امر به معروف و نهی از منکر به سبک زینب (س)

“روز یازدهم جلّادهای ابن زیاد می آیند اهل بیت را سوار شترهای بی جهاز می کنند و حرکت می دهند و اینها شب دوازدهم را شاید تا صبح یکسره با کمال ناراحتی روحی و جسمی طی طریق می کنند، فردا صبح نزدیک دروازه تا کوفه می رسند. دشمن مهلت نمی دهد. همان روز پیش از ظهر اینها را وارد شهر کوفه می کنند. ابن زیاد در دارالاماره ی خودش نشسته است یک مشت اسیر، آنهم مرکّب از زنان و یک مرد که در آن وقت بیمار بود …. معمولاً وقتی می خواهند از یک نفر به زور اقرار بگیرند یا اعصابش را خرد کنند، اراده اش را در هم بشکنند یک بیست و چهار ساعت، چهل و هشت ساعت به او غذا نمی دهند، نمی گذارند بخوابد، مرتب زجرش می دهند. در چنین شرایطی اگر افراد مستأصل می شوند، می گویند، هر چه می خواهی بپرس تا من بگویم، شما ببینید اینها وقتی که وارد مجلس ابن زیاد می شوند، بعد از آن همه شکنجه های روحی و جسمی چه حالتی دارند! زینب (س) را وارد مجلس ابن زیاد می کنند. سلام نکرد، اعتنا نکرد. ابن زیاد از اینکه او احساس مقاومت کرد، ناراحت شد، سلام نکردن زینب معنایش این است که هنوز اراده ی ما زنده است.

 

هنوز ما به شما اعتنا نداریم. هنوز هم روح حسین بن علی در کالبد زینب می گوید: هیهات منّا الذّله". هنوز می گوید: لااُعطیکم بیدی اِعطاءَالذّلیل وَ لا افِرًّ فِرارَ العَبید (لااًقِرُّ اِقرارَ العبید) (ارشاد مفید ص 235) ابن زیاد از این بی اعتنایی، سخت ناراحت شد. می فهمید این کیست. همه گزارش ها به او رسیده بود. این مرد دَنّی کیست لعین که یک جو شرافت نداشت شروع کرد به سخت ترین وجهی زخم زبان زدن(1). گفت: …. خدا را شکر می کنم که شما را رسوا و دروغتان را آشکار کرد. زینب در کمال جرأت و شهامت گفت: الحمدالله الذی اَکّرمنا بالشهاده خدا را شکر می کنیم که افتخار شهادت را نصیب ما کرد خدا را شکر می کنم که این تاج افتخار را بر سر برادر من گذاشت، خدا را شکر می کنیم که ما را از خاندان نبوت و طهارت قرار داد. بعد در آخر گفت: … رسوایی مال فاسق هاست (ما در عمرمان دروغ نگفتیم و حادثه دروغ هم به وجود نیاوردیم)، دروغ مال فاجرهاست. فاسق و فاجر هم ما نیستیم، غیر ماست، یعنی تو، رسوا تویی، دروغگو هم تویی … این مقدار شهادت و شجاعت و ایمان عملی! این امر به معروف و نهی از منکر (به سبک زینب (س) است. (همان- ص 284)

و باز زینب در مجلس یزید چه کرد؟ و چگونه قیام عاشورا را زنده کرد و امر به معروف و نهی از منکر را در منتها درجه خود قدر و قیمت نهاد". آن خطابه بسیار غرّا به زینب (س) در مجلس یزیدبن معاویه … در آنجا دیگر صحبت 24 ساعت و 48 ساعت نیست، نزدیک یک ماه است که زینب در چنگال اینها اسیر است و حداکثر زجری را که به یک اسیر می دهند به او داده اند. ولی ببینید در مجلس یزید چه کرده … چگونه شام را زیر و رو کرد. (همان- ص 285)

کسانی که امر به معروف و نهی از منکر را به خاطر خطرات و زحماتش ترک می کنند، کسانی هستند که اگر در نماز و روزه هم خطر و مانعی ببینید زحمت و ریاضتی ببینید، آنرا هم ترک می کنند. عبادتی را می خواهند که بی درد و سر باشد.” دنبال آن عبادتهایی هستند که نه به جان، نه به مال، و نه به حیثیتشان ضرر می زند. (مثل نماز و روزه) اما اگر وظیفه ای ضرری به جایی می زند، دیگر آن را قبول ندارند". (همان- ص 289)

1- از یک طرف یک آدم شریف به خودش اجازه نمی دهد که نمک به زخم کسی که این همه مصیبت دیده است بپاشد و از طرف دیگر، زن به اصطلاح جنس لطیف است، در هیچ قانون جنگی، مردمی که یک ذره شرافت دارند متعرض زن نمی شوند، به هیچ شکلی زخم زبان به او نمی زنند، جراحت به او وارد نمی کنند، زن را اسیر می گیرند و در عین حال احترام می کنند. 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه, گلچین  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...