نرجس
 
   



بنام خدا


حق پير زن

يكي از شاگردان شيخ كه پس از صرف غذايي ،
حال معنوي خود را از دست مي دهد ،
از شيخ ياري مي خواهد .
شيخ مي فرمايد :
آن كبابي كه خورده اي ،
فلان تاجر پولش را داده
كه حق پير زني را غصب كرده است.




درس براي خدا

شيخ فرمود ه است كه در تشييع جنازه
آيت الله بروجردي( رحمه الله)
جمعيت بسياري آمدند و تشييع با شكوهي شد .
در عالم معنا از ايشان پرسيدم
كه چطور اين اندازه از شما تجليل كردند ؟
فرمود:تمام طلبه ها را براي خدا درس مي دادم .




غمخوارامت

شيخ مي فرمود :
مدتي گرفتاري داشتم
و هر دعايي كه مي خواندم اثر نمي كرد
وعرض كردم :
خدايا! اين دعاها را به مردم گرفتار مي گويم ،
مي خوانند و حاجت خود را مي گيرند ،
ولي چرا گرفتاري مابرطرف نمي شود ؟
با ناراحتي گفتم :
محمد و آل محمد (عليهم السلام)هم به فكر ما نيستند .
به محض اينكه اين جمله را گفتم ،
پيامبر اكرم (ص)راديدم كه غبار آلوده،
آستينها را بالا زده ،فرمودند :
چيه ؟ماهزار سال پيش از خلقت آدم به فكر شما بوديم.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-06-08] [ 12:10:00 ب.ظ ]




درمحضر بزرگان
باري كه شيخ براي زيارت
حرم مطهر امام علي بن موسي الرضا(عليه السلام )
به مشهد رفته بود ،
ديداري با مرحوم
آيه الله العظمي سيد محمد هادي ميلاني (قدس سره)داشت .
جريان اين ديداراز زبان
جناب حجه السلام والمسلمين سيد محمد علي ميلاني
فرزند آن مرجع عاليقدرباز مي گوييم.

«مرحوم شيخ رجبعلي خياط كه در اثر كف نفس و ترك گناه ،
خداوند به اوچشم بصيرت عنايت فرموده بود ،
موفق شد جمعي از شيفتگان را در جهت اخلاص
و عشق به خداوند تربيت نمايد.
وي به پدرم علاقمند بود.
بنده هم به دليل سوابقي كه با ايشان داشتم ،
مكرر خدمت شيخ مي رسيدم
و گاهي از مجالس وي كه نوعا با ذكر آيات و روايات ،
سالكان و دلباختگان را موعظه مي كرد ،بهره مند مي شدم .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:09:00 ب.ظ ]




بنام خدا

عشق به خدا و باورو ايمان به مبداء هستي ،
يگانه ويژگي برجسته شيخ رجبعلي خياط بود .
همه حكايتهاي كه از ديدارهاوگفته هاي او،
به زبان ياران و آشنايان وي جاري است ،
گوياي اين نكته است كه خدابيني
او راهاي فراواني را در برابرش گشوده
و اورا با نعاني بلندي آشنا كرده است .
براي آگاهي بيشتر مناسب است حكايتهايي پراكنده
از گوشه و كنار زندگي شيخ را باز گوييم
تا ببينيم چه كرهاي كوري
بدست آن انسان وارسته و عاشق گشوده شده است.
در همين داستانهاست كه اخلاق و آداب داني شيخ روشن مي شود ،
صفاو صميمت او به چشم مي آيد
و صراحت لهجه و بيان او آشكار مي گردد
تكيه كلام شيخ در همه اين حكايتها ،خداست
و رعايت حدود خدايي .
وي در اين چند داستان به كساني كه از وي چيزي خواسته اند
و به همه مامي اموزد كه :
من كان لله كان الله له ..
هر كس از آن خدا باشد خدا از آن اوست .

اين حكايتها از زبان كساني نقل شده است
كه همه خود شاهد واقعيتها بوده اند ،
ولي بناي ما بر اين است كه از آوردن نام افراد خودداري كنيم .
هدف ما از بازگويي اين وقايع ،
تنها روشن كردن زوايايي از زندگاني بزرگمردي خدايي است
كه با روح بلند و آسماني خود ،
سالي چند در اين خاكدان تاريك ماند و جمعي را روشني بخشيد.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 12:08:00 ب.ظ ]





وفاي به عهد

شخصي كه به رغم درمانهاي مختلف
در داخل و خارج بچه دار نمي شد
به معرفي يكي از ياران شيخ ،نزد وي مي آيد .
شيخ مي گويد:
من از امام رضا (عليه السلام )خواستم فرمودند
خداوند به وي دو پسر مي دهد ،
هر پسري كه بدنيا آمد گاوي بكشد و مردم را اطعام كند .
آن مرد پس از تولد پسر اول چنين مي كند
ولي با بدنيا آمدن پسر دوم ،
بدنبال حرف مردم كه مي گويند مگر شيخ امامزاده است
و معجزه كرده است ؟گاورا نمي كشد و اطعام نمي كند .
چند وقت بعد ،آن پسر از دنيا مي رود .

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 12:07:00 ب.ظ ]




اجابت دعا

روزي در هواي گرم تابستان ،
شيخ نفس زنان نزد يكي از يارانش مي رود ،
پولي به او مي دهد
و از او مي خواهد فورا آن را
به سيد امام جماعت مسجد حاج امجد برساند .
مدتها بعد كه جريان را از سيد مي پرسند ،
مي گويد:مهمان برايم آمده بود ودر منزل هيچ نداشتم ،
رفتم به اتاق ديگر و
به حضرت ولي عصر صلوات الله عليه متوسل شدم .
لحظه اي بعد آن پول به دستم رسيد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:06:00 ب.ظ ]





كرامت امام

فردي به مشهد رفته و از امام رضا(عليه السلام )
مي خواهد كه به او پسري كرامت شود .
وقتي به تهران بر مي گردد،
شيخ به او پيغام مي دهد
كه تو به منزل ما مي آيي يا من به نزد تو بيايم ؟
گويا شيخ به منزل وي مي رود و مي گويد :
تواز طريق امام رضا (عليه السلام )
از خدا پسري خواسته اي .
حضرت فرمودند :كه خداوند پسري به او مي دهد اسمش را رضا بگذارد.

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]




پنجره فولاد

در سفر مشهد ،
هنگامي كه در صحن مطهر امام رضا (عليه السلام )
جواني را مي بيند كه در كنار پنجره فولاد
با گريه وزاري ،امام رضا را به حق مادرش قسم مي دهد
و دعا مي كند وچيزي مي خواهد ،
شيخ به يكي از همراهان مي گويد :
برو به جوان بگو ،درست شد برو !
جوان رفت ،
از شيخ مي پرسند :
جريان چه بود ؟
مي گويد :
اين جوان ،خواهان ازدواج با كسي بود
كه به اونمي دادند و متوسل
به حضرت امام رضا روحي فداه شده است .
حضرت فرمودند:درست شده است ،برود.

موضوعات: کلام بزرگان  لینک ثابت
 [ 12:04:00 ب.ظ ]




بوی گلسرخ


درسفر به كاشان ،
شيخ همانند همه سفرهاي ديگر ،ن
خست به قبرستان شهر رفت .
همراهان شنيدند
كه به حضرت اباعبدلله الحسين (عليه السلام )سلام ميدهد.
جلوتر كه ميرودمي گويد :
بويي به مشامتان نمي رسد؟
بوي گل سرخ!
واز مسوؤل قبرستان مي پرسد ،
امروز چه كسي رادفن كرده اند ؟
وي همه را به طرف محل دفن كسي مي برد
كه تازه به خاكش سپرده اند.
در آنجا همه آن بوي گل را استشمام مي كنند .
شيخ مي گويد :
وقتي اين بنده خدا را اينجا دفن كرده اند ،
وجود مقدس سيد الشهداء تشريف آورده اندايجا ،
وبه واسطه اين شخص ،عذاب را ازاهل قبرستان برداشتند.

موضوعات: کلام بزرگان  لینک ثابت
 [ 12:02:00 ب.ظ ]




قال امام صادق"ع":قلب حرم خداست

موضوعات: آیا می دانید:  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ق.ظ ]




اطاعت کن تا بهرمند شوی….

موضوعات: کلام نور  لینک ثابت
 [ 11:28:00 ق.ظ ]




خدایا مارا شرمنده شهدا نکن...
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:24:00 ق.ظ ]




در محضربزرگان....
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ق.ظ ]




هرجا کم آوردی ….

حوصله نداشتی …

گرفته بودی….

کار نداشتی….

صدبار بگو .."استغفرالله ربی واتوب الیه”

موضوعات: نکات آموزنده  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]




از امام حسن"ع"سوال شد:مروت چیست؟

فرمود:حفظ دین .عزت نفس.نرمش.احسان پرداخت حقوق واظهار دوستی نسبت به مردم…..

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ق.ظ ]




باغزل هایم چه کردی قافیه بر وزن توست/تا که من گفتم حسین بیت الغزل شد شعر من/

یاحسین گفتم ولی انگار مصراعی کم است/ذکر یا مولا حسن بردم عسل شد شعر من

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




کربلا شهریست ای دل….شهریارش زینب است/اعتبارش از حسین واقتدارش زینب است..

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت
 [ 09:45:00 ق.ظ ]




آدمها فکر می کنند اگر یک بار دیگر متولد شوندجور دیگری زندگی می کنند..شاد وخوشبخت وکم اشتباه خواهند بود.فکر می کنند همه چیز را از تو بسازند.

محکم وبی نقص!!!!!!!!!

اما حقیقت ندارد…

اگر ما جسارت طور دیگری زندگی کردن را داشتیم…

اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم .اگر آدم ساختن بودیم از همین جای زندگیمان به بعد را می ساختیم….

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 08:18:00 ق.ظ ]




اغلب مردم زود فریب می خورند تشنه ی آرامش فوری هستند.ودام هایی را که در پشت  وعده های بزرگ  پنهان است نمیبینند….

موضوعات: حکیمانه  لینک ثابت
 [ 08:12:00 ق.ظ ]




اشخاصیکه صبر میکنند تا اوضاع وشرایط عالی از راهبرسد هرگزکاری را انجام نمی رسانند .زمان مطلوب برای عمل همین حالاست….

موضوعات: حکیمانه  لینک ثابت
 [ 08:10:00 ق.ظ ]