اعتدال در حیا

گاهى در حیا، مانند صفات خوب دیگر، افراط یا تفریط مى‏شود. دسته‏اى راه تفریط را مى‏پیمایند و گستاخى بیش از حد از خود نشان مى‏دهند و بدون تفکر، به هر عملى دست مى‏زنند. در مقابل، عده‏اى نیز راه افراط را بر مى‏گزینند و به نام حیا، از حضور در اجتماع خوددارى مى‏کنند و از این طریق، راه کمال را بر خود مسدود مى‏سازند.
 بر این اساس، پیامبر اکرم (ص) حیا را بر دو قسم کرده‏اند: «حیاى عقل و حیاى حُمْق؛ حیاى بر آمده از عقل، همان حیاى پسندیده است و با آگاهى همراه مى‏باشد و حیاى احمقانه، ریشه در نادانى و جهل دارد.»(28)
 حیاى مذموم همان کم‏رویى و خجالت کشیدن بى‏مورد از مردم است. خجالت کشیدن یا کم‏رویى، یک نوع ترس یا اضطراب اجتماعى است که در آن، فرد از رو به رو شدن با افراد ناآشنا و برقرارى ارتباطات اجتماعى، گریزان است.
 «بعضى از صاحب نظران گفته‏اند: اکثر قریب به اتفاق مردم، در مواردى از زندگى اجتماعى خود به گونه‏اى دچار کم‏رویى شده‏اند. اما بعضى‏ها صرفاً در مواقع و موقعیت‏هاى خاص و بعضى‏ها در غالب مواقع و بعضى در همه موقعیت‏هاى اجتماعى دچار کم‏رویى مى‏شوند.»(29)
 افراد خجالتى از نظر فیزیولوژى خصوصیاتى دارند که در اعمال و رفتار آنان ظاهر مى‏شود؛ مانند: تشدید ضربان قلب، سرخ شدن چهره، تغییر در تُن صدا و گریه کردن، کم حرف زدن، بیشتر عبوس بودن، دست‏پاچه بودن، با انگشتان خود بازى کردن، با لباس خود وررفتن، سر را خم کردن، با صداى آهسته سخن گفتن و تمایل به تنها بودن.(30)
 کم‏رویى مانند رنگ چشم و پوست، ارثى و ژنتیکى نیست، بلکه یک معلولیت اجتماعى است. سخت‏گیرى بیش از حد از خانواده و توقعات زیاد از کودک، تهدید و تنبیه و تحقیر یا حمایت‏ها و محبت‏هاى افراطى، زمینه کم‏رویى را در فرزندان فراهم مى‏کند.
 اعمال فشارهاى روانى، اجراى قوانین خشک و رقابت‏هاى فشرده در مدرسه و محرومیت‏ها و آسیب‏هاى اجتماعى و ناسازگارى‏هاى شغلى نیز مى‏تواند از علل کم‏رویى به حساب آید. بنابر این باید دانست کم‏رویى، رفتارى است اکتسابى که از ناحیه خانواده یا محیط مدرسه و یا اجتماع آموخته شده است.
 جوانان ما باید بدانند که کم‏رویى، همیشه نشانه متانت و مؤدّب بودن نیست و نمى‏تواند حتى براى دختران، امرى عادى و مقبول باشد، چرا که جامعه ما نیازمند حضور فعال جوانان و استفاده از توان‏مندى‏هاى آنان در عرصه‏هاى مختلف زندگى است و محجوب بودن که یکى از صفات انسان‏هاى متعالى است، با تحرک و فعالیت و نشاط و بالندگى، منافاتى ندارد.
 متأسفانه بعضى از خانواده‏ها یا اولیاى مدارس، ناخودآگاه با تعریف و تمجید از دانش‏آموزان کم حرف و دادن بالاترین نمره انضباط به آنان، این خلق و خوى را تثبیت مى‏کنند، در حالى که کم‏رویى بى‏جا و حجب و حیاى نا به‏جا استعدادها و خلاقیت‏ها را کور مى‏کند.
 به آن دسته از جوانانى که از کم‏رویى رنج مى‏برند مى‏گوییم: اساس درمان کم‏رویى، در حوزه شناختى فرد است. کم‏رویى با دارو برطرف نمى‏شود و درمان فورى نیز ندارد، بلکه باید به تدریج در رفع آن کوشید. باید روش‏هایى را به کار گرفت تا روابط بین فردى افزایش یابد. هر قدر اعتماد به نفس بالاتر باشد کم‏رویى کمتر خواهد شد

 

 

 

راهکارهایی در رفع کم رویی

1 - سعى و تلاش در ترک رفتارهاى نامطلوب و تقویت عادت‏هاى مطلوب از طریق شرکت در بحث‏هاى گروهى و همکارى با اعضاى گروه و مطرح کردن دیدگاه‏ها؛
 2 - زدودن افکار غیر منطقى از ذهن؛
 3 - تأکید بر انتقادهاى سازنده؛
 4 - تقویت نیروى اراده؛
 5 - جلب توجه دیگران از طریق نشان دادن ارزش‏هاى خود؛
 6 - گفت و گوى صمیمانه با فرزندان و گوش دادن به سخنان آنان و تقویت انگیزه‏هاى معاشرت اجتماعى و مسئولیت دادن به فرزندان.(31

 

 

 

شرم های نا بجا

پیش از این گفتیم که بعضى از حیاها، احمقانه و نا به‏جاست و توجیه عقلانى ندارد. در این‏جا به پاره‏اى از آنها مى‏پردازیم که در روایات معصومین اشاره شده است:
 1 - شرم از بخشش ناچیز: امام على (ع) مى‏فرماید: «از بخشش کم حیا نکن که بخشش نکردن، کمتر از آن است.»(32)
 2 - شرم از پرسش: امام على (ع) مى‏فرماید: «هیچ یک از شما حیا نکند از این‏که بپرسد چیزى را که نمى‏داند تا آن را یاد بگیرید.»(33)
 3 - شرم از اعتراف به بى‏اطلاعى: آن حضرت مى‏فرماید: «هیچ یک از شما حیا نکند وقتى از او پرسش شد و ندانست، بگوید: نمى‏دانم.»(34)
 کم‏رویى در مقام سؤال کردن از مسئله واجب و نیز در مقام جواب دادن به سؤالى که انسان پاسخ آن را نمى‏داند، مذموم است و هیچ کدام از مصادیق حیاى مطلوب به شمار نمى‏آیند.
 4 - شرم از کار کردن: انسان نباید از کار و فعالیت اقتصادى خود خجالت بکشد و حیا کند، چون کار در اسلام، عبادت است. امام صادق (ع) مى‏فرماید: «کسى که از طلب مال حلال حیا نکند، هزینه‏هایش سبک شود و خداوند خانواده‏اش را از نعمت خویش بهره‏مند گرداند.»(35)
 5 - شرم از خدمت به مهمان: امام على (ع) مى‏فرماید: «سه چیز است که نباید از آن شرم کرد؛ از جمله، خدمت کردن به میهمان.»(36)
 6 - شرم از درخواست خداوند: امام صادق (ع) مى‏فرماید: «هیچ چیز در نزد خداوند محبوب‏تر از آن نیست که از او چیزى درخواست شود. پس هیچ یک از شما نباید شرم کند از این‏که از رحمت خداوند درخواست کند، گرچه یک بند کفش باشد.»(37)
 7 - شرم از خدمت به خانواده: امام صادق (ع) مردى از اهل مدینه را دید که چیزى براى خانواده‏اش خریده و با خود مى‏برد. آن مرد وقتى امام را دید خجالت کشید. امام (ع) فرمود: این را خودت خریده‏اى و براى خانواده‏ات مى‏برى؟ به خدا سوگند اگر اهل مدینه نبودند که سرزنش مى‏کنند، من هم دوست داشتم براى خانواده‏ام چیزى بخرم و خودم ببرم.(38)
 8 - شرم از سخن یا کردار نیکو: پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید: «هیچ عملى را از روى ریا و خودنمایى انجام مده و از سر حیا آن را رها نکن.»(39)
 9 - شرم از احترام گزاردن: امام على (ع) مى‏فرماید: سه چیز است که نباید از آن شرم کرد؛ از جمله، برخاستن از جاى خود در برابر پدر و معلم.(40

 

 

 

اهمیت شرم و حیا در اسلام

شرم و حیا به دلیل تأثیر شگرفى که در ایمان و تعهد انسان دارد، در اسلام و آموزه‏هاى دینى از اهمیت خاصى برخوردار است که به بعضى از زوایاى آن مى‏پردازیم:
 1 - حیا، لباس اسلام است: امام صادق (ع) مى‏فرماید: «اسلام، برهنه‏اى است که لباسش حیاست.»(41)
 2 - حیا، ملازم با ایمان است: امام باقر (ع) مى‏فرماید: «ایمان و حیا قرین یک‏دیگرند، پس هر گاه یکى از آنها برود دیگرى نیز خواهد رفت.»(42)
 3 - بى‏حیایى، عقوبت الهى است: پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید: «اگر خدا بخواهد کسى را مؤاخذه کند نخست، حیا را از او مى‏گیرد، سپس امانت و در نهایت، رحم را از او مى‏ستاند.»(43)
 4 - حیا، تمام دین است: امام على (ع) مى‏فرماید: «الحیاء هو الدین کله؛(44) حیا، تمام دین است.»
 5 - حیا، سفارش پیامبران است: امام کاظم (ع) مى‏فرماید: «از مثال‏هاى (کلمات قصار) پیامبران باقى نمانده است جز یک کلمه و آن این‏که، هر گاه حیا نداشتى هر کارى مى‏خواهى انجام بده.»(45)
 6 - حیا، از صفات پیامبران و اولیاى الهى است: رفتارهاى حاکى از حیا، برجسته‏ترین نکات زندگى پیامبران خدا مى‏باشد. در حالات رسول اکرم (ص) مى‏خوانیم: آن حضرت از حیث حیا، از دوشیزگان پرده‏نشین، شرمگین‏تر و با حیاتر بود و اگر چیزى را زشت و ناپسند مى‏داشت آثار آن در چهره مبارکش دیده مى‏شد.(46)
 7 - حیا، در رأس مکارم اخلاقى است: امام صادق (ع) مى‏فرماید: مکارم اخلاق، یکى بسته به دیگرى است. خداوند آنها را به هر که خود بخواهد مى‏دهد و عبارت‏اند از: راست‏گویى، صداقت با مردم، بخشیدن به مسکین، جبران کردن خوبى‏ها، امانت‏دارى، صله رحم، دوستى و مهربانى با همسایه، میهمان‏نوازى و در رأس همه، حیا.(47)
 8 - حیا، در بین ارزش‏هاى متعالى، نقش حساس و کلیدى دارد: امام على (ع) مى‏فرماید: «حیا وسیله رسیدن به هر زیبایى و نیکى است.»(48)
 9 - حیا، زینت آدمى است: پیامبر اکرم (ص) مى‏فرماید: «بى‏شرمى با هیچ چیز همراه نشد، مگر این‏که آن را زشت گردانید و حیا با هیچ چیز همراه نگشت، مگر این‏که آن را آراست.»(49)
 10 - حیا، رسم آزادگان است: امام على (ع) مى‏فرماید: «حیا و عفت، از آداب ایمان و از خلق و خوى آزادگان و رسم نیکان است.»(50

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: MIMSHIN [عضو]
5 stars

مرسی عزیزم…. خیلی مفید :)

1397/08/10 @ 17:43


فرم در حال بارگذاری ...