8 دستور العملی از مرحوم مجلسی (32)

عالم بزرگ و عارف ربانی ملا محمد تقی مجلسی رضوان الله تعالی علیه می نویسد: آنچه این بنده از دوران ریاضت و خودسازی دریافته ام، مربوط است به زمانی که به مطالعه تفسیر اشتغال داشتم. شبی در بین خواب و بیداری حضرت محمد صلی الله علیه و آله را مشاهده کردم، با خود گفتم: شایسته است در کمالات و اخلاق آن حضرت خوب دقت کنم .هر چه بیشتر دقت کردم عظمت و نورانیت آن جناب گسترده تر می شد، به طوری که نورش همه جا را فرا گرفت. در این هنگام بیدار شدم، به من الهام شد که خلق رسول خدا قرآن می باشد، باید در قرآن بیندیشم. پس هر چه بیشتر در آیه ای دقت می کردم، حقایق بیشتری نصیبم می شد، تا اینکه یکدفعه حقایق و معارف فراوانی بر قلبم فرود آمد. پس در هر آیه ای که تدبر می کردم چنین موهبتی بر من عطا می شد. البته تصدیق این مطلب برای کسی که به چنین توفیقی دست نیافته دشوار بلکه عادتاً غیر ممکن است، ولیکن مقصود من راهنمایی و ارشاد برادران فی الله می باشد.
دستور ریاضت و خود سازی عبارت از این است که: سخنان بی فایده بلکه از غیر ذکر خدا خودداری کند. استفاده از ماکولات و مشروبات و لباسهای لذتبخش و منکوحات و منازل زیبا و راحت را ترک کند. از معاشرت با غیر اولیای خدا دوری جوید. از خواب زیاد اجتناب نماید و ذکر خدا را با مراقبت کامل ادامه دهد. اولیای خدا، تداوم بر ذکر (( یا حی یا قیوم! یا من لا اله الا انت )) را تجربه کرده و نتیجه گرفته اند. مننیز همین ذکر را تجربه نمودم، ولیکن ذکر من غالباً ((یا الله)) است، با خارج ساختن غیر خدا از قلب و با توجه کامل به جناب خدای متعال.
البته آنچه بسیار مهم است ذکر خدا با مراقبت کامل می باشد، و سایر امور به پای ذکر نمی رسد. اگر این عمل تا مدت چهل شبانه روز ادامه یابد، درهایی از انوار حکمت و معرفت و محبت بر سالک گشوده می شود آن گاه به مقام فناء فی الله و بقاء الله ترقی می کند.

9 دستور العملی از میر محمد حسین خاتون آبادی (33)

… اما سفارشهایی که استادان عادت دارند ((اجازه))های خود - به شاگردانشان - را با آن به پایان رسانند، از (شاگرد)) بر عمل به آن، تعهد گیرند، همان گونه که خودشان ملزم شده اند (برایت بر می شمارم) هر چند آن دانشمند سر آمد، بالاتر از آن است که مثل من، او را پند دهد:

نخستین سفارش

نخستین آن سفارشها، هماره پروای الهی داشتن و مراقب - اوامر و نواهی الهی - در نهان و آشکار بودن و یاد خدا در تمامی زمانهاست.
مقصودم از ((یاد خدا بودن)) مشغول بودن زبان به گفتن ((ذکر)) نیست، هر چند این از اقسام ((ذکر الهی)) است، بلکه نظرم به ظهور و تجلی ذکرهای زبانی، بر سایر اعضای آدمی است. البته حقیقت این مطلب، با تدبر در اخبار این موضوع روشن می شود.
اینجا، دو خبر را که کاملتر و پرفایده تر از بقیه است، می آورم. اولین آن، روایتی است که شیخ صدوق - طاب ثراه. در کتاب خصال اش نقل کرده است.
او می گوید:
((ذکر، بر هفت عضو از اعضای انسان تقسیم شده است:
زبان، روح، نفس، عقل، معرفت، سر، قلب. هر کدام از اینها، احتیاج به پایداری و ایستادگی دارد، ایستادگی زبان، راستی در اقرار (گفتار) است. ایستادگی روح، راستی در استغفار است. ایستادگی نفست راستی در اعتذار (توبه) است. ایستادگی عقل، در عبرت گرفتن است. ایستادگی معرفت راستی در افتخار (به دین) است. ایستادگی سر، خوشنودی به جهان اسرار (غیب) است. ایستادگی قلب، راستی در یقین و شناخت خداوند جبار است.
پس، ذکر زبان حمد و ثنای الهی است و ذکر نفس، جهاد و تلاش است و ذکر روح، بیم و امید داشتن است و ذکر قلب، صادق و یک رنگ بودن است و ذکر عقل، تعظیم الهی و حیا و ورزیدن است. ذکر معرفت، تسلیم و رضاست. ذکر سر، بر دیدار و لقای الهی است.
این حدیث را ((ابو محمد عبدالله بن حامد)) به صورت مرفوع از برخی از افراد صالح آورده است.
آن که در این خبر تدبر کند، حقایق غیر قابل شمارش و اسرار فراوانی، بر او ظاهر می شود، پس تدبر کن و بصیرت بروز!))
اما خبر دوم، که در مصباح الشریعه آمده است.
((امام صادق علیه السلام فرموده : ((آن کسی که بحقیقت یاد خداست، مطبع است و آن که از او غافل است، عصیانگر است. اطاعت کردن، علامت هدایت است و سرکشی، نشانه گمراهی. ریشه هدایت یا گمراهی، در ذکر و غفلت است. دل خود را، قبله زبانت قرار ده! آن را به سخن وامدار، مگر آنچه قلبت گوید و عقلت موافق باشد و ایمانت رضایت دهد، که خداوند، دانا به نهان و آشکار توست.
مانند محتضر، یا فرد ایستاده در حسابگاه بزرگ (عرض اکبر) باش! و به جز اجرای اوامر الهی و دوری از نواهی او و توجه به وعد و وعیدهایش، مشغول مباش! و از آنچه به کار آخرت نمی آید و به اجرای آن مکلف نیستی دوری کن! قلبت را با آن اندوه بشوی! ((خدا را یاد کردن)) باید به خاطر این باشد که او تو را یاد کرده است. (34) او، تو را یاد می کند، با اینکه از تو بی نیاز است، و به یاد تو بودنش، بزرگتر و مرغوبتر و ستوده تر و پیشتر از به یاد او بودن از جانب توست. اینکه بدانی، او به یاد توست، خضوع، حیا و خرد دیدن خودت را، برایت به ارمغان می آورد، در نتیجه، کرم و فضل قدیم او را درک می کنی و عبادتهایت را - هر چند زیاد باشد - در کنار نعمتهایش ناچیز می شماری و به آن توجه نخواهی داشت. این، خلوص در عبادت می آورد.
(اما اگر) عبادتهایت را به حساب آوری، و به آن غره شوی، جز ریا و عجب و حماقت و درشتخویی و فراموشی فضل و کرمش، برایت نخواهد ماند. با این پندار بی پایه، زیاد نمی شود مگر دوری از خدا، و به دست نمی آید از گذشت عمر تلف شده، جز وحشت.
ذکر دو قسم است: ذکر خالص - با هماهنگی و موافقت دل - و دیگر، ذکر صادق - با نفی یاد غیر او.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: ((خداوندا! ما را توانایی احصای حمد و ثنای تو نیست، تو آنچنانی که خود، حمد و ثنای خویش کرده ای.))
(در این فرمایش گهربار) حضرت رسول صلی الله علیه و آله برای ذکر گویی اش - و خدا را ستایش کردن - به آگاهی اش بر این حقیقت که خداوند قبل از او، خود را ستوده، ارزش و مقداری قائل نیست، حال که رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین فرموده، دیگران به طریق اولی باید، چنین باشند و چنین بیندیشند. پس آن که می خواهد خدا را یاد کند، باید بداند اگر خداوند توفیق ((یاد خدا بودن)) را به بنده ای ندهد، هرگز ((یاد خدا بودن)) از بنده سر نزند.
در این حدیث نیز تامل کن و از آن و از حدیث اول غافل مباش! این دو حدیث باید همواره در یادت باشد، زیرا آن دو، دو دریای پر از جواهر اسرارند.
اما ذکرهای زبانی، بعضی از مهمترین و کاملترین آن عبادت است
مداومت بر کلمه توحید ( لا اله الا الله ).
از ((اصبغ بن نباته)) روایت شده است:
((با حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بودم. گذرمان به گورستان افتاد. حضرت در آنجا فرمود:
السلام علی اهل لا اله الا الله! من اهل لا اله الا الله. کیف وجدتم کلمه لا اله الا الله؟ یا لا الله الا الله؟ بحق لا اله الا الله، اغفر لمن قال لا اله الا الله و احشرنا فی زمره من قال لا اله الا الله!
پس از آن فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که می گفت: هر وقت کسی به گورستان آید و این ذکر را بگوید، گناه پنجاه سال بر او بخشوده می شود. به حضرت رسول صلی الله علیه و آله عرض شد: اگر کسی پنجاه سال گناه نداشت، حضرت فرمود: گناهان پدر، مادر، برادران یا مسلمانان دیگر بخشود می شود.))
کمترین مقدار ذکر (( لا اله الا الله )) صد مرتبه در روز است. از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده است.
((هر کس در هر روز صد بار (( لا اله الا الله )) بگوید، برترین مردم در آن روز است، مگر فردی که بیش از او، این ذکر را بگوید.))
از طرف زیادتی، این ذکر را حدی نیست. ((ابن قداح)) از امام صادق روایت کرده است که آن حضرت فرمود: ((چیزی نیست، مگر اینکه آن را حدی است، نماز را خدا واجب کرده و حد آن به پاداشتن همان مقدار - پنچگانه - است روزه واجب، حدش، روزه داشتن ماه مبارک رمضان است، حج، حدش، حج گزاردن - در ایام ویژه - است. اما ذکر را، حدی نیست و خداوند به کم آن راضی نیست و نهایتی را هم برایش ننهاده است.
حضرت، آن گاه، این آیه را خواند: ((ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را یاد کنید، یادی بسیار و صبح و شام او را به پاکی بستایید (35
و فرمود: ((پدرم، بسیار ذکر می گفت، با او راه می رفتم، او ذکر گو بود. با او می خوردم، او ذکر گو بود. اگر مردم با او سخن می گفتند، آن، بازدارنده از ذکر گویی پدرم نبود. می دیدم زبانش به سقف دهانش می خورد و مدام (( لا اله الا الله )) می گفت. پدرم ما را جمع می کرد، هر کس قرآن می خواند، غیر از آن از او چیزی طلب نمی کرد، اما آن کس را که به خواندن قران مشغول نبود، امر می کرد که ذکر بگوید.))
خانه ای که در آن قران خوانده شود، و ذکر الهی گفته شود، برکتش زیاد می شود و ملایکه نزد اهل خانه می آیند و شیاطین آنها را ترک می کنند. آن خانه برای اهل آسمان می درخشد، همانگونه که ستارگان برای انسانها می درخشند.
اما آن خانه ای که در آن، نه تلاوت قرآن می شود و نه خدا یاد می گردد، برکت اهل خانه کم می شود و ملایکه آنها را ترک می کنند و شیاطین به نزد آنها می شتابند.
حضرت فرمود: ((مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و پرسید: بهترین اهل مسجد کیست، فرمود: آن کس که ((ذکر)) بیشتر باشد.))
زینها از غفلت از معنا و مفهوم این روایت شریف! بلکه آن را - همیشه - وجهه همت و تلاش خود قرار بده و قبله راهت کن! و خوردن و آشامیدن و دیگر فعالیتهای ضروری دنیایی را، مانعی برای ذکر گویی تو نباشد! وابستگانت را - نیز - به آن امر کن! بخصوص کسانی را که خواندن نمی توانند.
این گونه باش، تا بر سعادت دو جهان، دست یابی! و امید که آخرین کلامت در دنیا، ذکر (( لا اله الا الله )) باشد و به واسطه آن، توفیق ورود به بهشت یابی.
در خبر مستفیض است: هر کس، آخرین سخنش لا اله الا الله باشد، وارد بهشت می شود.
یعنی آن که سخنش را در این دنیا با کلمه طیبه توحید ختم کند، داخل بهشت می شود. البته این احتمال به ذهن می رسد که مقصود روایت، این باشد که: ((آن که در دنیا ختم سخنش در هر مجلس، آن کلمه طیبه است وارد بهشت می شود.))
هر کدام از این دو معنا باشد، شایسته نیست که از آن - در هر حالتی - غفلت شود.
دیگر از اذکار مهم، تسبیحات اربعه ( مسمی به باقیات صالحات)
است.
از ((ضریس)) روایت شده است:
((حضرت امام باقر علیه السلام به نقل از پدرانش فرمود:
حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله گذرش بر مردی که درختی در باغش می کاشت، افتاد. رو به او فرمود: ایا راهنمایت باشم در مورد کاشتنی ای که ریشه اش استوارتر و ثمردهی اش زودتر و میوه هایش گواراتر و انفاقش پایداتر است، آن مرد گفت: آری، پدر و مادرم فدای تو! پس حضرت فرمود: صبحگاه و شامگاه بگو: (( سبحان الله و الحمد الله و لا اله الا الله و الله اکبر. )) اگر این ذکر را بگویی، با هر تسبیحت برای تو ده درخت از انواع میوه دارها، در بهشت کاشته می شود. آن، برای تو ((باقیات صالحات)) است.
آن مرد گفت: ای رسول خدا! تو را شاهد می گیرم بر اینکه، این بستان را برای اهل صفه برای فقرای مسلمان صدقه قرار دادم در این هنگام، خداوند تبارک و تعالی، این آیه های قران را نازل کرد: ((اما آن که (حق خدا را) داد و پروا داشت و (پاداش) نیکوتر را تصدیق کرد بزودی راه آسانی پیش پای او خواهیم گذاشت.
بهتر این است که روزانه، این سی یا صد مرتبه خوانده شود و یا پس از هر نماز واجب، سی مرتبه گفته شود. از معصوم علیه السلام روایت شده است: ((حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:
سبحان الله و الحمدلله و لا اله الله و الله اکبر ، سرور و سالار، تمامی تسبیحهاست. هر کس، در هر روز، سی مرتبه آن را بگوید، از آزاد کردن یک برده و از راهی کردن ده هزار اسب برای جهاد در راه خدا برای او بهتر است. او از جایش برنخیزد، مگر آنکه گناهانش ریخته باشد و عوض هر حرف از آن، خدای تعالی، شهری را - در بهشت - عطایش کند.))
حضرت امام باقر علیه السلام فرمود:
((هر که صد بار (( سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر )) بگوید، اسم او در ((دفتر صدیقان)) نوشته (می) شود، که او را ثواب فرد صدیق باشد هر حرف - از آن (نوری بر روی صراط است. این کس، در بهشت، رفیق حضرت خضر علیه السلام خواهد بود.))
از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده است:
((روزی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به اصحابش فرمود: پاسخ این سوالم را بدهید: اگر تمامی لباسها و ظرفهای خود را در یک جا جمع کنید و بعضی را روی برخی دیگر نهید، ایا معتقدید که به آسمان خواهید رسید، گفتند: نه، ای رسول خدا! حضرت فرمود: آیا راهنمایتان باشم بر چیزی که ریشه اش در زمینی و شاخه هایش در آسمان است، گفتند بلی ای رسول خدا!
آن گاه حضرت فرمود: هر کدام از شما، هنگامی که از نماز واجب فارغ شد، سی بار بگوید: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر ، زیرا، ریشه این - درخت - ذکر در زمین و شاخه هایش در آسمان است. این ذکر، در آن روز، از گوینده اش خرابی - خانه - و غرق شدن و در آتش سوختن و سقوط در چاه و دریده شدن به دست درندگان و بدمردگی و بلای آسمانی را دفع می کند. این ذکر، باقیات صالحات است.
استغفار، از مهمترین ذکرهاست، آن، گرد آورنده خیر دنیا و آخرت است
امام رضا علیه السلام به واسطه پدرانش از حضرت علی علیه السلام روایت می کند:
حضرت امیر علیه السلام فرمود: با استغفار، معطر شوید! - مبادا - که بوی گناهان، شما را رسوا کند!
نیز از حضرت امام رضا علیه السلام روایت شده است: استغفار، روزی را زیاد می کند.
از حضرت رسول علیه السلام روایت است:
هر که، بسیار طلب غفران کند، خداوند راه نجات از هر اندوهی را نشانش می دهد و گریزگاه هر سختی ای را بر او معلوم می سازد و از جایی که گمانش نمی رود، روزیش می رسد.
از امام جعفر صادق علیه السلام روایت است:
(وجود مبارک حضرت رسول صلی الله علیه و آله و استغفار، دو قلعه استوار برای حفظ شما از عذاب الهی است. اما دیگر آن قلعه بزرگتر و مستحکمتر نیست و فقط قلعه استغفار مانده است، پس زیاد طلب مغفرت کنید، زیرا آن، محو کننده گناهان است، خداوند فرمود: تا تو در میان آنان هستی، خدا بر آن نیست که ایشان را عذاب کند و تا آنان طلب آمرزش می کنند، خدا عذاب کننده ایشان نخواهد بود. (36))
از حضرت امام صادق علیه السلام روایت است:
هر کس پس از نماز صبح، هفتاد صبح، هفتاد مرتبه طلب غفران کند، خداوند بر او می بخشد، اگر چه در آن روز، هفتاد هزار گناه انجام دهد. و هر که بیش از هفتاد هزار گناه در یک روز انجام دهد، خیری در او نیست.
بدان که برای توسعه در روزی، شایسته است فرد مسلمان، روزانه، صد بار لا حول و لا قوه الا بالله گوید، زیرا از معصوم علیه السلام روایت شده است: هر که، روزانه صد بار لا حول و لا قوه الا بالله گوید، هیچ گاه او را فقری نمی رسد.
از آن کلمات چهارگانه - که خواهم گفت - غافل مباش! از امام صادق علیه السلام وارد شده است:
در تعجبم از فردی که چهار ناراحتی و اندوه را دارد، ولی به این چهار تدبیر پناه نمی برد: - اول - حیرانم از کسی که می ترسد، ولی به گفتن این قول خداوند حسبنا الله و نعم پناه نمی برد، زیرا خودم از خداوند عزوجل شنیدم که پس از آن می گوید: پس، با نعمت و بخششی از جانب خدا (از میدان نبرد بازگشتند در حالی که هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود. (37)
- دوم - حیرانم از کسی که محزون است، ولی به گفتن این قول خداوند لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین پناه نمی برد، زیرا خودم از خداوند عزوجل شنیدم که پس از آن می گوید:
پس (دعای) او را بر آورده کردیم و او را از اندوه رهانیدیم و مؤمنان را (نیز) چنین نجات می دهیم (38)
-سوم - حیرانم از کسی که در دام خدعه و نیرنگ گرفتار آمده، ولی به گفتن این قول خداوند افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد پناه نمی برد، زیرا، خودم از خداوند عزوجل شنیدم که پس از آن می گوید: پس خدا او را از عواقب سوء آنچه نیرنگ می کردند، حمایت فرمود:
- چهارم - حیرانم از کسی که خواهان دنیا و زینتهای آن است، ولی به گفتن این قول خداوند ماشاء الله و لا قوه الا بالله پناه نمی برد، زیرا خودم از خداوند عزوجل شنیدم که پس از آن می گوید:.. اگر مرا از حیث مال و فرزند کمتر از خود می بینی امید است که پروردگارم، بهتر از باغ تو به من عطا فرماید… (39)
(آن گاه امام افزود) عسی در اینجا موجبه است. (یعنی پروردگارم بیقین این کار را خواهد کرد.)
از ذکرهای مهم - آن طور که در روایات فراوان آمده و ما، به خاطر ترس از زیاده نویسی، آنها را نمی آوریم، بسم الله الرحمن الرحیم، لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم است که پس از دو نماز صبح و مغرب، سه یا هفت یا ده یا صد مرتبه باید گفته شود.
از اذکاری که شایسته نیست - به هنگام بر آمدن خورشید و غروب - ترک شود و چه بسا، برخی از فقهای شیعه به وجوب گفتن آن فتوا دهد ده بار خواندن ذکر ( لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد، یحیی و یمیت و هو حی لا یموت، بیده الخیر و هوعلی کل شی قدیر و ده بار خواندن اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذ بالله ان یحضرون، ان الله هو السمیع العلیم است.
در روایات، امر شده است اگر آن دو ذکر ترک شده اند، قضای آن دو گفته شود. از بزرگان شیعه، کسی هست که قضای چند سال این دو ذکر را - که نگفته بود - به جا آورد.
اینجا، باید اکتفا کنیم به همین مقدار از ذکرهای زبانی، هر که خواهان جستجو و تتبع اذکار زبانی است، باید به کتابهای دعا - که بزرگان شیعه نوشته اند - مراجعه کند، که در آنها برای تمامی حاجتهای دنیوی و اخروی، دعای مناسبی وجود دارد.
به جانم سوگند، اگر (در این کتابها) جستجو کنی و (آنها را) ورق زنی، به یقین برای هر مطلبی، دعاهای مجربی خواهی یافت، که در پناه آن از رنجهای دنیا می رهی. بعلاوه توکیل کامل و توسل تمامی به خداوند، برای تو حاصل می شود.
این خود موجب می شود که در طول زندگی تو فرصتهای انسان ساز - که از جانب خدا هدیه می شود - در برابرت نهاده شود و قلبت در جهان ملکوت به پرواز آید و تیرگیهای دنیایی از تو دور گردد، زیرا اوست موفق و معین

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...