عروسك باربی در این خصوص جایگاه ویژه‌ای دارد، چرا كه به كمك تبلیغات گسترده‌ای كه حول محور آن صورت می‌گیرد به خوبی می‌تواند مفاهیم مورد نظر طرّاحان خود را القا كرده و انتقال دهد. باربی از منظر‌های مختلف به عنوان الگو و سرمشق به كودكان و نوجوانان تحمیل می‌شود و چون آموزگاری مهربان، دستشان را گرفته و به تعلیمشان می‌پردازد و به طور غیر آشكار به جامعه دختران پر احساس، آموزش می‌دهد كه مردانِ امروز چه انتظاری از آنها دارند و به مردان نیز می‌آموزد كه از زنان چه انتظاراتی باید داشته باشند.
بدون شك بخشی از علل مهمّ الگو شدن باربی برای دختران، ایجاد گرایش شدید در مردان به مدل باربی است. وقتی توسنِ خواهش‌ها و رغبت مردان به سوی زنانی از جنس و نمونه عروسك ظریف اندامِ آمریكایی ره می‌سپارد، بدیهی است كه زنان برای شكار دل مردان، خود را به شكل و شمایل آن در آورند؛ چرا كه زنان به صورت ذاتی خواهان تسخیر قلب مردان هستند؛ بنابراین خواست‌های مردان نیز، فشار مضاعفی را مبنی بر الگوپذیری از مدل باربی بر آنها تحمیل می‌كند. امروزه سیل كالاهای مورد نیاز مردم با آرم باربی در سرتاسر جهان پراكنده شده است تا قالبِ زن مورد پسند مردان و الگوی دختران هماره در مقابل چشمان آنها باشد.
باربی نماد و سمبل فرهنگ آمریكایی با ویژگی تجمّل‌گرایی، مدگرایی و مصرف‌گرایی است كه تلاش می‌كند به همراه خیل عظیم لوازم جانبی یا انبوه سربازان خود، نوع زندگی آمریكایی را به كودكان و نوجوانان جهان تحمیل نماید و مردان و زنان آینده را با فرهنگ و ارزش‌های خود تربیت كند.
زندگی زن آمریكایی آن هم با الگوی باربی مؤلّفه‌های مختلفی دارد كه این عروسك برای نهادینه كردن آنها طرّاحی شده است. مدل لباس‌های باربی، رقص، زندگی تجمّلاتی و فانتزی، مصرف‌گرایی محض، معاشرت‌های بی‌قید و شرط، لذّت‌جویی و اباحه‌گری، دوری از معنویّت و همه و همه برای ساماندهی یك هدف، طرّاحی‌ شده‌اند، اینكه چگونه الگوی زندگی، سلیقه و خواست‌های یك زن آمریكایی را ملكه ذهنی كودكان نمایند و به همراه متعلّقات بی‌شمار باربی، نیازهای زن عشرت‌طلب و رهای آمریكایی را به عنوان نیازهای متورّم شده و واقعی زن‌های آینده ملّت‌های دیگر جا بزنند.
از این رو اگر باربی بتواند احساسات، عواطف، افكار، ذائقه و نیازهای یك زن آمریكایی را به كودكان و نوجوانانِ غیر آمریكایی انتقال دهد و خواست‌ها و روحیّات آنها را متناسب با اهداف مهندسان و تئوری‌پردازان فرهنگی خود راهبری و هدایت كند به اهداف دراز مدّت خود كه همان استیلای فرهنگی است، دست یافته است؛ چرا كه به طور طبیعی تغییر ذائقه و احساس نیاز مصرف كنندگان، به مطالبات جدیدی دامن می‌زند.
دكترین فرهنگی آمریكا بر اومانیسم(بشر مداری به جای خدامحوری)، لیبرالیسم(اباحی‌گری)، سكولاریسم(عرفی اندیشی و دنیاگرایی) و هدونیسم(لذّت محوری) است. طبیعی است كه سیاستمداران و استراتژیست‌های فرهنگی آمریكا تلاش نمایند تا از طریق شیوه و راه‌كارهای مختلف، بنیان فرهنگی خود را تقویت و آن را در آمریكا و در سراسر جهان بسط و تسرّی دهند. یكی از این شیوه‌ها، تربیت دخترانِ آمریكا و سراسر جهان با گزاره‌های فرهنگی آمریكایی است. بنابراین به عنوان بهترین و كارآمدترین راه، اگر دختران سایر ملّت‌ها با ارزش‌های آمریكایی تربیت شوند، این دختران نقش همسران و مادران را در جوامع خودشان عهده‌دار می‌شوند؛ بنابراین مبتنی بر ارزش‌های آمریكایی، جامعه‌شان را اداره می‌كنند و این مهم‌ترین كاركرد تهاجمی یك فرهنگ مهاجم است كه شهروندان دیگر ممالك را با ارزش‌های خود بپروراند. این گونه است كه باربی در استراتژی فرهنگی آمریكا واجدِ بالاترین تأثیرها و ارزش‌گذاری‌هاست.۱
البتّه الگوی زندگی آمریكایی تنها به وسیله باربی تبلیغ نمی‌شود، بلكه باربی در این زنجیره فرهنگ‌سازی، تنها نقش یك حلقه مؤثّر را بازی می‌كند.
در غرب، الگوگیری از باربی به حدّی رایج است كه خوانندگان و هنرپیشگان مشهور هالیوودی با صرف هزینه‌های سرسام‌آور و رفتن به زیر تیغ جرّاحان توانا، خود را به شكل و شمایل آن در می‌آورند تا ذائقه‌های باربی پسند مردم را اشباع نمایند.
اینكه امروز غالب هنرپیشه‌های معروف زن دنیا،اندام،مو،ابرو و آرایشی متناسب با مدل باربی دارند، شاهدی بر دامنه نفوذ پرنسس باربی بر بخشی از سربازان و مبلّغان با نفوذ خود است.
پیش‌تر در جامعه خودمان نیز مد شده بود كه افرادی برای زیبایی چهره‌شان به جرّاحی پلاستیكی گونه و بینی اقدام می‌كردند یا رنگ چشمان مشكی و زیبای خود را، به وسیله لنزهایی به رنگ آبی و سبز تغییر می‌دادند و نیز مادران باردار برای حفظ تناسب اندامشان به سزارین و سپس به شیر خشك متوسّل می‌شدند؛ در حالی كه به گواه همه متخصّصان، زایمان طبیعی و تغذیه بچّه از شیر مادر، علاوه بر سلامت مادران، نقش مهمّ و اساسی در بازگشت تناسب اندام آنها ایفا می‌كند.
بنابراین باربی ابتدا با ایجاد بی‌هویّتی، بی‌اعتمادی و از خود بیگانگی، بنیان ارزش‌های پذیرفته شده كودكان و نوجوانان را فرو می‌ریزد و سپس الگوی خود را با لطایف الحیلی به آنها تحمیل و تزریق می‌كند.
ترفندهای هوشمندانه‌ای كه برای ترویج و نهادینه كردن باربی به كار گرفته می‌‌شود، بدان جهت است كه الگو و مدلی كه به واسطه باربی ارائه می‌شود، دارای تفاوت و بلكه تضادهای اساسی با فرهنگ و ارزش‌های پذیرفته شده كودكان اكثر كشورها است. از این رو برای فتح قلعه دل كودكان، راهی جز حیله‌گری و به كار بستن نیرنگ‌های جذّاب و افسون‌گر وجود ندارد.

قصّه عروسك باربی
آقا و خانم الیود و روت هندلر در سال ۱۹۴۵ م. كمپانی “متل” را در “ایالت كالیفرنیای جنوبی” آمریكا تأسیس كردند. این شركت ابتدا به تولید قاب عكس و مبلمان خانه می‌پرداخت، ولی به مرور زمان و در نهایت به تولید اسباب بازی روی آورد. كمپانی متل در سال ۱۹۵۵ م. برای تبلیغ اسباب‌بازی‌ها در نمایش‌های تلویزیونی با كلوپ “میكی ماوس” به همكاری پرداخت كه موجب دگرگونی ساختاری در تجارت اسباب بازی شد. این كمپانی چهار سال بعد به دلیل علاقه دختر هندلر به عروسك‌های كاغذی، ساخت عروسك را دنبال كرد كه منجر به عقد قرارداد برای دریافت امتیاز عروسك آلمانی “لی لی” شد. عروسك لی لی برگرفته از شخصیّت، اندام و چهره یك زن خیابان‌گرد آلمانی به همین نام بود. لی لی به عنوان یك قطعه كلكسیونی به بزرگسالان به ویژه به كلكسیونرهای اسباب بازی فروخته می‌شد. در مورد عروسك لی لی نقل قول‌های دیگری نیز وجود دارد، از جمله اینكه:
عروسك مو بور و شیك لی لی بر اساس شخصیّت یكی از داستان‌های مصوّر روزنامه “بیلیت” ساخته شد و در سال ۱۹۵۵ م. در “آلمان” به بازار آمد. هدف لی لی جذب مخاطبان بزرگسال بود.۲
كمپانی متل با ایجاد تغییراتی، صورت بندی نژادی عروسك لی لی را به “آنگلوساكسون” همانند كرد.۳ با ایجاد تغییراتی در صورت‌بندی لی لی، عروسك باربی متولّد شد و به زودی در صفّ اوّل اسباب بازی ویژه دختران قرار گرفت.

 

موضوعات: سبک زندگی  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...