْ يشاء والله علي كل شي‌ء قدير» «ما افاء الله علي رسوله منْ اهْل الْقري فلله و للرسول و لذي الْقرْبي و الْيتمي و الْمساكين و ابْن السبيل كي لا يكون دوْله بين الاغْنياء منْكمْ و ما اتيكم الرسول فخذوه و ما نهيكمْ عنْه فانْتهوا واتقوا الله ان الله شديد الْعقاب».
خداوند هر غنيمتي از آنان (يهوديان بني النضير) به رسول خود بر گردانيد، بدون جنگ شما بود. و شما بر اموال آنان هيچ اسب و شتري نتاختيد، لكن خداوند رسولان خود را بر هر كس كه بخواهد مسلط مي‌گرداند و او قادر بر هر چيزي مي‌باشد.
آنچه خدا از اموال اهل قري به رسول خود برگردانيد از آن خدا و رسول او و از آن خويشان رسول و فقيران و مساكين و درماندگان در راه است تا اموال بين توان گران دست به دست نچرخد و هر دستوري كه رسول به شما داد بگيريد و از هر گناهي نهيتان كرد آن را ترك كنيد و از خدا بترسيد كه خدا عقابي سخت دارد

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




اسرار و آثارتسبیح حضرت فاطمه زهرا(س)

 

1-اهمیت . فضیلت تسبیح حضرت فاطمه(س)

افضل تعقیبات نماز،تسبیح حضرت فاطمۀ زهرا (س)است و شایسته است که بعد از نمازهای واجب و موارد دیگری چون وقت خواب و ابتدای زیارت بزرگان و پیشوایان دین برآن مداومت شود و از ترک آن و مسامحۀ در آن و از عدم مداومت برآن اجتناب شود و جانب حضرت معبود را در خصوص آن مراقبت نمود چرا که در فضیلت تسبیح حضرت زهرا(س)روایات بسیاریوارد شده که در اینجا به چند نمونه از آنها اشاره کرده و روایات دیگری را نیز در خلال بحث خواهیم آورد.

   امام باقر(ع)می فرماید:

                 خداوند از حیث حمد و ستایش عبادت نشد که برتر و افضل از تسبیح فاطمه(س)

                   باشد،و اگر چیزی بافضیلت تر از آن بود هر آینه رسول خدا(ص)آن چیز را به حضرت

                   فاطمه(س)می بخشید.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:17:00 ق.ظ ]