نرجس
 
   



.
در آموزه¬های دینی ایمان و دین¬داری یکی از عوامل بسیار مهم و اساسی در تحکیم خانواده است. اگر ما به قرآن کریم و روایات پیشوایان دین مراجعه کنیم به¬خوبی می¬فهمیم که ایمان نقش مهمی درتحکیم خانواده دارد. در همین زمینه قرآن شریف می¬فرماید: «و لا تنکحوا المشرکات حتی یؤمن و لامه مؤمنه خیر من مشرکه و لو اعجبتکم و لاتنکحوا المشرکین حتی یؤمن و لعبد مؤمن خیر من مشرک ولو اعجبکم اولئک یدعون الی النار والله یدعوا الی الجنه؛ با زنان مشرک تا زمانی که ایمان نیاورده¬اند ازدواج نکنید، اگر چه به دلیل مال یا جمال و مقام (موقعیت) شما را به شگفتی آورند و زنان خود را به ازدواج مردان مشرک و بت¬پرست تا ایمان نیاورده¬اند در نیاورید اگر چه (مال و زیبایی و موقعیت آنان) شما را به شگفتی آورد، زیرا آن¬ها شما را به¬سوی آتش دعوت می¬کنند و خداوند شما را به بهشت و آمرزش دعوت می¬نماید.» همچنین رسول خدا(ص) می¬فرماید: «هر کس با زنی برای مالش ازدواج کند خدا او را به همین امر واگذار می¬نماید و هر کس که برای جمالش ازدواج کند به چیزی می¬رسد که از آن کراهت دارد و هرکس که برای دین¬داری ازدواج کند خداوند هر سه را برای او جمع می¬کند.»
و نیز امام صادق(ع) می¬فرماید: «اگر مرد با زنی برای مالش یا جمالش ازدواج کند به همین امر واگذار می¬شود. ولی اگر برای دین¬دار بودن او ازدواج کند خدا مال و جمال را نیز نصبیش می¬گرداند.»
البته اسلام مخالف زیبایی و ثروت نیست. اگر زنی دارای دین و مال و یا دین و زیبایی باشد چه بهتر، اما اگر امر دایر باشد بین دین¬دار و زیبا یا دین¬دار و ثروتمند، دین¬دار مقدم است، زیرا زن دین¬دار مایه¬ی سعادت و خوش-بختی انسان است.
رسول خدا(ع) می¬فرماید: «از سعادت و خوش¬بختی مرد آن است که زن صالح و پاک¬دامن داشته باشد.»
از این آیه و روایت استنباط می¬شود که ایمان نقش مهمی در تحکیم خانواده دارد، چون مرد و زن یک عمر می-خواهند با هم زندگی کنند و تحت تأثیر عقائد و افکار و رفتار و اخلاق یک¬دیگر نیز قرار خواهند گرفت.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[یکشنبه 1394-07-12] [ 08:03:00 ق.ظ ]




1. آرامش روحی و روانی
اولین حکمت در تشکیل خانواده که قرآن کریم و روایات معصومان(ع) آن را با صراحت بیان کرده است، رسیدن به آرامش روحی و روانی است. در همین زمینه قرآن شریف می¬فرماید: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون؛ از نشانه¬های او این که همسران از جنس خودتان برای شما آفرید تا درکنار آنان آرامش یابید و در میان¬تان مودت و رحمت قرار داد در این نشانه¬هایی است برای گروهی که تفکر می¬کنند.»

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ق.ظ ]




از دیگر عوامل مؤثر در روابط خانواده، اقتصاد کلان در جامعه است. از آن جا که میزان درآمد خانواده و رفاه نسبی مردم، متأثر از اقتصاد عمومی است، همه¬ی شئون خانواده، تحت تأثیر این جریان خواهد بود. اقتصاد ضعیف، خانواده¬های فقیر در پی خواهد داشت و روابط در خانواده¬ی فقیر با خانواده¬ای بی¬نیاز متفاوت است.
در چنین خانواده¬هایی، تلاش پدر به تنهایی جواب¬گو نیست؛ مادر مجبور به کار در خارج از منزل است و گاه فرزندان نیز وارد بازار کار می¬شوند. این تلاش همگانی، اگر همراه با فرهنگ اشتغال جمعی نباشد و مادران و پدران، نسبت به تنظیم روابط عاطفی با یک¬دیگر و فرزندان توجه نداشته باشند و درصدد جبران برنیایند، در فرهنگ روابط اعضا مؤثر خواهد افتاد و در خانواده ایجاد فاصله و تنهایی خواهد کرد.
این نکته، از مسائل مهم مورد ابتلای مادران شاغل در سراسر جهان است؛ زیرا اشتغال مادران و جدایی آنان از کودکان در سنین مختلف، از عواملی است که در روان کودک و تعادل رفتاری وی مؤثر است. از دیدگاه بسیاری، سپردن کودکان به سازمان¬های خاص، آن هم در زمانی که کودک بیشترین نیاز را به مادر دارد، موجبات بروز نابه¬سامانی¬های روانی خاص را در بزرگ¬سالی فراهم می¬آورد.
در آموزه¬های دینی، بر رابطه¬ی فرزندان با خانواده¬های پیشین تأکید فراوان و مایه¬ی برکت دانسته شده است. احترام به والدین، سرپرستی و نگه¬داری بزرگ¬سالان و تأمین نیازهای آنان و همچنین وجوب نفقه¬ی پدر و مادر، مادربزرگ و پدربزرگ، از سفارشات اکید دین اسلام است. قرآن کریم در همین زمینه می¬فرماید: «و وصینا الانسان بوالدیه حسنا؛ ما به انسان سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند.»
و در آیه¬ی دیگر می¬فرماید: «و وصینا الانسان بوالدیه … ان اشکرلی و لوالدیک و الی المصیر؛ ما به انسان درباره¬ی پدر و مادرش سفارش کردیم … و [به او توصیه کردیم که] شکر برای من و برای پدر و مادرت به¬جا آور که بازگشت همه¬ی شما به¬سوی من است.»
و نیز در آیه¬ی دیگر می¬فرماید: «و اذا اخذنان میثاق بنی اسرائیل لا تعبدون الا الله و بالوالدین احسانا و ذی القربی …؛ به یاد آور زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بی¬نوایان نیکی کنید.»
از این آیات به¬خوبی فهمیده می¬شود که احترام به بزرگ¬ترها و به هر کس که به انسان خدمتی کرده، وظیفه است و از آداب و اخلاق خوب شمرده می¬شود، اما والدین جایگاه بالاتر از احترام را دارند؛ اطاعت آنان لازم است مگر در مورد شرک و معصیت خدا. «و ان جاهداک لتشرک بی ما لیس لک به علم فلا تطعهما؛6 اگر والدین بکوشند تا به من (خداوند) از روی جهل، شرک¬ورزی، از امر آن¬ها اطاعت مکن.»

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 07:59:00 ق.ظ ]




این عوامل نیز در سه محدوده¬ی فرهنگ و محیط اجتماعی، اقتصاد جامعه و خانواده¬های ما قبل خلاصه می¬شود.
1. فرهنگ و محیط اجتماعی
روابط انسان، انعکاس آموخته¬های پیرامونی اوست. فرهنگ و نحوه¬ی زیست هر فرد، از اولین عوامل مؤثر در روابط او است، به¬طوری که از رفتار یک جامعه می¬توان وضعیت فرهنگی و محیط رشد مردم آن را ارزیابی کرد. از این روست که هنجارهای رفتاری در اقوام و ملت¬های مختلف، متفاوت است.
روابط اعضا در خانواده نیز، متأثر از ادبیات محیط و آموخته¬های غیرمستقیمی است که از اطراف دریافت می-شود.
صبوری، مدارا، حفظ عفت، پای¬بندی به خانواده و همسر یا برعکس پرخاش¬گری، عدم سازش، طغیان¬گری و بی¬بندوباری از ویژگی¬هایی است که خانواده¬ها تا حدود زیادی از محیط خود می¬آموزند. یکی از عوامل مؤثر در تحکیم روابط خانواده، داشتن محیطی سالم و هدایت¬گر است. در آموزه¬های دینی، تأکید فراوان بر طهارت محیط، حفظ حدود الهی در جامعه و صیانت از فرهنگ اجتماعی از طریق امر به معروف و نهی از منکر، همه به دلیل تأثیر قهری مفاسد بر فرد و خانواده است. «کنتم خیر امه اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر ؛ شما بهترین امتی بودید که به سود انسان¬ها آفریده شده¬اند (چه این که) امر به معروف و نهی از منکر می¬کنید.»
از این آیه به¬دست می¬آید که خداوند امت مسلمان را به¬شرط امر به معروف و نهی از منکر بهترین امت می¬نامد؛ زیرا اصلاح محیط از وظایف واجب مسلمین است.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 07:36:00 ق.ظ ]




به طور کلی این عوامل بر دو دسته تقسیم می¬شود:
1. عوامل برون خانواده
2. عوامل درون خانواده

موضوعات: آیات وروایات, خانواده  لینک ثابت
 [ 07:34:00 ق.ظ ]




در خلقت الهي، شرط تكوين هر چيز، طهارت و صحت بنيان آن است. هيچ دانه‌ي ناسالم و آلوده‌اي منشأ خلقي پاك و سالم نخواهد بود. هر ثمره‌ي نيكويي، قطعاً بنياني نيكو دارد. «الم تر كيف ضرب الله مثلاً كلمة طيبة كشجرة طيبة اصلها ثابت و فرعها في السماء… و مثل كلمة خبيثة كشجرة خبيثة اجتثت من فوق الارض مالها من قرار»
خداوند براي طهارت نسل انسان به عنوان برترين مخلوقش، خانواده را چون حريم امني به اين امر اختصاص داده است. خداوند به هيچ وجه اجازه‌ي كمترين اهانت و سوءنيت به حريم مقدس خانواده را نمي‌دهد و مجازات شديدي براي متجاوزين وضع نموده است.
خداوند براي حفظ طهارت كانون خانواده، زنا را تحريم نموده و جزايي براي آن تعيين كرده است و مي‌فرمايد: «و لاتأخذكم بهما رأفة في دين الله» از اين معنا چنين استفاده مي‌شود كه زنا مخالفت صريح با دين خداست و طهارت خانواده جزيي از اين ديانت است.
حكم ديگري كه بر اساس حفظ كرامت خانواده و احترام به انسان وضع شده، حكم قذف است كه مي‌فرمايد: «والذين يرمون المحصنات ثم لم يأتوا باربعة شهدا فاجلدوهم ثمانين جلدة …»
در حكم زنا نظر بر آن است كه اهل خانه (زن و مرد) خيانتي بر عليه خانواده و همسر مرتكب نشوند و در حكم قذف، خانه را از تيررس تهمت، افترا و خيانت خارجي مصون مي‌دارد تا علاوه بر صيانت خانواده، جامعه نيز تربيت شود و حد و مرز پاكي را بشناسد. سختگيري قرآن در اثبات اين محرمات (آوردن چهار شاهد با شرايط دقيق فقهي) صرفاً براي حفظ شئون و خوش‌نامي خانواده‌ها و جلوگيري از اشاعه‌ي فحشا در جامعه است. مجازات محرمات ديگري چون لعان و ظهار نيز به حرمت خاص خانواده برمي‌گردد. خداوند در سوره مجادله با لحني عتاب‌آميز حكم ظهار را تعيين مي‌فرمايد: «والذين يظاهرون من نسائهم ثم يعودون…» ، «كساني كه همسران خود را «ظهار» مي‌كنند، سپس از گفته خود باز مي‌گردند، بايد پيش از آميزش جنسي با هم، برده‌اي را آزاد كنند. اين دستوري است كه به آن اندرز داده مي‌شويد و خداوند به آن‌چه انجام مي‌دهيد، آگاه است.» با اين حكم نيز، خداوند نهاد خانواده را پشتيباني مي‌كند و از زن به عنوان محور اين كانون حمايت ويژه دارد؛ زيرا با سست شدن جايگاه زن در خانواده اصل خانواده تضعيف مي‌شود.
از احكام ديگري كه خداوند توسط آن «طهارت خانواده» را تضمين مي‌كند، موضوع عده بعد از طلاق و بعد از فوت همسر است تا علاوه بر حفظ حرمت خانواده‌ي قبل و ايجاد فرصتي بين تشكيل دو خانواده، از تداخل نسل‌ها و حتي ايجاد شك در اين امر جلوگيري شود. «والمطلقات يتربصن بانفسهن ثلاثه قروء…»
البته عده در طلاق، فرصت و فراغتي است براي زن و مرد تا يك‌بار ديگر به ادامه‌ي زندگي با يكديگر و بازگشتشان بينديشند؛ شايد از فروپاشي يك زندگي جلوگيري شود.
ـ اصل امنيت
امنيت در حيات فردي و اجتماعي انسان، از حقوق اوليه و اصول مهم رشد و پايداري است. اين اصل در خانواده از حساسيت ويژه‌اي برخوردار است. خانواده، نيازمند امنيت دروني و بيروني است. امنيت دروني بيشتر به جنبه‌هاي اخلاقي در روابط برمي‌گردد. فرد در خانواده بايد از حيث مالي، جاني، اخلاقي و … امنيت داشته باشد. كمترين احساس ناامني در هر يك از اعضا، آرامش در خانواده را مختل مي‌كند. آن‌چه در اصل طهارت اشاره شد، توجه خالق يكتا به امنيت معنوي خانواده است كه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است؛ اما امنيت جاني و اقتصادي اين نهاد نيز حايز اهميت است و در تحكيم خانواده نيز بسيار مؤثر است. كسب اجازه‌ي مؤمنين براي ورود به خانه‌ي يكديگر در اسلام، از جمله سفارشاتي است كه خداوند براي حمايت از حريم خانواده وضع نموده است. در اين حكم صيانت از دو جنبه‌ي مادي و معنوي خانواده مورد نظر است؛ علاوه بر آن‌كه تزكيه جامعه را در پي خواهد داشت (هو ازكي لكم) «يا ايهاالذين امنوا لاتدخلوا بيوتاً غير بيوتكم ….»
فرد در خانواده بايد كاملاً احساس محرميت و امنيت داشته باشد و حضور هيچ غيري نبايد اين آرامش را از او بگيرد و مالكيت او را مخدوش كند؛ لذا خداوند مي‌فرمايد: «چنان‌چه فردي در خانه نبود، داخل نشويد يا اجازه بگيريد و اگر اجازه ورود ندادند، برگرديد كه به پاكي نزديك‌تر است.» دفاع از حريم خانواده بر اعضاي آن واجب است و اگر كسي در اين راه كشته شود، شهيد محسوب مي‌شود. اين دفاع از وظايف حكومت اسلامي است و بايد در اولويت مصالح جامعه قرار گيرد.

موضوعات: آیات وروایات, خانواده  لینک ثابت
 [ 07:32:00 ق.ظ ]




خداوند در قرآن كريم، تأسيس بناي خانواده را به خود نسبت مي‌دهد و به طهارت، تعالي و پايداري آن، عنايت وافري دارد. در آيه‌ي ذيل اين نسبت تصريح شده است:
«والله جعل لكم من انفسكم ازواجاً و جعل لكم من ازواجكم بنين و حفدةً و رزقكم من الطيبات…»
از اين آيه سه نكته پيرامون موضوع برداشت مي‌شود:
1ـ خداوند زوجيت و منشأ آن را به خود نسبت مي‌دهد.
2ـ خداوند به دنبال زوجيت و تشكيل خانواده، به يكي از اهداف و ثمرات آن كه توليد فرزند و بقاي نسل است اشاره كرده و آن را نيز به خود نسبت مي‌دهد.
3ـ حمايت از خانواده و بقاي آن را در قالب روزي دادن از پاكي‌ها كه شامل رزق مادي و معنوي مي‌شود را به خود نسبت مي‌دهد و همه‌ي اين امور را ارج مي‌گذارد و از آن‌ها به عنوان نعمت ياد مي‌كند.
خداوند در سراسر قرآن براي حفظ بناي خانواده، احكام و اصولي را وضع نموده است و بر رعايت دقيق آن اصرار دارد. احكامي چون وجوب حجاب، حرمت نگاه به نامحرم، رعايت دقيق روابط ميان زن و مرد، حكم استيذان، نهي از قذف، حرمت زنا و احكامي پيرامون نشوز، شقاق، حسن معاشرت و واجباتي در روابط فرزندان و…،همه از لوازم حفظ يك خانواده‌ي قرآني است. از اين اوامر و نواهي اصولي به دست مي‌آيد كه در اين جا به دو اصل آن اشاره مي‌شود:

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 07:31:00 ق.ظ ]




ـ «و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها و جعل بينكم مودةً و رحمةً» ، «يكي از نشانه‌هاي قدرت خداوند اين است كه براي شما از جنس خودتان همسر آفريده تا وسيله سكون و آرامش شما باشد و در ميان شما دوستي و رحمت قرار داده است.»
زوجيت در قرآن كريم به انسان، حيوان و ساير موجودات نسبت داده شده و از آيات الهي برشمرده شده است، اما تفاوت انسان و حيوان در زوجيت دو چيز است:
ـ زوجيت در حيوانات (به جز چند گونه‌ي آن‌ها) به تشكيل خانواده نمي‌انجامد؛ در حالي‌كه در انسان بلا استثنا با هدف تشكيل خانواده انجام مي‌گيرد.
ـ گرچه زوجيت در مورد حيوانات نيز مانند انسان وجود دارد و به توليد نسل مي‌انجامد، اما جفت‌گرايي در آن‌ها ايجاد مودت و رحمت نسبت به يكديگر را در پي ندارد.
آيه‌ي فوق، تنها هدفي را كه براي تشكيل خانواده برمي‌شمرد، «تسكين زوجين» است. گرچه در سايه‌ي اين آرامش مواهب ديگري نصيب انسان مي‌شود و اهداف نسبي ديگري حاصل مي‌گردد، اما خلقت انسان به نوعي است كه اگر همه‌ي مواهب اعم از فرزند، تأمين نيازهاي مادي و… را در زوجيت بيابد، ولي سكون و آرامش نداشته باشد، انگيزه‌اي براي تشكيل خانواده نخواهد داشت و خود را كامياب نمي‌بيند. «در محيط خانواده، اگر فقط روابط جسمي و واكنش‌هاي فيزيكي مطرح باشد و بس، روح‌ها سرگردان مي‌مانند و در تمام عمر در حسرت ناكامي مي‌سوزند و مي‌سازند و بي‌ترديد، هرگاه روح‌ها ناكام و حسرت زده باشند، جسم‌ها نيز پريشان و ناتوانند.» با توجه به آيه‌ي 21 سوره‌ي روم كه هدف از خلقت زوج، سكونت ذكر شده است و نيز از آيه‌ي 4 سوره‌ي فتح، اين نكته به دست مي‌آيد كه رابطه‌اي مستقيم ميان نزول سكينه و ازدياد ايمان وجود دارد. زوجيت نيز كه تأمين كننده‌ي آرامش حقيقي در زن و مرد است، محملي دائمي براي افزايش ايمان و نزديكي به خداوند است. يعني اين امر الهي در صورتي‌كه با نيت قرب الي‌الله برپا شود و دوام پيدا كند، سراسر عبادت حق خواهد بود. نتيجه آن‌كه با عنايت به هدف اصلي از خلقت انسان، يعني «عبادت» برحسب آيه‌ي «و ماخلقت الجن والانس الاّ ليعبدون» هدف حقيقي از تأسيس خانواده، همان هدف متعالي خداوند در خلقت انسان مي‌باشد كه به حاكميت توحيد در جامعه خواهد انجاميد.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 07:30:00 ق.ظ ]




ـ
مجموعه‌ي قوانين حقوقي خانواده قبل از ازدواج تا تشكيل خانواده و حتي در مرحله‌ي جدايي، تحكيم حقوقي خانواده را تضمين مي‌كند.
شرط صحت عقد و وقوع زوجيت، اقرار طرفين به رضايت در قرارداد عقد است. قرائت خطبه‌ي عقد در اسلام اين واقعيت را آشكار مي‌كند. طرفين با قرائت خطبه، زوجيت را مي‌پذيرند؛ لذا واجب است كه خواست خود را واضح به زبان بياورند يا توسط وكيلي از جانب خود اعلام كنند. در اين امر، ميان زن و مرد تفاوتي نيست. بنابراين از ابتدا عقل، اراده وتعهد اخلاقي بين زوجين است كه پايداري اين قرارداد را ضامن مي‌شود؛ فلذا بناي حقوقي خانواده از آغاز بر اساس يك تصميم عاقلانه و يك تعهد اخلاقي پايه‌گذاري مي‌شود.
با اقرار به زوجيت، طرفين عهده‌دار تعهداتي حقوقي، اخلاقي، اقتصادي و فرهنگي نسبت به يكديگر مي‌شوند. اين تعهدات دو سويه است؛ يعني هر يك علاوه بر آن‌كه وظايفي را بر عهده مي‌گيرند، حقوقي را از ديگري مطالبه مي‌كنند. عمده‌ي اين تعهدات عبارتند از: حسن معاشرت، روابط زناشويي و جلب رضايت طرفين، نفقه، مهريه، اجرت‌المثل، توافق در داشتن فرزند و تمكين. اين‌ها و ده‌ها تكليف و وظيفه خرد و كلان ديگر كه اصول آن بر اساس آيات قرآن كريم در قانون اساسي و حدود قانوني و اجرايي آن در قوانين مدني و غيره آمده است، همه براي تعيين مرزها و محدوده‌ي اختيارات و انتظارات زوجين مي‌باشد كه براي پايداري خانواده و اساس تحكيم روابط، رعايت آن لازم است. اما روابط صحيح و محكم در خانواده تنها حفظ مرزها و حركت بر روي خطوط تعيين شده نيست؛‌ آن‌چه از تعامل حقوقي و اخلاقي زن و مرد در همه موارد، ‌يك خانواده‌ي پايدار و پويا مي‌سازد، رعايت توصيه‌هايي است كه قرآن كريم بر آن‌ها تأكيد مي‌فرمايد:
1ـ «هنّ لباس لكم و انتم لباس لهنّ» زوجين در حكم لباس براي يكديگرند. اگر براي تأمين اهداف كلي خانواده تنها همين توصيه مراعات شود، كافي است كه زن و مرد لطيف‌ترين روابط را با يكديگر داشته باشند و در سايه‌ي آن مطلوب‌ترين فضاي زندگي را براي افراد خانواده فراهم كنند. زيرا ارتباطي كه انسان با لباس خود دارد، نزديك‌ترين، محرمانه‌ترين و بي‌آزارترين روابط است. اين تشبيه در هيچ امر ديگري جز رابطه زن و شوهر مصداق ندارد؛ حتي در رابطه والدين و فرزندان.
2ـ «…وعاشروهنّ بالمعروف…» از جمله اصولي كه قرآن كريم در كنترل رفتارهاي انسان‌ها نسبت به يكديگر بكار مي‌برد، اصل «معروف» است كه در قرآن كريم 9 بار تكرار شده است. بيشترين استعمال آن در حادترين مرحله‌ي روابط زن و شوهر و هنگام طلاق است: «وأتمروا بينكم بمعروفٍ …» ، «روابط ميان خودتان را با رفتارهاي پسنديده و مورد پذيرش عرف، نيكو گردانيد.»
«و لهنّ مثل الذي عليهن بالمعروف» ، «و براي زنان نيز همانند مردان چنان‌كه وظايفي شناخته شده، حقوقي معين و مقرر شده است»
«…فأمسكوهنّ بمعروف أو سرّحوهن بمعروف» وقتي كه ديگر اميد بازگشت عاطفه، عشق و تداوم زندگي نيست، به دو نحو مي‌توانيد عمل كنيد: امساك به معروف يا جدايي به معروف.
«و علي المولود له رزقهنّ و كسوتهنّ بالمعروف» ، «هزينه مادر در امور خوراك و پوشاك بر عهده كسي است كه فرزند از اوست؛ در حد معروف و پسنديده.»
زيباترين نكته در آيات مذكور و اصل قرآني «معروف»، آن است كه در تمام مراحل زندگي زناشويي از ابتدا تا انتها چه در شرايط عادي و چه در شرايط بحراني، آن‌چه مورد نظر خداوند است، حفظ ارزش‌هاي اخلاقي، تحت عنوان معروف (آن‌چه نفس سالم انسان به طور عموم مي‌پسندد) مي‌باشد و خشونت، اهانت و كم‌لطفي در خانواده قرآني پسنديده نيست.

3ـ «فان خفتم الاّ يقيما حدودالله، فلاجناح عليها فيما افتدت به تلك حدودالله فلاتعتدوها و من يتعّد حدودالله، فاولئك هم الظالمون» هدف از وضع احكام و تمامي هدايت‌هاي الهي توسط انبيا، اوليا و مربيان، رعايت حدود الهي در زندگي فردي، خانوادگي و اجتماعي است. خداوند در آياتي از قرآن كريم به اين اصل اشاره مي‌كند. نكته‌ي قابل توجه در اين اشارات آن است كه اين آيات عموماً در مواضعي است كه معمولاً بندگان رعايت نمي‌كنند. مثل زمان طلاق؛ در آيات طلاق چندين بار واژه «حدودالله» و چندين تعبير بازدارنده‌ي ديگر نظير «واعلموا ان‌الله بكل شي عليم» ، «ان‌الله بما تعملون بصير» «والله بما تعملون خبير» و… بكار رفته است.
خداوند در آيه 229 سوره بقره، براي هدايت جريان طلاق در محدوده‌ي اخلاق، سه بار به رعايت حدودالله تذكر مي‌دهد و مي‌فرمايد: «هر كس از حدود الهي تجاوز كند، از ظالمين است.» «الطلاق مرتان، ‌فامساك بمعروف أو تسريح باحسان» مردان را بعد از طلاق بين دو امر مخير كرده است: «امساك به معروف»، يعني نگهداشتن همسر كه همان رجوع در عده است يا «تسريح به احسان» يعني رها كردن او تا از عده خارج شود . خداوند اين دو عمل را كه در استثنايي‌ترين روابط ميان زن و مرد است، نيز به معروف و احسان مقيد كرده است. حرمت فضاي خانه، به حدي است كه در هر شرايطي، اهانت،‌ آزار ديگري و هر عمل ناپسند و غير معروف ديگري در آن جاي ندارد و بايد اين حرمت به بهترين شكل حفظ شود.
«چه بسا بتوان از آيه شريفه بويي از عدم جواز تفرقه ميان احكام فقهي و معارف اخلاقي استشمام نمود و مي‌توان گفت كه آيه اشعاري هم به اين معنا دارد كه صرف عمل به احكام فقهي و جمود به خرج دادن بر ظواهر دين، كافي نيست. پس اكتفا نمودن بر عمل به ظواهر دين و رعايت نكردن روح آن، باطل كردن مصالح تشريع و از بين بردن غرض دين است، چون اسلام دين عمل است نه دين حرف و شريعت، كوشش است نه فرض…»
نتيجه آن‌كه در ميان كارهايي كه انسان انجام مي‌دهد، يك سلسله مناطق ممنوعه وجود دارد كه ورود به آن‌ها فوق‌العاده خطرناك است. قوانين و احكام الهي اين مناطق را مشخص مي‌كند و حتي از نزديك شدن به اين مرزها نهي‌ مي‌نمايد. «تلك حدودالله فلاتقربوها.» زيـرا نـزديك شدن بـه اين مرزها انسـان را بر لب پرتگاه قرار مي‌دهد؛ روابط حاكم بر خانواده را تهديد مي‌كند و با اندكي غفلت، حدود الهي ناديده گرفته مي‌شود و ظلم كه موجب خشم خداوند است، واقع مي‌شود. «و من يتعدّ حدودالله فاولئك هم الظالمون.»

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 07:29:00 ق.ظ ]




زيربناي ساختار كلي خانواده‌ي آرماني قرآن، دو ركن اساسي اخلاق و حقوق است كه با آشنايي همه‌جانبه اعضا و حاكميت اين دو ركن، استواري و پويايي اين بنا تضمين مي‌شود. چرا كه ركن حقوقي، ضامن برپايي و استواري اصل خانواده و مانع از فروپاشي آن است و ركن اخلاقي ضامن رشد و بالندگي و تأمين اهداف خانواده مي‌باشد.
خانواده يك نظام كاملاً تأليف شده و به هم تنيده است؛ به طوري‌كه تفكيك بعضي مسائل كه در محيط‌ها و مجموعه‌هاي ديگر ممكن است، ‌در اين فضاي خاص ممكن نيست. از آن جمله، تفكيك دو مقوله‌ي «تكاليف حقوقي» و «وظايف اخلاقي» است. زيرا نظام حقوقي و نظام اخلاقي خانواده، كاملاً بر يكديگر منطبق است و حوزه‌ي عملياتي آن‌ها واحد مي‌باشد. رعايت اخلاق در خانواده، وظيفه همه‌ي اعضا است و تأمين حقوقي اعضا نيز امري اخلاقي و شايسته است. بنابراين نمي‌توان امري اخلاقي را در خانواده، جداي از حق افراد قلمداد كرد و آن را فضل ناميد؛ زيرا فرض و واجب است؛ نه فضل. در خارج از محيط خانواده، مرز حقوق و اخلاق تا حدودي متمايز است؛ مثلاً، عدم تواضع در برابر ديگران در خارج از خانواده، امري غير اخلاقي است؛ اما غير حقوقي نيست؛ يعني تجاوز به حريمي قلمداد نمي‌شود. يا خشن و زبر صحبت كردن، مجازاتي نمي‌طلبد. اما همين امور در خانواده با حقوق خانوادگي افراد تلاقي دارد. همنشيني در خانه، بايد نمايي از بهشت برين در آخرت باشد؛ يعني كانون «لايسمعون فيها لغواً و لاتأثيماً الاّ قيلاً سلاماً سلاماً.» زندگي خانوادگي، صرفاً با حضور در خانه يا خانه‌داري يا انجام چند فعاليت دسته‌جمعي محقق نمي‌شود؛ بلكه واقعاً زماني تحقق مي‌پذيرد كه با مبادله انديشه‌ها، احساسات، بحث و گفت و شنود همراه شود.
حقوق و اخلاق در خانواده، دايره‌ي وسيعي از مباحث حقوقي و اخلاقي را به خود اختصاص داده است. در قرآن كريم نيز بخش عمده‌اي از آيات متعلق به حقوق افراد در خانواده و رعايت اخلاق در برخوردها و تعاملات خانوادگي است.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 07:27:00 ق.ظ ]




آغاز روز با کلامی از نور............
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 07:15:00 ق.ظ ]