نرجس
 
   



طرح فشار سنجی در مدرسه علمیه ابدانان

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه خواهران آبدانان سر کار خانم سیاحی از حضور خواهران شبکه بهداشت  جهت بسیج طرح ملی کنترل فشار خون در این مدرسه خبر داد.

فشار خون خود را بطور دوراهی کنترل کنیم.برای بیمارانی که مبتلا به فشار خون بالا هستند چه توصیه وآموزشهایی را برای سازگاری با این مشکل پیشنهاد می کنید باید هر عاملی که غیر طبیعی بود یاداشت کنید بندرت فشار خون بالا همراه با علامت است چون که یک عامل خطر بالا است

خانم زارعی   عضو بسیج ملی کنترل فشار خون از شبکه بهداشت آبدانان بیان کرد:مهترین کاری که می تواند در پیشگیری وکنترل فشار خون بالا تاثیر گذار باشد تغییر سبک زندگی است .چه فشار خون طبیعی داشته باشید چه فشار خون شما بالا باشد.

ایشان بیان کردندازجمله اقدامات لازم ی که باید انجام دهیم عبارتند از :غذای سالم باید بخوریم.نمک را در غذا کم کنیم.فعالیت خود را  افزایش دهید..وزن خود را در حد طبیعی نگهدارید.پیاده رویی وورزشهای سالم مهترین عامل سلامتی  برای بیماران فشار خونی میباشد.

در آخراز طلاب واساتید وکادر این مدرسه  فشار سنجی به عمل امده شد وبروشورها ی در این زمینه در بین طلاب پخش شد

معاونت فرهنگی مدرسه علمیه خواهران آبدانان سر کار خانم سیاحی از حضور خواهران شبکه بهداشت  جهت بسیج طرح ملی کنترل فشار خون در این مدرسه خبر داد.

فشار خون خود را بطور دوراهی کنترل کنیم.برای بیمارانی که مبتلا به فشار خون بالا هستند چه توصیه وآموزشهایی را برای سازگاری با این مشکل پیشنهاد می کنید باید هر عاملی که غیر طبیعی بود یاداشت کنید بندرت فشار خون بالا همراه با علامت است چون که یک عامل خطر بالا است

خانم زارعی   عضو بسیج ملی کنترل فشار خون از شبکه بهداشت آبدانان بیان کرد:مهترین کاری که می تواند در پیشگیری وکنترل فشار خون بالا تاثیر گذار باشد تغییر سبک زندگی است .چه فشار خون طبیعی داشته باشید چه فشار خون شما بالا باشد.

ایشان بیان کردندازجمله اقدامات لازم ی که باید انجام دهیم عبارتند از :غذای سالم باید بخوریم.نمک را در غذا کم کنیم.فعالیت خود را  افزایش دهید..وزن خود را در حد طبیعی نگهدارید.پیاده رویی وورزشهای سالم مهترین عامل سلامتی  برای بیماران فشار خونی میباشد.

در آخراز طلاب واساتید وکادر این مدرسه  فشار سنجی به عمل امده شد وبروشورها ی در این زمینه در بین طلاب پخش شد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1398-04-02] [ 11:06:00 ق.ظ ]




احترام به حاملان قرآن از مصادیق بزرگداشت عظمت پروردگار

هدف ما این است که این بحث ذکر عقل هم زودتر بگذرد و بعد إن‌شاءالله بتوانیم به مراحل بعدی خطورات به شرط حیات وارد شویم. لذا روایت دیگری بیان کنم و ادامه بحث در جلسه آینده باشد.

پیغمبر اکرم، محمّد مصطفی(صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) فرمودند: «إن‏ من‏ تعظيم‏ جلال اللّه، کرامة ذي الشيبة في الإسلام و حامل القرآن و الإمام العادل‏»، از بزرگداشت آن جلال و شکوه و عظمت پروردگار عالم، این است: احترام نهادن به ریش‌سفیدان؛ یعنی آن کسانی که در کبر سن هستند.

لذا ما در بزرگانمان دیدیم که وقتی رفیقشان حتّی یک سال از آن‌ها بزرگ‌تر بود، با وجود این که خودشان دریایی از علم و معرفت بودند، به او احترام می‌گذاشتند. آیت‌الله العظمی سیّد عبدالعلاء سبزواری، عارف بالله‌ای در نجف اشرف بود. ایشان بعد از آیت‌الله العظمی خوئی حدود یک سال مرجع تقلید شدند و بعد از آن، غریق رحمت الهی شدند. آیت‌الله العظمی خوئی فرموده بودند: بعد از من، ایشان مرجع باشند و اگر ایشان نبودند، آیت‌الله سیستانی باشند. ایشان شاگرد ابوالعرفا، آیت‌الله العظمی ادیب هم بود. وقتی مرحوم آیت‌الله سادات گوشه از دنیا رفته بودند، در مراسم ختم ایشان ما در وسط مسجد نشسته بودیم، دیدیم یک لحظه شلوغ شد، بعد دیدیم سیّد عظیم‌الشّأنی آمدند که بقیّه دارند ایشان را از زمین بلند می‌کنند. بعد متوجّه شدیم که ایشان، آیت‌الله العظمی سیّد عبدالعلاء سبزواری، بودند که اوّل خواسته بودند دست آیت‌الله العظمی ادیب را ببوسند، بعد که آقا اجازه نداده بودند، بر پای ایشان افتاده بودند.

آیت‌الله العظمی خوئی که ظاهراً بستگی به آیت‌الله سادات گوشه داشتند، آیت‌الله سیّد عبدالعلاء را به عنوان نماینده خودشان به ختم ایشان فرستاده بودند و فرموده بودند: من مخصوص شما را به آن‌جا می‌فرستم که آیت‌الله العظمی ادیب هم هستند، از طرف من، دست ایشان را ببوس، اگر نگذاشتند پایشان را ببوس.

خود آیت‌الله سیّد عبدالعلاء هم که در محضر آیت‌الله العظمی ادیب شاگردی کرده بودند و آقا مطالبی در مورد ایشان فرموده بودند که چه حالاتی داشتند. آقا فرمودند: یک موقعی ما خواسته بودیم و پروردگار عالم چیزهایی به او داشتند، مثلاً چشمش می‌دید و رفت و آمد ملائکه را متوجّه می‌شد و …، امّا بعد از مدّتی از او گرفتند. وقتی به او نگاه کردم، دیدم هیچ تغییری نکرده است. یک مرتبه در نجف اشرف به او گفتم: آسیّد عبدالعلاء حالت هیچ تغییری نکرده؟ فرمود: آقا! شما که بهتر می‌دانید، من همه چیز را لطف خدا می‌دانم. آقا فرمودند: وقتی بعد از نه ماه، دو مرتبه هم به او دادند، یک بار هم نگفت که چرا دادند، چرا گرفتند و … .

مردان خدا فقط بندگی خدا را می‌خواهند و جز این، هیچ نمی‌خواهند. چون این‌ها را برخی مواقع حجاب می‌دانند «العلم هو الحجاب الاکبر». مثلاً می‌گویند: نکند شکلات و نقل و نبات راه باشد و ما را مشغول به خودش کند.

لذا به ما بیان کردند: حتّی به پیرمرد تعظیم و تکریم کن. به کسی که یک سال و یک روز هم از تو بزرگ‌تر است، احترام بگذار و دیگر، «حامل القرآن» است. چون این‌ها به حقیقت همان تعظیم جلال الله است. سومین مردم هم آن پیشوای دادگر است. اگر چنین کسی هست، باید او را تعظیم و تجلیل کنیم.خدا گواه است امروز شاهد وجود آن پیشوای دادگر و امام عادلی که بیان می‌شود، هستیم. نائب امام زمان

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:06:00 ق.ظ ]




نمازهای اولیاء خدا نشان از عقل سلیم آنان دارد

پس ذکر عقل، تعظیم است. چرا اولیاء خدا این‌قدر رکوعشان طولانی بود؟ البته در نمازهای فرادایشان این‌طور بودند؛ چون به هر حال جماعت باید تندتر باشد. امّا چرا یک شب تا به صبح در رکوع بودند و آن‌طور اشک می‌ریختند؟! طوری که آدم می‌گوید: مگر می‌شود؟! این‌ها قصّه و داستان است. امّا به این خانه امام زمان، به این مهدیه قسم، به چشم خودم دیدم که ابوالعرفا یک شب تا به صبح در حال رکوع بودند. آقا می‌خواست نشان بدهد تا ما متنبّه شویم. ما هم فقط نشستیم و آقا را دیدیم که تا یک ساعت به اذان صبح، آقا همین‌طور در رکوع بودند و از محاسن مبارک سفیدشان، همین‌طور اشک می‌ریخت. با خودم گفتم: این پیرمرد چهار پاره استخوان وقتی بلند می‌شود، سر و صدای کمرشان بلند می‌شود، امّا وقتی بلند شدند، دیدیم بسیار راحت و آرام بودند. بعد لحظاتی ایستادند و بعد همان‌طور که در روایت بیان می‌کنند، مانند افتادن شتر، با آن تواضع، به سجده افتادند. انگار که اصلاً خستگی به ایشان راه ندارد.

دلیل هم این است که وقتی عظمت ذوالجلال و الاکرام را دیدند، در مقابل عظمت خداوند به رکوع و سجود می‌افتند و خضوع و خشوع دارند. می‌فهمند. کسی که بفهمد، جسمش هم یاری می‌کند.

چرا امثال من خسته می‌شویم؟! تا ذکر رکوعمان را در نماز جماعت، یکی بیشتر کنیم، تا سه سبحان الله و صلوات هم اضافه کنیم که شاید پنج تا ده دقیقه در کلّ نماز، بیشتر شود، غر می‌زنیم که نماز، طول کشید، خسته شدیم. آقا، تند بخوان برویم. کجا می‌خواهیم برویم؟! این همه رفتیم، کجا را گرفتیم؟! انصافاً بینی و بین الله خودمان با خدای خودمان خلوت کنیم ببینیم کجا را گرفتیم که این همه دیر شد، دیر شد می‌کنیم. دنیا که دارد به سرعت می‌گذرد. خودمان هم دائم می‌گوییم: زود باشیم، دیر شد. کجا دیر شد؟! عجله داریم کجا می‌خواهیم برویم؟! گرفتاریم.

امّا آن‌ها می‌فهمند؛ چون عظمت پروردگار عالم را فهمیدند. چون عقل سلیم، عظمت ذوالجلال و الاکرام را فهمید «وَ ذِكْرُ الْعَقْلِ التَّعْظِيمُ»، طبیعی است آن‌جاست که خضوع و خشوعش هم زیاد می‌شود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:04:00 ق.ظ ]




دائم یاد آقا بودن، کنزی است که به همه نمی‌دهند

وقتی عظمت امام زمان روحی له الفداء را متوجّه شویم که آن کسی است که جدّ مکرّمش فرمودند: «لو أرکته لخدمته مادام حیاتی»، اگر منِ امام حسین هم درکش می‌کردم، تا زنده بودم، خادمش می‌شدم. این حرف، خیلی عجیب است، از آن، سطحی نگذریم. شوخی نیست، چه کسی؟ أبی‌عبدالله(عليه الصّلوة و السّلام) که تربتش شفاء است، امام صادق عليه الصّلوة و السّلام فرمودند: «جعل اللّه لتربة الحسین(عليه الصّلوة و السّلام) شفاء من کل داء» خدا در تربت أبی‌عبدالله(عليه الصّلوة و السّلام)، شفاء برای همه امراض قرار داد. أبی‌عبدالله(عليه الصّلوة و السّلام) که زیر قبّه‌اش دعا مستجاب است. أبی‌عبدالله(عليه الصّلوة و السّلام) که می‌بینید، تا انسان می‌گوید: حسین، بدنش به لرزه می‌افتد و اشک‌هایش جاری می‌شود. آن‌وقت این أبی‌عبدالله(عليه الصّلوة و السّلام) بفرماید: منِ حسین هم اگر امام زمان را درک می‌کردم، خادمش می‌شدم.

لذا باید عظمت امام زمان را بفهمیم، که از طرفی معصوم این‌طور می‌گوید، از طرف دیگر آن پیغمبری که صلب ندیده و به قدری باعظمت است، مادرش آن قدّیسه عالم است که چون کفوی ندارد، ملک برایش می‌آید، آن‌وقت خدا کسی را به او می‌دهد که روح الله است، مِن ناحیة الله، خودش فرمود: «إنّی عبداللّه» من بنده خدا هستم، آن روح الله، افتخارش این است: پشت سر امام زمان نماز بخواند.

همه انبیاء دلشان می‌خواهد در زمان امامت و به خصوص حکومت امام زمان بیایند. الآن من و تو در زمان امامت ایشان هستیم، درست است که به صورت ظاهر غائب است، گرچه ما غائبیم و آقا، حاضر است.

آن آقایی که آنچه خوبان همه دارند، او یک‌جا دارد. اگر انسان عظمتش را بفهمد، خضوع دارد و برای همین است که هر لحظه یاد امام زمان لست و این تپش قلبشان می‌گوید: مهدی جان! یابن‌الحسن! بزرگان و اعاظم نسبت به آقا این‌طور هستند. من و شما هم حداقل هر ساعت، موبایلمان را زنگ بگذاریم و یک دعای سلامتی برای آقا جان، حضرت حجّت بخوانیم.

همان‌طور که از خود خدا می‌خواهیم «اللّهمّ کن لولیّک» یعنی یا الله باش برای ولیّ‌ات «فی هذه الساعة و فی کلّ ساعة». من و تو هم هر ساعت یاد آقا جان باشیم. بیان کردم: هر وقت هم می‌خواهیم بخوابیم، برای آن ساعاتی که در خواب هستیم، بخوانیم. اگر یک موقع خدای ناکرده یادت رفت و دو، سه ساعت نخواندی، قضایش را به جای بیاور. البته سعی کن که کمتر این‌طور شود.

اگر شما هر ساعت یاد آقا جان بودید، مگر می‌شود آن کسی که کریم است، یاد نکند؟! او که یاد ما هست، امّا ما این‌طور، یاد آقا را بیشتر متوجّه می‌شویم. یکی از خصوصیّات این که حداقل هر ساعت انسان به یاد آقا باشد و باز هم حداقل با خواندن یک دعای سلامتی با آقا جان ارتباط برقرار کند، این است که انسان یاد آقا جان را که فرمودند: من همیشه به یاد شما هستم و شما را فراموش نمی‌کنم، متوجّه می‌شود و درک می‌کند. لطف و بزرگواری می‌کنند و انسان می‌فهمد. وقتی متوجّه شد، تازه بیشتر خجالت می‌کشد که من با این همه گناه، تو و این همه نگاه! آن هم چه نگاهی، نگاه لطافت و مهربانی!

من دائم گناه می‌آورم، تو هم مدام نگاهم می‌کنی و دست نوازش بر سرم می‌کشی، من هم فکر می‌کنم راستی راستی …، در حالی که تو می‌خواهی من برگردم.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:02:00 ق.ظ ]




سربازان امام زمان حافظ کل قرآن هستند

إن‌شاءالله حفظ حداقل یک آیه در روز را هم انجام بدهیم که إن‌شاءالله شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز(روحي له الفداء و سلام اللّه عليه) در آن طومار حقیقی‌ سربازان آقا جان امام زمان، اسم ما را ثبت و ضبط کند. فرمودند: سربازان امام زمان، حافظ کلّ قرآن هستند. حداقل روزی دو آیه حفظ کنید و تمرین کنید. بعد ببینیم روحمان چقدر جلا می‌گیرد. وقتی انسان با قرآن و عترت شد، این‌گونه می‌شود، روحش صفا می‌گیرد، روحش از پلیدی و پلشتی و کینه و از این که بخواهد دائم دیگران را تخریب کند و به دام شیطان گرفتار شود، دور می‌شود و از این حالت بیرون می‌آید و آدم می‌شود.

یکی هم این است که انسان در آخر شب با آقا جان حرف بزند. من بیان کردم که هر کس تأکیداً هر شب با آقا جان حرف بزند، به یک سال می‌رسد که چیزهایی می‌بیند. اصلاً گیریم هم که نبیند، گرچه می‌بیند. یک موقع بعد از بحث اخلاق در زمان مداحی در تاریکی نشسته بودم، جوانی آمد و گفت: شما مدام می‌گویید: اگر هر شب حرف بزنید، به یک سال نرسیده …، بگویید: به یک ماه نرسیده انسان چیزهایی می‌فهمد. در همان تاریکی یکی دو سؤال کردم و متوجّه حقّ بودن حرفش شدم، امّا بلافاصله هم رفت. اگر انسان، پاک و طاهر باشد، روحش از گناه دور باشد، به جاهایی می‌رسد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




اگر یاد امام زمان (عج) هستی بدان امام هم به یاد توست

اگر می‌خواهی بدانی یادت کرده، بدان همین قدر که اجازه داده دائم به فکرش باشی، معلوم است تو را دوست دارد و به تو عشق می‌ورزد که اجازه داده به یادش باشی. بعضی یاد چیز دیگری هستند، نعوذبالله یاد گناه هستند. یاد این هستند که علیه نظام و چهره‌های انقلابی کار کنند و تخریب کنند. فکرشان مدام در آن سمت هست. امّا یک عدّه هم مدام یاد امام زمان و یاد اولیاء خدا هستند. می‌گویند: ما از طریق مثلاً آیت الله العظمی بهجت، آیت‌الله العظمی بهاءالدّینی، آیت‌الله خوشوقت، آیت‌الله حقّ شناس و امثال این بزرگان و اعاظم متّصل به امام زمان می‌شویم، جملات آن‌ها را می‌خوانند، مطالب آن‌ها را که مربوط به آقا جان است، گوش می‌دهند. برخی‌ها آهنگ‌ها و ترانه‌های مبتذل گوش می‌دهند، امبا این‌ها صدای اولیاء را می‌شنوند، برای این که یاد حضرت حجّت در قلبشان زنده شود. دائم بگویند: یابن‌الحسن! دائم بگویند: آقا جان! این دائم یاد آقا بودن، کنزی است که به همه نمی‌دهند. به خدا قسم بالاترین گنج خداست و به همه نمی‌دهند. اگر بدانیم امام زمان، کسی است که مادرش زهرا یادش کرده، به خصوص مابین در و دیوار، وقتی صدا زد: این ولدی المهدی؟!

یکی از بزرگان می‌فرمود: این که علّامه امینی این قضیّه را مطرح کردند، برایشان آمده و به ایشان رسیده؛ امّا می‌دانید این که در آن حال فرمود: این ولدی المهدی؛ یعنی چه؟ معمولاً انسان موقعی که دیگر مضطرّ می‌شود، معمولاً چیزهایی بر ذهنش می‌رسد که دائم در فکر و ذکرش بوده است.

مثلاً وقتی کسی خدای نکرده تصادفی می‌کند و در خیابان افتاده، موبایلش را برمی‌دارند تا ببینند اوّلین شماره‌ای که به آن زنگ زده، کیست، با او تماس می‌گیرند که این آقا را می‌شناسی، با شما تماس گرفته بوده، …

می‌گویند: محتضر هم همین حالت را دارد، وقتی بیشتر یاد چیزی بود، همان را به زبان جاری می‌کند. وقتی به حال کما می‌رود و بیهوش می‌شود، وقتی می‌خواهد به‌هوش بیاید، جملاتی که بر زبان جاری می‌کند، نشان حالات روحی اوست، بعضی‌ها قرآن می‌خوانند، بعضی‌ها حرف‌های چرند می‌زنند، بعضی‌ها نعوذبالله حرف‌های زشت می‌زنند، می‌گویند: این، حالات روحی او را نشان می‌دهد.

معلوم است می‌گویند: موقعی که بی‌بی‌دوعالم ما بین در و دیوار گفت: این ولدی المهدی؟! یعنی دائم به فکر مهدی صاحب الزمان بوده است … .  آقا جان! به حقّ آن پهلوی شکسته شده مادرت، به حقّ آن لحظاتی که مادر، در میان در و دیوار، شما را صدا زد، عنایتی کن … «یا وصیّ الحسن و الخلف الحجّة أیّها القائم المنتظر المهدی یابن رسول اللّه  یا حجّة اللّه علی خلقه، یا سیّدنا و مولانا  إنّا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک الی اللّه و قدّمناک بین یدی حاجاتنا  یا وجیهاً عنداللّه اشفع لنا عنداللّه»

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:59:00 ق.ظ ]




جوان ها! آقا شما را خیلی دوست دارد

إن‌شاءالله بعداً یک داستان راستان از شهیدی که در همین بهشت‌زهرا دفن است، تعریف می‌کنم. او در بالای سر شهید بزرگوار، شهید چمران مدفون است. امام زمان به او عنایت کرده بودند و آن طور بدون حساب و کتاب و سؤال و جواب رفت. آیت‌الله حقّ‌شناس می‌فرمودند: از آیت‌الله العظمی بروجردی هم سؤال و جواب کردند، امّا این جوان گفت: از من سؤال و جواب نکردند. اگر انسان، این‌طور پاک شود، به خصوص در جوانی، … . معلوم می‌شود که چرا آقا جوان‌ها را دوست دارد. معلوم می‌شود چرا آقا می‌فرمایند: هر موقع می‌خواهید مردم را به من متّصل کنید، به جوان‌ها بگویید، من عاشق جوان‌ها هستم.

جوانان عزیز! آقا شما را خیلی دوست دارد، به بزرگان بیان فرموده، من نوار هستم و دارم بیان می‌کنم. آقا به شما عشق می‌ورزد. شما چقدر به آقا جان می‌ورزید؟! اگر کسی به آقا جان عشق بورزد که فکرش به سمت گناه نمی‌رود، دائم فکرش با آقاست، عشق آقا در دلش می‌آید.

اولیاء خدا بیان فرمودند: عیبی ندارد، این مثال‌ها را بزنید تا مطلب جا بیفتد، فرمودند: عشق مجازی را دیدید، اگر کسی عاشق دیگری بشود، دائم در فکر اوست، وقتی در جلسه‌ای هم هست، دائم دارد به او پیامک می‌دهد و فکرش آن‌جاست.

حالا اگر شما دائم فکر آقا باشید، معلوم است هر جا نشستید، می‌گویید: یابن‌الحسن! در هر مجلسی بودید، یاد آقا هستید. در سفر یاد آقا هستید. در مجلس خوبان یاد آقا هستید. یک جایی بروید و گناهی ببینید، یاد آقا هستید و از گناه دور می‌شوید. دائم دیگر عشقتان، آقا جان می‌شود. آرام آرام امکان دارد برای من و تو هم این‌طور شود، توجّه کنیم، ببینیم تپش قلبمان هم می‌گوید: یا مهدی!

اگر انسان با آقا جان حرف بزند، چه می‌شود! چه غوغایی می‌شود! اصلاً آن چیزهایی هم که بیان کردم می‌بیند، نبیند، امّا همین‌قدر که دیگر عاشق آقاست … . البته معلوم است که کریم، کرامت می‌کند، «و سجیّتکم الکرم»، اصلاً حال کریم این است که دائم در نشان دادن کرامت خودش است. امّا اگر آن‌طور هم نشود، همین‌قدر که شما عاشق او هستی، بالاترین کرامت همین است که شما را از خودش نرانده، اجازه داده دائم یادش باشی و اسمش را بر زبان جاری کنی. در این عالم ببین، مگر چقدر یاد امام زمان هستند؟! چقدر مگر اسم امام زمان را می‌آورند؟! چقدر وقتی اسم امام زمان می‌آید، قلبشان می‌لرزد و اشکشان جاری می‌شود؟! جز لطف خود آقا می‌تواند باشد؟!

هیمن که اسم آقا می‌آید، حالت دگرگون می‌شود، به آقا عشق می‌ورزی و دوست داری تمام صفحه وجودت آقا باشد. مثل صفحه موبایل که عکس می‌گذارند، عکس فردی را به عنوان امام زمان می‌گذارند که دارد می‌آید و پرده‌ای بر روی چهره مبارکش هست و … . عکس اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج می‌گذارند. اتاقشان را به پوسترهای امام زمانی مزیّن می‌کنند. یک کسی هم وجودش را به اسم آقا مزیّن می‌کند. دائم یاد آقاست. از نوک پا تا فرق سر مدام در ذکر آقاست. آن‌وقت مگر می‌شود آن کریم، انسان را یاد نکند؟!

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ق.ظ ]




تقویت اعتماد به نفس خانم ها با چند روش ساده
تکنیک های فوق العاده برای افزایش اعتماد به نفس
7-سعی کنید از آینه دور باشید
زمانی که وقت زیادی صرف ظاهر می شود و اهمیتی به چیزهای دیگر داده نمی شود فرد کمتر احساس خوشحالی می کند چرا که افراط در خودآرایی باعث می شود از جنبه های دیگر زندگی غافل شوید.

8-به آراستگی خود برسید
بنابه تحقیقات انجام شده آن دسته خانم هایی از اعتماد به نفس بیشتری برخوردارند که آراسته تر هستند.

9-وقتی می نشینید قوز نکنید
قوز نکردن را صرفا جهت درست نشستن انجام ندهید چراکه طبق پژوهش های انجام شده در دانشگاه دولتی اوهایو قوز کردن باعث می شود که افکار مثبتی در مورد خودتان نکنید.

10-سعی کنید از عرق کردن خود جلوگیری کنید
بسیاری از افراد دچار تعریق در کف دست و یا فرق سر و زیر بغل خود می شوند و همیشه استرس دست دادن یا روبرو شدن با این شرایط را با کسی دارند برای رهایی از این مشکل به پزشک مراجعه کنید و تزریق بوتاکس انجام دهید.

افزایش اعتماد به نفس
بالا بردن اعتماد به نفس زنان با روش های ساده
راههایی برای افزایش و تقویت اعتماد به نفس
علاوه بر مواردی که پیش تر به آنها اشاره کردیم راه های دیگری نیز وجود دارد که این بستر را فراهم می کند تا افرادی در تمامی سنین بتوانند اعتماد به نفس خود را بالا ببرند.

موسیقی نشاط آور و شاد گوش بدهید
پیش از اینکه وارد جلسه امتحانی یا مهمانی شوید احتمال دارد اعتماد به نفستان کمی سست شود پس با گوش دادن به یک موسیقی نشاط بخش روحیه خود را تقویت کنید.

یک چیز جدید امتحان کنید
پیشنهاد می کنیم با امتحان کردن یک چیز جدید به ترس های خود غلبه کنید و موانع و محدودیت های زندگی خود را از سر راه بر دارید چرا که با این کار نه تنها به یک چالش جدید وارد میشوید بلکه اعتماد به نفس خود را به قدری بالا می برید.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:54:00 ق.ظ ]




زنان با اعتماد به نفس چگونه رفتار می کنند؟
نکاتی برای بالا بردن اعتماد به نفس
4-به پوست رنگ پریده خود رنگ بدهید
با کرم های برنزه رنگ و ظاهر سالم تری به پوست رنگ پریده خود بدهید (به این نکته توجه کنید که برنزه کردن کامل و واقعی خود عامل به خطر انداختن سلامتی است).مالیدن کرم مرطوب کننده و چند قطره کرم برنزه پوستتان را رنگی و بهتر می کند.

5-در مرتب و تمیز بودن کیف پولتان دقت کنید
حتما زمان مشخصی را برای تمیز کردن کیف پول خود صرف کنید کرت ویزیت،رسیدها و کاغذهای به درد نخور را از کیف خارج کرده و دور بیندازید چراکه مدیریت همین کارهای جزئی باعث می شود که شما با اعتماد بالا احساس خوشایندی جهت کنترل زندگی خود داشته باشید.

6-این احساس را داشته باشید که انگار یک سایز کم کرده اید
جالب است بدانید خانم هایی که در استفاده عطرها و اودکلن ها به بو و طعم گل و ادویه اکتفا می کنند لاغر تر و جذاب تر به چشم می آیند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]




بهترین روش برای بالا بردن سطح “اعتماد به نفس”
اعتماد به نفس ، افزایش اعتماد به نفس
راهکارهای ساده و شگفت انگیز بسیاری برای بالا بردن “اعتماد به نفس” در خانم ها وجود دارد که باعث میشود در زندگی احساس خوشبختی کنند و از آن لذت بیشتری ببرند.
فرمول ساده اعتماد به نفس خانم ها
اعتماد به نفس بالا یکی از نیاز های مهم هر فردی است و هر فرد باید در زندگی خود از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد تا احساس مفید بودن و خوشبختی کند،باید بدانید خانم ها نسبت به آقایان بیشتر درگیر این مشکل هستند بنابراین راههایی که برای حفظ آن بکار می رود در خانم ها و آقایان بسیار متفاوت است که در ادامه این مطلب می خوانید.اعتماد به نفس
روش افزایش اعتماد به نفس خانم ها
با اینکه بسیاری از خانم ها از چهره زیبا و توانایی های بارز و بالایی برخوردارند اما باز هم عدم داشتن اعتماد به نفس آن ها را درگیر مسائلی کرده است که برایشان بسیار آزار دهنده است و مانع پیشرفتشان شده است. قرار نیست کارهای پیچیده و سختی برای بالا بردن اعتماد به نفس انجام شود کافیست راه های ساده بدست آوردن آن را برای تقویت خود بکار برید تا فردی موفق و مفید در جامعه و زندگی شخصی خود باشید.

نکاتی برای بالا بردن اعتماد به نفس
افزایش اعتماد به نفس خانم ها با چند راهکار ساده
راه های افزایش اعتماد به نفس در زنان
1-به زیبایی پوست خود اهمیت دهید
برای اینکه کل صورتتان شکل و فرم بهتر و جذابی داشته باشد چهار نقطه وجود دارد که باید به آنها توجه زیادی داشته باشید این قسمت ها گوشه های داخلی تیره چشم ها،دو طرف بینی،گوشه های خارجی چشم ها و دو طرف دهان هستند که می توانید کرم پودر بزنید.

2-با چشم تماس برقرار کنید
هنگامی که با کسی ارتباط برقرار می کنید به چشمهای او نگاه کنید چراکه این عادت را فقط کسانی دارند که اعتماد به نفسشان بالاست.

3-با قامت راست بایستید
باید با اعتماد به نفس بالا رفتار کنید سعی کنید با تمرین و ممارست راست ایستادن را تمرین کنید برای راست ایستادن سعی داشته باشید ناف خود را به طرف ستون فقراتتان عقب بکشید و شانه ها را به سمت عقب کشیده و سینه را به طرف جلو بیاورید.بهترین روش برای بالا بردن سطح “اعتماد به نفس”
اعتماد به نفس ، افزایش اعتماد به نفس
راهکارهای ساده و شگفت انگیز بسیاری برای بالا بردن “اعتماد به نفس” در خانم ها وجود دارد که باعث میشود در زندگی احساس خوشبختی کنند و از آن لذت بیشتری ببرند.
فرمول ساده اعتماد به نفس خانم ها
اعتماد به نفس بالا یکی از نیاز های مهم هر فردی است و هر فرد باید در زندگی خود از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد تا احساس مفید بودن و خوشبختی کند،باید بدانید خانم ها نسبت به آقایان بیشتر درگیر این مشکل هستند بنابراین راههایی که برای حفظ آن بکار می رود در خانم ها و آقایان بسیار متفاوت است

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:51:00 ق.ظ ]





 
 فضیلت نماز شب

 
 
یا أباذر ان ربک عز و جل یباهی الملائکه بثلاثه نفر: رجل فی أرض قفر، فیؤذن، ثم یقتم، ثم یصلی. فیقول ربک للملائکه: انظروا الی عبدی؛ یصلی و لا یراه أحد غیری. فینزل سبعین ألف ملک یصلون وراءه. و یستغفرون له الی الغد من ذلک الیوم. و رجل قام من اللیل فصلی وحده، فسجد و نام و هو ساجد.

فیقول تعالی: انظروا الی عبدی: روحه عندی و جسده ساجد. و رجل فی زحف یفر أصحابه و یثبت هو یقاتل حتی یقتل.

ای ابوذر به درستی که پروردگار عزیز و بزرگوار تو مباهات می نماید با ملائکه به سه نفر: اول؛ شخصی که در بیابانی تنها اذان و اقامه بگوید و نماز گزارد. پس پروردگار تو به ملائکه می فرماید که: نظر کنید به سوی بنده من که نماز می گزارد و هیچ کس غیر از من او را نمی بیند و بر نماز او اطلاع ندارد. پس حق تعالی هفتادهزار ملک را فرو می فرستد که در عقب او نماز گزارند و از برای او استغفار نمایند تا فردای آن روز.

و دویم؛ شخصی که در شب برخیزد و نماز شب بگزارد تنها. پس به سجده رود و در سجده خوابش ببرد. در آن حال حق تعالی به ملائکه می فرماید که: نظر کنید به سوی بنده من که روحش نزد  من است و بدنش در سجده است.

و سیم؛ شخصی که در جنگی باشد که در راه خدا جهاد کند و رفیقانش بگریزند و او ثابت قدم بماند و قِتال کند تا شهید شود.

بدان که احادیث در مدح اخفا و پنهان کردن عبادت وارد شده است. چنانچه به سند معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: هرچند عبادت مخفی تر است اجرش بیشتر است. و در حدیث دیگروارد شده است که: عمل صالح را چون بنده از خلق پنهان می کند و مخفی می دارد، خدا البته آن را برای مردم ظاهر می گرداند که او را در دنیا زینت بخشد؛ باآنچه ذخیره فرموده است از برای او از ثواب آخرت. و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: محبوبترین اعمال نزد حق سبحانه و تعالی نماز است؛ و آن آخر وصیت پیغمبران است. پس چه بسیار نیکوست که شخصی غسل کند یا وضو بسازد و وضو را کامل به جا آورد. پس به کناری رود که هیچ انسی او را نبیند.

پس حق تعالی بر او مطلع گردد که گاهی در رکوع است و گاهی در سجود. به درستی که بنده هرگاه سجده کند و سجده را طول دهد شیطان فریاد می کند که: واویلاه! فرزندان آدم اطاعت خدا نمودند و من عصیان او کردم؛ و ایشان سجده کردند و من از سجده ابا کردم.

و احادیث بسیار دلالت می کند بر این که عبادات واجبه را مانند نماز واجب و زکات واجب و غیر آن علانیه کردن بهتر است که آدمی متهم به ترک واجبات نشود و موجب رغبت دیگران گردد. و ایضا ریا در آن بسیار نمی‌باشد چون حق لازم واجب است، و در ادای حقوق لازمه چندان فخری و ریایی نمی باشد.

چنانچه به سند معتبراز حضرت صادق علیه السلام منقول است که: هرچه را خدا فرض و واجب گردانیده، علانیه کردنش بهتر است از پنهان کردن؛ و هرچه سنت باشد پنهان کردنش بهتر است از علانیه کردن. و اگر کسی زکات مالش را بر دوش بگیرد و علانیه قسمت نماید، هرآینه نیکو و جمیل خواهد بود.

و بر این مضمون احادیث بسیار است خصوصا نماز واجب به جماعت واقع ساختن و در مساجد و مجامع به جا آوردن فضیلت نامتناهی دارد. پس احادیثی که در باب اخفای عبادت واقع شده است مراد از آنها عبادتهای سنت است، یا مراد آن است که از باب سُمعه خود به مردم نشنواند و افتخار به آنها نکند.

و آنچه در این حدیث وارد شده است چون مشتمل بر اذان و اقامه است بر نماز سنت حمل نمی توان نمود. زیرا که در نماز سنت اذان و اقامه بدعت است. پس حمل می کنیم بر این که در صورتی که در چنین صحرایی تنها مانده باشد و با وجود تنهایی خدا را فراموش نکند و با آداب و شرایط متوجه عبادت شود، حق تعالی به سبب این که اذان و اقامه گفته تدارک او می فرماید و ملائکه را برای او می فرستد که به او اقتدا کنند تا از ثواب جماعت نیز محروم نباشد. نه این که آدمی خود دانسته ترک جماعت کند و به صحرایی رود که کسی نباشد و خود را فضیلت جماعت محروم گرداند.

و بدان که نماز شب سنت و طریقه پیغمبران و دوستان خداست، و مشتمل برقضایل بی انتهاست، و هنگام راز گفتن با قاضی الحاجات است. و چون آدمی را در روز به سبب متوجه شدن به مشاغل دنیوی تشویق بسیار در خاطر به هم می رسد، در اعمال روز حضور قلب کمتر می باشد. و چون مردم نیز بر افعال این کس مطلع می گردند اخلاص در آن دشوار است. و چون آدمی در اول شب خوابید، چون برمی خیزد در آخر شب، نفس از خیالات و وساوس خالی است و حضور قلب آسانتر است و چون کسی چندان مطلع نیست عمل به اخلاص نزدیکتر است. چنانچه حق تعالی می فرماید که: ان ناشئه اللیل هی أشد وطئا و أقوم قیلا. که ترجمه اش آن است که: به درستی که نفسی که در شب به عبادت الهی قیام می نماید (یا: عبادتی که در شب حادث می شود، یا: ساعتها که در شب ناشی می شوند) ثبات قدم ورزیدن در آن دشوارتر است (چون ترک خواب نمودن و به عبادت برخاستن دشوار است، یا آن که موافقت دل با زبان در آن بیشتر است و دل خبر دارد از آنچه بر زبان جاری می گردد) و سخنش درست تر است (یعنی دعوای اخلاص در بندگی خدا که می نماید صادقتر است).

چنانچه از حضرت صادق علیه السلام در تفسیر این آیه وارد شده که: مراد آن است که آدمی برخیزد از رختخواب خود، و غرضش رضای خدا باشد و غیر او منظورش نباشد با آن که حق تعالی را در آن تاریکی شب نورها و فیضها و رحمتها هست که لذت آنها را متعبدان می یابند.

و به اسانید بسیار از نبی و ائمه اطهار صلوات الله علیه منقول است که: 

شرف مؤمن برخاستن اوست به نماز شب، و عزت مؤمن بازداشتن شر خود است از مردم.

و از حضرت صادق علیه السلام مروی است که: بر شما باد به نماز شب. به درستی که آن سنت پیغمبر شماست، و داب صالحان پیش از شماست، و دفع کننده دردهاست از بدنهای شما.

و فرمود که: نماز شب رو را سفید می کند و خوشبو و خوشخو می کرداند و سبب مزید روزی می گردد.

و در حدیث دیگر فرمود که: مال و فرزندان زینت زندگانی دنیاست و هشت رکعت نماز که بنده در آخر شب می گزارد زینت آخرت است.

و به سند معتبر منقول است که: شخصی به خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد و شکایت از احتیاج و بیچیزی کرد و افراط کرد در شکایت تا آن که نزدیک بود که از گرسنگی شکایت کند. حضرت فرمودند که: آیا نماز شب می گزاری؟ گفت: بلی. حضرت به اصحاب التفات نمودند و فرمودند که: دروغ می گوید کسی که دعوی می کند که نماز شب می کنم و در روز گرسنه است. حق تعالی نماز شب را ضامن قوت روز گردانیده است.

و حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه فرمود که: نماز شب موجب صحت بدن است، و سبب خشنودی پروردگار می شود، و تمسک به اخلاق پیغمبران است، و متعرض شدن رحمت الهی است.

و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: گاه هست که بنده برمی خیزد در شب، و خواب بر او غالب می شود و او را به جانب راست و چپ میل می دهد و ذَقَنش به سینه اش می چسبد. پس حق تعالی امر می فرماید که درهای آسمان را می گشایند و به ملائکه می فرماید که: نظر کنید به سوی بنده من که چه زحمث به خود می رساند در تقرب جستن به من در چیزی که بر او واجب نگردانیده ام. و از من امید یکی از سه چیز دارد که: یا گناهش رابیامرزم، یا توبه اش را تازه گردانم، یا روزیش را زیاد کنم. ای ملائکه! شما را گواه می گیرم که هر سه را به او کرامت کردم.

و در حدیث دیگر فرمود که: نماز شب رو را نیکو می کند، و خلق را نیکو می کند، و آدمی را خوشبو می کند، و روزی را زیاده می کند، و باعث ادای قرض می شود، و غمها را زایل می گرداند، و چشم را جلا می دهد.

و در حدیث دیگر فرمود که: خانه هایی که در آن خانه ها نماز شب می کنند و تلائت قرآن در نماز شب می کنند، اهل آسمان را روشنی می دهد چنانچه ستاره های آسمان اهل زمین را روشنی می دهند.

و به روایت دیگر فرمود در تفسیر آن آیه که حق تعالی می فرماید که: حسنات و نیکیها، بدیها و گناهان را برطرف می کنند که: مراد این است که نماز شب که مؤمن می کند گناهان روزش را برطرف می کند.

و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: هرکه را خدا نماز شب روزی فرماید از مردان یا زنان، و برخیزد خالص از برای خدا و وضوی کامل بسازد و از برای خدا نماز کند با نیت صادق و دل سالم از بدیها و بدن با خشوع و چشم گریان، حق تعالی در عقب او نُه صف از ملائکه مقرر فرماید که عدد آنچه در هر صفی از ملائکه باشند بغیر خدا احصا نتواند نمود. و یک طرف هر صفی در مشرق  باشد و طرق دیگر در مغرب. پس چون فارغ شود، به عدد آن ملائکه از برای او درجات بنویسد.

و به سند دیگر از آن حضرت صلی الله علیه و آله منقول است که: چون بنده در میان شب تاریک با سید و خداوند خود خلوت کند و با او مناجات کند و راز بگوید، حق تعالی نوری در دل او ثابت گرداند. و هرگاه که گوید: یارب! یارب! خداوند جلیل بزرگوار او را ندا فرماید که: لبیک ای بنده من! از من سؤال کن تا عطا کنم، و بر من توکل کن تا امورت را کفایت نمایم. پس به ملائکه می فرماید که: ای ملائکه نظر کنید به سوی بنده من که به خلوت و تنها به درگاه من آمده در میان شب تاریک در هنگامی که بَطالون از من غافل اند و غافلان در خواب اند. گواه باشید که گناه او را آمرزیدم.

و در حدیث دیگر فرمود که: جبرئیل پیوسته مرا به نماز شب وصیت می فرمود تا آن که گمان کردم که نیکان امت من خواب نخواهند کرد که مبادا نماز شب از ایشان فوت شود.

و فرمود که: یا علی سه چیز است که موجب فرح و شادی مؤمنان است در دنیا: ملاقات کردن برادران مؤمن، و افطار نمودن از روزه، و تَهَجد کردن در آخر شب.

و فرمود که: حق تعالی ابراهیم را خلیل خود گردانید برای این که طعام بسیار به مردم می خورانید و در شب نماز می کرد در هنگامی که مردم در خواب بودند.

و به سند صحیح از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که: هر که ایمان به خدا و روز قیامت دارد باید که شب او به سر نیاید مگر با نماز وتر.

و منقول است که: شخصی به خدمت حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه عرض نمود که: یا امیر المؤمنین من محروم شده ام از نماز شب. فرمود که: تو مردی که گناهان تو را در بند کرده است.

و حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود که: دو رکعت نماز که در میان شب بکنم محبوبتر است نزد من از دنیا و آنچه در دنیاست.

و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: مادر سلیمان به آن حضرت گفت که: زینهار که در شب خواب بسیار مکن که بسیاری خواب در شب آدمی‌را در قیامت فقیر می‌گرداند.

و به سند معتبر منقول است که: شخصی به خدمت حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه آمد و از فضیلت نماز کردن در شب و قرآن خواندن در آن سؤال نمود. حضرت فرمود که: بشارت با تو را؛ هر که ده یک شب را از برای خدا نماز کند از روی اخلاص، و غرضش محض رضای الهی باشد، حق تعالی به ملائکه فرماید که: برای این بنده بنویسید به عدد آنچه از آب رود نیل می روید از دانه و برگ، و به عدد هر درختی و بُنی و شاخی و مَرغی که بر روی زمین می روید.

و کسی که نه یک شب را نماز کند حق تعالی ده دعای او را مستجاب گرداند و در قیامت نامه اش را به دست راستش دهد.

و کسی که هشت یک شب را نماز کند خداوند عالمیان ثواب شهیدی که در جنگ ثابت مانده باشد و با نیت راست و درست جهاد کرده باشد تا شهید شده باشد به او کرامت فرماید و او را در اهل بیت و یارانش در فیامت شفاعت کرامت فرماید.

و هر که هفت یک شب را نماز کند، چون از فبرش مبعوث شود، رویش مانند ماه شب چهارده باشد و از صراط بگذرد با ایمنان.

و هر که شش یک شب را نماز کند حق تعالی او را از توبه کاران بنویسد و گناهان گذشته او را بیامرزد.

و هر که پنج یک شبی را نماز کند حق تعالی او را در قُبه ابراهیم خلیل الرحمن در بهشت ساکن گرداند.

و هر که چهار یک شب را نماز کند، در قیامت داخل اول فایزان و رستگاران باشد تا از صراط بگذرد مانند باد تند، و داخل بهشت شود بی حساب.

و هر که سه یک شب را نماز کند هیچ ملکی نماند که آرزوی منزلت او نزد خدا ننماید. و در قیامت به او گویند که: از هر دری از درهای بهشت که می خواهی داخل شو.

و هر که در نصف یک شب نماز کند اگر هفتاد مرتبه روی زمین را پر از طلا کنند و به او دهند با ثواب آن برابری نکند، و این عمل نزد خدا بهتر باشد از آزاد کردن هفتاد بنده از فرزندان اسماعیل.

و هر که در دو ثلث یک شب نماز کند حق تعالی به او کرامت فرماید از ثواب و حسنه به عدد ریگ بیابان عالج که حسنه کمترش از کوه احد ده مرتبه سنگین تر باشد.

و هر که یک شب تمام را نماز کند که گاهی تلاوت قرآن نماید و گاهی در رکوع باشد و گاهی در سجود باشد و گاهی در ذکر خدا باشد، آن قدر از ثواب به او عطا فرمایند که کمترش آن باشد که به سبب آن از گناهان بیرون آید ماند روزی که از مادر متولد شده. و به عدد خلق خدا حسنات در نامه عملش بنویسند و مثل آن درجات از برای او بلند کنند.

و قبراو را حق تعالی منور گرداند، و گناه و حسد را از دل او بردارد، و او را از عذاب قبر پناه دهد، و برات بیزاری از آتش جهنم برای او بنویسد، و در قیامت با ایمنان از اهوال قیامت محشور شود. و حق تعالی به ملائکه فرماید که: ای ملائکه من! نظر نمایید به بنده من که یک شب را به عبادت احیا کرد برای طلب خشنودی من. او را در جنه الفردوس ساکن گردانید و در آن بهشت به او بدهید صدهزار شهر، و در هر شهری جمیع آنچه نفوس خواهش آن داشته باشد و دیده ها از آن لذت یابد و به خاطر کسی خطور نکرده باشد. برای او مقرر کنید سوای آنچه مناز برای او مهیا کرده ام از کرامتها و مزید الطلاف و قرب جناب مقدس خود.

و در این باب اخبار بسیار است.

و کیفیت نماز شب و دعاهای آن در کتابهای دعا و حدیث مذکور است؛ باید که به آنها رجوع نمایند. و والد فقیر علیه الرحمه و الرضوان رساله های کبیر و صغیر در این باب تألیف نموده اند؛ باید که آنها را تحصیل نمایند. و اگر در این کتاب متوجه کیفیات و احکام عبادات شویم بسیار به طول می کشد.

برگرفته از کتاب عین الحیات علامه مجلسی ره


کلام ناب
پژوهشگران آثار علامه مجلسی
فیلم و صوت ها
تصاویر
 
 
شخصیت شناسی علامه مجلسی
خاندان علامه مجلسی
شخصیت معنوی علامه مجلسی
حکایات پیرامون علامه مجلسی
موضوعات از دیدگاه علامه مجلسی
توصیه ها و وصایای علامه مجلسی
علامه مجلسی در آینه رسانه
علامه مجلسی در مطبوعات و خبرگزاریها
علامه مجلسی در پایان نامه ها
پژوهشگران آثار علامه مجلسی
علامه مجلسی
زندگینامه
معرفی آثار علامه مجلسی
کتابخانه علامه مجلسی
اساتید و شاگردان علامه مجلسی
علامه مجلسی از نگاه دیگران
عناوین پژوهشی درباره علامه مجلسی
مقالات
کتابشناسی
 
در فضیلت نماز شب
اندازه قلم
چاپ
 
 
یا أباذر ان ربک عز و جل یباهی الملائکه بثلاثه نفر: رجل فی أرض قفر، فیؤذن، ثم یقتم، ثم یصلی. فیقول ربک للملائکه: انظروا الی عبدی؛ یصلی و لا یراه أحد غیری. فینزل سبعین ألف ملک یصلون وراءه. و یستغفرون له الی الغد من ذلک الیوم. و رجل قام من اللیل فصلی وحده، فسجد و نام و هو ساجد.

فیقول تعالی: انظروا الی عبدی: روحه عندی و جسده ساجد. و رجل فی زحف یفر أصحابه و یثبت هو یقاتل حتی یقتل.

ای ابوذر به درستی که پروردگار عزیز و بزرگوار تو مباهات می نماید با ملائکه به سه نفر: اول؛ شخصی که در بیابانی تنها اذان و اقامه بگوید و نماز گزارد. پس پروردگار تو به ملائکه می فرماید که: نظر کنید به سوی بنده من که نماز می گزارد و هیچ کس غیر از من او را نمی بیند و بر نماز او اطلاع ندارد. پس حق تعالی هفتادهزار ملک را فرو می فرستد که در عقب او نماز گزارند و از برای او استغفار نمایند تا فردای آن روز.

و دویم؛ شخصی که در شب برخیزد و نماز شب بگزارد تنها. پس به سجده رود و در سجده خوابش ببرد. در آن حال حق تعالی به ملائکه می فرماید که: نظر کنید به سوی بنده من که روحش نزد  من است و بدنش در سجده است.

و سیم؛ شخصی که در جنگی باشد که در راه خدا جهاد کند و رفیقانش بگریزند و او ثابت قدم بماند و قِتال کند تا شهید شود.

بدان که احادیث در مدح اخفا و پنهان کردن عبادت وارد شده است. چنانچه به سند معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: هرچند عبادت مخفی تر است اجرش بیشتر است. و در حدیث دیگروارد شده است که: عمل صالح را چون بنده از خلق پنهان می کند و مخفی می دارد، خدا البته آن را برای مردم ظاهر می گرداند که او را در دنیا زینت بخشد؛ باآنچه ذخیره فرموده است از برای او از ثواب آخرت. و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: محبوبترین اعمال نزد حق سبحانه و تعالی نماز است؛ و آن آخر وصیت پیغمبران است. پس چه بسیار نیکوست که شخصی غسل کند یا وضو بسازد و وضو را کامل به جا آورد. پس به کناری رود که هیچ انسی او را نبیند.

پس حق تعالی بر او مطلع گردد که گاهی در رکوع است و گاهی در سجود. به درستی که بنده هرگاه سجده کند و سجده را طول دهد شیطان فریاد می کند که: واویلاه! فرزندان آدم اطاعت خدا نمودند و من عصیان او کردم؛ و ایشان سجده کردند و من از سجده ابا کردم.

و احادیث بسیار دلالت می کند بر این که عبادات واجبه را مانند نماز واجب و زکات واجب و غیر آن علانیه کردن بهتر است که آدمی متهم به ترک واجبات نشود و موجب رغبت دیگران گردد. و ایضا ریا در آن بسیار نمی‌باشد چون حق لازم واجب است، و در ادای حقوق لازمه چندان فخری و ریایی نمی باشد.

چنانچه به سند معتبراز حضرت صادق علیه السلام منقول است که: هرچه را خدا فرض و واجب گردانیده، علانیه کردنش بهتر است از پنهان کردن؛ و هرچه سنت باشد پنهان کردنش بهتر است از علانیه کردن. و اگر کسی زکات مالش را بر دوش بگیرد و علانیه قسمت نماید، هرآینه نیکو و جمیل خواهد بود.

و بر این مضمون احادیث بسیار است خصوصا نماز واجب به جماعت واقع ساختن و در مساجد و مجامع به جا آوردن فضیلت نامتناهی دارد. پس احادیثی که در باب اخفای عبادت واقع شده است مراد از آنها عبادتهای سنت است، یا مراد آن است که از باب سُمعه خود به مردم نشنواند و افتخار به آنها نکند.

و آنچه در این حدیث وارد شده است چون مشتمل بر اذان و اقامه است بر نماز سنت حمل نمی توان نمود. زیرا که در نماز سنت اذان و اقامه بدعت است. پس حمل می کنیم بر این که در صورتی که در چنین صحرایی تنها مانده باشد و با وجود تنهایی خدا را فراموش نکند و با آداب و شرایط متوجه عبادت شود، حق تعالی به سبب این که اذان و اقامه گفته تدارک او می فرماید و ملائکه را برای او می فرستد که به او اقتدا کنند تا از ثواب جماعت نیز محروم نباشد. نه این که آدمی خود دانسته ترک جماعت کند و به صحرایی رود که کسی نباشد و خود را فضیلت جماعت محروم گرداند.

و بدان که نماز شب سنت و طریقه پیغمبران و دوستان خداست، و مشتمل برقضایل بی انتهاست، و هنگام راز گفتن با قاضی الحاجات است. و چون آدمی را در روز به سبب متوجه شدن به مشاغل دنیوی تشویق بسیار در خاطر به هم می رسد، در اعمال روز حضور قلب کمتر می باشد. و چون مردم نیز بر افعال این کس مطلع می گردند اخلاص در آن دشوار است. و چون آدمی در اول شب خوابید، چون برمی خیزد در آخر شب، نفس از خیالات و وساوس خالی است و حضور قلب آسانتر است و چون کسی چندان مطلع نیست عمل به اخلاص نزدیکتر است. چنانچه حق تعالی می فرماید که: ان ناشئه اللیل هی أشد وطئا و أقوم قیلا. که ترجمه اش آن است که: به درستی که نفسی که در شب به عبادت الهی قیام می نماید (یا: عبادتی که در شب حادث می شود، یا: ساعتها که در شب ناشی می شوند) ثبات قدم ورزیدن در آن دشوارتر است (چون ترک خواب نمودن و به عبادت برخاستن دشوار است، یا آن که موافقت دل با زبان در آن بیشتر است و دل خبر دارد از آنچه بر زبان جاری می گردد) و سخنش درست تر است (یعنی دعوای اخلاص در بندگی خدا که می نماید صادقتر است).

چنانچه از حضرت صادق علیه السلام در تفسیر این آیه وارد شده که: مراد آن است که آدمی برخیزد از رختخواب خود، و غرضش رضای خدا باشد و غیر او منظورش نباشد با آن که حق تعالی را در آن تاریکی شب نورها و فیضها و رحمتها هست که لذت آنها را متعبدان می یابند.

و به اسانید بسیار از نبی و ائمه اطهار صلوات الله علیه منقول است که: 

شرف مؤمن برخاستن اوست به نماز شب، و عزت مؤمن بازداشتن شر خود است از مردم.

و از حضرت صادق علیه السلام مروی است که: بر شما باد به نماز شب. به درستی که آن سنت پیغمبر شماست، و داب صالحان پیش از شماست، و دفع کننده دردهاست از بدنهای شما.

و فرمود که: نماز شب رو را سفید می کند و خوشبو و خوشخو می کرداند و سبب مزید روزی می گردد.

و در حدیث دیگر فرمود که: مال و فرزندان زینت زندگانی دنیاست و هشت رکعت نماز که بنده در آخر شب می گزارد زینت آخرت است.

و به سند معتبر منقول است که: شخصی به خدمت حضرت صادق علیه السلام آمد و شکایت از احتیاج و بیچیزی کرد و افراط کرد در شکایت تا آن که نزدیک بود که از گرسنگی شکایت کند. حضرت فرمودند که: آیا نماز شب می گزاری؟ گفت: بلی. حضرت به اصحاب التفات نمودند و فرمودند که: دروغ می گوید کسی که دعوی می کند که نماز شب می کنم و در روز گرسنه است. حق تعالی نماز شب را ضامن قوت روز گردانیده است.

و حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه فرمود که: نماز شب موجب صحت بدن است، و سبب خشنودی پروردگار می شود، و تمسک به اخلاق پیغمبران است، و متعرض شدن رحمت الهی است.

و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: گاه هست که بنده برمی خیزد در شب، و خواب بر او غالب می شود و او را به جانب راست و چپ میل می دهد و ذَقَنش به سینه اش می چسبد. پس حق تعالی امر می فرماید که درهای آسمان را می گشایند و به ملائکه می فرماید که: نظر کنید به سوی بنده من که چه زحمث به خود می رساند در تقرب جستن به من در چیزی که بر او واجب نگردانیده ام. و از من امید یکی از سه چیز دارد که: یا گناهش رابیامرزم، یا توبه اش را تازه گردانم، یا روزیش را زیاد کنم. ای ملائکه! شما را گواه می گیرم که هر سه را به او کرامت کردم.

و در حدیث دیگر فرمود که: نماز شب رو را نیکو می کند، و خلق را نیکو می کند، و آدمی را خوشبو می کند، و روزی را زیاده می کند، و باعث ادای قرض می شود، و غمها را زایل می گرداند، و چشم را جلا می دهد.

و در حدیث دیگر فرمود که: خانه هایی که در آن خانه ها نماز شب می کنند و تلائت قرآن در نماز شب می کنند، اهل آسمان را روشنی می دهد چنانچه ستاره های آسمان اهل زمین را روشنی می دهند.

و به روایت دیگر فرمود در تفسیر آن آیه که حق تعالی می فرماید که: حسنات و نیکیها، بدیها و گناهان را برطرف می کنند که: مراد این است که نماز شب که مؤمن می کند گناهان روزش را برطرف می کند.

و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: هرکه را خدا نماز شب روزی فرماید از مردان یا زنان، و برخیزد خالص از برای خدا و وضوی کامل بسازد و از برای خدا نماز کند با نیت صادق و دل سالم از بدیها و بدن با خشوع و چشم گریان، حق تعالی در عقب او نُه صف از ملائکه مقرر فرماید که عدد آنچه در هر صفی از ملائکه باشند بغیر خدا احصا نتواند نمود. و یک طرف هر صفی در مشرق  باشد و طرق دیگر در مغرب. پس چون فارغ شود، به عدد آن ملائکه از برای او درجات بنویسد.

و به سند دیگر از آن حضرت صلی الله علیه و آله منقول است که: چون بنده در میان شب تاریک با سید و خداوند خود خلوت کند و با او مناجات کند و راز بگوید، حق تعالی نوری در دل او ثابت گرداند. و هرگاه که گوید: یارب! یارب! خداوند جلیل بزرگوار او را ندا فرماید که: لبیک ای بنده من! از من سؤال کن تا عطا کنم، و بر من توکل کن تا امورت را کفایت نمایم. پس به ملائکه می فرماید که: ای ملائکه نظر کنید به سوی بنده من که به خلوت و تنها به درگاه من آمده در میان شب تاریک در هنگامی که بَطالون از من غافل اند و غافلان در خواب اند. گواه باشید که گناه او را آمرزیدم.

و در حدیث دیگر فرمود که: جبرئیل پیوسته مرا به نماز شب وصیت می فرمود تا آن که گمان کردم که نیکان امت من خواب نخواهند کرد که مبادا نماز شب از ایشان فوت شود.

و فرمود که: یا علی سه چیز است که موجب فرح و شادی مؤمنان است در دنیا: ملاقات کردن برادران مؤمن، و افطار نمودن از روزه، و تَهَجد کردن در آخر شب.

و فرمود که: حق تعالی ابراهیم را خلیل خود گردانید برای این که طعام بسیار به مردم می خورانید و در شب نماز می کرد در هنگامی که مردم در خواب بودند.

و به سند صحیح از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که: هر که ایمان به خدا و روز قیامت دارد باید که شب او به سر نیاید مگر با نماز وتر.

و منقول است که: شخصی به خدمت حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه عرض نمود که: یا امیر المؤمنین من محروم شده ام از نماز شب. فرمود که: تو مردی که گناهان تو را در بند کرده است.

و حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود که: دو رکعت نماز که در میان شب بکنم محبوبتر است نزد من از دنیا و آنچه در دنیاست.

و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: مادر سلیمان به آن حضرت گفت که: زینهار که در شب خواب بسیار مکن که بسیاری خواب در شب آدمی‌را در قیامت فقیر می‌گرداند.

و به سند معتبر منقول است که: شخصی به خدمت حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه آمد و از فضیلت نماز کردن در شب و قرآن خواندن در آن سؤال نمود. حضرت فرمود که: بشارت با تو را؛ هر که ده یک شب را از برای خدا نماز کند از روی اخلاص، و غرضش محض رضای الهی باشد، حق تعالی به ملائکه فرماید که: برای این بنده بنویسید به عدد آنچه از آب رود نیل می روید از دانه و برگ، و به عدد هر درختی و بُنی و شاخی و مَرغی که بر روی زمین می روید.

و کسی که نه یک شب را نماز کند حق تعالی ده دعای او را مستجاب گرداند و در قیامت نامه اش را به دست راستش دهد.

و کسی که هشت یک شب را نماز کند خداوند عالمیان ثواب شهیدی که در جنگ ثابت مانده باشد و با نیت راست و درست جهاد کرده باشد تا شهید شده باشد به او کرامت فرماید و او را در اهل بیت و یارانش در فیامت شفاعت کرامت فرماید.

و هر که هفت یک شب را نماز کند، چون از فبرش مبعوث شود، رویش مانند ماه شب چهارده باشد و از صراط بگذرد با ایمنان.

و هر که شش یک شب را نماز کند حق تعالی او را از توبه کاران بنویسد و گناهان گذشته او را بیامرزد.

و هر که پنج یک شبی را نماز کند حق تعالی او را در قُبه ابراهیم خلیل الرحمن در بهشت ساکن گرداند.

و هر که چهار یک شب را نماز کند، در قیامت داخل اول فایزان و رستگاران باشد تا از صراط بگذرد مانند باد تند، و داخل بهشت شود بی حساب.

و هر که سه یک شب را نماز کند هیچ ملکی نماند که آرزوی منزلت او نزد خدا ننماید. و در قیامت به او گویند که: از هر دری از درهای بهشت که می خواهی داخل شو.

و هر که در نصف یک شب نماز کند اگر هفتاد مرتبه روی زمین را پر از طلا کنند و به او دهند با ثواب آن برابری نکند، و این عمل نزد خدا بهتر باشد از آزاد کردن هفتاد بنده از فرزندان اسماعیل.

و هر که در دو ثلث یک شب نماز کند حق تعالی به او کرامت فرماید از ثواب و حسنه به عدد ریگ بیابان عالج که حسنه کمترش از کوه احد ده مرتبه سنگین تر باشد.

و هر که یک شب تمام را نماز کند که گاهی تلاوت قرآن نماید و گاهی در رکوع باشد و گاهی در سجود باشد و گاهی در ذکر خدا باشد، آن قدر از ثواب به او عطا فرمایند که کمترش آن باشد که به سبب آن از گناهان بیرون آید ماند روزی که از مادر متولد شده. و به عدد خلق خدا حسنات در نامه عملش بنویسند و مثل آن درجات از برای او بلند کنند.

و قبراو را حق تعالی منور گرداند، و گناه و حسد را از دل او بردارد، و او را از عذاب قبر پناه دهد، و برات بیزاری از آتش جهنم برای او بنویسد، و در قیامت با ایمنان از اهوال قیامت محشور شود. و حق تعالی به ملائکه فرماید که: ای ملائکه من! نظر نمایید به بنده من که یک شب را به عبادت احیا کرد برای طلب خشنودی من. او را در جنه الفردوس ساکن گردانید و در آن بهشت به او بدهید صدهزار شهر، و در هر شهری جمیع آنچه نفوس خواهش آن داشته باشد و دیده ها از آن لذت یابد و به خاطر کسی خطور نکرده باشد. برای او مقرر کنید سوای آنچه مناز برای او مهیا کرده ام از کرامتها و مزید الطلاف و قرب جناب مقدس خود.

و در این باب اخبار بسیار است.

و کیفیت نماز شب و دعاهای آن در کتابهای دعا و حدیث مذکور است؛ باید که به آنها رجوع نمایند. و والد فقیر علیه الرحمه و الرضوان رساله های کبیر و صغیر در این باب تألیف نموده اند؛ باید که آنها را تحصیل نمایند. و اگر در این کتاب متوجه کیفیات و احکام عبادات شویم بسیار به طول می کشد.

برگرفته از کتاب عین الحیات علامه مجلسی ره

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:42:00 ق.ظ ]




پیامبر اکرم (ص) :

هر کس یکبار بر من صلوات فرستند . خداوند به اندازه یک هزار صف از فرشتگان .

بر او درود می فرستند. به خاطر صلوات خداوند بر او هر خشک و تری بر او صلوات و

درود می فرستند.

اثارالصادقین . ج . 10 ص325

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1398-04-01] [ 11:07:00 ق.ظ ]




ازدواج با شرابخوار :

امام صادق (ع) :

هر کس دختر خویش را به شرابخوار تزویج کند . محققا رابطه خویشاوندی با دخترخود را بریده است.

فروع کافی ج5 . ص 347

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:48:00 ق.ظ ]




ابهت مردان خدا:

امام صادق (ع):

همه اشیا برای مومن کرنش می کنند. وهمه اشیا به او احترام می گذارند .

اگر برای خدااخلاص ورزد . خداوند همه جیز را از او هراسان سازد.

حتی حشرات و خزندگان و درندگان زمین و پرندگان آسمان و ماهیان دریا را ……

بحارالانوار ج 69 . ص. 285

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:37:00 ق.ظ ]




ابهت مردان خدا:

امام صادق (ع):

همه اشیا برای مومن کرنش می کنند. وهمه اشیا به او احترام می گذارند .

اگر برای خدااخلاص ورزد . خداوند همه جیز را از او هراسان سازد.

حتی حشرات و خزندگان و درندگان زمین و پرندگان آسمان و ماهیان دریا را ……

بحارالانوار ج 69 . ص. 285

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:37:00 ق.ظ ]




محرم ماه شهادت و پیروزی سوسنگرد

محرم ماه شهادت و پیروزی سوسنگرد:

پس از یأس دشمن از تسخیر اهواز، صدام سخت به فتح سوسنگرد دل‏بسته بود تا رویای قادسیه را تکمیل کند و برای دومین‏بار به آن شهر مظلوم حمله کرد و سه روز تانک‏های او شهر را در محاصره گرفتند و روز سوم تعدادی از آنان توانستند به داخل شهر راه یابند.

دکتر چمران که از محاصره تعدادی از یاران و رزمندگان شجاع خود در آن شهر سخت برآشفته بود، ‌با فشار و تلاش فراوان خود و آیت‏ الله خامنه‏ای، ارتش را آماده ساخت که برای اولین‏ بار دست به یک حمله خطرناک و حماسه‏‏آفرین نابرابر بزند و خود نیز نیروهای مردمی و سپاه پاسداران را در کنار ارتش سازماندهی کرد و با نظمی نو و شیوه‏ای جدید از جانب جادة اهواز- سوسنگرد به دشمن یورش بردند.

شهیدچمران پیشاپیش یارانش، به شوق کمک و دیدار برادران محاصره شده در سوسنگرد، به سوی این شهر می‏ شتافت که در محاصرة تانک‏های دشمن قرار گرفت. او سایر رزمندگان را به سوی دیگری فرستاد تا نجات یابند و خود را به حلقة‌ محاصرة دشمن انداخت؛ چون آنجا خطر بیشتر بود و او همیشه به دامان خطر فرو می‏ رفت.

در این هنگام بود که نبرد سختی درگرفت؛ نیروهای کماندوی دشمن از پشت تانک‏ها به او حمله کردند و او همچون شیری در میدان، در مصاف با دشمن متجاوز از نقطه‏ای به نقطه‏ای دیگر و از سنگری به سنگری دیگر می‏رفت. کماندوهای دشمن او را زیر رگبار گلولة خود گرفته بودند، تانک‏ها به سوی او تیراندازی می‏ کردند و او شجاعانه بدون هراس از انبوه دشمن و آتش شدید آنها سریع، چابک، برافروخته و شادان از شوق شهادت در رکاب حسین(ع) و در راه حسین(ع).

در روز قبل از تاسوعا، به آتش آنها پاسخ گفته و هر لحظه سنگر خود را تغییر می‏داد. در همین اثناء، هم‏رزم باوفایش به شهادت رسید و او یک‏تنه به نبرد حسین‏گونه خود ادامه می‏داد و به سوی دشمن حمله می‏برد. هرچه تنور جنگ گرم‏تر کی‏شد و آتش حمله بیشتر زبانه می‏کشید، چهرة ملکوتی او، این مرد راستین خدا و سرباز حسین(ع)، گلگون‏تر وشوق به شهادتش افزون‏تر می‏شد تا آنکه در حین «رقص چنین میانه میدان» از دو قسمت پای چپ زخمی شد. خون گرم او با خاک کربلای خوزستان درهم آمیخت و نقشی زیبا از شجاعت و عشق به شهادت و تلاش خالصانه در راه خدا آفرید و هنوز هم گرمی قطرات خون او گرمی‏بخش رزمندگان باوفای اسلام و سرخی خونش الهام‏بخش پیروزی نهایی و بزرگ آنان است.

با پای زخمی بر یک کامیون عراقی حمله برد. سربازان صدام از یورش این شیر میدان گریخته و او به کمک جوان چابک دیگری که خود را به مهلکه رسانده بود، به داخل کامیون نشست و با لبانی متبسم، دیگران را نوید پیروزی می‏داد.

خبر زخمی شدن سردار پرافتخار اسلام، در نزدیکی دروازة سوسنگرد، شور و هیجانی آمیخته با خشم و اراده و شجاعت در یاران او و سایر رزمندگان افکند که بی‏محابا به پیش تاختند و شهر قهرمان و مظلوم سوسنگرد و جان چند صد تن رزمندة مؤمن را از چنگال صدامیان نجات بخشیدند.

دکتر چمران با همان کامیونی که خود را به بیمارستانی در اهواز رسانید و بستری شد، اما بیش از یک شب در بیمارستان نماند و بعد از آن به مقر ستاد جنگ‏های نامنظم و دوباره با پای زخمی و دردمند به ارشاد یاران وفادار خود پرداخت. جالب اینجا بود که در همان شبی که در بیمارستان بستری بود، جلسة مشورتی فرماندهان نظامی (تیمسار شهیدفلاحی، فرماندة لشگر 92، شهید کلاهدوز، مسئولین سپاه و سرهنگ محمد سلیمی که رئیس ستاد او بود)، استاندار خوزستان و نمایندة امام در سپاه پاسداران (شهیدمحلاتی) در کنار تخت او در بیمارستان تشکیل شد و درهمان حال و همان شب، پیشنهاد حمله به ارتفاعات الله‏کبر را مطرح کرد.

آغاز حرکت مجدد:

به رغم اصرار و پیشنهاد مسئولین و دوستانش، حاضر به ترک اهواز و ستاد جنگ‏های نامنظم و حرکت به تهران برای معالجه نشد و تمام مدت را در همان ستاد گذراند، در حالی که در کنار بسترش و در مقابلش نقشه‏ های نظامی منطقه، مقدار پیشروی دشمن و حرکت نیروهای خودی نصب شده بود و او که قدرت و یارای به جبهه رفتن نداشت، دائماً به آنها می‏نگریست و مرتب طرح‏های جالب و پیشنهادات سازنده در زمینه‏ های مختلف نظامی، مهندسی و حتی فرهنگی ارائه می‏داد. کم‏کم زخم‏های پای او التیام می‏یافت و او دیگر نمی‏توانست سکون را تحمل کند و با چوب زیربغل به پا خاست و بازهم آمادة رفتن به جبهه شد.

به دنبال نبرد بیست و هشتم صفر (پانزدهم دی‏ماه 59) که منجر به شکست قسمتی از نیروهای ماشد و فاجعة هویزه به بار آمد، دیگر تاب نشستن نیاورد، تعدادی از رزمندگان شجاع و جان بر کف را از جبهه فرسیه انتخاب کرد و با چند هلیکوپتر که خود فرماندهی آنها را بر عهده داشت، با همان چوب زیربغل دست به عملی بی‏سابقه و انتحاری زد. او در حالی که از درد جنگ به خود می ‏پیچید و از ناراحتی می‏خروشید، آمادة حمله به نیروهای پشت جبهه و تدارکاتی دشمن در جاده جفیر به طلایه شد که به خاطر آتش شدید دشمن، هلیکوپترها نتوانستند از سد آتش آنها از منطقه هویزه بگذرند و حملة هوایی دشمن هلیکوپترها را مجبور به بازگشت ساخت که وی از این بازگشت سخت ناراحت و عصبانی بود.

دیدار امام امت:

بالاخره در اسفند ماه 59 چوب زیربغل را نیز کنار گذاشت و با کمی ناراحتی راه می‏رفت و همراه با هم‏رزمانش از یکایک جبهه‏های نبرد در اهواز دیدن کرد.

پس از زخمی شدن، ‌اولین‏بار، برای دیدار با امام امت و عرض گزارش عازم تهران شد. به حضور امام رسید و حوادثی را که اتفاق افتاده بود و شرح مختصر عملیات و پیشنهادات خود را ارائه داد. امام امت(ره) پدرانه و با ملاطفت خاصی به سخنانش گوش می‏داد، او و همة رزمندگان را دعا می‏کرد و رهنمودهای لازم را ارائه می‏داد.

دکتر چمران از سکون و عدم تحرکی که در جبهه‏ها وجود داشت دائماً رنج می‏برد و تلاش می‏کرد که با ارائه پیشنهادات و برنامه‏های ابتکاری حرکتی بوجود آورد و اغلب این حرکت‏ها را توسط رزمندگان شجاع و جان‏برکف ستاد نیز عملی می‏ساخت. او اصرار داشت که هرچه زودتر به تپه‏های الله‏اکبر و سپس به بستان حمله شود و خود را به تنگ چزابه که نزدیکی مرز است، رسانده تا ارتباط شمالی و جنوبی نیروهای عراقی و مرز پیوسته آنان قطع شود. بالاخره در سی‏ویکم اردیبهشت ماه سال شصت، با یک حملة‌ هماهنگ و برق‏آسا، ارتفاعات الله‏اکبر فتح شد که پس از پیروزی سوسنگرد بزرگترین پیروزی تا آن زمان بود.

شهید چمران به همراه رزمندگان شجاع اسلام در زمرة اولین کسانی بود که پای به ارتفاعات الله‏اکبر گذاشت؛ درحالی که دشمن زبون هنوز در نقاطی مقاومت می‏کرد. او و فرماندة شجاعش ایرج رستمی، دو روز بعد، با تعدادی از جان برکفان و یاران خود توانستند با فداکاری و قدرت تمام تپه‏های شحیطیه (شاهسوند) را به تصرف درآوردند، درحالی که دیگران در هاله‏ای از ناباوری به این اقدام جسورانه می‏ نگریستند.

پس از پیروزی ارتفاعات الله‏اکبر، اصرار داشت نیروهای ما هرچه زودتر، قبل از اینکه دشمن بتواند استحکاماتی برای خود ایجاد کند، به سوی بستان سرازیر شوند که این کار عملی نشد و شهیدچمران خود طرح تسخیر دهلاویه را با ایثار و گذشت و فداکاری جان بر کف ستاد جنگ‏های نامنظم و به فرماندهی ایرج رستمی عملی ساخت.

فتح دهلاویه، در نوع خود عملی جسورانه و خطرناک و غرورآفرین بود. نیروهای مؤمن ستاد پلی بر روی رودخانة کرخه زدند، پلی ابتکاری و چریکی که خود ساخته بودند. از رودخانه عبور کردند و به قلب دشمن تاختند و دهلاویه را به یاری خدای برگ فتح کردند. این اولین پیروزی پس از عزل بنی‏صدر از فرماندهی کل قوا بود که به عنوان طلیعة پیروزی‏های دیگر به حساب آمد.

در سی‏ام خردادماه سال شصت، یعنی یک‏ماه پس از پیروزی ارتفاعات الله‏اکبر، در جلسة فوق‏العاده شورایعالی دفاع در اهواز با حضور مرحوم آیت‏الله اشراقی شرکت و از عدم تحرک وسکون نیروها انتقاد کرد و پیشنهادات نظامی خود، از جمله حمله به بستان را ارائه داد.

این آخرین جلسة شورایعالی دفاع بود که شهیدچمران در آن شرکت داشت و فردای آن روز، روز غم‏انگیز و بسیار سخت و هولناکی بود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:22:00 ق.ظ ]




زندگی نامه شهید چمران

زندگینامه: مصطفی چمران (۱۳۱۱- ۱۳۶۰)
مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ در تهران، خیابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولک متولد شد.


وی تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، آغاز کرد و در دارالفنون و دبیرستان البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته الکترومکانیک فارغ‏التحصیل شد و یک‏سال به تدریس در دانشکده فنی پرداخت.

 

او از 15سالگی در درس تفسیر قرآن مرحوم آیت‏الله طالقانی، در مسجد هدایت، و درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری و بعضی از اساتید دیگر شرکت می‏‌کرد و از اولین اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود.

چمران، آنگونه که من می‌شناختم
او در مبارزات سیاسی دوران دکتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت‏نفت شرکت داشت و بعد از کودتای 28 مرداد و سقوط حکومت دکتر مصدق،‌ به نهضت‌مقاومت‌ملی ایران پیوست.

او که در همه دوران تحصیل شاگرد اول بود، در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریکا اعزام شد و پس از تحقیقات‏ علمی در جمع معروف‏ترین دانشمندان جهان در دانشگاه کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه آمریکا –برکلی- با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید.

در دوران اقامتش در آمریکا، با همکاری بعضی از دوستانش، برای اولین‏ بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه‏ریزی کرد و از مؤسسین انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا و از فعالین انجمن دانشجویان ایرانی در آمریکا به شمار می‏رفت که به دلیل این فعالیت‏ها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی دولت وقت (رژیم شاه) قطع می‏‌شود.

وی پس از قیام خونین 15 خرداد سال 1342 و سرکوب ظاهری مبارزات مردم مسلمان به رهبری امام‏ خمینی(ره) دست به اقدامی جسورانه و سرنوشت‏ ساز می‏ زند و همه پل‏ها را پشت‏سر خود خراب می ‏کند و به همراه بعضی از دوستان مؤمن و هم‏فکر، رهسپار مصر می‏شود و مدت دو سال، در زمان عبدالناصر،‌ سخت‏ترین دوره‏های چریکی و جنگ‏های پارتیزانی را می‏آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته می‏شود و فوراً مسئولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی به عهده او گذارده می‏ شود.

در لبنـان:

بعد از وفات عبدالناصر، ایجاد پایگاه چریکی مستقل، برای تعلیم مبارزان ایرانی، ضرورت پیدا می‏کند و لذا دکتر چمران رهسپار لبنان می‏شود تا چنین پایگاهی را تأسیس کند.

 

دکتر چمران در کنار شیعیان محروم جنوب لبنان.

او به کمک امام موسی‏صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان «امل» را براساس اصول و مبانی اسلامی پی‏ریزی نموده که در میان توطئه‏ها و دشمنی‏های چپ و راست، با تکیه بر ایمان به خدا و با اسلحة شهادت، خط راستین اسلام انقلابی را پیاده می‏کند و علی‏گونه در معرکه‏های مرگ و حیات به آغوش گرداب خطر فرو می‏رود و در طوفان‏های سهمناک سرنوشت، حسین‏وار به استقبال شهادت می‏ تازد و پرچم خونین تشیع را در برابر جبارترین ستم‏گران روزگار، صهیونیزم اشغال‏گر و هم‏دستان خونخوار آنها، راست‏گرایان «فالانژ»، به اهتزاز درمی‏آورد و از قلب بیروت سوخته و خراب تا قله‏ های بلند کوه‏های جبل‏عامل و در مرزهای فلسطین اشغال شده از خود قهرمانی‏ها به یادگار گذاشته؛ در قلب محرومین و مستضعفین شیعه جای گرفته و شرح این مبارزات افتخارآمیز با قلمی سرخ و به شهادت خون پاک شهدای لبنان، بر کف خیابان‏های داغ و بر دامنة کوه‏های مرزی اسرائیل برای ابد ثبت گردیده است.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران:

دکتر چمران با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، بعد از 23 سال هجرت، به وطن باز می‏گردد. همه تجربیات انقلابی و علمی خود را در خدمت انقلاب می‏گذارد؛ خاموش و آرام ولی فعالانه و قاطعانه به سازندگی می‏پردازد و همة تلاش خود را صرف تربیت اولین گروه‏های پاسداران انقلاب در سعدآباد می‏کند. سپس در شغل معاونت نخست‏وزیر در امور انقلاب شب و روز خود را به خطر می‏اندازد تا سریع‏تر و قاطعانه‏تر مسئله کردستان را فیصله دهد تا اینکه بالاخره در قضیة فراموش ناشدنی «پاوه» قدرت ایمان و ارادة آهینن و شجاعت و فداکاری او بر همگان ثابت می‏گردد.

در کردستـان:

در آن شب مخوف پاوه، همة امیدها قطع شده بود و فقط چند پاسدار مجروح، خسته و دل‏شکسته در میان هزاران دشمن مسلح به محاصره افتاده بودند. اکثریت پاسداران قتل‏ عام شده بودند و همة شهر و تمام پستی و بلندی‏ها به دست دشمن افتاده بود و موج نیروهای خونخوار دشمن لحظه به ‏لحظه نزدیک‏تر می ‏شد.

باران گلوله می‏بارید و می‏رفت تا آخرین نقطه مقاومت نیز در خون پاسداران غرق گردد. ولی دکتر چمران با شهامت و شجاعت و ایثارگری فراوان توانست این شب هولناک را با پیروزی به صبح امید متصل کند و جان پاسداران باقی‏مانده را نجات دهد و شهر مصیبت‏ زده را از سقوط حتمی برهاند.

 

آنگاه فرمان انقلابی امام‏ خمینی(ره) صادر شد. فرماندهی کل قوا را به دست گرفت و به ارتش فرمان داد تا در 24 ساعت خود را به پاوه برساند و فرماندهی منطقه نیز به عهدة دکتر چمران واگذار شد.

رزمندگان از جان گذشته انقلاب، اعم از سرباز و پاسدار به حرکت درآمدند و همة تجارب انقلابی، ایمان، فداکاری، شجاعت،‌قدرت رهبری و برنامه‏ریزی دکتر چمران در اختیار نیروهای انقلاب قرار گرفت و عالی‏ترین مظاهر انقلابی و شکوهمندترین قهرمانی‏ها به وقوع پیوست و در عرض 15 روز شهرها و راه‏ها و مواضع استراتژیک کردستان به تصرف نیروهای انقلاب اسلامی درآمد و کردستان از خطر حتمی نجات یافت و مردم مسلمان کرد با شادی و شعف به استقبال این پیروزی رفتند.

وزارت دفـاع:

دکتر چمران بعد از این پیروزی بی‏نظیر به تهران احضار شد و از طرف رهبر عالیقدر انقلاب، امام‏خمینی(ره)، به وزارت دفاع منصوب گردید.

در پست جدید، برای تغییر و تحول ارتش از یک نظام طاغوتی، به یک سلسله برنامه‏های وسیع بنیادی دست زد که پاک‏سازی ارتش و پیاده کردن برنامه‏ های اصلاحی از این قبیل است تا به یاری خدا و پشتیبانی ملت، ارتشی به وجود آید که پاسدار انقلاب و امنیت استقلال کشور باشد و رسالت مقدس اسلامی ما را به سرمنزل مقصود برساند.

مجلـس:

دکتر مصطفی چمران در اولین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد و تصمیم داشت در تدوین قوانین و نظام جدید انقلابی، بخصوص در ارتش،‌ حداکثر سعی و تلاش خود را بکند تا ساختار گذشتة ‌ارتش به نظامی انقلابی و شایسته ارتش اسلامی تبدیل شود. در یکی از نیایش‏های خود بعد از انتخاب نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، اینسان خدا را شکر می‏گوید: «خدایا، مردم آنقدر به من محبت کرده‏اند و آنچنان مرا از باران لطف و محبت خود سرشار کرده‏اند که به راستی خجلم و آنقدر خود را کوچک می‏بینم که نمی‏توانم از عهده آن به درآیم. خدایا، تو به من فرصت ده، توانایی ده تا بتوانم از عهده برآیم و شایستة این همه مهر و محبت باشم.»

وی سپس به نمایندگی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در شورایعالی دفاع منصوب شد و مأموریت یافت تا بطور مرتب گزارش کار ارتش را ارائه کند.

در خوزستـان:

گروهی از رزمندگان داوطلب، به گِرد او جمع شدند و او با تربیت و سازماندهی آنان، ستاد جنگ‏های نامنظم را در اهواز تشکیل داد. این گروه کم‏کم قوت گرفت و منسجم شد و خدمات زیادی انجام داد. تنها کسانی که از نزدیک شاهد ماجراهای تلخ و شیرین،‌ پیروزی‏ها و شکست‏ها، شهامت‏ها و شهادت‏ها و ایثارگری‏های آنان بودند، به گوشه‏ای از این خدمات که دکترچمران شخصاً مایل به تبلیغ و بازگویی آنها نبود، آگاهی دارند.

ایجاد واحد مهندسی فعال برای ستاد جنگ‏های نامنظم یکی از این برنامه‏ها بود که به کمک آن، جاده‏های نظامی به سرعت در نقاط مختلف ساخته شد و با نصب پمپ‏های آب در کنار رود کارون و احداث یک کانال به طول حدود بیست کیلومتر و عرض یک متر در مدتی حدود یک‏ماه، آب کارون را به طرف تانک‏های دشمن روانه ساخت، به طوری که آنها مجبور شدند چند کیلومتر عقب‏نشینی کنند و سدی عظیم مقابل خود بسازند و با این عمل فکر تسخیر اهواز را برای همیشه از سر به دور دارند.

 

یکی از کارهای مهم و اساسی او از همان روزهای اول، ایجاد هماهنگی بین ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. بازده این حرکت و شیوة جنگ مردمی و هماهنگی کامل بین نیروهای موجود، تاکتیک تقریباً جدید جنگی بود؛ چیزی که ابرقدرت‏ها قبلاً فکر آن را نکرده بودند. متأسفانه این هماهنگی در خرمشهر بوجود نیامد و نیروهای مردمی تنها ماندند. او تصمیم داشت به خرمشهر نیز برود، ولی به علت عدم وجود فرماندهی مشخص در آنجا و خطر سقوط جدی اهواز، موفق نشد ولی چندین‏بار نیروهایی بین دویست تا یک‏هزار نفر را سازماندهی کرده و به خرمشهر فرستاد و آنان به کمک دیگر برادران مقاوم خود توانستند در جنگی نابرابر مقابل حملات پیاپی دشمن تا مدت‏ها مقاومت کنند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ق.ظ ]
1 2