نرجس
 
   



امام حسین “ع” میفرماید:هرکسی بخشنده باشد بزرگی بدست می آورد….

موضوعات: کلام نور, گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-07-26] [ 10:46:00 ب.ظ ]




روشن سازی پوست تیره دست و پا
بیشتر مردم توجه چندانی به زیبایی دست ها و پاهای خود ندارند و بیشتر بر زیبایی صورت متمرکز هستند. اما مراقبت از کل بدن ضروری است و به پیشگیری از تیره شدن پوست و آسیب آن کمک می کند.
از آنجایی که دستان و پاهای ما بیشتر مواقع بدون پوشش یا محافظ باقی می مانند، تمایل به تیرگی در بخش هایی از پوست این اندام ها بیش از نقاط دیگر بدن است. به واسطه قرار گرفتن مداوم در معرض پروتوهای مضر فرابنفش A و B خورشید، پوست انسان ملانین بیشتری برای محافظت از خود تولید می کند. ملانین بیشتر به تیره‌تر شدن پوست، به ویژه در دست ها و پاها اگر از پوشش مناسب برخودار نباشند، منجر می شود.

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از “هوم رمدیز"، در کنار قرار گرفتن در معرض خورشید، تیره شدن بخش هایی از پوست می تواند در نتیجه آلودگی، گرد و غبار و قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی مضر شکل بگیرد. بیشتر مردم توجه چندانی به زیبایی دست ها و پاهای خود ندارند و بیشتر بر زیبایی صورت متمرکز هستند. اما مراقبت از کل بدن ضروری است و به پیشگیری از تیره شدن پوست و آسیب آن کمک می کند.
تیره شدن بخش هایی از دست ها و پاها ظاهر چندان خوشایندی ندارد و می تواند احساس شرمندگی را در فرد ایجاد کند. خوشبختانه روش هایی طبیعی برای روشن کردن و احیای رنگ طبیعی پوست این اندام های بدن وجود دارند که در ادامه برخی از آنها را معرفی می کنیم.
لیمو
استفاده از لیمو روشی ارزان برای روشن و درخشان کردن پوست دست ها و پاها است. ویژگی اسیدی لیمو به عنوان یک عامل سفید کننده طبیعی عمل می کند. همچنین، لیمو سرشار از ویتامین C است و به رهایی از شر سلول های مرده پوست و بهبود رنگ آن کمک می کند. لیمو به رشد سلول های جدید و کسب رنگ روشن‌تر پوست کمک می کند.

مقداری شکر را روی یک نصفه لیمو بریزید. پوست خود را با استفاده از این لیمو مالش دهید تا از شر آلودگی و سلول های مرده پوست خلاص شوید. به مدت 10 دقیقه صبر کنید و سپس پوست خود را با آب شست و شو دهید. این کار را هفته ای یک بار انجام دهید.
گزینه دیگر، ترکیب مقدار مساوی از آب لیمو تازه و عسل است. این ترکیب را روی پوست دست ها و پاهای خود بمالید. اجازه دهید 15 دقیقه روی پوست باقی بماند و سپس با آب شست و شو دهید. این کار را دو بار در روز انجام دهید.
توجه: پس از استفاده از روش های درمانی لیمویی، از یک مرطوب کننده خوب استفاده کنید تا پوست خشک نشود. همچنین، از مواجهه مستقیم با نور خورشید برای حداقل یک تا دو ساعت پرهیز کنید.
ماست
اسید لاکتیک موجود در ماست آن را به یک عامل سفید کننده موثر تبدیل می کند که به روشن‌تر کردن رنگ پوست کمک می کند. اسید لاکتیک می تواند لایه رویی سلول های مرده را بردارد تا از بخش خشک، پوسته پوسته یا تیره شده پوست کاسته شود.

افزون بر این، پروتئین ها و ویتامین های موجود در ماست پوست شما را نرم و درخشان نگه می دارند.
مقداری ماست ساده را روی بخش های تیره شده پوست خود ریخته و برای چند دقیقه ماساژ دهید. اجازه دهید برای 10 تا 15 دقیقه به همان حالت باقی بماند و سپس پوست خود را با آب شست و شو دهید. از این روش یک یا دو بار در روز استفاده کنید تا رنگ پوست خود را روشن‌تر سازید.
گزینه دیگر، ترکیب مقدار مساوی از ماست و گلاب و سپس افزودن یک قاشق چایخوری گلیسیرین گیاهی به آن است. دست ها و پاهای خود را با این ترکیب ماساژ داده تا به طور کامل جذب پوست شود. به مدت یک شب اجازه دهید در همین حالت باقی بماند و صبح روز بعد پوست خود را با آب سرد شست و شو دهید. روزانه یک بار پیش از خواب شبانه این کار را انجام دهید.
خیار
خیار می تواند به طور طبیعی طی یک دوره زمانی استفاده لطافت بیشتر و رنگ روشن‌تر را به پوست دست ها و پاهای شما هدیه کند. ویژگی های روشن کننده پوست خیار می توانند به خلاص شدن از شر رنگ برنزه ناخوشایند پوست کمک کنند. ویتامین A موجود در خیار به بهبود رنگ پوست از طریق کنترل تولید ملانین پوست کمک می کند.

خیار سرشار از آب است و به تامین آب مورد نیاز پوست کمک می کند.
چند برش از خیار تازه را به مدت پنج دقیقه روی بخش های تیره پوست خود مالش دهید. به مدت 15 دقیقه صبر کنید تا آب خیار جذب پوست شود و سپس پوست خود را با آب شست و شو دهید.
گزینه دیگر، ترکیب مقدار مساوی از آب خیار و آب لیمو است. دست ها و پاهای خود را با این ترکیب ماساژ دهید و 10 تا 15 دقیقه اجازه دهید در همان حالت باقی بماند. سپس، با آب سرد پوست خود را شست و شو دهید. این کار را دو بار در روز تکرار کنید.
شیوه دیگر، ترکیب یک خیار کوچک با دو قاشق غذاخوری ژل آلوئه ورا است. دست ها و پاهای خود را با این ترکیب ماساژ دهید و اجازه دهید به مدت 10 دقیقه در همان حالت باقی بماند. سپس، با استفاده از یک دستمال هوله ای ترکیب را پاک کرده و پوست خود را با آب شست و شو دهید. این کار را دو بار در روز انجام دهید.
آلوئه ورا
آلوئه ورا می تواند به احیای رنگ اصلی پوست شما کمک کند. این گیاه قادر به درمان هیپرپیگمانتاسیون است و از این رو می تواند رنگ تیره پوست در دست ها و پاها را روشن سازد.
همچنین، آلوئه ورا دارای ویژگی های مرطوب کنندگی پوست است که به درخشش طبیعی دست ها و پاها کمک می کند.

ژل تازه آلوئه ورا را از یک برگ آن خارج کرده و به مدت پنج دقیقه روی دست ها و پاهای خود بمالید. 30 دقیقه صبر کرده و سپس پوست خود را با آب شست و شو دهید. این کار را دو بار در روز انجام دهید تا رنگ پوست روشن‌تر شود.
روش دیگر شامل ترکیب دو قاشق غذاخوری ژل آلوئه ورا و چند قطره روغن بادام می شود. این ترکیب را روی مناطق تیره پوست خود قرار داده و به آرامی ماساژ دهید تا به طور کامل جذب پوست شود. 15 تا 20 دقیقه صبر کرده و سپس پوست خود را با آب شست و شو دهید. این کار را دو بار در روز انجام دهید.
توجه: پس از استفاده از آلوئه ورا روی پوست خود در معرض نور مستقیم خورشید قرار نگیرید.
پوست پرتقال
پوست پرتقال که بیشتر ما آن را دور می ریزیم می تواند برای روشن کردن رنگ پوست مورد استفاده قرار بگیرد.
میوه های خانواده مرکبات حاوی ویتامین C فراوان هستند که به عنوان یک عامل سفید کننده طبیعی عمل می کند و به درمان هیپرپیگمانتاسیون کمک می کند. افزون بر این، اسید سیتریک موجود در پوست پرتقال به عنوان یک عامل لایه بردار عمل می کند تا از شر سلول های مرده پوست خلاص شوید.

دو قاشق غذاخوری پودر پوست پرتقال را با مقدار کافی ماست یا شیر ترکیب کنید تا حالتی خمیری به خود بگیرد. این خمیر را روی قسمت های تیره پوست خود قرار دهید و 20 دقیقه صبر کنید. سپس، به آرامی خمیر را با انگشت های خیس خود و با حرکات دایره ای پاک کنید. یک یا دو بار در هفته از این روش استفاده کنید.
روش دیگر شامل ترکیب دو قاشق غذاخوری پودر پوست پرتقال با مقدار کافی گلاب است تا یک خمیر سفت شکل بگیرد. یک قاشق چایخوری پودر زردچوبه و کمی عسل به این خمیر اضافه کنید و به خوبی هم بزنید. این خمیر را روی پوست خود قرار داده و 15 تا 20 دقیقه صبر کنید. سپس با انگشتان خیس خود خمیر را پاک کرده و پوست خود را با آب سرد شست و شو دهید. این کار را دو یا سه بار در هفته انجام دهید.
گوجه فرنگی
گوجه فرنگی حاوی ترکیباتی است که از ویژگی های سفید کننده بهره می برند و می توانند به روشن‌تر کردن رنگ پوست دست ها و پاها کمک کنند. لیکوپن موجود در گوجه فرنگی که یک آنتی اکسیدان است از پوست در برابر آسیب نور خورشید محافظت می کند. لیکوپن حساسیت پوست نسبت به آسیب پرتو فرابنفش - یکی از دلایل تیره‌تر شدن پوست - را کاهش می دهد.
گوجه فرنگی به از بین بردن سلول های مرده از سطح پوست کمک می کند و پوستی درخشان و نرم را به ارمغان می آورد.

تکه کوچکی از گوجه فرنگی را به مدت دو تا سه دقیقه به صورت مستقیم روی بخش هایی از پوست که تیره شده اند، بمالید. تا زمانی که آب گوجه فرنگی روی پوست شما خشک شود صبر کنید و سپس پوست را با آب شست و شو دهید. این کار را روزانه پیش از دوش گرفتن انجام دهید.
روش دیگر استفاده از گوجه فرنگی شامل ترکیب مقدار مساوی از آب گوجه فرنگی و آب لیمو تازه است. این ترکیب را روی پوست خود بمالید و 10 تا 15 دقیقه صبر کنید. سپس با آب پوست خود را شست و شو دهید. این کار را یک یا دو بار در روز انجام دهید.
زردچوبه
زردچوبه گزینه فوق العاده دیگری برای بهره‌مندی از پوستی روشن به صورت طبیعی است. زردچوبه حاوی کورکومین است که آنتی اکسیدانی قوی بوده و به کاهش تولید ملانین در پوست کمک می کند و رنگ اصلی پوست را احیا می کند. این ماده به حفظ رنگ پوست نیز کمک می کند.

دو قاشق چایخوری پودر زردچوبه را با مقدار کافی شیر ترکیب کنید تا یک خمیر شکل بگیرد. این خمیر را روی بخش های تیره پوست خود قرار دهید و پیش از شست و شو با آب ولرم 20 دقیقه صبر کنید. این کار را یک یا دو بار در روز انجام دهید.
روش دیگر، ترکیب دو قاشق چایخوری از پودر زردچوبه و دو قاشق چایخوری از روغن زیتون است تا یک خمیر شکل بگیرد. لایه ای نازک از این خمیر را روی پوست خود قرار دهید. پس از 10 دقیقه پوست خود را شست و شو دهید. این کار را سه بار در هفته انجام دهید.
توجه: پس از استفاده از درمان های زردچوبه ای روی پوست خود از مواجهه با نور مستقیم خورشید پرهیز کنید.
چوب صندل
چوب صندل یکی دیگر از راه حل های طبیعی موثر برای روشن کردن پوست دست ها و پاها است. این ماده می تواند رنگ پوست را بهبود بخشیده و هیپرپیگمانتاسیون را درمان کند.
جدا از روشن کردن پوست، چوب صندل می تواند به خلاص شدن از شر لکه های خورشیدی، لکه های قهوه ای و لکه های ناجور روی دست ها و پاها کمک کند.

آب نصف یک لیمو را با یک قاشق غذاخوری پودر چوب صندل به خوبی ترکیب کنید. اگر خمیر بیش از اندازه سفت است مقدار کمی گلاب به آن اضافه کنید. این خمیر را روی بخش های تیره پوست خود قرار دهید و پیش از شست و شو حدود 15 تا 20 دقیقه صبر کنید تا خمیر به طور کامل خشک شود. این کار را هر روز و تا زمانی که پوست درخشش از دست رفته خود را بازیابد، ادامه دهید.
روش دیگر شامل ترکیب یک قاشق غذاخوری از پودر چوب صندل و یک قاشق غذاخوری پودر بادام می شود. با افزودن گلاب، شیر، یا آب به اندازه کافی یک خمیر تهیه کنید. این خمیر را روی بخش های تیره پوست خود قرار داده و اجازه دهید به طور کامل خشک شود. سپس، پوست خود را آب ولرم شست و شو دهید. این کار را دو یا سه بار در هفته انجام دهید.
پاپایا
پاپایا به روشن‌تر شدن پوست و حتی رنگ پوست کمک می کند. پاپایا حاوی آنزیمی به نام پاپین (Papain) است که به بازسازی پوست کمک می کند. همچنین، این میوه حاوی ویتامین های A، C، و E است که به شکل گیری پوستی درخشان و سالم کمک می کنند.

نصف یک پاپایا را خرد کرده و آنها را در مخلوط کن بریزید.
یک قاشق چایخوری آب لیمو تازه اضافه کنید.
یک قاشق غذاخوری عسل اضافه کنید.
تمامی مواد را با یکدیگر مخلوط کرده تا خمیری صاف شکل بگیرد.
این خمیر را روی پوست دست ها و پاهای خود قرار دهید.
20 تا 30 دقیقه صبر کنید و سپس با آب شست و شو دهید.
این کار را دو یا سه بار در هفته انجام دهید.
برنج
برنج حاوی یک نوع اسید است که به عنوان ضد آفتابی طبیعی عمل می کند و به روشن‌تر شدن پوست نیز کمک می کند. برای درمان تیرگی پوست می توانید از آرد برنج و آب برنج استفاده کنید.

یک فنجان برنج خام را تبدیل به پودر کنید. اکنون مقدار کمی شیر به پودر برنج اضافه کرده تا یک خمیر شکل بگیرد. در صورت تمایل می توانید اندکی پودر زردچوبه نیز به خمیر اضافه کنید. این خمیر را روی پوست خود قرار دهید و 30 دقیقه صبر کنید. سپس خمیر را پاک کرده و پوست خود را با آب گرم شست و شو دهید. این کار را دو یا سه بار در هفته انجام دهید.
در روشی دیگر می توانید یک یا دو فنجان برنج را پیش از پخت با آب شست و شو دهید. برنج را آبکش کرده و آب برنج را نگه دارید و دست ها و پاهای خود را به مدت 10 دقیقه در این آب خیس کنید و سپس با آب ساده به خوبی شست و شو دهید. این کار را یک بار در روز انجام دهید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:25:00 ق.ظ ]




آیا در قرآن آیه‌ای وجود دارد که قضاوت در مورد دیگران را منع کرده باشد؟
پرسش
آیا در قرآن آیه‌ای در مذمت قضاوت درباره دیگران وجود دارد؟
پاسخ اجمالی
آنچه در قرآن درباره قضاوت نکوهش شده، قضاوت زودهنگام و براساس حدس و گمان است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَکَرِهْتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحیم»؛[1] اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید! از بسیارى از گمان‌ها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمان‌ها گناه است و هرگز (در کار دیگران) تجسّس نکنید و هیچ‌یک از شما دیگرى را غیبت نکند، آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟! (به یقین) همه شما از این امر کراهت دارید تقواى الهى پیشه کنید که خداوند توبه‌‏پذیر و مهربان است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:23:00 ق.ظ ]




سه دستور العمل عرفانی از آیت الله علی آقا قاضی رحمه الله

هدف از خلقت انسان رسیدن به قرب الهی است و این هدف جز با تزکیه و تهذیب نفس به دست نمی آید . خداوند متعال در فرازهای اول سوره شمس به تبیین ضرورت و اهمیت تزکیه و تهذیب نفس پرداخته و بعد از سوگندهای پی در پی و محکم و تاکیدهای فراوان (1) می فرماید: «قد افلح من زکیها وقد خاب من دسیها» (2) ; «به تحقیق کسی که نفس را پاک کند رستگار شود و کسی که آن را تباه کند، بی بهره شود .»
می دانیم که هر چه سوگندهای قرآن در مورد یک مساله، بیشتر و محکم تر باشد، دلیل بر اهمیت و سرنوشت ساز بودن آن مساله است; بنابراین تهذیب نفس جایگاه والایی در زندگی انسان دارد و اگر انسان بخواهد رستگار شود، باید خود را تزکیه کند و گرنه از سعادت و رستگاری محروم می شود .
از سوی دیگر تزکیه بدون داشتن استاد و برنامه و دستورالعمل مشخص، امکان پذیر نیست . داشتن یک استاد، برنامه و دستورالعمل مطمئن و پیروی از آن یک ضرورت است .
امام خمینی رحمه الله می فرماید: «مواظب باشید مبادا پنجاه سال با کد یمین و عرق جبین در حوزه ها جهنم کسب نمایید، به فکر باشید در زمینه تهذیب و تزکیه نفس و اصلاح اخلاق، برنامه تنظیم کنید; استاد اخلاق برای خود معین نمایید . (3) »
آیت آلله قاضی رحمه الله یکی از بزرگان اخلاق بود که دستورالعمل های اخلاقی او می تواند راهگشای ما برای رسیدن به مراحل عالی معنویت باشد .
حضرت امام خمینی رحمه الله درباره او می فرماید: «قاضی، کوهی بود از عظمت و مقام توحید . (4) »
علامه طباطبائی رحمه الله می فرماید: «ما هر چه در این مورد داریم، از مرحوم قاضی داریم . چه آنچه را که در حیاتش از او تعلیم گرفتیم و از محضرش استفاده کردیم، چه طریقی که خودمان داریم، از مرحوم قاضی گرفته ایم . (5) »
آیت الله سید هاشم حداد می فرماید: «از صدر اسلام تا به حال، عارفی به جامعیت مرحوم قاضی نیامده است . (6) »
در این مقاله سه دستور العمل اخلاقی و عرفانی از آیت الله قاضی رحمه الله جمع آوری شده و سعی شده است شواهدی از احوالات آن عارف وارسته متناسب با فقرات مختلف دستور العمل ها در پی نوشت ها آورده شود .
دستور العمل های اخلاقی
دستور العمل اول
آیت الله سید علی قاضی برای گذشتن از نفس اماره و خواهش های نفسانی، به شاگردان و تلامذه و مریدان سیر و سلوک الی الله دستور می دادند روایت عنوان بصری را بنویسند و بدان عمل کنند; یعنی، یک دستور اساسی و مهم، عمل طبق مضمون این وایت بود و علاوه بر این می فرمودند: باید آن را در جیب خود داشته باشند و هفته ای یکی دو بار آن را مطالعه نمایند . این روایت، بسیار مهم است و حاوی مطالب جامعی در بیان کیفیت معاشرت و خلوت و کیفیت و مقدار غذا و کیفیت تحصیل علم و یفیت حلم و مقدار شکیبایی و بردباری و تحمل شدائد در برابر گفتار هرزه گویان و بالاخره مقام عبودیت و تسلیم و رضا و وصول به اعلا ذروه عرفان و قله توحید است . از این رو شاگردان خود را بدون التزام به مضمون این روایت نمی پذیرفتند . (7)
این روایت را «عنوان بصری » از امام صادق علیه السلام نقل می کند که به جهت رعایت اختصار، تنها بخشی از آن را که شامل دستور العمل است، بیان می کنیم:
عنوان بصری می گوید: عرض کردم، ای اباعبدالله! حقیقت عبودیت چیست؟
فرمود: «ثلاثة اشیاء: ان لا یری العبد لنفسه فیما خوله الله ملکا لان العبید لا یکون لهم ملک، یرون المال مال الله یضعونه حیث امرهم الله به ولا یدبر العبد لنفسه تدبیرا وجملة اشتغاله فیما امره تعالی به ونهاه عنه، فاذا لم یر العبد لنفسه فیما خوله الله تعالی ملکا هان علیه الانفاق فیما امره الله تعالی ان ینفق فیه واذا فوض العبد تدبیر نفسه علی مدبره هان علیه مصائب الدنیا واذا اشتغل العبد بما امره الله تعالی ونهاه لا یتفرغ منهما الی المراء والمباهاة مع الناس .
فاذا اکرم الله العبد بهذه الثلاثة هان علیه الدنیا وابلیس والخلق ولا یطلب الدنیا تکاثرا وتفاخرا ولا یطلب ما عند الناس عزا وعلوا ولا یدع ایامه باطلا . فهذا اول درجة التقی . قال الله تبارک وتعالی «تلک الدار الاخرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فی الارض ولا فسادا والعاقبة للمتقین » ; (8) [حقیقت عبودیت سه چیز است: این که بنده خدا درباره آنچه که خدا به وی سپرده است، برای خودش ملکیتی نبیند . چرا که بندگان دارای ملک نیستند; مال را مال خدا می دانند و در آن جایی که خداوند ایشان را امر کرده است که بنهند، می گذراند و بنده خدا برای خودش هیچ تدبیری نمی کند و تمام مشغولیت او در مورد چیزی است که خدا به آن امر کرده یا از آن نهی کرده است .
آن گاه که بنده خدا در مورد چیزهایی که خدا به او سپرده است، برای خودش ملکیتی نبیند، انفاق کردن در چیزهایی که خدا به آن امر کرده است، بر او آسان می شود و اگر بنده خدا تدبیر امور خود را به مدبرش بسپارد، مصائب [و مشکلات] دنیا بر او آسان می گردد و زمانی که بنده به امر و نهی خداوند متعال مشغول شود، دیگر مجالی نمی یابد تا از این امر فرصتی برای خودنمایی و تفاخر با مردم پیدا کند .
پس آنگاه که خدا بنده [خود] را به این سه چیز گرامی بدارد، دنیا و ابلیس و خلائق بر او آسان می گردند و برای مال اندوزی و فخر فروشی، دنبال دنیا نمی رود و به جهت عزت و علو [درجه خود] به آنچه در نزد مردم است، چشم نمی دوزد و روزهای خود را به بطالت نمی گذراند . پس این اولین درجه تقوا است . خداوند متعال می فرماید: این سرای آخرت را تنها برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جویی و فساد در زمین را ندارند و عاقبت برای پرهیزگاران است .»
گفتم یا ابا عبدالله، به من سفارشی بفرما .
فرمود: «اوصیک بتسعة اشیاء فانها وصیتی لمریدی الطریق الی الله تعالی والله اسال ان یوفقک لاستعماله . ثلاثة منها فی ریاضة النفس وثلاثة منها فی الحلم وثلاثة منها فی العلم فاحفظها وایاک والتهاون بها; تو را به نه چیز سفارش می کنم، همانا آن ها وصیت من به اراده کنندگان راه خداوند متعال است و از خدا می خواهم به تو در عمل به آن ها توفیق دهد . سه مورد از آن نه چیز در مورد [تربیت و] ریاضت نفس است و سه مورد از آن ها در مورد حلم [و بردباری] است و سه مورد از آن ها درباره علم [و دانش] است . پس آن ها را به خاطر بسپار و مبادا [در عمل] به آن ها سستی کنی .»

ادامه »

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:21:00 ق.ظ ]




ذکری از آیه الله بهجت برای رفع گرفتاریها
چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می شوم که راهها به رویم بسته می شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هر چه از خدا طلب یاری می کنم، راه مساعدی گشوده نمیشود؟
ج: بسمه تعالی
زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید؛ و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته اید. والله العالم.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:09:00 ق.ظ ]




آیه الله بهجت و سئوالاتی در مورد نماز شب
1- برای توفیق نماز شب چه کنیم؟
ج: با قرائت آیه آخر «کهف» و اهتمام به این امر اگر علاج نشد، تقدیم بر نصف می شود. [: قبل از نیمه شب به جا آورده می شود.]
2- در نماز شب و سحر خیزی قدری کسل هستم، لطفاً راهنمایی فرمایید؟
ج: بسمه تعالی- کسالت در نماز شب به این رفع می شود که بنا بگذارید هر شبی که موفق (به خواندن آن) نشدید، قضای آن را بجا بیاورید.

3- برای توفیق نماز شب، نماز صبح «به جماعت» در اول وقت و توجه داشتن به ذات اقدس حضرت ربوبی چه کنیم؟
ج: در اوقات توفیق، مسامحه نکنید، در سایر اوقات موفق می شوید.

موضوعات: آیت الله بهجت  لینک ثابت
 [ 08:08:00 ق.ظ ]




 

مصاحبۀ عرفانی با حضرت آیت الله بهجت

اولین مرحلۀ سیر و سلوک به سوی خدا چیست ؟
آیت الله بهجت : این که حلال خدا را حلال بدانیم و حرام خدا را حرام.

کمال و رشد حقیقی انسان در چیست ؟…
(به ادامه مطلب رجوع کنید)

موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت
برچسب‌ها: مصاحبۀ عرفانی با آیت الله بهجت


ذکری جهت لذت بردن از نماز
ذکری جهت لذت بردن از نماز

شخصی از حضرت آیت الله بهجت پرسید :
نماز برایم مانند جریمه دادن است چه کنم ؟
ایشان فرمودند : زیاد بگویید :
« وَ رَبُکَ الغَنیُّ ذوالرّحمه – سورۀ انعام،آیۀ 133 » ،
یعنی : « و پروردگار تو بی نیاز و رحمتگر است ».

منبع : گوهرهای حکیمانه،ص17 و ذکرهای نجات بخش،ص45-44
تهیه و تنظیم : یار آشنا

موضوعات مرتبط: ذکرهای شگفت عارفان ، سخنان آیت الله بهجت

درمان شهوت با تغذیه
آیت الله بهجت در مورد درمان شهوت فرموده اند :
از غذای خود از نظر کم و کیف کم کنید و
از خوردن غذاهای محرک بپرهیزید،
خصوصأ شب ها و بین الطلوعین مقداری قدم بزنید،
ورزش در هوای آزاد نمایید،
از فکر و نظر در مناظر مهیج خودداری نمایید

منبع : پرسش و پاسخ های بهجت،ص۱۰۷
تهیه و تنظیم : یار آشنا

موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت ، نکاتی اخلاقی از عرفا

دستوری از حضرت آیت الله بهجت در خصوص ازدیاد حبّ الهی و بالا رفتن مرتبه
حضرت آیت الله بهجت در خصوص ازدیاد حبّ الهی و بالا رفتن مرتبه فرموده اند :

موضوعات مرتبط: ذکرهای شگفت عارفان ، سخنان آیت الله بهجت ، دستورالعمل های عرفانی از عرفای بزرگ


برای حفظ انسان
صبح و شام سه بار گفته شود :
« اللهم اجعلنی فی درعک الحصینه التی تجعل فیها من ترید »

موضوعات مرتبط: ذکرهای شگفت عارفان ، سخنان آیت الله بهجت ، دستورالعمل های عرفانی از عرفای بزرگ

نماز (درس هایی از آیه الله بهجت)
در این قسمت به گفته هایی از آیه الله بهجت در مورد نماز می پردازیم
ارزش نماز اول وقت

آقاى مصباح مى گوید: آیت الله بهجت از مرحوم آقاى قاضى رحمه اللّه نقل مى كردند كه ایشان مى فرمود: ((اگر كسى نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن كند!و یا فرمودند: به صورت من آب دهان بیندازد.))
اول وقت سرّ عظیمى است (حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ)(1)
موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت ، نماز


سئوالاتی از آیه الله بهجت در مورد درمان رذائل اخلاقی
1- ما آلوده به پستیهای درونی و بیرونی هستیم، ما را طبابت کنید و در پیمودن این طریق ما را راهنمایی بفرمایید.
ج: بسمه تعالی- زیاد بگوئید «استغفر الله» و خسته نشوید، و خاطر جمع باشید این علاج است. « داؤکم الذنوب و دواؤکم الاستغفار ». ( کنز العمال، ج 1، ص 479 ).

موضوعات مرتبط: سخنان آیت الله بهجت

ا
درمان خواب بد و کابوس
سئوالی از آیه الله بهجت :
برای خوابهای بد و کابوس چه مرقوم می فرمایید؟
ج. بسمه تعالی- سوره هایی که با « قل» شروع می شود در وقت خواب بخواند و علاوه بر آن دعایی که در جنات الخلود نقل کرده اند. که اولش این است:
« سبحان الله ذی الشأن دائم السلطان … » را بخواند.

موضوعات: آیت الله بهجت  لینک ثابت
 [ 08:08:00 ق.ظ ]




معنای «حیا» با توجه به لغت، اخلاق، آیات و روایات چیست؟
پرسش
حیا را با توجه به لغت، اخلاق و آیات و روایات معنا کنید.
پاسخ اجمالی
در لغت، سه معنا برای حیا وجود دارد: «تغیّر و انکسار (اثرپذیرى) درونى»؛ «انقباض(گرفتگی) نفس از زشتی‌ها»؛ «عامل بازدارندگی در برابر گناه».
در منابع اخلاقی در تعریف حیا از تعبیرهاى گوناگونی استفاده شده است؛ مانند این‌که حیا، عبارت است از محصور شدن نفس و انفعال آن در ارتکاب حرام‌هاى شرعى، عقلى و عرفى، به جهت ترس از سرزنش و نکوهش مردم.
روایات درباره شرم و حیا دو رویکرد دارند. دسته‌ای از روایات، به نظارت خداوند می‌پردازند؛ جهان را در محضر خداوند معرفی می‌کنند و مردم را به حیا کردن از خداوند، فرا می‌خوانند. دسته‌ای دیگر، مردم را به حضور و نظارت فرشتگان توجّه می‌دهند و از این راه آنان را به حیا دعوت می‌کنند.

پاسخ تفصیلی
یکی از عوامل مؤثر در حفظ پاک‌دامنى انسان، صفت شرم و حیا است. انسان به همان میزان که از این صفت پسندیده بهره‌مند است، از کارهاى زشت و نامشروع دورى می‌کند. در این زمینه‏ به پاسخ پرسش مطرح شده بر اساس بخش‌های ذیل می‌پردازیم.
الف. حیا از نگاه لغت‌شناسان‏
مطالعه دیدگاه لغت‌شناسان در تعریف حیا، نشان می‌دهد که تقریباً همه آنان در یک مسیر حرکت کرده و تعریف‌هاى نزدیک به هم ارائه کرده‌اند. در این‌جا به برخی از این تعریف‌ها اشاره می‌شود:
1. حیا، عبارت است از دگرگونى حال و اثرپذیری که به جهت ترس از آنچه عیب شمرده و نکوهش می‌شود، حاصل می‌گردد.[1]
2. حیا، انقباض(گرفتگی) نفس از زشتی‌ها و ترک آن به جهت زشت بودن.[2]
3. حیا، عبارت است از انقباض (گرفتگى) و انزوا (دوری‌گزینى) از کار زشت، به جهت ترس از مذمّت مردم.[3]
خلاصه این‌که؛ در تعاریف اهل لغت، سه محور وجود دارد: 1. «تغیّر و انکسار (اثرپذیرى) درونى»؛ 2. «انقباض نفس»؛ 3. حیا «عامل بازدارنده». لذا می‌توان گفت: این سه محور، بیانگر جنبه‌هاى مختلف حیا می‌باشند که به ویژگی‌هاى روانى و کارکرد و خودنگه‌داری حیا پرداخته‌اند.
ب. حیا از منظر علماى اخلاق‏
در منابع اخلاقی در تعریف حیا از تعبیرهاى گوناگونی استفاده شده است، که در این‌جا نمونه‌هایی از آنها را می‌آوریم:
1. «حیا، عبارت است از حصر(محصور شدن) نفس و انفعال(درماندگى) آن در ارتکاب حرام‌هاى شرعى و عقلى و عرفى، به جهت ترس از سرزنش و نکوهش مردم»؛[4] یعنى ترس از سرزنش مردم موجب می‌شود که انسان در مواجهه با امور سه‌گانه حرام شرعى، عقلى و عرفى، منفعل شده، از نظر روانى دچار حصر و تنگنا گردد.
2. «حیا، ملکه‌اى نفسانى است که موجب انقباض نفس از فعل قبیح(کار زشت) و انزجار(بیزاری) آن از کار خلاف ادب می‌گردد. این کار به جهت ترس از سرزنش صورت می‌گیرد».[5]
در این تعریف از واژه انقباض استفاده شده است. روان انسان هنگام مواجهه با امورى که خوشایند ارزیابى می‌شوند، منبسط (گشوده و باز) می‌گردد و در مقابل، هنگام مواجهه با امورى که ناخوشایند ارزیابى می‌شوند، منقبض (گرفته و بسته) می‌گردد. هنگام حیا، روان انسان منقبض می‌گردد؛ از این‌رو در این تعریف از این واژه استفاده شده که بیانگر حقیقت یاد شده است. همچنین از واژه انزجار نیز استفاده شده که غیر از انقباض است و نشان می‌دهد که از دیدگاه این تعریف؛ حیا، همراه با انزجار و نفرت از موضوع حیا نیز هست.[6]
3. «حیا، نورى است که جوهرش صدر ایمان است و تفسیرش توقّف در هر چیزى که مخالف توحید و معرفت باشد».[7]
در این تعریف، فقط به جنبه بازدارندگى حیا اشاره شده و از بیان حالت‌هاى روانى آن و همچنین ویژگی‌هاى موضوع حیا، چیزى به چشم نمی‌خورد.
4. «حیا، خصلتى است که انسان را بر ترک کردن فعل قبیح و جلوگیرى از کوتاهى کردن در حقّ دیگران بر می‌انگیزد».[8]
در این تعریف، به جنبه بازدارندگى اشاره شده و به یکى از مصادیق آن نیز تصریح شده است.
از مجموع تعریف‌هاى اخلاقی چند نکته به دست می‌آید:
یکم. حیا، هنگام مواجه شدن با یک فعل قبیح رُخ می‌دهد.
دوم. در این حالت، روان انسان، حالت انکسار، انفعال، انقباض، انزجار و انحصار پیدا می‌کند.
سوم. این نوع برانگیختگى در عمل، هم موجب انجام دادن یک کار است و هم موجب ترک یک کار که از آن به عنوان تنظیم رفتار یاد می‌شود.
چهارم. حیا، زیر مجموعه ترس است؛ زیرا علّت برانگیختگى هنگام مواجهه با یک کار زشت؛ یا ترس از سرزنش و نکوهش مردم است، و یا ترس‏ از ارتکاب آن.
پنجم. منشأ زشت دانستن یک عمل، یا شرع است یا عقل و یا عرف و آداب یک جامعه.[9]
ج. حیا از منظر آیات و روایات‏
روایات درباره شرم و حیا دو رویکرد دارند. الف. دسته‌ای از روایات، به نظارت خداوند می‌پردازند و جهان را در محضر خداوند معرفی می‌کنند و مردم را به حیا کردن از خداوند، فرا می‌خوانند. ب. دسته‌ای دیگر، مردم را به حضور و نظارت فرشتگان توجّه می‌دهند و آنان را به حیا فرا می‌خوانَد.
در این‌جا به برخی از آیات و روایات در دو دسته اشاره می‌شود:
الف. دسته اول:
1. قرآن مجید، هنگام طرح داستان خلوت کردن زلیخا با حضرت یوسف(ع)، در بیان علّت امتناع حضرت یوسف(ع) می‌فرماید: «آن زن قصد او کرد؛ و او (یوسف) نیز، اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وى می‌نمود».[10]
در این آیه شریفه، از «برهان پروردگار»، به عنوان عامل بازدارندگى از گناه اشاره شده است. امام زین ‏العابدین(ع) در تفسیر «برهان پروردگار» می‌فرماید: «زن عزیز مصر به سوى بُت رفت و پارچه‌اى بر روى آن انداخت. یوسف از او پرسید: “براى چه این کار را کردى؟". پاسخ داد: شرم دارم از این‌که این بت، ما را ببیند! در این هنگام، یوسف به وى گفت: “آیا تو شرم می‌کنى از چیزى که نه می‌شنود و نه می‌بیند و نه می‌فهمد و نه می‌خورد و نه می‌نوشد؛ ولى من شرم نکنم از کسى که بشر را آفریده و او را دانش آموخته است؟!". این، معناى سخن خداوند است که می‌فرماید: اگر بُرهان پروردگارش را ندیده‏ بود».[11]
آنچه باعث حیاى زلیخا شد، ناظر بودن بُت بود، هر چند نظارت او بر اعمال‏ بشر، خیال باطل است و آنچه مایه شرم حضرت یوسف(ع) شد، این بود که خداوند، آگاه و ناظر بر اعمال بشر است.
2. با توجه به تحلیل ماهیت و معنای حیا؛ آیه شریفه «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ یَرى‏»[12] (مگر ندانسته که قطعاً خدا [همه کارهایش را] می‌بیند؟) با موضوع حیا رابطه تنگاتنگ دارد و بیانگر آن است؛ بدون این‌که از واژه حیا استفاده شده باشد.
در آغاز رسالت پیامبر اکرم(ص)، هنگامى که ایشان مورد آزار یکى از مشرکان قریش قرار گرفتند، خداوند، وى را به حیا فراخواند و فرمود که آیا نمی‌داند که خدا او را می‌بیند؟![13]
3. پیامبر اکرم(ص): «شرم کنید امروز از این‌که خداوند از تمام امور شما آگاه است».[14]
4. امام على(ع): «از خدایى پروا داشته باشید که در دید او هستید و زمام شما به دست اوست و حرکات شما در اختیار او است: اگر پنهان سازید، آگاه است و اگر آشکار سازید، می‌نگارد. براى این کار، نگهبانان و مراقبان ارجمندى قرار داده که هیچ حقّى را فرو نمی‌گذارند و هیچ چیزى را به باطلْ ثبت نمی‌کنند».[15]
5. امام زین العابدین(ع): «از خداوند متعال بترس، چون بر تو قدرت دارد، و از او شرم کن، چون به تو نزدیک است».[16]
6. امام باقر(ع): «از خدا شرم کن، به آن اندازه که به تو نزدیک است، و از او بترس، به اندازه‌اى که بر تو قدرت دارد».[17]
7. امام صادق(ع): «بدان که تو در پیشگاه کسى هستى که تو را می‌بیند، هر چند تو او را نمی‌بینى».[18]
ب. دسته دوم:
امام صادق(ع) با اشاره به نظارت فرشتگان بر اعمال آدمى می‌فرماید: «هر کسی که در خلوت، زمینه گناه برایش فراهم شود و خداوند متعال را مراقب خود بداند و از فرشتگان نگهبان، حیا کند، خداوند، همه گناهان او را می‌آمرزد، هر چند به اندازه گناهان جنّ و انس باشد».[19]
همچنین از دیدگاه امام صادق(ع) اساساً فلسفه ناظر قرار دادن فرشتگان، همین است که مردم با توجّه به وجود و حضور آنان، دست از گناه بردارند.[20]
جمع‌بندی از این دسته احادیث
یک. توجّه به دیدن خداوند و درک حضور او، حیا را بر می‌انگیزد. در حقیقت، خداوند پیش از آن‌که مردم را به ترس فرا بخوانند، به حیا فراخوانده است و این، جایگاه و اهمّیت حیا را در نظام تربیتى اسلامى می‌رساند.
دو. در این احادیث؛ به دو صفت از صفات خداوند، اشاره شده است: یکى قدرت خداوند و دیگرى نزدیکى خداوند که نشان از آگاهى و اطّلاع خداوند از رفتار بشر دارد. آن‌گاه، قدرت، عامل ترس دانسته شده و نزدیک بودن و اطّلاع خداوند، عامل حیا و شرم. بنابر این، عامل برانگیختن ترس، توجّه قدرت خداوند است و عامل برانگیختن حیا، آگاهى و نظارت خداوند.
سه. از دیدگاه روایات، فصل مُقَوّم و وجه تمایز حیا از دیگر بازدارنده‌ها، عنصر «نظارت» است؛ یعنى آنچه حیا را بر می‌انگیزد، حضور و نظارت ناظر است. معمولاً رفتار انسان در جمع، با رفتار او در خلوت، تفاوت می‌کند. تفاوت رفتار در خلوت و جلوت، به جهت تفاوت در حضور و عدم حضور است. آن‌جا که تنها باشد و حضور هیچ‌کس را حس نکند و هیچ چشمى را ناظر رفتار خود نداند، کارهایى را به راحتى انجام می‌دهد که ممکن است در حضور دیگران، حاضر به انجام دادن آن نباشد. اگر در تنهایى و خلوت خود، آماده انجام دادن کارى شده باشد که به نظر نادرست می‌آید و ناگهان متوجّه شود کسى وارد شده و ناظرى وجود دارد، دست از آن کار می‏کشد. یا اگر بعداً بفهمد کسى ناظر اعمال او بوده است، سرافکنده می‌شود و عرق شرم بر پیشانى او می‌نشیند

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:04:00 ق.ظ ]




استاد فاطمی نیا..

 

1- هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم میایند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم.

شیعیان امیرالمومنین نزد خدا عزیز هستند. اینها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مساله والدین، مساله غیبت و حسن خلق و…. را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه شان می آید.

منتها ما چه می کنیم؟ این انوار را حفظ نمی کنیم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی(نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: “ایشان هرچه بدست می آورد نگه می داشت.” ولی ما انوار را ضایع می کنیم. شب بلند می شود نماز شب می خواند، صبح می نشیند غیبت می کند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین می رود.

2- من تعجب می کنم از بعضی ها! یک خانم مومن 20 بار به عمره رفته. بار 21 به او می گویند بیا این پول عمره را بده برای یک دختر یتیم، می گوید: “نه من نمی توانم. دوستان همه دارند می روند عمره. من چطور نروم؟”

حالا به این خانم بگو شما این همه عمره رفتی، مساله اخلاق رو در خانه رعایت می کنی؟ مگر دین خدا مسخره است؟ هر سال عمره می روی یک عیب و بدی را از خودت دور نکردی؟ یا آقا؛ فرقی ندارد. آقا بداخلاق بشود، عبادتش ضایع می شود. خانم بداخلاق بشود، عباداتش ضایع می شود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ق.ظ ]