نرجس
 
   





با رسیدن ایام شهادت و سوگواری فاطمیه متن “زیارتنامه حضرت فاطمه”(س) را همراه با ترجمه در این مطلب قرار داده ایم که ملاحظه میکنید.


متن زیارتنامه حضرت فاطمه
در روایات شیعه دو تاریخ برای درگذشت فاطمه زهرا وجود دارد، ایّام فاطمیّه یا ایام وفات فاطمه زهرا به فاصلهٔ بین این دو تاریخ یعنی 13 جمادی الاول تا 3 جمادی الثانی گفته می شود.


در ادامه زیارتنامه حضرت فاطمه را به مناسبت ایام فاطمیه و ایام سوگواری این بانوی بزرگوار اسلام برای شما عزیزان آماده کرده ایم. التماس دعا.


 

بسم الله الرحمن الرحیم

یَا مُمْتَحَنَهُ امْتَحَنَکِ اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکِ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَکِ فَوَجَدَکِ لِمَا امْتَحَنَکِ


صَابِرَهً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَکِ أَوْلِیَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِکُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ

أَبُوکِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَتَی (أَتَانَا) بِهِ وَصِیُّهُ‏ فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ

إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَیَتِکِ‏

اَلسَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ نَبِیِّ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ حَبِیبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَلِیلِ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ صَفِیِّ اللَّهِ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَمِینِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ خَلْقِ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا بِنْتَ خَیْرِ الْبَرِیَّهِ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا سَیِّدَهَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا زَوْجَهَ وَلِیِّ اللَّهِ وَ خَیْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ‏

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَهُ الشَّهِیدَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الرَّضِیَّهُ الْمَرْضِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْفَاضِلَهُ الزَّکِیَّهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِیَّهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا التَّقِیَّهُ النَّقِیَّهُ السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُحَدَّثَهُ الْعَلِیمَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمَظْلُومَهُ الْمَغْصُوبَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الْمُضْطَهَدَهُ الْمَقْهُورَهُ

السَّلاَمُ عَلَیْکِ یَا فَاطِمَهُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ

صَلَّی اللَّهُ عَلَیْکِ وَ عَلَی رُوحِکِ وَ بَدَنِکِ‏

أَشْهَدُ أَنَّکِ مَضَیْتِ عَلَی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّکِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّکِ فَقَدْ سَرَّرَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ جَفَاکِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ آذَاکِ فَقَدْ آذَی رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ وَصَلَکِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

وَ مَنْ قَطَعَکِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

لِأَنَّکِ بَضْعَهٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِی بَیْنَ جَنْبَیْهِ کَمَا قَالَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ‏

أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِکَتَهُ أَنِّی رَاضٍ عَمَّنْ رَضِیتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَی مَنْ سَخِطْتِ عَلَیْهِ‏

مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَیْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَیْتِ‏ مُبْغِضٌ لِمَنْ

أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ کَفَی بِاللَّهِ شَهِیداً وَ حَسِیباً وَ جَازِیاً وَ مُثِیباً

   

زیارت حضرت فاطمه (س)
 

ترجمه زیارت حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیها

ای آن که خدایی که تو را خلق کرد پیش از خلقت بیازمود و در آن آزمایش بر هر گونه بلا و مصیبت تو را شکیبا و بردبار گردانید.

و ما چنین پنداریم که دوستان شما هستیم و مقام بزرگی شما را تصدیق می‏کنیم و بر هر دستور و تعلیمات الهی که پدر شما و وصیّش که درود حق بر او و آلش باد برای ما آورد صبور و مطیع خواهیم بود

پس ما درخواست می‏کنیم هرگاه که مصدق و مؤمن به شما هستیم که ما را بواسطه این تصدیق به رسول و وصیش خدا به شما ملحق فرماید.

تا به ما مژده رسد که بواسطه دوستی شما ما را از گناهان پاک سازد

سلام بر تو ای دختر رسول خدا سلام بر تو ای دختر پیغمبر خدا.

سلام بر تو ای دختر حبیب خدا سلام بر تو ای دختر دوست خاص خدا.

سلام بر تو ای دختر بنده خالص خدا سلام بر تو ای دختر امین خدا سلام بر تو ای دختر بهترین خلق خدا .

سلام بر تو ای دختر بهترین پیغمبران و رسولان و فرشتگان خدا .

سلام بر تو ای دختر بهترین خلق سلام بر تو ای سیده زنان عالم از اولین و آخرین.

سلام بر تو ای زوجه ولی خدا (امیر المؤمنین) و بهترین تمام خلق بعد از رسول خدا.

سلام بر تو ای مادر حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشت.

سلام بر تو ای صدیقه طاهره که به راه دین شهید گردیدی.

سلام بر تو ای آنکه خدا از تو خوشنود و تو از خدا خوشنودی.

سلام بر تو ای صاحب فضیلت‏و پاکیزه صفات سلام بر تو ای انسیه حوراء.

سلام بر تو ای ذات متقی پاک گوهر سلام بر تو ای آنکه به الهام خدا دانا بودی.

سلام بر تو ای مظلوم (و دارای عصمت) که حق تو را غصب کردند.

سلام بر تو ای ستم کشیده و مقهور دشمنان دین.

سلام بر تو ای فاطمه دختر رسول خدا و رحمت و برکات حق بر تو باد.

درود خدا بر تو و بر جسم و جان تو باد. گواهی می‏دهم که چون تو از جهان رفتی با مقام یقین و دلیل روشن از جانب پروردگار بودی و هر که تو را مسرور و شاد ساخته.

رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد را شاد ساخته و هر که در حق تو جفا و ظلم کرد به رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد ظلم و جفا کرده.

و هر که تو را آزرده کرد رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد را آزرده است.

و هر که به تو پیوست به رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد پیوسته.

و هر که از تو بریده از رسول خدا که درود خدا بر او و آلش باد بریده است.

زیرا تو پاره تن پیغمبر و روح مقدس آن بزرگواری خدا را گواه می‏گیرم و رسول او و فرشتگان را که من از آن کس راضیم که شما از او راضی هستید و خشمگینم از هر که شما از او خشمگین هستید.

بیزارم از آنکه شما از او بیزارید دوستم با آن که شما با او دوستید و دشمنم با هر که شما با او دشمنید.

ناراضیم از هر که شما از او ناراضی هستید و محبوب من است هر که محبوب شماست و بر صدق گواهی من خدا کافی است.

که گواه و محاسب و جزا دهنده و ثواب بخشنده است.

خدا را گواه می‏گیرم و پیغمبران و فرشتگان را خدا را گواه می‏گیرم و فرشتگان را که من دوستم با دوستان شما و دشمنم با دشمنان شما و با هر که محاربه کند با شما محاربم.

من ای مولای من به مقام عصمت و عظمت تو و پدر بزرگوارت و شوهر و فرزندانت که پیشوایان دین منند یقین دارم.

و به ولایت و امامت شما ایمان دارم و ملتزم اطاعت شما هستم.

گواهی می‏دهم که دین همان است که آنها راست و حکم خدا همان حکم است که آنها کنند و آنها حکم خدا را البته به خلق رسانیدند.

و امت را به راه خدا به طریق حکمت و برهان و پند و اندرز نیکو دعوت کردند و از ملامت لائمان نیندیشیدند.

و درود بر تو و بر پدر بزرگوار و شوهر و ذریه و فرزندانت که امامان پاک گوهرند ای پروردگار درود فرست بر محمد (ص) و اهل بیتش و درود فرست بر بتول طاهره و صدیقه معصومه باتقوای پاکیزه روح که از خدا راضی است و خدا از او راضی است پاک گوهر با رشد و هدایت و مظلوم و مقهور امت که حقش را غصب و ارثش را منع کردند و استخوان پهلویش را شکستند و به شوهرش ستم نمودند و فرزندش را شهید کردند.

ای خدا فاطمه دخت رسول توست و پاره تن و باطن قلب و جگر گوشه پیغمبر توست.

تحیت و درود از توبر او باد و او تحفه گرانبهای توست که خاصه به وصی رسولت اعطا فرمودی و حبیب حضرت مصطفی و قرین حضرت مرتضی و بزرگ زنان عالم و بشارت دهنده اولیاء و ملازم ورع و زهد. و سیب باغ فردوس و بهشت خلد تو مولدش را به شرف زنان بهشتی شرافت دادی و انوار ائمه طاهرین را از نسل پاک او مقرر داشتی و در برابرش پرده نبوت را بیاویختی.

پروردگارا درود فرست بر او درودی که مقامش نزد تو بیفزاید و نزد تو شرافت یابد و از مقام رضا و خشنودیت منزلت گیرد از ما تحیت و سلام به روح پاک آن بزرگوار برسان و بواسطه دوستی و محبت او ما را فضل و احسان و رحمت و مغفرت کرامت فرما که تو ای خدا دارای مقام عفو با لطف و کرامتی.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1398-10-21] [ 09:34:00 ق.ظ ]






زمانی که انسان می میرد روح او کاملا از بدنش جدا می شود که در این لحظه اتفاقاتی برای او می افتد و در هنگام مرگ با دیدن بعضی چیزها به پایان عمر خود پی می برد.


اتفاقاتی که هنگام مرگ برای انسان رخ می دهد؟

بسیاری از ما درباره لحظه مرگ و جان دادن صحبتهایی را شنیده ایم و فرا رسیدن آن لحظه و اتفاقاتی که قرار است برایمان پیش آید ، خوف و وحشت داریم . در لحظه مرگ برخی از واقعیت ها که در زمان حیات، بر انسان پوشیده است ، بر او آشکار می ‏شود؛ زیرا در آن زمان که آدمی از مرز دنیا می گذرد، فرشته مرگ را می بیند و در آستانه جهان غیب قرار می گیرد. در این بخش از نمناک شما را با اتفاقاتی که لحظه مرگ می افتد آشنا می کنیم.

 

هنگام مرگ چه اتفاقی می افتد؟
آدمی در لحظه جان دادن چه می بیند؟

در لحظه مرگ رابطه انسان با اطرافیان و اطرافیانش با وی قطع می شود؛ نه محتضر می تواند مشاهدات خود را برای آنان بگوید و آنچه بر وی می گذرد، توضیح دهد و نه اطرافیان قادرند به اطلاعات و مشاهدات محتضر پی ببرند و از چگونگی حالش آگاهی یابند و برخی از واقعیت ها در زمان حیات، بر انسان پوشیده است و لحظه مرگ، بر او آشکار می ‏شود.

مشهودات اهل ایمان و کفر در لحظه مرگ به اعمال آن ها بستگی دارد؛ اهل ایمان و عمل صالح از کرامات حق تعالی بهره مند می شوند و مناظر مطبوع و دلپذیر را می بینند ولی اهل کفر و نفاق به اندازه حظّ و بهره خود و آنچه در دار دنیا کسب نموده اند، آثار غضب و قهر الهی را مشاهده می کنند.

فرشته ملک الموت


انسان ها در هنگام مرگ بعضی چیزها مثل شیطان و فرشتگان برایش متمثل می شود. محتضر در لحظه ای که ملک الموت و جهان ناآشنای پس از مرگ می بیند ، در می یابد که زندگی دنیایش پایان یافته و در این موقع، بسیار نگران و مضطرب می شود و فشار روحی زیادی بر او وارد می شود. انسان نیکوکار فرشتگان قبض روح را به شکل خوب و همراه با بشارت، سلام و تحیت مشاهده می کند اما اگر کافر، ظالم و ستمکار باشد، فرشتگان را بیم دهنده و با چهره های ترسناک می بیند.

 

چهره ی ترسناک فرشته ملک الموت برای کافران
فرشتگان ثبت اعمال


هر انسانی پس از مرگ، فرشتگان ثبت اعمال را می بیند و بلافاصله از وضع خود آگاه می شود و می فهمد آیا بهشتی و اهل سعادت است یا جهنمی و اهل عذاب می باشد. یکی دیگر از مشهودات محتضر در اولین مراحل انتقال، فرشتگان مأمور بر رزق و روزی است.

امامان و پیامبران

هیچ کس نیست که مرگش فرا رسد، مگر آنکه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و ائمه معصومین (علیهم السلام) همگی (با بدنی مثالی) نزد او مجسم و حاضر می شوند، به طوری که آنان را می بیند. اگر محتضر از مؤمنان باشد، وقت مشاهده به آنان علاقه پیدا می کند و عشق می ورزد، و اگر از مؤمنان نباشد، هنگام مشاهده ایشان، آنان را دشمن می دارد و به دیدار آنان علاقه ای ندارد.

 

دیدن امامان و پیامبران پس از مرگ
بهشت و درجات والای آن


انسان مومن پس از مرگ بهشت و درجات والای آن را می بیند در حالی که به واسطه جدا شدن از زن و زندگی، حسرت و اندوه فراوانی دارد ملک الموت به او بهشت را نشان می دهد و می گوید:اینجا منزل تو است و نعمت پایدار، اموال، خانواده و خویشاوندانت در اینجایند. هر کدام از خویشاوندان و خانواده ات صالح باشند، در اینجا با تو خواهند بود. آیا راضی هستی به جای مال و ملک دنیا، این نعمت ها را دریابی؟ می گوید:به خدا قسم مشتاقم و حاضرم.»

شیطان


در برخی از روایات آمده است که هنگام مرگ شیطان با فرزندان و یاران خود بر بالین انسان حاضر می شوند تا وی را وسوسه کنند و در دینش به شک اندازند و او را به کفر بکشاند اما اگر محتضر از مؤمنان حقیقی باشد، شیطان نمی تواند بر او غالب شود و دین و ایمانش را بگیرد.

 

وسوسه انسان توسط شیطان در هنگام مرگ 
مال ، اولاد و اموال


مال و اولاد و اعمال فرد از دیگر اموری که برای محتضر به صورت مثالیه خود مجسم می گردد. در فرمایش امام علی آمده است که هنگامی که انسان متوجه مال خود می شود ومی گوید:(ای مال)! به خدا سوگند من بر (جمع) تو حریص و (بر انفاق تو) بخیل بودم (شب و روز خود را برای تحصیل و به دست آوردن تو صرف کردم و چیزی از تو را از خود جدا نمی کردم)، پس چه سود و بهره ای از تو برای من است؟ مال (در جواب) می گوید:کفن خود را از من برگیر (یعنی استفاده تو از من در این حال فقط کفنی بیش نیست).

سپس متوجه فرزندان خود می شود و می گوید:به خدا سوگند! من برای شما پدری مهربان و حامی و نگهدرانده شما بودم، پس (در این حال) چه نفع و فایده ای از شما برای من هست؟ می گویند ما تو را به قبر و گودالی که آرامگاه تو است، می رسانیم و در آن پنهان می سازیم.

متوجه اعمال خود می شود و می گوید:به خدا سوگند! من نسبت به (انجام) تو میل و رغبت نداشتم و تو بر من گران و سنگین بودی، پس چه نفع و فایده ای از تو برای من هست؟ می گوید:من قرین و همنشین تو هستم در قبر و روز رستاخیزت، تا زمانی که من و تو بر پروردگارت عرضه شویم.

 

انسان هنگام جان دادن چه میبیند؟
فراز و نشیب های عمر


عالم برزخ و عالم دنیا با یکدیگر متفاوتند و هر حرکتی در دنیا نیازمند زمان است اما در عالم برزخ چنین نیست. عالم برزخ مانند عالم رویا وخواب است ، زمانی که خواب می بینیم رویاها و صحنه هایی را می بینیم که شاید گاهی روزها وقت لازم دارد تا دیده شود اما وقتی از خواب بیدار می شویم ، می بینیم یک ساعت بیشتر در خواب نبوده ایم .

پس انسان در یک ثانیه می تواند ملک الموت را ببیند و همچنین می تواند تمام فراز و نشیب های 70 سال عمرش را آن لحظه ببیند .محتضر از فرازهای روحانی و نورانیش شدیداً غرق لذت توصیف نشدنی می شود و از فرازهای ظلمانی و تاریکش شدیداً ناراحت می شوداما این لذت و ناراحتی ممکن است یک ثانیه یا کمتر از یک ثانیه باشد.

 

دیدن فراز و نشیب های عمر در یک ثانیه
شرایط کسی که سکته می کند


بین کسانی که یک لحظه سکته می کنند و می میرند و کسانی که مدتی در حالت احتضار و جان کندن هستند فرقی نمی کند. از نظر شرعی انسان زمانی می میرد که روح از بدنش کاملاً جدا شده باشد یعنی متخصص بگوید مرده. بنابراین کسی که سکته کرده اگر احتمال می دهید که نمرده او را نگه دارید دفن نکنید تا یقین کنید که مرده است .مرگ زمانی اتفاق می افتد که روح انسان توسط فرشتگان الهی قبض شده و دیگر برگشت هم ندارد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:31:00 ق.ظ ]






فدک نام دهکده ای است در 60 کیلومتری شهر مدینة النبی واقع شده، این منطقه سرسبز و پر از درخت یکی از مناطق خیبر است و یهودیان مدینه در آن سکنی داشتند.


فدک چیست و اختلاف حضرت زهرا (س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟
فدک دهکده ای در شمال مدینه بود که تا آن شهر دو یا سه روز راه فاصله داشت . این دهکده در شرق خیبر و در حدود هشت فرسنگی آن واقع بود و ساکنانش همگی یهودی شمرده می شدند . امروزه فاصله خیبر تا مدینه را حدود 120 یا 160 کیلومتر ذکر می کنند.


موقعیت جغرافیایی فدک
پس از فتح «قلعه خیبر» یهودیان فدک اقدام به صلح با پیامبر اسلام(ص) کردند و براساس مفاد صلح نامه، بخشی از این زمین ها را در اختیار آن حضرت گذاشتند و ایشان در آنجا درختان نخلی با دست مبارک خویش کاشتند و آنجا را به حکم آیه قرآن به حضرت زهرا (س) دادند.

فدک نام دهکده ای است در 60 کیلومتری شهر مدینة النبی واقع شده، این منطقه سرسبز و پر از درخت یکی از مناطق خیبر است و یهودیان مدینه در آن سکنی داشتند و به زراعت و باغداری می پرداختند و از این منطقه حاصلخیز درآمدهای خوبی به دست می آوردند.

بعد از رحلت پیامبر، خلیفه اول، آن را تصرف و خدمتکاران آن را اخراج و آن را تصرف نمود و حضرت زهرا (ص) نتوانست حق خویش را از او بگیرد، خلیفه دوم آن را به یهودیان بازگرداند و بخشی از آن را از یهودیان خرید.

خلیفه سوم آن را به مروان و دیگران بخشید و تا زمان عمر بن عبدالعزیز از دست فرزندان زهرا (س) خارج بود. با آغاز حکومت عمر بن عبدالعزیز وی فدک را به فرزندان حضرت زهرا (س) بازگرداند، اما یزید بن عبدالملک دوباره از آنها باز پس گرفت.

سفاح خلیفه عباسی به عبدالله محض بازگرداند، اما منصور دوانیقی بار دیگر فدک را غصب کرد، مهدی عباسی دوباره به فرزندان حضرت فاطمه (س) برگرداند، اما موسی بن مهدی آن را پس گرفت. مأمون آن را در حکمی کتبی به فرزندان حضرت زهرا (س) بازگرداند.


اما پس بعد از مأمون متوکل این ملک را از فرزندان حضرت فاطمه (س) پس گرفته و آن را به عمر بازیار واگذار کرده و عبدالله بن عمر بازیار درختانی را که پیامبر کاشته بود قطع نمود و به دنبال آن فلج شد.

از محصول آن فرزندان حضرت فاطمه (س) به حجاج و زائران اطعام می نمودند؛ پس از انقراض خلافت عباسی و تشکیل دولت و خلافت عثمانی که تمام عربستان زیر حکومت عثمانیان در آمد، سرنوشت این منطقه نامعلوم بوده اما قطعاً از دوره متوکل از دست فرزندان حضرت فاطمه (س) خارج شده و بیش از این در منابع تاریخی به مسئله فدک پرداخته نشده است.

فدک و رسول خدا (ص)
در سال هفتم هجرت، پیامبر خدا (ص) برای سرکوبی یهودیان خیبر که علاوه بر پناه دادن به یهودیان توطئه گر رانده شده، از مدینه به توطئه و تحریک قبایل مختلف علیه اسلام مشغول بودند، سپاهی به آن سمت گسیل داشت و پس از چند روز محاصره دژهای آن راتصرف کرد .

پس از پیروزی کامل سپاه اسلام - با آن که اختیار اموال و جان های شکست خوردگان همگی در دست پیامبر (ص) قرار داشت - رسول خدا (ص) با بزرگواری تمام، پیشنهاد آنان را پذیرفت و به آن ها اجازه داد نصف خیبر را در اختیار داشته باشند و نصف دیگر از آن مسلمانان باشد . بدین ترتیب، یهودیان در سرزمین خود باقی ماندند تا هر ساله نصف درآمد خیبر را به مدینه ارسال دارند .

با شنیدن خبر پیروزی سپاه اسلام، فدکیان که خود را همدست خیبریان می دیدند، به هراس افتادند; اما وقتی خبر برخورد بزرگوارانه پیامبر (ص) با خیبریان را شنیدند، شادمان شدند و از رسول خدا (ص) خواستند با آنان همانند خیبریان رفتار کند . پیامبر خدا (ص) این درخواست را پذیرفت .

تفاوت فقهی حکم خیبر و فدک
رفتار رسول خدا درباره فدک و خیبر یکسان می نماید; ولی این دو سرزمین حکم همسان ندارند . مناطقی که به دست مسلمانان تسخیر می شود، دو گونه است:

1 . مکان های که با جنگ و نیروی نظامی گشوده می شود . این سرزمین ها که در اصطلاح «مفتوح العنوة » (گشوده شده با قهر و سلطه) خوانده می شود، به منظور تقدیر از تلاش جنگجویان مسلمان در اختیار مسلمانان قرار می گیرد و رهبر جامعه اسلامی چگونگی تقسیم یا بهره برداری از آن را مشخص می سازد. منطقه خیبر، جز دو دژ آن به نامه های «وطیح » و «سلالم » ، این گونه بود .

2 . مکان هایی که با صلح گشوده می شود; یعنی مردم منطقه ای با پیمان صلح خود را تسلیم می کنند و دروازه های خود را به روی مسلمانان می گشایند . قرآن کریم اختیار این نوع سرزمین ها را تنها به رسول خدا (ص) سپرده است و مسلمانان در آن هیچ حقی ندارند .

فدک و دو دژپیش گفته خیبر این گونه فتح شد . بنابراین، ملک رسول خدا (ص) گشت . طبری مورخ بزرگ می گوید:«و کانت فدک خالصة لرسول الله (ص) لانهم لم یجلبوا علیها بخیل و لا رکاب; فدک ملک خالص پیامبر خدا (ص) بود . زیرا مسلمانان آن را با سواره نظام و پیاده نظام نگشودند .»

ارزش اقتصادی فدک
درباره ارزش اقتصادی فدک بسیار سخن گفته اند . برخی از منابع شیعی درآمد سالیانه آن را بین بیست و چهار هزار تا هفتاد هزار دینار نوشته اند و برخی دیگر، نصف در آمد سالیانه آن را 24هزار دینار نگاشته اند . ابن ابی الحدید معتزلی از یکی از متکلمان امامی مذهب چنان نقل می کند که ارزش درختان خرمای این ناحیه با ارزش درختان خرمای شهر کوفه در قرن هفتم برابر بود.

به نظر می رسد می توان تا حدودی ارزش واقعی اقتصادی آن را از یک گزارش تاریخی زمان خلافت عمربن خطاب دریافت . وقتی خلیفه دوم تصمیم گرفت فدکیان یهودی را از شبه جزیره عربستان اخراج کند، دستور داد نصف فدک را که سهم آنان بود، از نظر زمین و درختان و میوه ها قیمت گذاری کنند . کارشناسان ارزش آن را پنجاه هزار درهم تعیین کردند و عمر با پرداخت این مبلغ به یهودیان فدک، آن ها را از عربستان بیرون راند .

بنابراین، می توان ارزش اقتصادی فدک در زمان رسول خدا (ص) و ابوبکر را چیزی نزدیک به این مقدار دانست .

اختلاف حضرت زهرا (س) با حکومت بر سر فدک چگونه بود؟
گزارش های منابع شیعی و سنی نشان می دهد حضرت زهرا (س) و حکومت هر یک دو ادعا درباره فدک داشتند .

الف) ادعاهای حضرت زهرا (س)
چنان که نزد شیعیان مشهور است، حضرت زهرا (س) فدک را ملک خود می دانست و برای اثبات مالکیت خود دو راه را به صورت طولی پیمود; یعنی وقتی از راه اول نتیجه نگرفت سراغ راه دوم رفت . این دو راه عبارت است از بخشش و ارث .

بخشش (نحله)
عمده منابع شیعی و نیز منابع متعدد اهل سنت این نکته را بیان می کنند که نیمی از فدک در سال هفتم هجری به ملکیت شخص پیامبر اکرم (ص) درآمد و پیامبر (ص) - طبق آیه «و آت ذالقربی حقه; حق خویشان خود را بپرداز» - آن را به حضرت فاطمه زهرا (س) بخشید .

حضرت فاطمه (س) پس از پیامبر اکرم (ص) برای اثبات این ادعا حضرت علی (ع) و ام ایمن را گواه قرار داد . حکومت سخن حضرت زهرا (س) را نپذیرفت و بااین بهانه که اولا حضرت علی (ع) در این گواهی صاحب نفع است و ثانیا - حتی اگر شهادت علی (ع) پذیرفته شود - در اثبات امور مالی گواهی دو مرد یا یک مرد و دو زن لازم است، گواهی امام علی (ع) و ام ایمن را رد کرد .

ب) ادعاهای حکومت!

حکومت در مقابل حضرت (س) عمدتا دو ادعا مطرح کرد:
1 . صدقه بودن فدک
معنای این عبارت آن است که پیامبر اکرم (ص) فدک را به کسی نبخشید و با آن به گونه صدقه جاریه برخورد کرد; یعنی رسول خدا (ص) از درآمد فدک زندگانی شخصی حضرت فاطمه زهرا (س) و دیگر بنی هاشم را تامین می کرد و مازاد آن را در راه خدا به مصرف می رساند.

از آن جا که ابوبکر خود را جانشین مشروع پیامبر اکرم (ص) می دانست، می خواست با در اختیار گرفتن فدک، این مشروعیت ادعایی را برای همگان به اثبات برساند و چنان اعتقاد داشت که چشم پوشی از این زمین نوعی خلل در مشروعیت حکومتش پدید می آورد .

این ادعا با چالش های زیر روبه رو است:
1 . ظاهر آیه هفتم سوره حشر که قبلا به آن اشاره شد، آن است که این سرزمین از سوی خداوند ملک پیامبر اکرم (ص) قرار گرفت .

2 . روایات شیعه و سنی بر این نکته تصریح دارند که بانزول آیه «و آت ذالقربی حقه » پیامبر اکرم (ص) این زمین را به صورت بخشش به فاطمه زهرا (س) واگذار کرد . جالب آن است در آیه از حق ذالقربی (خویشان نزدیک) سخن به میان آمده و آن را حق ایشان دانسته است .

3 . حتی اگر ظاهر رفتار پیامبر (ص) چیزی غیر از ملکیت و عدم بخشش را نشان دهد، وقتی شخصیتی مانند حضرت فاطمه (س) به همراه شاهدانی چون حضرت علی (ع) و ام ایمن ادعای بخشش می کنند باید ادعای آن ها بر ظاهر رفتار پیامبر مقدم شود .

4 . حتی اگر بپذیریم این ملک در زمان پیامبر اکرم (ص) صدقه بود، لزوما معنای آن این نیست که حکومت جانشین پیامبر اکرم (ص) سرپرست این صدقه خواهد بود; زیرا ممکن است آن را صدقه ای خانوادگی و در اصطلاح نوعی وقف خاص بدانیم که متولی آن افرادی از خود آن خاندانند .

چنان که طبق بعضی از گزارش های اهل سنت، عمر در زمان حکومت خود فدک را به حضرت علی (ع) و عباس واگذار کرد تا خود در میان خود همانند پیامبر اکرم (ص) با این سرزمین رفتار کنند .

5 . حتی اگر تصرفات پیامبر اکرم (ص) راتصرفاتی حاکمانه بدانیم و معتقد باشیم آن حضرت به عنوان حاکم مسلمانان سرپرستی این ملک را به عهده گرفت، باید توجه داشت در آن زمان مهم ترین چالش میان حکومت و اهل بیت (ع) مشروعیت حکومت بود که اهل بیت (ع) آن را طبق نصوص پیامبر اکرم (ص) نمی پذیرفتند . در این موقعیت، بدیهی بود زیر بار لوازم این مشروعیت نیز نروند و به عهده گرفتن سرپرستی فدک از سوی حکومت را نپذیرند .

2 . حدیث نفی ارث پیامبران
منظور از این حدیث، روایتی است که ابوبکر آن را از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل کرد:«انا معاشر الانبیاء لانورث ما ترکناه صدقة; ما جماعت پیامبران از خود ارث باقی نمی گذاریم . هر چه از ما ماند، صدقه است » .

درباره این حدیث باید یادآور شد:
1 . تا آن زمان این حدیث را جز ابوبکر هیچ کس نشنیده بود . بسیاری از محدثان نیز بر این نکته اتفاق نظر دارند که راوی این حدیث تنها ابوبکر بود . البته بعدها پشتیبانانی چون مالک بن اوس یافت و در دهه های بعد عمر، زبیر، طلحه و عایشه نیز در شمار مؤیدان آن جای گرفتند .

2 . ابوبکر با نقل این حدیث ناقل سخن پیامبر اکرم (ص) بود و در طرف مقابل، حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) و ام ایمن ناقل سخن و کردار پیامبر اکرم (ص) مبنی بر بخشش فدک بودند . بدیهی است باتوجه به فزونی شمار ناقلان در این سمت و نیز شخصیت آن ها که بیش ترین تاییدات را از سوی پیامبر اکرم (ص) دارایند، باید قول آن ها بر قول ابوبکر مقدم شود .

3 . این حدیث با آیات متعددی از قرآن که در آن میراث انبیا مطرح شده است، منافات دارد و بدیهی است نمی توان تنها با یک حدیث در مقابل این آیات صریح ایستادگی کرد .

4 . اگر طبق این حدیث معتقد شویم پیامبر اکرم (ص) هیچ گونه مالی به ارث نگذاشت، چگونه است که طبق نقل اهل نت بعضی از اموال آن حضرت (ص) مانند وسایل شخصی و نیز حجره های آن حضرت (ص) به ارث می رسید .


موقعیت فعلی فدک

امروزه حره فدک را حره هتیم گویند، که در شرق حره خیبر قرار دارد و مرکز سرزمین یدرع در جنوب، حره فدک را اکنون الحویط می خوانند. در صدر اسلام نیز فدک به عنوان یکی از قراء تابع خیبر محسوب می شد که به دست پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به صلح رسید. مولف کتاب مدینه شناسی می نویسد در جستجوی سرزمین فدک (و موقعیت فعلی آن) تلاشهای زیادی کردم تا این که پی بردم که امروزه نامی از آن باقی نمانده و به جای آن سرزمین حائط که تابع امارات حائل و در مغرب الحلیفه و جنوب ضرغد دقیقاً در حد مرز شرقی خیبر (محل خیبر) ایجاد شده است.

در آن ایامی که به جستجوی سرزمین فدک مطرح در تاریخ بودم که حائط امروز باشد، تا پایان سال 1975 م آن را منطقه ای شامل 21 روستا یافتم که حدود 11000 نفر جمعیت داشت در حالی که سکنه مرکز الحائط تا آن سال بیش از 1400 نفر نبودند. اما این سرزمین هم چنان پوشیده از نخلستانها و برخوردار از امکانات کشاورزی و درعین حال مجاور سرزمین های خشک حره و تابش آفتاب بوده است.

منطقه حائط (فدک) اکنون موقعیت سابق خود را که در مسیر راه مدینه بود از دست داده و متروک است.

با این توصیف به نظر می رسد اکنون آن منطقه در تصرف ساکنان آن منطقه بوده که زیر نظر دولت سعودی است و درآمد آن نیز در امرار معاش ساکنان مصرف می گردد و جای خاص و شخص خاصی مالک آن نیست.

وهابیون منطقه فدک را نیز مثل دیگر آثار اسلامی درمعرض نابودی قرارداده ومی خواهند نام آن نیز از زبانها وسپس از افکار واذهان محو وحذف گردد و این بزرگ ترین خیانت به تاریخ اسلام واهل بیت پیامبر (ص) و خدمت به دشمنان اسلام است که بسیاری از مساجد صدراسلام و آثار دیگر را به نابودی می کشانند

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ق.ظ ]









علت شهادت حضرت فاطمه الزهرا(س)
چگونگی شهادت حضرت فاطمه و ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی (ع) از سوالات بسیار مهمی است که در اذهان بسیاری از افراد نقش بسته است،آیا چنان که شیعیان می‏گویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا (س) نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟


نحوه شهادت حضرت فاطمه الزهرا از دیدگاه اهل سنت
برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نموده ‏اند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود می‏ گوید:«جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»

البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کرده‏ اند؛


رویداد های تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوارتر می کرد، اما حضرت فاطمه (س) با اینکه روز به روز پیکرش آب می‏ شد، هیچ شِکوه ای از بیماری نداشت.

در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانه اش، حضرت زهرا (س) به گونه ای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمه های سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانه های بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.

 

حضرت امام حسن مجتبی (ع) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود:«انت الذی ضربت فاطمة بنت رسول‏اللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها…؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه ‏اش را سقط کرد…»

حضرت امام صادق (ع) با تصریح بیشتر در مورد علت بیماری و شهادت فاطمه (س) می‏ فرمایند:«و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیدا؛ سبب شهادت فاطمه (س) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه ‏اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیماری افتاد.»

حضرت فاطمه (س)، به ام ‏سلمه فرمود:برایم آبی آماده کن تا بدان غسل کنم، ام‏ سلمه آب را آورد و او غسل کرد و جامه پاکی پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند،به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت.

 

همچنین در روایت دیگری آمده که:حضرت به اسماء فرمودند:آبی برایم آماده کن، بعد با آن غسل کرده و سپس فرمودند:جامه ‏های جدیدم را به من بده، آنها را پوشیده و فرمودند:بقیه حنوط پدرم را از فلان جا برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، می ‏خواهم با پروردگارم مناجات کنم.

اسماء می‏ گوید:از اتفاق بیرون شدم و صدای مناجات آن حضرت را می ‏شنیدم، آهسته به طوری که مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوی آسمان دراز کرده و می‏ گوید:پروردگارا به حق محمد مصطفی و اشتیاقی که به دیدار من داشت، و به شوهرم علی مرتضی و اندوهش بر من و به حسن مجتبی و گریه ‏اش بر من و به حسین شهید و پژمردگی و حسرتش بر من و به دخترانم که پاره تن فاطمه می‏ باشند و غم و اندوهی که بر من دارند، از می‏ خواهم که بر گناهکاران امت محمد ترحم فرمائی و آنان را بیامرزی و به بهشت وارد کنی که تو بزرگوارترین سؤال شوندگان و مهربان‏ترین مهربانانی.

حضرت (س) ادامه داد و گفت:قدری مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم که بسیار خوب و اگر جوابی ندادم بدان که من به سوی پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.

 

اسماء لحظه ه‏ای حضرت (س) را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابی نشنید، صدا زد ای دختر محمد مصطفی، ای دختر گرامی ‏ترین کسی که زنان حمل او را عهده ‏دار شدند، ای دختر بهترین کسی که بر ریگ‏های زمین پای گذارده، ای دختر کسی که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابی نیامد چون جامه را از روی صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روی حضرت انداخت و در حالی که ایشان را می ‏بوسید، گفت:فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتی سلام اسماء بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند:اسماء مادر ما کجا است؟ وی ساکت شد و جوابی نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیه‏السلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود:ای برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.

امام حسن مجتبی (ع) خود را روی مادر انداخته و گاهی می‏ بوسید و می ‏گفت:ای مادر با من سخن بگو پیش از آن که روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهای حضرت را می ‏بوسید و می گفت:ای مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.

اسماء به آنها گفت:ای فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان علی علیه‏السلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا می ‏زدند:یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و علی علیه‏السلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر شهادت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت:ای دختر حضرت محمد به چه کسی تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلداری داده می شدم، بعد از تو چه کسی موجب دلداری و تسلیت من خواهد شد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ق.ظ ]




موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ق.ظ ]




موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ق.ظ ]




موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ق.ظ ]