نرجس
 
   



چرا باید خودمان را بیشتر بشناسیم؟
 



هنگامیکه خود را بشناسید، می‌توانید انتخاب‌های بهتر را در مورد همه چیز انجام دهید‎

 

ما تمام تمرکز خودمان را روی­ شناخت دیگران و تجزیه و تحلیل علایق و توانایی­ ها و خلقیات آنها می­ گذاریم در حالی که به خود آمده و می بینیم عمری دراز از ما گذشته و هنوز خودمان و درون خودمان را به خوبی کشف نکرده و نمی ­شناسیم.
شاید علت بسیاری از ناکامی­ ها و عدم موفقیت­ ها نیز همین باشد، بدون آن که از توانایی­ ها و روحیات خودمان شناخت درستی داشته­ باشیم، تصمیم به انجام کاری گرفته و در آن ناکام می­ مانیم.

 

از طرف دیگر، برخی از افراد با وجود توانایی ­ها و استعداد سرشار در کاری، همواره در بند و در خدمت دیگران هستند. چرا که خود را به درستی نشناخته­ اند و نمی­ دانند که چه اندازه از کارفرمای­ خود قوی­ تر و تواناتر هستند.

 

خود­شناسی مزایای­ متعددی دارد، در ادامه به چند مورد از مهم­ترین آنها پرداخته و هر یک را به طور خلاصه، توضیح خواهیم داد. 

 

خوشحالی

زمانیکه بتوانید بیان کنید که چه کسی هستید، خوشحال‌تر خواهید ‌بود.علاوه‌براین، بیان خواسته‌های‌تان باعث می‌شود که بدانید چه می‌خواهید.

 

احساس لذت از زندگی

شما کار­هایی می­ کنید که دوست دارید و وقت خود را با افرادی می­ گذرانید که خودتان انتخاب کردید، در جایگاهی قرار دارید که منتخب خود شماست، بنابراین از زندگی خود راضی هستید و احساس رضایت می­ کنید.

 

تضاد درونی کم‌تر

هنگامیکه اعمال بیرونی شما با احساسات و ارزش‌های درونی‌تان مطابق باشد، درگیری‌های درونی کم‌تری خواهید داشت.

 

درک بهتر دیگران

اگر شما خود را بشناسید، متوجه خواهید شد که خوب مطلق نیستید، شما هم در وجود خود ضعف ­ها و ناتوانایی­ هایی دارید. 

 

از طرفی می ­دانیم که همه یک جور نیستند و حتی دو قلو­ها هم از نظر اخلاقی و رفتاری با هم متفاوت هستند، لذا این حق را برای­ دیگران قائل می­شویم که همواره مطابق خواست و میل ما برخورد نکنند.

 

تصمیم‌گیری بهتر

هنگامیکه خود را بشناسید، می‌توانید انتخاب‌های بهتر را در مورد همه چیز انجام دهید. از انتخاب‌های کوچک مانند انتخاب لباس گرفته تا انتخاب‌های بزرگ مانند انتخاب شریک زندگی. شما می‌توانید راه حل‌هایی برای حل مشکلات متنوع زندگی خود داشته باشید.

 


اگر شما خود را بشناسید، متوجه خواهید شد که خوب مطلق نیستید‎

 

تعارض و درگیری درونی کمتر

کمی راجع ­به شخصیت خود فکر کنید. از بودن در جمع ­های شلوغ و آشنایی با افراد جدید­تر لذت می ­برید یا وقت­ گذرانی با یکی دو نفر محدود و زندگی بدون سر و صدا ؟

 

بار­ها شده­ است بدون اینکه خودتان متوجه باشید که علت چیست، از بودن در جایی خاص و یا با افرادی خاص، دچار ناراحتی شدید و احتمالاً احساس نا­خوشایندی داشتید.

 

اگر شما درک درستی از خود و شخصیت خود داشتید، احتمالاً آنجا و در کنار آن افراد حضور نداشتید، چون خود را نمی­ شناختید و درست درک نکرده بودید برای خوشگذرانی به چه جور جوی نیاز دارید، تسلیم خواست دیگران شده و با آنها همراهی کردید.

 

مقاومت در برابر فشار اجتماعی؛ هنگامیکه ارزش‌ها و اولویت‌های خود را بشناسید، کمتر احتمال دارد “بله” بگویید زمانیکه که می‌خواهید “نه” بگویید.

 

خود کنترلی

هنگامیکه خود را بشناسید، می‌دانید که چه چیزی به شما انگیزه می‌دهد تا در برابر عادت‌های بد مقاومت کنید و عادت‌های خوب را توسعه دهید. شما بصیرت خواهید داشت تا بدانید کدام احساسات و ارزش‌ها نیروی ارادۀ شما را فعال می‌کنند.

 

پرورش تن و روان

انسان داراي دو بعدِ جسماني و روحاني است و براي رسيدن به كمال نياز دارد به پرورش هر دو در حد متعادل و شرعي آن بپردازد. عدم توجه به هر كدام باعث انحراف ها و فسادهايي می گردد كه سير انسان به سوی كمال را متوقف و يا كند مي كند.

 

با خودتان صادق باشید

حتی اگر شما با این نشانه‌های مهم و حیاتی آشنا باشید، به سختی می‌توانید با خودتان صادق باشید، زیرا باورها و اعتقادات شما و جامعه، مدام در حال تغییر است و ممکن است با چالش‌هایی روبه‌رو شوید.

 

اینکه سعی کنیم خودمان باشیم و خودمان را بهتر بشناسیم، حس بهتری به زندگی‌مان می‌دهد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[چهارشنبه 1398-03-22] [ 09:59:00 ق.ظ ]




4راهکار پیامبر برای تربیت دینی فرزندان

4 راهکار پیامبر برای تربیت دینی فرزندان

 

 

.

تربیت دینی کودک
حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود عالی با اشاره به نقش خانواده در اسلام با محوریت چگونگی تربیت کودکان و نوجوانانی که در حادثه عاشورا حضور داشتند، افزود: رسول خدا(ص) چهار راهکار برای تربیت فرزندان معرفی می‌کنند. یکی اینکه پدر و مادر ابتدا خود عامل به خیر و خوبی باشند. در خانه‌ای که پدر و مادر به واجبات، محرمات و حلال و حرام توجه نمی‌کنند یا به نماز اول وقت اهمیت نمی‌دهند نباید انتظار داشته باشند که فرزندانشان دینی تربیت شوند.

وی خاطرنشان کرد: والدین باید صداقت، رفاقت، تدین و مهربانی و اهل عمل بودن به خیر و خوبی‌ها را از خود نشان دهند. بنابراین خوشا به حال پدر و مادری که دین را شوخی نگیرد و آن را در عمل به فرزندانش بیاموزد.

این واعظ مجالس دینی افزود: راهکار دوم این است که فرزندانتان را متذکر خدا قرار دهید و این به معنی تسبیح دادن به دست فرزند نیست، بلکه باید بستر خانواده بستر ذکر و یاد خدا باشد و یاد خدا به طوری در آن خانه قوی باشد که کسی جرأت گناه نداشته باشد.

عالی با بیان این‌که «در خانه‌هایی که دینداری پررنگ می‌شود شهدایی همچون شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تربیت می‌شوند» گفت: راهکار سوم این است که فرزندانتان را امر به معروف و نهی از منکر کنید و بدانید با که می‌رود، کجا می‌رود و چه می‌کند. اما فرزندی که ازدواج کرد و رفت تلاش نکنید سلیقه‌ها و نظراتتان را به او تحمیل کرده و زندگی او را خراب کنید بلکه به آنها نظر مشورتی بدهید زیرا امر به معروف باید همراه با رفاقت باشد.


بچه‌هایتان را با خودتان به مجالس عزای سیدالشهدا(ع) ببرید که معنویت آن مجالس فرزندانتان را جذب می‌کند چرا که این محفل تردد ملائکه است و بدون شک در تربیت دینی آنها موثر خواهد بود

وی راهکار دیگر را رفیق بودن پدر و مادر با فرزندانشان عنوان کرد و گفت: کلید تربیت یک کلمه است و آن اینکه با فرزندانتان رفیق شوید و نگذارید قبل از شما کسان دیگری با آنها رفیق شوند.

این کارشناس مسایل دینی و استاد حوزه و دانشگاه همچنین با توصیه به مادران برای بردن فرزندان به مجالس عزای سیدالشهدا(ع) تصریح کرد: بچه‌هایتان را با خودتان به مجالس عزای سیدالشهدا(ع) ببرید که معنویت آن مجالس فرزندانتان را جذب می‌کند چرا که این محفل تردد ملائکه است و بدون شک در تربیت دینی آنها موثر خواهد بود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




اعتقادات مذهبی دانش آموزان را تقویت کنید

 

خانواده کانون گرمی برای پرورش و تربیت فرزندان ماست. میزان اهمیت آن زمانی معین می گردد که فرزندان با عنوانی جدید یعنی دانش آموز وارد مرحله تازه ایی از زندگی خود می گردند، در این مرحله دانش آموزان با افراد تازه ایی از جمله همسن و سالان خود و دبیران و دیگر افراد جامعه آشنا خواهند شد. پس چه والاست اگر والدین بکوشند تا ریشه های دینی و تربیتی فرزندانشان را تا زمانی که در کنار خود قرار دارند تقویت نمایند چه بسا ورود آنان به جامعه، افراد تازه و افکار تازه ایی را سر راهشان قرار خواهد داد که اگر استانداردهای تربیت دینی دانش آموزان در خانواده با استانداردهای دین مبین اسلام در یک راستا باشد دیگر نگرانی ایی بابت تغییر نوع تربیت و دیدگاه دانش آموزان با ورود آنان به جامعه جدید تهدید به حساب نخواهد آمد.

 

 

 

کودك موجودی اجتماعی است؛ او می‌خواهد در میان جمع باشد و با آن‌ها بجوشد، در بین آنان عرض وجود كند و از رفتارشان تقلید نماید. این خود زمینه‌ای است كه با استفاده از آن می‌توان بخشی از جنبه‌های مذهبی را به وی آموخت.

 

آدمی در طول ایام حیات خود بر طبق خلقیات خویش عمل می‌کند. اساس خلق و خوی انسان در کودکی ساخته می‌شود؛ بنابراین پدر و مادر می‌بایست از ابتدایی‌ترین لحظه‌ها نسبت به تربیت فرزندی سالم، شایسته و مفید اهتمام ورزند و به فرموده‌ی مولا علی (ع) به فکر تربیت فرزندانی فرمان‌بردار و خداترس باشند. والدین، برای تربیت فرزندانی صالح ابتدا لازم است خود عملاً و علماً شایسته باشند؛ زیرا مجموعه‌ی رفتار و گفتار انسان سرمشق کودکان می‌شود و صفات و عادات او را می‌سازد.  

 

محیط آرام و مأنوس خانه، مناسب‌ترین محل برای اندیشه، یادآوری کلام خدا و ذکر حکمت‌های الهی است. خانه، مکتبی برای تربیت انسان‌هایی عبد و مطیع حق است. خانواده‌ی آرمانی در قرآن خانواده‌ای است که انسان‌ساز باشد. معروف است که «اگر برنامه‌ی یک ساله دارید گندم بکارید، اگر برنامه‌ی ده‌ساله دارید درخت بکارید و اگر برنامه‌ی صد ساله دارید انسان بسازید.»
 


 

تربیت انسان با موازینی که خالق او می‌طلبد، نوعی سرمایه‌گذاری صد ساله، بلکه ابدی است. از سرزمین پاک و طیب - به اذن پروردگار - ثمره‌ای نیک خارج می‌شود و زمین آلوده و شوره‌زار، حاصلی ناقص و بی‌فایده خواهد داشت؛ بنابراین خانواده‌ی آرمانی قرآن، خانواده‌ای است که آماده‌ی پذیرش و پرورش انسان است.

 

راه‌های انسان سازی
فرزندان خود را با دین و جلسات دینى، قرآن و علماً بیگانه نكنید، خودتان در نمازتان دقت كنید، هنگامى كه وضو می‌گیرید، یا هنگام غذا بسم الله می‌گویید، وقتى سخن از خدا می‌گویید، بهشت و جهنم را متذكر می‌شوید. وقتى روزه می‌گیرید و اطفال را به جلسات می‌برید، آنان را در خواندن قرآن و حفظ آن تشویق می‌کنید. آن گاه که كتب دینى تهیه می‌نمایید، مخصوصاً وقتى در جلسات عزادارى اهل بیت اشك می‌ریزید و لباس سیاه می‌پوشید و می‌پوشانید، بهترین تربیت دینى را انجام می‌دهید.

 

در تربیت دینی فرزندان باید كوشید تا این زمینه تقویت شود. شركت دادن كودكان و نوجوانان در مراسم و محافل مذهبی البته به شرطی كه طولانی و خسته كننده نباشد، در این حركت رو به رشد تأثیر مستقیم دارد. بردن كودك و نوجوان به مساجد برای اقامه نماز به صورت جماعت و حضور در مراسم و محافلی كه در آن‌ها یاد خداست البته متناسب با حالات و روحیات آنان طوری كه باعث خستگی روحی كودكان نشود، برپایی مجالس و برنامه‌های مذهبی در پرورش دینی آنان تأثیر به سزایی دارد.
 


 

پاسخ گویی به سوالات دینی و معنوی كه برای كودكان به خصوص نوجوانان مطرح می‌شود و یاری كردن آن‌ها در حل مسائل فكری تأثیر مثبتی در روند تربیتی دینی فرزندان دارد. البته این نكته را هم باید در نظر داشت كه رفتار والدین باید به گونه‌ای باشد كه فرزندان، دین را تنها در انجام برخی واجبات عبادی خلاصه نكنند؛ بلكه به دیگر جنبه‌های دین همچون امانت داری، خیرخواهی، وظیفه شناسی و… نیز اهمیت داده و آن را جزء وظایف دینی خود بدانند.

 

کودك موجودی اجتماعی است می‌خواهد در میان جمع باشد، با آن‌ها بجوشد، در بین آنان عرض وجود كند و رفتارشان را تقلید نماید. این خود زمینه‌ای است كه با استفاده از آن می‌توان بخشی از جنبه‌های مذهبی را به او آموخت و وادار به عملش كرد. مثلاً طفل مایل است در مجامع شركت كند، پس وی را همراه خود به مجامع مذهبی ببرید. كودك می‌خواهد رفتار افراد بزرگ‌تر را تقلید كند پس در حضورش نماز بخوانید و یا او را همراه خود به مسجد ببرید. او رغبت دارد كه خود را در جای بزرگ‌ترها قالب بزند. پس وی را به جمع بزرگ‌ترها ببرید تا آداب زندگی، معاشرت، اخلاق و جمعاً مذهب را از این راه بیاموزد. سعی كنید کسانی كه در برابر کودک نقش الگو را ایفا می‌کنند از نظر عمل، افرادی نمونه باشند. تمام این موارد راهکارهایی برای انسان سازی است.

 

عبادت، احترام و مسئولیت
همان طور که می‌دانید از وظائف مهم پدر و مادر آشنا ساختن فرزندان با نماز در سن كودكى است. حضرت على (ع) در این باره می‌فرمایند: «به بچه‌های خود نماز را یاد دهید، و در هشت سالگى آن‌ها را وادار كنید به نماز خواندن.»

 


 

شخصى از امام رضا (ع) پرسید: «كسى که فرزندش یكى دو روز نماز نمی‌خواند، آیا می‌تواند او را مجبور كند؟»

 

حضرت فرمود: «آن پسر چند ساله است؟» پاسخ داد : «هشت ساله.» حضرت با تعجب پرسید: «سبحان الله (بچه هشت ساله) نماز نمی‌خواند!؟ »آن مرد گفت : «بیمارى دارد.» حضرت فرمود: «هر مقدار كه می‌تواند نماز بخواند. پس از سن هفت سالگى، پدر و مادر می‌بایست، فرزند خود را با نماز كه اساس دین، و ستون آنست آشنا كنند و به وسیله تشویق و مراقبت‌های پى در پى سعى نماید بچه را به نماز عادت دهند تا هر چه بیشتر با خدا آشنا شود.»

 

برخورد مودبانه نیز با کودکان - گرچه در سنین پایین باشند- نقش مهمی در رشد شخصیت و احترام به آن‌ها دارد. وقتی فرزندان در دامان والدین و آغوش خانواده مورد احترام قرار گیرند و شخصیت آن‌ها مورد توهین و تحقیر قرار نگیرد از حیث روحی تأمین و دارای صفت پسندیده عزت نفس می‌شوند. رفتار تحقیرآمیز و آمیخته به طعن و ملامت سبب می‌شود تا آن‌ها به تدریج خود را موجودی بی ارزش دانسته و احساس كرامت و شخصیت خود را از دست بدهند و این احساس، سرآغاز سقوط و انحطاط آنان می‌شود. اگر کودکان در محیط خانواده همواره مورد احترام بوده و مورد توهین و تحقیر قرار نگیرند، ضمن آنكه احترام به دیگران را می‌آموزند و با شخصیت بار خواهند آمد. والدین با استقلال دادن به كودك و ایجاد اعتماد به نفس در او سبب می‌شوند تا وی خود را مؤثر و فعال احساس كند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ق.ظ ]




چه خوراکی هایی برای تقویت کودک مناسب است؟

 

والدین همیشه در هر سنی نگران کودک خود هستند و اینکه فرزندشان از همه نظر در بهترین شرایط باشد برای خانواده ها یک مسوله ی حیاتی به شمار می رود. در این مطلب قصد داریم به شما راهکارهایی طبیعی برای تقویت فرزندتان ارائه دهیم.
با این ها کامل شوید

جگر: انواع ماهی ها از جمله قزل آلا، قباد، روغن کبد ماهی، کره، زرده تخم مرغ، هویج و سبزی هایی مانند اسفناج، کلم، کاهو، کدو زردرنگ، طالبی زردرنگ، زردآلو، انبه، منبع ویتامین A هستند.

ویتامین C: یک آنتی اکسیدان حیاتی محلول در آب است و در سنتزکلاژن که برای رشد و ترمیم بافت های سلولی ، رگ های خونی، لثه ها و استخوان ها لازم است نقش اساسی ایفا می کند، زیان های انواع آلودگی های محیطی را خنثی و از بروز عفونت جلوگیری می کند. سیستم ایمنی را تقویت و از لخته شدن غیرعادی و کبودی پیشگیری و رگ های خونی را تقویت می کند.

منابع ویتامین C عبارتند از مرکبات مانند پرتقال، گریپ فروت، سبزی های دارای برگ سبز، فلفل سبز، بروکلی، گوجه فرنگی، لیموترش، طالبی و توت فرنگی.

ویتامین E یکی از قوی ترین آنتی اکسیدان هاست پژوهشگران انستیتو ملی ایالات متحده اخیرا دریافته اند که ویتامین E و C احتمال پیری زودرس و مرگ را تا حد زیادی کاهش می دهد. گردو، بادام زمینی، زیتون، جگر، سبزی ها، روغن سویا و آفتابگردان، جوانه گندم و سایر روغن های گیاهی از منابع غنی ویتامین E هستند.

روغن زیتون کلسترول بد را کاهش داده و حاوی ویتامین E و سلنیوم بوده و به روغن طول عمر معروف است.

عصاره هسته انگور نیز منبع سرشاری از ویتامین E است. خاصیت آنتی اکسیدان عصاره هسته انگور ۵۰برابر بیشتر از ویتامین E و ۲۰ برابر بیشتر از ویتامین C بوده و با عبور از سد خونی مغز موجب محافظت سلول های مغز و سیستم عصبی می شود.

بسیاری از مادران برای تقویت کودک خود و در واقع تکمیل ویتامین ها و موارد مورد نیاز بدن او به صورت خودسرانه شربت یا قرص های ویتامین به کودک می خورانند. مصرف خودسرانه قرص یا شربت های تقویتی به کودک نابجاست. برای تقویت کودکان و دادن مکمل های غذایی به آنان، صرفا توصیه اطرافیان و تبلیغات برخی داروها کافی نیست بلکه توجه به نیاز هر کودک، سن، وضعیت و مشورت کردن با پزشک در این زمینه امری ضروری است. تقریبا می توان گفت تمامی کودکان تا ۲ سالگی و از آن به بعد کودکانی که کمبود تغذیه یا تغذیه نابجا دارند نیاز به مکمل های غذایی و داروهای ویتامینی دارند. بهترین مکمل غذایی، مکملی است که ویتامین ها و مواد لازم برای رشد کودک از جمله روی و آهن را داشته و تشخیص مکمل غذایی مناسب برای هر کودک با توصیه و مشورت پزشک امکان پذیر باشد. دکتر اکبر کوشانفر برخی مکمل های مورد نیاز کودکان را برای والدین معرفی کردند که با هم می خوانیم.

 


سلامت پوست و مو با روی

روی یکی از عناصری است که بعد از آهن فراوان ترین عناصر جزئی در بدن به شمار می رود. این عنصر در فعالیت بیش از ۱۰۰ آنزیم مختلف به خصوص آنزیم هایی که در سوخت و ساز پروتئین ها و کربوهیدرات ها درگیر هستند، دخالت دارد. میزان مناسب روی در عملکرد سیستم ایمنی، ترمیم زخم ها، تقویت قوه بویایی، بینایی، چشایی، تقسیم طبیعی سلول ها، رشد و تکامل در طول بارداری، کودکی و بلوغ نقش دارد. روی به عنوان یکی از مهم ترین مواد معدنی در سلامت پوست، فرم گرفتن و استحکام ناخن ها و تقویت ساختار مو نقش بسیار مهمی ایفا می کند. روی همچنین در پیشگیری از بیماری های سرماخوردگی و اسهال و استفراغ مورد استفاده قرار می گیرد و علاوه بر این ها در موارد بیماری آسم نیز تجویز می شود. این عنصر به صورت زینک سولفات یا گلوکونات معمولا روزی ۵ میلی لیتر بعد از غذا تجویز می شود که جذب بهتری دارد.

 


ویتامین های گروه B به رفع خستگی کمک می کنند

ویتامین های گروه B شامل ۶ ویتامین مهم در سلامت کودکان هستند که در متابولیسم و افزایش انرژی بدن و رفع خستگی بسیار موثر هستند. از نقش های دیگر این ویتامین ها تشکیل گلبول های قرمز و تقویت سیستم عصبی و حافظه است به طوری که کمبود آن ها در کودکان موجب ضعف اعصاب و اختلال پوست، کاهش تعداد گلبول های قرمز و کم خونی می شود. ترکیبات ب کمپلکس به خصوص اسید فولیک در کم خونی ها موثر است.

 


ویتامینA تقویت کننده بینایی

ویتامین A، ویتامین موثر در تقویت بینایی و تکامل گلبول های سفید و قرمز خون و افزایش کارایی سیستم ایمنی در برابر بیماری ها و همچنین تسهیل انتقال آهن از منابع ذخیره ای به گلبول های قرمز در کودکان است. به طوری که کمبود آن از عوامل اصلی ضعف بینایی و کوری در میان کودکان به شمار می رود. این ویتامین به ویژه برای شبکیه چشم و افزایش قدرت دید بسیار موثر است. همچنین اثر تقویتی در مخاط دارد و برای رشد و نمو کودکان موثر است. مقدار ویتامین A در کودکان باید از بدو تولد معمولا همزمان با قطره ویتامین A و D روزی ۲۵ قطره تجویز شود. از ۶ ماهگی به بعد این ویتامین به صورت قطره مولتی ویتامین و ۲۵ قطره تا ۲ سالگی مصرف می شود.

 


آهن، فلز حیات بخش

آهن نیز جزو فلزاتی است که برای کودکان بسیار نیاز است. گلبول های سفید خون و هموگلوبین از آهن تهیه شده است و باید وارد بدن شود. معمولا در کودکان از ۶ ماهگی به بعد به صورت قطره فروسولفات ۱۵ قطره تجویز می شود. در تجویز قطره آهن باید این مسئله رعایت شود که با شیر یا چای مصرف نشود. از یک سالگی به بعد هم می توان با آبمیوه های مختلف به ویژه آب پرتقال و آب لیمو شیرین که اسیدی هستند این قطره را مصرف کرد تا جذب بهتری داشته باشد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:49:00 ق.ظ ]




علل پیدایش دروغگویی در کودکان
١. دروغ یک نوع انحراف از سلامت روانی است. بدین‌ترتیب وقتی والدین به صورت منطقی به نیازهای کودک پاسخ ندهند، کودک دروغگو می‌شود.

٢. ضعف شخصیت و مورد تحقیر واقع شدن کودک به وسیله والدین و اطرافیانش منجر به دروغگو شدن او می‌شود.

٣. وقتی از سوی والدین و اطرافیان به کودک توجه جدی نشود برای جلب توجه دیگران و والدین دروغ می‌گوید.

٤. داشتن والدین یا اطرافیان دروغگو، بدین‌ترتیب کودک از بزرگترها تقلید می‌کند.

٥. به شدت توسط والدین و اطرافیان‌شان سرکوب و تنبیه می‌شوند.

٦. والدین و اطرافیان‌شان از آنها انتظارات بیش از حد دارند، لذا کودک به خاطر ترس از انتقاد دروغ می‌گوید.

٧. از سوی والدین و اطرافیانش شخصیت وی مورد تهاجم قرار می‌گیرد، لذا برای دفاع از خود دروغ می‌گوید.

٨. بی‌توجهی والدین دربرخورد با کودکان، به‌عنوان مثال والدین گاهی به شوخی دروغ می‌گویند.

در چه صورت دروغگویی کودکان نگران کننده است؟
اگر کودک بعد از سنین پنج تا شش سالگی همچنان به دروغگویی خود ادامه دهد، می تواند جای نگرانی داشته باشد. والدین باید با بررسی علل توسل او به این امر، سعی در رفع کمبودهایی نمایند که در حقیقت عامل پناه جستن او به دروغگویی است. اما معمولاً کودکان در حدود شش تا هفت سالگی، از میزان دروغ های خود می کاهند. آنها در می یابند که دیگر دلیلی برای دروغ گفتن وجود ندارد و فقط در موارد نادر به چنین کاری متوسل می شوند.

پدر و مادر باید الگوی مناسبی برای فرزندشان باشند
هنگامی که والدین به یکدیگر دروغ می گویند، در واقع به کودک می آموزند که تو نیز می توانی این کار را بکنی. شنیدن دروغ های افراد بزرگسال به هنگام صحبت با تلفن نیز همین اثر را روی کودک دارد. به یاد داشته باشید که کودکان در چند سال نخست پس از تولد، تمایل شدیدی به الگوبرداری از پدر و مادر و سایر اعضای خانواده خود دارند. ممکن است علت دروغگویی فرزندتان، رفتار خشن و عصبی شما به هنگام بروز اتفاقاتی مانند شکستن گلدان و نظیر آن باشد. در چنین مواقعی به جای تنبیه و دعوا کردن او، می توانید بگویید: «خیلی حیف شد که مثلاً اون گلدون شکست. من اونو خیلی دوست داشتم. اما به هر حال تو که تقصیر نداشتی، اتفاقی افتاد و شکست.» به این ترتیب کودک دیگر دلیلی برای ترس و در پی آن، دروغ گفتن نمی بیند و اگر بار دیگر اتفاق مشابهی رخ دهد به راحتی حقیقت را خواهد گفت.

 

برای درمان دروغگویی باید علل آن به خوبی شناخته شود. برای پیشگیری و درمان دروغگویی والدین و مربیان باید واقعیات را بپذیرند و برای شنیدن موارد خوشایند و ناخوشایند از طرف کودکان آماده شوند و با رفتار خود به کودک بیاموزند که گفتن واقعیات به هر صورتی که باشد مقبول است و موجبات تنبیه و آزار کودک را فراهم نخواهد کرد. اگر کودک در عمل پی ببرد که والدین و مربیان او را برای دروغگویی تشویق و برای راستگویی تنبیه نمی‌کنند، به تظاهر در رفتار و جعل واقعیت نخواهد پرداخت.  

 

درمان دروغگویی کودک

درمان دروغگویی

شناخت علل
بايد بدانيم كه چرا كودك دروغ  مي گويد و چه انگيزه ها و موجباتي او را به دروغ وا داشته است! و هدف او از اين دروغ چيست!

 

نشان دادن ارزش راست گفتن

در وهله اول کودک باید دریابد که دروغگویی کار نادرست و ناپسند و راستگویی عملی با ارزش و پسندیده است. کودک باید ارزش راست گفتن را در عمل تجربه کند.


دادن آگاهي
پس از شناخت علت يا علل، زمان دادن آگاهي و اطلاعات لازم است. براي مثال كودكي كه در اثر اشتباه در بيان تخيل و واقعيت دروغي گفته است، بايد بفهمد كه واقعيت چيست و خواب و خيال چيست و به او بفهمانيد كه در بيان آن مسئله دچار اشتباه شده  است. به فردي كه در سن تشخيص است بايد تفهيم شود كه سخني را كه گفته، ناپسند بوده است و مورد قبول و پذيرش پدر و مادر و ديگران نيست و ممكن است روزي اين گونه سخنان زيان و خطر پديد آورند و باعث آبروريزي هايي شوند.

 

اجازه بیان احساسات
کودک باید احساسات خود را آزادانه ابراز کند. در صورتی که بیان احساسات باعث آزار و اذیت اطرافیان شود باید به کودک آموخت که به تدریج این احساسات را جایگزین احساسات خوشایند سازد و نباید برای احساسش تنبیه شود. برای نمونه اگر کودکی از برادر کوچکترش خوشش نمی‌آید باید به او اجازه داده شود که احساسش را بیان کند.


 ايجاد محيط سالم
محيط خانه و تربيت كودك را از ريا و نيرنگ دور سازيد و آن ها را از دوستان دروغ گو، حتي آن هايي كه گاهي به شوخي دروغ مي گويند دور كنيد. چرا كه كودك است و جنبه نقش پذيري و تقليد دارد.

 رعايت انصاف
كودك شاهد بي انصافي هاي والدين است. او مي بيند كه پدر يا مادر در اثر اشتباه ظرفي از دستشان مي افتد و مي شكند و كسي نيست آن ها را مورد بازخواست قرار دهد، ولي همين كه نمونه اين لغزش توسط كودك انجام شود، او را به باد ناسزا گرفته، متهم به سربه هوايي مي كنند. در اين حالت چون كودك انصافي از پدر و مادر نمي بيند و از سوي ديگر مايل به شكست و تحقير شخصيت خود نيست، تن به دروغ مي دهد.

عفو و بخشش
در خانه و خانواده و تربيت فرزندان رعايت انضباط و ضوابط اخلاقي ضروري است ولي زياده روي در اين امر درست نيست. براي واداشتن طفل به راست گويي ضروري است در مواردي از بعضي لغزش ها كه گاهي خودمان هم مرتكب آن مي شويم، چشم پوشي كنيم و او را ببخشيم. حتي رعايت انصاف ايجاب مي كند كه او در مواردي كارهاي جزئي خود را كه علني كردن آن موجب شرم و حياست، از شما پنهان دارد. البته به شرطي كه مخالف با شرع و اخلاق نباشد.

 محدود كردن توقعات
از او انتظار نداشته باشيد كه همه خواسته هاي شما را برآورده كند و كاري كه شما در انجامش ناتوان هستيد و يا تنبلي تان مي آيد، آن را انجام دهيد، او برايتان انجام دهد.

ايمن كردن از مجازات
فرزندان ما بايد در خانه احساس آرامش و اطمينان كنند و مطمئن باشند كه خطاهاي بي اختيار بخشوده مي شود. تنبيه و سرزنش براي مواردي است كه تعمدي در كار باشد و تازه اگر در همان كار عمدي هم سخن راست گفته شود موجب تخفيف در عقوبت بايد باشد.

پند و اندرز
اين امر در كودكان بسيار موثر است چرا كه هنوز با فطرت خود فاصله چنداني نگرفته اند و هنوز درون و ضميرشان پاك و صاف است. بيان اين كه خدا از اين كار راضي نيست و آدم به جهنم مي رود، براي بازداشتن بچه ها از دروغ موثر است.

محبت كردن
به فرزندان بايد محبت كرد به گونه اي كه او گرمي و لذت آن را بچشد و احساس كند، وجود محبت سبب مي شود كه كودك نيازي به تظاهر و تصنع نداشته باشد و به دروغ و فريب رو نياورد. البته لازمه اين محبت آن است كه در مواردي لغزش او را ناديده بگيرند و اگر هم خطايي مستحق تنبيه انجام داد، او را ببخشند.

 هشدار به كودك
ما معمولا سعي داريم به كودك تفهيم كنيم كه راه او راهي درست و به صواب نيست كه اين سخنان براي همه كودكان قابل فهم نيست اگر چه كودك بايد از قبل بداند كه دوست داشتن والدين چه منافعي براي او دارد و دوست نداشتن چه زيان هايي. بعدها در سنين بالاتر مي توان به او گفت كه اين كار را خدا دوست ندارد و چيزي كه خدا دوست ندارد در مقابلش عقوبت و مجازات است و او از لذت ها و محبت ها در دنيا و آخرت محروم مي شود.

مچ گيري
در موارد حادتر مي توان موضع شديدتري گرفت و پس از بيان دروغ هايش، آن را به رخش كشيد و به او تفهيم كرد كه ما مي دانيم تو دروغ مي گويي. البته لازم است اين مرحله پس از همه تذكرات، اخطارها و اندرزها باشد و آن چنان نباشد كه در حضور جمعي صورت گيرد و او در اين زمينه احساس حقارت كند، چون هنگامي كه كودك خود را رسوا ببيند سر از كارهاي خطرناكي در مي آورد و دروغ گويي حرفه اي مي شود.

 تنبيه و تهديد
در مواردي كه هيچ يك از مواضع بالا سودي نبخشد و فايده اي ندهد، بهتر است از راه تهديد و يا تنبيه او را از دروغ گويي دور داريم كه البته اين راه، چندان عملي نيست و تنبيه  ما نشان مي دهد كه ديگر در تربيت، كار از كار گذشته است

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:44:00 ق.ظ ]




بخشندگی را در کودکان نهادینه کنید

 

 

 

چگونه بخشندگی را به کودکمان بیاموزیم؟

 

پرورش روح گذشت و ایثار در فرزند یکی از آن تدابیر تربیتی مهم است که اثراتی بس فراوان در ابعاد متفاوت زندگی اکنون و آینده کودک امروز و بزرگسال فردا دارد. نهادینه شدن روحیه بخشش و فداکاری باعث می شود اندیشه کمک رسانی در اولویت ارزشمندیهای اخلاقی فرزند واقع گردد. برای آموزش بخشندگی به کودک و کاهش حس خودمحوری در او می‌توان از راهکارهای که در ادامه به آن پرداخته‌ایم بهره برد. با بیتوته همراه باشید.

چگونه بخشندگی را به کودکان بیاموزیم؟

این قابل درک است که کودکان زمانی که دوستی کار نادرستی انجام می‌دهد احساس خشم، ناراحتی و بی‌قراری کنند. شاید والد یا دوستی حرف ناخوشایندی بزند و یا کودکی مثلا یک اسباب بازی عزیز و دوست داشتنی را بشکند، رازی را فاش کند و یا او را مسخره کند. در این صورت هیچ بعید نیست که کودک دچار خشم و عصبانیت شود. هرچند که معمولا گفته می‌شود کودکان زود فراموش می‌کنند و قهر و آشتی آنها دوامی ندارد اما این مساله در واقع به شخصیت و روحیه کودکان ربط دارد.

 

اهمیت خصلت بخشندگی در کودکان

مهم است که بچه ها بدانند بخشندگی و گشاده دستی همیشه به معنی پول دادن و دست به جیب بودن نیست. کمک به دیگران، عبادت بیماران و به خاطر دیگری از حق خود گذشتن و… همه نشان از بخشندگی و داشتن قلبی مهربان دارد و گاهی یک لبخند صمیمانه، بوسه ای گرم، پاک کردن اشک های یک چشم و شاد کردن دیگران، می تواند بخشندگی محسوب شود. 

 

سعی کنید از سنین کودکی بخشیدن را به فرزندتان آموزش دهید. این رفتار را باید در شخصیت و روحیه وی نهادینه کنید و باعث ماندگاری آن شوید. کودکانی که بخشیدن را یاد نمی‌گیرند، در بزرگسالی به افرادی عبوس و تندمزاج تبدیل می‌شوند. از طریق بخشیدن، کودکان ارزش همدردی را نیز درون خود رشد می‌دهند.

 

بخشیدن افراد باعث ایجاد رضایت خاطر در فرزندتان خواهد شد. زمان قهر و آشتی و ناراحتی می توانید فرزندتان را به چشم پوشی از خطای دوستش راهنمایی کنید. بهتر آن است که به سخنان فرزند خود در این رابطه گوش دهید و برایش توضیح دهید که کینه به دل گرفتن، او و دوستش را بیشتر آزار خواهد داد. این ارزش، ارزش دیگری را هم به کودکان یاد می‌دهد که مهربانی نام دارد.

 

بخشش راهی برای کنترل احساسات منفی، افکار نادرست و تسلط بر خود و روابط است. این یک مهارت ضروری است تا روابط افراد به ویژه روابط دوستی پایدار بمانند. بدون تلاش برای بخشیدن دیگرانی که اشتباهاتی در حق ما می‌کنند نمی‌توانیم احساس خوشایندی نسبت به خود و دیگران داشته باشیم. 

 

کسی که نمی‌تواند ببخشد نمی‌تواند دوباره اعتماد کند. بخشیدن راهی برای حل مشکلاتی است که خواه ناخواه در روابط به وجود می‌آیند.‏

 

الگوی خوبی برای بخشش باشید

 

بهترین راهنما الگوی خوب است

والدین در آموزش مفهوم اخلاقی بخشیدن به فرزندانشان نقش مهمی را دارند. بهترین آموزش برای بچه ها تماشا کردن و تقلید از چیزها و رفتارهایی است که در اطرافشان می گذرد و رفتارهایی است که می بینند.با دقت در اتفاقاتی که در اطراف تان رخ می دهد. بسیاری از کودکان این مفاهیم اخلاقی را از والدین خود الگوبرداری می‌کنند.

 

اغلب کودکان از حدود سه سالگی احساسی از همدلی و مهربانی از خود نشان می‌دهند و طی آن به دلجویی از کودکان و افراد دیگر خانواده هنگام ناراحتی می‌پردازند. در این زمان است که می‌توان بخشندگی را به کودک آموخت.

 

فرزند شما به نحوه واکنش شما نسبت به کسی که باعث ناراحتی و آزارتان شده به دقت توجه می‌کند. او رفتار شما را ارزیابی می‌کند… آیا مادرم، پدر را بخاطر رفتار غلطش بخشید؟ آیا پدرم مرا بخاطر ظرفی که شکستم بخشید؟ آیا مادرم همکارش را بخاطر اشتباهی که در کارش داشت بخشید؟ آیا پدرم در مورد بحثی که با خواهرش داشته با دیگران صحبت می‌کند؟ آیا مادرم بخاطر رفتار دوستش او را مسخره می‌کند؟ چقدر طول می‌کشد تا عصبانیت مادرم فروکش کند؟

 

برای فرزندتان یک الگو بخشنده باشید؛ اگر والدین به آن چه می گویند، عمل کنند، کودک احساس می کند که درجمع افراد صادق و متعهد زیست می کند. از این رو، از همان دوران کودکی، روح گذشت و ایثار در فرزند تقویت می یابد. یک الگوی خوب بهترین راه برای آموزش بچه ها است. 

 

کودک باید بداند که هیچ کس کامل نیست و همه آدم‌ها اشتباه می‌کنند اما همدلی کردن، بخشیدن و تلاش برای ایجاد یک رابطه بهتر، برای داشتن یک زندگی سالم و شاد لازم است. خوب است که کودکتان بداند با بخشیدن دیگران چه چیزهای بهتری نصیبش خواهد شد.‏ راهنمای بخشیدن برخی از کودکان کینه جو هستند. برای آنها دشوار است که اشتباه کسی را ببخشند.

 

در واقع آنها جزئی‌ترین اشتباه دیگران را که باعث ناراحتی و رنجش‌شان شده به خاطر می‌سپرند. چنین کودکانی دنیا را جایی پر از آسیب‌ها و نامهربانی‌ها می‌بینند. این کودکان در مهارت همدلی ضعیف هستند و گمان می‌کنند با هر اشتباهی دنیا و رابطه به پایان می‌رسد. برای چنین کودکانی تقویت احساس همدلی و افزایش مهارت بخشیدن دیگران بسیار ضروری است.

 

کودک باید بداند که هیچ کس کامل نیست و همه آدم‌ها اشتباه می‌کنند

 

کلیدی‌ترین مفاهیمی که برای تربیت کودکی بخشنده و با گذشت باید به او یاد دهید:

- اگر این اشتباه فقط یک بار اتفاق افتاده ممکن است دیگر تکرار نشود پس بهتر است از آن بگذرد.‏

- اگر این اشتباه از روی عمد و با قصد آزار و ناراحتی رخ نداده پس بهتر است به آن اهمیتی ندهد.‏

- اگر این اشتباه جدی نبوده نباید آن را جدی بگیرد.‏ ـ اگر کسی که اشتباه کرده عذرخواهی کرده باید او را ببخشد.

- ‏اگر این اشتباه از سوی یک دوست بسیار مهربان و خوش قلب رخ داده اصلا لزومی ندارد که به آن فکر کند.

- ‏اگر این اشتباه در ماه‌ها و سال‌های قبل رخ داده دیگر ارزش فکر کردن ندارد.‏

 

ارتباط حس امنیت و بخشندگی در کودکان

کودک را با کودکان بزرگتر از خودش که رفتارهای ملایمتر و صبورانه تری دارند، همبازی کنید؛ تا او نیز به تدریج اینگونه رفتارها را بیاموزد. کودک زمانی مفهوم سهیم شدن با دیگران را یاد می‌گیرد که احساس امنیت درونی کند. بنابراین اگر کودک در یابد که از سوی بزرگترهایش مورد توجه و علاقه است و برای حمایت شدن نیازی به سرسختی و پافشاری ندارد، حس امنیت در او شکل خواهد گرفت و به تدریج می‌تواند به نیازهای دیگران هم توجه کند.

 

سرزنش ممنوع

هرگز به خاطر اشتباهاتی که بچه ها ممکن است در امر بخشندگی مرتکب شوند، آنها را سرزنش نکنید، بلکه با او بیشتر حرف بزنید و راهنمایی کنید، حق اشتباه کردن را به او بدهید. او یک بچه است با قلبی مهربان و پر از احساس، نفس کار او را تحسین کنید، اما در فکر تصحیح اشتباهاتش هم باشید.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:43:00 ق.ظ ]




بخشندگی را در کودکان نهادینه کنید

 

 

 

چگونه بخشندگی را به کودکمان بیاموزیم؟

 

پرورش روح گذشت و ایثار در فرزند یکی از آن تدابیر تربیتی مهم است که اثراتی بس فراوان در ابعاد متفاوت زندگی اکنون و آینده کودک امروز و بزرگسال فردا دارد. نهادینه شدن روحیه بخشش و فداکاری باعث می شود اندیشه کمک رسانی در اولویت ارزشمندیهای اخلاقی فرزند واقع گردد. برای آموزش بخشندگی به کودک و کاهش حس خودمحوری در او می‌توان از راهکارهای که در ادامه به آن پرداخته‌ایم بهره برد. با بیتوته همراه باشید.

چگونه بخشندگی را به کودکان بیاموزیم؟

این قابل درک است که کودکان زمانی که دوستی کار نادرستی انجام می‌دهد احساس خشم، ناراحتی و بی‌قراری کنند. شاید والد یا دوستی حرف ناخوشایندی بزند و یا کودکی مثلا یک اسباب بازی عزیز و دوست داشتنی را بشکند، رازی را فاش کند و یا او را مسخره کند. در این صورت هیچ بعید نیست که کودک دچار خشم و عصبانیت شود. هرچند که معمولا گفته می‌شود کودکان زود فراموش می‌کنند و قهر و آشتی آنها دوامی ندارد اما این مساله در واقع به شخصیت و روحیه کودکان ربط دارد.

 

اهمیت خصلت بخشندگی در کودکان

مهم است که بچه ها بدانند بخشندگی و گشاده دستی همیشه به معنی پول دادن و دست به جیب بودن نیست. کمک به دیگران، عبادت بیماران و به خاطر دیگری از حق خود گذشتن و… همه نشان از بخشندگی و داشتن قلبی مهربان دارد و گاهی یک لبخند صمیمانه، بوسه ای گرم، پاک کردن اشک های یک چشم و شاد کردن دیگران، می تواند بخشندگی محسوب شود. 

 

سعی کنید از سنین کودکی بخشیدن را به فرزندتان آموزش دهید. این رفتار را باید در شخصیت و روحیه وی نهادینه کنید و باعث ماندگاری آن شوید. کودکانی که بخشیدن را یاد نمی‌گیرند، در بزرگسالی به افرادی عبوس و تندمزاج تبدیل می‌شوند. از طریق بخشیدن، کودکان ارزش همدردی را نیز درون خود رشد می‌دهند.

 

بخشیدن افراد باعث ایجاد رضایت خاطر در فرزندتان خواهد شد. زمان قهر و آشتی و ناراحتی می توانید فرزندتان را به چشم پوشی از خطای دوستش راهنمایی کنید. بهتر آن است که به سخنان فرزند خود در این رابطه گوش دهید و برایش توضیح دهید که کینه به دل گرفتن، او و دوستش را بیشتر آزار خواهد داد. این ارزش، ارزش دیگری را هم به کودکان یاد می‌دهد که مهربانی نام دارد.

 

بخشش راهی برای کنترل احساسات منفی، افکار نادرست و تسلط بر خود و روابط است. این یک مهارت ضروری است تا روابط افراد به ویژه روابط دوستی پایدار بمانند. بدون تلاش برای بخشیدن دیگرانی که اشتباهاتی در حق ما می‌کنند نمی‌توانیم احساس خوشایندی نسبت به خود و دیگران داشته باشیم. 

 

کسی که نمی‌تواند ببخشد نمی‌تواند دوباره اعتماد کند. بخشیدن راهی برای حل مشکلاتی است که خواه ناخواه در روابط به وجود می‌آیند.‏

 

الگوی خوبی برای بخشش باشید

 

بهترین راهنما الگوی خوب است

والدین در آموزش مفهوم اخلاقی بخشیدن به فرزندانشان نقش مهمی را دارند. بهترین آموزش برای بچه ها تماشا کردن و تقلید از چیزها و رفتارهایی است که در اطرافشان می گذرد و رفتارهایی است که می بینند.با دقت در اتفاقاتی که در اطراف تان رخ می دهد. بسیاری از کودکان این مفاهیم اخلاقی را از والدین خود الگوبرداری می‌کنند.

 

اغلب کودکان از حدود سه سالگی احساسی از همدلی و مهربانی از خود نشان می‌دهند و طی آن به دلجویی از کودکان و افراد دیگر خانواده هنگام ناراحتی می‌پردازند. در این زمان است که می‌توان بخشندگی را به کودک آموخت.

 

فرزند شما به نحوه واکنش شما نسبت به کسی که باعث ناراحتی و آزارتان شده به دقت توجه می‌کند. او رفتار شما را ارزیابی می‌کند… آیا مادرم، پدر را بخاطر رفتار غلطش بخشید؟ آیا پدرم مرا بخاطر ظرفی که شکستم بخشید؟ آیا مادرم همکارش را بخاطر اشتباهی که در کارش داشت بخشید؟ آیا پدرم در مورد بحثی که با خواهرش داشته با دیگران صحبت می‌کند؟ آیا مادرم بخاطر رفتار دوستش او را مسخره می‌کند؟ چقدر طول می‌کشد تا عصبانیت مادرم فروکش کند؟

 

برای فرزندتان یک الگو بخشنده باشید؛ اگر والدین به آن چه می گویند، عمل کنند، کودک احساس می کند که درجمع افراد صادق و متعهد زیست می کند. از این رو، از همان دوران کودکی، روح گذشت و ایثار در فرزند تقویت می یابد. یک الگوی خوب بهترین راه برای آموزش بچه ها است. 

 

کودک باید بداند که هیچ کس کامل نیست و همه آدم‌ها اشتباه می‌کنند اما همدلی کردن، بخشیدن و تلاش برای ایجاد یک رابطه بهتر، برای داشتن یک زندگی سالم و شاد لازم است. خوب است که کودکتان بداند با بخشیدن دیگران چه چیزهای بهتری نصیبش خواهد شد.‏ راهنمای بخشیدن برخی از کودکان کینه جو هستند. برای آنها دشوار است که اشتباه کسی را ببخشند.

 

در واقع آنها جزئی‌ترین اشتباه دیگران را که باعث ناراحتی و رنجش‌شان شده به خاطر می‌سپرند. چنین کودکانی دنیا را جایی پر از آسیب‌ها و نامهربانی‌ها می‌بینند. این کودکان در مهارت همدلی ضعیف هستند و گمان می‌کنند با هر اشتباهی دنیا و رابطه به پایان می‌رسد. برای چنین کودکانی تقویت احساس همدلی و افزایش مهارت بخشیدن دیگران بسیار ضروری است.

 

کودک باید بداند که هیچ کس کامل نیست و همه آدم‌ها اشتباه می‌کنند

 

کلیدی‌ترین مفاهیمی که برای تربیت کودکی بخشنده و با گذشت باید به او یاد دهید:

- اگر این اشتباه فقط یک بار اتفاق افتاده ممکن است دیگر تکرار نشود پس بهتر است از آن بگذرد.‏

- اگر این اشتباه از روی عمد و با قصد آزار و ناراحتی رخ نداده پس بهتر است به آن اهمیتی ندهد.‏

- اگر این اشتباه جدی نبوده نباید آن را جدی بگیرد.‏ ـ اگر کسی که اشتباه کرده عذرخواهی کرده باید او را ببخشد.

- ‏اگر این اشتباه از سوی یک دوست بسیار مهربان و خوش قلب رخ داده اصلا لزومی ندارد که به آن فکر کند.

- ‏اگر این اشتباه در ماه‌ها و سال‌های قبل رخ داده دیگر ارزش فکر کردن ندارد.‏

 

ارتباط حس امنیت و بخشندگی در کودکان

کودک را با کودکان بزرگتر از خودش که رفتارهای ملایمتر و صبورانه تری دارند، همبازی کنید؛ تا او نیز به تدریج اینگونه رفتارها را بیاموزد. کودک زمانی مفهوم سهیم شدن با دیگران را یاد می‌گیرد که احساس امنیت درونی کند. بنابراین اگر کودک در یابد که از سوی بزرگترهایش مورد توجه و علاقه است و برای حمایت شدن نیازی به سرسختی و پافشاری ندارد، حس امنیت در او شکل خواهد گرفت و به تدریج می‌تواند به نیازهای دیگران هم توجه کند.

 

سرزنش ممنوع

هرگز به خاطر اشتباهاتی که بچه ها ممکن است در امر بخشندگی مرتکب شوند، آنها را سرزنش نکنید، بلکه با او بیشتر حرف بزنید و راهنمایی کنید، حق اشتباه کردن را به او بدهید. او یک بچه است با قلبی مهربان و پر از احساس، نفس کار او را تحسین کنید، اما در فکر تصحیح اشتباهاتش هم باشید.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ق.ظ ]




جلوگیری از انحرافات جنسی فرزند

 

 

 

 

بسیاری از انحرافات جنسی فرزندمان ، از رفتارهای ما سرچشمه می گیرد . شاید والدین خواهان انحراف فرزند خود نباشند ولی اگر مراقبت های لازم را در سنین کودکی نکنند ،در سنین نوجوانی وگاهی قبل از آن موجب انحرافات جنسی فرزند شان می شود . برای آن که فرزند مان ار این انحرافات محفوظ بمانند والدین باید به نکات زیر توجه کنند.

 


خودداری از دست زدن به عورت کودک

گاهی اوقات مادر یا افراد دیگری با آلت جنسی کودک بازی می کنند ، کودک در حالی که آرام می گیرد ، عادت به آن می کند ؛ اگر کسی با او این کار نکند ، خودش مبادرت به استمناء می نماید.

 

قَالَ عَلِیٌّ ص مُبَاشَرَةُ الْمَرْأَةِ ابْنَتَهَا إِذَا بَلَغَتْ سِتَّ سِنِینَ شُعْبَةٌ مِنَ الزِّنَا علی (ع) فرمودند : وقتی زن آلت فرزند پسرش را دستمالی کند در حالیکه او شش ساله شده است نوعی زنا انجام شده. (من‏لایحضره‏الفقیه ج3 ،ص436).

 


جداسازی رختخواب کودکان

از آن جایی که با هم خوابیدن ، ممکن است باعث تماس بدنی آنها با یکدیگر وشاید تحریک حس کنجکاوی آنها شود ، لذا طبق اصل لزوم علاج واقعه ، قبل از وقوع ، پیش از آگاه شدن کودکان به لذت های جنسی ، باید رخت خواب آنها جدا گردد .

 

قَالَ علی (ع): أَنَّهُ یُفَرَّقُ بَیْنَ الصِّبْیَانِ فِی الْمَضَاجِعِ لِسِتِّ سِنِینَ « رخت خواب بچه های شش ساله را از هم جداکنید» (وسایل الشیعه 21، ص 461).

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ یُفَرَّقُ بَیْنَ الْغِلْمَانِ وَ بَیْنَ النِّسَاءِ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْرَ سِنِینَ « رختخواب پسران نوجوان ده ساله ، از بستر زنان جدا باشد» ( وسایل الشیعه ،ج21 ،ص461).

 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیَّةُ یُفَرَّقُ بَیْنَهُمْ فِی الْمَضَاجِعِ لِعَشْرِ سِنِینَ « پیامبر (ص) فرمودند رختخواب کودکان ده ساله ، چه پسر با پسر ، یا دختر با پسر ، یا دختر بادختر باشد ، باید از هم جدا باشد» (بحار الانوار،ج 101 ،ص 96).

 

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ یُفَرَّقُ بَیْنَ الصِّبْیَانِ وَ النِّسَاءِ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْرَ سِنِینَ «وقتی کودکان ده ساله شدند ، رختخواب آنها و زنان را جدانمایید» (وسایل لشیعه ،ج21، ص461).

 

قَالَ النَّبِیُّ ص فَرِّقُوا بَیْنَ أَوْلَادِكُمْ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِینَ« وقتی فرزندانتان هفت ساله شدند ، رختخواب آنها را جداکنید» ( بحار الانوار، ،ج101 ،ص97).
والدین ، در پیشگیری از بازی های جنسی کودکان وظیفه دارند و باید مراقب باشند تا شرایط محیطی برای این نوع بازی ها برای کودکان فراهم نشود واگر احیاناً این صحنه ها را مشاهده کردند ، باید به صورت معقول ، از ن بازی ها جلوگیری کنند

 

خودداری از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم ، پس از سن معین


علی رغم این که در اسلام به محبت کردن ، نوازش کردن وبوسیدن بچه ها سفارش شده ، اما این رفتار ، پس از سن معین ، از سوی افراد نامحرم منع می شود . با این که در هیچ روایتی ندیده ایم که دختر بچه ها پیش از سن بلوغ ، به حجاب وپوشش مخصوص وادار شده باشند ، یا روایتی که حضور دختر بچه ها را در برابر مردان یا پسران ، منع کرده باشد ، اما روابطی مثل : بوسیدن ودر آغوش گرفتن آنها از سوی نامحرمان ، منع شده است (تربیت جنسی،ص120).

 

أَحْمَدَ الْكَاهِلِیِّ وَ أَظُنُّنِی قَدْ حَضَرْتُهُ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ جُوَیْرِیَةٍ لَیْسَ بَیْنِی وَ بَیْنَهَا مَحْرَمٌ تَغْشَانِی فَأَحْمِلُهَا فَأُقَبِّلُهَا فَقَالَ إِذَا أَتَى عَلَیْهَا سِتُّ سِنِینَ فَلَا تَضَعْهَا عَلَى حَجْرِكَ « احمد کاهلی از امام صادق(ع) پرسید:دختر بچه نامحرمی ، خود را در آغوش من می اندازد ومن اورا بلند می کنم ومی بوسم ، حکمش چیست ؟ امام(ع) پاسخ دادند: اگر دختر شش ساله شد ، اورا روی پای خود ننشان» (کافی ،ج5 ،ص533).

 

كَانَ أَبُو الْحَسَنِ الْمَاضِی ع عِنْدَ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ وَالِی مَكَّةَ وَ هُوَ زَوْجُ فَاطِمَةَ بِنْتِ‏ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ كَانَتْ لِمُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بِنْتٌ یُلْبِسُهَا الثِّیَابَ وَ تَجِی‏ءُ إِلَى الرَّجُلِ فَیَأْخُذُهَا وَ یَضُمُّهَا إِلَیْهِ فَلَمَّا تَنَاهَتْ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع أَمْسَكَهَا بِیَدَیْهِ مَمْدُودَتَیْنِ وَ قَالَ إِذَا أَتَتْ عَلَى الْجَارِیَةِ سِتُّ سِنِینَ لَمْ یَجُزْ أَنْ یُقَبِّلَهَا رَجُلٌ لَیْسَتْ هِیَ بِمَحْرَمٍ لَهُ وَ لَا یَضُمَّهَا إِلَیْهِ « علی (ع) پیش محمد ابن ابراهیم بود ، اوشوهر فاطمه دختر امام حسین (ع) می باشد ،وومحمد بن ابراهیم دختری داشت که لباس پوشیده بود وپیش مردان می آمد وآنها ، اورا در آغوش می گرفتند ، وقتی پیش امام(ع) آمد ، حضرت با دستش اورا از خود دور نمود ؛ وفرمود زمانی که دختر شش ساله شد ، مردی که نامحرم است اورا نبوسد ویا اورا فشار ندهد» (وسایل الشیعه ،ج20 ،ص231).

 

أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِیَةُ الْحُرَّةُ سِتَّ سِنِینَ فَلَا یَنْبَغِی لَكَ أَنْ تُقَبِّلَهَا«وقتی دختر بچه شش ساله شد ، برای شما جایز نیست که اورا ببوسید» (کافی ،ج5 ،ص533).

 

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِیَةُ سِتَّ سِنِینَ فَلَا یُقَبِّلُهَا الْغُلَامُ وَ الْغُلَامُ لَا یُقَبِّلُ الْمَرْأَةَ إِذَا جَازَ سَبْعَ سِنِین‏ «وقتی دختر بچه ای به شش سالگی رسید ، جایز نیست که پسر بچه ، اورا ببوسید وهنگامی که پسر از هفت سالگی گذشت ، جایز نیست که زن (نامحرم ) اورا ببوسد» ( من‏لایحضره‏الفقیه ،ج3 ،ص437).


گاهی اوقات ، کودکان ، برای کشف بدن خود با آلت خود بازی می کند ،این امر برای آنها لذت بخش است ، لذا کودک به این عمل تکرار می کند.والدین نباید چنین برداشت کنند که بازی با آلت تناسلی اش ،امری طبیعی است ودر این زمینه اقدامی نکنند ؛ بلکه باید احساس وظیفه کنند و با توجه به آثار نامطلوب آن ،در صدد پیشگیری از تکرار آن بر آیند

 

مراقبت از بازی های کودکان

کودکان ، به دلیل کنجکاوی برای شناخت دنیای اطراف خود ، به جستجوی در هر چیزی می پردازند . از جمله می خواهند بدن را کشف کنند . در این جستجوهاست که با اندام تناسلی خود آشنا می شوند وسپس کنجکاوانه ، می خواهند بدانند که آیا دیگر کودکان نیز همین گونه یا خیر ؟ لذا به بازی هایی نظیر : دکتر بازی ومامان بازی روی می آورند که در این بازی ها سعی می کنند از چگونگی اندام های یکدیگر آگاه شوند. این مسئله،در کودکانی که شاهدروابط جنسی والدین بوده اند ویا اندام تناسلی آنها را دیده اند ، بیشتر حساس تر می شود؛ زیرا در این موارد ، کودک دوست دارد به تقلید از بزرگ سالان بپردازد ورفتار های آنان را انجام دهد . در این صورت ، گاه ممکن است طرفین بازی ، با رضایت ، به بازی با آلات تناسلی یکدیگر بپردازند واز این طریق ، احساس لذت کنند وکم کم ، زمینه برای انحراف جنسی آنان فراهم می شود .

 

والدین ، در پیشگیری از بازی های جنسی کودکان وظیفه دارند و باید مراقب باشند تا شرایط محیطی برای این نوع بازی ها برای کودکان فراهم نشود واگر احیاناً این صحنه ها را مشاهده کردند ، باید به صورت معقول ، از آن بازی ها جلوگیری کنند . آنها نباید از کودکان بپرسند : چه میکنند ؟ زیرا هر گاه کودکان ، عین حقیقت را بگویند ، برای والدین ، بسیار ناراحت کننده خواهد بود . همچنین نباید آنها را سر زنش وشرمسار کرد ونیز نباید حرکت آنها را به صورت دیگری حمل کرد ویا بهانه ساده ای یافت از قبیل این که : آیا فکر نمی کنید با این هوای سرد ، نباید لُخت شد؛ بلکه باید به کودکان دستور دادکه لباس خود را مرتب کنند وبه بازی دیگری بپردازند . باید گفت : تو و دوستت داشتید لباس های یکدیگر را در می آوردید . شما لُخت بودید . این حرکت را نباید انجام دهید ! دیدم که به او دست می زنی ! این کار مجاز نیست ! هرگاه سؤالی داشتید ، از من بپرسید وبا من مطرح کنید ، تا موضوع را برایتان شرح دهم. (تربیت جنسی ،صص125ـ124).

 

گاهی اوقات ، کودکان ، برای کشف بدن خود با آلت خود بازی می کند ،این امر برای آنها لذت بخش است ، لذا کودک به این عمل تکرار می کند.والدین نباید چنین برداشت کنند که بازی با آلت تناسلی اش ،امری طبیعی است ودر این زمینه اقدامی نکنند ؛ بلکه باید احساس وظیفه کنند و با توجه به آثار نامطلوب آن ،در صدد پیشگیری از تکرار آن بر آیند .


بازی با آلت تناسلی موجب لذت وآرامش کودک می شود ، از این رو کمبود محبت در کودک ، یکی از عواملی است که تکرار آن مؤثر می باشد ؛ لذا والدین برای پیشگیری از این عادت زشت وآسیب زا ، می بایست به کودک محبت به اندازه کافی داشته باشند ؛ واز هر گونه اعمال خشونت برای ترک آن خودداری نمایند

 

ازاین رو ، والدین ، به جای فشار آوردن بیش از حد به کودک برای ترک این عادت (استمناء) ، بهتر است نوزاد را در آغاز پیدایش ، از مهر ومحبت خود بهره مند سازند وقلب اورا از سرچشمه دوستی حقیقی ، چنان سرمست کنند که به خود ارضایی ، به عنوان یک وسیله التذاذ وخشنودی اش روی نیاورد (روابط بین والدین و کودکان ،ص195).

 

چنانچه والدین، چند یا یکی، از موارد فوق را رعایت نکنند ، کودک به « بلوغ پیش رس » مبتلا خواهد شد ؛ که عواقب بدی در قیل وبعد از بلوغ برای اوخواهد داشت . از این رو برای پیشگیری از بلوغ پیش رس ، یا رشد تمایلات جنسی زود هنگام در کودکان ، والدین می بایست نکات زیر را مراعات کنند:

 

* خودداری والدین ومحارم جنس مخالف ، از ظاهر شدن در برابر کودک به صورت عریان ، با لباس نیمه عریان ویا زننده ومهیج .

 

* خوداری از دستمالی کردن آلت تناسلی کودک ویا حتی تنبیه کردن ، به صورت زدن بر پشت وران های کودک .

 

* جدا کردن اتاق کودک از اتاق خواب والدین ، از سنّی که کودک ، قادر به تشخیص رفتار های جنسی است .

 

* جلوگیری از خوابیدن کودکان با کودکان یا بزرگ سالان دیگر .

 

* خودداری والدین از انجام دادن عمل زناشویی ویا دیگر رفتار های آمیزشی در برابر کودکان (حتی نوزادن ).

 

*خودداری از قرار دادن کودکان در معرض صحنه ها، عکس ها ویا فیلم های مستهجن وخودداری از شرکت دادن آنها در مجالس مختلط و پارتی ها وایجاد محدویت در استفاده از برنامه های سکسی در اینترنت وماهواره .

 

* پاسخ دادن به سؤالات جنسی کودکان ، به طور واقع بینانه وبه دور از تهییج جنسی آنها.

 

* مراقبت از کودکانی که در رختخواب برای مدت طولانی بیدارند. به این منظور ، لازم است که والدین ، در کنار کودک باشند یا رفت و آمد کنند تا هنگامی که مطمئن شوند که کودک ، به خواب رفته است . وبهتر است که اتاق کودک ، در مجاورت اتاق والدین باشد تا در موقیعت ها وزمان های گوناگون بتواند به راحتی ، از حال او آگاهی یابند.

 

* مراقب از دوستی ها وبازی های کودکان وجلوگیری از بازی های جنسی آنها وهمچنین ممانعت از خلوت کردن کودکان ، به مدت طولانی دور از چشم والدین. (تربیت جنسی ،صص128ـ 127)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:26:00 ق.ظ ]




اهمیت تحلیل نقاشی در شناخت نابسامانی های روانی او

اهمیت تحلیل نقاشی کودک در شناخت نابسامانی‌های روانی او

 

نقاشی کردن در واقع مجسم کردن و به تصویر کشیدن رویاها و تخیلات و احساسات و حالات درونی کودک است. این نقاشی ها در برگیرنده فواید بسیاری است هرچند اکثر والدین به نقاشی های کودک شان به چشم خط خطی کردن های ساده و یا آثاری برای تکمیل کلکسیون یادگاری های کودکی مینگرند. بسیاری از روانشناسان و مشاوران کودک معتقدند با تحلیل نقاشی‌های کودکان می توان به شناخت و افزایش افزایش مهارت های شناختی، احساسی و فیزیکی کودک پرداخت.

اهمیت نقاشی در کودکان

کودکان معمولا از سن یک سالگی شروع به نقاشی کشیدن می‌کنند، اهمیت نقاشی از این جهت است که به حقیقت ذاتی اشیا از کلمات بسیار نزدیک تراست و درک آن برخلاف نوشتن به کوشش و دقت زیادی نیاز ندارد.

 

نقاشی می تواند در برقراری ارتباط با دنیای بیرون، نقش مهمی ایفا کند، در این کار سه بخش یعنی دست، چشم و مغز فعالیت دارد و آگاهی فضایی آن‌ها را افزایش می‌دهد. نقاشی کشیدن پنجره‌ای به سوی خلاقیت کودکان و شکوفایی احساسات هنری کودکان است.

 

همچنین روانشناسان قادرند تا سرنخ‌هایی از نشانه‌های شخصیتی، احساس و رشد ذهنی کودکان را در میان این نقاشی‌ها پیدا کنند.

 

تاثیر نقاشی بر عملکرد ذهنی و جسمی کودک

 

فواید نقاشی برای کودکان

 

- هماهنگی حرکات چشم و دست

نقاشی کردن  کودکان باعث هماهنگی حرکات چشم و دست آنان می شود که البته اکسب این مهارت های حرکتی در این سنین از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این مهارت ها در حین یادگیری نقاشی  در کودکان تقویت می شود و این به این دلیل است که در این حالت آن ها سعی می کنند اشیایی را که با چشم می بینند با حرکات دستان خود هماهنگ کنند و آن ها را به تصویر بکشند. همچنین موجب تقویت و بهبود عضلات دست آن ها می گردد و به آنها در پیشرفت فعالیت های ذهنی و جسمی کمک بسیار زیادی می کند.

 

- شناخت و درمان نابسامانی‌های روانی کودک

بسیاری از پژوهندگان بر این عقیده اند که نقاشی کودک دریچه ای است که بر اندیشه ها و احساسات او گشوده می شود و می توان از نقاشی های او در سنجش شخصیت یا تشخیص نابسامانی های روان شناختی او استفاده کرد و در پی درمان آن ها برآمد.

 

کودک به کمک نقاشی دلهره های درونی اش را آشکار می سازد، به کنترل احساسات هنگام استرس پرداخته و به این طریق اثر مخرب آن ها راکاهش میدهد. به همین جهت برای رفع بسیاری از مشکلات روحی و روانی دانش آموزان می توان از نقاشی استفاده کرد. 

 

همچنین آموزش نقاشی کشیدن کودک موجب تقویت احساسات و بهبود برقراری ارتباطات اجتماعی او می گردد.

 

- کشف و رشد استعدادهای کودک بر مبنای نقاشی‌های او

آموزش نقاشی به کودکان یکی از بهترین فعالیت هایی است که به آنان در کشف استعدادها و تخصص هایشان کمک می کند. نقاشی را می توان یک تریبون بزرگ در نظر گرفت که کودکان در آن به کشف و توسعه خلاقیت های خود می پردازند. در واقع نحوه مخلوط کردن رنگ ها و استفاده از ترکیب رنگ های مختلف به کودکان در این زمینه کمک می کند. فروبردن قلم مو در رنگ های گوناگون و آغاز یک سفر برای خلق یک شاهکار هنری توسط کودک است، حاصل این فرایند بیشتر از کشیدن نقاشی و ایجاد یک تصویر زیبا توسط کودک است.

 

- نقاشی عاملی برای افزایش خلاقیت و تمرکز کودک

نقاشی کردن سبب تقویت خلاقیت از طریق دست ها می گردد و همچنین باعث افزایش عملکرد ذهنی کودک می گردد و توانایی حل مسئله را برای او فراهم می آورد. نقاشی کردن باعث افزایش مهارت های تمرکزی آن ها می گردد و تمرکز آن ها را در انجام کارها افزایش می دهد و موجب تمرکز آن ها روی موارد جزئی و کوچک می گردد.

 

ارائه ایده ها و طرح های جدید برای نقاشی قوه ابتکار را در کودکان تقویت می کند. این ها فقط برخی از فواید آموزش نقاشی به کودکان است که بیانگر تأثیر بی نظیر نقاشی در پیشرفت و ترقی کودکان می باشد.

 

اهمیت نقاشی در تعلیم و تربیت کودک

هنر نقاشی با توجه به زبان تصویری و تجسمی خود، کارایی‌های بسیاری در امر تعلیم و تربیت دارد که برخی از آنها بدین شرح است:

- کودک از طریق فعالیت نقاشی به شناخت خود و جهان نائل می‌شود.

- کشیدن نقاشی منجر به پرورش تخیل کودک می‌شود.

- از دیگر ویژگی‌های نقاشی، قابلیت آن در انتقال دانش‌های کودک است.

- ایجاد سرگرمی سالم و لذت بخشیدن به کودک از دیگر آثار این هنر است.

- شناخت محیط و فضای زندگی از دیگر کارکردهای مهم نقاشی است که کودک آن را به دست می‌آورد.

- آموزش نقاشی به کودکان، یادگیری اندازه، شکل، طرح ها و الگوها را برای آن ها امکان پذیر می کند و تاثیر مثبتی در درک بهتر مفاهیم درسی در سال های مدرسه دارد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:03:00 ق.ظ ]




اهمیت کشیدن نقاشی برای کودکان

اهمیت کشیدن نقاشی برای کودکان
 

- شکل آدم

هنگامی که کودک شکل آدم را می کشد قبل از هر چیز شکل خود و باوری که از خود و تمایلاتش دارد بیان  می کند اگر شکل آدم در مجموع هماهنگ شد احتمال زیادی و جود دارد که کودک کاملاً سازگار باشد اگر بر عکس آدم در اندازه ی خیلی کوچک در گوشه ی صفحه ی کاغذ کشیده شده باشد به معنای این است که کودک خود را کم ارزش و از دیگران پایین تر می داند و اگر این کم بها دادن به خود در نقاشی کودک ادامه پیدا کند نشان گر خجالتی بودن کودک است.

 

در نقاشی کودکان فقدان دست و بازو برای آدم علامت کم بها دادن به خود و عدم امنیت است وکودکانی که آدم هایی با اندازه های برزگ رسم می کنند کودکانی هستند که خود را بالا تر از بقیه می دانند این کودکان معمولا زور رنج و حساس هستند و فکر می کنند مورد  ظلم و ستم قرار گرفتند از لحاظ عاطفی گاه کودکان افرادی را که برایشان مهم تر اند و به آنان علاقه ی بیش تری دارند بزرگتر از سایرین رسم می کنند.

 

- خانه ها

در نقاشیهای کودکان خانه بیش از هرچیز دیگری کشیده می شود. در شروع کار معمولاً خانه به صورت یک مربع که بر بالای آن یک مثلث قرار دارد، و سپس دیوارهای اطراف خانه کشیده می شود. خانه نماد پناهگاه و هسته اصلی و گرمی خانواد ه ای است که ممکن است مورد علاقه یا تنفر کودک باشد. خانه هایی که کودکان ترسیم می کنند ممکن است دارای باغچه و گل و درهای بزرگ و پنجره و پرده‌های رنگین باشد.

 

چنین خانه ای، نماد یک زندگی سعادتمند است که کودک در آن احساس آرامش می کند. بر عکس اگر، خانه ای بدون در ورودی، با دیوارهایی بلند وبه گونه ای منزوی و دور افتاده ترسیم شود معنای متفاوتی پیدا می کند. مثلاً اگر این خانه بین سنین 5 تا 8 سالگی ترسیم شود نشانگر خجالتی بودن کودک و وابستگی شدید او به مادر است. بعد از 8 سالگی نشانگر احساس خود کوچک بینی و تنهایی کودک و درنوجوانی نشانگر شرم و حیای بیش ازحد، و داشتن احساسات رقیق است.

 

- درخت

بسیاری از روانشناسان از درخت به عنوان موضوعی جهت شناخت شخصیت کودک استفاده کرده اند. برای تجزیه و تحلیل نقاشی درخت باید سه قسمت اصلی آن را مشخص کرد که عبارتند از ریشه، تنه، شاخه و برگها. ریشه که در زمین فرو رفته و درخت  از آن غذا دریافت می کند، نماد ناخود آگاه و فشارهای غریزی است تنه پرثبات‌ترین و مشابه‌ترین عامل به خود کودک است، بنابر این بیانگر مشخصات دایمی و عمیق شخصیت اوست.

 

شاخه‌ها و برگها بیانگر طریق ارتباطی او با دنیای خارج است. مثلاً تنه درخت ممکن است کوتاه یا بلند کشیده شود، بچه‌ها در سنین قبل از دبستان تنه درخت را بلند ترسیم می کنند، ولی بعد از این سن، بلند بودن تنه درخت اغلب نشانگر عقب افتادگی فکری و یا بیماریهای عصبی و یا آرزوی بازگشت به دنیای کوچکی و قبل ازمدرسه است. برعکس اگر تنه درخت کوتاه کشیده شود، نشانگر جاه طلبی و بلند پرواز بودن کودک است.

 

تنه درخت ممکن است صاف یا کج کشیده شود که درحالت دوم نشانگر عدم ثبات کودک است. شکل شاخه‌ها و برگها و یا قسمتهای بالای درخت نیز دارای معانی مختلفی است. به عنوان مثال شکل منظم شاخه‌ها نشان می دهد که کودک کمتر به تمایلاتش متکی است و بیشتر به نتیجه گیریهای منطقی دست می زند و یا بالعکس شکل نامنظم و درهم شاخه‌ها بیانگر این است که با کودکی بلغمی مزاج و در خود فرو رفته که آمادگی هیچ گونه تغییر و تحولی را ندارد روبرو هستیم.

 

گاهی نیز درختی که کودک ترسیم می‌کند فاقد شاخه است که این امر نشانگر عدم گسترش استدلال و تفکر منطقی و درگیر بودن فرد با عالم رویاست. برگها نیز برحسب چگونگی ترسیم آن، تعابیر مختلفی دارند. مثلاً ترسیم برگهای منظم ویک شکل مخصوص کودکی است که مسایل را به سادگی می فهمد و قادر به ارتباط با دیگران است.

 

و یا نشان دادن برگها به صورت هاله ای سبز رنگ در اطراف شاخه ها، تمایل کودک به تاثیر گذاری و تسلط بیشتر بر روی محیط را نشان می دهد. برگهای پاییزی و یا برگهای در حال ریخته شدن بیشتر در نقاشیهای نوجوانان و کودکان منزوی دیده می شود. چنین ترسیمی از برگ، مانند هر حرکت پایین رونده دیگر، مبین یاس و سرخوردگی تلقی می شود.

تحلیل نقاشی کودک
 

- خورشید

خورشید به علت نقش مهمی که بر عهده دارد و نیز تلالو آن، در نقاشیهای بیشتر کودکان دیده می شود. تصویر خورشید بیانگر امنیت، خوشحالی، گرما، قدرت و به نظر بعضی پژوهشگران نماد پدر مطلوب است. وقتی رابطه پدر و کودک خوب است خورشید به طور کامل و در حال درخشیدن نمایش داده می‌شود هنگامی که این ارتباط مطلوب نیست خورشید در پشت کوه ناپدید است و یا به صورت قوسی در افق دیده می‌شود و اگر کودک از پدرش هراس داشته باشد، خورشید به رنگ قرمز تند یا سیاه که مضطرب کننده است ترسیم می شود.

 

با وجود این نحوه نمایش خورشید مانند سایر موضوعهای نقاشی ممکن است به حال و حوصله لحظه ای کودک و نه به تفاهم و عدم تفاهم بین کودک و پدر بستگی داشته باشد. بنابراین قبل از هر قضاوت و تعبیری دراین مورد، بهتر است چندین نقاشی یک کودک را مورد بررسی قرار داد تا معلوم شود آیا این پدیده مرتب تکرار می‌شود یا خیر. و آنگاه به تجزیه و تحلیل آن پرداخت.

 

- خانواده

کودکان هرکدام درخانواده های مختلف به دنیا آمده اند و به طرق مختلف تربیت و مورد محبت قرار گرفته اند مسائلی همچون تولد، جنسیت وعوامل اجتماعی دیگر در طرز رفتار کودکان تاثیر دارد وقتی کودک افراد خانواده اش را نقاشی می کشد خود را کم تر کنترل می کند و با آزادی تمام ترس ها، تمایلات و احساساتش را بیان می نماید هنگامی که اعضای یک خانواده دست در دست هم نشان داده می شوند نشاندهنده ی یک خانواده ی هماهنگ است. 

 

نزدیک شدن دو یا چند شخصیت در نقاشی کودک نشان دهنده ی انس و الفت آن هاست کودک خود را نزدیک شخصی نقاشی می کند که درکنارش راحت است و او را از همه چیز  بیش تر دوست دارد اگر کودکی فکر کند که خواهرش بیش تر از او مورد توجه ی پدر و مادر است خواهر را بین پدر و مادر و خود را دورتر از آن ها رسم می کند.

 

کودکان شخصیت هایی را که بیش تر دوست دارند به صورت بزرگ تر و در مرکز کاغذ رسم می کند وقتی کودکان در نقاشی خود یکی از اعضای خانواده را نمی کشد می تواند آرزو ی کودک به طور آگاه و یا ناخود آگاه برای نبودن او باشدگاهی دیده می شود که کودک خود را در نقاشی در میان خانواده نمی کشد و این احتمالاً نشانه ی آن است که کودک در خانه احساس راحتی نمی کند و خواستار تغییر است.

 

افرادی که برای کودک اهمیت و ارزش کمتری برخوردارند معمولا در آخرین لحظه وبا کمترین جزییات یا کوچکتر کشیده می شود اگر کودکی در نقاشی هایش به طور افراطی سایه بزند یا بیش از حد از رنگ های تیره استفاده کند نمایانگر کمبود محبت کودک و یا اضطراب است.

 

- آسمان و زمین

آسمان را به خاطر این که می تواند زمینه ای فراهم آورد که کودکان نماد های مختلفی چون ستارگان، پرندگان، هواپیما و… در آن رسم کنند و نماد الهام و پاکی است در مقابل زمین که نشانه ی ثبات و امنیت است در نقاشی خود ترسیم می کنند.

 

- حیوانات

اگر کودک به دلیلی جز اینکه، در محیط زندگی حیوانی دیده باشد یا خودش حیوانی داشته باشد یا اصولا حیوانات را دوست داشته باشد، حیوانی را نقاشی کند (معمولاً حیوانات وحشی) ممکن است به دلیل احساس گناه وتقصیری باشد که کودک در موقعیت خاص حس کرده باشد و چون جرأت آن را ندارد که گناه خود را ترسیم کند

 

ترجیح می دهد احساسات وعادات وتمایلات خود را در قالب تصویر حیوانی نشان بدهد، درست مانند زمان بازی با عروسک هایش که برایش جالب وبسیار جذاب است، زیرا او می تواند آزادانه هر چه دلش می خواهد از زبان عروسک‌هایش بیان کند، بی آنکه خود احساس گناه کند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ق.ظ ]