نرجس
 
   



ارتباط با عالم برزخ

ارتباط با عالم برزخ !!

رابطه کسانی که در برزخ هستند با دنیا چگونه است؟ آیا این رابطه قطع شده و هیچ اطلاعی از همدیگر ندارند یا انتظاری از اشخاص دنیایی ندارند یا اصلاً پرونده بسته شده؟  آیا مرحله تکامل هنوز وجود دارد؟

 

ارتباط برزخیان

کسانی که در عالم برزخ هستند در ارتباط با این عالم اشراف کلی دارند اگر مومن باشند همه خوبی های اهلشان را مشاهده می کنند و لذت می برند. اگر کافر باشند برعکس خوبیها را اجازه نمی دهند که مشاهده بکنند و بدی ها را فقط می بینند.
 اینکه می توانند به دیدن اهل دنیا بیایند بر حسب مقامشان هست. گاهی ممکن است هفته ای یک بار به آنها اجازه بدهند. آنجا مثل دنیا نیست که اختیار و آزادی داشته باشند بلکه باید تحت همان مقررات باشند. بنابراین بعضی ها ممکن است هفته ای یک بار اجازه داشته باشند. بعضی ها ممکن است ماهی یک بار ، بعضی ها سالی یکبار. به هر حال این امکان برایشان هست که بر خانواده اشراف پیدا بکنند یا حتی بر دوستانشان ، فرق نمی کند.

کسانی که در عالم برزخ هستند در ارتباط با این عالم اشراف کلی دارند اگر مومن باشند همه خوبی های اهلشان را مشاهده می کنند و لذت می برند. اگر کافر باشند برعکس خوبیها را اجازه نمی دهند که مشاهده بکنند و بدی ها را فقط می بینند

امکان ارتباط از دو طرف نیز وجود دارد یعنی انسان اگر تزکیه و تهذیب نفس کرده باشد می تواند به طور ارادی با افراد در عالم برزخ ارتباط داشته باشد. چون از این مسئله متأسفانه خیلی سوء استفاده می شود و خیلی ها ادعاهایی می کنند که دروغ هست باید گفت بیش از نود درصد کسانی ادعای ارتباط با ارواح و احضار ارواح و مسائلی از این قبیل می کنند دروغ می گویند ولی امکانش را هم عقلاً ، هم وجداناً و هم نقلاً قبول داریم .
امکان ارتباط بین این عالم و آن عالم ، بین انسان و ارواح که همان وجودهای برزخی است هم علم و تجربه تا حدی به آن رسیده  و هم درروایات و آیات مطلب داریم. اما سخن هر مدعی را نباید پذیرفت زیرا عده زیادی دروغ می گویند.
پس امکان ارتباط هست. از دو طرف هم امکان این ارتباط هست. آنها هم اجازه دارند گاهگاهی با افراد در دنیا  ارتباط برقرار بکنند حال یا در عالم رویا یا در عالم بیداری . پس از این طرف امکان ارتباط هست مشروط بر اینکه انسان تهذیب نفس کرده باشد  و روح قدرت ورود به عالم برزخ را داشته باشد و انسان چشم برزخی و گوش برزخی پیدا کرده باشد .
همه انسان ها وجود برزخی دارند. در باطن وجود ما این وجود برزخی الان موجود است. همان وجودی که در عالم رویا تحقق و تجلی پیدا می کند وجود برزخی انسان هست. منتها آن برزخ متصل هست.

همه انسان ها وجود برزخی دارند. در باطن وجود ما این وجود برزخی الان موجود است. همان وجودی که در عالم رویا تحقق و تجلی پیدا می کند وجود برزخی انسان هست

بحث در باره عالم برزخ منظور برزخ منفصل هست که کلاً انسان از عالم دنیا منفصل می شود. به هر حال یک مرتبه ای از مراتب وجود برزخی در وجود ما هست. به تعبیر دقیق تر انسان از مراتب چهارگانه هستی سه مرتبه را حائز است:
وجود مادی دارد که همان عالم ناسوتیش باشد، وجود ملکوتی یا وجود برزخی دارد که همان عالم ملکوتش باشد و وجود جبروتی یا وجود تجرد محض که عالم عقل و روح انسان است. بنابراین انسان هر سه مرتبه را دارد. این مرتبه در عالم رویا تجلی پیدا می کند وقتی انسان در حال خواب رویایی را می بیند در واقع با وجود برزخیش آن ادراکات را دارد.

حاصل اینکه:

 بین این عالم و آن عالم هم از طرف برزخیان امکان ارتباط هست هم از طرف انسان هایی که در دنیا زندگی می کنند. اما اینکه آیا آنها می توانند در ما و سرنوشت ما تأثیر بگذارند؟
 بله  مخصوصاً آنهایی که صاحب حقوق ما هستند ای بسا پدر و مادری در عالم برزخ دعا کنند و خدا دعای آنها  در حق فرزند را مستجاب بکند . لذا در روایات داریم یکی از جاهایی که انسان خوب است دعا بکند کنار قبر پدر و مادر است

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-11-11] [ 10:07:00 ق.ظ ]




چه کسانی هنگام مرگ فرشته را می بینند؟؟؟؟؟

چه کسانی هنگام مرگ فرشته را می بینند؟

پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) رابطه بین عالم برزخ و دنیا را به رابطه دنیا و رحم مادر تشبیه کرد . مؤمن در حالت احتضار و ابتدای قبض روح فرشتگان الهی را می بیند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند.

 

از زمانی که قرار است مؤمن از دنیا برود در حالت احتضار و ابتدای قبض روح فرشتگان الهی بر او نازل می شوند و با سلام و صلوات او را وارد عالم برزخ می کنند بهشت را به او نشان می دهند و با یک احترام خاصی مومن را از این عالم به آن عالم وارد می کنند برخلاف کافر که که با اهانت و ضرب وشتم و سرزنش وارد آن عالم می کنند. 
آیه ای از قرآن دلالت بر عزّت و احترام و خوشی مؤمن هنگام مرگ دارد :
 ” ألا إنّ اولیاءالله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون الذین امنوا و کانوا یتقون لهم البشری فی الحیاة الدنیا و فی الاخرة ، آگاه باشید که اولیاء خدا نه ترسی دارند و نه غصّه و حزنی بعد می فرماید اولیاء خدا کسانی هستند که ایمان آوردند و در زندگیشان با تقوا بودند ” ، ” کانوا یتّقون ” تقوا جزء برنامه دائم زندگیشان بوده. اینها را هنگام مرگ مژده می دهند ، ” لهم البشری فی الحیاة الدنیا ” .

قبل از اینکه انسان از دنیا برود جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند و در آخرت هم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش آنجا را مژده می دهند که ما شفیع تو هستیم و جایگاهش را برایش معرفی می کنند

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که ” أن یبشِره بالجنة ” مژده ای که در حیات دنیا به آنها می دهند آن مژده ای است که به او می گویند تو بهشت 246006رفتی،  این بهشتی است که بناست بروید. 
قبل از اینکه انسان از دنیا برود جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند و در آخرت هم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش آنجا را مژده می دهند که ما شفیع تو هستیم و جایگاهش را برایش معرفی می کنند.
 از این آیه بر می آید که هنگام قبض روح و هنگام مرگ از طرف فرشتگان الهی به مؤمن مژده داده می شود آن چنان مژده ی که کاملاً مسرور می شود و اگر به او بگویند حالا دوست داری برگردی دیگر حاضر نیست برگردد .یعنی مژده طوریست که مؤمن آن سرا و رفتن به آنجا را بر هر چیزی ترجیح می دهد. 
آیات دیگری هم داریم که می فرماید این مژده در هنگام مرگ برای مؤمن است.
 آیه دیگری که باز دلالت بر رفع خوف و حزن مؤمن دارد :
 ” إنّ الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الاّ تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون ” کسانی که ایمان دارند و می گویند پروردگار ما الله است و این ایمان را هم ثابت نگه می دارند ومنحرف نمی شوند هنگام مرگ فرشتگان الهی 216586 نها نازل می شوند و مژده می دهند که دیگر نترسید و غصه نداشته باشید و مژده باد بر شما آن بهشتی که پیامبران به شما وعده داده بودند. 
باز مژده بهشت را فرشتگان در هنگام مرگ به مؤمن می دهند. 

مؤمن در حالت احتضار و ابتدای قبض روح فرشتگان الهی را می بیند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و اهل بیتش جایگاهش را در بهشت به او نشان می دهند.

نکته ای که باید توجه کرد این است که به او می گویند غصه نخور و نترس. از آینده نترس ، آینده تو درست است و آینده ات اینجاست. غصه نخور برگذشته چون گذشته تو بخشیده شده. 
هم حزن داریم ، هم عدم حزن و هم عدم خوف. عدم خوف نسبت به آینده و عدم حزن نسبت به گذشته. این آیات یکی از نمونه های قرآن است که حاصلش این شد که مؤمن در هنگام مرگ فرشتگان الهی بر او نازل شده و به او مژده می دهند. 
نکته دیگر در این آیه این است که هنگام احتضار همه انسان ها فرشتگان الهی را می بینند. هم فرشتگان دنیا را می بینند و هم فرشتگان برزخ را. کسانی که به او مژده می دهند فرشتگان برزخ هستند که جایگاه برزخی او را نشان می دهند. 
از این آیات حیات برزخی هم ثابت می شود چون این مژده دادن ها در قیامت نیست بلکه هنگام مرگ و بلافاصله بعد از مرگ است. از این مژده ها و این آیات استفاده می کنیم که حیات برزخی یا همان حیات بعد از مرگ که بین مرگ و قیامت می باشد حق است.
پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: همان گونه که بچه از ناراحتی ، غم و ظلمت رحم مادر خارج می شود و به دنیا می آید  دنیای وسیع، دنیای خیالی با صفاتر از رحم مادراست.
 مؤمن هم که از دنیا می رود از این عالم تنگ و تاریک و غمناک و غم آلود خارج می شود و وارد عالم روح  وریحان و با صفا و وسیع و بسیار با معناتر می شود. 
نکته ی این حدیث رابطه بین عالم بعد از مرگ ، عالم برزخ و عالم دنیاست. یعنی عظمت، بزرگی، معناداری، لذت ها، آلام و آنچه که در عالم برزخ هست در مقایسه با عالم دنیا همانند عالم دنیا با رحم مادرست . 
همان گونه که رحم مادر کوچک و تنگ و تاریک است ، ظلمتکده دنیا هم نسبت به برزخ تنگ و تاریک و ظلمتکده است. همون گونه که در عالم رحم غذای بچه خون آلوده و کثیف است ، غذای دنیا هم نسبت به عالم برزخ  آلوده و کثیف و تهوع آور است. 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:04:00 ق.ظ ]




چگونه مرگ را یاد کنیم...

چگونه مرگ را یاد کنیم؟

یاد مرگ مورد عنایت روایات است و شاید علت اصلی آن آثار و برکات تربیتی فراوانی باشد که یاد مرگ دارد. فهرستی از روایات بررسی شده که اگر انسان به یاد مرگ باشد چه برکات و چه ثمرات تربیتی دارد. به جهت همین آثار سازنده تربیتی یاد مرگ است که روایات توجه ویژه و خاصی به آن دارند.

 

در آیات قرآن هم کم و بیش اشاره شده اگرچه در روایات صریح تر اشاره و بیان شده است. در بعضی از این روایات گفته شده یاد مرگ باعث می شود که انسان قلبش زنده بشود، مرگ و سفر مرگ برایش آسان بشود و دیگر نگران مرگ نباشد و ناراحتی از مرگ نداشته باشد و با مرگ مأنوس می شود مأنوس تر از بچه به مادر و همین طور گناهان انسان را پاک می کند و انسان را نسبت به دنیا وزخارف دنیا بی میل می کند. 

کیفیت یاد مرگ

در روایات به کیفیت یاد مرگ هم اشاره می شود و اینکه به یاد مرگ باشیم یعنی چکار کنیم؟ به چه چیز بیندیشیم؟ 

امام علی (علیه السلام) فرمود: ” إکثروا ذکر الموت ، زیاد به یاد مرگ باشید ” ، ” و یوم خروجکم من القبور، آن زمانی که قرار است از قبرها خارج بشوید برای حضور در محضر عدل الهی"  ، “  وقیامکم بین یدالله عزّ وجل ، به یاد آن روزی باشید که می خواهید از قبر خارج بشوید و بروید در مقابل خدای متعال بایستید برای حسابرسی"، اگر چنین شد “تهونوا علیکم المصائب،  یاد مرگ و یاد این امور ، مشکلات و مصایب را بر شما سهل و آسان می کند ” . 

امام علی(علیه السلام) فرمود: ” من أکثر من ذکر الموت رضی من الدنیا و الکفاف ، اگر کسی زیاد به یاد مرگ بود از دنیا به اندازه ای که کفایتش کند راضی می شود و خیلی دنبال جمع آوری مال و ثروت برای دیگران نیست” . 

سپس فرمود: ” أکثروا ذکر الموت عندما تنازعکم إلیه أنفسکم من الشهوات ” وقتی که نفس های شما با شما نزاع می کنند که شماها را به سمت گناه و شهوت رانی بکشند به یاد مرگ باشید که یاد مرگ کمک می کند در این دعوا و نزاعی که بین شما و نفس واقع می شود تا بر نفستان پیروز بشوید ” و بعد فرمود: ” کفی بالموت واعظا ، مرگ موعظه گر خوبی است و کافی است برای موعظه کردن انسان “. 

امام علی(علیه السلام) فرمود: ” من أکثر من ذکر الموت رضی من الدنیا و الکفاف ، اگر کسی زیاد به یاد مرگ بود از دنیا به اندازه ای که کفایتش کند راضی می شود و خیلی دنبال جمع آوری مال و ثروت برای دیگران نیست”

“و کان رسول الله (صلی الله علیه واله) کثیراً ما یوصی أصحابه بذکر الموت، پیامبر زیاد اصحابش را به یاد مرگ وصیت می کرد ” و می فرمود: “زیاد به یاد این مرگی باشید که بین شما و بین شهواتتان حائل می شود و نمی گذارد شما شهوترانی بکنید و لذت جویی ها را از بین می برد." 

در روایت دیگری امام علی(علیه السلام) فرمود: ” اوصیکم بذکر الموت و إغلال الغفلة عنه ، من شما را سفارش می کنم به یاد مرگ باشید و از مرگ غافل نباشید  چطور شما از چیزی غفلت می کنید که او از شما غفلت نمی کند و به سمت شما می آید و چطور از کسی غفلت می کنید که به شما مهلت نمی دهد. ” ” فکفی و اعظاً بموتی عاینتموه، برای موعظه و برای نصیحت شما مشاهده کسانی که در بین شما از دنیا می روند کافیست

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه, گلچین  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




امر به معروف و نهی از منکر به سبک زینب (س)

“روز یازدهم جلّادهای ابن زیاد می آیند اهل بیت را سوار شترهای بی جهاز می کنند و حرکت می دهند و اینها شب دوازدهم را شاید تا صبح یکسره با کمال ناراحتی روحی و جسمی طی طریق می کنند، فردا صبح نزدیک دروازه تا کوفه می رسند. دشمن مهلت نمی دهد. همان روز پیش از ظهر اینها را وارد شهر کوفه می کنند. ابن زیاد در دارالاماره ی خودش نشسته است یک مشت اسیر، آنهم مرکّب از زنان و یک مرد که در آن وقت بیمار بود …. معمولاً وقتی می خواهند از یک نفر به زور اقرار بگیرند یا اعصابش را خرد کنند، اراده اش را در هم بشکنند یک بیست و چهار ساعت، چهل و هشت ساعت به او غذا نمی دهند، نمی گذارند بخوابد، مرتب زجرش می دهند. در چنین شرایطی اگر افراد مستأصل می شوند، می گویند، هر چه می خواهی بپرس تا من بگویم، شما ببینید اینها وقتی که وارد مجلس ابن زیاد می شوند، بعد از آن همه شکنجه های روحی و جسمی چه حالتی دارند! زینب (س) را وارد مجلس ابن زیاد می کنند. سلام نکرد، اعتنا نکرد. ابن زیاد از اینکه او احساس مقاومت کرد، ناراحت شد، سلام نکردن زینب معنایش این است که هنوز اراده ی ما زنده است.

 

هنوز ما به شما اعتنا نداریم. هنوز هم روح حسین بن علی در کالبد زینب می گوید: هیهات منّا الذّله". هنوز می گوید: لااُعطیکم بیدی اِعطاءَالذّلیل وَ لا افِرًّ فِرارَ العَبید (لااًقِرُّ اِقرارَ العبید) (ارشاد مفید ص 235) ابن زیاد از این بی اعتنایی، سخت ناراحت شد. می فهمید این کیست. همه گزارش ها به او رسیده بود. این مرد دَنّی کیست لعین که یک جو شرافت نداشت شروع کرد به سخت ترین وجهی زخم زبان زدن(1). گفت: …. خدا را شکر می کنم که شما را رسوا و دروغتان را آشکار کرد. زینب در کمال جرأت و شهامت گفت: الحمدالله الذی اَکّرمنا بالشهاده خدا را شکر می کنیم که افتخار شهادت را نصیب ما کرد خدا را شکر می کنم که این تاج افتخار را بر سر برادر من گذاشت، خدا را شکر می کنیم که ما را از خاندان نبوت و طهارت قرار داد. بعد در آخر گفت: … رسوایی مال فاسق هاست (ما در عمرمان دروغ نگفتیم و حادثه دروغ هم به وجود نیاوردیم)، دروغ مال فاجرهاست. فاسق و فاجر هم ما نیستیم، غیر ماست، یعنی تو، رسوا تویی، دروغگو هم تویی … این مقدار شهادت و شجاعت و ایمان عملی! این امر به معروف و نهی از منکر (به سبک زینب (س) است. (همان- ص 284)

و باز زینب در مجلس یزید چه کرد؟ و چگونه قیام عاشورا را زنده کرد و امر به معروف و نهی از منکر را در منتها درجه خود قدر و قیمت نهاد". آن خطابه بسیار غرّا به زینب (س) در مجلس یزیدبن معاویه … در آنجا دیگر صحبت 24 ساعت و 48 ساعت نیست، نزدیک یک ماه است که زینب در چنگال اینها اسیر است و حداکثر زجری را که به یک اسیر می دهند به او داده اند. ولی ببینید در مجلس یزید چه کرده … چگونه شام را زیر و رو کرد. (همان- ص 285)

کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را به خاطر خطرات و زحماتش ترک می کنند، کسانی هستند که اگر در نماز و روزه هم خطر و مانعی ببینید زحمت و ریاضتی ببینید، آنرا هم ترک می کنند. عبادتی را می خواهند که بی درد و سر باشد.” دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان، نه به مال، و نه به حیثیتشان ضرر می زند. (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفه ای ضرری به جایی می زند، دیگر آن را قبول ندارند". (همان- ص 289)

1- از یک طرف یک آدم شریف به خودش اجازه نمی دهد که نمک به زخم کسی که این همه مصیبت دیده است بپاشد و از طرف دیگر، زن به اصطلاح جنس لطیف است، در هیچ قانون جنگی، مردمی که یک ذره شرافت دارند متعرض زن نمی شوند، به هیچ شکلی زخم زبان به او نمی زنند، جراحت به او وارد نمی کنند، زن را اسیر می گیرند و در عین حال احترام می کنند. 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه, گلچین  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




بهترین و مؤثرترین امر به معروف


 کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را به خاطر خطرات و زحماتش ترک می کنند، کسانی هستند که اگر در نماز و روزه هم خطر و مانعی ببینید زحمت و ریاضتی ببینند، آنرا هم ترک می کنند. عبادتی را می خواهند که بی دردسر باشد.


 

“شما اگر بخواهید به شکل غیرمستقیم امر به معروف کنید، یکی از راه های آن این است که خودتان صالح و باتقوا باشید، خودتان اهل عمل و تقوا باشید. وقتی خودتان این طور بودید مجسمه ای خواهید بود از امر به معروف و نهی از منکر. هیچ چیز بشر را بیشتر از عمل تحت تاثیر قرار نمی دهد.” (همان- ص 238) اگر قبل گفتن عمل کنیم عمیق تر و سریع تر می توانیم در مخاطب خود اثر گذاشته و او را به پذیرش پیام خود متقاعد سازیم. علی (ع) می فرماید: “هرگز شما ندیدید که شما را به چیزی امر کنم مگر اینکه قبلاً خودم عمل کرده ام و من هرگز شما را از چیزی نهی نمی کنم مگر اینکه قبلاً خودم آن را ترک کرده باشیم” (نهج البلاغه- خطبه 175)

بنابراین هر مصلحی اول باید صالح باشد تا بتواند مصلح باشد- “در مکتب انبیاء و اولیاء این را می بینیم، همیشه می گویند ما رفتیم (شما هم بیایید)” (همان- ص 239)

در جنگ بدر رسول گرامی اسلام اول عزیزترین افراد خود را به میدان می فرستد علی (ع) و حمزه ی سیدالشهدا.

در روز عاشورا حسین بن علی (ع) قبل از همه نزدیکترین خویشان خود را ابتداء به سوی شهادت به میدان نبرد و جهاد می فرستد. آیا اگر امام، عزیزانش را در مدینه می گذاشت کسی معترض آنها می شد؟ ابداً. (همان- ص 240) ولی اگر چنین می کرد، آیا امروز این چنین در ایجاد حرکت و حیات در بین مسلمانان و انسان های آزاده موثر بود؟ این اوج عمل بود، و اوج تأثیرگذاری

مرز امر به معروف و نهی از منکر کجاست؟

وقتی بخواهیم امر و نهی کنیم ولی جان و مال و آبرویمان در خطر باشد چه کنیم؟ پاسخ بطور اجمال این است: باید دید که آیا فساد و ضرر کدام بیشتر است.

رسول گرامی اسلام در این باره فرموده اند: وقتی دو حرمت با یکدیگر تزاحم و اجتماع پیدا می کنند، لزوماً باید حرمت کوچکتر را فدای حرمت بزرگتر کنیم.

مثلاً اگر برای پوست میوه ای که کسی در کوچه انداخته نهی از منکر کنید و بعد آن فرد فحش و ناسزا به شما بگوید و … اینجا لازم نیست. اما در یک وقت هم هست که موضوع امر به معروف و نهی از منکر، موضوعی است که اسلام برای آن اهمیتی بالاتر از جان و مال و حیثیت انسان قائل است، می بینید قرآن به خطر افتاده است …. (همان- ص 251) اینجا دیگر باید از جان و مال و آبرو گذشت و اسلام و قرآن را از خطر نجات داد.

بنابراین باید دید موضوع امر به معروف و نهی از منکر چیست، اینجاست که می بینیم … حسین بن علی، فهماند که انسان در راه امر به معروف و نهی از منکر به جایی می رسد که مال و آبروی خودش را باید فدا کند، ملامت مردم را باید متوجه خودش کند…” (همان- ص 251)

بین منافع شخص و منافع اسلام باید اسلام را ترجیح داد. در امور شخصی اهل تساهل و گذشت در امور دینی اهل صلاحیت و سختی.

راز انقراض خوارج همین بود که در امر به معروف و نهی از منکر، مُنکِر منطق بودند. می آمدند در حضور یک جبّار گردنکش در حالی که شمشیرش را کشید بود یقین داشت که در اینجا حرفش کوچکترین اثری ندارد، ولی می گفت. او هم آناً او را معدوم می کرد. به اصطلاح تاکتیک نداشتند، منطق و حساب در کارشان نبود

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:59:00 ق.ظ ]