نرجس
 
   




 


 

 

 

 

نمازی در دل شب

شب هنگام که مردم در خوابند، مؤمنان واقعی از بستر بر می خیزند و به راز و نیاز با معبود یگانه می پردازند. نمازی که در تاریکی شب کسی جز خود خداوند از آن خبر ندارد و رمز برتری آن نیز شاید همین بی ریایی و مخلصانه بودن آن باشد.

 

سیره امیرمؤمنان در مورد نماز شب

اقامه نماز شب از جمله سنّت ها و سیره های همه معصومین است که هرگز در طول زندگی شریفشان ترک ننمودند. گویی دل شب بهترین زمان بود تا رازهای دل علی (علیه السلام) را بشنود و در خود نگهداری کند: «دل شب محرم سرّالله است»

 

از جمله آدابی که برای مستحبات نماز شب ذکر شده است، عملی است که امیرمؤمنان (علیه السلام) هنگامی که برای نماز از بستر برمی خاستند، انجام می دادند و آن این بود که به آسمان نگاه می کردند و آیاتی از قرآن را در مورد خلقت آسمان و زمین تلاوت می فرمودند. همچنین نقل است حضرت آیات آخر سوره مبارکه حشر را هنگام نماز شب تلاوت می فرمودند. این آیات توصیف کننده اسماء و صفات الهی است که بزرگی و برتری خداوند متعال را نشان می دهد:

 

مردی نزد امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین من در شب گذشته از نماز شب محروم شدم. حضرت به او فرمودند: تو مردی هستی که گناهان پایبند تو شد!

 

هُو الله الذی لا إله ألاّ هو عالمُ الغیبِ و الشّهاده هو الرّحمن الرّحیم. هو الله الّذی لا إله إلاّ هو الملکُ القُدّوسُ السَّلامُ المُؤمِنُ المُهَیمِنُ العزیزُ الجَبّارُ المُتکبّرُ سبحان الله عمّا یُشرکون. هو الله الخالقُ البارئُ المُصَوِّرُ لهُ الأسماءُ الحُسنی یُسَبِّحُ له ما فی السَّمواتِ و الأرضِ و هُو العزیزُ الحَکیم1

 

در این آیات شریفه، اسماء و صفات الهی مترتباً مورد تذکّر واقع می شوند و با یاد و ذکر خداوند و یادآوری صفات خاص الهی و بزرگی و بی همتایی او، دل برای ارتباطی مستمر و حضور قلبی خالصانه آماده می گردد. از این رو از جمله آداب نماز شب که از امیرالمؤمنان علی (علیه السلام) به سنّت مانده است، تلاوت این آیات هنگام برخاستن از بستر برای اقامه نماز شب است.

 

ساعت های پایانی

اهتمام به مناجات الهی در شب از جمله آموزه هایی است که امیرمؤمنان (علیه السلام) تا آخرین ساعات عمر شریفشان نسبت به آن متذکّر بودند. نقل است در شب نوزدهم ماه رمضان، همان شبی که آخرین شب عمر مولای متقیان بود، در دل شب از خواب برخاستند و تا هنگامه نماز صبح به عبادت و دعا مشغول بودند. در همان شب بود که از امّت نزد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) گلایه نمودند و از جور و جفای خلق استغاثه جستند و شد آنچه نباید می شد، آنچنان که امام حسن (علیه السلام) پس از شهادت حضرت فرمودند: به خدا قسم، امشب مردی در بین شما قبض روح گردید که پیشینیان از او پیشی نگرفتند جز در فضل نبوت و آیندگان به او نخواهند رسید.2

 

از جمله آدابی که برای مستحبات نماز شب ذکر شده است، عملی است که امیرالمؤمنان (علیه السلام) هنگامی که برای نماز از بستر برمی خاستند، انجام می دادند.

 

محرومیت از نماز شب

از دیگر آموزه های اساسی درباره سیره امام علی (علیه السلام) درباره نماز شب آن است که به ذکر علت و دلیل محرومیت افراد از اقامه نماز شب پرداخته اند:

 

جناب صدوق در کتاب توحید روایت کرده اند که مردی نزد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) آمد و گفت: یا امیرالمؤمنین من در شب گذشته از نماز شب محروم شدم. حضرت به او فرمودند: تو مردی هستی که گناهان پایبند تو شد.3

  سرّ آنکه موفق به نماز شب نشویم جز این نیست که گناهان و زشتی ها همچون زنجیری پایمان را بسته اند و پرده غفلت و خواب زدگی بر چشمانمان کشیده اند. پس برای رهایی از چنگال گناهان و توفیق پرواز در شب های پر رمز و راز برای مناجات با معبود بی انباز باید تلاش و جهادی اکبر نمود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1397-08-05] [ 11:26:00 ق.ظ ]




بهترین روش تربیت کودک‌‌ از ‌منظر قرآن ‌چیست‌؟
 اولین سنگ بنای تربیت دینی فرزند آشنایی با تعالیم قرآن کریم است چنان‌که امام علی(ع) در این رابطه فرموده است: «از جمله حقوق فرزند بر پدر و مادر این است که نامی نیکو بر او بنهد و به‌خوبی تربیتش کند و قرآن را به او بیاموزند». 

برای این‌که باغبانان در کار خود موفق شوند باید وظایف خود را به‌درستی انجام دهند و حقوق فرزند را به‌جای آورند. شیر دادن، انتخاب نام نیک، تعلیم قران، تربیت دینی، تکریم و احترام به اولاد، عدالت میان فرزندان از مواردی است که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد.

یکی از مسائلی که اکثر خانواده‌ها در رابطه با کودکان خود با آن مواجه هستند چگونگی تشویق کردن کودکان به کارهای خوب و پسندیده است. این‌که والدین در زمان انجام یک کار پسندیده از جانب کودکشان چه رفتاری از خود نشان دهند که انگیزه وی برای انجام دوباره را در پی داشته باشد.

برخی خانواده‌ها برای تشویق فرزند خود به‌کار خوب به وی هدیه‌ای شامل پول و یا اسباب‌بازی و یا حتی یک شکلات یا آبنبات می‌دهند اما سؤال این‌جاست که آیا در این زمینه تشویق تا چه میزان می‌تواند مؤثر باشد.

خانواده‌هایی هم هستند که برای برحذر داشتن کوکان خود از انجام کارهای بد یا شیطنت به آن‌ها هدیه می‌دهند، ترسی که در این مورد وجود دارد این است که کودک نسبت به دریافت جایزه بعد از هر کار خوب و یا دوری از هر کار بد منتظر دریافت هدیه و جایزه بماند و به‌نوعی یک رفتار شرطی در او به‌جود آید.

تشویق کودک برای رفتار خوب و خوشایند
با وجودی‌که یکی از بهترین راه‌ها برای تشویق کودک به رفتارهای خوب، استفاده از سیستم جایزه دادن است اما باید توجه داشت این روش در کودکان دو سال به بالا بیشتر نتیجه می‌دهد. البته والدین باید راجع به رفتار خوب و خوشایند و برعکس رفتار ناخوشایند برای کودک توضیح دهند و در مورد جایزه‌اش نیز به او بگویید.
البته باید توجه داشت هیچ‌ قانون کلی برای کودک خوب بودن وجود ندارد؛ اما برای آن‌که یک کودک سالم و شاد را تربیت کنید لازم است عشق و علاقه خود را به او نشان دهید. به حرف‌های کودک‌تان گوش دهید. به او احساس امنیت بدهید. او را تشویق کنید. رفتارهای نامناسب او را مورد انتقاد قرار دهید، نه خود او را. صبور و شکیبا باشید. برای کودک‌تان وقت کافی بگذارید.

برای تغییر رفتار کودک چه می‌توان کرد؟
کودکان وقتی به تکرار یک رفتار و ادامه آن تمایل نشان می‌دهند که به‌خاطر آن پاداش گرفته و مورد توجه قرار بگیرند. همچنین زمانی یک رفتار را ترک می‌کنند که آن رفتار رد می‌شود. تداوم و ثبات واکنش‌های شما برابر یک رفتار بسیار مهم است، زیرا باعث می‌شود کودک بداند چه زمان مورد نکوهش قرار می‌گیرد و چه زمان تشویق می‌شود و به این ترتیب گیج نمی‌شود.

بهترین روش تربیت کودک‌، از نظر قرآن کریم چیست‌؟
بی‌گمان بهترین روش تربیت که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و همه نیازهای روحی و روانی اوست‌، راه وحی است و قرآن کریم آئین خود را بهترین آیین تربیت برای کل بشر معرفی کرده است.

در آیه ۹ سوره اسرا در این رابطه آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَیُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا کَبِیرًا؛ قطعا این قرآن به [آیینى] که خود پایدارتر است راه مى‏‎نماید و به آن مؤمنانى که کارهاى شایسته مى‏‌کنند مژده مى‏‌دهد که پاداشى بزرگ برایشان خواهد بود».

هر چند که به روش تربیت کودک در قرآن تصریح نشده و لکن این مطلب‌، از لابه‌لای برخی از آیات و داستان‌های قرآن کریم به زیبایی نمایان است‌.

روش‌ الگویی‌
انسان ذاتاً الگوطلب و الگوپذیر است‌. به همین جهت یکی از بهترین و کوتاه‌ترین روش‌های تربیت برای نمونه و تربیت عملی هرچه کمال و جاذبه نمونه ارائه شده بیشتر باشد. این روش کارآیی بیشتری خواهد داشت‌. تربیت ابتدایی کودک به‌طور طبیعی با روش الگویی شکل می‌گیرد؛ چراکه کودک در چند سال نخست زندگی خود، همه کارهایش را از الگوهای پیرامون خود که در درجه اول «پدر و مادر» او هستند، الگوبرداری می‌کند و با تقلید از آنان رشد کرده و ساختار تربیتی‌اش سامان می‌یابد.

به‌طور کلی روش الگویی به‌عنوان تربیت عملی بر جان انسان‌ها می‌نشیند و در نفوس آن‌ها رسوخ می‌کند.به همین جهت قرآن کریم در آیه ۴۴ بقره می‌فرماید: «أَتَأْمُرُون‌َ النَّاس‌َ بِالْبِرِّ وَ تَنسَوْن‌َ أَنفُسَکُم‌؛ آیا مردم را به نیکی دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمایید».

و در آیات ۲ و ۳ سوره صف آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ(۲) کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ اى کسانى‌که ایمان آورد‌‏اید چرا چیزى مى‏‌گویید که انجام نمى‏‌دهید،  نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید».
 
پیامبراکرم(ص) الگویی کامل برای تربیت علمی بشر
قرآن کریم‌، پیامبر اکرم‌(ص) را به‌عنوان الگویی کامل برای تربیت عملی بشر، معرفی می‌نماید و در آیه چهارم سوره ممتحنه می‎فرماید: «قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَءاؤا مِنکُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ کَفَرْنَا بِکُمْ وَبَدَا بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَمَا أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیْءٍ رَّبَّنَا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنَا وَإِلَیْکَ أَنَبْنَا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ؛ قطعاً براى شما در [پیروى از] ابراهیم و کسانى‌که با اویند سرمشقى نیکوست آن‌گاه که به قوم خود گفتند ما از شما و از آن‌چه به جاى خدا مى‌‏پرستید بیزاریم به شما کفر مى‏‌ورزیم و میان ما و شما دشمنى و کینه همیشگى پدیدار شده تا وقتى‌که فقط به خدا ایمان آورید جز [در] سخن ابراهیم [که] به [نا]پدر[ى] خود [گفت] حتماً براى تو آمرزش خواهم خواست با آن‌که در برابر خدا اختیار چیزى را براى تو ندارم اى پروردگار ما بر تو اعتماد کردیم و به سوى تو بازگشتیم و فرجام به سوى توست».
همچنین در آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره تحریم نیز در این رابطه آمده است: «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ کَفَرُوا …بِکَلِمَاتِ رَبِّهَا وَکُتُبِهِ وَکَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ؛ خدا براى کسانى‌که کفر ورزیده‌‏اند آن نوح و آن لوط را مثل آورده [که] هر دو در نکاح دو بنده از بندگان شایسته ما بودند و به آن‌ها خیانت کردند و کارى از دست [شوهران] آن‌ها در برابر خدا ساخته نبود و گفته شد با داخل شوندگان داخل آتش شوید(۱۰) و براى کسانى‌که ایمان آورده‌‏اند خدا همسر فرعون را مثل آورده آن‌گاه که گفت پروردگارا پیش خود در بهشت‏ خانه‏‌اى برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان(۱۱) و مریم دخت عمران را همان کسى‌که خود را پاکدامن نگاه داشت و در او از روح خود دمیدیم و سخنان پروردگار خود و کتاب‌هاى او را تصدیق کرد و از فرمانبرداران بود».

الگوگیری از دوستان
بعد از پدر و مادر، یکی از الگوهای کودکان و جوانان‌ «دوستان‌» آن‌ها هستند که در برخی از موارد الگوپذیری آنان از دیگران بیشتر است و روی تربیت عقایدی و اخلاقی و رفتاری آن ما تأثیر دارند. قرآن‌کریم در این زمینه هشدار داده و در آیات ۲۷ تا ۲۹ فرقان در این رابطه می‎فرماید: «وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا﴿۲۷﴾ یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا﴿۲۸﴾لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنسَانِ خَذُولًا».

الگوگیری از معلم
یکی دیگر از موارد الگوگیری کودکان و جوانان‌، محیط تعلیم و تربیت آن‌ها یعنی همان «معلم‌» و مربی کودکان می‌باشند و معمولاً تمامی حرکات و سکنات خود را از مربیان‌، نمونه‌برداری می‌کنند، به همین جهت‌، هنگامی‌که از امام باقر(ع) درباره آیه ۲۴ سوره عبس که می‎فرماید: «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ؛ انسان باید به غذای خویش بنگرد» سؤال شد، حضرت فرمود: یعنی علمی که فرا می‌گیرد، بنگرد از چه کسی فرا می‌گیرد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:19:00 ق.ظ ]




ماجرای سجده امام صادق"ع"

ماجرای سجده امام صادق (ع) و دعای خاص در حق زائران امام حسین (ع) چه بود؟

 معاويه بن وهب گويد: به خانه امام صادق عليه السلام رفتم، حضرت در سجده بود دعاهايي مي كرد تا به اينجا رسيد كه گفت: خدايا! رحم كن به صورت هايي كه آفتاب آن را دگرگون كرده تا خودش را به قبر حسين عليه السلام برساند. خدايا! رحم كن به اشك هاي چشمي كه در عزاي حسين عليه السلام ريخته مي شود، خدايا! رحم كن به ناله ها و صرخه هايي كه در مصيبت حسين بلند مي شود. خدايا! من آنان را به تو مي سپارم تا بر ما نزد حوض كوثر وارد شوند (آنان را به ما برسان).

معاويه بن وهب گويد: حضرت كه سر از سجده برداشت، عرض كردم: اين دعاها را براي چه كسي فرموديد؟
فرمود: براي عزاداران و زوار قبر جدم حسين. آيا كربلا مي روي، آيا فضيلت او را مي شناسي؟ گفتم: تا به حال اين طور نمي دانستم اين دعاهاي كه شما فرموديد، اگر براي كافري مي كرديد مشمول رحمت خدا مي شد. از اين به بعد خودم را حتما به قبر حسين عليه السلام خواهم رسانيد.

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس به زيارت قبر حسين (ع) برود در حالى كه عارف به حق او باشد، خداوند نام او را در اعلى عليين مى‏ نويسد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




 
 
*عوامل نورانی شدن قلب
 
حالا روایت دیگری از پیغمبر اکرم (ص) برای تشویق شما بخوانم «خمسة تنور القلب»؛ پنج چیز است که قلب و دل را روشن و منور می‌کند: اول قرائت قرآن است که حجاب‌ها و زنگ‌ها را از روی قلب برمی‌دارد؛ خصوصا اگر انسان با تدبر بخواند، این همه تفسیر نوشته‌اند، شما تفاسیر را مطالعه کنید و ببینید کدام یک با ذوق شما موافقت می‌کند، همان را انتخاب کنید و مطالعه کنید.
 
تفسیر حضرت علامه طباطبایی(ره) به درد نوع شما نمی‌خورد، آن تفسیر برای اشخاص درس خوانده و منتهی است، شما از همین کلاس اول شروع کنید، مثلاً تفسیر ملافتح‌الله را که هم ملخص است و هم مفصل بگیرید و مطالعه کنید، «أَفْضَلُ عِبادَةِ اُمََّتی قِرَاءَةُ القُرآنِ»؛ البته «مع التدبیر» افضل اعمال امت من این است که قرآن را با تدبیر بخوانند.
 
*کم‌خوردن مخصوصاً در شب برای تهجد
 
دومی قلت أکل یعنی کم خوردن است، مخصوصاً در شب که اگر انسان معده‌اش را مانند مترفین پر کند، خیلی محرومیت می‌آورد. وامصیبتا که مردم راه‌های دنیا را بسیار بهتر از آخرت یاد گرفته‌اند! در برنامه سلام صبح بخیر مدام می‌گویند ورزش کنید! ورزش لازم است. بسیار خوب است، سالم بودن و سلامت داشتن، به چه دردی می‌خورد؟ بر فرض که من خودم را سلامت کردم و با ورزش مثل یک شاخه شمشاد سروقد شدم، خوب! حالا از این سلامتی باید چه بهره‌ای ببرم؟ این را دیگر به مردم نمی‌گویند و به کسی آموزش نمی‌دهند.
 
مؤمن همان غذایی که می‌خورد، همان اندازه که حالا یا ورزش می‌کند و یا تفریح می‌کند، غایتش این است که نیمه شب برخیزد و به درگاه قاضی الحاجات بندگی کند! چون «لانجاة الا بالطاعة»؛ سلامتی برای بندگی به درد می‌خورد و گرنه دنبال مادیت رفتن که مشکلی را حل نمی‌کند، همه چیز که همین چند روز دنیا نیست! متأسفانه از این جهات هیچ خبری نیست!
 
*همنشینی با علما و اطلاع یافتن بر عیوب خویش
 
سوم «ومجالسة العلماء»؛ همنشینی با دانشمندان و رهبران دین قلب را نورانی می‌کند، با عالم نشست و برخاست کنید که نفس نشست و برخاست با عالم مؤثر است، درباره‌ مجالست فرموده‌اند: «مُجالَسَةُ الأَشرارِ تورِثُ سوءَ الظَّنِّ بِالأَخیارِ»، معاشرت کردن با اشرار باعث می‌شود که انسان نسبت به اخیار و نیکان سوء‌ظن پیدا کند، اما وقتی کسی با دانشمندان واقعی معاشرت کند، اگر خللی در او وجود داشته باشد، آن علما به او تذکر می‌دهند و همین مسأله هم از اسباب نورانی شدن قلب است و قلب انسان را روشن می‌کند.
 
*نمازشب و تردد در مساجد
 
چهارم «و الصلاة فی الیل»، نماز در شب، قلب را منور می‌کند، قسمت پنجمی هم «والمشی فی المساجد» است که إن‌شاءالله شما هم دارید، وقتی که شما در مساجد پروردگار ایاب و ذهاب کنید، خداوند علی اعلا از آن علوم حقیقی نصیب شما می‌کند، با رفتن به مسجد، پروردگار عزیز ابتدا شما را موفق به مرحله اول، یعنی ترک محرمات و فعل واجبات می‌کند، شما را موفق می‌کند که کم‌کم در معرض رحمت خودش قرار گیرد، وقتی شما به مساجد پروردگار می‌آیید، بر او حق پیدا می‌کنید، «وَ حَقُّ عَلَى الْمَزُورِ أنْ یُکْرِمَ الزَّائِرَ»، برای همین است که پروردگار، این چیزها را به شما مرحمت خواهد کرد.
 
*با قلب مؤمن چه باید کرد؟
 
در روایت دیگری داریم که خدا فرمود: مؤمن در تمام مراحل صادق است و پروردگار مدام قلبش را توسعه می‌دهد، او حافظ حدود شرع است و هر چیزی را در این ظرف علم و دانش یعنی قلبش نمی‌ریزد! مؤمن کامل العقل و سلیم القلب است، «فاذا لقیتهم یا موسی»، ای موسی! هر وقت با این اشخاص ملاقات کردی، «فاخفض لهم جناحک وألن لهم جانبک وذلل لهم قلبک و لسانک»، در برابر آن‌ها تواضع کن، به آن‌ها ملایمت و مهربانی نشان بده و با قلب و زبانت در مقابل ایشان کوچکی کن!
 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:01:00 ق.ظ ]




چگونه دعا کنیم که دعایمان زودتر مستجاب شود؟

آنچه باید برای ما مهم باشد ، اصل استجابت دعا ها است و دیر یا زود آن مهم نیست ، زیرا گاهی مصلحت اقتضا می کند که دعا دیتر اجابت شود ؛ زیرا خداوند از خیر و صلاح ما آگاه تر است .

 

مفهوم دعا: دعا به معنى «خواندن» است، خواندنى که به صورت نیایش و سرود و ستایش، یا خواستن و طلب و درخواست مَدَد و نصرت و یاورى. 

 

انسان مرتبط با خدا مى‏کوشد از طریق دعا (راز و نیاز و مناجات و عبادت) به خدا نزدیک شود. وقتى با کسى آشنا شدى و ارتباط پیوسته شما زمینه اعتماد را فراهم ساخت و از دوستان صمیمى او به شمار آمدى، در هنگام نیاز به خانه‏اش مى‏روى. شرط دوستى را به جا مى‏آوری و میثاق و محبت را استوار مى‏سازی. او نیزدر را باز مى‏کند و شما را در اندرون پذیرایى می‌نماید و مورد لطف و عنایت ویژه قرار خواهد داد. 

 

براى استجابت دعا نیز باید شرایطى را مهیا نمود و موانعى را برطرف ساخت. در ذیل به برخى از شرایط و موانع اشاره مى‏شود: 

 

الف) شرایط استجابت دعا

 

1 - ارتباط مداوم با خدا در هر حال: 

خداوند به پیامبرش دستور مى‏دهد که «نفس خویش را در کمال شکیبایى در هر بامداد و شامگاه به دعا کردن و جلب خشنودى خدا وادار کن».(1) 

 

قرآن کسانى را که فقط در هنگام گرفتارى و مشکلات دعا مى‏کنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتى به انسان گرفتارى و غمى روى مى‏آورد، ما را در هر حال (خواب و بیدارى، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهى قطع نماید، به گونه‏اى که) گویى اصلاً ما را براى گرفتارى که به او رسیده بود، نخوانده است!».(2) 

 

امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کسى که پیش‏دستى در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگرى آمده که «به او مى‏گویند: تا امروز کجا بودى؟!».(3) 

 

در اصول کافى آمده که خداوند به حضرت داوود(ع) فرمود: «مرا در روزهاى خوش و آسایش یاد کن تا من دعاى تو را در روزهاى گرفتارى و سختى اجابت کنم».(4) 

 

2 - دعا باید از صمیم قلب باشد

 

تمام ذرات وجود انسان یک چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زیانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد. 

 

3 - اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او

 

امام صادق(ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمى‏کند پس وقتى دعا کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش».(5) 

 

4 - قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند

 

امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه یکى از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست مى‏کند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد».(6) او به نقطه‏اى از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرت‏ها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهى قرار دارند. 

 

پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادى و معنوى جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد. 

5 - دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد. 

 

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ کسى که دعا مى‏کند و به دنبال آن تلاش و عمل نمى‏کند، مانند آن است که بى چله کمان تیر مى‏اندازد».(7) 

 

دعا نمى‏تواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مى‏تواند باشد. 

 

6 - دعا باید با حالت تضرع و دلى شکسته باشد

 

امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه دلتان شکست، دعا کنید، زیرا دل تا پاک و خالص نشود، شکسته نمى‏شود».(8) 

 

7 - مکان دعا در استجابت تأثیر دارد، مثلاً دعا در حرم امامان (ع) مخصوصاً حرم امام حسین(ع) و کنار خانه خدا به خصوص مقام حضرت ابراهیم(ع) و کنار حجرالاسود. 

 

8 - زمان دعا: دعاى پنهانى و در تاریکى شب زودتر به اجابت مى‏رسد، مخصوصاً در قنوت یا سجده نماز «وتر» که بعد از خواندن هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع خوانده مى‏شود.(9) 

قرآن مى‏فرماید: «پروردگار خود را به حالت تضرع و تذلل و در پنهانى و خفا بخوانید». 

 

دعا در شب‏هاى ماه رمضان و رجب و دهه اول ذى‏الحجه و غیر آن دعا را به اجابت نزدیک مى‏کند. 

9 - توسل به چهارده معصوم(ع) و آن‏ها را بر پایه آیه شریفه «وابتغوا الیه الوسیله» وسیله و شفیع قرار دادن. 

 

10 - غسل توبه نماید، سپس با وضو چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه توحید و یک مرتبه سوره «الناس» و یک مرتبه «فلق» را بخوانید. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفرالله ربى و اتوب الیه و بعد از هفت مرتبه «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم» سپس بگویید: یا عزیز یا غفار اغفرلى ذنوبى و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانه لا یغفر الذنوب الا انت.»(10) 

 

به این ترتیب شخص در جاده دعا قرار مى‏گیرد و باید مراقب باشد تا راه دعا را درست بپیماید، و به بیراهه نرود. نشانى راه دعا را ذکر خواهیم کرد. 

 

ب) موانع استجابت دعا 

 

امام على(ع) مى‏فرماید: «المعصیة تمنع الاجابة؛(11) گناه مانع اجابت دعا است». 

گناهان سه نوع تأثیر منفى در دعا مى‏گذارند: 

 

1 - لذت دعا و مناجات را سلب مى‏کنند. 

انسان دعا مى‏کند، اما لذت نمى‏برد و رقت قلب پیدا نمى‏کند. 

2 - مانع استجابت دعا مى‏شوند. 

3 - توفیق دعا کردن یا شرکت نمودن در مجالس دعا را از انسان سلب مى‏کنند. 

برخى از گناهان در عدم اجابت دعا تأثیر بیشتر دارند که در ذیل به نمونه‏اى از آن‏ها اشاره مى‏کنیم. 

امام سجاد(ع) فرمود: «گناهانى که مانع استجابت دعا مى‏شوند، عبارتند از: بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان؛ طینت و درونى ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهاى واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک». (12) 

 

نیز فرمود: «از جمله گناهانى که مانع استجابت دعا مى‏گردد، نافرمانى و رنجاندن خاطر پدر و مادر است».(13) 

 

در برخى از روایات، بداخلاقى سبب باز گرداندن دعا معرفى شده است. 

 

علل عدم اجابت دعاها از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) 

 

مردى به حضرت عرض کرد: خداوند مى‏فرماید: «ادعونى استجب لکم» پس چرا ما دعا مى‏کنیم، ولى اجابت نمى‏شود، حضرت فرمود: چون دل‏هاى شما در هشت مورد خیانت و بى وفایى کرد: 

 

1 - خدا را شناختید، ولى حقش را آن گونه که بر شما واجب بود، ادا نکردید. از این رو آن معرفت به کار شما نیامد. 

2 - به پیامبر خدا ایمان آوردید، ولى در عمل با سنت و روش او مخالفت کردید، پس ثمره ایمان شما چه شد؟ 

3 - کتاب خدا (قرآن) را خواندید، ولى در عمل با آن مخالفت کردید. 

4 - گفتید ما از آتش دوزخ مى‏ترسیم، ولى در همه حالات به واسطه گناهان خود به سوى جهنم مى‏روید.

5 - گفتید ما به بهشت تمایل و رغبت داریم، ولى کارهایى انجام مى‏دهید که شما را از بهشت دور مى‏سازد. 

6 - نعمت‏هاى خدا را استفاده مى‏کنید، ولى شکر و سپاس گزارى نمى‏کند. 

7 - خداوند فرمود: شیطان دشمن شما است، شما نیز او را دشمن گیرید.(14) شما به زبان او را لعن مى‏کنید، ولى در عمل با او دوستى مى‏نمایید و از او اطاعت مى‏کنید. 

8 - عیب‏هاى مردم را برابر دیدگان‏تان قرار دادید و عیب‏هاى خود را پشت سرانداختید، در نتیجه کسى را ملامت مى‏کنید که خود به ملامت سزاوارتر از او هستید. 

 

با این وضع چه دعایى از شما مستجاب گردد، در صورتى که شما راه‏ها و درهاى دعا را به روى خود بسته‏اید؟! 

 

«پس تقوا پیشه کنید؛ کارهایتان را اصلاح کنید؛ امر به معروف و نهى از منکر کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند.(15) 

 

راه دعا از دیدگاه امام صادق(ع) 

شخصى خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: دو آیه در قرآن است که تأویل و معناى آن را نمى‏دانم. یکى «ادعونى استجب لکم» است، که ما هر چه دعا مى‏کنیم، اجابت نمى‏شود. حضرت فرمود: «من سر عدم اجابت دعایتان را به شما مى‏گویم. اگر تو خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت کنى و آن گاه او را بخوانى، دعایت را اجابت مى‏کند، ولى تو با (دستورهاى) او مخالفت کرده، نافرمانى‏اش مى‏کنى. او نیز اجابت نمى‏کند. با این حال، اگر خدا را از راهش بخوانى - اگر چه گناهکار باشى - خدا دعایت را مستجاب مى‏کند». 

 

آن شخص پرسید: راه دعا چیست؟ فرمود: «نماز (16) که خواندى، ابتدا تمجید کرده، او را به بزرگى مى‏ستایى و به هر نحو که مى‏توانى، حمد و ستایش مى‏کنى، سپس بر پیامبر(ص) و آلش درود مى‏فرستى و به تبلیغ رسالتش گواهى مى‏دهى، و بر ائمه هدى سلام مى‏دهى، آن گاه نعمت‏هاى خدا را بر خود مى‏شمارى و او را به خاطر آن‏ها ستایش و شکر مى‏کنى. بعد به گناهان خود یکایک اعتراف مى‏کنى و هر کدام را که به یاددارى، اقرار مى‏نمایى. هر کدام را به خاطر ندارى، به طور سربسته به زبان مى‏آورى و از همه گناهان به درگاه خدا توبه مى‏کنى و تصمیم مى‏گیرى که دیگر گناه نکنى و از روى پشیمانى و صدق نیت و خلوص، و در بیم و امید از آن‏ها  استغفار و طلب آمرزش مى‏کنى، سپس مى‏گویى: «اللهم انى أعتذر الیک من ذنوبى و استغفرک و أتوب الیک فأعنى على طاعتک و وفّقنى لما اوجبت علىّ من کل ما یرضیک فانى لم أر أحداً بلغ شیئاً من طاعتک الا بنعمتک علیه قبل طاعتک، فأنعم علىّ بنعمة أنال به رضوانک و الجنةَ. بعد از رعایت این مراتب، حاجت خود را بخواه، که امیدوارم خدا ناامیدت نکند و حاجتت را برآورد».(17) 

 

چند تذکر: 

 

1 - گاهى با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمى‏شود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مى‏کنیم که به سود ما نیست، اگر چه مى‏پنداریم به نفع ما و خیر است.(18) 

 

2 - گاهى دعا مستجاب مى‏شود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مى‏افتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد. 

 

3 - در روایت است خداوند وقتى بنده‏اى را دوست داشته باشد، اجابت دعاى او را به تأخیر مى‏اندازد تا بنده‏اش با او راز و نیاز گوید. 

 

از این رو مؤمنان ثابت قدم هیچ گاه از تکرار دعا مأیوس نمى‏شوند، بلکه مى ‏گویند: 

 

دست از طلب ندارم تا کام من برآید    یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید

 

4- گاهی اجابت دعاها در آخرت به صورت پاداش نمایان می شود و در دنیا خواسته اش بنابر مصالحی داده نمی شود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق(ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند».(5) 

 

از روایات استفاده می شود که هیچ دعایی بی اثر نیست و هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد. 

 

امام سجاد(ع) می فرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او در آخرت ذخیره می گردد ، یا در دنیا برآورده می شود ، یا بلایی را که می خواست به او برسد،‌ از وی می گرداند».(6) 

علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا و غیره، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته های دنیوی نیست، بلکه خود دعا و مناجات با خدا،‌ صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، ارزش دارد و به اصطلاح طلب مهم تر از مطلوب است.(

چگونه دعا کنیم که دعایمان زودتر مستجاب شود؟

آنچه باید برای ما مهم باشد ، اصل استجابت دعا ها است و دیر یا زود آن مهم نیست ، زیرا گاهی مصلحت اقتضا می کند که دعا دیتر اجابت شود ؛ زیرا خداوند از خیر و صلاح ما آگاه تر است .

 

مفهوم دعا: دعا به معنى «خواندن» است، خواندنى که به صورت نیایش و سرود و ستایش، یا خواستن و طلب و درخواست مَدَد و نصرت و یاورى. 

 

انسان مرتبط با خدا مى‏کوشد از طریق دعا (راز و نیاز و مناجات و عبادت) به خدا نزدیک شود. وقتى با کسى آشنا شدى و ارتباط پیوسته شما زمینه اعتماد را فراهم ساخت و از دوستان صمیمى او به شمار آمدى، در هنگام نیاز به خانه‏اش مى‏روى. شرط دوستى را به جا مى‏آوری و میثاق و محبت را استوار مى‏سازی. او نیزدر را باز مى‏کند و شما را در اندرون پذیرایى می‌نماید و مورد لطف و عنایت ویژه قرار خواهد داد. 

 

براى استجابت دعا نیز باید شرایطى را مهیا نمود و موانعى را برطرف ساخت. در ذیل به برخى از شرایط و موانع اشاره مى‏شود: 

 

الف) شرایط استجابت دعا

 

1 - ارتباط مداوم با خدا در هر حال: 

خداوند به پیامبرش دستور مى‏دهد که «نفس خویش را در کمال شکیبایى در هر بامداد و شامگاه به دعا کردن و جلب خشنودى خدا وادار کن».(1) 

 

قرآن کسانى را که فقط در هنگام گرفتارى و مشکلات دعا مى‏کنند، مورد نکوهش قرار داده است: «وقتى به انسان گرفتارى و غمى روى مى‏آورد، ما را در هر حال (خواب و بیدارى، نشسته و ایستاده) بخواند و چون گرفتاریش را برطرف کنیم، برود (و از ارتباط خود با خدا از جهت کمیت و کیفیت بکاهد و گاهى قطع نماید، به گونه‏اى که) گویى اصلاً ما را براى گرفتارى که به او رسیده بود، نخوانده است!».(2) 

 

امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کسى که پیش‏دستى در دعا نکند و فقط در وقت نزول بلا دست به دعا بردارد، دعایش در آن وقت مستجاب نگردد و فرشتگان گویند: این آواز را نشناسیم». در روایت دیگرى آمده که «به او مى‏گویند: تا امروز کجا بودى؟!».(3) 

 

در اصول کافى آمده که خداوند به حضرت داوود(ع) فرمود: «مرا در روزهاى خوش و آسایش یاد کن تا من دعاى تو را در روزهاى گرفتارى و سختى اجابت کنم».(4) 

 

2 - دعا باید از صمیم قلب باشد

 

تمام ذرات وجود انسان یک چیزى را بخواهد و طلب کند و دل و زیانش با عمل و رفتارش هماهنگ باشد. 

 

3 - اعتماد به خدا و اطمینان به اجابت او

 

امام صادق(ع) فرمود: «خدا دعایى را که از دل غافل و بى خبر برخیزد، مستجاب نمى‏کند پس وقتى دعا کنى، از عمق دل به او روى آور (و دلت را با زبانت همراه گردان) و سپس به اجابت دعایت مطمئن باش».(5) 

 

4 - قطع امید از غیر خدا و امید و اطمینان به خداوند

 

امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه یکى از شما بخواهد که هر چه از خدا درخواست مى‏کند، خدا به او عطا فرماید، باید از همه مردم ناامید و مأیوس گردد و هیچ امیدى جز به درگاه خدا نداشته باشد».(6) او به نقطه‏اى از ایمان و توکل باید برسد که بداند همه قدرت‏ها و علل جهان تحت اراده و قدرت الهى قرار دارند. 

 

پس از خدا بخواهد که اسباب و علل مادى و معنوى جهان را جهت صلاح و منفعت او قرار دهد. 

5 - دعا باید در کنار تلاش و تدبیر باشد. 

 

پیامبر اکرم(ص) فرمود: «الداعى بلا عمل کالرامى بلا وتر؛ کسى که دعا مى‏کند و به دنبال آن تلاش و عمل نمى‏کند، مانند آن است که بى چله کمان تیر مى‏اندازد».(7) 

 

دعا نمى‏تواند جاى تلاش و برنامه ریزى در زندگى را بگیرد، بلکه مکمل آن مى‏تواند باشد. 

 

6 - دعا باید با حالت تضرع و دلى شکسته باشد

 

امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه دلتان شکست، دعا کنید، زیرا دل تا پاک و خالص نشود، شکسته نمى‏شود».(8) 

 

7 - مکان دعا در استجابت تأثیر دارد، مثلاً دعا در حرم امامان (ع) مخصوصاً حرم امام حسین(ع) و کنار خانه خدا به خصوص مقام حضرت ابراهیم(ع) و کنار حجرالاسود. 

 

8 - زمان دعا: دعاى پنهانى و در تاریکى شب زودتر به اجابت مى‏رسد، مخصوصاً در قنوت یا سجده نماز «وتر» که بعد از خواندن هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع خوانده مى‏شود.(9) 

قرآن مى‏فرماید: «پروردگار خود را به حالت تضرع و تذلل و در پنهانى و خفا بخوانید». 

 

دعا در شب‏هاى ماه رمضان و رجب و دهه اول ذى‏الحجه و غیر آن دعا را به اجابت نزدیک مى‏کند. 

9 - توسل به چهارده معصوم(ع) و آن‏ها را بر پایه آیه شریفه «وابتغوا الیه الوسیله» وسیله و شفیع قرار دادن. 

 

10 - غسل توبه نماید، سپس با وضو چهار رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و سه مرتبه توحید و یک مرتبه سوره «الناس» و یک مرتبه «فلق» را بخوانید. بعد از نماز هفتاد مرتبه استغفرالله ربى و اتوب الیه و بعد از هفت مرتبه «لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم» سپس بگویید: یا عزیز یا غفار اغفرلى ذنوبى و ذنوب جمیع المؤمنین و المؤمنات فانه لا یغفر الذنوب الا انت.»(10) 

 

به این ترتیب شخص در جاده دعا قرار مى‏گیرد و باید مراقب باشد تا راه دعا را درست بپیماید، و به بیراهه نرود. نشانى راه دعا را ذکر خواهیم کرد. 

 

ب) موانع استجابت دعا 

 

امام على(ع) مى‏فرماید: «المعصیة تمنع الاجابة؛(11) گناه مانع اجابت دعا است». 

گناهان سه نوع تأثیر منفى در دعا مى‏گذارند: 

 

1 - لذت دعا و مناجات را سلب مى‏کنند. 

انسان دعا مى‏کند، اما لذت نمى‏برد و رقت قلب پیدا نمى‏کند. 

2 - مانع استجابت دعا مى‏شوند. 

3 - توفیق دعا کردن یا شرکت نمودن در مجالس دعا را از انسان سلب مى‏کنند. 

برخى از گناهان در عدم اجابت دعا تأثیر بیشتر دارند که در ذیل به نمونه‏اى از آن‏ها اشاره مى‏کنیم. 

امام سجاد(ع) فرمود: «گناهانى که مانع استجابت دعا مى‏شوند، عبارتند از: بددلى و سوءظن به مؤمنان و کارهاى آنان؛ طینت و درونى ناپاک داشتن؛ نفاق و دورویى با برادران و خواهران ایمانى؛ عدم اطمینان به اجابت دعا؛ تأخیر نمازهاى واجب (و نخواندن آن در اول وقت فضیلت) آن که وقت آن بگذرد؛ بدزبانى و فحاشى و اهانت کردن؛ نزدیک نشدن به خدا به وسیله صدقه و کارهاى نیک». (12) 

 

نیز فرمود: «از جمله گناهانى که مانع استجابت دعا مى‏گردد، نافرمانى و رنجاندن خاطر پدر و مادر است».(13) 

 

در برخى از روایات، بداخلاقى سبب باز گرداندن دعا معرفى شده است. 

 

علل عدم اجابت دعاها از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) 

 

مردى به حضرت عرض کرد: خداوند مى‏فرماید: «ادعونى استجب لکم» پس چرا ما دعا مى‏کنیم، ولى اجابت نمى‏شود، حضرت فرمود: چون دل‏هاى شما در هشت مورد خیانت و بى وفایى کرد: 

 

1 - خدا را شناختید، ولى حقش را آن گونه که بر شما واجب بود، ادا نکردید. از این رو آن معرفت به کار شما نیامد. 

2 - به پیامبر خدا ایمان آوردید، ولى در عمل با سنت و روش او مخالفت کردید، پس ثمره ایمان شما چه شد؟ 

3 - کتاب خدا (قرآن) را خواندید، ولى در عمل با آن مخالفت کردید. 

4 - گفتید ما از آتش دوزخ مى‏ترسیم، ولى در همه حالات به واسطه گناهان خود به سوى جهنم مى‏روید.

5 - گفتید ما به بهشت تمایل و رغبت داریم، ولى کارهایى انجام مى‏دهید که شما را از بهشت دور مى‏سازد. 

6 - نعمت‏هاى خدا را استفاده مى‏کنید، ولى شکر و سپاس گزارى نمى‏کند. 

7 - خداوند فرمود: شیطان دشمن شما است، شما نیز او را دشمن گیرید.(14) شما به زبان او را لعن مى‏کنید، ولى در عمل با او دوستى مى‏نمایید و از او اطاعت مى‏کنید. 

8 - عیب‏هاى مردم را برابر دیدگان‏تان قرار دادید و عیب‏هاى خود را پشت سرانداختید، در نتیجه کسى را ملامت مى‏کنید که خود به ملامت سزاوارتر از او هستید. 

 

با این وضع چه دعایى از شما مستجاب گردد، در صورتى که شما راه‏ها و درهاى دعا را به روى خود بسته‏اید؟! 

 

«پس تقوا پیشه کنید؛ کارهایتان را اصلاح کنید؛ امر به معروف و نهى از منکر کنید تا خدا دعایتان را مستجاب کند.(15) 

 

راه دعا از دیدگاه امام صادق(ع) 

شخصى خدمت امام صادق(ع) عرض کرد: دو آیه در قرآن است که تأویل و معناى آن را نمى‏دانم. یکى «ادعونى استجب لکم» است، که ما هر چه دعا مى‏کنیم، اجابت نمى‏شود. حضرت فرمود: «من سر عدم اجابت دعایتان را به شما مى‏گویم. اگر تو خدا را در آن چه دستور فرموده اطاعت کنى و آن گاه او را بخوانى، دعایت را اجابت مى‏کند، ولى تو با (دستورهاى) او مخالفت کرده، نافرمانى‏اش مى‏کنى. او نیز اجابت نمى‏کند. با این حال، اگر خدا را از راهش بخوانى - اگر چه گناهکار باشى - خدا دعایت را مستجاب مى‏کند». 

 

آن شخص پرسید: راه دعا چیست؟ فرمود: «نماز (16) که خواندى، ابتدا تمجید کرده، او را به بزرگى مى‏ستایى و به هر نحو که مى‏توانى، حمد و ستایش مى‏کنى، سپس بر پیامبر(ص) و آلش درود مى‏فرستى و به تبلیغ رسالتش گواهى مى‏دهى، و بر ائمه هدى سلام مى‏دهى، آن گاه نعمت‏هاى خدا را بر خود مى‏شمارى و او را به خاطر آن‏ها ستایش و شکر مى‏کنى. بعد به گناهان خود یکایک اعتراف مى‏کنى و هر کدام را که به یاددارى، اقرار مى‏نمایى. هر کدام را به خاطر ندارى، به طور سربسته به زبان مى‏آورى و از همه گناهان به درگاه خدا توبه مى‏کنى و تصمیم مى‏گیرى که دیگر گناه نکنى و از روى پشیمانى و صدق نیت و خلوص، و در بیم و امید از آن‏ها  استغفار و طلب آمرزش مى‏کنى، سپس مى‏گویى: «اللهم انى أعتذر الیک من ذنوبى و استغفرک و أتوب الیک فأعنى على طاعتک و وفّقنى لما اوجبت علىّ من کل ما یرضیک فانى لم أر أحداً بلغ شیئاً من طاعتک الا بنعمتک علیه قبل طاعتک، فأنعم علىّ بنعمة أنال به رضوانک و الجنةَ. بعد از رعایت این مراتب، حاجت خود را بخواه، که امیدوارم خدا ناامیدت نکند و حاجتت را برآورد».(17) 

 

چند تذکر: 

 

1 - گاهى با وجود تمام شرایط دعا، دعا مستجاب نمى‏شود، چون به مصلحت ما نیست، یعنى چیزى را طلب مى‏کنیم که به سود ما نیست، اگر چه مى‏پنداریم به نفع ما و خیر است.(18) 

 

2 - گاهى دعا مستجاب مى‏شود، ولى از روى مصالحى تحقق عملى آن به تأخیر مى‏افتد، حتى ممکن است تا بیست سال طول بکشد تا محقق گردد. 

 

3 - در روایت است خداوند وقتى بنده‏اى را دوست داشته باشد، اجابت دعاى او را به تأخیر مى‏اندازد تا بنده‏اش با او راز و نیاز گوید. 

 

از این رو مؤمنان ثابت قدم هیچ گاه از تکرار دعا مأیوس نمى‏شوند، بلکه مى ‏گویند: 

 

دست از طلب ندارم تا کام من برآید    یا جان رسد به جانان یا جان ز تن درآید

 

4- گاهی اجابت دعاها در آخرت به صورت پاداش نمایان می شود و در دنیا خواسته اش بنابر مصالحی داده نمی شود. اگر کسی بداند خداوند در عوض عدم اجابت دعا در دنیا، چه پاداشی برای او در آخرت در نظر گرفته است، هرگز نا امید نمی شود. امام صادق(ع) می فرماید: «روز قیامت خداوند متعال می فرماید: ای بندة من!‌ تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم. اکنون ثواب و پاداش تو چنین و چنان است. پس مؤمن آرزو می کند که کاش هیچ دعایی از او در دنیا اجابت نمی شد، برای آن ثواب و پاداش نیک که می بیند».(5) 

 

از روایات استفاده می شود که هیچ دعایی بی اثر نیست و هر دعایی در دنیا و آخرت تأثیر مناسب خود را دارد. 

 

امام سجاد(ع) می فرماید: «دعای مؤمن یکی از سه فایده را دارد: یا برای او در آخرت ذخیره می گردد ، یا در دنیا برآورده می شود ، یا بلایی را که می خواست به او برسد،‌ از وی می گرداند».(6) 

علاوه بر مطالب یاد شده، همیشه به این نکته توجه داشته باشید که نماز و روزه و دعا و غیره، مطلوبیت ذاتی دارند و فلسفه دعا تنها بر آوردن حوائج به ویژه خواسته های دنیوی نیست، بلکه خود دعا و مناجات با خدا،‌ صرف نظر از اجابت یا عدم اجابت، ارزش دارد و به اصطلاح طلب مهم تر از مطلوب است.(

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:58:00 ق.ظ ]





روز قیامت چه کسانی پیامبر را نمی بینند؟
مژده همجواری با بزرگان دین در قیامت نیروی محرکی است برای انجام اعمال نیک و دوری جستن از اعمال ناپسند.
  همجواری با اهل بیت عصمت و طهارت و تحت توجهات حضرت قرار گرفتن، یکی از موضوعاتی است که در زندگی معنوی هر فردی نقش ایفا می کند. شاید یکی از تشویق های معنوی برای یک مسلمان، همجواری با این بزرگواران در قیامت باشد. به عبارتی مژده همجواری با بزرگان دین در قیامت نیروی محرکی است برای انجام اعمال نیک و دوری جستن از اعمال ناپسند. این موضوع را در ادعیه ای که از جانب معصومین به ما رسیده است نیز قابل مشاهده است.

در برخی روایات اهمیت و جایگاه برخی اعمال نیک و دوری کردن از برخی گناهان را اینگونه برشمرده اند و مورد تاکید قرار داده اند که در این مجال به ذکر روایتی در این زمینه که در برنامه سمت خدا نیز توسط حجت الاسلام فرحزاد عنوان شد اشاره خواهیم کرد:

در روایت داریم که همسر پیغمبر(ص) به ایشان عرض کرد: آیا در روز قیامت کسانی هستند که از دیدار جمال پیامبر (ص) محروم شوند:

پیامبر (ص) فرمودند: بله سه گروه هستند:

یکی کسانی که شراب خوار هستند. دوم کسانی که مورد عاق والدین قرار گرفته اند و دسته سوم کسانی هستند که در دنیا نام من را بشنوند و صلوات بر محمد و آل محمد نفرستند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:56:00 ق.ظ ]





10 نوشیدنی که شما را لاغر می‌کند
اگر بتوانید نوشیدنی‌های سالم را جایگزین نوشیدنی‌های ناسالم کنید، به میزان زیادی از کالری دریافتی روزانه خود می‌کاهید و همین مسأله به کاهش وزن کمک می‌کند.


برای کاهش وزن شاید مؤثرترین کار استفاده از نوشیدنی‌های سالم به جای نوشابه‌های شیرین و نوشیدنی‌های انرژ‌ی‌زا باشد. بیشتر مردم نمی‌دانند که در طول روز چه میزان کالری از طریق این نوشابه‌ها و نوشیدنی‌های پر کالری دریافت می‌کنند. مثلاً یک فنجان قهوه مُکا حدود 500 کالری دارد.

برخی از مهم‌ترین و سالم‌ترین نوشیدنی‌ها که باید بیشتر از آنها استفاده کنید تا راحت‌تر وزن خود را کاهش دهید، عبارتند از:

آب سبزیجات

آب سبزیجات به اندازه آب میوه‌ها مواد مغذی و املاح دارند؛ اما کالری آنها حدود 50 درصد کمتر است. آب سبزیجات معمولاً سرشار از فیبر هستند و باعث می‌شوند به مدت طولانی‌تری احساس سیری کنید و کمتر غذا بخورید.

معجون میوه‌ها

میوه‌های دلخواه خود را انتخاب کرده، آب آنها را بگیرید و با مقداری سرشیر و خامه ترکیب کنید. هیچ‌گاه از شکر اضافی برای شیرین‌تر شدن آنها استفاده نکنید.

عسل و یا هر شیرین‌کننده دیگر را نیز به آنها نیفزایید، چرا که به این ترتیب صدها کالری به نوشیدنی‌تان اضافه می‌شود. به عبارت دیگر معجون را از مغازه‌ها و بستنی‌فروشی‌ها تهیه نکنید؛ چرا که آنها حتماً طعم‌دهنده‌های شیرین به معجون‌ها می‌افزایند. شما باید خودتان این کار را انجام دهید.

آب میوه‌

آب میوه‌ها سرشار از ویتامین‌ها و مواد مغذی هستند، اما دقت داشته باشید که هیچ‌گاه نباید شکر و مواد شیرین‌کننده به آنها بیفزایید. میوه‌ها هر چه گوشتالو‌تر باشند، آب میوه بهتر و بیشتری به شما می‌دهند. میوه‌های گوشتالو، فیبر بیشتری هم دارند و به شما احساس سیری بیشتری می‌دهند.

قهوه تلخ

قهوه برای سلامتی مزایای بسیاری دارد؛ اما مقدار مصرف و استفاده سالم از آن بسیار مهم است. قهوه اصلاً کالری ندارد. قهوه تلخ (بدون شیر) سرشار از آنتی‌اکسیدان است که به خلق و خوی بهتر شما، تمرکز بالاتر، کاهش خطر دیابت و سرطان کمک می‌کند.

سعی کنید روزانه بیشتر از سه فنجان قهوه تلخ ننوشید؛ چرا که میانه‌روی و اعتدال در هر کاری، کلید به دست آوردن سلامتی است.

چای سبز

چای سبز نیز همانند قهوه تلخ مزایای بسیاری دارد و حاوی آنتی‌اکسیدان‌ها است. چای سبز متابولیسم بدن را بهبود می‌بخشد و به مکانیزم سوختن چربی‌ها سرعت بیشتری می‌دهد. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که با مصرف چای سبز، روند سوزاندن چربی‌ها افزایش می‌یابد.

شیر

کلسیم موجود در شیر کم چرب، به تجزیه سلول‌های چربی در بدن کمک می‌کند. اما زیاده‌روی در مصرف شیر نیز باعث چاقی می‌ شود؛ زیرا حاوی کالری زیادی است، بنابراین برای گرفتن نتیجه بهتر و کاهش وزن در مصرف آن زیاده‌روی نکنید. روزانه 3-4 فنجان کافی است.

نوشیدنی پروتئین‌دار

نوشیدنی‌های پروتئینی مثل پودرها و انوع میکس‌شده، تأثیر زیادی در کاهش وزن خواهند داشت. هرچه بدن شما عضلانی‌تر باشد، چربی‌های بیشتری خواهید سوزاند و ماهیچه‌های کوچک‌تر در سوزاندن چربی‌ها مؤثرند. پروتئین‌ها نقش مهمی را در این معادله بر عهده دارند.

بعضی افراد برای درمان چاقی به سراغ روش‌های نامناسب می‌روند که مهم‌ترین آنها روش‌های دارویی است. عده‌ای از قرص‌های کاهش‌دهنده اشتها استفاده می‌کنند. اما این قرص‌ها عوارض بسیاری از جمله ضعف و افسردگی به همراه دارند.

نوشیدنی‌های فیبردار

نوشیدنی‌های بسیاری وجود دارند که حاوی فیبر بالا هستند و می‌توانند تأثیر زیادی در کاهش وزن داشته باشند؛ چرا که فیبرها احساس سیری ایجاد می‌کنند و شما کمتر غذا می‌خورید. در ضمن، مزایای بسیار دیگری نیز برای سلامتی دارند.

سرکه سیب

سرکه سیب از گذشته‌های بسیار دور تا به حال کاربردهای زیادی داشته و تقریباً همه به مزایای آن واقف هستند. در دهه 70 مردم از سرکه سیب برای کاهش وزن استفاده می‌کردند. البته هنوز هیچ مدرکی برای اثبات این واقعیت وجود ندارد. عده‌ای می‌گویند که سرکه سیب متابولیسم بدن را افزایش می‌دهد و اگر مصرف شود، باعث لاغری می‌شود.

آب

شاید بهترین و ارزان‌ترین نوشیدنی برای کاهش وزن، آب باشد. نوشیدن آب کافی برای بدن منافع زیادی دارد. به شما احساس سیری می‌دهد، متابولیسم بدن‌تان را افزایش می‌دهد و هیچ‌ نوعی کالری ندارد. اگر هر روز دو لیوان آب مازاد بر مقدار آبی که همیشه عادت به نوشیدنش دارید، بنوشید، تا 30 درصد متابولیسم بدن‌تان افزایش می‌یابد و این یعنی در طول یک سال، بیش از دو کیلو وزن کم می‌کنید.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:53:00 ق.ظ ]







اگر شما نیز به دنبال داشتن پوستی زیبا و بدون چین و چروک هستید پیشنهاد میکنم که اینها مواد مغذی را استفاده ومصرف کنید..

1. هویج

هویج از جمله مواد غذایی سرشار از بتاکاروتن محسوب می شود که در رشد و ترمیم بافت‌های پوستی بسیار موثر است. همچنین، ویتامین A هویج موجب محافظت از پوست در برابر اشعه‌های زیان آور خورشید می شود.

2. روغن زیتون

روغن زیتون به عنوان یکی از مهم‌ترین روغن‌های گیاهی برای شادابی پوست محسوب می شود. این روغن سرشار از اسیدهای چرب سالمیست که موجب جوان شدن پوست خواهد شد. همچنین، حاوی مقادیر زیادی از آنتی اکسیدان پلی فنول است که از آثار مخرب رادیکال‌های آزاد بر پوست جلوگیری کرده و موجب نرم شدن آن خواهد شد.

3. شکلات تلخ

اگر پوست شادابی می خواهید، می بایست مصرف شکلات تلخ را در رژیم غذایی روزانه خود بگنجانید. فلاونول موجود در شکلات تلخ موجب جذب بهتر آب توسط پوست شده و از شل شدن آن نیز جلوگیری می کند. محققان مصرف شکلات‌های تلخی با درصد کاکوئوی بالای 70 درصد را توصیه می کنند.

4. ماست

ماست حاوی مقادیر زیادی از ویتامین A و اسیدوفیلوس است که هر دو نقش تعیین کننده ای را در محافظت از پوست در برابر تاثیرات مخرب اشعه فرابنفش ایفا می کنند.اسیدوفیلوس نوعی از باکتری محسوب می شود که موجب تقویت عملکرد روده و همچنین افزایش سلامت پوست می شود.

5. چای سبز

چای سبز سرشار از آنتی آکسیدان EGCD است که فواید بیشماری برای بدن انسان دارد که از جمله آن‌ها می توان به کاهش ابتلا به سرطان پوست، جلوگیری از بروز التهابات و مبارزه با قرمزی پوست اشاره کرد. همچنین این آنتی اکسیدان، موجب تقویت جریان گردش خون و در نتیجه اکسیژن رسانی بهتر به پوست می شود.

6. گردو

گردو به عنوان منبعی غنی از اسیدهای چرب امگا-3 شناخته می شود که می تواند نرمی و شادابی پوست را برای آن‌هایی که با روی باز از این ماده غذایی استقبال می‌کنند به ارمغان بیاورد. همچنین گردو، حاوی مقدار زیادی مس است که موجب افزایش تولید کلاژن می شود.

7. انار

انار در میان محققان از محبوبیت ویژه ای برخوردار است و لقب سلطان آنتی اکسیدان‌ها را به آن می دهند. از خواص انار می توان به جلوگیری از بروز التهاب، مبارزه با رادیکال‌های آزاد و تنظیم کنندگی خون‌رسانی به پوست اشاره کرد.

8. سویا

پروتئین و مواد معدنی که سویا در دل خود جای داده است می تواند پوستی متفاوت و روشن را برایتان به ارمغان بیاورد. این ماده غذایی از اختلالات هیپرپیگمانتاسیون جلوگیری می کند و ایزوفلاون موجود در آن موجب نرم شدن و انعطاف پذیری هر چه بیشتر پوست شده و از درهم شکستگی کلاژن‌ها جلوگیری می کند.

9. فلفل

مصرف فلفل دلمه در طول روز از چین و چروک بر روی پوست بویژه در اطراف چشم جلوگیری می کند و آنتی اکسیدان‌های موجود در این ماده غذایی از پیر شدن پوست نیز جلوگیری می کند.

10. گوجه فرنگی

این ماده غذایی پرخاصیت، جدای از ویتامین C که تقریباً هر کسی گوجه را با این ویتامین می شناسد، منبعی غنی از لیکوپن است. این آنتی اکسیدان می تواند همانند سدی از پوست شما در برابر اشعه فرابنفش محافظت کند و در نتیجه از خشکی، چروک و آفتاب‌سوختگی‌های احتمالی جلوگیری کند.

11. کدو تنبل

کدو تنبل حاوی مقادیر بالایی از ویتامین‌های A، C و E است که علاوه بر خاصیت جوان‌سازی پوست، موجب تمیز شدن و در نتیجه روشن‌تر شدن آن نیز می شود. این ماده غذیی همچنین حاوی موادیست که می تواند از افتادگی و خشکی آن جلوگیری کند.

12. اسفناج

اصلی‌ترین مواد موجود در اسفناج ویتامین‌های A و C هستند. همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم این دو ویتامین تاثیر بسزایی در نرمی و شادابی پوست دارند و از پیر شدن زودهنگام آن جلوگیری می کنند. مصرف اسفناج می تواند رطوبت مورد نیاز برای پوست را تامین کند و مانع از چین و چروک بر روی آن می شود.

13. لوبیا

لوبیا حاوی مقادیر زیادی از ویتامین و پروتئین است که موجب درخشندگی هرچه بیشتر پوست و البته سم زدایی در بدن می شود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:49:00 ق.ظ ]





گردو بخورد؛ لاغر شوید
برای کاهش وزن مصرف گردو را در برنامه غذایی خود جای دهند.
رژیم غذایی حاوی چربی های اشباع نشده، نظیر چربی های موجود در گردو و روغن زیتون تاثیر بسزایی در کاهش وزن دارد.

 مواد غذایی که در گردو وجود دارد علاوه بر کمک به کاهش وزش باعث تقویت سیستم قلبی و عروقی نیز می شود.

مصرف گردو همراه صبحانه و یا استفاده یک مشت گردو به عنوان میان وعده در روز بر سلامت قلب تاثیر مثبت دارد.

 گردو پس از مصرف در افراد حس سیری کاذب ایجاد می کند که این موضوع یکی از عوامل موثر در کاهش وزن محسوب می شود.

گردو سرشار از فیبر است که تأثیر بسیار خوبی روی عملکرد روده ها می گذارد و باعث می شوند روده ها کار دفع را راحت تر انجام دهند.

نه تنها گردو بلکه هر ماده غذایی مفید دیگری را هم به اندازه میل کنید؛ اگر چه گردو خواص زیادی دارد و برای سلامتی ما بسیار مفید است اما نباید در مصرف آن دچار افراط شویم.

با وجود این که چربی های موجود در گردو جزو چربی های مفید محسوب می شوند اما در هر حال این ماده غذایی چرب است و باید در مصرف آن دچار افراط نشد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:45:00 ق.ظ ]




ماجرای سجده امام صادق (ع) و دعای خاص در حق زائران امام حسین (ع) چه بود؟
شاید برای شما جالب باشد که بدانید، ماجرای سجده امام صادق (ع) و دعای خاص در حق زائران امام حسین (ع) چه بود.
  معاويه بن وهب گويد: به خانه امام صادق عليه السلام رفتم، حضرت در سجده بود دعاهايي مي كرد تا به اينجا رسيد كه گفت: خدايا! رحم كن به صورت هايي كه آفتاب آن را دگرگون كرده تا خودش را به قبر حسين عليه السلام برساند. خدايا! رحم كن به اشك هاي چشمي كه در عزاي حسين عليه السلام ريخته مي شود، خدايا! رحم كن به ناله ها و صرخه هايي كه در مصيبت حسين بلند مي شود. خدايا! من آنان را به تو مي سپارم تا بر ما نزد حوض كوثر وارد شوند (آنان را به ما برسان).

معاويه بن وهب گويد: حضرت كه سر از سجده برداشت، عرض كردم: اين دعاها را براي چه كسي فرموديد؟
فرمود: براي عزاداران و زوار قبر جدم حسين. آيا كربلا مي روي، آيا فضيلت او را مي شناسي؟ گفتم: تا به حال اين طور نمي دانستم اين دعاهاي كه شما فرموديد، اگر براي كافري مي كرديد مشمول رحمت خدا مي شد. از اين به بعد خودم را حتما به قبر حسين عليه السلام خواهم رسانيد.

امام صادق (ع) فرمود: «هر كس به زيارت قبر حسين (ع) برود در حالى كه عارف به حق او باشد، خداوند نام او را در اعلى عليين مى‏ نويسد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 10:39:00 ق.ظ ]






از نشانه های اخلاص چیست؟





براى کسب اخلاص در اعمال اول باید نسبت به تعریف اخلاص و مراحل آن شناخت پیدا کنید. دوم این که مراحل اخلاص را به ترتیب مذکور رعایت کنید و شب و روز مراقب باشید تا کم‏کم به رعایت اخلاص عادت کنید.
تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریاست و آن عبارت است از خالص ساختن قصد از غیرخدا و پرداختن نیت از ماسوى‏اللّه‏. V}(معراج‏السعاده، ملا احمد نراقى، بحث اخلاص){V
T}پاره‏اى از ویژگى‏هاى مخلصین:{T
اول - انجام کار براى خدا: این ویژگى از لابلاى تعریف اخلاص - مخصوصا با توجه به روایت پیش گفته - به دست مى‏آید. در روایتى دیگر درباره همین ویژگى حضرت على(ع) مى‏فرمایند: «طوبى لمن اخلص للّه‏ عمله و علمه و حبه و بغضه، و اخذه و ترکه، و کلامه و صمته و فعله و قوله؛ خوشا به حال کسى که عمل و علم و حب و بغض و گرفتن و نگرفتن و سخن و سکوت و کردار و گفتارش (همه و همه را) براى خدا خالص گرداند»، (همان، روایت 4750).
دوم - انجام عبادت براى خدا: ویژگى اول شامل این ویژگى هم مى‏شود ولى به جهت اهمیت عبادات جداگانه به یادآورى نیاز دارد زیرا عبادات اساسى‏ترین و مهمترین وسیله پرواز روح مى‏باشد ازاین‏رو اگر اخلاص در آن نباشد و ذره‏اى غیر خدا و ریا در نیت باشد نه تنها پرواز روح نیست بلکه حرام و تمام عمل عبادى باطل مى‏گردد مانند آن نجاستى است که اگر ذره‏اى از آن در یک دیگ بزرگ غذا باشد همه غذا را نجس مى‏کند به آن خاطر بحث زیر لازم و ضرورى مى‏باشد.
اخلاص در عبادات چندین مرحله دارد:
1- پاکسازى عمل از ریا: ریا نیز بر چند قسم است:
الف) محض ریا یعنى عمل فقط و فقط براى نشان دادن به مردم انجام گیرد.
ب ) انضمام ریا یعنى انجام عملى که هم در آن قصد قربت و هم قصد ریا و نشان دادن به مردم باشد.
ج ) ریا در بعضى از اجزاء عمل چه آن بعضى واجب باشد یا مستحب.
د ) ریا در مکان عمل گرچه خود عمل براى خدا باشد مثل خواندن نماز در صف اول جماعت که انتخاب صف اول ریایى باشد.
ه ) ریا در زمان عمل گرچه خود عمل براى خدا باشد مثل خواندن نماز اول وقت که انتخاب زمان اول وقت از روى ریا باشد.
و ) ریا در وصف عمل مثل خواندن نماز با تأنى و خشوع که این تأنى و خشوع از روى ریا باشد.
اگر تمام این اقسام ریا نسبت به عمل عبادى (عملى که در آن قصد قربت شرط است مثل نماز) باشد هم حرام و هم مبطل عمل است البته با اختلاف کمى در فتاوا، (عروه‏الوثقى، سید محمد کاظم طباطبایى یزدى، ج 1، ص 470 تا 472، بحث نیت نماز).
2- پاکسازى عمل از ریاى بعد از عمل: گاهى عملى مخلصانه انجام مى‏گیرد ولى بعد از اتمام عمل صاحب عمل کارى مى‏کند و یا سخنى مى‏گوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام داده‏ام این نوع ریا گرچه مبطل عمل عبادى نیست، اخلاص را شائبه‏ دار مى‏کند.
این خوشایند نفسانى و چشم بر ستایش دیگران دوختن مذموم است در قسمتى از روایتى مى‏فرماید: «… و یحرص فى کل امره على المحمده…»، (میزان‏الحکمه، روایت 6807).
یکى از علایم ریاکار این است که در هر کارى حریص بر ستایش (شنیدن) دیگران است. دیگران او را مشغول به نماز مى‏بینند او در همان وسط عمل خوشحال مى‏شود و به خود مى‏بالد گرچه عجب را حرام شرعى و باطل‏کننده عمل نمى‏دانند.
بعد از انجام عمل: یعنى کسى بعد از عمل از این که دیگران بفهمند فلان عمل را انجام داده است خوشحال مى‏شود. این قسم نیز مرحله‏اى از اخلاص را شائبه‏دار و آلوده مى‏سازد گرچه مثل قسم قبلى حرام شرعى و مبطل عمل نیست.
3- زهد قلبى: حضرت على(ع) مى‏فرمایند: «الزهد سجیه المخلصین؛ زهد، خلق و خوى مخلصین است»، (میزان‏الحکمه، ج 3، روایت 4789) و این ویژگى بسیار بلند و بالاست که از توان همت‏هاى معمولى بسى فراتر است و دست هر کسى به آن نخواهد رسید زیرا زهد قلبى یعنى بى‏رغبتى دل نسبت به غیر خدا اگر کسى به این مقام رسید فقیر و غنى برایش یکى است. در این مرحله انسان مخلص قلبش از رغبت به غیر خدا خالص مى‏گردد و این خود وقتى حاصل مى‏شود که انسان یقین قلبى داشته باشد زیرا حضرت مى‏فرمایند: «اصل الزهد الیقین…؛ ریشه زهد یقین است»، (همان، ج 4، رویات 7725) و نیز مى‏فرمایند: «یستدل على الیقین بقصر الامل و اخلاص العمل والزهد فى الدنیا؛ سه چیز دلیل بر یقین است: 1- آرزوى کوتاه، 2- اخلاص در عمل، 3- زهد در دنیا» یعنى هر کدام از اینها از یقین سرچشمه مى‏گیرد و یقین به قدرى گران و نایاب است که امام صادق(ع) مى‏فرمایند: «ما اوتى الناس اقل من الیقین؛ چیزى کمتر از یقین به مردم داده نشده است»، (همان، روایت 22625)
بنابراین زهد فرع بر یقین است و داشتن یقین هم امرى است بسیار مشکل. تذکر این نکته ضرورى است که این یقین آن یقین عرفى و معمولى رایج در زبان مردم نیست بلکه یک حال بلند معنوى و عرفانى است که با سال‏ها ریاضت شرعى حاصل مى‏شود. این ویژگى سوم بلندترین ویژگى‏هاى مخلصین است که خود نیز داراى مراتبى است. هر طالب کمالى باید این مراحل و ویژگى‏ها را در خود احیا کند تا در سایه اخلاص و بالا بردن میزان آن به کمالات عالى انسانى برسد.
خطور فکر ریا یا خوشی آمدن از این که کسی عمل او را ببیند تا مادامی که جامه عمل نپوشیده و آن عمل را انجام نداده مشکلی ندارد. گرچه بهتر است تلاشی کند تا این افکار هم به قلبش خطور نکند زیرا حرام هم که نباشد ادامه آن آثار سوء را دارد.
این که اگر کسی شما را می دید التماس دعا می گفت فی نفسه کار بدی نیست به شرطی که عجب و غرور در عبادات برای شما حاصل نشود خداوند از نیات ما آگاه است. برای چه ما دوست داریم دیگران کار ما را و عبادت ما را ببیند آیا بخاطر تشویق شدن آنها به عبادت است یا تحسین ما از این ه آدم مؤمنی هستیم و چه خوب نماز می خوانیم نیت ها متفاوت است.
در نتیجه باید تلاش کرد تا عبادت فقط برای رضای خدا باشد بنده ضعیف که مثل ما است کاری از دست او بر نمی آید که بخاطر خوشایند او کاری انجام دهیم.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:23:00 ق.ظ ]




سجده نکردن شیطان بر آدم

بر اساس آیه 16 سوره اعراف «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ» شیطان مجبور به مخالفت در برابر فرمان خدا بود؛ پس چرا مؤاخذه شد؟

از آیه فوق بر می‏آید که نخستین پایه‏گذار مکتب جبر، شیطان بود و برای تبرئه خویش، به خداوند نسبت جبر داد و گفت: چون تو مرا گمراه ساختی، من نیز در گمراهی نسل آدم کوشش خواهم کرد.

سپس شیطان، برای تأیید و تکمیل گفتار خود، اضافه کرد که نه تنها بر سر راه آن ها کمین می‏کنم؛ بلکه از پیش‏رو، از پشت سر و از طرف راست، و از طرف چپ از چهار طرف، به سراغ آن ها می‏روم، و اکثر آن ها را شکرگزار نخواهی یافت. «ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شاکِرِینَ»[1]

ممکن است تعبیر بالا، کنایه از این باشد که شیطان، انسان را محاصره می‏کند و سعی دارد به هر وسیله‏ ای که ممکن است برای وسوسه و گمراهی او بکوشد. و این تعبیر در کلمات روزمره نیز دیده می‏شود که می‏گوئیم فلان کس از چهار طرف گرفتار قرض یا بیماری یا دشمن شده است.

و این که سمت بالا و پائین ذکر نشده به خاطر آن است که انسان معمولا در چهار سمت، حرکت و فعالیت دارد.

اما در روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده، تفسیر عمیق تری برای این چهار جهت دیده می‏شود؛ آن جا که می‏فرماید: «منظور از آمدن شیطان به سراغ انسان از پیش رو، این است که آخرت و جهانی را که در پیش دارد؛ در نظر او سبک و ساده جلوه می‏دهد و منظور از پشت سر، این است که آن ها را به گردآوری اموال و تجمع ثروت و بخل از پرداخت حقوق واجب به خاطر فرزندان و وارثان دعوت می‏کند و منظور از طرف راست این است که امور معنوی را به وسیله شبهات و ایجاد شک و تردید، ضایع می‏سازد و منظور از طرف چپ این است که لذات مادی و شهوات را در نظر آن ها جلوه می‏دهد»[2]

در آخرین آیه مورد بحث، بار دیگر فرمان بیرون رفتن ابلیس از حریم قرب خدا و مقام و منزلت بالا صادر می‏شود. با این تفاوت که در این جا حکم طرد او به صورت تحقیر آمیزتر و شدیدتر صادر شده است و شاید به خاطر لجاجتی بود که شیطان در مورد اصرار در وسوسه افراد انسان به خرج داد. یعنی در آغاز تنها گناه او سرکشی از اطاعت فرمان خدا بود و به همین جهت فرمان خروج او صادر شد. اما بعدا گناه بزرگ دیگری بر گناه خود افزود و آن تصمیم گمراه ساختن دیگران بود. به او فرمود: «از این مقام با بدترین ننگ و عار بیرون رو و با خواری و ذلت فرود آی؛ قالَ اخْرُجْ مِنْها مَذْؤُماً مَدْحُوراً»[3]

«و سوگند یاد می‏کنم که هر کس از تو پیروی کند، جهنم را از تو و آنها پر سازم؛ لَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعِینَ»[4]

بنابر این شیطان در این آیه به خداوند متعال تهمت جبر، زده است؛ زیرا نافرمانی و گناه خود را به تقدیر و قضاء و قدر الاهی نسبت داده است. خداوند متعال به شیطان قدرت مخالفت با خودش را داده است؛ ولی شیطان در استفاده از این قدرت و یا عدم استفاده، کاملا مختار است. می توانست با فرمان خداوند مخالفت نکند.

به عنوان مثال اگر شخصی در معامله ای بدون مشورت ضرر کند و بعدا یقه پدر را گرفته و بگوید: شما کمکم نکردید؛ در نتیجه من ضرر کردم؛ کسی از او نمی پذیرد. زیرا خطای خودش را به دیگری(پدر) نسبت می دهد.  شیطان خودش خطا کرد و با فرمان خداوند مخالفت نمود و گفت: شما مرا گمراه کردید. در حالی که شیطان هم مثل انسان، موجودی مختار بود.

آبه شریفه «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُون» [5] و سوره جن که جن را به دو قسم کافر و مسلمان تقسیم می کند؛ دلالت بر مختار بودن اجنه دارد. همه ملائکه سجده کردند و شیطان که از جنس جن بود و با ملائکه حشر و نشر داشت؛ مخالفت کرد.[6] پس شیطان با اختیار، با فرمان خداوند در خصوص سجده بر آدم مخالفت کرد و دلیل مخالفتش هم را این گونه بیان کرد؛ که حاکی از تکبر و حسادتش بود: «قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی‏ مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین؛ خداوند به شیطان فرمود: وقتی دستور به سجده بر آدم دادم، چرا سجده نکردی؟ شیطان گفت: من از آدم بهترم؛ زیرا مرا از آتش و ایشان را از خاک آفریدی»[7] شیطان در این آیه اقرار به داشتن اختیار کرده است. زیرا بیان کرده است که من از آدم بهتر هستم. یعنی شیطان با اختیاری که داشت می توانست بر آدم سجده کند و یا سجده نکند. اما گزینه سجده نکردن را به دلیل این که مقام خود را برتر از آدم می دانست؛ انتخاب کرد. در نتیجه پیداست که شیطان با جمله «فبما اغویتنی» به خداوند نسبت جبر داده است. گناه خود را که باعث گمراهی او شده است؛ به خداوند نسبت داده است.

در سوره بقره خداوند متعال، گمراهی و خطای شیطان را به شخص شیطان نسبت می دهد و می فرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ أَبی‏ وَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ؛ و [یاد کن‏] هنگامی که به فرشتگان گفتیم: به آدم سجده کنید، [پس‏] سجده کردند مگر ابلیس که سر پیچید و تکبّر ورزید و از کافران شد» [8]  

معنی سلیس و روان آیه «قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی» این است: شیطان گفت: به خاطر آنکه مرا گمراه کردی؛ من هم برای گمراه کردن آن ها سر راه مستقیم تو می‏نشینم.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ق.ظ ]




با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

با آدم های منفی, چگونه رفتار کنیم

 

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم, قضاوت دیگران است

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم.

آیا تا به حال دوست، همکار یا فردی در خانواده داشته اید که مدام حال تان را بگیرد و حس بدی به شما بدهد؟ این کار چه عادت او باشد و چه از خصوصیات اخلاقی او و چه هر چیز دیگری، به هر حال این آدمها گاهی می توانند چالش های جالبی در زندگی مان ایجاد کنند!

چطور جواب آدم های منفی را بدهید بدون اینکه خودتان منفی شوید

آدمهای «سمی» یا «منفی» می توانند نقش مهمی در زندگی ما ایفا کنند و اگر دقیق تر نگاه کنیم می توانیم ببینیم که در واقع هیچکس ذاتا منفی یا سمی نیست و صرفا مشکلی وجود دارد که باعث می شود از دید ما منفی به نظر برسد.

واقعیت این است که چیزهای زیادی می توانیم از این موقعیت ها یاد بگیریم. در این مطلب به شما می گوییم با چنین افراد و شرایطی چطور راحت تر برخورد کنید. فقط کافیست یادتان باشد به جای اینکه با یک اردنگی چنین آدمی را از خود دور کنید، از فرصت استفاده کنید و درمورد خودتان چیزهایی یاد بگیرید!

1) ببینید چه چیزهایی می توانید از آدمهای منفی یاد بگیرید

یکی از اولین کارها و احتمالا مهمترین کاری که در زندگی خودم در مواجهه با افراد منفی انجام می دهم این است که از خودم می پرسم چه چیزی در این آدم مرا آزار می دهد، چه چیزی باعث می شود در مواجهه با این فرد احساس بدی داشته باشم، آیا تجربه یا خاطره ای تلخ را به یادم می آورد، آیا حس خاصی را در من برمی انگیزد، آیا مانعی بر سر راهم ایجاد می کند.

وقتی بفهمیم چه چیزی را در این آدم دوست نداریم و حالمان را بد می کند می توانیم بررسی کنیم آیا چیزی است که بتوانیم اول در وجود خودمان آن را کنترل یا هماهنگ کنیم. دلیل اینکه اول باید به خودمان نگاه کنیم این است که ببینیم این شخص چه نقشی می تواند در خودشناسی ما داشته باشد. بیشتر اوقات وقتی روی خودمان کار می کنیم این آدمها از زندگی مان ناپدید می شوند یا تغییر می کنند.

وقتی به خودتان نگاه می کنید ممکن است متوجه شوید مشکل از قضاوت شما در مورد این آدمهاست. یا ممکن است کارهایی انجام می دهند که شما دوست ندارید، شاید هم قابل اعتماد نیستند و برای همین مشکلاتی در زندگی تان بوجود می آورند. به هر حال هدف این است که با همان حس بد ادامه ندهید و در عوض نسبت به چیزی که در حال روی دادن است به یک صلح یا پذیرش نسبی برسید تا بتوانید عامل منفی را حذف کنید، نه لزوما آدمش را!

اگر بعد از بررسی ها دیدید راهی جز کنار گذاشتن آدم منفی از زندگی خود ندارید حالا می توانید با خیال راحت تری این کار را انجام دهید، موضوع این است که دلیل حذف آدمهای منفی از زندگی تان این نباشد که توان روبرویی با چیزی را که از درون خودتان آزارتان می دهد ندارید. بهترین نتیجه ای که خواهید گرفت این است که انگیزه های منفی درون خودتان را پیدا می کنید.

2) برای خودتان وقت بگذارید

این هم تا حدودی با توصیه ی اول در ارتباط است: پیدا کردن چیزی که آزارتان می دهد. کمی عمیق تر به خودتان نگاه کنید، فاصله گرفتن از آدمهای منفی و وقت صرف کردن برای خودتان گاهی راهی بسیار عالی و موثر است که احساسات خودتان را در شرایط گوناگون محک بزنید و با هم مقایسه کنید. زمانهایی در زندگی وجود دارد که به هر دلیلی مجبوریم آدمهای منفی را اطرافمان داشته باشیم (مثلا در محیط کار)، اما اگر یاد بگیریم با فاصله گرفتن از این افراد و وقت گذاشتن برای خودمان، خود را شارژ کنیم می توانیم به یک صلح و آرامش درونی برسیم و درگیر قضاوتهای بی وقفه ای نشویم که ذهن مان را آشفته کند. منظور این نیست که مجبوریم تا آخر عمر این اشخاص را تحمل کنیم، بلکه هدف این است که ببینیم به چه چیزی نیاز داریم و در نهایت یاد بگیریم باوجود آدمهای سمی و منفی، آرامش درونی خود را حفظ کنیم و دوست خودمان باقی بمانیم.

3) قضاوت شان نکنید؛ واقع بینانه با آنها ابراز همدردی کنید

یکی از بزرگترین چیزهایی که می توانیم گرفتارش شویم و به آن عادت کنیم، قضاوت دیگران است. گاهی این کار را انجام می دهیم بدون اینکه حتی بدانیم! قضاوت یک نفر دیگر حتی می تواند آنقدر اعتیاد آور باشد که آن را صرفا به دلیل اینکه جزئی از نگرش و رفتار ما شده انجام دهیم و فراموش کنیم که نقاط قوت دیگران را هم ببینیم. ما دیگران را قضاوت می کنیم به این دلیل که کاری را انجام نمی دهند که ما دوست داریم یا مانند ما عمل نمی کنند. دلیل قضاوت دیگران می تواند دستپاچگی و پریشانی، حسادت و یا حتی ترس باشد. علت قضاوت ما هر چه که باشد باید خود را از این عادت خودخواهانه رها کنیم. این خود ِ شما نیستید که قضاوت می کنید؛ بلکه این باورها و افکار و نگاههای خود پسندانه است که با با خلق توهمات و خیالات باطل به ما القا می کند که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

4) رفتار آنها را به خودتان نگیرید

ما همیشه هم از علت رفتارهای دیگران آگاه نیستیم. حتی اگر به نظر برسد این افراد دقیقا به «شخص» شما حمله می کنند، باز هم ممکن است موضوع تماما به شما مربوط نباشد. یادآوری این موضوع مهم باعث می شود نه تنها در درون تان به صلح بیشتری برسید بلکه کمک تان می کند کمتر خشمگین شوید و واکنش تند نشان دهید. همه چیز را شخصی تلقی کردن گاهی واقعا شرایط را ناخوشایند می کند.

5) بدانید که نباید از رفتار آنها به سادگی هم بگذرید

منظور این است که نه به رفتار آنها واکنش تند و فوری نشان دهید و نه به سادگی از آن چشم پوشی کنید، بلکه باید موقعیت را تعدیل و کنترل کنید. شما این توانایی را دارید که با درک رفتارهای دیگران و انتخاب یک واکنش مناسب، روی دیگران تاثیر بگذارید. بعضی اوقات می توانیم بگوییم: بسیار خب او هنوز خیلی جوان و بی تجربه است، یا: این سلیقه ی اوست و اینگونه دوست دارد. باید قبول کنیم که گاهی آدمها جوری رفتار می کنند که مورد پسند همه نیست. تغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداتغییر دیدگاه نه تنها به نفع خودتان است بلکه به نفع همه ی آنهایی که در موقعیت هستند نیز می باشد.

6) از اینکه بدون آنها ادامه دهید نگران نباشید

فاصله گرفتن از بعضی از آدمها همیشه یک انتخاب است. یادتان باشد که هدف این نیست که نسبت به افرادی که دلتان می خواست هرگز در زندگی تان نبودند جبهه بگیرید و برایشان نقشه بکشید، بلکه منظور این است که در همان مرحله ی اول تصمیم به ترک این آدمها نگیرید و با قضاوت نادرست و بدبینی آنها را حذف نکنید. توصیه های گفته شده را بکار ببرید و در نهایت اگر نتیجه ای را که انتظار می رفت نگرفتید انتخاب کنید. خود شناسی و رشد شخصیت، بخش بزرگی از این پروسه است و درک و تحسین دیگران می تواند انرژی زیادی به خودتان برگرداند

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ق.ظ ]




آیا شما هم عادت به خودخوری کردن دارید چرا خود را سرزنش میکنید

فرد خودخور نسبت به توانایی ها و داشته های خود دید منفی دارد و بیشتر در پی برجسته کردن کمبود های خود است در واقع این گونه افراد نسبت به محرک های محیطی و پیرامونی خود دچار حساسیت های افراطی بوده و همیشه از افسردگی و اضطراب رنج می برند

این افراد همواره در حال رنجش, سرزنش و مجازات خود هستند و تصور می کنند اطرافیانشان در مورد آن ها قضاوت کرده و آن ها را مورد ارزشیابی قرار می دهند و تصاویر ذهنی و افکار منفی موجود در روان ناخودآگاه افراد خودخور آن ها را کنترل و مدیریت می کنند

هنگامی که فرد دچار خودسرزنشی می شود با کشمکش های روانی و ذهنی فراوانی درگیر است و گاهی برانگیخته و هیجانی شده و برخی اوقات در خود فرو رفته و منزوی می شود که همه این موارد باعث کاهش اعتماد به نفس در آن ها شده و تاثیر مخربی بر جسم و روان آن ها دارد که باید با تمرین مستمر الگو های فکری منفی را محدود کرد.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:36:00 ق.ظ ]