نرجس
 
   



چرا آدم‌ها دنیا را متفاوت می‌بینند؟ 

۱) آدم‌ها روی اشتباهات خودشان متمرکز هستند. اکثر کسانیکه مشکل اعتمادبه‌نفس دارند از این واقعیت آگاه نیستند که اکثر افراد خیلی بیشتر از اشتباهات دیگران روی اشتباهات و کمبودهای خودشان متمرکز هستند. مردی که فکر می‌کند قدکوتاه است، قد کوتاه یا بلند بودن مردهای دیگر بیشتر به چشمش می‌آید تا لاغر یا چاق بودن آنها. درحالیکه یک مرد قدبلند چاق نگران تصور یک مرد قدکوتاه لاغر درمورد خودش است درحالیکه آن دیگری بیشتر روی قد اولی تمرکز دارد نه وزنش. این واقعیت به تنهایی برای اینکه کنار آدمهای دیگر احساس راحتی و اعتمادبه‌نفس کنید، کافی است.

 

۲) آدم‌ها انعکاسی از ترس‌های خودشان را می‌بینند. دختری که از گربه‌ها می‌ترسد ممکن است هر چیزی که تکان بخورد تصور کند گربه است تا وقتی که به آن نگاه کند و متوجه شود که اینطور نیست. این مشکل درک و دریافت در برخورد آدمها با همدیگر هم اتفاق می‌افتد. کسانی که قبلاً به آنها خیانت شده، در برخورد با دیگران معمولاً روی یک چیزهای خاص متمرکز می‌شوند. افرادیکه قبلاً مورد سوء‌استفاده و آزار قرار گرفته‌اند هم همینطور. آدمها معمولاً انعکاسی از ترس‌های خودشان را در زندگی روزمره‌شان می‌بینند و به همین دلیل است که نگرش متفاوتی به دنیا دارند.

 

 

آدم‌ها انعکاسی از افکار خودشان را می‌بینند‎

 

۳) آدم‌ها اعتقادات و باورهای متفاوتی دارند. دستگاه اعتقادی آدمها بر نگرش آنها از واقعیت تاثیر دارد. مثلاً اگر باور داشته باشید که همه آدمها بدجنس هستند، آنوقت رفتارهای آنها را براساس این باور قضاوت خواهید کرد و سعی خواهید کرد ثابت کنید که این باور درست است. اگر باور داشته باشید که آدم‌های پولدار مغرور هستند، آنوقت همیشه آنها را اینطور می‌بینید. نه به این خاطر که همه آنها مغرور هستند بلکه به این خاطر که درک شما از واقعیت متعصبانه است. باورها از تجربیات قبلی ما به وجود می‌آیند و به همین دلیل است که محیطی که فرد در آن رشد و زندگی می‌کند بر نگرش او از دنیا تاثیر دارد.

 

۴) آدم‌ها هویت‌های متفاوتی دارند. من عاشق موسیقی‌های انگیزه‌دهنده در فیلم‌های جنگی هستم، ولی همین برای دوستم کاملاً عاری از جذابیت است. بعد از کمی بررسی فهمیدم که من به این دلیل از این موسیقی خوشم می‌آید که با دنیای درونی‌ام تطبیق دارد. به عبارت دیگر، من باور دارم که یک جنگنده هستم و به همین خاطر است که از این نوع موسیقی خوشم می‌آید. آدمها دنیا را براساس هویت‌های خودشان می‌بینند و درنتیجه یک چیز ممکن است برای فردی جذاب و برای دیگری عاری از جذابیت و کسل‌کننده باشد.

 

۵) آدم‌ها انعکاسی از افکار خودشان را می‌بینند. تابحال شده کسی را از دور خیلی دوست داشته باشید ولی وقتی به او نزدیک‌تر می‌شوید ببینید آدم کاملاً متفاوتی است؟ به هر چیزی که فکر می‌کنیم بر درک ما از واقعیت اثر می‌گذارد. این اشتباه درک و دریافت حتی وقتی یک تابلوی راهنمایی‌رانندگی یا یک کلمه در یک کتاب را می‌خوانیم هم اتفاق می‌افتد. به هر چیزی که فکر می‌کنید، تا حدی بر درک شما از واقعیت اثر می‌گذارد.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-02-25] [ 08:35:00 ق.ظ ]




چرا باید «عذرخواهی کردن» را یاد بگیریم؟!

 

 

 

برخی افراد به راحتی عذرخواهی می‌کنند ولی برای برخی دیگر این کار بسیار سخت است

 

خیلی از افراد احساسات دردناک و بغرنجی در برابر عذرخواهی کردن دارند! بعضی از ما زمانی که بچه بودیم و باعث رنجش و آزار کسی می‌شدیم، مجبورمان می‌کردند تا عذر خواهی کنیم و بعضی از ما نیز، آزادانه و طبق اراده‌ی خودمان عذر خواهی می‌کردیم و بلافاصله بعد از آن هم احساس بهتری داشتیم.

 

برخی از افراد به راحتی عذرخواهی می‌کنند در حالیکه برای برخی دیگر این کار بسیار سخت است. بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دهند که اگر عقیده داشته باشیم در رابطه‌ای که داریم نیازی نیست هرگز عذرخواهی کنیم، خودمان را در معرض شکست در آن رابطه قرار داده‌ایم.

 

احتمالا یاد گرفته‌ایم که اگر کسی را تصادفا ناراحت کردیم یا چیزهایی از این قبیل، لازم است عذر خواهی کنیم، اما آیا می‌دانید چرا عذر خواهی کردن واقعا اهمیت دارد و یک عذرخواهی بجا و درست، چه تاثیراتی می‌تواند داشته باشد؟ دانشمندان و روانشناسان دلایل مهمی را در این مورد ارائه کرده‌ و توجیه کرده‌اند که چرا وقتی یک ارزش یا قانون اجتماعی زیرپا گذاشته می‌شود، باید عذر خواهی کرد. برخی از نتایج مثبتی که عذرخواهی با خود به همراه دارد:

 

- وقتی یک هنجار اجتماعی را می‌شکنید، از رعایت نکردن نوبت گرفته تا قانون شکنی‌های بزرگ‌تر، با عذر خواهی کردن این را می‌رسانید که شما می‌دانید «قوانین» چه هستند، و موافقید که باید آنها را رعایت کرد. با این کار به دیگران اجازه می‌دهید احساس خطر نکنند، چون می‌فهمند که شما قبول دارید رفتارهای آزاردهنده، پسندیده نیستند.

 

- وقتی باعث رنجش کسی می‌شوید با عذرخواهی کردن می‌توانید احترام او را مجددا ارزشمند اعلام کنید و او نیز خواهد فهمید که شما قبول دارید تقصیر شما بوده، نه دیگران، در نتیجه احساس بهتری پیدا می‌کند و احترام و وجهه‌ی خودتان نیز حفظ می‌شود.

 

- عذر خواهی کردن به ترمیم روابط کمک می‌کند، باعث می‌شود دوباره درباره‌ی موضوع گفتگو کرده و مجددا نسبت به هم احساس صمیمیت کنید.

 

- عذرخواهی صادقانه و بی‌غل و غش باعث می‌شود دیگران بدانند شما بابت اشتباهی که مرتکب شده‌اید غروری ندارید و دیگر آن رفتار را تکرار نخواهید کرد. با عذر خواهی کردن به دیگران القاء می‌کنید که شما کسی هستید که مراقب است به دیگران آزاری نرساند و روی نقاط مثبت شما بیشتر تمرکز خواهند کرد تا روی اشتباهات‌تان.

 

فواید عذر خواهی کردن 

روابط خوب می‌توانند مسکّن‌های قوی برای استرس‌ها و اضطراب‌های ما باشند، اما ناسازگاری و کشمکش هم می‌تواند استرس‌های بزرگی ایجاد کند.

 

هنر عذر خواهی کردن را به خوبی یاد بگیرید تا بتوانید اثرات منفی اختلاف‌های‌تان را به میزان چشمگیری کم کرده و از استرس در روابط خود دور بمانید، زیرا عذر خواهی کردن به ما کمک می‌کند اختلاف نظرها و کشمکش‌ها را به خوبی پشت سر بگذاریم و رابطه‌مان را مدیریت کنیم. عذر خواهی کردن، لذت بخشیده شدن و شادی را به دنبال دارد و از استرس نیز کم می‌کند. عذر خواهی بجا، رابطه را تقویت کرده، اختلافات بعدی را کم می‌کند و خلاصه اینکه ارزشش را دارد!

 

 

عذر خواهی کردن به ترمیم روابط کمک می‌کند

 

چرا برای بعضی از افراد، عذر خواهی کردن کار سختی است؟ 

بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر عذرخواهی کنند یعنی تائید کرده‌اند که فرد ناشایستی هستند و در ذات‌شان بدی وجود دارد. برخی دیگر هم باور دارند که اگر بعد از مثلا یک اختلاف برای عذرخواهی کردن پیشقدم شوند، تمام گناهان به گردن‌شان افتاده و باید مسئولیت تمام اشتباهات را یک تنه به گردن بگیرند؛ آنها فکر می‌کنند عذرخواهی کردن آنها به فرد مقابل اجازه می‌دهد هیچ بخشی از اشتباه را مربوط به خودش نداند.

 

در حالیکه یک عذرخواهی صادقانه و خوب ادا شده باعث می‌شود از بیشتر مشکلات بعدی جلوگیری شده و حتی راه حل پیدا شود، بنابراین ارزش‌های مشترک سر جای خود برگشته و احساسات مثبت، بازیابی می‌شوند. فقط باید بدانید چه زمانی و چطور عذر خواهی کنید.

 

چه زمانی عذرخواهی کردن ایده‌ی خوبی است؟ 

اگر کاری که انجام داده‌اید باعث درد و ناراحتی فرد دیگری شده، خوب است که عذر خواهی کنید، حتی اگر کاری که انجام داده‌اید کاملا غیرعمدی بوده باشد. چون عذر خواهی کردن، راههای ارتباطی را باز می‌کند و به شما این امکان را می‌دهد تا با فرد مقابل، مجددا ارتباط برقرار کنید.

 

با عذر خواهی کردن، می توانید احساس تاسف و پشیمانی خود را منتقل کنید و فرد مقابل هم خواهد فهمید که شما واقعا به احساسات او احترام می‌گذارید؛ در نتیجه در ارتباط‌های بعدی با شما احساس بهتری خواهد داشت. همچنین عذر خواهی کردن به شما اجازه می‌دهد در مورد اینکه «قوانین» آینده چه خواهند بود بحث و گفتگو کنید، مخصوصا اگر لازم باشد قوانین جدیدی وضع کنید این اتفاق روی خواهد داد.

 

ایجاد قوانین جدید در روابط می‌تواند به شما کمک کند شما نیز در آینده آزرده و ناراحت نشوید. ضمنا از این به بعد بیشتر مراقب هستید که رفتار آزاردهنده‌ای در برابر فرد مقابل انجام ندهید.

مثلا می‌توانید بگویید: متاسفم که بیدارتان کردم! حالا که فهمیدم شما دوست ندارید بعد از ساعت ۸ شب کسی با شما تماس بگیرد، از این به بعد رعایت خواهم کرد. این، درست همان جایی است که وضع یک قانون جدید، بسیار مفید خواهد بود.

 

پذیرفتن مسئولیت یعنی اینکه آشکارا اعلام کنید قبول دارید کاری که در آن موقعیت انجام داده‌اید اشتباه بوده، اما با متانت بیان کنید کاری که انجام داده‌اید از نظر شخص شما بد نبوده است. به این شیوه شما به خودتان می‌قبولانید که اگرچه در عذرخواهی پیشقدم شده‌اید اما مسئولیت تمام اشتباهات را به گردن نگرفته‌اید.

 

چه زمانی عذر خواهی کردن ایده‌ی خوبی نیست؟ 

خیلی مهم است که به یاد داشته باشید عذرخواهی کردنی که قول و تعهدات پوچ به همراه داشته باشد، اصلا خوب نیست. یک از مهمترین عملکردهای عذرخواهی این است که موجب فرصتی برای بازسازی اعتماد و اطمینان شود؛ تصمیم بر عدم تکرار اشتباه گرفته شده و یا تغییرات لازم صورت گیرد؛ این بخش مهمی از عذرخواهی است.

  

اگر قول یک تغییر را بدهید اما اجرا نکنید، این پیام را خواهید رساند که ممکن است کاری را که می‌دانید درست نیست انجام دهید. پس قولی ندهید که نمی‌توانید انجامش دهید، بلکه این اطمینان را به فرد بدهید که در آینده، رفتاری که موجب آزارش می‌شود انجام نخواهید داد. اگر طرف مقابل‌تان توقع نابجا یا غیرمنطقی دارد، پس حتما پیش از آن، بیشتر از حد لازم به او قول داده‌اید!

 

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:30:00 ق.ظ ]





گاهی رازداری خطرناک است
گاهی بچه ها رازداری را می آموزند و خیلی خوب هم آن را در زندگی شان اجرا می کنند، اما همین رازدار بودن  ممکن است به ضررشان تمام شود به همین دلیل، حتما باید زمانی که درباره راز و اهمیت حفظ آن صحبت می کنید، خطرها و مشکلات احتمالی را هم برایش توضیح دهید.
کودک باید بدانند همه افراد قابل اعتماد نیستند و او نباید رازدارشان باشد. همچنین باید بداند هر حرف و عملی، راز نیست و نباید همه آنها را پیش خودش نگه دارد. اگر درباره این مسائل با بچه ها صحبت نکنید و این موضوعات را با آنها در میان نگذارید، شاید غریبه ها براحتی بتوانند از کودک سوء استفاده کنند و دردسرساز شوند. پس قبل از هر چیز، مراقب فرزندتان باشید و پس از آن به کودک توضیح دهید هر حرفی راز نیست و او هم نباید رازدار همه افراد باشد.در ضمن، اگر کودک به پدر و مادرش اعتماد کافی داشته باشد و والدین این حس را در او ایجاد کرده باشند، درباره تمام مشکلاتش با آنها صحبت خواهد کرد.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:28:00 ق.ظ ]




رازداری در خانواده و اهمیت آن

 

 

 

رازداری یکی از ویژگی های مثبت انسان هاست

 

رازداری یکی از ویژگی های مثبت انسان هاست که نه تنها در زندگی فردی و شخصی می تواند به آنها کمک کند که حتی برای داشتن یک زندگی اجتماعی موفق هم موثر خواهد بود.

 

بعضی وقت‌ها ممکن است رازهایی را درباره دیگران مطرح کنند که به هیچ وجه قابل بخشش نیست و نمی‌توانند جبرانش کنند، ولی بی‌توجه به اهمیت آن، می‌گویند و به حرفشان ادامه می‌دهند. در صورتی که از انسان، به عنوان موجودی عاقل و با تدبیر انتظار می‌رود در این هنگام کمی بیشتر فکر کند و حرف‌هایش را با دقت بیشتری مطرح کند. بعضی انسان‌ها، اما این نکته را به کلی نادیده می‌گیرند و مانند دستگاهی اتوماتیک، اطلاعاتی را که ذخیره کرده‌اند در اختیار همه افراد می‌گذارند؛ بدون این‌که قادر باشند موضوع صحبت‌ها را پردازش یا گروه خاصی را به عنوان مخاطب انتخاب کنند.

مهم‌ترین دلایل حفظ راز
چرا بعضی در هیچ شرایطی و به هیچ قیمتی، راز دیگران را فاش نمی‌کنند؟ چه چیزی باعث می‌شود حرف دیگران را پیش خودشان نگه دارند و به بقیه مردم چیزی درباره آن نگویند؟

شاید این پرسش برای ​بسیاری مطرح شود و نتوانند جواب قانع کننده‌ای برایش پیدا کنند، اما متخصصان دلایل متفاوتی را در این باره بیان می‌کنند؛ مواردی که افراد را ترغیب می‌کند، رازدار باشند و راز مردم را افشا نکنند.

یکی از مهم‌ترین دلایل حفظ راز، پایبندی به مسائل و موضوعات اخلاقی است و این‌که آنها افشای راز را کاری خلاف اخلاق می‌دانند. همچنین بسیاری ممکن است از ترس عواقب افشای راز، آن را فاش نکنند و هیچ‌وقت درباره آنچه شنیده‌اند، صحبتی به میان نیاورند. آنها نگران نظر مردم و همچنین نظر خود فرد گوینده راز، نسبت به خودشان می‌شوند و دوست ندارند قضاوت نادرستی درباره آنها وجود داشته باشد. به همین دلیل سعی می‌‌کنند، راز را پیش خودشان نگه دارند و درباره آن صحبتی نکنند.

از طرفی، رازداری باعث رشد شخصیت و احساس استقلال فرد نیز خواهد شد و به او انگیزه بیشتری برای حفظ رازها می‌دهد. دیگران هم اعتماد بیشتری نسبت به او خواهند داشت و در نتیجه دوستان بیشتری پیدا خواهد کرد. بنابراین طبیعی است برای داشتن رضایت و همین‌طور لذت‌بردن بیشتر از زندگی و روابط دوستانه، افراد بخواهند رازداری را در وجودشان پرورش دهند و آن را تقویت کنند.

چرا رازها افشا می‌شود؟
اگر رازداری خوب است، اگر صفتی پسندیده به حساب می‌آید و اگر همه انسان‌ها دوست دارند با انسان‌های رازدار معاشرت کنند، پس چرا خیلی​ها‌ نمی‌توانند راز دیگران را پیش خودشان حفظ کنند و خیلی راحت آن را فاش می‌کنند؟ بعضی‌ شاید علت این کار را ندانند، ولی خواسته یا ناخواسته، راز افراد را به دیگران می‌‌گویند و نمی‌توانند در حفظ رازها موفق باشند. برخی هم اینقدر این کار را تکرار کرده‌اند که دیگر برایشان به یک عادت تبدیل شده و اصلا به فکر برطرف کردنش هم نیستند.
 
گروهی از این افراد، کسانی هستند که دائم با دیگران حرف می‌زنند. درباره موضوعات مختلف با بقیه صحبت می‌کنند، نظر‌شان را می‌گویند و نظر دیگران را می‌پرسند و در این جریان طبیعی است که رازهایی هم مطرح شود.

این افراد معمولا در جمع دوست و خانواده، شناخته‌شده هستند و کسی تمایلی به همنشینی و صحبت با آنها ندارد. مگر افرادی که به قصد دشمنی و برهم زدن زندگی دیگران با آنها صحبت می‌کنند تا اطلاعات خاصی به دست آورند. بنابراین دشمنی و داشتن افکار نادرست برخی افراد هم می‌تواند یکی از دلایل فاش‌کردن راز باشد که البته معمولا با قصد و نیتی مشخص انجام می‌شود.

گاهی هم برعکس، افراد اینقدر به یکدیگر اعتماد دارند و به دوستی‌هایشان مطمئن هستند که فکر می‌کنند هیچ رازی میان آنها وجود ندارد. برای همین ممکن است راز دیگران را هم خیلی راحت مطرح کنند و درباره آن با یکدیگر حرف بزنند. در صورتی که حتی میان دوستان صمیمی و اعضای خانواده هم باید حریم رازها را مشخص و حفظ کرد. نکته مهم این است که رازهای مردم به هیچ بهانه‌ای نباید موضوع صحبت‌های دسته‌جمعی دوستان و آشنایان باشد و به همین دلیل، توصیه می‌شود هر حرفی را قبل از این‌که مطرح کنیم، بسنجیم و درباره‌اش بیندیشیم؛ چراکه گفتن همین رازهای به ظاهر ساده، می‌تواند خانواده‌ها را از هم بپاشد و مشکلاتی را برای آنها فراهم کند.

 

بچه ها را رازدار بار بیاوریم

 

بچه ها را رازدار بار بیاوریم
تاکنون فکر کرده اید اگر فرزندتان ببیند شما راز دوست و آشنا را با دیگران در میان می گذارید یا اگر رازی را که خودش به شما گفته است، در جمعی مطرح می کنید، چه احساسی به او دست خواهد داد؟ شاید فکر کنید بچه ها خیلی متوجه این موضوعات نمی شوند و در نتیجه بی توجه به آنها، رازهایشان را در مقابل دیگران فاش کنید و درباره راز بقیه هم حرف بزنید. پس اگر شما نتوانید رازدار خوبی باشید نباید از فرزندتان هم انتظار داشته باشید رازهای دیگران را پیش خودش نگه دارد.
علاوه بر این، زمانی که رازی را به شما می گوید یعنی به شما اعتماد دارد. پس به هیچ قیمتی نباید بگذارید این اعتماد از بین برود. اگر رازش را به دیگران بگویید حتی اگر با همسرتان در این باره صحبت کنید، نباید به گونه ای باشد که کودک اعتمادش را به شما از دست بدهد و فکر کند این کارتان فقط برای فاش کردن راز او بوده است. بچه ها باید در همان سال های کودکی این موضوع را درک کنند که اگر راز دیگران را فاش کنند، بقیه هم به آنها اعتماد  نخواهند داشت

رازداری به نفع‌تان است
رازداری نه تنها از ویژگی‌های مثبت اخلاقی به حساب می‌آید که حتی می‌تواند زندگی فردی و اجتماعی انسان را نیز تغییر دهد؛ تغییرات مثبتی که فقط به دلیل حفظ راز دیگران، برای فرد ایجاد می‌شود. به عنوان مثال، کسی که به عنوان فردی رازدار در جمع شناخته می‌شود، دوستان بیشتری خواهد داشت و افراد زیادی به او اعتماد خواهند کرد. به همین دلیل هم دیگران با احترام خاصی با او برخورد می‌کنند.

از طرف دیگر، انسان‌های رازدار می‌توانند این خصوصیت را به دیگران بیاموزند و با رفتارهایشان آنها را هم تشویق به رازداری کنند. برای همین اعضای خانواده و بویژه فرزندان این افراد هم اهمیت رازداری را بخوبی درک خواهند کرد و انسان‌های رازداری خواهند بود. پس آنها هم می‌توانند در گفت‌وگوهایشان به دیگران اعتماد کنند و از آنها بخواهند رازها را پیش خود نگه دارند.

زن و شوهر باید رازدار هم باشند
همه می‌دانند زن و شوهر شریک زندگی یکدیگرند؛ در خوبی‌ها و بدی‌ها، سختی‌ها و راحتی‌ها و در همه مراحل زندگی، چه خوب باشد و چه بد، آنها باید کنار هم و همپای هم باشند. بزرگ‌ترها اعتقاد داشته و دارند که زن و شوهر باید محرم اسرار هم باشند. نباید چیزی را از دیگری مخفی کنند و همسرشان را غریبه بدانند. با این حال، متاسفانه بعضی زوج‌ها انگار نمی‌توانند یا نمی‌خواهند با هم همراه و همراز باشند. عده‌ای به هیچ وجه بلد نیستند رازداری کنند و گروهی هم مخفیکاری را بیشتر از صداقت و روراستی می‌پسندند.

در صورتی که هر دو شیوه اشتباه است و سرانجامی تلخ و ناخوشایند خواهد داشت. از نظر کارشناسان نیز تنها راه حفظ و ادامه زندگی زناشویی، در صداقت و رازداری همسران است.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 08:27:00 ق.ظ ]