احترام به حاملان قران از مصادیق بزرگداشت عظمت پروردگار |
... |
احترام به حاملان قرآن از مصادیق بزرگداشت عظمت پروردگار
هدف ما این است که این بحث ذکر عقل هم زودتر بگذرد و بعد إنشاءالله بتوانیم به مراحل بعدی خطورات به شرط حیات وارد شویم. لذا روایت دیگری بیان کنم و ادامه بحث در جلسه آینده باشد.
پیغمبر اکرم، محمّد مصطفی(صلّي اللّه عليه و آله و سلّم) فرمودند: «إن من تعظيم جلال اللّه، کرامة ذي الشيبة في الإسلام و حامل القرآن و الإمام العادل»، از بزرگداشت آن جلال و شکوه و عظمت پروردگار عالم، این است: احترام نهادن به ریشسفیدان؛ یعنی آن کسانی که در کبر سن هستند.
لذا ما در بزرگانمان دیدیم که وقتی رفیقشان حتّی یک سال از آنها بزرگتر بود، با وجود این که خودشان دریایی از علم و معرفت بودند، به او احترام میگذاشتند. آیتالله العظمی سیّد عبدالعلاء سبزواری، عارف باللهای در نجف اشرف بود. ایشان بعد از آیتالله العظمی خوئی حدود یک سال مرجع تقلید شدند و بعد از آن، غریق رحمت الهی شدند. آیتالله العظمی خوئی فرموده بودند: بعد از من، ایشان مرجع باشند و اگر ایشان نبودند، آیتالله سیستانی باشند. ایشان شاگرد ابوالعرفا، آیتالله العظمی ادیب هم بود. وقتی مرحوم آیتالله سادات گوشه از دنیا رفته بودند، در مراسم ختم ایشان ما در وسط مسجد نشسته بودیم، دیدیم یک لحظه شلوغ شد، بعد دیدیم سیّد عظیمالشّأنی آمدند که بقیّه دارند ایشان را از زمین بلند میکنند. بعد متوجّه شدیم که ایشان، آیتالله العظمی سیّد عبدالعلاء سبزواری، بودند که اوّل خواسته بودند دست آیتالله العظمی ادیب را ببوسند، بعد که آقا اجازه نداده بودند، بر پای ایشان افتاده بودند.
آیتالله العظمی خوئی که ظاهراً بستگی به آیتالله سادات گوشه داشتند، آیتالله سیّد عبدالعلاء را به عنوان نماینده خودشان به ختم ایشان فرستاده بودند و فرموده بودند: من مخصوص شما را به آنجا میفرستم که آیتالله العظمی ادیب هم هستند، از طرف من، دست ایشان را ببوس، اگر نگذاشتند پایشان را ببوس.
خود آیتالله سیّد عبدالعلاء هم که در محضر آیتالله العظمی ادیب شاگردی کرده بودند و آقا مطالبی در مورد ایشان فرموده بودند که چه حالاتی داشتند. آقا فرمودند: یک موقعی ما خواسته بودیم و پروردگار عالم چیزهایی به او داشتند، مثلاً چشمش میدید و رفت و آمد ملائکه را متوجّه میشد و …، امّا بعد از مدّتی از او گرفتند. وقتی به او نگاه کردم، دیدم هیچ تغییری نکرده است. یک مرتبه در نجف اشرف به او گفتم: آسیّد عبدالعلاء حالت هیچ تغییری نکرده؟ فرمود: آقا! شما که بهتر میدانید، من همه چیز را لطف خدا میدانم. آقا فرمودند: وقتی بعد از نه ماه، دو مرتبه هم به او دادند، یک بار هم نگفت که چرا دادند، چرا گرفتند و … .
مردان خدا فقط بندگی خدا را میخواهند و جز این، هیچ نمیخواهند. چون اینها را برخی مواقع حجاب میدانند «العلم هو الحجاب الاکبر». مثلاً میگویند: نکند شکلات و نقل و نبات راه باشد و ما را مشغول به خودش کند.
لذا به ما بیان کردند: حتّی به پیرمرد تعظیم و تکریم کن. به کسی که یک سال و یک روز هم از تو بزرگتر است، احترام بگذار و دیگر، «حامل القرآن» است. چون اینها به حقیقت همان تعظیم جلال الله است. سومین مردم هم آن پیشوای دادگر است. اگر چنین کسی هست، باید او را تعظیم و تجلیل کنیم.خدا گواه است امروز شاهد وجود آن پیشوای دادگر و امام عادلی که بیان میشود، هستیم. نائب امام زمان
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1398-04-02] [ 11:06:00 ق.ظ ]
|