یه دختری تو خیمه ها.خواب اسیری می بینه/خواب می بینه رو صورتش گرد یتیمی میشینه…
خواب می بینه گهواره رو .دارن به غارت می برن/بچه هارو تو قتلگه برا زیارت می برن
بیا با هم رویم اندر خرابه……..برای دیدن طفل سه ساله………که او اندرخرابه جای داره…….غم داغ پدر در سینه داره……