نرجس
 
   



سه عمل شیطان که بعد از انجام آن‌ها، دیگر کاری به کار انسان ندارد!

وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(ع) - که سه روز دیگر شهادتشان است - فرمودند: «قَالَ‌ إِبْلِیسُ‌ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ لِجُنُودِهِ إِذَا اسْتَمْکَنْتُ مِنِ ابْنِ آدَمَ فِی ثَلَاثٍ‌ لَمْ أُبَالِ مَا عَمِلَ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَقْبُولٍ مِنْهُ». ابلیس لعنت الله می‌گوید: من سه کار انجام می‌دهم که اگر او بعد از آن، اعمال زیادی هم انجام دهد، تا دلش می‌خواهد نماز بخواند و عبادت کند، بلند شود نماز شب بخواند، مسجد و هیئت برود و …، دیگر برای من مهم نیست. چون می‌دانم که اعمالش، مقبول نیست.
حال، آن سه عمل چیست؟
۱.  «إِذَا اسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ»، او را به کثرت عمل گرفتار می‌کنم.
۲.  «وَ نَسِیَ ذَنْبَهُ»، کاری می‌کنم که گناهش را فراموش کند.
۳.  «وَ دَخَلَهُ الْعُجْبُ»، او را داخل در عُجب می‌کنم.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1398-04-30] [ 11:38:00 ق.ظ ]




کوچک شمردن گناه، از نیرنگ‌های شیطان است
اغوای شیطان چگونه است؟ یکی، همین است که طرق بندگی را با خود عبادت می‌بندد. البته قبلاً بیان کردیم که گاهی گناه را جلوه می‌دهد، یا حتّی در همان گناه، کاری می‌کند که گناه را کوچک بشماریم؛ چون معمولاً بعد از گناه نسبت به آن، عذاب وجدان می‌گیریم، امّا این، یک نوع نیرنگ از جانب ابلیس است که گناه را برای انسان کوچک جلوه می‌دهد.

روایتی در همین زمینه از وجود مقدّس امام موسی‌بن‌جعفر(ع) بیان شده که حضرت فرمودند: «إِنَّ صِغَارَ الذُّنُوبِ‌ وَ مُحَقَّرَاتِهَا مِنْ مَکَایِدِ إِبْلِیسَ»، محقّقاً این‌گونه است که کوچک و حقیر شمردن گناهان از نیرنگ‌های ابلیس است. یعنی ابلیس، انسان را فریب می‌دهد و انسان هم می‌گوید: گناهان من، گناهان کوچکی است، دیگران گناهانی می‌کنند که بسیار بزرگ است، بعد هم که پروردگار عالم، ارحم الرّاحمین است.
حضرت در ادامه می‌فرمایند: «یُحَقِّرُهَا لَکُمْ وَ یُصَغِّرُهَا فِی أَعْیُنِکُمْ»، این شیطان ملعون گناهان را برای شما حقیر جلوه می‌دهد و در مقابل چشمانتان کوچک می‌کند و می‌گوید: این‌ها، گناه است، دیگران گناهانی می‌کنند که خیلی بزرگ‌ است، حالا من یک چشمک زدم، یا طرف را به سخره گرفتم یا ادای لهجه‌ی کسی را درآوردم، یا با ایما و اشاره کسی را به تمسخر گرفتم، زخم زبان زدم و …، این‌ها که چیزی نیست. ببینید دیگران چه گناهانی می‌کنند! نعوذبالله شبه برهنه بیرون می‌آیند، من که کاری نکردم، شوخی کردم. لذا شیطان به این عنوان می‌آید که انسان زخم زبان می‌زند، می‌گوید: شوخی بود. دل کسی را می‌شکند، می‌گوید: شوخی بود. نگاه بد می‌کند، می‌گوید: حالا این که گناهی ندارد و …

حضرت می‌فرمایند: «فَتَجْتَمِعُ وَ تَکْثُرُ فَتُحِیطُ بِکُمْ»، شیطان چنان این‌ها را در مقابل شما کوچک جلوه می‌دهد تا این که رفته رفته این گناهان روی هم انباشته و زیاد می‌شود و در نهایت در آن گناه غرق می‌شوی و به هلاکت می‌رسی.
اولیاء خدا فرمودند که خود این کوچک شمردن گناه از گناهان کبیره است، البته روایت آن را هم داریم و قبلاً بیان کردم. یعنی اگر کسی بگوید که گناه من در مقابل گناهان دیگر، گناه نیست، مرتکب گناه کبیره شده است. حالا می‌بینی که خشم، غضب، تکبّر، حسادت و … هم دارد، امّا می‌گوید: گناهان من خیلی کوچک است! لذا گاهی خیلی هم از خودراضی می‌شود.
این، در حالی است که اولیاء خدا با خودشان درگیر می‌شدند و به خودشان خطاب می‌کردند: بیخود می‌کنی، حالا یک چیزی می‌گویند تو چرا باور می‌کنی و …

یکی از اولیاء خدا بیش از سی سال پیش به بنده می‌فرمودند: یک موقعی به انسان می‌رسند، می‌گویند: تو مستجاب الدّعوه و چنین و چنانی، خوب است که در آن موقع انسان به خودش بگوید: غلط کردی که تو هم چنین تصوّری می‌کنی، تو بیخود کردی و … لذا گاهی باید انسان به خودش این‌گونه خطاب کند تا باورش نشود که کسی است. حالا انسان گناه کند، بعد بگوید: گناه من که گناهی نیست! یکی از مطالبی که شیطان فریب می‌دهد، همین است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:31:00 ق.ظ ]




غیرت‌ورزی امام علی(ع) نسبت به دخترش زینب(س)

در سنت و سیره آن حضرت نیز غیرت‌ورزی به نمایش گذاشته شده است. یحیی مازنی می‌گوید: من مدّت زیادی همسایه حضرت علی (ع) بودم و (منزل ما) نزدیک خانه‌ای بود که حضرت زینب در آن ساکن بود. به خدا قسم در این مدت نه من زینب را (بیرون) دیدم و نه صدایش را (از داخل خانه) شنیدم. او هر وقت می‌خواست به زیارت قبر شریف جدش رسول خدا (ص) مشرف شود شبانه از منزل خارج می‌شد در حالی که امام حسن(ع) در طرف راست او و امام حسین(ع) در طرف چپش و امیر المؤمنین(ع) در جلو او حرکت می‌کردند؛ و هنگامی که حضرت زینب به قبر شریف رسول خدا(ص) نزدیک می‌شد حضرت علی (ع) جلوتر می‌رفت و نور چراغی را که بالای سر پیامبر (ص) بود کمتر می‌کرد. یک مرتبه امام حسن (ع) علت این کار را از آن حضرت سؤال کرد، حضرت علی (ع) در جواب فرمود: می‌ترسم (‌کسی زیارت آمده باشد‌) و به خواهرت زینب نگاه کند.(زینب کبری (س)، علامه نقدی، ص 28)

علی بن ابراهیم در تفسیرش می‌گوید: وقتی حضرت موسی(ع) خواست با دختر شعیب به طرف منزل حضرت شعیب(ع) برود دختر حضرت شعیب در جلو حضرت موسی به راه افتاد. در اثر وزش باد،  لباس به بدن وی می‌چسبید و حجم بدن آشکار می‌شد. حضرت موسی به او گفت: تو در پشت سر من راه بیا و به وسیلـۀ سنگ راه را به من نشان بده، چون ما از قومی هستیم که به پشت سر زنان نگاه نمی‌کنیم. حضرت شعیب به دخترش گفت: چگونه دانستی که او امانتدار است؟ دختر در جواب پدرش گفت: او در میان راه از من خواست تا پشت سر او حرکت کنم و پیش رویش راه نروم. (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 273.)

ابن عباس می‌گوید: حضرت موسی ( ع) مرد غیرتمندی بود و به سبب همین با مردان در خانه‌اش رفت و آمد نمی‌کرد تا همسرش دیده نشود. (سفینه البحار باب ، غیر.)

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: زنی که خود را زینت و خوشبو نماید و از خانه‌اش خارج شود و شوهرش به این کار راضی باشد برای هر قدمی که این زن بر می‌دارد برای شوهرش خانه‌ای در جهنم بنا می‌شود. ( بحار الانوار، ج 103، ص 249؛ سفینه البحار ج 2 ص 586)

رسول خدا(ص) فرمودند: خداوند هفت نفر را لعنت کردند که یکی از آنها مردی است که نسبت به پوشش و عفت همسرش بی‌توجه است.(مستدرک الوسایل، ج، 14ص291)

امام رضا(ع) درباره علت حجاب فرمود: حرام شد نگاه به موهای زنان برای آنكه اگر موهای آنها در برابر مردان نامحرم آشكار شود باعث تحریك و جلب خواهد شد. (و این جلب شدن مردان به زنان) فساد و بی‌بند و باری را به دنبال دارد و سبب می‌شود كه (مردم) در كارهای حرام وارد بشوند. (علل الشرایع ج 2 ص 287 باب 364)   

رسول خدا(ص) فرمودند: هر زنی كه خود را معطّر سازد و از منزل خارج شود و از كنار گروهی بگذرد تا بوی او را دریابند وی زناكار است و هر چشمی كه این زن را ببیند زنا كار است. (سنن نسائی: ج 8 ص 153؛ كنزالاعمال: ج 16 ص 383 شماره 45010.)      همچنین رسول خدا (ص) فرمودند: هر زنی كه خود را برای غیر شوهرش خوشبو و آرایش كند، خداوند نماز او را قبول نمی‌كند، تا اینكه برای پاك ساختن خود از آن، غسل كند چنانكه خود را از جنابت، غسل می‌دهد. (‌كافی: ج 5، ص50 ) رسول خدا (ص) فرمودند : وقتی زنی برای غیر از شوهرش خود را خوشبو كند، مایۀ آتش  جهنم و باعث ننگ است. (نهج الفصاحه ص 36 كنز العمال: ج 16 ص 381 شمارۀ 45001.)

رسول خدا (ص) فرمود:  دو گروه اهل جهنم هستند از جمله زنان بد حجابی (كه در ضمن اینكه پوشیده‌اند برهنه و عریانند) آنان برای فتنه و فریب مردان، خود را آرایش و زینت می‌كنند و مانند كوهان شتر سبكسر، موهای خود را بیرون می‌گذارند. این زنان نه داخل بهشت خواهند شد و نه بوی بهشت به مشامشان خواهد رسید.(كنز الاعمال: ج 16 ص 383 شماره 45013، و نیز ج 16 ص 401)

حضرت علی(ع) فرمود: بر شما لازم است لباس ضخیم (در برابر نامحرم و بیرون از منزل) بپوشید. هركسی كه لباسش نازك است، دین او هم مثل لباسش ضعیف و نازك است. ( وسائل‌الشیعه : ج 3 ص 357)

البته باید توجه داشت که غیرت نیز همانند حمیت می‌تواند عقلانی و غیر عقلانی باشد. از همین رو حضرت على (ع) به فرزندش امام‌حسن(ع) فرموده است: إِيّاكَ وَالتَّغايُرَ فى غَيرِ مَوضِعِ غَيرَةٍ فَإِنَّ ذلِكَ يَدعُو الصَّحيحَةَ إِلَى السُّقمِ وَ البَريئَةَ إِلَى الرَيبِ؛ مواظب ‏باش در غير موضع غيرت و نابجا، غيرت بخرج ندهى؛ زيرا اين عمل افراد سالم را به سوى فساد و افراد پاكدامن را به جانب گناه متمايل خواهد ساخت. (‌بحارالانوار، ج 103، ص 252)

……………….

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ق.ظ ]




غیرت‌ورزی در آموزه‌های روایی

غیرت ورزی و غیرتمند بودن از صفات نیک الهی انسان است؛ زیرا خداوند خود غیور است و هرگز اجازه شرک نمی‌دهد و کسی را که به وی شرک ورزد و ناموس توحید را تهدید کند، مجازات می‌کند. انسان نیز باید نسبت به همه نوامیس حقیقی خویش این گونه غیور باشد. از نظر آموزه‌های اسلام، غیرت جزو امور ارزشی و مثبت است که باید هر کسی به آن آراسته شود. امام صادق(ع) می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى غَيُورٌ يُحِبُّ كُلَّ غَيُورٍ وَ لِغَيْرَتِهِ حَرَّم‏ الْفَوَاحِشَ ظَاهِرَهَا وَ بَاطِنَهَا؛ همانا خداوند تبارک و تعالی با غيرت است و مردان غيور را دوست دارد و از همين رو، زشتى‌ها را چه آشكار و چه پنهان حرام كرده است.(كافى، ج5، ص 535 و 536 ، ح1)از نظر پیامبر اعظم و  اکرم اسلام(ص) ایمان نشانه‌هایی دارد که یکی

از نشانه‌های ایمان غیرت‌ورزی است. آن حضرت‌(ص) می‌فرماید: اَلغَيرَةُ مِنَ الايمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛ غيرت از ايمان است و بى‌بند و بارى از نفاق.( نهج الفصاحه ص 587، ح 2045) ایشان همچنین فرموده است: كانَ إِبراهيمُ أَبى غَيورا و َأَنَا أَغيَرُ مِنهُ وَ أَرغَمَ اللّه  أَنفَ مَن لا يَغارُ مِنَ المُؤمِنينَ؛ پدرم ابراهیم (ع) مرد غیرتمندی بود، لکن من غیرتمندتر هستم؛ و خداوند بینی مسلمانی را که غیرت ندارد به خاک ذلّت می‌مالد.(مکارم الاخلاق: ص 239؛ وسائل الشیعه: ج 14، ص 76؛ بحار الانوار: ج 103، ص 249؛ کافی: ج 5، ص 536)

حضرت امام علی (ع) می‌فرماید: خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.  و نیز فرمود: کسی که غیرت ندارد قلبش واژگون و سیاه است.(وسائل: ج 14، ص 176؛ کافی: ج 5، ص 536.)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:22:00 ق.ظ ]




غیرت ورزی مصداقی از حمیت عقلانی

یکی از اصطلاحات در فرهنگ  اسلامی، واژه غیرت است. «غیرت» مصدر جعلی از غیر به معنای غیر زدایی از حریم حرمت‌ها و دفاع از مرزها و نوامیس است. غیور کسی است با حمیت عقلانی و تعصب منطقی نسبت به هر بیگانه‌ای حساسیت به خرج می‌دهد و اجازه نزدیکی و تعرض به غیر نمی‌دهد تا به حریم حرمت او نزدیک یا وارد شود.در آموزه‌های قرآن، همان طوری که به مومنان و مسلمانان اجازه داده نمی‌شود تا به حریم حرمت‌های شرعی نزدیک شوند، اجازه داده نمی‌شودتا به حریم نوامیس دیگران هم نزدیک شده و یا متعرض آن شوند. از همین رو چشم فروهشتن از نوامیس دیگران از جمله ناموس جنسی و زنان و دختران دیگران واجب دانسته شده است.

خداوند می‌فرماید:‌ ای رسول ما، مردان مؤمن را بگو تا چشمها بپوشند و اندامشان را  از كار زشت با زنان محفوظ دارند كه این بر پاكیزگی (جسم و جان) شما بهتر است؛ و البته خدا به هر چه كنید كاملاً آگاه است و به زنان با ایمان بگو: از برخی نگاه‌ها چشم پوشی كنند و دامن‌های خود را حفظ نمایند و جز آنچه (به طور طبیعی)ظاهراست، زینت‌های خود را آشكار نكنند و روسری خود را بر‌گریبان بیفكنند (تا علاوه بر سر، گردن و سینه آنان نیز پوشیده باشد) و زینت خود را ظاهر نكنند جز برای شوهر، یا پدر یا پدر شوهر، یا پسر، یا پسر شوهر (كه از همسر دیگر است) یا برادر، یا پسر برادر، یا پسر خواهر، یا زنان (‌هم كیش)، یا آنچه مالك شده‌اند (از كنیز و برده‌)، یا مردان خدمتكار كه تمایل جنسی ندارند، یا كودكانی كه (‌به سنّ تمییز نرسیده و) بر امور جنسی زنان آگاه نیستند . و پای  خود را به گونه‌ای به زمین نكوبند كه آنچه از زیور مخفی دارند آشكار شود.‌ ای مؤمنان! همگی به سوی خدا بازگردید و توبه كنید تا رستگار شوید. (نور، آیات 30 و 31)

از نظر قرآن همان گونه که انسان باید نسبت به حریم حرمت‌های دیگران محفوظ به حیا و عفت باشد و متعرض نوامیس دیگران نشود، هم چنین باید نسبت به نوامیس خویش نیز مراقبت داشته و به صیانت و دفاع از آن پرداخته و غیرت ورزد و اجازه ندهد بیگانه به حریم ناموسی او نزدیک یا وارد شود.

از نظر آموزه‌های قرآنی کسی که حمیت عقلانی نداشته و به صیانت و دفاع از حریم نوامیس خویش با غیرت‌ورزی اقدام نکند، روی بهشت را نخواهد دید. رسول خدا (ص) فرمود: سه گروه هرگز داخل بهشت نمی‌شوند: 1- کسی که نسبت به عفت ناموس خود بی‌تفاوت است. 2- زنی که خود را در لباس و حرکات و امور دیگر شبیه مرد سازد. 3- شرابخوار. (میزان الحکمه : ج 2، ص 102)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]






مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خلاصه هر وقت از شما پرسیدند چه کاری سخت است بگو هیچ کاری در عالم سخت‌تر از دروغ گفتن نیست، به حدّی که اگر کسی بخواهد این کار را به دیگری یاد بدهد، باید خیلی اوقات صرف کند. مثلاً اگر خدای نخواسته پدری بخواهد… .
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: صدق واقعیّت دارد و همین بس است. لذا آنها – امام حسین(ع) و اصحابش – صادق و راستگو و پاک، سر کار خود بودند. حال آنکه دروغ خلاف است. خدا وجود انسان را پاک و صاف آفریده است. ان‌شاءالله که همواره برای خدا قیام هم دارید، حرکت و شغل و نماز و کسبتان برای خداست، لذا همه اینها راحت می‌شود. بدن و مزاج، شما را دعا می‌کند و می‌گوید عجب راکب خوبی دارم که مرا هیچ اذیّت نمی‌کند. امیدوارم مزاج ما آنقدر شریف باشد که نامش را مرکب هم نگذاریم و بُراق بگذاریم، بُراق راه خدا. وقتی که جنس آن پاک و سلامت است دیگر نمی‌شود او را مرکب گفت. باید گفت این بُراقِ معراج من است. با او نماز می‌خوانم و روزه می‌گیرم، راه می‌برم، کار خیر می‌کنم. آیا می‌توانم او را مرکب بنامم؟ با من رفیق شده است. حضرت رسول(ص) فرمود شیطانِ من از همه اهل زمین بزرگتر بود. اَسلَمَ بِیَدی. شیطان‌های ما کوچک است. آن هم چقدر سخت است بخواهیم دروغ بگوییم.
خلاصه هر وقت از شما پرسیدند چه کاری سخت است بگو هیچ کاری در عالم سخت‌تر از دروغ گفتن نیست، به حدّی که اگر کسی بخواهد این کار را به دیگری یاد بدهد، باید خیلی اوقات صرف کند. مثلاً اگر خدای نخواسته پدری بخواهد به فرزندش دروغ گفتن یاد بدهد، باید خیلی وقت صرف کند و زحمت بکشد یا اینکه اجتماع دروغگو باشد و او درون آن برود و آن کار را عملاً و مفهوماً بیاموزد. پدر بارها به پسرش گفت دَمِ که می‌روی بگو پدرم نیست. پسر گفت آقا جانم منزل هستند فرمودند بگو نیست، صاف می‌گوید. چند بار این اتفاق افتاد تا این کار را به او یاد بدهند. اصلاً نمی‌داند دروغ چیست. فطرت‌های پاک، دروغ را نمی‌شناسند. آیا نمی‌بینی که اگر کسی دروغ بگوید چقدر به درد می‌آیی؟ جگرت در می‌آید و آسمان به لرزه در می‌آید و می‌ترسی. همه می‌گوییم: عجب! عجب! معلوم است که یک امر ناجوری است و یک فضله موش است که پیدا شده است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ق.ظ ]






کارهای خدا را امضا کن!
 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: کارهای خدا را امضا کن. اگر امضا نکنی غصه‌ها را خورده‌ای و همه از کیسه‌ات رفته است. اگر دانستیم خدا خیر ما را می خواهد غصّه نمی‌خوریم. کارهایی که او می‌کند همه برای ما خوب است. پس با اختیار خود آن را امضا کن.

مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: حضرت نوح(ع) بعد از این که با ده بیست نفر سوار کشتی شدند یکدفعه به یاد پسرش افتاد. خطاب آمد: «انهُ لَیسَ مِن أَهلِکَ» و از اهل تو نبود. بی‌خود به او چسبیده بودی. ان شاء الله این در مذهب شیعه پیشامد نمی‌کند. این آیه را بنده برای قوت قلب شما خواندم که صلواتی بفرستی، دستی به دست بمالی و بچه‌هایت را نگاه کنی ببینی خداوند اولاد خوب به شما داده است. اگر هم نداده از روی مصلحت بوده است.


این هم خوب است. کارهای خدا را امضا کن. اگر امضا نکنی غصه‌ها را خورده‌ای و همه از کیسه‌ات رفته است. اگر دانستیم خدا خیر ما را می خواهد غصّه نمی‌خوریم. کارهایی که او می‌کند همه برای ما خوب است. پس با اختیار خود آن را امضا کن. مشیّت خدا مشی خداست؛ آن را امضا کن. به یک حساب محمد و آل محمد(ص) مشیّتند.


اگر کارهای خدا را امضا کردی خیلی خیر می‌بارد. خوش اخلاقی به سوی شما روی می‌آورد، باطن شما هم با خدا آشتی کرده است. از این ساعت به بعد تمام زندگی‌ات را درست برو. هر کجا باز دیدی دارید تکان می‌خورید، صلواتی بفرست و مواظب باش که صفایت با خدا به هم نخورد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:29:00 ق.ظ ]




مرحوم دولابی: به چند کلاف نخ که یوسف نمی‌دهند!
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: یوسف را آوردند به شهر، اهل شهر آمدند یوسف را دیدند، حاضر بودند ثروت‌های زیادی بدهند و یوسف را بخرند، همه خریدار بودند، کسی فکر نمی‌کرد که پول و ثروت من کم است و یوسف را به من نمی‌دهند. آنکه مایه اندکی داشت هم…
مرحوم دولابی: به چند کلاف نخ که یوسف نمی‌دهند!
 مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: هیچکس در دنیا نیست که مغبون باشد، اگر باشد، یوسف بود در چاه، در وسط بیابان، بدون اینکه کسی بفهمد رهایش کردند، یک جمعی به آب نیاز داشته باشند و بیایند بر سر چاه خشک و از چاه صدای انسان بشنوند، دلو بیندازند و یوسف را بالا بکشند.


یوسف را آوردند به شهر، اهل شهر آمدند یوسف را دیدند، حاضر بودند ثروت‌های زیادی بدهند و یوسف را بخرند، همه خریدار بودند، کسی فکر نمی‌کرد که پول و ثروت من کم است و یوسف را به من نمی‌دهند. آنکه مایه اندکی داشت هم در کنار آنکه ثروت داشت آمده بود. حتّی پیرزنی چند کلاف نخ آورده بود تا یوسف را بخرد. به او گفتند: به چند کلاف نخ که یوسف را نمی‌دهند. گفت: در میان خریداران که هستم، اسم خریدارها را که می‌آوردند، اسم من هم گفته می‌شود. الان هم شما هرجا قصه‌ یوسف را می‌خوانید، نقل این مشتری هست.
این را کوچک نشمارید، چون از یاد نمی‌رود. نماز خواندن، روزه گرفتن، کار خوب انجام دادن خودت را هم کوچک نشمار. اگر کوچک بشمارید یک وقت می‌بینید چقدر خطا کرده‌اید.
خود حضرت یوسف هم می گوید یک مشتری با چند کلاف نخ آمده بود من را بخرد.


هر کس در دنیا کمی زاهد، متقّی و ساده باشد، خیلی بازار ندارد خریدارش با چند کلاف نخ می‌آید. یعنی انتظار نداشته باش اهل دنیا به تو سجده کنند، دستت را ببوسند، پایت را ببوسند. اگر هم دیدی دستت را می‌بوسند، پایت را می‌بوسند، غش نکن، پس بیفتی و بگویی ما این هستیم. ما آمدیم، چنین و چنان شد، تربیت کردیم، هدایت کردیم، تازه فرمان ما را کم می‌برند، باید بیشتر ببرند، خیلی جاها هست که من می‌توانم اینجور کنم ولی نمی‌کنم. انسان اینجور است. اما یوسف را ببین که چقدر فرق دارد. تازه این یوسف کنعان است. یوسف ما را ببین که چیست؟

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:27:00 ق.ظ ]