غیبت در روایات

پیامبر اکرم(ص) با صدای بلند و از عمق وجودش به مسلمانان در این زمینه هشدار داده است:

«یا معشر من آمن بلسانه و لم یؤمن بقلبه! لاتغتابوا المسلمین ولاتتبعوا عوراتهم، فأنه من تتبع عورة اخیه تتبع اللّه عورته و من تتبع اللّه عورته یفضحه فی جوف بیته؛(9) ای گروهی که به زبان ایمان آورده اید و نه با قلب، غیبت مسلمانان نکنید، و از عیوب پنهانی آنها جستجو ننمایید. زیرا کسی که در امور پنهانی برادر دینی خود جستجو کند خداوند اسرار او را فاش می سازد و در دل خانه اش او را رسوا می سازد.»

در بیان دیگر معصومین نیز این هشدارها به چشم می خورد:

امام علی(ع) می فرماید:

«ایاک ان تجعل مرکبک لسانک فی غیبة اخیک او تقول ما یصیر علیک حجة و فی الأسائة الیک علّة؛(10) دوری گزین از این که زبانت را مرکب قرار بدهی در غیبت کردن برادر دینی ات، یا چیزی درباره او بگویی که علیه خودت حجت درست کنی، و یا بدین وسیله زمینه جسارت و بدی نسبت به خودت را فراهم سازی.»

امام حسین(ع) به مردی که در حضور ایشان از دیگری غیبت کرد فرمود: «یا هذا کفّ عن الغیبه فأنها ادام کلاب النار؛(11) ای مرد! دست از غیبت بردار،زیرا غیبت نواله سگهای دوزخ است.»

کیفر غیبت

بی تردید یکی از گناهان بزرگ غیبت است که در فرهنگ و معارف دینی، در کنار هشدار از انجام آن به کیفرهای غیبت کنندگان و نیز غیبت شنوندگان اشارات شگفتی شده است که بدن هر خواننده و شنونده ای را می لرزاند.

رسولخدا(ص) فرمود:

«در شب معراج، مردمی را دیدم که چهره های خود را با ناخنهایشان می خراشند، پرسیدم: ای جبرئیل اینها کیانند؟

گفت: اینها کسانی هستند که از مردم غیبت می کنند و آبرویشان را می برند.»

و نیز از آن حضرت روایت شده است که فرمود:

«روز قیامت فردی را می آورند و او را در پیشگاه خدا نگه می دارند و کارنامه اش را به او می دهند، اما حسنات خود را در آن نمی بیند عرض می کند: الهی! این کارنامه من نیست! زیرا من در آن طاعات خود را نمی بینم، به او گفته می شود: پروردگار نه خطا می کند و نه فراموش، عمل تو به سبب غیبت کردن از مردم بر باد رفت، سپس مرد دیگری را می آورند و کارنامه اش را به او می دهند، در آن طاعات بسیاری را مشاهده می کند. عرض می کند: الهی! این کارنامه من نیست! زیرا من این طاعات را به جا نیاورده ام! گفته می شود: فلانی از تو غیبت کرد و من حسنات او را به تو دادم.»

موارد استثناء

قانون غیبت مانند هر قانون دیگری دارای تبصره و موارد استثناء می باشد. بنابراین در مقام مشورت برای انتخاب همسر یا رفیق و شریک در محل کار و مواردی از این قبیل غیبت حرام نیست، زیرا این کار جلو یک خطر و گاهی خطرها را می گیرد و چه بسا اگر درست مشاوره انجام نگیرد یک عمر مفید به یک عمر زیانبار تبدیل گردد و دو نفر که سوهان روح یکدیگرند با اجبار و بی میل و رغبت با هم زندگی کنند یا در مواردی مانند احقاق حق و تظلم و صدای مظلوم و افشاگری او در برابر ظالم و یا درباره کسی که آشکارا به فسق و فجور آلوده است، این موارد از موضوع غیبت خارج است.

فقها در کتابهای مبسوط فقهی عناوین زیر را جزء مستثنیات غیبت شمرده اند:

المتجاهر بالفسق: انجام دهنده کار فاسقانه آشکارا

جواز تظلم المظلوم: تظلم مظلوم اگر مستلزم غیبت باشد جایز است.

نصح المستشیر:در مقام خیرخواهی و مشورت برای امور مهم و غرض اهمّ.

فی مواضع الاستفتاء: فتوا خواستن از مجتهد و اسم بردن از ظالم.

جواز الأغتیاب لحم مادة الفساد:غیبت در جایی که ریشه فساد کنده می شود جایز است.

جواز الغیبة لرفع الضرر:غیبت کسی برای رفع ضرر از او جایز است.

جواز الغیبه بذکر الأوصاف الظاهرة: جواز غیبت درباره اوصاف ظاهری مانند قد بلند و قد کوتاه و….(

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...