نرجس
 
   



این افراد هیچ گاه هدایت نمی شوند

 

 

خداوند آنگاه که انسان را آفرید، بی راهنمایش رها نکرد که به هر سویی خواست برود و هر کاری خواست بکند، بلکه سلسله ارسال رسل را تبیین کرد و همراه این پیامبران منبع هدایتی قرار داد تا آدمی با تمسک جستن بدان ها؛ راه درست را از غلط باز شناسد و در مسیر هدایت قدم بردارد تا به اوج برسد.

برخی پیامبران همراه کتابی آمدند تا از طریق آن بشارت و انذار دهند، تمام این کتب تصدیق کننده یکدیگر هستند و تضادی با هم ندارند.

پیامبر آخرین نیز کتابی داشتند که معجزه ایشان محسوب می شد. معجزه پیامبر مکرم اسلام از این باب، کتاب بود که عرب آن زمان ادیب و شاعر بودند و این کتاب با چنین فصاحت و بلاغت و نظمی که بی نظیر است و در اوج؛ می توانست عرب ادیب را شگفت زده کند.

در واقع خداوند باری تعالی طوری قرآن را نازل نمود که برای تمام زمان ها حرف و سخن داشته باشد نه فقط برای مردم زمان نزول.

قرآن کریم کتاب هدایتی است و مسیر درست زیستن را آموزش می دهد و هر کس بدان تمسک جوید، از خطا در امان می ماند. در واقع نزول قرآن مجید یعنی نزول بهترین و برترین سخن که این سخن برتر غیر ذی عوج است و طبق آیه 23 سوره زمر (…کتاباً متشابهاً مثانی…) است.

تفاسیری برای واژه متشابه شده است؛
یک اینکه قرآن از جهت آسمانی و از طرف پروردگار بودن شبیه کتب آسمانی دیگر است.

دوم اینکه از جهت فصاحت، بلاغت و نظم شبیه کتب قبلی است.

واژه مثانی هم دارای معانی مختلفی است که شاید یکی از بهترین معانی این باشد که آیات قرآن مفسر و مبین یکدیگر هستند. همه ما انسان ها وقتی در زندگی دنباله رو کسی می شویم و از فردی تبعیت  می کنیم؛ اگر از آن شخص خطا و اشتباهی ببینیم که انتظارش را نداریم، قطعاً از مسیر خود برمی گردیم و در انتخاب الگو تجدید نظر می کنیم.

حال چطور ممکن است خداوند عالمیان که قرآن را برای هدایت بشر آفریده طوری نازل کند که در آن غلطی راه پیدا کند یا دارای تناقض باشد یا منحصر در زمانی خاص و تنها برای عده ای خاص در دورانی خاص حرف و سخنی داشته باشد؟

نکته قابل ذکر و مهم این است که گاه برخی افراد می گویند این کتاب و آیات آن تنها مخصوص عرب جاهلی زمان نزول است و برای آن ها کاربرد دارد زیرا آنها مردمی جاهل بودند بدین معنا که مردمی بی فرهنگ وحشی و غارت گر بودند.

اگر این معنی را برای جاهلیت بپذیریم باید سخن بالا را قبول کنیم و در این صورت قرآن تاریخ اتقضاء پیدا می کند. پس باید بگوییم که جاهلیت به معنای مذکور نیست؛ البته بحث بر سر معنای جاهلیت و جهل از حوصله این مقاله خارج است. فقط باید گفت که جاهلیت از منظر قرآن به معنای بی فرهنگ امروزی نیست بلکه منظور از دوران جاهلیت؛ زمانی است که پیامبر و وحی ای نبوده است و قرآن این دوران را فترت می نامد.

این کتاب آسمانی هیچ گاه به اتمام نمی رسد و انتهایی ندارد، کهنه و تکراری نمی شود و آنقدر مطالب متنوع و گوناگونی دارد که در خواننده حالات گوناگون ایجاد می کند. یا آدمی شاد می گردد یا غمگین. گاه ترس همه وجود انسان را می گیرد و گاه در درون انسان خشوع  ایجاد می کند.

این ویژگی ها طبعاً به این دلیل است که از جانب بشر نیست و نقصان و کاستی بشر در آن دخالت ندارد.

(تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یخَشَوْنَ رَبهَّمْ ثمُ‏ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلىَ‏ ذِكْرِ اللَّهِ ذَالِكَ هُدَى اللَّهِ یهَدِى بِهِ مَن یَشَاء) گاه آدمی با خواندن آیات مربوط به عذاب الهی دچار ترس می شود و بر خود می لرزد و بلافاصله که آیات رحمت خداوند و بهشت او را زمزمه می کند؛ آرامشی سراسر وجود او را می گیرد.

البته باید خاطر نشان کرد که این احساسات و حالات مربوط به افرادی است که آیات بر جانشان می نشیند و تنها ورد زبانشان نیست.

این گونه افراد باور حقیقی به آیات الهی دارند و آن ها را تنها نقل داستان و این گونه موارد نمی دانند، بلکه مطمئن هستند که این آیات حق است و حادث شدنی.

آنان همراه قرآن هدایت می شوند؛ آنجا که غمی بر دل دارند، آنگاه که دچار تزلزل و شک می گردند، آن هنگام که راه را برای اندک زمانی گم می کنند در این کتاب می گردند و در این مصحف شریف می یابند. (إِنَّمَا الْمُوْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیهْمْ ءَایَاتُهُ زَادَتهْمْ إِیمَانًا وَ عَلىَ‏ رَبِّهِمْ یَتَوَكلَّون … أُوْلَئكَ هُمُ الْمُوْمِنُونَ حَقًّا لهَّمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَرِیم) (انفال /2-4) این افراد به حق مومنند و نزد پروردگارشان پاداش و اجری عظیم دارند.
واژه مثانی هم دارای معانی مختلفی است که شاید یکی از بهترین معانی این باشد که آیات قرآن مفسر و مبین یکدیگر هستند

(… وَ مَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَاد) (زمر/23) افرادی که گمراه شدند و به گمراهی  و ضلالت کشیده شدند، دیگر هیچ گاه هدایت نمی شوند.

این افراد همان کسانی هستند که از راه درست، راه الهی و هدایت روی گردانده و به مرور قلبشان تیره می شود. اینان مصداق (خَتَمَ اللَّهُ عَلىَ‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىَ‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلىَ أَبْصَرِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیم) (بقره/7) هستند.

از کنار هم قرار گرفتن این دو قسمت: (خَتَمَ اللَّهُ عَلىَ‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىَ‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلىَ أَبْصَرِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیم) (زمر/23)؛ می توانیم به این نتیجه برسم که؛

افرادی که با قرآن مأنوسند  و سعی بر عمل کردن به آیات آن دارند، حتی نصفه و نیمه و هر روز چند آیه تلاوت می کنند، قطعاً در مسیر هدایت خداوند قرار می گیرند و به مرور و با تلاش به اوج می رسند. قطعاً شیرینی آیات چنان در جانشان می نشیند که جایگزینی برای آن نمی یابند؛ روز به روز انسشان با کلام الهی افزوده تر می شود.

بیاییم برای قرار گرفتن در مسیر هدایت الهی با این کلام اخت شویم و در درک و فهم آن به اندازه توان و طاقت بشریمان تلاشی کنیم

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[دوشنبه 1396-02-04] [ 09:03:00 ق.ظ ]




ظالمین چه کسانی هستند؟؟؟؟؟؟؟؟

 

 

  علّت ظلم را بیش از هر چیز باید در کمبودها و نارسایی های روحی و روانی فرد ظالم جستجو کرد

 

در قرآن مجید، آیات زیادی در مذمت ظلم و نیز در معرفی این گروه بیان شده است که به برخی از آن ها اشاره می شود …


یکی از گناهانی که به حکم عقل و شرع بسیار مذمت شده است؛ ظلم است. این رفتارهای ظالمانه به نوع های مختلفی در زندگی افراد نمود دارد و می توان برایش مصادیق فراوانی را در یک نوع تقسیم بندی به دو حیطه ی ظلم های فردی و اجتماعی و در یک تقسیم بندی دیگر در بیان علمای اخلاق؛ ظلم به خدا، ظلم به خود و ظلم به دیگران تقسیم کرد.

نکته ای که همه ی ما انسان ها باید مد نظر داشته باشیم این است که در همه ی این مصادیق و اقسام ظلم، در حقیقت انسان ظالم بیش از این که به دیگران ظلم کند؛ به خود ظلم کرده است. چرا که اگر انسان کار خوبی انجام دهد؛ در اصل به خودش خوبی کرده است. کسی که مثلا دست فقیری را می گیرد، به خویشتن لطف کرده است؛ بله فرد کمک کننده به فقیر کمکی رسانده است؛ ولی در واقع، دنیا و آخرت خود را آباد کرده است. در دنیا دوست پیدا می کند؛ خدا چند برابر در دنیا به او می دهد و در آخرت هم بهره ای صد چندان دارد.

کسی هم که در حق دیگران بدی می کند؛ در اصل به خودش ستم کرده است. زیرا در دنیا و آخرت ضرر می کند. اولین ضرر دنیوی او این است که دوست شفیقی را از دست داده و یا دشمنی برای خودش ساخته است و دومین آن، تقاص است در همین دنیا؛ زیرا یکی از گناهانی که نتیجه اش در همین دنیا دیده می شود، ستم به دیگران است و نتیجه شوم دیگرش در آخرت است.


ریشه ی ظلم کردن به دیگران در چیست؟
اگر بخواهیم ریشه و علت ظلم را در رفتارهای افراد بدانیم، متخصصان تا حدودی این عوامل را روشن کرده اند و بیان کرده اند که علّت ظلم را بیش از هر چیز باید در کمبودها و نارسایی های روحی و روانی و خود کم بینی ها و حقارت های نفسانی مشخص ظالم جستجو کرد، زیرا کسی که دارای نفس مطمئنّه و روح آرام و شخصیت قائم به صفات کاملة وجود خویش باشد، هیچ گاه ستمی به دیگران روا نخواهد داشت.


چنانچه بررسی زندگی بزهکاران اجتماعی که مرتکب جنایات بزرگ و ستم های هولناک نسبت به افراد شده اند، نشان می دهد که خود مجرمین مورد تهدید و ستم های مکرّر واقع شده اند. گاهی هم جهالت و نادانی انسان موجب ظلم و جور ناخواسته ای می شود که معمولاً دامنة آن فراتر از خود و خانواده می شود. غفلت از یاد خدا و بی ایمانی به مبدأ و معاد نیز زمینه ساز انواع ستم ها می شود

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:02:00 ق.ظ ]




روز مبعث چه روزی است؟

 

 

روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بت‌پرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی می‌کرد.

 

باور شیعیان

بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد. شیعیان این روز را جشن می‌گیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شده‌است. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.

 

باور اهل سنت

در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمی‌شود.

 

روز مبعث چه روزیست؟

 

روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است.

 

حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بت‌پرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.

 

روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.

 

روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]




بعثت در کلام امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری

غایت بعثت همان است که خدای تبارک و تعالی در سوره جمعه فرموده است: «هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلالٍ مبین» غایت بعثت اینهایی است که در این آیه شریفه ذکر می فرماید. می فرماید که: «خدای تبارک و تعالی آن خدایی است که مبعوث کرده است در بین شما از خود شما یک رسولی، یک فرستاده ای و این فرستاده این چند امر را از طرف خدا باید انجام بدهد «یتلوا علیهم آیاته» آیات خدا را بر مردم قرائت کند. قرآن آیات الهی است و انگیزه بعثت، آوردن این کتاب بزرگ است و تلاوت کردن این کتاب بزرگ و آیه عظیم الهی است.گرچه همه عالم آیات حق تعالی هستند لکن قرآن کریم فشرده از تمام خلقت و تمام چیزهایی که در بعثت باید انجام بگیرد، قرآن کریم یک سفره ای است که خدای تبارک و تعالی به وسیله پیغمبر اکرم در بین بشر گسترده است که تمام بشر از آن هر یک به مقدار استعداد خودش استفاده کند.

بعثت پیامبر اعظم در شعر و ادب

اشرف مخلوق ربّ العالمین

آن چهل ساله نگار نازنین

در میان اوّلین و آخرین

یافت او را حقتعالی اینچنین

قلب او را بهترین قلبها

عاشق و خاشعترین قلبها

دل مطیع و اوسع اندر ظرفیت

منشرح آن سینه با عافیت

روز مبعث طالع از ربّ الفلق

دیده اش را نور دیگر داد حقّ

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ق.ظ ]




 

فلسفه و اهداف بعثت

جهان در آستانه بعثت حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله در انحطاط و بحران شگفت انگیزی قرار داشت. جهالت، غارتگری، ظلم و ستم، تضییع حقوق ضعیفان و محرومان، فساد و بی بند و باری، تبعیض و ناعدالتی، نگرانی و دلهره، دوری از اخلاق و انسانیت، تمام جوامع بشری را در آن روزگار فرا گرفته بود.

در این میان منطقة جزیرة العرب و به ویژه شهر مکه از منظر فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، پایین ترین و بدترین وضع را تحمل می کرد. خضوع اعراب جاهل در مقابل چوبهای خشکی که به صورت بت درست شده بود و اهالی مکه در مقابل آن اجسام بی جان قربانیها کرده و استمداد می طلبیدند، هر انسان فهمیده و عاقلی را به تعجب و تأسف وا می داشت. زنان نه تنها از حقوق اساسی خود محروم بودند، بلکه همانند کالای بی جان خرید و فروش می شدند و… .

فلسفه بعثت پیامبران

اهداف بعثت پیامبر (ص)

راز بعثت و نهضت پیامبران

نوری که از افق حرا طلوع کرد

تکامل انسان، هدف بعثت انبیاء

بعثت، انتظار و ظهور /گفت وگو با دکتر محمد سپهری

بعثت در کلام معصومین علیهم السلام

در بحار الانوار از زبان حضرت علی علیه السلام می خوانیم «وَلَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ وَاحِدٌ یَوْمَئِذٍ فِی الْاِسْلاَمِ غَیْرَ رَسُولِ اللّه وَخَدِیجَةَ وَاَنَا ثَالِثُهُمَا اَرَی نُورَ الْوَحْیِ وَالرِّسَالَةِ وَ اَشُمُّ رِیحَ النَّبُوَّةِ وَلَقَدْ سَمِعْتُ رَنَّةَ الشَّیْطَانِ حِیْنَ نَزلَ الْوَحْیُ عَلَیْهِ صلی الله علیه و آله فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا هَذِهِ الرَّنَّةُ فَقَالَ هَذَا الشَّیْطَانُ قَدْ اَیِسَ مِنْ عِبَادَتِهِ اِنَّکَ تَسْمَعُ مَا اَسْمَعُ وَتَرَی مَا اَرَی اِلاَّ اَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ وَلَکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَاِنَّکَ لَعَلَی خَیْرٍ؛ [در آن روزها] در هیچ خانه ای، اسلام راه نیافت، جز خانه رسول خدا (ص) و خدیجه. و من سوّمین آنان بودم، من نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبّوت را استشمام می کردم. هنگامی که وحی بر پیامبر فرود آمد، ناله شیطان را شنیدم. گفتم: ای رسول خدا! این ناله کیست؟ گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس شد و فرمود: علی! تو آنچه را من می شنوم، می شنوی و آنچه را که من می بینم، می بینی؛ جز اینکه تو پیامبر نیستی؛ بلکه وزیر من هستی و به راه خیر می روی.» (بحار الانوار، محمّد باقر مجلسی، بیروت، مؤسسة الوفا، ج 18، ص 223، ینابیع المودّة، قندوزی، دار الاسوة، ج 1، ص 208)

واقعیت بعثت از دیدگاه شیعه

بعثت در کلام خاندان رسالت

بعثت از دیدگاه امیرالمومنین علیه السلام(1) (2)

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:58:00 ق.ظ ]




تاج بندگی” مبعث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

 

بعثت و فرود آمدن جبرییل در حرا، بازگشایی راه های آسمان به حریم بسته انسان است. خداوند، بانگ بیدار باش را از سر رحمت بیکران خود به صدا درآورده است. این سروش ایزدی بر بال جبرییل فرود آمد و از حنجره پاک محمد صلی الله علیه و آله بر زمین منتشر گردید.

داستان بعثت پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله

ماجرای بعثت حضرت پیامبر، با نقل های متفاوتی روایت شده است. چه سخنی رساتر و شیرین تر از بیان امام هادی علیه السلام که می فرماید: «هنگامی که محمد صلی الله علیه و آله ترک تجارت شام گفت و آنچه خدا از آن راه به وی بخشیده بودبه مستمندان بخشید، هر روز به کوه حراء می رفت و از فراز آن به آثار رحمت پروردگار می نگریست، و شگفتی های رحمت و بدایع حکمت الهی را مورد مطالعه قرار می داد.

به اطراف آسمان ها نظر می دوخت، و کرانه های زمینو دریاها و دره ها و دشت ها و بیابان ها را از نظر می گذرانید، و از مشاهده آن همه آثار قدرت و رحمت الهی، درس عبرت می آموخت.

ازآنچه می دید، به یاد عظمت خدای آفریننده می افتاد. آن گاه با روشن بینی خاصی به عبادت خداوند اشتغال می وزید. چون به سن چهل سالگی رسید خداوند نظر به قلبوی نمود، دل او را بهترین و روشنترین و نرمترین دلها یافت.

در آن لحظه خداوند فرمان داد درهای آسمان ها گشوده گردد. محمد صلی الله علیه و آله از آنجا به آسمان ها می نگریست، سپس خدا به فرشتگان امر کرد فرود آیند، و آنها نیز فرود آمدند، و محمد صلی الله علیه و آله آنها را می دید. خداوند رحمت و توجه مخصوص خود را از اعماق آسمان ها به سر محمد صلی الله علیه و آله و چهره او معطوف داشت.

در آن لحظه محمد صلی الله علیه و آله به جبرئیل که در هاله ای از نور قرار داشت نظر دوخت. جبرئیل به سوی او آمد و بازوی او را گرفت و سخت تکان داد و گفت: ای محمد! بخوان. گفت چه بخوانم؟

جبرئیل گفت: «نام خدایت را بخوان که جهان و جهانیان را آفرید. خدائی که انسان را از ماده پست (نطفه) آفرید. بخوان که خدایت بزرگ است. خدائی که با قلم دانش آموخت و به انسان چیزهائی یاد داد که نمی دانست»

آغاز بعثت

بعثت پیغمبر (ص)

بعثت و اهداف آن

نگاهی به احادیث بعثت

واقعیت بعثت از دیدگاه شیعه

تاریخ و زمان بعثت

درباره تاریخ بعثت رسول خدا (ص) در روایات و احادیث شیعه و اهل سنت اختلاف است و مشهور میان علماء ودانشمندان شیعه آن است که بعثت آنحضرت در بیست وهفتم رجب سال چهلم عام الفیل بوده، چنانچه مشهور میان علماء و محدثین اهل سنت آن است که این ماجرا در ماه مبارک رمضان آن سال انجام شده که در شب و روز آن نیزاختلاف دارند، که برخی هفده رمضان و برخی هیجدهم و جمعی نیز تاریخ آنرا بیست و چهارم آن ماه دانسته اند.

بحث درباره تاریخ و زمان بعثت

آیا نخستین وحی در ماه رمضان بود؟

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:57:00 ق.ظ ]