نرجس
 
   



جایگاه اشتغال زنان در سبک زندگی

با نگاهی به آمار و ارقام مشارکت اجتماعی زنان می‌توان دریافت این مهم نیز همانند آمار قبولی دختران در دانشگاه سوار بر منحنی صعودی می‌تازد و زنان در عرصه‌ی اشتغال نیز همچون تحصیل می‌روند تا از مردان پیشی بگیرند. با وجود این، اشتغال زنان یکی از مسائلی است که هنوز هم جای بحث دارد. از همین رو، همواره کار کردن زن در خارج از خانه، با توجه به ویژگی‌های ذاتی و تأثیرگذار وی در خانواده و نقش‌های بی‌بدیل مادری و همسری، با نگاه‌های منتقد همراه بوده است.

از سوی دیگر، باید در نظر داشت مشارکت اجتماعی زن، به صورتی که امروز در تعاریف ما جای گرفته، نقش‌های اصلی و مهمی را که سبک زندگی ‌اسلامی‌-ایرانی برای وی در نظر گرفته است تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. به بیان دیگر، سبک زندگی اسلامی‌-ایرانی نه فقط خانه‌داری را یک شغل بسیار مهم می‌داند، بلکه آن قدر برای نقش‌های مادری و همسری زن ارزش قائل است که دیگر نقش‌های وی را در سایه‌ی این دو وظیفه‌ی حساس تعریف می‌کند، زیرا این نقش‌ها، بر خلاف دیگر وظایف تعریف‌شده در ساختار جامعه، هیچ جایگزینی ندارند.

ادامه »

موضوعات: سبک زندگی  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-07-28] [ 09:06:00 ق.ظ ]






عروسك باربی در این خصوص جایگاه ویژه‌ای دارد، چرا كه به كمك تبلیغات گسترده‌ای كه حول محور آن صورت می‌گیرد به خوبی می‌تواند مفاهیم مورد نظر طرّاحان خود را القا كرده و انتقال دهد. باربی از منظر‌های مختلف به عنوان الگو و سرمشق به كودكان و نوجوانان تحمیل می‌شود و چون آموزگاری مهربان، دستشان را گرفته و به تعلیمشان می‌پردازد و به طور غیر آشكار به جامعه دختران پر احساس، آموزش می‌دهد كه مردانِ امروز چه انتظاری از آنها دارند و به مردان نیز می‌آموزد كه از زنان چه انتظاراتی باید داشته باشند.
بدون شك بخشی از علل مهمّ الگو شدن باربی برای دختران، ایجاد گرایش شدید در مردان به مدل باربی است. وقتی توسنِ خواهش‌ها و رغبت مردان به سوی زنانی از جنس و نمونه عروسك ظریف اندامِ آمریكایی ره می‌سپارد، بدیهی است كه زنان برای شكار دل مردان، خود را به شكل و شمایل آن در آورند؛ چرا كه زنان به صورت ذاتی خواهان تسخیر قلب مردان هستند؛ بنابراین خواست‌های مردان نیز، فشار مضاعفی را مبنی بر الگوپذیری از مدل باربی بر آنها تحمیل می‌كند. امروزه سیل كالاهای مورد نیاز مردم با آرم باربی در سرتاسر جهان پراكنده شده است تا قالبِ زن مورد پسند مردان و الگوی دختران هماره در مقابل چشمان آنها باشد.
باربی نماد و سمبل فرهنگ آمریكایی با ویژگی تجمّل‌گرایی، مدگرایی و مصرف‌گرایی است كه تلاش می‌كند به همراه خیل عظیم لوازم جانبی یا انبوه سربازان خود، نوع زندگی آمریكایی را به كودكان و نوجوانان جهان تحمیل نماید و مردان و زنان آینده را با فرهنگ و ارزش‌های خود تربیت كند.
زندگی زن آمریكایی آن هم با الگوی باربی مؤلّفه‌های مختلفی دارد كه این عروسك برای نهادینه كردن آنها طرّاحی شده است. مدل لباس‌های باربی، رقص، زندگی تجمّلاتی و فانتزی، مصرف‌گرایی محض، معاشرت‌های بی‌قید و شرط، لذّت‌جویی و اباحه‌گری، دوری از معنویّت و همه و همه برای ساماندهی یك هدف، طرّاحی‌ شده‌اند، اینكه چگونه الگوی زندگی، سلیقه و خواست‌های یك زن آمریكایی را ملكه ذهنی كودكان نمایند و به همراه متعلّقات بی‌شمار باربی، نیازهای زن عشرت‌طلب و رهای آمریكایی را به عنوان نیازهای متورّم شده و واقعی زن‌های آینده ملّت‌های دیگر جا بزنند.
از این رو اگر باربی بتواند احساسات، عواطف، افكار، ذائقه و نیازهای یك زن آمریكایی را به كودكان و نوجوانانِ غیر آمریكایی انتقال دهد و خواست‌ها و روحیّات آنها را متناسب با اهداف مهندسان و تئوری‌پردازان فرهنگی خود راهبری و هدایت كند به اهداف دراز مدّت خود كه همان استیلای فرهنگی است، دست یافته است؛ چرا كه به طور طبیعی تغییر ذائقه و احساس نیاز مصرف كنندگان، به مطالبات جدیدی دامن می‌زند.
دكترین فرهنگی آمریكا بر اومانیسم(بشر مداری به جای خدامحوری)، لیبرالیسم(اباحی‌گری)، سكولاریسم(عرفی اندیشی و دنیاگرایی) و هدونیسم(لذّت محوری) است. طبیعی است كه سیاستمداران و استراتژیست‌های فرهنگی آمریكا تلاش نمایند تا از طریق شیوه و راه‌كارهای مختلف، بنیان فرهنگی خود را تقویت و آن را در آمریكا و در سراسر جهان بسط و تسرّی دهند. یكی از این شیوه‌ها، تربیت دخترانِ آمریكا و سراسر جهان با گزاره‌های فرهنگی آمریكایی است. بنابراین به عنوان بهترین و كارآمدترین راه، اگر دختران سایر ملّت‌ها با ارزش‌های آمریكایی تربیت شوند، این دختران نقش همسران و مادران را در جوامع خودشان عهده‌دار می‌شوند؛ بنابراین مبتنی بر ارزش‌های آمریكایی، جامعه‌شان را اداره می‌كنند و این مهم‌ترین كاركرد تهاجمی یك فرهنگ مهاجم است كه شهروندان دیگر ممالك را با ارزش‌های خود بپروراند. این گونه است كه باربی در استراتژی فرهنگی آمریكا واجدِ بالاترین تأثیرها و ارزش‌گذاری‌هاست.۱
البتّه الگوی زندگی آمریكایی تنها به وسیله باربی تبلیغ نمی‌شود، بلكه باربی در این زنجیره فرهنگ‌سازی، تنها نقش یك حلقه مؤثّر را بازی می‌كند.
در غرب، الگوگیری از باربی به حدّی رایج است كه خوانندگان و هنرپیشگان مشهور هالیوودی با صرف هزینه‌های سرسام‌آور و رفتن به زیر تیغ جرّاحان توانا، خود را به شكل و شمایل آن در می‌آورند تا ذائقه‌های باربی پسند مردم را اشباع نمایند.
اینكه امروز غالب هنرپیشه‌های معروف زن دنیا،اندام،مو،ابرو و آرایشی متناسب با مدل باربی دارند، شاهدی بر دامنه نفوذ پرنسس باربی بر بخشی از سربازان و مبلّغان با نفوذ خود است.
پیش‌تر در جامعه خودمان نیز مد شده بود كه افرادی برای زیبایی چهره‌شان به جرّاحی پلاستیكی گونه و بینی اقدام می‌كردند یا رنگ چشمان مشكی و زیبای خود را، به وسیله لنزهایی به رنگ آبی و سبز تغییر می‌دادند و نیز مادران باردار برای حفظ تناسب اندامشان به سزارین و سپس به شیر خشك متوسّل می‌شدند؛ در حالی كه به گواه همه متخصّصان، زایمان طبیعی و تغذیه بچّه از شیر مادر، علاوه بر سلامت مادران، نقش مهمّ و اساسی در بازگشت تناسب اندام آنها ایفا می‌كند.
بنابراین باربی ابتدا با ایجاد بی‌هویّتی، بی‌اعتمادی و از خود بیگانگی، بنیان ارزش‌های پذیرفته شده كودكان و نوجوانان را فرو می‌ریزد و سپس الگوی خود را با لطایف الحیلی به آنها تحمیل و تزریق می‌كند.
ترفندهای هوشمندانه‌ای كه برای ترویج و نهادینه كردن باربی به كار گرفته می‌‌شود، بدان جهت است كه الگو و مدلی كه به واسطه باربی ارائه می‌شود، دارای تفاوت و بلكه تضادهای اساسی با فرهنگ و ارزش‌های پذیرفته شده كودكان اكثر كشورها است. از این رو برای فتح قلعه دل كودكان، راهی جز حیله‌گری و به كار بستن نیرنگ‌های جذّاب و افسون‌گر وجود ندارد.

قصّه عروسك باربی
آقا و خانم الیود و روت هندلر در سال ۱۹۴۵ م. كمپانی “متل” را در “ایالت كالیفرنیای جنوبی” آمریكا تأسیس كردند. این شركت ابتدا به تولید قاب عكس و مبلمان خانه می‌پرداخت، ولی به مرور زمان و در نهایت به تولید اسباب بازی روی آورد. كمپانی متل در سال ۱۹۵۵ م. برای تبلیغ اسباب‌بازی‌ها در نمایش‌های تلویزیونی با كلوپ “میكی ماوس” به همكاری پرداخت كه موجب دگرگونی ساختاری در تجارت اسباب بازی شد. این كمپانی چهار سال بعد به دلیل علاقه دختر هندلر به عروسك‌های كاغذی، ساخت عروسك را دنبال كرد كه منجر به عقد قرارداد برای دریافت امتیاز عروسك آلمانی “لی لی” شد. عروسك لی لی برگرفته از شخصیّت، اندام و چهره یك زن خیابان‌گرد آلمانی به همین نام بود. لی لی به عنوان یك قطعه كلكسیونی به بزرگسالان به ویژه به كلكسیونرهای اسباب بازی فروخته می‌شد. در مورد عروسك لی لی نقل قول‌های دیگری نیز وجود دارد، از جمله اینكه:
عروسك مو بور و شیك لی لی بر اساس شخصیّت یكی از داستان‌های مصوّر روزنامه “بیلیت” ساخته شد و در سال ۱۹۵۵ م. در “آلمان” به بازار آمد. هدف لی لی جذب مخاطبان بزرگسال بود.۲
كمپانی متل با ایجاد تغییراتی، صورت بندی نژادی عروسك لی لی را به “آنگلوساكسون” همانند كرد.۳ با ایجاد تغییراتی در صورت‌بندی لی لی، عروسك باربی متولّد شد و به زودی در صفّ اوّل اسباب بازی ویژه دختران قرار گرفت.

 

موضوعات: سبک زندگی  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ق.ظ ]




شوهرداری حضرت زهرای مرضیه(س) بهترین الگو برای زنان مسلمان است. رفتار حضرت زهرا(س) با شوهر در عالی ترین مرحله صفا و مهربانی بود. نه تنها هرگز خاطر شوهر را نرنجاند بلکه یاوری مهربان برای او بود.
حضرت علی(ع) می فرمایند: «سوگند به خدا، من زهرا(س) را تا آن زمان که خداوند او را به سوی خود برد، خشمگین نساختم و در هیچ کاری موجب ناخشنودی او نشدم. او نیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد و عملی از او سر
نزد تا باعث ناخشنودی من شود.»
و همچنین نقل است که امام علی(ع) فرمود:[5] هرگاه به چهره او «زهرا(س)» نگاه می کردم هر گونه غم و اندوه از من برطرف می شد.[6]
پس از ماجرای تلخ سقیفه، سران سقیفه برای جلب افکار عمومی مردم به فکر چاره افتادند تا به گونه ای که از حضرت زهرا(س) دلجویی نمایند که اجازه ملاقات می خواستند. اما فاطمه زهرا(س) هر گونه پیشنهادی را رد می نمود و موضع اعتراض و سکوت و بیزاری را ادامه می داد.
روزی امام علی(ع) وارد منزل شد و فرمود: فاطمه جان خلیفه و عمر در پشت درب منزل، منتظر اجازه ورود می باشند، تا نظر شما چه باشد. حضرت زهرا(س) فرمودند: «علی جان خانه، خانه توست و من همسر تو می باشم هر آنچه می خواهی انجام ده.»[7]
همسرداری حضرت فاطمه(س) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آن قدر مهم است که حضرت علی(ع) می فرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
فاطمه(س) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیر مؤمنان علی(ع) بود. روایت است هنگامی که علی(ع) به فاطمه (س) می نگریست، غم و اندوهش برطرف می شد.
رسول خدا در اولین شب ازدواج علی (ع) و زهرا(س) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (س) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی(ع) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت زهرا(س) فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (ص) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت.
فاطمه (س) هیچ گاه حتی اموری را که احتمال می داد علی(ع) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمی نمود؛ تا آنجا که از علی(ع) در رابطه با فاطمه(س) نقل شده است: به خدا سوگند که او را به خشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.
از ویژگی های مهم حضرت فاطمه(س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی(ع) در اجرای فرامین الهی بود. پیامبر(ص) از علی(ع) سوال کرد: همسرت را چگونه یافتی؟ و علی(ع) پاسخ گفت: نِعْمَ الْعَوْنُ علی طاعَةِ اللَّه(بهترین یار و یاور برای اطاعت و بندگی خدا).
آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد می کرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» می خواند و گاهی با یاد قرابت نسبی(یا ابن عم) وی را ندا می داد. در حدیث شریف کساء آمده است که حضرت فاطمه(س) می فرماید: ابوالحسن علی بن ابیطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو ای دختر رسول خدا گفتم: و بر تو باد سلام ای ابا الحسن و ای امیر مؤ منان. این گونه نقل نام و خطاب احترام آمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.
از دیگر نکات متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است هنگامی که مصدوم کردن حضرت زهرا(س) از امیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی(ع) تقاضای آن دو را به فاطمه(س) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البیت بیتک و الحره امتک(خانه متعلق به شماست و من هم به منزله کنیز و خدمتگزار در خانه شماهستم).
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا(س) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا(س) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
تربیت و رفتار با فرزندان
سیره رفتار فاطمه(س) با فرزندان خود نیز سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. ایشان به فرزندان احترام می گذاشتند و آنها را با احترام خطاب می کردند و همیشه سعی در آموزش و تربیت دینی و اخلاقی آنها داشتند.
در حدیث شریف کساء حضرت فاطمه(س) در پاسخ سلام فرزند خود امام حسن(ع) می فرماید: سلام برتو ای نور دیده ام و میوه دلم. و در پاسخ سلام امام حسین(ع) می فرماید: سلام بر تو ای فرزند من و ای نور دیده ام و میوه دلم.
حضرت زهرا (س) فرزندان خود را همیشه برای یادگیری و تعلیم و تزکیه آماده می کرد؛ به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) می فرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن».
و در عین حال شادی و خوشحالی را در بیت خود تسری می داد و این تا حدی بود که از بازی با کودکان که نقش بسزایی در تربیت آنها دارد اجتناب نمی نمود. نقل شده است که فاطمه(س) فرزندش حسن(ع) را روی دست می گرفت و بالا می انداخت و حرکت می داد و می فرمود: اشبه أباک یاحسن، و اخلع عن الحق الرّسن، و اعبد الهاً ذامنن، و لاتوال ذا الاحسن.(ای حسن، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن، و خداوندی را که صاحب نعمت هاست پرستش کن و با افراد تیره دل دوست مباش).
ایشان همیشه رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار می داد. سلمان می گوید: روزی فاطمه زهرا(س) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.
همچنین از نکات بارز حضرت زهرا(س) در تربیت فرزندان سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود. مسلما وقتی والدین الگوی عملی کودکان برای عبادت پروردگار باشند، در آینده و بزرگ سالی آنها نیز به تعصی از والدین این راه را پیش خواهند برد.
در همین زمینه امام حسن(ع) می فرماید: مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.
آن حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا می خواند. حضرت در روز بچه ها را می خواباند تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند. ایشان نمی گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود: محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.
از نکات دیگر تربیتی ایشان عدالت در توجه به کودکان بود. آمده است روزی امام حسن(ع) نزد پیامبر(ص) آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا(ص) برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن(ع) داد. فاطمه زهرا (س)، به پیامبر(ص) گفت: گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر(ص) فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوبند ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم.
همچنین روزی حسنین(ع) در حضور پیامبر(ص) کشتی گرفتند. در این میان فاطمه(س) شنید که پدر بزرگوارش، امام حسن را به پیروزی بر امام حسین ترغیب می کند. حضرت زهرا(س) از این نوع رفتار پیامبر(ص) اظهار تعجب کرد. پیامبر فرمود: دوستم جبرئیل، حسین را تشویق می کند و من حسن را تشویق می نمایم.
تشویق فرزندان به فراگیری سواد آموزی
حضرت زهرا(س) از همان آغاز کودکی فرزندانش، عبادت خدای تعالی را در روح و روان آنها تثبیت کرد و خوی پرستش خدای یکتا را در فطرت لطیف آنها سرشت و از همان آغاز به آنها علم آموخت و آنها را برای کسب معارف و تشویق در فراگیری، آماده می‏کرد، به عنوان مثال به فرزندش حسن(ع) که هفت ساله بود می‏فرمود: «به مسجد برو، آنچه را از پیامبر شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برای من بازگو کن.»[8]
حضرت فاطمه زهرا(س) در آموختن مسائل دین به دیگران از اشتیاق زایدالوصفی بهره مند بود. روزی زنی نزد او آمد وگفت: مادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرد و مرا فرستاده تا از شما مسئله ای را بپرسم. حضرت زهرا(س) سؤال او را پاسخ فرمود؛ زن برای بار دوم وسوم مسئله ای پرسید و پاسخ شنید. این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار، سؤال وی راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمی اندازم. فاطمه(س) فرمود: باز هم بیا و سوال هایت را بپرس، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمی شوم. زیرا از پدرم رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت های گرانبها عطا می گردد و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نموده اند.
ساده زیستی زهرایی
ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت فاطمه زهرا(س) است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و… همانگونه که در فوق شرح داده شد از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.
شیعه و سنی نقل کرده‏اند، امیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین(ع) و خادمه آنان «فضه» طبق نذری که کرده بودند سه روز، روزه گرفتند.
شب اول هنگام افطار فقیری در زد، حضرت علی(ع) افطار خود را به او داد. سایرین نیز به او اقتدا کرده و افطار خود را به فقیر دادند و با آب افطار کردند. شب دوم یتیمی در زد و باز افطار خود را به او دادند. شب سوم نیز اسیری آمد و چیزی طلبید، این بار نیز افطار خود را به او دادند. آنگاه از سوی خدای متعال سوره «هل آتی علی الانسان» نازل شد.[9] و در آن آیه «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا» اشاره به ایثار و انفاق آن بزرگواران دارد.[10] تفسیر این داستان را در تفاسیر شیعه و سنی و از جمله در تفسیر معروف «کشاف» تألیف عالم و مفسر بزرگ سنی «جاراللّه‏ زمخشری» می‏توان یافت.
روح عبادت و نیایش
تجلی عبادت و روح عادت در سیره حضرت موج میزد به گونهای که عبادت و ایشان زبانزد عام و خاص، دوست دشمن بوده است. حضرت پیامبر(ص) درباره حضرت فاطمه(س)می فرمود: ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراء چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ می سازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه ای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت می ایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می کند: بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف می لرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.
در حدیث دیگری به سلمان می فرماید: ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضاء و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پر کرده که یک سره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همه چیز فارغ ساخته است.
امام حسن مجتبی علیه السلام فرمود: در دنیا کسی عابدتر از مادرم فاطمه(س) نبود؛ آن قدر به عبادت می ایستاد تا پاهایش ورم می کرد. همین طور ابن عمره از پدرش نقل می کند که گفت: از امام صادق(ع) پرسیدم: چرا فاطمه(س) زهرا نامیده شد؟
فرمود: برای آن که وقتی فاطمه زهرا(س) در محراب عبادت می ایستاد، نورش برای اهل آسمان می درخشید، همان طوری که نور ستارگان برای اهل زمین می درخشد.
امام مجتبی(ع) نقل فرموده اند که: «مادرم فاطمه(س) را دیدم شب جمعه در محراب خود به عبادت برخاسته است و تا نمایان شدن سپیده صبح در عبادت و رکوع و سجود می بود، و می شنیدم که برای مؤمنین و مؤمنات دعا می فرمود و آنان را نام می برد و برایشان دعا می کرد، و برای خود هیچ دعا نمی کرد، به او گفتم: مادر! چرا همان طوری که برای دیگران دعا می فرمایی برای خودت دعا نمی کنی؟ فرمود: پسرم، ابتدا همسایه سپس خانه خود.
سبک زندگی سیاسی و اجتماعی
حضرت فاطمه(س) حتی الامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب می کرد اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه خود شانه خالی کند.
ابن ابی الحدید از واقدی نقل می کند که پس از جنگ احد فاطمه(س) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خون های چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد.
همچنین می نویسد: زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا(س) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری می کردند.
همچنین علی(ع) نقل می کند:ما به مراه پیامبر(ص) در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه(س) با تکه نانی نزد پیامبر(ص) آمد و آن را به خدمت او برد. پیامبر(ص) فرمود: این چیست فاطمه عرض کرد: از نانی است که برای دو فرزندم پختم، این تکه آن را برای شما آوردم. پیامبر(ص) فرمود: دخترم! این اولین غذایی است که بعد از سه روز وارد دهان پدرت می شود.
دفاع از حریم امامت و ولایت
بدون شک امامت حلقه اتصال نبوت است. پیامبر جانشین و امام بعد از خود را دراندک مناسبت های مختلف قبل از وحی و بعد از رسالت خطیر نبوت بیان می کرد. اما بعد از رحلت جانگداز پیامبر امامت و وصایای پیامبر را کنار گذاشتند. دختر پیامبر برای تبیین موضوع مهم امامت تلاش فراوان نمود. گریه ها و ندبه های این بانوی بهشتی بالاترین فریاد و دفاع از مقام امامت بود. بیرون کشاندن حضرت فاطمه(س) از خانه‌اش به بیت‌الاحزان، نه تنها به نفع خلیفه و دستیارانش تمام نشد؛ بلکه باعث وبال حکومت گردید. آن‌ها می‌خواستند حضرت زهرا(س) را از مسجد رسول ‌خدا(ص) که محل تجمع مردم بود، دور سازند؛ ولی با این کار سند دیگری بر مظلومیت حضرت زهرا(س) افزودند.زیرا مردم می‌دیدند که عده‌ای که خود را از پیروان آنان می‌دانند و به نبوت پدرش اعتراف دارند، ظلم و ستمگری‌شان به جایی رسیده است که نزدیک‌ترین مردم به رسول‌خدا(ص) یعنی دخترش را که عواطف زنانه خود را دارد، در فشار قرار دادند و او را از اظهار حزن و اندوه در فراق پدرش باز داشتند که مبادا حضرت زهرا(س) از ظلمی که بر او روا داشته‌اند، با صدای بلند سخن بگوید. ولی صدیقة طاهر (س) به رغم هیئت حاکمه، به اعتراض خویش در قالب حزن و اندوه ادامه داد و از خانه‌اش به بقیع در زیر درختچه‌ای مأوی گزید. هنگامی که آن درخت را قطع نمودند، امام علی(ع) سایبانی به نام بیت‌الاحزان ساخت و حضرت زهرا(س) در آنجا قرار گرفت.
از مهم ترین و بارزترین قله های زندگی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(س) دفاع ایشان از حریم ولایت امیرمومنان علی(ع) و خطبه فدکیه آن حضرت است. که سرانجام آن حضرت در راه دفاع از ولایت مجروح شده، نوزادش محسن(ع) را سقط کرده و به شهادت رسید.
پی نوشت ها:
[1] مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص134، کشف الغمه، ج1، ص492، بیت الاحزان، ص37.
[2] کلینی، روضه الکافی، ص165.
[3] مجلسی، بحارالانوار، ج43 و 42 و 82، بیت الاحزان، ص23.
[4] مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص50 و 51، بیت‏ الاحزان، ص21.
[5]حسینی شاهرودی، سید محمد، الگوهای رفتاری حضرت زهرا(س)، تربیت فرزند، ص 16.
[6]حسینی، سیدعلی، کرامات و مقامات عرفانی حضرت زهرا(س)، ص44.
[7]دشتی، محمد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهرا(س)، ص

موضوعات: سبک زندگی  لینک ثابت
 [ 09:04:00 ق.ظ ]




سبک زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها
تاريخ : دوشنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۵ | 17:58 | نویسنده : هانیه مرادی-بهرام کریمی
خاندان وحی نبوت به عنوان بهترین اولیاء الهی داری سبک زندگی الهی بودند. و زندگی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است.
در زیارت مقدسه جامعه کبیره که از امام هادی(ع) نقل شده است می خوانیم:اَلسَّلامُ عَلی مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ(سلام بر جایگاه های شناسایی خدا)؛ آنچه از این فراز بر می آید این است که بهترین راه و جایگاه برای شناخت خدا و راه رسیدن به خدا بررسی زندگی ائمه و معصومین(ع) است.همین طور در فرازی دیگر از این زیارت امده است: مَنْ اَتیکُمْ نَجی وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک(هرکس به نزد شما آمد نجات یافت و هر کس نیامد هلاک شد).و ثمره وصال انسان به آن بزرگواران را طیباً لِخَلْقِنا وَ طَهارَةً لاِنْفُسِنا وَ تَزْکیةً لَنا وَ کفّارَةً لِذُنُوبِنا(موجب پاکی اخلاق ما و پاک شدن خود ما و تزکیه ما و کفاره گناهان ما) بیان می کند.
در فرازی از زیارت عاشورا می خوانیم:اللهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتی مَماتَ مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد. که همان اشاره به خواست خداوند و دعای شیعه برای قرار گرفتن در مسیر سبک زندگی اهل بیت(ع) است.
از میان معصومین(ع) آن که زندگی پر برکتش به خصوص برای زنان مسلمان همچون خورشیدی نورافشانی می کند، وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا(س) است که آشنایی با سبک زندگی آن حضرت بسیار برای ما راهگشا خواهد بود.
در جامعه امروز که نظام سرمایه داری غرب با تهاجم فرهنگی خود سعی دارد الگویی مبتذل و غیرانسانی برای زنان و دختران مسلمان ارائه کند مسلما پرداخت به ابعاد گوناگون شخصیتی آن حضرت می تواند الگوی عملی مناسبی برای جامعه شیعی باشد.
در ذیل به بررسی برخی از گوشه های از سبک زندگی عبرت آموز زندگی سراسر تور حضرت فاطمه زهرا(س) می پردازیم:
رفتار با والدین و احترام محبت آمیز به پدربزرگوار خویش
حضرت فاطمه سلام الله علیها هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود. در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد و زمانی که مشرکان پیامبر(ص) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند، پیامبر(ص) را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر(ص) ایشان را «ام ابیها»(مادر پدرش) نامید.
فاطمه زهرا(س) در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمی کرد. در روایت است که: سه روز بود که پیامبر(ص) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت می گذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟ عرض کرد: نه به خدا سوگند! وقتی پیامبر(ص) بیرون رفت، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه(س) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم. درحالی که همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت. حسن و حسین علیها السلام را خدمت پیامبر(ص) فرستاد، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر(ص) تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست؟ فاطمه(س) جواب داد: از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد. پیامبر(ص) و همه اعضای خانواده علی(ع) و همسران پیامبر(ص) از آن غذا خوردند و برای همسایه ها هم فرستادند.
بانوی عطوفت حضرت زهرا(س) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر(ص) نمی شد. نقل است از حضرت فاطمه(س) که فرمود: وقتی بر پیامبر(ص) آیه نازل شد(که پیامبر(ص) را با نامش خطاب نکنید)، هیبت پیامبر(ص) مرا گرفت، به طوری که نتوانستم به او “یا ابة” بگویم و یا رسول الله به او می گفتم. حضرت از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند نازل شده است. تو “یا ابة” بگو. چون برای قلب من محبوب تر و برای پروردگار رضایت بخش تر است.
پیمان عشق و محبت(مرج البحرین یلتقیان)
از جمله نکات مهم زندگی حضرت فاطمه(س) ازدواج آن حضرت بود. ایشان خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبه های بالایی قرار داشتند اما رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و گفت:ای محمد! خدا بر تو سلام می رساند و می فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است.
و فاطمه(س) و پیامبر(ص) و اگر بهتر بگوییم خداوند تبارک و تعالی، علی(ع) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود انتخاب کردند.
مسأله، مسأله زندگی، مهر و عطوفت، آرامش و تربیت، ایمان و تقوا بود. مسأله، مسأله حفظ دین و سلامت فکر و روح بود. قرار بود از محفل ساده و بی تکلف و بی ریای علی(ع) و فاطمه(س) هر لحظه نوری به عرش بلند شود و عرش را نورانی کند که خدا خود خواسته بود و اذن داده بود. آری! «فی بیوت اذن الله ان یرفع و یذکر فیها اسمه». قرار بود ماحصل این ازدواج حسن(ع) و حسین(ع) و زینب(س) وام کلثوم(س) باشند که هرکدام چون نوری در آسمان ولایت بدرخشند و راه زندگی ارادتمندانشان را به سوی خداوند روشن کنند.
فایده ای که آن ازدواج داشت چیزی نبود که با زر و سیم بتوان آن را قیمت گذاشت که هرچه فایده کمتر است معنویت بیشتر به ثمن بخث فروخته می شود و هرچه تجلی معنویت بیشتر باشد مال کم ارزش تر خواهد بود. قرار بود ازدواج علی(ع) و فاطمه(س) الگویی شود برای شیعیانشان تا ابد.در روایاتی نقل شده است که پیامبر اکرم(ص) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. از اینجا مشخص می شود منظور پیامبر(ص) در کفویت زوجین، ایمان دو طرف است.
در آن زمان دارایی علی(ع) منحصر به شمشیر و زرهی بود برای جهاد در راه خدا و شتری برای کار در باغستان های مدینه. او به دستور پیامبر(ص) زره را کابین فاطمه(س) قرار داد که به حدود 400 درهم به فروش رسید و پول آن صرف فراهم آوردن مقدمات زندگیش شد.پیامبر(ص) مقدار اندکی از پول را به بلال داد تا با آن عطر بخرد و بقیه پول را به چند تن از صحابه داد تا جهیزیه را از بازار فراهم کنند.
جهیزیه ساده و اندکی فراهم و نزد پیامبر(ص) آوردند. ساده و بی تکلف می نمود. پیامبر(ص) چون سادگی بیش از حد اشیاء را نگریست دست به دعا بلند کرده و فرمود: خدا به اهل بیت برکت دهد. و البته خدانیز چنین کرد چرا که «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» در حق هیچ کسی به جز این خاندان نازل نشد! آری خدا خواست که اهل بیت پاک و مطهر قرار گیرند، به دور از هرگونه رجس و نازیبایی و ناپاکی. و خدا خواست که تا روزگار هست و هست، هرجا کرامتی دیده شود دوستدارانش به یاد حسن(ع) بیفتند و هر جا قیامی در راه خدا بر علیه ظلم ستم کیشی روی دهد با پرچم حسین(ع) افراشته شود و الگوی هر زن مسلمانی زینب(س) باشد.
تفاهم در زندگی مشترک
امیرالمؤمنین علی(ع) می فرماید: «به خدا سوگند(در سراسر زندگی مشترک با فاطمه(س) تا آنگاه که خدای عزیز و جلیل او را قبض روح فرمود هرگز او را خشمگین نساختم و بر هیچ کاری او را اکراه و اجبار نکردم، و او نیز مرا هرگز خشمگین نساخت و نافرمانی من نکرد؛ هر وقت به او نگاه می کردم رنج ها و اندوه هایم برطرف می شد.»[1]
تقسیم کار منزل با همسر
امام صادق(ع) می فرماید: «… علی(ع) آب و هیزم می آورد و حضرت فاطمه آرد می کرد و خمیر می ساخت و نان می پخت و لباس ها را وصله می زد، و آن بانوی گرامی از زیباترین مردم بود و گونه های مطهرش از زیبایی مثل گل بود. درود خدا بر او و پدر و فرزندانش باد.»[2]
امام علی(ع) فرموده است: «فاطمه به قدری با مشک آبکشی کرد تا بر سینه اش اثر گذاشت، و به قدری با آسیاب دستی آرد کرد تا دست هایش مجروح شد و آنقدر خانه روبی کرد و برای پخت و پز آتش زیر دیگ نهاد که لباس هایش گردآلود و دودی گردید؛ و در این امور زحمت و رنج بسیار به او می رسید. ..»[3]
پیامبر(ص) به فاطمه(س) کمک می کند. رسول خدا(س) به منزل حضرت علی وارد شد، او را دید که همراه فاطمه(س) مشغول آسیاب کردن هستند، پیامبر فرمودند: «کدامیک خسته تر هستید؟ حضرت علی عرض کرد: فاطمه ای رسول خدا! پیامبر(ص) به فاطمه(س) فرمودند: «دخترم برخیز» و فاطمه برخاست و پیامبر(ص) به جای او نشست و با علی(ع) در آرد کردن دانه ها یاری فرمود.[4]
بنابراین احترام به همسر و رعایت حقوق همسر و همسردوستی و فرزند دوستی و سخت کوشی در امور خانه و تبدیل خانه به مدرسه و تبدیل بخشی از خانه به مسجد و عبادت گاه و برنامه ریزی در کار خانه و رعایت حق خدمت کار و آموزش قرآن و اخلاق به خدمت کار از ویژگی های حضرت زهرا(س) بود چنان که تبدیل خانه به سنگر جهاد و مبارزه بر علیه ستمگران و دفاع از ولایت را در راستای وظایف خویش می دانست، همچنین توجه به دعا در حق همسایه و قانع بودن به خانه اجاره ای در اول زندگی و ایجاد روحیه عبادت و انفاق گروهی و خانوادگی در بین اعضا و و رعایت تفاهم با همسر و قبول مسئولیت شخصی در تربیت فرزندان و تقسیم کار در امور خانه و مشورت در امور و بردباری و تحمل فقر خانوادگی و مشکلات خانوادگی و فرمان پذیری از همسر از اخلاق و روحیات خاص حضرت زهرا(س) بود حتی رسیدن به انواع موفقیت های خانوادگی و سرودن شعر برای شوهر و فرزندان و پدر. نیز از اخلاق خانوادگی حضرت زهرا(س) می باشد

موضوعات: سبک زندگی  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ق.ظ ]




سوره نور وخانواده ومهدویت

سوره نور، خانواده و مهدویت

سوره نور، سوره ای است که مباحث آن عمدتاً پیرامون اخلاق و احکام خانواده و مقابله با ساختار شکنان خانواده می باشد. دقت در مفاهیم الفاظ این سوره، پرده از برخی از اسرار و زیبائیهای ارتباط تنگاتنگ این سوره با مباحث خانواده و سپس ارتباط مباحث خانواده با موضوع مهدویت بر می دارد.
1. در آیه نخستین این سوره می خوانیم:
(سُورَةٌ أَنْزَلْنَاهَا وَ فَرَضْنَاهَا وَ أَنْزَلْنَا فِیهَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ‌.) (1)
« این سوره، سوره ای است که آن را فرو فرستادیم و (دستوراتش را) واجب ساختیم و در آن آیاتی روشن نازل کردیم تا شاید متذکر شوید.»
توضیح: تنها سوره ای از قرآن کریم که ابتدای آن لفظ «سوره» وارد شده این سوره است. کلمه سوره از ماده «سور» به معنای دیوار دور شهر و قلعه که آن را جدا می کند، می باشد و چون مباحث این سوره مربوط به خانواده است و خانه محل زندگی یک خانواده با دیواری جدا شده و حریم آن مشخص می گردد، در آیه اولش واژه «سوره» آمده است.
از طرفی در زبان عرب، به دستبند نیز که مایه ی زیبایی و آراستگی است، «سِوار» گفته می شود و از آنجا که وجود خانواده، سبب زینت یک جامعه و قوام آن می شود، این سوره با واژه ی «سوره» شروع می شود و بیانگر این مطلب است که: « جامعه ی زیبا، جامعه ای است که در آن نظام خانواده مقدس شمرده شده و افراد آن خانواده دار و تربیت یافته باشند.»
2. خداوند در قرآن تنها این سوره را واجب شمرده (فَرَضناها) - هر چند اطاعت از همه ی دستورات قرآن واجب است - و این به خاطر آن است که اهمیت دادن به قوانین خانواده و حفظ حریم آن بسیار لازم و ضروری می باشد.
و چون واژه ی «فرض» به معنای ثابت است، اشاره به این مطلب دارد که رعایت محتوای این سوره سبب استواری، استحکام بخشی و ثبات انسان و جامعه می گردد.
آری، خداوند حفظ حریم دژ خانواده را واجب کرد تا انسان ها از تنهایی و مشکلات زندگی به آن پناه برند و اگر می بینیم خداوند برای خطاهایی چون زنا و یا حتی تهمت زدن به زنا، مجازات شدیدی قرار داد، به خاطر حفظ قداست و حریم خانواده است.
شهید مطهری (ره) در مقدمه ی تفسیر سوره نور می فرمایند:
«بیشتر آیات سوره ی نور درمورد مسائل مربوط به عفاف است. تعبیر: «سوره ی انزلناها» که تنها این سوره با چنین تعبیری آغاز می شود - و تعبیر «فَرَضناها» این مطلب را می فهماند که مسائل مربوط به عفاف بسیار جدی است، یعنی درست عکس بشر امروز که در جهت آزادی جنسی گام بر می دارد، قرآن این مسائل را مهم می شمارد و این نشان می دهد که این قوانین، تغییر ناپذیر است و مقتضیات زمان آن را تغییر نمی دهد و نمی تواند تغییر دهد، این ها جزء اصول زندگی بشر است.» (2)

ادامه »

موضوعات: خانواده  لینک ثابت
 [ 08:59:00 ق.ظ ]




مصرف‌گرایی در سبک زندگی ایرانی و اروپایی

چندی پیش یکی از دوستان بهمراه همسرش برای فرصت مطالعاتی به هلند آمده بود و به قول خودش به اروپا!!! با همسری شمال شهرنشین که بخاطر تک فرزند بودن و پدری متمول داشتن، تمام وسایلش در ایران مارک بود و حتی خوراکی هایش غیرایرانی بودند/ با کلی ذوق و شوق راهی هلند شده بود برای تجربه یک زندگی اروپایی؛ آنهم حداقل به مدت شش ماه.
دو هفته اول همچون ایرانیان و فرهنگ مصرف زده ایرانی، بخوبی خرج میکرد و از بهترین مارک ها و برندهای اروپایی خرید می کرد. بعد از هفته چهارم و ماه اول، نگاه سنگین و متعجب دوستانی که به تازگی در هلند پیدا کرده بود (هلندی و غیرهلندی) را به خوبی لمس کرده بود. نگاهی که مشخص می کرد که این شیوه خرج کردن و مصرف زدگی با فرهنگ رایج هلندی ها جور در نمی آید و نه تنها این کار ارزش نیست بلکه به نوعی کاری غیر منطقی و غیر عقلانی جلوه می نمود
در یک مهمانی خصوصی ایشان تعریف می کرد که برای پر کردن زمان خالی اش در کلاس های زبان هلندی شرکت کرده بود و معلم زن هلندی کلاس گفته بود که یک هلندی اصیل هیچ وقت در این موقع سال که فروشگاه ها تخفیف های آخر تابستان و آخر سال شان را شروع نکرده اند، خرید نمی کند و یک هلندی خریدهای اصلی اش را در زمان تخفیف ها که بعضاً تا ۷۰ درصد هم میرسد انجام می دهد.
حالا بعد از ۹ ماه، آن خانم شمال شهرنشین تنها مارک و برند مصرف کن، به خوبی یاد گرفته است که یک زندگی هلندی چیست؟ دو هفته قبل از عزیمت به ایران مهمانشان بودیم. با کلی ذوق و شوق تعریف می کرد که این سیب زمینی ها را از فلان فروشگاه گرفته ام چون ۳۰ درصد تخفیف داشته ولی ماست و نوشیدنی را از آن فروشگاه نخریدم و آنها را از فروشگاه دیگری با فاصله یک و نیم کیلومتری فروشگاه قبلی خریدم چون ماست و نوشیدنی اش را ۲۵ درصد تخفیف زده بود!
با خودم فکر میکردم که چه گونه است که یک فرد در ایران آنگونه مصرف زده و تجمل گرا و مارک مصرف کن تربیت می گردد ولی همان فرد در عرض کمتر از ۹ ماه به فردی کاملاً اقتصادی و با حساب و کتاب و صرفه جو تبدیل می گردد؟ آدمی که در ایران تنها چیزی که برایش مهم نبود قیمت و پول و مصرف زدگی بود ولی در اینجا به آدمی تبدیل می شود که برای خرید یک نوشابه یک یورویی تخفیف دار حاضر است یک و نیم کیلومتر را با دوچرخه طی کند تا جنسی ارزانتر را تهیه نماید. در حالیکه نسبت درآمد (حقوق) به هزینه ای که در هلند دریافت می کرد حداقل دو برابر بیشتر از آن نسبت در ایران بود.
این فرهنگ یک جامعه است که یا تو را مصرف زده و مصرف گرا بار می آورد و یا آدمی صرفه جو و مقتصد و با حساب و کتاب.
پ.ن: شاید بی پایه و اساس ترین تحلیل و برداشت نسبت به این مساله این باشد که فکر کنیم گران بودن اقلام و هزینه زندگی باعث این تغییر رویکرد می گردد در حالیکه اینگونه نیست و فضای عمومی جامعه جایی برای هنجار دانستن مصرف زدگی و مصرف گرایی بیش از حد نیاز ندارد

موضوعات: سبک زندگی  لینک ثابت
 [ 08:58:00 ق.ظ ]




بیست پرسش رهبر معظم انقلاب درباره سبک زندگی ایرانیان

رهبر معظم انقلاب اسلامی در سفر خراسان شمالی ، «سبک زندگی» را بخش اساسی و حقیقی پیشرفت و تمدن سازی نوین اسلامی خواندند و با دعوت از نخبگان و صاحبان فکر و اندیشه برای «پرداختن به این مفهوم مهم، آسیب شناسی وضع موجود سبک زندگی در ایران و چاره جویی در این زمینه» تأکید کردند: پیشرفت در علم و صنعت و اقتصاد و سیاست که بُعد ابزاری تمدن اسلامی را شکل می‌دهد وسیله ای است برای دستیابی به سبک و فرهنگ صحیح زندگی و رسیدن به آرامش، امنیت، تعالی و پیشرفت حقیقی.
مقام معظم رهبری ، همچنین با توجه به نو بودن بحث “سبک زندگی” در ادبیات و فضای گفتمانی کشور، با طرح سؤالات متعدد به نوعی آسیب شناسی عینی از سبگ زندگی پرداختند:

- چرا فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است؟
- چرا در روابط اجتماعی، حقوق متقابل رعایت نمی شود؟
- چرا در برخی مناطق، طلاق زیاد شده است؟
- چرا در فرهنگ رانندگی انضباط لازم رعایت نمی شود؟
- الزامات آپارتمان نشینی چیست، آیا رعایت می شود؟
- الگوی تفریح سالم کدام است؟
- آیا در معاشرتهای روزانه، همیشه به هم راست می گوییم؟
- دروغ چقدر در جامعه رواج دارد؟
- علت برخی پرخاش گریها و نابردباریها در روابط اجتماعی چیست؟
- طراحی لباسها و معماری شهرها چقدر منطقی و عقلانی است؟
- آیا حقوق افراد در رسانه ها و در اینترنت رعایت می شود؟
- علت بروز بیماری خطرناک قانون گریزی در برخی افراد و بعضی بخشها چیست؟
- چقدر وجدان کاری و انضباط اجتماعی داریم؟
- توجه به کیفیت در تولیدات داخلی چقدر است؟
- چرا برخی حرفها و ایده های خوب در حد حرف و رؤیا باقی می ماند؟
- ساعات کار مفید در دستگاهها چرا کم است؟
- چه کنیم ریشه ربا قطع شود؟
- آیا حقوق متقابل زن و شوهر و فرزندان در خانواده ها بطور کامل رعایت می شود؟
- چرا مصرف گرایی، برای برخی افتخار شده است؟
- و چه کنیم تا زن هم کرامت و عزت خانوادگیش حفظ شود و هم بتواند وظایف اجتماعی خود را انجام دهد؟

رهبر انقلاب اسلامی پس از طرح فهرست وار این سؤالات افزودند: دهها سؤال و مسئله اساسی دیگر نیز وجود دارد که همه آنها با سبک و فرهنگ زندگی مرتبطند و به علت اهمیت این مسائل در زندگی انسان است که قضاوت در مورد یک تمدن با توجه به پیشرفت آن در بخش سبک و فرهنگ زندگی صورت می پذیرد.

حضرت آیت الله خامنه ای، پس از تبیین اهمیت عینی «سبک و فرهنگ زندگی»، به مبانی کارگشای این مبحث از منظر اسلام پرداختند و تأکید کردند: اسلام، «خردورزی، اخلاق و حقوق» را مایه های اصلی فرهنگ صحیح می داند و ما نیز باید بطور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلامی و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت.ایشان در ترسیم چگونگی شکل گیری سبک و شیوه زندگی افزودند: فرهنگ زندگی، متأثر از تفسیر ما از زندگی است و هر هدفی را برای زندگی تعیین کنیم، سبک خاصی را به همراه می آورد.ایشان، تحقق هدف اصلی تعیین شده در هر «مکتب و نظریه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی» را نیازمند اعتقاد و ایمان به آن هدف دانستند و افزودند: بدون اعتقاد جدی و تلاش هیچ هدفی محقق نمی شود.

موضوعات: سبک زندگی  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ق.ظ ]