نرجس
 
   




بهترين راه هاي خود سازي و رام كردن شياطين و نفس اماره چيست؟

پاسخ :
اسلام‌ هركسي‌ را مسئول‌ اعمال‌ و رفتار خود مي‌داند و بر اين‌ اساس‌ دستور اكيد به‌ خود سازي‌ مي‌دهد هيچ‌ كس‌ مسئوليت‌ اعمال‌ و رفتار خود را نمي‌تواند برگردن‌ ديگران‌ بياندازد. اگر نيكي‌ كند به‌ خود او باز مي‌گردد و اگر بدي‌ هم‌ كند گريبان‌گير‌ شخص‌ او خواهد بود. حضرت‌ امير (ع‌) مي‌فرمايند: “علمّوا انفسكم‌ و أهل‌ بيتكم‌ الخير[1] ؛ به‌ خود و خانواده‌تان‌ نيكي‌ بيآموزيد". و قرآن‌ مي‌فرمايد: “يا ايها الذين‌ آمنوا قوا انفسكم‌ و اهليكم‌ ناراً وقودها الناس‌ و الحجاره؛[2] اي‌ انسان‌ هايي‌ كه ايمان‌ آورده‌ايد خود و خانواده‌ خويش‌ را از آتشي‌ كه‌ هيزم‌ آن‌ انسان‌ها و سنگ‌ها است‌ حفظ‌ كنيد".

براي‌ خود سازي‌ به‌ چند نكته‌ بايد توجه‌ كنيم‌:

1 ـ خدا را ناظر اعمال‌ خويش‌ بدانيم‌:

اگر كسي‌ خدا را برخود شاهد و ناظر بداند و خود را در محضر خدا بداند و واقعاً به‌ اين‌ مطلب‌ اعتقاد پيدا كند هرگز دست‌ به‌ گناه‌ و آلودگي‌ها نمي‌آلايد كسي‌ كه‌ در برابر ديدگان‌ مردم‌ گناه‌ نمي‌كند قطعاً در برابر ديدگان‌ خدا خود را از گناه‌ حفظ‌ مي‌كند. كسي‌ كه‌ اعتقاد دارد به‌ “واللّه‌ شهيد علي‌ ما تعملون‌".[3] و به‌ “هو معكم‌ اينما كنتم‌ واللّه‌ بما تعملون‌ بصير".[4] “خدا شاهد بر عملهاي‌ شما است‌” و “او با شما است‌ هر كجا كه‌ باشيد و خدا به‌ عمل‌هاي‌ شما آگاه‌ است‌"، هرگز به‌ دنبال‌ گناه‌ نمي‌رود.

امير المؤمنين‌ (ع‌) مي‌فرمايد: “خدا رحمت‌ كند انساني‌ را كه‌ هميشه‌ پروردگارش‌ را در نظر داشته‌ باشد از گناه‌ كناره‌ گيرد و باخواهش‌ دل‌ بجنگد و آرزوي‌ دنيايي‌ خود را تكذيب‌ كند آن‌ انساني‌ كه‌ نفس‌ سر كش‌ خود را با تقوا و پرهيز كاري‌ مهار كند و با لگام‌ ترس‌ از پروردگار بر دهانش‌ دهنه زند و مهارش‌ را به‌ سوي‌ طاعت‌ و فرمان‌ برداري‌ خدا كشاند و از نافرماني‌ و معصيت‌ بازش‌ دارد."[5]

حضرت ايت الله بهجت در پاسخ به نامه اي كه از ايشان درخواست نصيحت كرده بودند مي گويند : غرض از خلق، عبوديت است ( و ما خلقت الجن و الانس إلا ليعبدون. سوره ذاريات/56 ) و حقيقت عبوديت؛ ترك معصيت است در اعتقاد كه عمل قلب است و در عمل جوارح.
و ترك معصيت، حاصل نمي شود به طوري كه ملكه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و ياد خدا در هر حال و زمان و مكان و در ميان مردم و در خلوت « ولا أقول سبحان الله و الحمد لله، لكنه ذكر الله عند حلاله و حرامه ».
ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست مي داريم، چون امير نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسيله او به ما مي رسد؛ و او را پيغمبر صلوات الله عليه براي ما امير قرار داده؛ و پيغمبر را دوست داريم، چون خدا او را واسطه بين ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داريم، براي اينكه منبع همه خيرات است و وجود ممكنات، فيض اوست.
پس اگر خود و كمال خود را خواهانيم، بايد دوست خدا باشيم؛ و اگر دوست خداييم، بايد دوست وسائط فيوضات از نبيّ و وصيّ، باشيم؛ وگرنه يا دوست خود نيستم، يا دوست واهب العطايا نيستيم، يا دوست وسائط فيوضات نيستيم.
پس كيمياي سعادت، ياد خداست، و او محرّك عضلات به سوي موجبات سعادت مطلقه است؛ و توسل به وسائط استفاضه از منبع خيرات، به واسطه وسائل مقرره خودش است. بايد اهتدا به هدايات آنها نماييم و رهروي به رهبري آنها نماييم تا كامياب شويم.

2 ـ صفات‌ بد و خوب‌ خود را بسنجد و درصد و مقدار آن‌ها را محاسبه‌ كند و در صدد زدودن‌ صفات‌ بد بر آيد و صفات‌ خوب‌ را جايگزين‌ آنها كند. و به‌ تعبير ديگر نقاط‌ ضعف‌ و قوت‌ خويش‌ را بررسي‌ كند و آنها را تعديل‌ كند. اگر حسود است‌ در صدد رفع‌ آن‌ برآيد اگر تكبر و خود خواهي‌ دارد يا طمع‌ وحرص‌ دارد يا عيب‌ جويي‌ مي‌كند يادنيا را بيش‌ از اندازه‌ دوست‌ دارد يا انسان‌هاي‌ بد را دوست‌ دارد؛ ولي‌ انسان‌هاي‌ خوب‌ را دوست‌ ندارد آنها را رفع‌ نمايد؛ زيرا اين‌ها‌ همه‌ از صفات‌ رذيله‌ و پستي‌ است‌ كه‌ ممكن‌ است‌ انسان‌ گرفتار آن‌ها باشد. كسي‌ كه‌ در صدد خود سازي‌ بر مي‌آيد بايد اين‌ صفات‌ مذموم‌ را از خود دور كند، مثلاً با تواضع‌ كردن‌ تكبر را از خود دور كند، در راه‌ اطاعت‌ خدا خود را به‌ زحمت‌ بياندازد براي‌ كمك‌ به‌ پيچار گان‌ و نياز مندان‌ فعاليت‌ كند، براي‌ عبادت‌ نيمه‌ شب‌ برخيزد و به‌ را زونياز مشغول‌ شود. تحمل‌ مشقت ها در راه‌ خدا باعث‌ مي‌شود كه‌ خود خواهي‌ از او رخت‌ بربندد و خدا خواه‌ شود.

3ـ ‌ تمام‌ همّت‌ خويش‌ را در ترك‌ گناه‌ قرار دهد. مواظب‌ خود باشد كه‌ شهوت‌ راني‌، چشم‌ چراني‌، نگاه‌ به‌ فيلم‌هاي‌ مستهجن نكند و از گوش‌ دادن‌ به‌ موسيقي‌هاي‌ حرام‌ اجتناب‌ كند. اگر بتواند بر خود مسلط‌ بشود و جلوي‌ اين‌ معاصي‌ را بگيرد گام‌ بزرگي‌ در خود سازي‌ برداشته‌ و در نتيجه‌ توفيق‌ نماز شب‌ خواندن‌ نيز پيدا‌ مي كند. در روايت‌ آمده‌ است‌ كسي‌ كه‌ گناه‌ بكند از نماز شب‌ محروم‌ مي‌شود و توفيق‌ آن‌ را نمي‌يابد.[

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[چهارشنبه 1395-10-15] [ 08:07:00 ق.ظ ]




يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَن يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
خود سازی به معنای : ظاهر خود را آراستن و کوشش برای تهذیب اخلاق خویش است . دراصطلاح , به معنای تکمیل و پرورش نفس و استفادهء بهینه از خواست ها و تمایلات به صورت همآهنگ و درجای خود می باشد.

مراحل تزكيه نفس
سوال : نخستين مراحل تهذيب و تزكيه نفس چيست ؟
استاد: براى طهارت باطن ، نخست بايد دوام طهارت ظاهرى را حفظ كرد و طهارت بدن را مراعات نمود، اعضاء و جوارح ظاهرى بايد كنترل شود. زبان آفت بدى است ، انسان بايد سعى كند چانه اش را با عقل بگرداند! همانطور كه دهان گاه مجراى غذاى آلوده به معده است همين دهان و زبان ، مجراى غذاى آلوده به جان نيز هست . بايد اين نهال وجود را كه رو به رشد و كمال است ، مواظبت كرد، از همنشين بد پرهيز نمود. اين دقت هاى ظاهرى كم كم باطن را هم طاهر مى كند. انسان اگر كمى در اين نظام دقت كند، مى بيند كه در اين دار هستى ، هيچ چيز غلط نمى كند.
حتى حيوانات هم در كار و وظيفه خود خيانت نمى كنند.
اينها درس است براى ما! از آن طرف هم داريم كه (( من جاهد فينا لنهدينهم سبلنا ))
بايد در اين امور دقت كرد تا كم كم طهارت باطن هم پيدا شود…

راه هاي خودسازي و تزکيه نفس

1. کاهش جنبه ی حیوانی انسان
1-1. تقلیل غذا واستراحت مقداری بیش از معمول

1-1-1.کمیت غذا

1-روز وشب بیش از دو نوبت غذا نخورد.تنقل نیز نکند.

2-هر وقت غذا می خورد یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد.

3-آن قدر بخورد که تمام سیر نشود.

2-1-1. کیفیت غذا

1-آداب معمول غذا خوردن را رعایت کند.

2-گوشت زیاد نخورد.(شب وروز هر دو نخورد ودر هفته دو سه روز هم شب وروز را ترک کند.

3-اگر بتواند برای کیف کردن نخورد.

4-لا محاله آجیل خور نباشد.(اگر نفسش خواست استخاره کند.)

5-اگر بتواند روزه ی سه روز در هر ماه را ترک نکند.

3-1-1. استراحت

شبانه روز شش ساعت بخوابد. در حفظ زبان ومجانبت اهل غفلت اهتمام زیاد بورزد.

2. تقویت جنبه ی روحانی انسان

1-2. به طور دائم باید به جهت عدم وصول به مطلوب حزن واندوه قلبی داشته باشد .

2-2. تا می تواند ذکر وفکر راترک نکند که این دو جناح سیر در آسمان معرفت است.

1-2-2. ذکر

1-1-2-2. عمده ی سفارش اذکار صبح وشام است. ومهمترین آنها تعقیبات نمازها وعمده تر ذکر وقت خواب که دراخبار ماثور است.

2-1-2-2. دیگر: شب خیزی (زمستانها سه ساعت و تابستانها یک ونیم ساعت).

3-1-2-2. ذکر یونسی: (لا إله إلا أنت سبحانک إنّی کنت من الظالمین) مداومت درشبانه روز دست کم 400 مرتبه

4-1-2-2. تلاوت قرآن (قرآن را به قصد هدیه به حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه وآله)بخواند.)

2-2-2. فکر

1-2-2-2. مـرگ : استادما (مرحوم میرزا حسینقلی همدانی)برای مبتدی می فرمودند: در مرگ فکر کن. تا آن وقتی که از حالش می فهمیدند که از مداومت در این مرتبه گیج شده فی الجمله استعدادی پیدا کرده است.

2-2-2-2. عالم خیال : آن وقت او را به عالم خیالش ملتفت می کردند یا خودمتوجه می شد .مدتی همه روز و شب در این فکر می کند که بفهمد هر چه خیال می کند ومی بیند خودش است واز خودش خارج نیست.اگر این را ملکه می کرد حقیقت عالم مثالش را می فهمید.(حد تکمیل فکر عالم مثال آنست که خود بخودحقیقت مطلب را عیانا ببیند.)

3-2-2-2. عدم : آن وقت می فرمود :باید فکر راتغییر داد و همه ی صورتها وموهومات را محو کردوفکر درعدم نمود. (اگر انسان این را ملکه نماید لاجرم سلطان معرفت تجلی خواهد کرد.))

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:06:00 ق.ظ ]




بهترین راه های خود سازی و رام کردن شیاطین و نفس اماره چیست؟

اسلام‌ هرکسی‌ را مسئول‌ اعمال‌ و رفتار خود می‌داند و بر این‌ اساس‌ دستور اکید به‌ خود سازی‌ می‌دهد. هیچ‌ کس‌ مسئولیت‌ اعمال‌ و رفتار خود را نمی‌تواند برگردن‌ دیگران‌ بیاندازد. اگر نیکی‌ کند به‌ خود او باز می‌گردد و اگر بدی‌ هم‌ کند گریبان‌گیر‌ شخص‌ او خواهد بود.
حضرت‌ امیر المومنین(ع‌)می‌فرمایند: “علمّوا انفسکم‌ و أهل‌ بیتکم‌ الخیر[1] ؛ به‌ خود و خانواده‌تان‌ نیکی‌ بیآموزید.
” و قرآن‌ کریم می‌فرماید: “یا ایها الذین‌ آمنوا قوا انفسکم‌ و اهلیکم‌ ناراً وقودها الناس‌ و الحجاره؛[2] ای‌ انسان‌ هایی‌ که ایمان‌ آورده‌اید خود و خانواده‌ خویش‌ را از آتشی‌ که‌ هیزم‌ آن‌ انسان‌ها و سنگ‌ها است‌ حفظ‌ کنید".

برای‌ خود سازی‌ و رام کردن شیطان ونفس به‌ چند نکته‌ باید توجه‌ کنیم‌:

1 ـ خدا را ناظر اعمال‌ خویش‌ بداند:
اگر کسی‌ خدا را برخود شاهد و ناظر بداند و خود را در محضر خدا بداند و واقعاً به‌ این‌ مطلب‌ اعتقاد پیدا کند هرگز دست‌ به‌ گناه‌ و آلودگی‌ها نمی‌آلاید کسی‌ که‌ در برابر دیدگان‌ مردم‌ گناه‌ نمی‌کند قطعاً در برابر دیدگان‌ خدا خود را از گناه‌ حفظ‌ می‌کند. کسی‌ که‌ اعتقاد دارد به‌ “واللّه‌ شهید علی‌ ما تعملون‌".[3] و به‌ “هو معکم‌ اینما کنتم‌ واللّه‌ بما تعملون‌ بصیر".[4] “خدا شاهد بر عملهای‌ شما است‌” و “او با شما است‌ هر کجا که‌ باشید و خدا به‌ عمل‌های‌ شما آگاه‌ است‌"، هرگز به‌ دنبال‌ گناه‌ نمی‌رود.

امیر المؤمنین‌ (ع‌) می‌فرماید: “خدا رحمت‌ کند انسانی‌ را که‌ همیشه‌ پروردگارش‌ را در نظر داشته‌ باشد از گناه‌ کناره‌ گیرد و باخواهش‌ دل‌ بجنگد و آرزوی‌ دنیایی‌ خود را تکذیب‌ کند آن‌ انسانی‌ که‌ نفس‌ سر کش‌ خود را با تقوا و پرهیز کاری‌ مهار کند و با لگام‌ ترس‌ از پروردگار بر دهانش‌ دهنه زند و مهارش‌ را به‌ سوی‌ طاعت‌ و فرمان‌ برداری‌ خدا کشاند و از نافرمانی‌ و معصیت‌ بازش‌ دارد."[5]

حضرت ایت الله بهجت در پاسخ به نامه ای که از ایشان درخواست نصیحت کرده بودند می گویند : غرض از خلق، عبودیت است ( و ما خلقت الجن و الانس إلا لیعبدون. سوره ذاریات/56 ) و حقیقت عبودیت؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح.
و ترک معصیت، حاصل نمی شود به طوری که ملکه شخص بشود، مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت « ولا أقول سبحان الله و الحمد لله، لکنه ذکر الله عند حلاله و حرامه ».
ما امام زمان عجل الله له الفرج را دوست می داریم، چون امیر نحل است؛ امور ما مطلقاً به وسیله او به ما می رسد؛ و او را پیغمبر صلوات الله علیه برای ما امیر قرار داده؛ و پیغمبر را دوست داریم، چون خدا او را واسطه بین ما و خود قرار داده؛ و خدا را دوست داریم، برای اینکه منبع همه خیرات است و وجود ممکنات، فیض اوست.
پس اگر خود و کمال خود را خواهانیم، باید دوست خدا باشیم؛ و اگر دوست خداییم، باید دوست وسائط فیوضات از نبیّ و وصیّ، باشیم؛ وگرنه یا دوست خود نیستم، یا دوست واهب العطایا نیستیم، یا دوست وسائط فیوضات نیستیم.
پس کیمیای سعادت، یاد خداست، و او محرّک عضلات به سوی موجبات سعادت مطلقه است؛ و توسل به وسائط استفاضه از منبع خیرات، به واسطه وسائل مقرره خودش است. باید اهتدا به هدایات آنها نماییم و رهروی به رهبری آنها نماییم تا کامیاب شویم.

2 ـ صفات‌ بد و خوب‌ خود را بسنجد:
صفات‌ بد و خوب‌ خود را بسنجد و درصد و مقدار آن‌ها را محاسبه‌ کند و در صدد زدودن‌ صفات‌ بد بر آییم و صفات‌ خوب‌ را جایگزین‌ آنها کند. و به‌ تعبیر دیگر نقاط‌ ضعف‌ و قوت‌ خویش‌ را بررسی‌ کند و آنها را تعدیل‌ کند.
مثلا:اگر حسود است‌ در صدد رفع‌ آن‌ برآید .اگر تکبر و خود خواهی‌ دارد یا طمع‌ وحرص‌ دارد یا عیب‌ جویی‌ می‌کند یادنیا را بیش‌ از اندازه‌ دوست‌ دارد یا انسان‌های‌ بد را دوست‌ دارد؛ ولی‌ انسان‌های‌ خوب‌ را دوست‌ ندارد آنها را رفع‌ نماید؛ زیرا این‌ها‌ همه‌ از صفات‌ رذیله‌ و پستی‌ است‌ که‌ ممکن‌ است‌ انسان‌ گرفتار آن‌ها باشد. کسی‌ که‌ در صدد خود سازی‌ بر می‌آید باید این‌ صفات‌ مذموم‌ را از خود دور کند، مثلاً با تواضع‌ کردن‌ تکبر را از خود دور کند، در راه‌ اطاعت‌ خدا خود را به‌ زحمت‌ بیاندازد برای‌ کمک‌ به‌ پیچار گان‌ و نیاز مندان‌ فعالیت‌ کند، برای‌ عبادت‌ نیمه‌ شب‌ برخیزد و به‌ را زونیاز مشغول‌ شود. تحمل‌ مشقت ها در راه‌ خدا باعث‌ می‌شود که‌ خود خواهی‌ از او رخت‌ بربندد و خدا خواه‌ شود.

3ـ ‌ تمام‌ همّت‌ خویش‌ را در ترک‌ گناه‌ قرار دهد:
مواظب‌ خود باشد که‌ شهوت‌ رانی‌، چشم‌ چرانی‌، نگاه‌ به‌ فیلم‌های‌ مستهجن نکند و از گوش‌ دادن‌ به‌ موسیقی‌های‌ حرام‌ اجتناب‌ کند. اگر بتواند بر خود مسلط‌ بشود و جلوی‌ این‌ معاصی‌ را بگیرد گام‌ بزرگی‌ در خود سازی‌ برداشته‌ و در نتیجه‌ توفیق‌ نماز شب‌ خواندن‌ نیز پیدا‌ می کند. در روایت‌ آمده‌ است‌ کسی‌ که‌ گناه‌ بکند از نماز شب‌ محروم‌ می‌شود و توفیق‌ آن‌ را نمی‌یابد.6]

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ق.ظ ]




خودسازی موفق
کسب هر موفقیتی، آمیخته با تلاش و تحمل سختی است؛ اما سختی ها وقتی به چشم نمی آیند که پاداش های فراوانی در برابر سختی ها داده شود. خدواند به کسانی که توبه کنند، نوید داده که نه تنها گناهان گذشتة آنان آمرزیده می شود، بلکه پاداش جایگزین آنها می شود؛ «[فرخنده و] بزرگوار است آن کسی که در آسمان، برج هایی نهاد و در آن، چراغ و ماهی نوربخش قرار داد».2
از این پس نیز به خودتان فشار نیاورید؛ بلکه همین اندازه که واجبات را مانند نماز، روزه و… به جا آوردید و حرام ها را مانند حریم نامحرم، رعایت کردید، کافی است و برای این که از فکر گذشته رها شوید، بهترین روش، پر کردن اوقات خود به وسیلة درس و تفریح و فراهم سازی زمینة ازدواج و اشتغال است.
اسباب توفیق و سلب آن
هیچ کاری بدون علت نیست؛ هم موفقیت، ناشی از علل و عوامل است و هم عدم آن. برای موفق شدن، ابتدا باید اسباب و علل آن را شناخت و از راه اسباب آن وارد شد. اگر کسی با شناخت کافی وارد این میدان شود و شایسته عمل کند، به طور قطع، شاهد موفقیت خواهد شد. در برنامه ریزی، توجه به امور زیر، بایسته است:
1. واقع گرایی، سالک و رهرو، توان واقعی خود را می سنجد؛ حال و روز خود را می نگرد و بر اساس آن، به تنظیم برنامة خودسازی می پردازد. انسان ها دارای تفاوت های روحی و جسمی و شرایط متفاوتی می باشند و هر کسی باید برای خود برنامه ای برگزیند که سنگین و طاقت فرسا نباشد؛ بلکه پیوسته حال و نشاط او در طول برنامه، محفوظ بماند و به عنوان یک دستورالعمل کلی، باید نشاط را پیوسته در خود نگه داشته، از اجبار و اکراه - به ویژه در مراحل ابتدایی - پرهیز کند.
2. جذابیت؛ در برنامه ریزی، باید به کیفیت، بیش از کمیت اهتمام ورزید؛ به عنوان مثال، به جای این که شخص تصمیم بگیرد هر صبحگاهان یک جزء قرآن بخواند، می تواند آن را حتّی به یک صفحه تقلیل دهد؛ اما کوشش کند که تلاوتش در جای خلوت، با حال و توجّه کامل و تدبّر و ژرف اندیشی در معانی باشد و نیز بکوشد نمازهایش را با حضور قلب و توجّه بخواند.
3. تدریج؛ از حداقل شروع کند؛ ولی در اندیشة افزون سازی تدریجی باشد؛ برای مثال، اگر از اول، خواندن نماز شب سخت است، بنا داشته باشد که فقط یک رکعت (وتر) بخواند و پس از یک هفته، دو رکعت (شفع) را هم اضافه کند و پس از مدتی، کم کم هشت رکعت نافلة شب را هم بخواند.
4. رعایت مراتب حال؛ در روند خودسازی، باید مرحله به مرحله پیش رفت و از اول نمی توان تمام مدارج کمال را یک مرتبه پیمود. بهتر است انسان ابتدا از عمل به واجبات و رعایت شرایط و جزئیات آنها شروع کند و در کنار آنها، به ترک محرمات بپردازد و همواره بر نیفتادن در دام های شیطان و هوای نفس، جدیت کند و پس از مدتی که سراسر وجودش تسلیم شد و ایمان در روح و جسم او نفوذ کرد، به انجام دادن مستحبات و ترک مکروهات بپردازد. از این مرحله به بعد، عنایات خداوند، او را راهنمایی خواهد کرد؛ «و آنان که در راه ما به جان و مال، جهد و کوشش کردند، به تحقیق، آنان را به راه خویش هدایت می کنیم و خدا همیشه یار نکوکاران است».3
5. عزم و استواری؛ پس از تنظیم برنامه، با اراده ای قاطع، باید بر انجام دادن آنها ایستادگی کرد و نفس خود را از تنبلی و کسالت با جدیت تمام باز داشت.
6. استعانت و توسل؛ برای موفقیت در جهاد اکبر، باید از خداوند بزرگ، استمداد جست و به ائمه معصومعلیهم السلام، متوسل شد.
7. اسوه گزینی؛ افزایش معرفت و پیروی از الگوهای راستین (ائمه معصومعلیهم السلام و بزرگان اخلاق) همواره باید مورد توجه باشد.
8. مشارطه، مراقبه و محاسبه؛ سالک باید پیوسته از طریق ارکان سلوک، یعنی، مشارطه، مراقبه و محاسبه، با خداوند در ارتباط باشد. امام خمینی در این باره می نویسد: «و از اموری که لازم است از برای مجاهد، مشارطه، مراقبه و محاسبه است. «مشارطه» آن است که در اول روز، مثلاً با خود شرط کند که امروز بر خلاف فرمودة خداوند - تبارک و تعالی - رفتار نکند و این مطلب را تصمیم بگیرد. معلوم است یک روز خلاف نکردن، امری است خیلی سهل [که ] انسان می تواند به آسانی از عهدة [آن ] بر آید. تو عازم شو و شرط کن و تجربه نما؛ ببین چقدر سهل است. ممکن است شیطان و جنود آن ملعون، بر تو این امر را بزرگ نمایش دهند؛ ولی این از تلبیسات آن ملعون است. او را از روی واقع و قلب، لعن کن و اوهام باطل را از قلب بیرون کن و یک روز تجربه کن؛ آن وقت تصدیق خواهی کرد.
پس از این مشارطه، باید وارد «مراقبه» شوی و آن چنان است که در تمام مدت شرط، متوجه عمل به آن باشی و خود را ملزم بدانی به عمل کردن آن. اگر خدای نخواسته در دلت افتاد که امری را مرتکب شوی که خلاف فرمودة خدا است، بدان که این، از شیطان و جنود اوست که می خواهند تو را از شرطی که کردی، باز دارند؛ به آنها لعنت کن و از شرّ آنها به خداوند پناه ببر و آن خیال باطل را از دل بیرون نما و به شیطان بگو که من یک امروز با خود شرط کردم که خلاف فرمان خداوند تعالی نکنم؛ ولی نعمت من سال های دراز است که به من نعمت داده، صحّت و سلامت و امنیت، مرحمت فرموده و مرحمت هایی کرده که اگر تا ابد خدمت او کنم، از عهدة یکی از آنها بر نمی آیم. سزاوار نیست که یک شرط جزئی را وفا نکنم! امید است ان شاء اللَّه، شیطان طرد شود و منصرف گردد و جنود رحمان غالب آید. این مراقبه با هیچ یک از کارهای تو، از قبیل کسب و سفر و تحصیل و غیرها، منافات ندارد.
به همین حال باشی تا شب که موقع «محاسبه» است و آن عبارت است از این که حساب نفس را بکشی؛ در این شرطی که با خدای خود کردی که آیا به جا آورد[ی ] و با ولی نعمت خود در این معامله جزئی خیانت نکردی؟ اگر درست وفا کردی، شکر خدا کن در این توفیق و بدان این که یک قدم پیش رفتی و مورد نظر الهی شدی و خداوند، ان شاءاللَّه، تو را راهنمایی می کند در پیشرفت امور دنیا و آخرت و کار فردا، آسان تر خواهد شد. چندی به این عمل مواظبت کن؛ امید است ملکه گردد از برای تو؛ به طوری که از برای تو، کار خیلی سهل و آسان شود؛ بلکه آن وقت لذت می بری از اطاعت فرمان خدا و از ترک معاصی در همین عالم. با این که این جا عالم جزا نیست، لذت می بری و جزای الهی اثر می کند و تو را مُلْتَذ (کامروا) می نماید.
بدان که خدای - تبارک و تعالی - تکلیف شاق بر تو نکرده و چیزی که از عهده تو خارج است و در خور طاقت تو نیست، بر تو تحمیل نفرموده [است ]؛ لکن شیطان و لشکر او، کار را بر تو مشکل جلوه می دهند و اگر خدای نخواسته در وقت محاسبه، دیدی سستی و فتوری شده در شرطی که کردی، از خدای تعالی، معذرت بخواه و بنا بگذار که فردا مردانه به عملِ شرط، قیام کنی. به این حال باشی تا خدای تعالی، ابواب توفیق و سعادت را بر روی تو باز کند و تو را به صراط مستقیم انسانیت برساند».4
10. سخت کوشی و تحمل سختی ها؛ اگر طالب موفقیت هستیم، باید بپذیریم که همه چیز با کار و کوشش سخت، بردباری و مقاومت در مقابل دشواری ها به دست می آید و کسی با خوش گذرانی و راحت طلبی، به جایی نمی رسد.
11. برنامه، نظم و تداوم؛ هدف خویش را در زندگی و رسیدن به قرب الهی، مشخص و برای رسیدن به آن، برنامه ریزی کنید و بر آن برنامه، پای بفشارید. نظم و برنامه ریزی، از لوازم ضروری موفقیت در دین داری و یا هر کار دیگر است و امکان ندارد که یک فرد بی انضباط و بی نظم، در رسیدن به اهداف زندگی خود موفق باشد.
این برنامه که در حقیقت، یک دستورالعمل خودسازی و قرب الهی است، باید با دقت و مطالعه و با مشورت متخصصان متعهد و علمای دین تنظیم شود؛ تا هم قابل عمل باشد و هم از افراط و تفریط به دور باشد و موفقیت در عمل و عبادت خدا، در گرو تداوم عمل به این برنامه است.
12. تأمین اقتصادی، از نظر اسلام هم فقر زیاد مانع انجام وظایف بندگی است و هم ثروت فراوان و بهترین حالت برای آسودگی خاطر و تمرکز در بندگی خداوند، حالت تعادل و تأمین اقتصادی است. کسی که فقیر است، همواره باید به فکر آب و نان خانوادة خود باشد و کسی که مال و ثروت فراوان دارد، همواره باید وقت و نیروی خود را در جهت سامان دادن و حفظ و حراست اموال خود به هدر بدهد و این دو گروه، معمولا در دین داری و عبودیت خداوند، موفق نیستند.
قرآن کریم نسبت به ثروت فراوان می فرماید: «انسان همین که خود را ثروتمند و بی نیاز احساس کند، به شورش و طغیان گری دست می زند».5 از رسول اکرم صلی الله علیه وآله نقل شده که فرموده که فرمود: نزدیک است فقر، آدم فقیر را به کفر بکشاند6.
13. رفق و مدارا؛ یکی از شرایط موفقیت در عبادت، اقتصاد در آن و رفق و مدارا با خود است؛ حتی عبادت را نباید به خود تحمیل کرد. عبادت تحمیلی، باعث زدگی انسان می شود و حال بندگی را زایل و خود عملی بی ثمر است.
در روایات اسلامی، تاکید فراوان شده است که در عبادت، میانه رو باشید و اقبال و ادبار قلب خویش را در نظر بگیرید و در حالتی که میل و اقبال دارید، بیشتر عبادت کنید و در موقع بی حالی و بی اشتیاقی به عبادت، به انجام واجبات بسنده کنید.
14. طلب توفیق از خداوند؛ دعا و درخواست، به ویژه با تضرع و گریه و با دل شکسته، علاوه بر آثار مادی و معنوی استجابت و موفقیت در رسیدن به اهداف، دل را برای انجام اوامر الهی، رقیق و آماده می سازد و آن را از کدورت ها و تعلق و تشویش و اضطراب های ناشی از وسوسه های یأس آور شیطان و نفس اماره، پالایش می دهد

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 07:59:00 ق.ظ ]




تعریف خودسازی
خودسازی، اتخاذ روشی برنامه ریزی شده، دقیق و برگرفته از آموزه های توحیدی اسلام، برای مهاجرت از طبیعت و تعدیل هویت بشری، در جهت احیا و پرورش هویت انسانی و الهی انسان، در عرصة حیات عقلانی و عرفانی و در راستای تحقق جامعیت مظهری انسان نسبت به خدای تعالی و تقرب به اوست.
بنا بر تعریف ارائه شده، خودسازی، تنها منحصر به ترک گناه و انجام تکالیف شرعی یا تهذیب نفس از اسارت ها و عادت ها و کسب آزادی یا مبارزه با رذایل اخلاقی و کسب فضایل یا انجام عبادت نیست و شامل برنامة جامعی برای تحقق تمامی این عرصه ها, رفع نقایص گوناگون و تکمیل نفس آدمی می شود.
برنامة عملی خودسازی
مهم ترین اموری که در خودسازی و پی ریزی ساختمان وجودی انسان مؤمن و سالم دخالت دارند، عبارتند از: آگاهی و شناخت، ایمان به خدا، دین و رستاخیز، تقویت ارتباط معنوی با خداوند و تقید به وظایف واجب عبادی و اجتماعی.
هدف زندگی، چیزی جز خداشناسی و خداپرستی و رسیدن به قرب خداوند نیست. قرآن کریم می فرماید: مردم هیچ ماموریتی ندارند؛ جز این که دستورهای دین را مخلصانه برای خدا انجام دهند.1 مفهوم و حقیقت عبادت، بسیار فراگیر است و شامل تمام فعالیت های انسان در زندگی می شود؛ حتی خوردن و خوابیدن و ازدواج انسان، بیرون از دایرة عبادت و پرستش خداوند نیست.
به طور کلی، مراحل خودسازی عبارتند از:
1. تقویت ایمان از طریق سیر مطالعاتی و افزایش اطلاعاتی که منتهی به آگاهی و بیداری می شود. در این زمینه، شرکت در جلسات مذهبی، گوش دادن به سخنرانی ها، تلاوت مداوم قرآن کریم و مطالعة شرح زندگی بزرگان و اهل عرفان و سلوک و… بسیار مفیدند.
2. پاک سازی و تهذیب نفس از عادت های بد و دل بستگی ها و وابستگی ها و از اموری که مانع کمال و سیر و سلوک انسان به سوی خدا می باشند.
3. اصلاح صفات شخصیتی و پاک سازی دل و درون از رذایل اخلاقی و آراسته شدن به فضایل اخلاقی، از طریق راهکارهای علم اخلاق و تمرین آنها در معاشرت با مردم و رعایت اخلاق اجتماعی.
4. تفکر شخصی در سؤال های اساسی انسان که در بینش دینی مطرح می شوند؛ مانند خداشناسی، انسان شناسی و هستی شناسی، دین شناسی و معادشناسی.
5. انجام وظایف عبادی و تحصیل صفت تقوا و پرهیزکاری, از طریق آشنایی با واجبات دینی و گناهان و پای بندی به احکام دینی.
6. تقویت ارتباط عاشقانه با خداوند و معصومینعلیهم السلام و مومنان اهل ولایت و محبت, از طریق انجام مستحبات و زیارات.
در صورتی که این مسیر به درستی و عالمانه طی شود, به طور قطع، حالات انسان دارای ثبات خواهد شد و دگرگونی ها و تحولات، سامان یافته تر می شود و نگرانی ها رفع خواهد شد.
تقویت آگاهی
اولین و مهم ترین راه تقویت ایمان، تحصیل و تقویت آگاهی از طریق مطالعه، تامل و تفکر است. ریشة ایمان قلبی در معرفت و اندیشه قرار دارد. آگاهی و تفکر، بیدار کنندة قلب از خواب غفلت و زنده کنندة دل انسان است. کسی که آگاهی ندارد، در حقیقت، مرده ای است که میان زندگان راه می رود.
به خاطر اهمیت و تأثیری که آگاهی در رسیدن انسان به کمال دارد، حوزه های شناخت و آگاهی، فراوانند. مهم ترین آگاهی برای تقویت ایمان به خدا، تحقیق، مطالعه و تفکر در ذات، صفات و افعال الهی و سرانجام، توحید هستی است.
تقویت ارادة عملی
پس از تقویت شناخت و آگاهی، اکنون نوبت عمل و تقویت ایمان، به وسیلة ارادة عملی است. منظور از عمل در این مسیر، رفع موانع و ایجاد شرایط ارتباط و توجه عملی به خداوند است. عبادت و پرستش، شاهراه ارتباطی بنده با خداوند و تقویت ایمان به اوست؛ اما برای رسیدن به آن و انجام عبادت به صورت مؤثر، پیمودن مراحل زیر، ضروری می باشند:
1. مبارزه با ریشه های گناه؛ گناه، رفتار ناهنجاری است که ناشی از خودخواهی و هواپرستی انسان است و ایمان آدمی را تضعیف می کند. برای پاک سازی خود از گناه، ریشه ای ترین کار، مبارزه با زمینه های نفسانی آن است؛ یعنی صفات و ملکاتی که انگیزة این رفتار را در آدمی به وجود می آورند.
2. مبارزه با عادت هایی که مانع رشد انسان هستند؛ برخی عادت ها در انسان، مانع حرکت او در جادة ایمان تلقی می شوند؛ به عنوان مثال، کسی که به پرخوری، پرخوابی و پرگویی عادت نموده، قادر نخواهد بود به انجام وظایف واجب و مستحب خود اقدام کند.
3. مبارزه مستقیم با گناهان و ترک و جبران آنها؛ علاوه بر مبارزه با زمینه های گناه، مبارزه مستقیم با گناه و ترک و جبران آن از طریق روش توبه، زمینة تقویت ایمان و پاکی انسان را از آلودگی و تاریکی فراهم می آورد.
4. انجام وظایف واجب شرعی؛ یکی از مراحل بسیار مهم و سرنوشت ساز در تقویت ایمان، انجام وظایف واجب و اطاعت از فرامین خداوند است. این مرحله که در عرفان اسلامی از آن به قرب فرایض تعبیر می شود، سرانجام به حصول تقوا و بهره مندی از آثار و ارزش های ناشی از آن، خواهد انجامید.
5. انجام نوافل و مستحبات؛ نهایی ترین مرحله در جادة ایمان که به محبت و عشق الهی می انجامد، مرحلة انجام مستحبات و نوافل است؛ مرحله ای که عرفا از آن تحت عنوان قرب نوافل و راه عشق تعبیر می کنند. قرب نوافل، پایانی ترین مقصد دین و مؤثر ترین راه نزدیکی انسان به خدا و کسب مقام ولایت و خلافت الهی است

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 07:57:00 ق.ظ ]




توصیه آیت الله بهجت برای خودسازی

مفهوم شناسی خودسازی

در قرآن کریم از مسئله خودسازی با عنوان تزکیه و تزکی یاد شده است و معنای لغوی آن عبارت است از: پاک نمودن خود از ناپاکی ها. در آیات متعددی از قرآن مجید بر اهمیت این پاک¬سازی تأکید شده است؛ مثلاً در سورۀ شمس می خوانیم: “به تحقیق کسانی که نفس خود را پاک کردند، به رستگاری رسیدند و کسانی که آن را آلوده و ضایع کردند، ضرر دیدند"؛ همچنین در آیه ۱۹ سوره فاطر و آیات ۱۴ و ۱۵ سوره اعلی، بر این مسئله تأکید شده است.

مراحل آغازین خودسازی و تزکیۀ نفس

نقطه شروع خودسازی و تزکیه نفس برای افراد مختلف، متفاوت است. برای فرد غیر مسلمان، اوّلین راه و نقطه شروع، اسلام آوردن است. به طوری که عده ای از علمای اخلاق، همین مطلب را درجه بندی کرده و گفته اند: اول اسلام، بعد ایمان، در مرحله سوم هجرت و بعد از آن جهاد فی سبیل الله است که در این راه وجود دارد".

اما نسبت به کسانی که وارد حریم امن اسلام و ایمان شده اند و مورد خطاب آیات قرآنی: “ای مؤمنان به فکر خود باشید” و یا آیه ای که می فرماید: “ای ایمان آوردندگان ایمان خود را تجدید کنید". قرار گرفته اند، باید گفت اوّلین مرحله خودسازی، تنبه و بیداری است. به این که باید شروع کرد و خود را از ناپاکی ها جدا کرد. بعد از این تنبه و آگاه شدن، این سؤال پیش می آید که از کجا باید شروع کرد؟ می توان گفت کسی که اوّلین مرحله را گذرانده است؛ با فکر و عقل، به این نتیجه رسیده است که “این عالم جای ماندن نیست و این همه امکانات و بعثت انبیا برای حیوانی زیستن نیست".

بعد از این مرحله (تفکر و تنبه) نوبت به مرحله «توبه» می رسد؛ یعنی جبران آن چه از دست رفته است. جبران حقوق دیگران که ضایع کرده ایم و جبران حقوق خداوند که بر گردن ما باقی مانده است. البته این توبه به همراه عزم است. توبه از آن چه کرده ایم و عزم به سوی آن چه می خواهیم پیش برویم، به همین جهت، عده ای از علمای اخلاق، منزل دوم را توبه و عده ای عزم گفته اند.مرحله بعدی برای این امر ترک معصیت و انجام واجبات است.

آیت الله بهجت در جواب سؤالی که پرسیده شده: تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟ می گوید: ترک معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد. پس در این مرحله باید واجبات الاهی را به اندازه ¬ای که علم داریم، انجام داده و محرمات الاهی را نیز به اندازه علم¬مان ترک کنیم. این مسئله باعث می شود خداوند علم های جدیدی به ما عطا کند و به این وسیله، در سیر و سلوک خود رشد پیدا کنیم. ما هر چه می دانیم عمل می کنیم و خداوند علم به ندانسته ها را به ما عنایت می کند و تا وقتی که ما به وظیفۀ خود عمل کنیم، این چرخه ادامه دارد. پیامبر (صلی الله علیه واله) فرموده اند: هر کس آن چه را می داند انجام دهد، خداوند علم مجهولات را به او می فهماند. این روایت، مطابق با آیه قرآنی است که می¬ فرماید: “کسانی که در راه ما تلاش کنند، راه های خود را به آنان نشان داده و هدایت شان می کنیم". علاوه بر این، باید دانست انسان تا زنده است، هیچ گاه ساکن نیست؛ یا به سوی نور (هدایت) در حرکت است و یا به سوی ظلمت (گمراهی)، و مطلب مهم، رهبری این حرکت به سوی نور است .

لزوم وجود استاد در مسیر تزکیه و خود¬سازی

مسلماً وقتی علوم ظاهری و تجربی؛ مانند طبابت جسم نیاز به استاد داشته باشد، طبابت روح که سخت تر و دقیق تر است حتماً به طبیب و استاد احتیاج دارد. اما این، مسیری است که در پیمودن آن بزرگ ترین استاد، انسان را راهنمایی می کند. استاد اوّلیه برای همۀ انسان ها و راهنمای آنان، خداوند است. در قرآن آمده است: “خداوند سرپرست ایمان آورندگان است و آنها را از تاریکی ها به سوی نور می کشاند". و یا می فرماید: “کسانی که در راه ما تلاش کنند قطعاً آنها را به راه¬های خود هدایت می کنیم". پس با استعانت و توکل بر او می توان در این راه گام نهاد و اگر در این مسیر، خداوند شخصی وارسته، صالح و متقی را در مسیر انسان قرار داد، از او استفاده می کند، اما اگر چنین نعمتی نبود، این راه تعطیل نمی شود، بلکه با عمل به آن چه می دانیم خداوند علم به مجهولات را به ما عنایت می کند.

در سؤالی از محضر آیت الله بهجت پرسیده شد: آیا این مسیر نیاز به استاد دارد؟ در جواب فرمودند: “استاد تو علم تو است، به آن چه می دانی عمل کن، آن چه را نمی دانی کفایت می شود". پس استاد اوّلیه خداوند است و به همین جهت پیامبرانش را برای هدایت خلق فرستاده است و پس از آنها ائمۀ اطهار (علیهم السلام) و بعد از آنها انسان های وارسته، متقی و راه پیموده، سمت استادی خواهند داشت. انسان در نبود استاد خاص می تواند با استعانت از خداوند متعال و روح پیامبر اعظم (صلی الله علیه واله) و ائمۀ اطهار (علیهم السلام) راه را شروع نموده و ادامه دهد و علم خود را مانند معلمی بداند که او را به نیکی ها راهنمایی کرده و از معاصی باز می دارد و همین ترک معصیت و انجام واجبات، موجب رشد در این مسیر خواهد شد.

بهترین راه قرار گرفتن در زمره یاران امام عصر(عجل الله تعالی فرجه)

برای این کار باید دید که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) که خود یکی از امامان و پیشوایان دینی ما است چه اعمالی انجام می دهد و زمانی که ظهور کند چه برنامه هایی را اجرا می کند. همان گونه که می دانیم در دین اسلام بهترین چیز برای رشد و تعالی و رسیدن به خدا، ایمان و عمل صالح است، لذا برای اینکه بتوانیم یار و یاور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) شویم همان اجرای دستورات دینی؛ یعنی انجام واجبات و ترک محرمات بهترین کار و آغاز راه برای خود سازی و تهذیب نفس است

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 07:56:00 ق.ظ ]