چرا ساعتی تفکر، افضل من عباده سبعین سنه است و تفکر در چه چیزی؟پاسخ: 

در ابتدا باید اشاره شود که از نظر اسلام هر تفکری عبادت نیست تا چه رسد که از هفتاد سال عبادت برتر تلقی شود، بلکه تفکری که در احادیث اسلامی برای آن فضیلت بسیار وارد شده تفکری است که در مسیر تکامل معنوی انسانی باشد.
تفکری که انسان درباره مسائل مادی بدون هیچ گونه ارتباطی با مسائل معنوی داشته باشد از آن خاصیت برخوردار نیست. مثلاً انسان بیندیشد که هدف از آفرینش وی چیست و این که خلقت او بیهوده نمی‏باشد و ارزش او به چیست؟ این تفکر که انسان را به هدف خلقت، که رشد آدمی و در بستر عبادت خدا است ، متوجه می‏سازد و عبادت ارزشمند انسان در طول عمر می‏تواند معلول چنین تفکری باشد. در قرآن به زیباترین شکل جریان فکری مطلوب اشاره شده است:«همانا در آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز، نشانه‏هایی برای خردمندان است، آنان که خدا را (در همه احوال) ایستاده، نشسته، و بر پهلو آرمیده یاد می‏کنند. همچنین در آفرینش زمین و آسمان اندیشه می‏کنند( که) خدایا ! تو اینها را بیهوده نیافریدی….»(1)
پس تفکر حقیقی به ارتباط و عبودیت واقعی خداوند منتهی می‏شود. اما عبادت بدون تفکر آن اهمیت را نخواهد داشت.
خدا به انسان نیروی فکر و تعقل داد که ابتدا خود را بشناسد تا بعد از آن در احوال هستی تدبّر و تفکر کند، زیرا حاصل چنین تفکری، انسان ساز است و راه عبودیت و بندگی را به بهترین شکل می نمایاند. آن چه در آیات و روایات در باب برتری تفکر به چشم می خورد، تفکری است که از ظلمت به نور رهنمون کند! تفکری که انسان را از حالت ایستایی بازستاند و به حرکت و پویایی درآورد.
خداوند فرموده است:
” آیا پیش خود فکر نمی کنند که خدا آسمان ها و زمین و هر چه در بین آن ها است، همه را جز به حق (و برای حکمت و مصلحت) و به وقت معیّن نیافریده است؟"(2)
تفکر در خلقت آسمان و زمین و نظم دقیق در آفرینش ، انسان را به عظمت خداوند و جایگاه خود در مجموعه عالم هستی آشنا می کند. معرفت و شناخت، به تمام کارها و اعمال انسان معنی و جهت می دهد. عباداتی که بدون تفکر و معرفت باشد، ارزش چندانی ندارد و انسان را آن گونه که شایسته است، به کمال نمی رساند. در روایات نیز از تفكر به عنوان بهترین عبادت و طریق علم و عمل و نیل به سعادت و درجات عالی یاد شده است. حضرت علی(ع) می فرماید: «لا عِلْمَ كالتَّفَكُّر»[3] هیچ علمی مثل تفکر نیست. و نیز در مقام نصیحت به فرزندش امام حسن(ع) خاطر نشان می سازد: «لا عِبادَهَ كالتَّفَكُّرِ فی صَنْعَهِ الله» .(4) .هیچ عبادتی همانند اندیشیدن در آفرینش خدا نیست. و همچنین می فرماید: «التَّفَكُّرُ یَدْعُوا الی البِرِّ و العَمَلِ».(5) تفکر انسان را به سوی نیکی و عمل صالح دعوت می کند.
پس تفکر نقش سرنوشت ساز برای انسان دارد. چه بسا یك ساعت فكر كردن كه سرنوشت انسانی را تغییر داده و بسا عبادتهای چندین ساله كه با غفلتی به بیحاصلی انجامیده است. از این رو حضرت امام (ره) در این باره می گوید:
اگر انسان عاقل لحظه ای فكر كند، می فهمد كه مقصود از این بساط چیز دیگری است و منظور ازاین خلقت، عالم بالا و بزرگتری است و این حیات حیوانی مقصود بالذات نیست. و انسان عاقل باید در فكر خودش باشد و به حال بیچارگی خودش رحم كند و با خود خطاب كند: ای نفس شقی! كه سالهای دراز در پی شهوات، عمر خود را صرف كردی و چیزی جز حسرت، نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم كنی، از مالك الملوك حیا كن و قدری در راه مقصود اصلی، قدم زن كه آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه فانی كه آن هم به دست نمی آید، حتی با زحمتهای طاقت فرسا.(6)
انسان با اندیشیدن در ملکوت آسمان ها و زمین، جایگاه خویش را به دست می آورد که چه اندازه حقیر و ناتوان است. چنین اعترافی سازنده خواهد بود و ارکان توحیدی آدمی را قوی و بنیادین خواهد کرد و چه مطلوبی بهتر از این از بنده نسبت به خدا؟! گفتنی است در این یک ساعت تفکر از هفتاد سال عبادت برتر محسوب شده این نکته قابل توجه است که ممکن است با یک ساعت تفکر انسان به حقایقی از معرفت دست یابد که با سال ها عبادت به آنها نرسد بخصوص این که بسیاری از عبادت های بی تفکر ودر حد ادای تکلیف شریعی انجام می شود وخاصیت کشف حقایق درپی انجام آن بسیار اندک و یا نیست، بدیهی است که در مقام ارزش یابی از این گونه عبادت ها یک ساعت تفکر از آن ها بهتر است.
پی‌نوشت‌ها:
1 . آل عمران(3) آیه 191-190.
2. روم(30) آیه 8.
3 . نهج البلاغه، نشر موسسه امیر المومنین، قم 1375 ش، قصار 113.
4. مجلسی، بحارالانوار، نشر دار الاحیا التراث العربی بیروت،1403ق، ج68، ص 324.
5. شیخ عباس، سفینه البحار؛ نشر موسسه انتشاراتی معصومه، قم، ج 3، ص 123 ذیل «فكر».
6. امام خمینی، چهل حدیث؛ نشر موسسه آثار امام خمینی، 1387 ش، ص 6.

چرا يک ساعت تفکر بهتر از 70 سال عبادت است؟


تفكري كه در احاديث اسلامي براي آن فضيلت بسيار وارد شده تفكري است كه در مسير تكامل معنوي انساني باشد .
تفكري كه انسان درباره مسائل مادي بدون هيچ گونه ارتباطي با مسائل معنوي داشته باشد از آن خاصيت برخوردار نيست. مثلاً انسان بينديشد كه هدف از آفرينش وي چيست و اين كه خلقت او بيهوده نمي‏باشد و ارزش او به چيست؟ اين تفكر كه انسان را به هدف خلقت، كه رشد آدمي و در بستر عبادت خدا است ، متوجه مي‏سازد و عبادت ارزشمند انسان در طول عمر مي‏تواند معلول چنين تفكري باشد. در قرآن به زيباترين شكل جريان فكري مطلوب اشاره شده است:«همانا در آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف شب و روز، نشانه‏هايي براي خردمندان است، آنان كه خدا را (در همه احوال) ايستاده، نشسته، و بر پهلو آرميده ياد مي‏كنند. همچنين در آفرينش زمين و آسمان انديشه مي‏كنند( که) خدايا ! تو اينها را بيهوده نيافريدي….»(1)
پس تفكر حقيقي به ارتباط و عبوديت واقعي خداوند منتهي مي‏شود. اما عبادت بدون تفکر آن اهميت را نخواهد داشت.
خدا به انسان نيروي فكر و تعقل داد كه ابتدا خود را بشناسد تا بعد از آن در احوال هستي تدبّر و تفكر كند، زيرا حاصل چنين تفكري، انسان ساز است و راه عبوديت و بندگي را به بهترين شكل مي نماياند. آن چه در آيات و روايات در باب برتري تفكر به چشم مي خورد، تفكري است كه از ظلمت به نور رهنمون كند! تفكري كه انسان را از حالت ايستايي بازستاند و به حركت و پويايي درآورد.
خداوند فرموده است:
” آيا پيش خود فكر نمي كنند كه خدا آسمان ها و زمين و هر چه در بين آن ها است ، همه را جز به حق (و براي حكمت و مصلحت) و به وقت معيّن نيافريده است؟"(2)
تفكر در خلقت آسمان و زمين و نظم دقيق در آفرينش ، انسان را به عظمت خداوند و جايگاه خود در مجموعه عالم هستي آشنا مي كند. معرفت و شناخت، به تمام كارها و اعمال انسان معني و جهت مي دهد.عباداتي كه بدون تفكر و معرفت باشد، ارزش چنداني ندارد و انسان را آن گونه كه شايسته است، به كمال نمي رساند.امام علي (ع) در وصيت خود به امام حسن (ع) فرمود:
“هيچ عبادتي همانند انديشيدن در آفرينش خدا نيست".(3)انديشيدن در خلقت و آفرينش خدا انسان را به شگفتي وامي دارد. پيامد چنين اعجابي ، فرو آوردن سر تسليم و اعتراف به حقارت و بندگي است! در نتيجه اركان عبوديت تقويت شده، عابد به معبود مي پيوندد .انسان بايد تفكر بالنده داشته باشد تا ثمره اش تكامل باشد . امام صادق (ع) فرمود:
“برترين عبادت، استمرار و مداومت انديشه درباره خدا و قدرت او است".(4)اميرمؤمنان (ع) فرمود:
“عبادت مردم پاك نهاد و با اخلاص ، انديشيدن در ملكوت آسمان ها و زمين است".(5) انسان با انديشيدن در ملكوت آسمان ها و زمين ، جايگاه خويش را به دست مي آورد كه چه اندازه حقير و ناتوان است. چنين اعترافي سازنده خواهد بود واركان توحيدي آدمي را قوي و بنيادين خواهد كرد و چه مطلوبي بهتر از اين از بنده نسبت به خدا؟!

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...