نرجس
 
   



ویژگی های حضرت مهدی (عج)-

ابـوحـمـزه گـویـد: حـضـرت صـادق (ع ) را دیـدم کـه هـنـگـامـى کـه مـى خـواسـت از منزل بیرون رود لبانش را مى جنبانید و بر در خانه ایستاده بود، عرض کردم : من شما را دیـدم کـه هـنگامى که از منزل بیرون آمدى لبانت را مى جنباندى آیا چیزى گفتى ؟ فرمود: آرى هـمـانـا انـسان چون از منزل بیرون رود هنگامى که خواهد بیرون رود سه بار بگوید: (((اللّه کـبـر))) و سـه بـار بـگـویـد: (((بـاللّه خـرج و بـاللّه دخل و على اللّه توکل ))) (سپس گوید:) (((اللهم افتح لى فى وجهى هذا بخیر و اختم لى بـخـیـر وقـنـى شـر کـل دابة انت آخذ بناصیتها ان ربى على صراط مستقیم ))) پیوسته در ضـمـانـت خداى عزوجل مى باشد تا خداوند او را بجائى که بوده است برگرداند

ویژگی های حضرت مهدی (عج)


برخی خصایص و ویژگی های امام زمان (عج) مطابق احادیث و روایات عبارتند از:

از خاندان و ذریه پیامبر است
هم نام و هم کنیه پیامبر (ص) و شبیه ترین مردم به آن حضرت است
نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (ع) است
اسم پدرش حسن (ع) است
مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است
دوازدهمین امام و خاتم الائمه است
دارای دو غیبت صغری و کبری
عمر بسیار طولانی دارد
زمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد
گذشت روزگار او را پیر نمیکند
ولادتش پنهانی است
دشمنان خدا را میکشد و زمین را از شرک و ظلم پاک میکند
دین خدا را آشکار و اسلام حقیقی را در روی زمین گسترش میدهد و فرمانروای روی زمین میشود
با شمشیر قیام میکند
دارای نسبتهایی از انبیاست که از آن جمله غیبت است
روش او سیره پیامبر است
پس از آنکه مردم در آزمایش های سخت واقع شوند ظهور میکند
وقتی حضرت مهدی ظهور کند حضرت عیسی نازل میشود و پشت سرش نماز میخواند
پیش از ظهورش بدعت ها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور رایج میشود
هنگام ظهورش منادی آسمان به نام او و پدرش ندا میکند که همه آن را میشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام میکنند
پیش از ظهورش نرخ ها بالا میرود و بیماری ها زیاد میشود و جنگ های بزرگ برپا میشود و بسیاری کشته میشوند
پیش از ظهورش نفس زکیه و یمانی کشته میشوند و در بیدا (مکانی بین مکه و مدینه)خسوفی واقع میشود و دجال و سفیانی خروج میکنند و حضرت آنها را میکشد
پس از ظهورش برکات آسمان و زمین آشکار میشود و زمین آباد میگردد و هیچ کس غیر خدا را پرستش نمیکند
سیصد و سیزده نفر اصحاب او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند
معجزات بسیاری دارد  و بسیاری به دیدار رحضرتش مشرف شده اند

ویژگی های حضرت مهدی (عج)-143

ابـوحـمـزه گـویـد: حـضـرت صـادق (ع ) را دیـدم کـه هـنـگـامـى کـه مـى خـواسـت از منزل بیرون رود لبانش را مى جنبانید و بر در خانه ایستاده بود، عرض کردم : من شما را دیـدم کـه هـنگامى که از منزل بیرون آمدى لبانت را مى جنباندى آیا چیزى گفتى ؟ فرمود: آرى هـمـانـا انـسان چون از منزل بیرون رود هنگامى که خواهد بیرون رود سه بار بگوید: (((اللّه کـبـر))) و سـه بـار بـگـویـد: (((بـاللّه خـرج و بـاللّه دخل و على اللّه توکل ))) (سپس گوید:) (((اللهم افتح لى فى وجهى هذا بخیر و اختم لى بـخـیـر وقـنـى شـر کـل دابة انت آخذ بناصیتها ان ربى على صراط مستقیم ))) پیوسته در ضـمـانـت خداى عزوجل مى باشد تا خداوند او را بجائى که بوده است برگرداند

ویژگی های حضرت مهدی (عج)


برخی خصایص و ویژگی های امام زمان (عج) مطابق احادیث و روایات عبارتند از:

از خاندان و ذریه پیامبر است
هم نام و هم کنیه پیامبر (ص) و شبیه ترین مردم به آن حضرت است
نهمین فرزند از فرزندان امام حسین (ع) است
اسم پدرش حسن (ع) است
مادرش سیده کنیزان و بهترین ایشان است
دوازدهمین امام و خاتم الائمه است
دارای دو غیبت صغری و کبری
عمر بسیار طولانی دارد
زمین را پر از عدل و داد میکند پس از آنکه پر از ظلم و ستم شده باشد
گذشت روزگار او را پیر نمیکند
ولادتش پنهانی است
دشمنان خدا را میکشد و زمین را از شرک و ظلم پاک میکند
دین خدا را آشکار و اسلام حقیقی را در روی زمین گسترش میدهد و فرمانروای روی زمین میشود
با شمشیر قیام میکند
دارای نسبتهایی از انبیاست که از آن جمله غیبت است
روش او سیره پیامبر است
پس از آنکه مردم در آزمایش های سخت واقع شوند ظهور میکند
وقتی حضرت مهدی ظهور کند حضرت عیسی نازل میشود و پشت سرش نماز میخواند
پیش از ظهورش بدعت ها و ظلم و گناه و تجاهر به فسق و فجور رایج میشود
هنگام ظهورش منادی آسمان به نام او و پدرش ندا میکند که همه آن را میشنوند و ظهور آن حضرت را اعلام میکنند
پیش از ظهورش نرخ ها بالا میرود و بیماری ها زیاد میشود و جنگ های بزرگ برپا میشود و بسیاری کشته میشوند
پیش از ظهورش نفس زکیه و یمانی کشته میشوند و در بیدا (مکانی بین مکه و مدینه)خسوفی واقع میشود و دجال و سفیانی خروج میکنند و حضرت آنها را میکشد
پس از ظهورش برکات آسمان و زمین آشکار میشود و زمین آباد میگردد و هیچ کس غیر خدا را پرستش نمیکند
سیصد و سیزده نفر اصحاب او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند
معجزات بسیاری دارد  و بسیاری به دیدار رحضرتش مشرف شده اند

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1397-09-03] [ 11:17:00 ق.ظ ]




میلاد پیامبر اکرم (ص)



“امین” و “امن"  و “مومن"   آنقَدَر دنیا خطابت کرد

خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد

برای هر سری از روشنایت سایه‌بان می‌خواست

که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد

حجازِ وحشیِ زیبا ندیده دل به حسنت باخت

که بت‌ها را شکست و قبله دل‌ها حسابت کرد

خدا از چشم زخم مردمان ترسید پس یک شب

تو را تا آسمان‌ها برد و مثل ماه قابت کرد

تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا

زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد

دوای درد دین و درد دنیا ، درد بی دردی

حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:48:00 ق.ظ ]




تحقیق در مورد اسراف و اثرات منفی آن بر فرد و جامعه

اسراف کردن از جمله گناهان کبیره است که خداوند چندین مرتبه در قرآن به آن اشاره کرده است. اسراف اثرات منفی فراوانی بر فرد و اجتماع دارد.

اسراف کردن از جمله کارهای قبیحی است که علاوه بر زیان های ظاهری می تواند اثرات مخربی بر جامعه بگذارد. آیات و روایات فراوانی در مورد اسراف کردن وجود دارد. با ستاره همراه باشید تا بیشتر در مورد اسراف بدانید؛

 

 

 

 

 

معنی اسراف چیست؟

 

اسراف به معنی زیاده روی و تجاور از حد و اندازه است. به عبارت دیگر اسراف شامل هر عملی می شود که از نظر کمی و کیفی از حد طبیعی خارج شده باشد. اسراف علاوه بر مادیات می تواند شامل حالات نفسانی انسان هم بشود و در صفات انسان بروز پیدا کند.

 

 

معنی اسراف در دهخدا

 

 

اسراف در لغت نامه دهخدا اینگونه تعریف شده است:

 

«گزاف کاری کردن، گزافه کاری، ایعاث، اقعاث، گزاف کردن، درگذشتن از حدّ میانه، از حدّ تجاوز کردن، افراط، زیاده روی، تبذیر، ابذار، اتلاف، گشادبازی، فراخ روی، از اندازه بگذشتن، تجاوز حدّ، مجاوزه از حدّ بغیر صواب، مقابل تقتیر و اقتار و تقصیر و قصد و اقتصاد، بر گزاف خرج کردن، ول خرجی، گزاف و بی اندازه یا بیجا و بی محل خرج کردن، تلف کردن مال، باددستی، صرف چیزی در غیر محل، زیاده از حاجت خرج کردن، فزونی کردن در صرف مال، بگزاف خرج کردن…»

 

 

 

ملاک های تشخیص اسراف

 

برای این که تشخیص دهیم چه زمانی از محدوده یک عمل خارج و دچار اسراف شده ایم ملاک های مختلفی وجود دارد. از جمله این ملاک ها عبارتند از:

 

گناهان: گناه و معصیت از جمله حد و حدودی است که خداوند آن ها را تعیین کرده است و وقتی که مرتکب گناهی می شویم به نوعی دچار اسراف شده ایم که تجاوز از دستورهای دینی است.

 

 

عقل: در جاهایی که عقل انسان تشخیص می دهد که انجام یک کار نوعی اسراف به حساب می آید باید به حکم عقل عمل کرد و از آن کار دوری نمود.

 

 

عرف: گاهی اوقات عرف جامعه تعیین کننده محدوده اسراف است. عرف جامعه بر اساس اوضاع اقتصادی موجود و موقعیت اجتماعی افراد این محدوده را تعیین می کند.

 

 

 

انواع اسراف

 

 

اسراف اقتصادی: زیاده روی و حیف و میل چیزهایی که هنوز قابل استفاده است.

 

 

اسراف عقیدتی: شرک به خدا و عدم اعتقاد به توحید از جمله مصادیق این نوع اسراف است.

 

 

اسراف اخلاقی: خروج از حد اعتدال در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی

 

 

اسراف اجتماعی: رفتارهایی همچون تکبر که نمود اجتماعی پیدا می کند.

 

 

اسراف قضایی: تجاوز از حدود مشخص در مجازات مجرمان

 

 

 

آسیب های فردی اسراف

 

 

آسیب های جسمی
 

خشم خداوند (امام صادق (ع): اسراف مورد غضب خداست)
 

بی برکتی (امام صادق (ع): همانا اسراف همراه با کاهش برکت است)
 

گمراهی
 

فقر (امام علی (ع): اسراف موجب هلاکت است و میانه روی مایه زیاد شدن ثروت)
 

نابودی انسان
 

عذاب آخرت
 

غفلت از یاد خدا
 

کفران نعمت
 

تکبر
 

 

اثرات اجتماعی اسراف

 

 

نابودی منابع اقتصادی (امام علی (ع): اسراف ثروت زیاد را هم به فنا می دهد)
 

بی اخلاقی
 

اختلاف طبقاتی
 

نابودی حکومت (ابن خلدون: هر حکومتی که به اسراف و تبذیر مبتلا گردد دچار فروپاشی و انزوال می شود)
 

 

اسراف در روایات

 

 

امام علی (ع):
 

«هرگاه خداوند اراده خیری به بنده ای بفرماید، او را ملهم می فرماید به میانه روی و حسن اداره زندگی و او را از اسراف و بدی تدبیر دور می فرماید.»

 

امام صادق (ع):
 

«چه بسا فقیری که اسراف پیشه تر از ثروتمند است! ثروتمند از آنچه دارد خرج می کند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق می نماید.»

 

 

«لقمان به فرزندش گفت: سه علامت برای شخص اسرافگر وجود دارد: می ‌خرد آنچه برای او نیست. (در شأن او نیست)، می‌ پوشد آنچه برای او نیست (برازنده او نیست)، می ‌خورد آنچه برای او نیست (فراخور حال او نیست).»

 

 

«جز این نیست که خداوند اقتصاد (میانه روی) را دوست و اسراف را دشمن می دارد؛ حتی دور‌ انداختن هسته خرما را، زیرا آن هم به کار می‌آید و همچنین ریختن تتمه آبی که خورده‌ای.»

 

 

«از خدا بترس و زیاده روی مکن و سخت گیری هم منما و همیشه در حد وسط باش. به درستی که اسراف از تبذیر است.»

 

 

«آیا گمان می کنی خدا به کسی که مال داده به سبب احترام اوست، یا به کسی که نداده به واسطه پستی اوست. نه چنین است بلکه مال، مال خداست، آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار می دهد و اذن داده که به طور میانه روی از آن بخورد و بیاشامد و لباس بپوشد و ازدواج کند و بر مرکب سوار شود و زیادتی آن مال را به فقرا برساند و رفع احتیاج شان کند. پس هر کس به این دستور رفتار کند، آنچه را خورده و آشامیده و پوشیده و سوار شده و نکاح نموده تمام بر او حلال است و اگر چنین نکرده تمام بر او حرام است…»

 

 

«کسی که مالش را به سبب اسراف تلف کرد و فقیر شد دعایش مستجاب نمی شود و چون بگوید خدایا به من مال ده حق تعالی می فرماید آیا تو را به اقتصاد (میانه روی) امر نکردم.»

 

 

 

اسراف در آیات قرآن

 

 

در 23 آیه از قرآن مجید کلمه اسراف یا مشتقات آن آمده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم:

 

«وَ الَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا»

 

(آیه 67 سوره فرقان)

 

«و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می نمایند و نه سخت گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی دارند.»

 

 

 

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا. إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَ كَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا»

 

(آیات 26 و 27 سوره اسرا)

 

«و حقّ نزدیکان را بپرداز و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن. چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»

 

 

«…وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 31 سوره اعراف)

 

«و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد.»

 

 

«…إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ»

 

(آیه 28 سوره غافر)

 

«خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمی‌کند.»

 

 

«ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَ مَنْ نَشَاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 9 سوره انبیا)

 

«سپس وعده‌ای را که به آنان داده بودیم وفا کردیم. آنها و هر کس را که می خواستیم (از چنگ دشمنانشان) نجات دادیم و مسرفان را هلاک نمودیم.»

 

 

«وَ كَذَٰلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ ۚ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَىٰ»

 

(آیه 127 سوره طه)

 

«و این گونه جزا می دهیم کسی را که اسراف کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت، شدیدتر و پایدارتر است.»

 

 

«إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»

 

(آیه 81 سوره اعراف)

 

«آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان می‌روید، نه زنان؟ شما گروه اسرافکار (و منحرفی) هستید.»

 

 

«…كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ ۖ وَ لَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 141 سوره انعام)

 

«از میوه آن، به هنگامی که به ثمر می‌نشیند بخورید و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد»

 

 

«…كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ»

 

(آیه 34 سوره غافر)

تحقیق در مورد اسراف و اثرات منفی آن بر فرد و جامعه

اسراف کردن از جمله گناهان کبیره است که خداوند چندین مرتبه در قرآن به آن اشاره کرده است. اسراف اثرات منفی فراوانی بر فرد و اجتماع دارد.

اسراف کردن از جمله کارهای قبیحی است که علاوه بر زیان های ظاهری می تواند اثرات مخربی بر جامعه بگذارد. آیات و روایات فراوانی در مورد اسراف کردن وجود دارد. با ستاره همراه باشید تا بیشتر در مورد اسراف بدانید؛

 

 

 

 

 

معنی اسراف چیست؟

 

اسراف به معنی زیاده روی و تجاور از حد و اندازه است. به عبارت دیگر اسراف شامل هر عملی می شود که از نظر کمی و کیفی از حد طبیعی خارج شده باشد. اسراف علاوه بر مادیات می تواند شامل حالات نفسانی انسان هم بشود و در صفات انسان بروز پیدا کند.

 

 

معنی اسراف در دهخدا

 

 

اسراف در لغت نامه دهخدا اینگونه تعریف شده است:

 

«گزاف کاری کردن، گزافه کاری، ایعاث، اقعاث، گزاف کردن، درگذشتن از حدّ میانه، از حدّ تجاوز کردن، افراط، زیاده روی، تبذیر، ابذار، اتلاف، گشادبازی، فراخ روی، از اندازه بگذشتن، تجاوز حدّ، مجاوزه از حدّ بغیر صواب، مقابل تقتیر و اقتار و تقصیر و قصد و اقتصاد، بر گزاف خرج کردن، ول خرجی، گزاف و بی اندازه یا بیجا و بی محل خرج کردن، تلف کردن مال، باددستی، صرف چیزی در غیر محل، زیاده از حاجت خرج کردن، فزونی کردن در صرف مال، بگزاف خرج کردن…»

 

 

 

ملاک های تشخیص اسراف

 

برای این که تشخیص دهیم چه زمانی از محدوده یک عمل خارج و دچار اسراف شده ایم ملاک های مختلفی وجود دارد. از جمله این ملاک ها عبارتند از:

 

گناهان: گناه و معصیت از جمله حد و حدودی است که خداوند آن ها را تعیین کرده است و وقتی که مرتکب گناهی می شویم به نوعی دچار اسراف شده ایم که تجاوز از دستورهای دینی است.

 

 

عقل: در جاهایی که عقل انسان تشخیص می دهد که انجام یک کار نوعی اسراف به حساب می آید باید به حکم عقل عمل کرد و از آن کار دوری نمود.

 

 

عرف: گاهی اوقات عرف جامعه تعیین کننده محدوده اسراف است. عرف جامعه بر اساس اوضاع اقتصادی موجود و موقعیت اجتماعی افراد این محدوده را تعیین می کند.

 

 

 

انواع اسراف

 

 

اسراف اقتصادی: زیاده روی و حیف و میل چیزهایی که هنوز قابل استفاده است.

 

 

اسراف عقیدتی: شرک به خدا و عدم اعتقاد به توحید از جمله مصادیق این نوع اسراف است.

 

 

اسراف اخلاقی: خروج از حد اعتدال در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی

 

 

اسراف اجتماعی: رفتارهایی همچون تکبر که نمود اجتماعی پیدا می کند.

 

 

اسراف قضایی: تجاوز از حدود مشخص در مجازات مجرمان

 

 

 

آسیب های فردی اسراف

 

 

آسیب های جسمی
 

خشم خداوند (امام صادق (ع): اسراف مورد غضب خداست)
 

بی برکتی (امام صادق (ع): همانا اسراف همراه با کاهش برکت است)
 

گمراهی
 

فقر (امام علی (ع): اسراف موجب هلاکت است و میانه روی مایه زیاد شدن ثروت)
 

نابودی انسان
 

عذاب آخرت
 

غفلت از یاد خدا
 

کفران نعمت
 

تکبر
 

 

اثرات اجتماعی اسراف

 

 

نابودی منابع اقتصادی (امام علی (ع): اسراف ثروت زیاد را هم به فنا می دهد)
 

بی اخلاقی
 

اختلاف طبقاتی
 

نابودی حکومت (ابن خلدون: هر حکومتی که به اسراف و تبذیر مبتلا گردد دچار فروپاشی و انزوال می شود)
 

 

اسراف در روایات

 

 

امام علی (ع):
 

«هرگاه خداوند اراده خیری به بنده ای بفرماید، او را ملهم می فرماید به میانه روی و حسن اداره زندگی و او را از اسراف و بدی تدبیر دور می فرماید.»

 

امام صادق (ع):
 

«چه بسا فقیری که اسراف پیشه تر از ثروتمند است! ثروتمند از آنچه دارد خرج می کند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق می نماید.»

 

 

«لقمان به فرزندش گفت: سه علامت برای شخص اسرافگر وجود دارد: می ‌خرد آنچه برای او نیست. (در شأن او نیست)، می‌ پوشد آنچه برای او نیست (برازنده او نیست)، می ‌خورد آنچه برای او نیست (فراخور حال او نیست).»

 

 

«جز این نیست که خداوند اقتصاد (میانه روی) را دوست و اسراف را دشمن می دارد؛ حتی دور‌ انداختن هسته خرما را، زیرا آن هم به کار می‌آید و همچنین ریختن تتمه آبی که خورده‌ای.»

 

 

«از خدا بترس و زیاده روی مکن و سخت گیری هم منما و همیشه در حد وسط باش. به درستی که اسراف از تبذیر است.»

 

 

«آیا گمان می کنی خدا به کسی که مال داده به سبب احترام اوست، یا به کسی که نداده به واسطه پستی اوست. نه چنین است بلکه مال، مال خداست، آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار می دهد و اذن داده که به طور میانه روی از آن بخورد و بیاشامد و لباس بپوشد و ازدواج کند و بر مرکب سوار شود و زیادتی آن مال را به فقرا برساند و رفع احتیاج شان کند. پس هر کس به این دستور رفتار کند، آنچه را خورده و آشامیده و پوشیده و سوار شده و نکاح نموده تمام بر او حلال است و اگر چنین نکرده تمام بر او حرام است…»

 

 

«کسی که مالش را به سبب اسراف تلف کرد و فقیر شد دعایش مستجاب نمی شود و چون بگوید خدایا به من مال ده حق تعالی می فرماید آیا تو را به اقتصاد (میانه روی) امر نکردم.»

 

 

 

اسراف در آیات قرآن

 

 

در 23 آیه از قرآن مجید کلمه اسراف یا مشتقات آن آمده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم:

 

«وَ الَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا»

 

(آیه 67 سوره فرقان)

 

«و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می نمایند و نه سخت گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی دارند.»

 

 

 

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا. إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَ كَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا»

 

(آیات 26 و 27 سوره اسرا)

 

«و حقّ نزدیکان را بپرداز و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن. چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»

 

 

«…وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 31 سوره اعراف)

 

«و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد.»

 

 

«…إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ»

 

(آیه 28 سوره غافر)

 

«خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمی‌کند.»

 

 

«ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَ مَنْ نَشَاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 9 سوره انبیا)

 

«سپس وعده‌ای را که به آنان داده بودیم وفا کردیم. آنها و هر کس را که می خواستیم (از چنگ دشمنانشان) نجات دادیم و مسرفان را هلاک نمودیم.»

 

 

«وَ كَذَٰلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ ۚ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَىٰ»

 

(آیه 127 سوره طه)

 

«و این گونه جزا می دهیم کسی را که اسراف کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت، شدیدتر و پایدارتر است.»

 

 

«إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»

 

(آیه 81 سوره اعراف)

 

«آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان می‌روید، نه زنان؟ شما گروه اسرافکار (و منحرفی) هستید.»

 

 

«…كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ ۖ وَ لَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 141 سوره انعام)

 

«از میوه آن، به هنگامی که به ثمر می‌نشیند بخورید و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد»

 

 

«…كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ»

 

(آیه 34 سوره غافر)

تحقیق در مورد اسراف و اثرات منفی آن بر فرد و جامعه

اسراف کردن از جمله گناهان کبیره است که خداوند چندین مرتبه در قرآن به آن اشاره کرده است. اسراف اثرات منفی فراوانی بر فرد و اجتماع دارد.

اسراف کردن از جمله کارهای قبیحی است که علاوه بر زیان های ظاهری می تواند اثرات مخربی بر جامعه بگذارد. آیات و روایات فراوانی در مورد اسراف کردن وجود دارد. با ستاره همراه باشید تا بیشتر در مورد اسراف بدانید؛

 

 

 

 

 

معنی اسراف چیست؟

 

اسراف به معنی زیاده روی و تجاور از حد و اندازه است. به عبارت دیگر اسراف شامل هر عملی می شود که از نظر کمی و کیفی از حد طبیعی خارج شده باشد. اسراف علاوه بر مادیات می تواند شامل حالات نفسانی انسان هم بشود و در صفات انسان بروز پیدا کند.

 

 

معنی اسراف در دهخدا

 

 

اسراف در لغت نامه دهخدا اینگونه تعریف شده است:

 

«گزاف کاری کردن، گزافه کاری، ایعاث، اقعاث، گزاف کردن، درگذشتن از حدّ میانه، از حدّ تجاوز کردن، افراط، زیاده روی، تبذیر، ابذار، اتلاف، گشادبازی، فراخ روی، از اندازه بگذشتن، تجاوز حدّ، مجاوزه از حدّ بغیر صواب، مقابل تقتیر و اقتار و تقصیر و قصد و اقتصاد، بر گزاف خرج کردن، ول خرجی، گزاف و بی اندازه یا بیجا و بی محل خرج کردن، تلف کردن مال، باددستی، صرف چیزی در غیر محل، زیاده از حاجت خرج کردن، فزونی کردن در صرف مال، بگزاف خرج کردن…»

 

 

 

ملاک های تشخیص اسراف

 

برای این که تشخیص دهیم چه زمانی از محدوده یک عمل خارج و دچار اسراف شده ایم ملاک های مختلفی وجود دارد. از جمله این ملاک ها عبارتند از:

 

گناهان: گناه و معصیت از جمله حد و حدودی است که خداوند آن ها را تعیین کرده است و وقتی که مرتکب گناهی می شویم به نوعی دچار اسراف شده ایم که تجاوز از دستورهای دینی است.

 

 

عقل: در جاهایی که عقل انسان تشخیص می دهد که انجام یک کار نوعی اسراف به حساب می آید باید به حکم عقل عمل کرد و از آن کار دوری نمود.

 

 

عرف: گاهی اوقات عرف جامعه تعیین کننده محدوده اسراف است. عرف جامعه بر اساس اوضاع اقتصادی موجود و موقعیت اجتماعی افراد این محدوده را تعیین می کند.

 

 

 

انواع اسراف

 

 

اسراف اقتصادی: زیاده روی و حیف و میل چیزهایی که هنوز قابل استفاده است.

 

 

اسراف عقیدتی: شرک به خدا و عدم اعتقاد به توحید از جمله مصادیق این نوع اسراف است.

 

 

اسراف اخلاقی: خروج از حد اعتدال در حوزه اخلاق فردی و اجتماعی

 

 

اسراف اجتماعی: رفتارهایی همچون تکبر که نمود اجتماعی پیدا می کند.

 

 

اسراف قضایی: تجاوز از حدود مشخص در مجازات مجرمان

 

 

 

آسیب های فردی اسراف

 

 

آسیب های جسمی
 

خشم خداوند (امام صادق (ع): اسراف مورد غضب خداست)
 

بی برکتی (امام صادق (ع): همانا اسراف همراه با کاهش برکت است)
 

گمراهی
 

فقر (امام علی (ع): اسراف موجب هلاکت است و میانه روی مایه زیاد شدن ثروت)
 

نابودی انسان
 

عذاب آخرت
 

غفلت از یاد خدا
 

کفران نعمت
 

تکبر
 

 

اثرات اجتماعی اسراف

 

 

نابودی منابع اقتصادی (امام علی (ع): اسراف ثروت زیاد را هم به فنا می دهد)
 

بی اخلاقی
 

اختلاف طبقاتی
 

نابودی حکومت (ابن خلدون: هر حکومتی که به اسراف و تبذیر مبتلا گردد دچار فروپاشی و انزوال می شود)
 

 

اسراف در روایات

 

 

امام علی (ع):
 

«هرگاه خداوند اراده خیری به بنده ای بفرماید، او را ملهم می فرماید به میانه روی و حسن اداره زندگی و او را از اسراف و بدی تدبیر دور می فرماید.»

 

امام صادق (ع):
 

«چه بسا فقیری که اسراف پیشه تر از ثروتمند است! ثروتمند از آنچه دارد خرج می کند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق می نماید.»

 

 

«لقمان به فرزندش گفت: سه علامت برای شخص اسرافگر وجود دارد: می ‌خرد آنچه برای او نیست. (در شأن او نیست)، می‌ پوشد آنچه برای او نیست (برازنده او نیست)، می ‌خورد آنچه برای او نیست (فراخور حال او نیست).»

 

 

«جز این نیست که خداوند اقتصاد (میانه روی) را دوست و اسراف را دشمن می دارد؛ حتی دور‌ انداختن هسته خرما را، زیرا آن هم به کار می‌آید و همچنین ریختن تتمه آبی که خورده‌ای.»

 

 

«از خدا بترس و زیاده روی مکن و سخت گیری هم منما و همیشه در حد وسط باش. به درستی که اسراف از تبذیر است.»

 

 

«آیا گمان می کنی خدا به کسی که مال داده به سبب احترام اوست، یا به کسی که نداده به واسطه پستی اوست. نه چنین است بلکه مال، مال خداست، آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار می دهد و اذن داده که به طور میانه روی از آن بخورد و بیاشامد و لباس بپوشد و ازدواج کند و بر مرکب سوار شود و زیادتی آن مال را به فقرا برساند و رفع احتیاج شان کند. پس هر کس به این دستور رفتار کند، آنچه را خورده و آشامیده و پوشیده و سوار شده و نکاح نموده تمام بر او حلال است و اگر چنین نکرده تمام بر او حرام است…»

 

 

«کسی که مالش را به سبب اسراف تلف کرد و فقیر شد دعایش مستجاب نمی شود و چون بگوید خدایا به من مال ده حق تعالی می فرماید آیا تو را به اقتصاد (میانه روی) امر نکردم.»

 

 

 

اسراف در آیات قرآن

 

 

در 23 آیه از قرآن مجید کلمه اسراف یا مشتقات آن آمده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم:

 

«وَ الَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كَانَ بَيْنَ ذَٰلِكَ قَوَامًا»

 

(آیه 67 سوره فرقان)

 

«و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می نمایند و نه سخت گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی دارند.»

 

 

 

«وَ آتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ لَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا. إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَ كَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا»

 

(آیات 26 و 27 سوره اسرا)

 

«و حقّ نزدیکان را بپرداز و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را و هرگز اسراف و تبذیر مکن. چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود.»

 

 

«…وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 31 سوره اعراف)

 

«و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد.»

 

 

«…إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ»

 

(آیه 28 سوره غافر)

 

«خداوند کسی را که اسرافکار و بسیار دروغگوست هدایت نمی‌کند.»

 

 

«ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَ مَنْ نَشَاءُ وَ أَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 9 سوره انبیا)

 

«سپس وعده‌ای را که به آنان داده بودیم وفا کردیم. آنها و هر کس را که می خواستیم (از چنگ دشمنانشان) نجات دادیم و مسرفان را هلاک نمودیم.»

 

 

«وَ كَذَٰلِكَ نَجْزِي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآيَاتِ رَبِّهِ ۚ وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقَىٰ»

 

(آیه 127 سوره طه)

 

«و این گونه جزا می دهیم کسی را که اسراف کند و به آیات پروردگارش ایمان نیاورد و عذاب آخرت، شدیدتر و پایدارتر است.»

 

 

«إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّسَاءِ ۚ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ»

 

(آیه 81 سوره اعراف)

 

«آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان می‌روید، نه زنان؟ شما گروه اسرافکار (و منحرفی) هستید.»

 

 

«…كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ ۖ وَ لَا تُسْرِفُوا ۚ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»

 

(آیه 141 سوره انعام)

 

«از میوه آن، به هنگامی که به ثمر می‌نشیند بخورید و حقّ آن را به هنگام درو، بپردازید و اسراف نکنید، که خداوند مسرفان را دوست ندارد»

 

 

«…كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ»

 

(آیه 34 سوره غافر)

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:46:00 ق.ظ ]




تواضع چیست؟ فرق تواضع با ذلت و چاپلوسی

تواضع از جمله فضایل اخلاقی است که بر اساس آن، فرد خودش را در برابر خدا و خلق خدا پایین‌تر از موقعیتی که قرار دارد نشان می‌دهد. تواضع در برابر تکبر و خودخواهی قرار دارد.

اگر نمی‌دانید که تواضع چیست و چه فرقی با ذلت دارد؟ یا این که چرا افراد تملق می‌کنند؟ باید این مقاله ستاره را حتماً بخوانید. ستاره در اینجا برای شما انواع تواضع را تعریف می‌کند و نشانه‌های تواضع را بیان می‌کند و آیات و احادیث مرتبط با این موضوع را بازگو می‌کند.

 

 


تواضع چیست؟

تواضع از کلمه وضع به معنی فرو نهادن گرفته شده است. معنی تواضع از نظر اخلاقی آن است که انسان خودش را در برابر خدا و خلق خدا پایین‌تر از موقعیتی که دارد قرار دهد و فروتنی داشته باشد. تواضع بر خلاف تکبر و فخر فروشی و از جمله فضائل اخلاقی می‌باشد.


نشانه‌های تواضع در اسلام

از جمله نشانه‌های تواضع عبارت‌اند از:

خوش‌رویی با مردم
خوش برخوردی در برابر مردم
روبرو شدن با مردم با روی باز
جدا شدن از مردم با روی محبت‌آمیز

انواع تواضع

دو نوع تواضع وجود دارد:

 

1. تواضع در برابر خدا که شامل تواضع در برابر دستوران خدا و انبیای الهی می‌باشد. این نوع از تواضع عالی‌ترین و مهم‌ترین درجه از تواضع است.

 

2. تواضع در برخورد با مردم. علامه نراقی درباره این نوع از تواضع گفته است: «تواضع عبارت است از شکسته نفسی، که نگذارد آدمی خود را بالاتر از دیگری ببیند و لازمه آن، کردار و گفتار چندی است که دلالت بر تعظیم دیگران و اکرام ایشان می‌کند.»


تأثیرات تواضع بر فرد و جامعه

وجود تواضع در بین افراد موجب:

گسترش ارزش‌ها
ایجاد شرافت و کرامت
زینت انسان‌های والا
وقار و آرامش و رفعت مقام
جوشش چشمه‌های حکمت در روح و روان
دوستی و سلامتی
وفور نعمت
شکست شیطان
افزایش عقل و درایت
و… می‌شود.


چند نمونه از رفتارهای متواضعانه

آنچه که در ادامه می‌خوانیم برگرفته از روایات معصومین (ع) درباره رفتارهایی است که تواضع فرد را نشان می‌دهد:

نشستن در قسمت پایین مجلس
پیشی گرفتن در سلام کردن
بلند سلام کردن
اجتناب از خودنمایی
تعریف نکردن از خود
عدم تمایل به تعریف دیگران از خود
رعایت تساوی در احترام به فقیر و ثروتمند
مقدم داشتن دیگران بر خود در صف نماز و در مسیر راه و در نشستن در مجالس
بدرقه کردن افراد هنگام جدایی

تواضع‌های نابجا

گاهی پیش می‌آید که لازم است انسان به جای تواضع، تکبر داشته باشد و چه بسا که تواضع در آن موارد منفی و نابجا شمرده می‌شود. مثلاً در رویارویی با دشمنان داشتن تکبر خوب است و نشان دادن تواضع منفی.


تفاوت تواضع و ذلت

اسلام به کسی اجازه نمی‌دهد که در برابر دیگران به اسم تواضع خودش را خوار و حقیر کند و کرامت انسانی‌اش را از بین ببرد.فیض کاشانی در این باره می‌گوید:

«تواضع مانند سایر صفات اخلاقی دارای دو طرف افراط و تفریط است و تواضع حد وسط آن، حد بین افراط و تفریط (تکبر یا پذیرش ذلت و پستی) است. آنچه به عنوان تواضع، پسندیده است، همان کوچکی کردن بدون پذیرش ذلت است. به عنوان مثال: کسی که سعی دارد بر امثال خود برتری جوید و آن‌ها را پشت سر اندازد، متکبر است و کسی که خود را بعد از آن‌ها قرار دهد، متواضع است، ولی اگر پاره‌دوزی بر دانشمند بزرگی وارد شود، دانشمند از جای خود برخیزد و او را بر جای خود بنشاند و کفش او را بردارد و پیش پای او جفت کند، این روش، تواضع نیست بلکه یک نوع تذلل نکوهیده است.»

 

پیامبر (ص) درباره پذیرفتن ذلت فرمودند:

«کسی که نزد ثروتمندی بیاید و در برابر او به خاطر به دست آوردن آنچه در اختیار او است، فروتنی کند، دوسوم دینش از بین می‌رود.»

 

و از امام صادق (ع) هم روایت است که فرمود:

«چقدر برای انسان باایمانی زشت است که میل و علاقه او به چیزی، او را به ذلت و خواری بکشاند!»

 

لازم به ذکر است که تملق و چاپلوسی هم نوعی ذلت به شمار می‌رود و زاییده حرص و طمع انسان است.


تواضع و فروتنی در قرآن

دز آیه 18 سوره لقمان آمده است:

«وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ»

«(پسرم!) با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغروری را دوست ندارد.»

 

در این آیه از تعبیر «لا تصعر» برای تواضع نکردن استفاده شده است و نشان می‌دهد که نداشتن تواضع در انسان نوعی بیماری به حساب می‌آید. «صعر» یک نوع بیماری است که بر اثر آن شتر مبتلا گردن خود را کج می‌کند.

 

همچنین در آیه 35 سوره احزاب، خشوع (تواضع) به عنوان یکی از ویژگی‌های مؤمنان ذکر شده است:

«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا»

«به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راست‌گو و زنان راست‌گو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردان پاک‌دامن و زنان پاک‌دامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می‌کنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.»

 

و در آیه 63 سوره فرقان می‌خوانیم:

«وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»

«بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبر بر زمین راه می‌روند و هنگامی که جاهلان آن‌ها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند) به آن‌ها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند).»


تواضع در روایات

لقمان (ع) خطاب به پسرش:

«در برابر حق، تواضع کن تا خردمندترین انسان‌ها گردی.»
 

پیامبر اکرم (ص):

«کسی که فروتنی کند، چنین کسی نزد خود ناچیز است ولی در چشم مردم، بزرگ می‌باشد.»
 

امام علی (ع):

«چه خوب است تواضع و فروتنی ثروتمندان در برابر فقرا، برای رسیدن به پاداش الهی.»
«با تواضع و فروتنی، امور مختلف زندگی سامان می‌یابد و منظم می‌شود.»
«خداوند تکبر ورزیدن را برای همه پیامبران منفور شمرده است و تواضع و فروتنی را بر ایشان پسندیده. آن‌ها گونه‌ها را بر زمین می‌گذاردند و صورت‌ها را بر خاک می‌ساییدند و پر و بال خویشتن را برای مؤمنان می‌گسترانیدند.»
 

امام باقر (ع):

«تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قناعت کنی و هنگام ملاقات با کسی، در سلام کردن پیشی بگیری و در گفتگوها از جروبحث پرهیز کنی، گرچه حق با تو باشد.»
 

امام رضا (ع):

«تواضع دارای درجاتی است، یکی از آن درجات این است که انسان موقعیت نفس خود را بداند و آن را با قلب سالم در همان جایگاه قرار دهد و برای دیگران همان را بپسندد که برای خود می‌پسندد، هرگاه از کسی بدی دید، آن را با نیکی پاسخ دهد، خشم خود را فرو برد، از گناهان مردم بگذرد و آن‌ها را مورد عفو قرار دهد، خداوند نیکوکاران را دوست دارد

تواضع چیست؟ فرق تواضع با ذلت و چاپلوسی

تواضع از جمله فضایل اخلاقی است که بر اساس آن، فرد خودش را در برابر خدا و خلق خدا پایین‌تر از موقعیتی که قرار دارد نشان می‌دهد. تواضع در برابر تکبر و خودخواهی قرار دارد.

اگر نمی‌دانید که تواضع چیست و چه فرقی با ذلت دارد؟ یا این که چرا افراد تملق می‌کنند؟ باید این مقاله ستاره را حتماً بخوانید. ستاره در اینجا برای شما انواع تواضع را تعریف می‌کند و نشانه‌های تواضع را بیان می‌کند و آیات و احادیث مرتبط با این موضوع را بازگو می‌کند.

 

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:35:00 ق.ظ ]




 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص)

پیامبر اکرم اقیانوس بی‌کران فضایل اخلاقی و مطالعه زندگینامه رسول خدا نشان می‌دهد که رفتارش پر از زیبایی‌هاست. پیامبری که رحمة للعالمین است و برای تکمیل مکارم اخلاق نازل شده است. نگاه کردن آن حضرت حکایت از عدالت درونی او دارد، رفتار کریمانه‌اش گویای بزرگی روح، و خشم و خشنودی اش تنها به خاطر رضایت پروردگارش بود. در مجلس دارای ادب، سکوتش دارای حکمت و حیای آن حضرت قابل تو صیف نیست، زهد پیامبر با احدی قابل مقایسه نمی باشد، فقیر و غنی در منظر آن حضرت هیچ تفاوتی با هم ندارند جز به تقوای الهی، همیشه حق بر زبانش جاری، لبخند بر لب، و متواضع‌ترین مردم بود، آن قدر مهربان و نازک دل بود که همه مردم مشتاق زیارت آن حضرت بودند. در امانت داری سرآمد همه بود و در راستگویی از دوران جوانی لقب امین به او داده بودند، در زیبایی سیرت و صورت همتایی نداشت، به پیمانش وفادار بود و عفت کلام آن حضرت سر مشق همه نیکان بود. خوبی‌ها و فضایل و زیبایی‌های آن حضرت آن قدر فراوانند که برشمردن تمام ویژگی های اخلاقی پیامبر کاری بس دشوار است و ذکر همه آنها در این مختصر نمی گنجد. در ادامه به توصیف برخی از ویژگی های اخلاقی پیامبر اکرم (ص) می‌پردازیم.

 

 

 

رفتار پیامبر (ص) با همنشینان

خلق و خوی پیامبر اکرم (ص) آنقدر نرم بوده مردم او را برای خویش همچون پدری دلسوز و مهربان می‌دانستند، همه مردم نزد او از نظر حقوق در یک درجه قرار داشتند. پیامبر به کسی خیره نمی‌شد و نگاه خود را میان اصحابش تقسیم می‌نمود و به این و آن برابر نگاه می‌کرد. آن حضرت هیچ‌گاه با چشم و ابرو اشاره نمی‌کردند. با هیچ کس، سخنی که مورد پسندش نبود بیان نمی‌کرد. خشونت و تندخویی نداشت، هرگز عیبجویی یا مداحی نمی‌کرد، از آنچه نمی پسندید تغافل می‌فرمود و در عین حال کسی را از خود مایوس نمی‌ساخت و دیگران را که بدان مایل بودند ناامید و مایوس نمی کرد، اگر اهل مجلس از چیزی به خنده می افتادند، پیامبر اکرم (ص) نیز می‌خندید و از آنچه که اظهار شگفتی می کردند، پیامبر هم شگفت زده می‌شد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر این بود که خود را از سه چیز محفوظ می‌داشت: مجادله کردن، پرگویی و کارهای بیهوده.
 

خشم و رضا

پیامبر (ص) هیچگاه به خاطر دنیا و آنچه مربوط به دنیا بود، خشمگین نمی‌شد و چون غضبناک می‌گشت هیچ چیز آتش غضبش را فرو نمی نشاند تا وقتی که او را در راه حق یاری کنند و هرگز برای امور شخصی خود خشمگین نمی‌شد. نقل شده است که پیغمبر خدا(ص) وقتی غضب می‌فرمود اگر ایستاده بود می‌نشست واگر نشسته بود به پشت می‌خوابید تا غضبش ساکن می‌شد. آن حضرت به خاطر خدا نه به خاطر خودش خشمگین می‌شد و فرمان خدا را اجرا می‌کرد اگر چه به زیان خود یا یکی از یارانش تمام می‌شد.
 

سپاس‌گزاری

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که نعمت‌های الهی را بزرگ می‌انگاشت اگر چه بسیار اندک بود و هرگاه در مجلسی حاضر می‌شد ابتدا می‌فرمود: خداوندا پاک ومنزهی وستایش تو راست. گواهی دهم که معبودی جز تو نیست. از تو آمرزش می‌خواهم و به سوی تو بازگشت می‌کنم.
 

شکیبایی

رسول گرامی اسلام برای خدا و در راه اجرای رسالت خویش، آزار و اذیت‌های فراوانی تحمل کرد. در نبرد احد صورتش زخمی شد و چهار دندان پیشین او شکست. یارانش از او خواستند تا دشمنانش را نفرین کند، ولی فرمود: «نفرین کننده برانگیخته نشدم، بلکه دعوتگر و بخشایش‌گر مبعوث شدم. خداوندگارا! قوم مرا هدایت کن؛ زیرا آنان نمی فهمند.»
در برابر فرد غریب بر سخن ناهنجارش سخت شکیبایی می‌کرد در مقابل سخنان خشن و تند و سوال های مردم تحمل به خرج می داد، حتی اگر یکی از اصحاب، سایل غریبی را عقب می‌راندند که مزاحم پیامبر نشود ناراحت می‌شد و می‌فرمود:«چون حاجتمندی را دیدید حاجتش را روا کنید» هرگز اجازه نمی‌داد کسی او را بسیار ستایش کند کلام هیچ کس را قطع نمی‌کرد مگر آنکه از حد خود تجاوز می‌نمود در این صورت یا برمی خاست یا او را از ادامه سخن نهی می‌فرمود.
 

سکوت رسول خدا

امیرالمومنین (ع) می‌فرمایند: پیامبر در سکوت یکی از چهار حالت را داشت 1. بردبار، 2.حذر، 3. تقدیر، 4. تفکر، اما تقدیر و اندازه نگه داری‌اش در این بود که توجه و نگاه‌های خود و گوش دادن به سخنان ایشان را به همه مجلسیان یکسان تقسیم می‌کرد، اما تفکر او درباره جهان فانی و عالم باقی بود، حلم و بردباری بر او جمع آمده بود که نه چیزی او را خشمگین می‌نمود و نه او را از جای در می‌برد. حذر (و پرهیز) او در چهار چیز برای او جمع شده بود : دنبال کردن کارهای نیک، تا دیگران به او اقتدا کنند و ترک زشتی‌ها تا دیگران آنها را ترک نمایند، کوشش در کارهایی که موجب اصلاح امت بود و اقدام بر آنچه که خیر دنیا و آخرت آنان را فراهم می‌آورد.
امام حسین علیه السلام می فرماید: امام علی علیه السلام، فرمود:«رسول خدا زبان خود را نگاه می‌داشت مگر در مواردی که سخن گفتن ضروری بود.»
 

حیای پیامبر

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) حجب و حیای ایشان بود. ابو سعید خدری می‌گوید : «رسول خدا (ص) از دختران پرده نشین با حیاتر بود، و اگر چیزی را دوست نمی داشت، از صورت مبارکش می‌شد فهمید» (مکارم الاخلاق :ص49)
ساده زیستی پیامبر

از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که بر روی زمین می نشست و غذا می‌خورد و همانند بندگان می‌نشست و با دست خود کفش خود را وصله می‌زد و جامه خود را با دست می‌دوخت و بر دراز گوش برهنه سوار می‌شد و دیگری را نیز پشت سرش سوار می‌کرد (نهج البلاغه :ص301).
با دیگران انس می‌گرفت و بین دیگران الفت برقرار می‌کرد. از اصحاب خود دل جویی می کرد و از مردم و احوال و روزگار آنها پرسش می کرد. هر چیز نیکو را گرامی می‌داشت و آن را تقویت می‌کرد، و زشت را بسی نازیبا می‌شمرد و آن را نکوهش می‌کرد.
 

میانه روی

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) میانه روی ایشان در کارها بود؛ یک لحظه غفلت نمی‌کرد که مبادا دیگران دچار غفلت شده باشند یا از راه راست، به در رفته باشند. درباره حق کوتاهی نمی‌کرد و از آن تجاوز نمی‌فرمود.
 

 

ادب ورزی

آن حضرت در جنگ بدر مسمانان را از دشنام گویی به کشتگان دشمن بر حذر داشت و فرمود: به ایشان دشنام مدهید که این کار شما بر کشتگان تاثیری ندارد و بازماندگانشان را آزار می‌دهد، آگاه باشید که بددهنی، فرو مایگی است.
ایشان همچنین می‌فرماید: به کسی دشنام مده، اگر دیگری به دروغ به تو دشنام داد، تو او را به چیزی که می‌دانی بددهنی نکن. در این صورت، پاداش از آن تو و گناه از آن اوست.
 

امانت داری

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیش از طلوع خورشید اسلام و پس از آن نیز میان همگان به «امین» مشهور بود. خود می فرمود: سه چیز است که آفریدگار اجازه شکستن آنها را به کسی نداده است. یکی از آنها، بازپس دادن امانت به صاحبش است؛ چه نیکو کار باشد چه گنهکار.
در حدیثی از ایشان می خوانیم «امانت را به کسی که تو را امین قرار داده است، باز پس ده و به کسی که به تو خیانت کرد، خیانت مکن».
 

حق گرایی

حق گرایی یکی دیگر از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) است. رسول خدا در شادمانی و خشم، جز حق نمی‌گفت و حق را اعمال می‌کرد، اگر چه در ظاهر به ضرر خودش یا دوستانش بود. آن حضرت به یارانش سفارش می‌کرد: «سخن حق را از هر که شنیدی بپذیر؛ گرچه دشمن بیگانه باشد و ناحق را از هر کس شنیدی نپذیر؛ گر چه دوست نزدیک تو باشد».
بر دسته شمشیرش نوشته شده بود: «حق را بگو؛ گر چه (در ظاهر) به زیان تو باشد».
 

گذشت

پیامبر رحمت، هم خود آراسته به عفو بود و هم دیگران را به گذشت سفارش می کرد:«گذشت کنید، همانا عفو، جز بر ارج بنده نمی افزاید. پس یکدیگر را عفو کنید تا خداوند ارجمندتان کند».
هرگز در ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) دیده نشد که به خاطرخویش از کسی انتقام گرفته باشد. گذشت همواره در اولویت رفتاری ایشان بود و در هر مجلسی امت خود را به عفو دیگران فرمان می داد: «مردی به خاطر خدا از ستمی که بر او رفته است نمی‌گذرد، جز آنکه روز رستاخیز پروردگار بر ارجمندی‌اش بیفزاید» و به همه سفارش می کرد همدیگر را ببخشند تا کینه از میان برخیزد.
 

پرهیز از فال بد

دوست داشتن فال خوب و اکراه از فال بد نیز یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود.
 

ایمان و دین باوری

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خود، تندیس ایمان بود و قافله سالار دین باوری. ایشان می‌فرمود: «دین باور نیرومند، نزد خداوند از مومن ضعیف بهتر و محبوب‌تر است». این بزرگوار در حدیثی می‌فرماید: «سزاوار است در دین باور هشت ویژگی باشد: آرامش در آشوب‌ها؛ شکیبایی در ناگواری‌ها؛ سپاس‌گزاری در آسایش؛ قناعت به آنچه خدای والا روزی‌اش کرده است؛ ستم نکردن بر دشمنان؛ تحمیل نکردن بر دوستان؛ پیکرش از او در رنج باشد و مردم از وی در آسایش باشند».
پیامبر نسبت به خدا از همگان پروای بیشتری داشت. در شناخت خدا از همه داناتر و در اطاعت از خداوند از همه نیرومندتر و در عبادت خدا شکیبا‌تر و محبتش به خدا از دیگران بیشتر و زهدش از همه زیادتر بود. انقدر به نماز می‌ایستاد که کف پاهایش از کثرت نماز شکافته می‌شد. وقتی به نماز می‌ایستاد اشکهایش روان می‌شد. از صدای گریه وناله‌اش زمینی که روی آن نماز می‌خواند می لرزید.
 

حفاظت از زبان

ایمان هیچ بنده‌ای پابرجا و راست نخواهد شد، مگر اینکه دلش راست شود ودلی به راه راست نخواهد رفت، جز آنکه زبان او راست شود. از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) این بود که در همه حال مراقب زبان خویش بود. ایشان می‌فرماید: «بنده به اوج ایمان نمی‌رسد، جز آنکه زبان خویش را نگه دارد».
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روایتی نقل است: «من ضامن خانه ای در بالای بهشت، خانه ای در میانه بهشت و خانه ای در ورودی بهشت برای کسی هستم که ستیزه جویی گفتاری را رها کند؛ گرچه بر حق باشد». اثبات کردن نکته‌ای که هیچ سودی ندارد و ادامه کشمکش، به کدورت‌ها و گسستن دوستی‌ها می‌انجامد.
خدمات اجتماعی

برگزیده‌ترین افراد نزد پیامبر، با فضیلت ترین (باتقوا ترین و داناترین) و خیرخواه‌ترین آنان بودند و بزرگترین منزلت را کسانی نزد او داشتند که بیشتر به دیگران یاری می‌رساندند. پیامبر می‌فرماید: «شخصی که برای رفع نیاز دنیایی آسیب دیده‌ای با وی همراه شود، پروردگار ضمانت می‌دهد که او را از دورویی و آتش دوزخ برهاند و نیز هفتاد نیاز این جهان او را تامین می‌کند و همچنان غوطه‌ور در لطف خداوند والاست تا برگردد».
ایشان در حدیثی دیگر می فرماید:«اینکه دوست دین باور خویش را برای انجام دادن کاری یاری کنم، برایم از یک ماه روزه و اعتکاف در مسجدالحرام محبوب تر است». رسول خدا صلی الله علیه و آله در کلامی دیگر سفارش می کند: «آگاه باشید! کسی که اندوهی از غم‌های دنیا را از مومن بزداید، پروردگار هفتاد و دو غم آن جهان و هفتاد و دو غم این جهان را از او می‌زداید».
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) و فعالیت‌های اجتماعی پیامبر این بود که از بیمار، هر کس که بود و به هر نحو عیادت می‌کرد وبه تشییع جنازه مردگان می‌رفت.
 

 

 

هدیه

هدیه دادن یکی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان نه تنها مردم را به هدیه دادن متقابل فرمان می‌داد، بلکه می فرمود: «به کسی که به تو هدیه نمی‌دهد نیز هدیه بده» و باز می فرمود: «هدیه کینه‌ها را می‌برد و دوستی را تجدید و تثبیت می‌کند».
از رسول خدا (ص) در حدیثی نقل است: «در هدیه دادن، میان فرزندان خویش مساوات را رعایت کنید. من اگر می‌خواستم کسی را برتری دهم، زنان را برتری می‌دادم».
 

پیامبر و بهداشت

پیامبر گرامی دندان‌هایش را مسواک می‌کرد و بوی خوش به کار می‌برد، به طوری که از دور نیز بوی خوش او را در می‌یافتند. شخصی که با وی همنیشینی یا مصافحه کرده بود به نیکی شناخته می‌شد زیرا بوی خوش عطر پیامبر از وی نیز به مشام می‌رسید.
جناب رسول اکرم (ص) آب وضو و مسواک خود را شبها بالای سر مبارک می‌گذاشت و سر ظرف اب وضو را با چیزی می‌پوشاند و وقتی از خواب بیدار می‌شد مسواک می‌کرد و وضو می‌گرفت و چهار رکعت نماز می‌خواند.
 

مهربانی پیامبر

مهربانی از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که بسیار نمود داشت. رسول اکرم (ص) آنقدر مهربان بودند که برای این کافرهایی که مسلمان نمی‌شدند نیز غصه می‌خوردند. تا آنجایی که در قرآن آمده: «مثل اینکه می‌خواهی خودت را برای اینها هلاک کنی». پیامبر می‌خواست که همه عالم به نور برسند.
 

تواضع

رسول خدا (ص) که علمش از وحی الهی ماخوذ بود و روحش به قدری بزرگ بود که یک تنه غلبه بر روحیات میلیون‌ها میلیون بشر کرد و تمام عادات جاهلیت و ادعان باطله را زیر پا گذاشت، ختم دایره نبوت به وجود شریفش شد سلطان دنیا و آخرت و متصرف در تمام عوالم بود تواضعش با بندگان خدا از همه کس بیشتر بود. کراهت داشت که اصحاب برای احترام او به پا خیزند. وقتی وارد مجلس می‌شد پایین می‌نشست. روی زمین طعام میل می‌فرمود و روی زمین می‌نشست، به فقرا به دو دست خود عطا می‌فرمود.
بیشتر به حالت تواضع می‌نشست. یعنی زانوانش را با دو دست بغل می‌کرد و تا اخر مجلس می‌نشست. هیچ گاه دیده نشد در میان یارانش پاهایش را دراز کند. بیشتر رو به قبله می‌نشست. هر کس را که بر وی وارد می‌شد گرامی می داشت وگاهی اوقات برای افرادی که از بستگان او هم نبودند جامه‌اش را برای نشستن می‌گستراند. گلیم را زیر پای کسی می‌انداخت که بر وی وارد شده بود و اگر آن فرد نمی‌پذیرفت ان قدر اصرار می‌کرد تا بپذیرد.
از ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود که در کار خانه با اهل خانه خود شرکت می‌کرد. و به دست مبارک گوسفندان را می‌دوشید. جامه وکفش خود را می‌دوخت وبا خادم خود آسیاب می‌کرد وخمیر می‌نمود. بضاعت خود را به دست مبارک می‌برد و هیچ گاه حشم و خدم برای خود نمی گرفت و با فقرا و مساکین مجالست می‌کرد و هم‌غذا می‌شد.
 

احترام به دیگران

احترام گذاشتن به دیگران از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بود. ایشان با هر کس که دیدار می‌کرد در سلام گفتن سبقت می‌جست. هر کس برای کاری در کنار او بود صبر می‌کرد تا وی جدا شود. به هر یک از یارانش که بر می‌خورد دستش را برای مصافحه دراز می‌کرد و آنگاه دست او را می‌گرفت و انگشتانش را در انگشتان او فرو می‌برد و آنگاه دست دیگرش را بر روی دست او می‌نهاد. اگر به نماز ایستاده بود و کسی برای کاری نزد وی می‌آمد نمازش را زودتر تمام می‌کرد و آنگاه رو به شخص کرده می‌گفت: آیا کاری دارید؟ وچون حاجت او را روا می‌کرد دوباره به نماز می‌ایستاد.
هر کس به سخن پیامبر گوش می‌سپرد گمان می‌برد که وی در نظر پیامبر گرامی‌ترین مردمان است تا آنجا که هر کس در محضر او می‌نشست از چهره و نگاه مبارک پیامبر برخوردار می‌شد. برای احترام و گرامی داشت یارانش آنان را به کنیه فرا می‌خواند و اگر کسی کنیه نداشت آن حضرت خود کنیه ای برای او تعیین می‌کرد.
 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

 

شجاعت و مهربانی توام

او دلیرترین مردم بود و در عین حال خلق و خویش از دیگران ملایم‌تر و نسبش پاک بود. هر کس که او را می‌دید تحت تاثیر هیبت آن حضرت واقع می‌شد. هر کس با او رفت وآمد می‌کرد دوستش می‌داشت. او از تمام مردم بخشنده‌تر و در گفتار راستگوتر و در پناه دادن وفادارتر از همه بود.
 

بخشش پیامبر 

از دیگر ویژگی های اخلاقی پیامبر (ص) بخشندگی ایشان بود. روزی مردی به نزدش آمد و چیزی درخواست کرد. پیامبر آنقدر به وی گوسفند بخشید که میان دو کوه را پر کرد. آن مرد به سوی قبیله‌اش بازگشت و گفت: اسلام آورید که محمد آنچنان می‌بخشد که گویی بیمی از تنگدستی ندارد.
 

او هر منکری را زشت می‌انگاشت و به هر خوبی فرمان می‌داد. بر او وبر دودمانش برترین و پاک ترین درودها و سلام‌ها باد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:11:00 ق.ظ ]




 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

 

۱

گرفتاری انسانها از جهل نیست از تنبلی است

2

وقتی انسان دوست واقعی دارد که خودش دوست واقعی باشد

3

به چشمانت بیاموز که هر چیزی ارزش دیدن ندارد

4

وقتی همه مانند هم فکر کنیم کسی فکر نمیکند

5

مشکل به وجود آمده را با همان فکری که ساخته اید نمیتوانید حل کنید

6

تواضع نردبان بزرگی و بلندی است

7

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

دیروزت را مرور کن تا فردایی بهتر داشته باشی

8

به جای لعنت بر تاریکی بهتر است شمعی روشن کنید

9

اولین گام در آگاهی درک جهل است

10

به تعویق انداختن کارها.تلاش برای رسیدن به دیروز است

11

سختگیر ترین معلم تجربه است چون که قبل از درس دادن امتحان میگیرد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:04:00 ق.ظ ]




روایت حکیمه خاتون در مورد تولد امام زمان

خداى تبارک و تعالى ثوابى را که بر حسن خلق بنده میدهد مانند ثواب کسى است که هر صبح و شام در راه خدا جهاد کند 

امام صادق علیه السلام 

 

روایت جالب حکیمه خاتون از تولد امام زمان 

 

از کسانی که در هنگام تولد امام زمان علیه السلام حضور داشتند و جریان را مفصلا شرح داده.حکیمه خاتون دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسکری علیه السلام است.شرح این داستان این است: 

حکیمه خاتون میگوید:روزی به خانه امام حسن مشرف شدم.شبانگاه که نیمه شعبان سال ۲۵۵ بود وقتی خواستم به منزلم برگردم امام حسن فرمود:عمه جان امشب در خانه ما بمان زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد.پرسیدم از کدام کنیزانت؟فرمود از سوسن.پس هرچه در سوسن جست و جو نمودم آثاری از حمل ندیدم.بعد از افطار و ادای نماز با سوسن در یک اطاق خوابیدیم.طولی نکشید که از خواب بیدار شدم و در فرمایشات امام حسن تفکر می نمودم.بعد مشغول نماز شب شدم.سوسن هم از خواب برخواسته و نماز شب به جای آورد.نزدیک سپیده دم بود ولی از وضع حمل خبری نبود.داشتم در صحت وعده امام حسن تردید مینمودم که از اطاقش فرمود : عمه جان!شک نکن که وقت تولد فرزندم نزدیک شده است. 

ناگهان احوال سوسن را متغیر دیدم.از جریان پرسیدم فرمود:احساس ناراحتی شدیدی در خود میکنم.من به تهیه مقدمات وضع حمل مشغول شدم و خودم قابلگی او را بر عهده گرفتم. 

طولی نکشید که ولی خدا پاک و پاکیزه به دنیا آمد و در همان حال امام حسن فرمود:عمه جان!فرزندم را بیاور.وقتی کودک را به نزدش بردم او را در بغل گرفته دهان مبارکش را بر چشمان آن کودک نهاد.بلافاصله باز شد.سپس دهانش را بر دهان و گوش آن نوزاد نهاد و دست بر سرش مالید.پس از آن کودک به سخن آمده و به تلاوت قرآن مشغول شد.بعدا کودک را به من داد و فرمود:به نزد مادرش ببر!کودک را نزد مادرش بردم و به منزل بازگشتم.در روز سوم نیز به خانه امام حسن مشرف شدم و ابتدائا به قصد دیدار نوزاد به حجره سوسن رفتم اما کودک را ندیدم.پس خدمت امام حسن مشرف شدم ولی خجالت کشیدم از احوال نوزاد سوال نمایم.امام حسن ابتدائا فرمود:عمه جان!فرزندم در پناه خدا غایب شده است.هنگامی که من از دنیا رفتم و دیدی شیعیانم اختلاف دارند جریان ولادت فرزندم را به شیعیان مورد وثوق خبر بده.اما باید آن قضیه مخفی بماند.زیرا فرزندم غایب خواهد شد 

 

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ق.ظ ]