سفارشهای خصوصی |
... |
2 - سفارشهای خصوصی
اوقات عمر را پاس بدار. مباد که لحظه های عمر خود را ضایع کنی و به خسران گرفتار آیی. هنگامی که کاری نداری و فراغت حال پیدا می کنی، به ذکر خدا مشغول شو، زیرا یاد خدا در هر حال برابر اعمال صالح و شایسته است.
وقتی آماده نیاش با معبود شدی، درون سینه را از وسوسه ها و دل مشغولیهای دنیا بپیرای. شرم کن از پروردگار خود، هنگامی که از بنده ای حاجت دنیوی را می طلبی و با تمام وجود به او روی می آوری، ولی به هنگام نیاز به پیشگاه بی نیاز، روی توبه سوی حق است و دلت جایی دیگر.گر چنین باشی، سزاوار خشم و عذاب الهی هستی. در شب و روز از نفس خویش حساب بکش، زیرا نفس را اگر رها کنی، مهار گسیخته می شود و اگر مقید کنی رامی می گردد. به دهانت لگام زن. کلماتی را که در روز قیامت تو را مفید افتد و ثبت آنها در نامه اعمالت مایه خرسندی تو گردد. بگو. از سخنانی که شرمساری آن روز را در پی دارد، دامن گیر. روایت شده است: مردی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله در یکی از غزوات در رکاب آن بزرگوار شهید می شود، مادرش به قتلگاه می آید و بر بالین فرزندش می نشیند، می بیند که از گرسنگی او را با دست نوازش کرد. گفت: ((فرزندم! گوارایت باد!)) پیامبر این کلمه را شنید، فرمود، ((بس کن ای مادر! او بیهوده گوی بوده است.))
بر خواندن ادعیه مواظبت کن و با زاری و تضرع دعا بخوان، زیرا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: (( ما فتح لا حد باب دعا الا فتح الله له فیه باب اجابه .)):
خداوند باب دعا را بر روی بندگان نگشود، مگر اینکه راه و باب اجابت آن دعا را نیز گشود.
در دعا برای برادران دینی خود بکوش، زیرا آنچه را برای آنان بخواهی، صد هزار برابر آن را خدا به تو می دهد. ولی تضمینی در اجابت دعای برای خود نیست . هنگامی که عقیده فردی را درست یافتی، کینه او را به دل مگیر، زیرا گناهان او برای خدا سنگین و عظیم است. روایت شده:
(( آن رجلا قال: والله لا یغفر الله لفلان، فقال تعالی: قد غفرت ذنوبه و حبطت عمل الذی تابی علی آن اغفر لعبدی )): مردی گفت: خدا فلان کس را نیامرزد! خداوند فرمود: من گناهان مرد نفرین شده را آمرزیدم و عمل آن را که آمرزش مرا به بنده ام روا نداشت، تباه شد.
نباید نقص و عیب یکی از برادران دینی باعث انکار مراتب و کمالات دیگر او شود. چنان باش که کسی را پایین تر از خویش ندانی، زیرا به گناهان خویش واقفی و بی پایگی توجیهات خود را می شناسی، ولی از درون باطن دیگری آگاه نیستی و فرجام کار بندگان بر تو پوشیده است. چه بسا گناهکاری، نیک فرجام شود و مطیعی بد عاقبت.
مباد و صد مباد که به ریاست بر دیگران دل بندی، گرچه این ریاست بجا و بحق باشد، چه حب ریاست از بزرگترین گناهان است زیرا خداوند وقتی به پاسخگوی نسبت به رفتار خودت بسنده می کند، چه ضرورتی دارد و زر و بال دیگران را بر عهده گیری؟! او نیازی ندارد که تو متولی اداره بندگانش باشی، بویژه اگر این تولیت از حب ریاست سرچشمه گیرد.
مواظب باش خود را به اینکه این کار برای خداست و تکلیف نفریبی! زیرا مکروه شمردن و ناخوش داشتن ریاست که به تو روی آورد، اگر برای خدا باشد، سیره صالحان بلکه معصومان علیه السلام است، آنان که همه سکنات، حرکات و نیاتشان خدایی بوده. گر ریاست به تو روی آورد و تو از رویکرد آن شادمان شدی، دل از آن برگیر و از پذیرش آن واهمه داشته باش و بر این امر پابفشار. مباد، این ریاست را حق خویش بنگاری و از این راه عملت را تباه سازی. اگر این ریاست زیبنده تو بوده است، تو غیر از وظیفه انجام نداده ای. اگر واقعاً حق تو نباشد و تو مجبور به پذیرش آن شدی، عمل تو مزد و پاداش دارد.
بپرهیز و بترس از تلاش برای فتوا دادن و دوستی مقام افتا و مرجعیت، زیرا در روایت آمده:
(( آن اسرع الناس الی افتحام جراثم جهنم اسرعهم الی الفتوی. )): فردی سریعتر از همه جذب جهنم می شود و به سوی آن سرازیر می گردد، که در فتوا شتاب کند.
بس است تو را فرموده و خطاب خدا، حبیبش رسول الله را:
(( و لو تقول بعض الاقاویل لاخذناهم منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین .)): اگر پیامبر، جز گفته ما سخنی می گفت، دست او را به سختی می بستیم، سپس رگ دل او را می بریدیم.
و گهر گفته دیگر خدا:
(( و لا تقولوا لما تصف السنتکم الکذب هذا حلال و هذا حرام لتفتروا علی الله الکذب. آن الذین یفترون علی الله الکذب لا یفلحون .)): آنچه پسند شماست و از توجیهات واهی سرچشمه می گیرد، به دین نسبت ندهید. این بهتان بر خداست. بی شک آنانی که به خدا دروغ می بندند، رستگار نخواهند شد.
و قول دیگر خدا در کتاب کریم:
(( قل الله اذن لکم ام علی الله تفترون .)): ایا خدا به شما چنین اجازه ای داده یا از پیش خود و بدون دلیل آن را به خدا نسبت می دهید؟!
ذکری برای خویش برگزین و در شب آن را زمزمه کن، تا در زمره غافلان قرار نگیری
این وصیت من است، نخست به خودم، سپس به برادران دینی ام، بویژه به تو خدا تو، ما و دیگر مؤمنان را از این وصیت و دیگر مواعظ سود دهاد!
به حق و عظمت محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین، علی بن الحسین، محمدبن علی، جعفربن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی الرضا، محمد بن علی، علی بن محمد الجواد، حسن بن علی العسگری، قائم آل محمد و حجت خدا بر خلق. درود پیاپی خدا بر همه آنها باد! فرجام ما و شما را به آنچه رضا و خوشنودی او در آن است بدارد، چه او شایسته این تفضلها و عنایتهاست.
سعی کن این مواعظ را هر روز با توجه بخوانی. اگر امکان نداشت لااقل در هر هفته یک بار بر آنها مواظبت داشته باش، زیرا تکرار این مواعظ قلب را صیقل میدهد، زنگار دل را می زداید و یاد آخرت را در دلت زنده می کند.
بر تو باد به کتاب خدا، سنت پیامبر و پیوند و مودت با ذریه رسول الله - صلوات الله علیهم اجمعین!
و این مکتوب را نیازمند عنایت خدای منان، ابراهیم بن سلیمان به تاریخ ششم عاشورای هفتصد و پانزده در نجف اشرف نوشت. سبحان ربک رب العزه عما یصفون و سلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1395-11-05] [ 10:38:00 ق.ظ ]
|