عوامل وزمینه های حیا |
... |
عوامل و زمینه های حیا
در پیدایش حیا، عوامل فردى و اجتماعى و باورها و رفتارها نقش عمدهاى دارند. مهمترین عواملى که در روایات به آنها اشاره شده است، عبارتاند از:
1 - خردورزى: رسول خدا (ص) در پاسخ راهب مسیحى که از او درباره آثار عقل پرسیده بود، فرمود: عقل، موجب پیدایش حلم است و از حلم، علم و از علم، رشد و از رشد، عفاف و از عفاف، خویشتندارى و از خویشتندارى، حیا و از حیا، وقار حاصل مىشود.(58)
2 - ایمان: بین حیا و ایمان رابطه مستقیمى وجود دارد. امام صادق (ع) مىفرماید: «کسى که حیا ندارد ایمان ندارد.»(59)
3 - عدم اختلاط زن و مرد: یکى از مسائلى که اسلام بر آن تأکید ورزیده و در پیدایش حیا و عفت عمومى تأثیر فراوان دارد، قراردادن حریم بین زن و مرد است. اسلام در عین حال که با حضور زنان و فعالیت اجتماعى آنان در جامعه مخالفتى ندارد و آزادى فردى و اجتماعى آنها را به رسمیت شناخته است، به منظور اشاعه عفت و حیا و مصون بخشى، توصیهها و مقرّراتى را در روابط زن و مرد وضع کرده است که مهمترین آنها عبارتاند از: 1 - پرهیز از نگاه آلوده؛ 2 - خلوت نکردن با نامحرم؛ 3 - نداشتن تماس بدنى با نامحرم؛ 4 - پرهیز از عوامل تحریکآمیز.
در روایت است که امام على (ع) دوست نداشت به زنان جوان سلام کند و مىگفت: مىترسم صداى آنان مرا به وجد آورد و گناهش بیش از ثوابش باشد.(60)
وقتى امام معصوم اینقدر احتیاط مىکند، تکلیف دیگران روشن است، زیرا این احتیاطها به حال جامعه مفید است، هر چند ممکن است خوشآیند بعضى از افراد نباشد.
وقتى امام على (ع) مطلع شد اهل عراق در این امر مسامحه مىکنند، خطاب به آنان فرمود: اى اهل عراق! آگاه شدم که زنانتان در بین راه به مردان تنه مىزنند، آیا حیا نمىکنید؟(61) فقهاى عظام نیز فرمودهاند: بودن مرد و زن نامحرم در جاى خلوت، جایز نیست و احتیاط در نماز نخواندن در آنجاست.(62)
4 - رفتارهاى صواب والدین: آدمى از کودکى در کنار پدر و مادر خود زندگى مىکند. از اینرو خانواده، اولین و مهمترین نهاد تربیتى فرزندان است. پدران و مادران باید مواظب گفتار و رفتار خود باشند و از مرز حیا پا را فراتر نگذارند. آنان باید بدانند فرزندانشان درس حیا و عفاف یا بىحیایى و گستاخى را ابتدا از محیط خانه و روابط صحیح یا نادرست والدین خود مىآموزند. درست است که پدر و مادر به فرزندانشان محرم هستند ولى نباید مصالح اجتماعى خود و آنان را فداى هوسهاى بىجا کنند.
اسلام به منظور تثبیت حیا در محیط خانواده، به نکات ظریفى اشاره کرده است؛ مانند: جدایى بستر پسران و دختران، رعایت اصول مسائل جنسى، تأکید به اجازه گرفتن فرزندان براى ورود به جاىگاه خصوصى پدر و مادر و… .
قرآن مجید والدین را موظف کرده که به کودکان خود آموزش دهند در سه وقت که آنها به استراحت مىپردازند، بدون اجازه وارد نشوند.(63) همچنین آنها باید از شوخىهاى تحریکآمیز و پوشیدن لباسهاى نامناسب پرهیز کنند تا زمینه گناه فراهم نشود
علل بی حیایی
هر چند گفته شد که حیا در انسان، امرى فطرى است اما علل و عواملى او را از این امر فطرى دور مىسازد، که در اینجا به بعضى از آنها اشاره مىکنیم:
1 - حرمت شکنى: امام کاظم (ع) مىفرماید: «پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت را برندار و مقدارى از آن را باقى گذار، زیرا برداشتن آن، برداشتن حیاست.»(64)
اگر در جامعه مرزها و حریمها معیّن نباشد و هر کس به خود اجازه دهد وارد حریم دیگران شود، به تدریج بىحیایى در جامعه رواج پیدا مىکند. صمیمیت و خودمانى شدن در جاى خود امرى پسندیده است اما اگر به افراط کشیده شد، حرمتها شکسته مىشود. در اسلام جاىگاه هر کس تعریف شده است. پدر و مادران نباید پرده شرم میان خود و فرزندان را بردارند و حرفهایى بزنند که ارزش آنان را نزد فرزندانشان پایین آورد. همینطور فرزندان نیز باید حرمت والدین را نگه دارند و از گفتار یا عملى که حمل بر بىحیایى مىشود پرهیز کنند. هر چند ارتباط نزدیک فرزندان با پدر ضرورى است، اما اسلام به آنها سفارش کرده که او را به نام صدا نزنند. این نکته مهمى است که گاهى از آن غفلت مىشود.
داستان احترام حضرت على (ع) به مهمان خود و شستن دست او پس از سرو غذا و واگذار کردن شستن دست پسر مهمان به فرزندش محمد، نشان دهنده رعایت و پاسداشت حرمتهاست و به ما مىآموزد که جاىگاه هر کس باید محترم شمرده شود تا حیا و شرم در بین افراد ماندگار شود.
2 - درخواست غیر ضرور از مردم: گرچه مشکلات زندگى گاهى آدمى را به درخواست از دیگران وا مىدارد اما تا ضرورت ایجاب نکند نباید دست نیاز به سوى دیگران دراز کرد، چون به تدریج حیا از آدمى رخت بر مىبندد. امام صادق (ع) مىفرماید: «دست نیاز به سوى مردم دراز کردن، عزت را سلب مىکند و حیا را مىبرد.»(65)
البته موارد اضطرار از این قاعده مستثناست.
3 - پرحرفى: یکى از عوامل بى حیایى، زیاد سخن گفتن است. امام على (ع) مىفرماید: هر که زیاد حرف زد، راه خطا بسیار پویید و آنکه بسیار خطا کرد، شرم او اندک شد و آنکه شرمش کم شد، پارسایىاش کم گردد و آنکه پارسایىاش اندک شد، دلش مُرد.(66)
4 - شرابخوارى: امام رضا (ع) حکمت تحریم شراب را از بین رفتن عقل و حیا دانسته و فرمودهاند: خداوند متعال شراب را حرام فرمود، زیرا شراب تباهى مىآورد، عقلها را در شناخت حقایق، باطل مىکند و شرم و حیا را از چهره فرد مىزداید.(67)
5 - معصیت خدا: یکى از آثار گناهان، دریدن پردههاى اجتماعى و بىحیایى است. امام صادق (ع) مىفرماید: «از براى خداى متعال بر بنده با ایمانش چهل پرده است که هر گاه گناهى بزرگ انجام دهد، یکى از آن پردهها برداشته مىشود.»(68)
در روایتى، امام سجاد (ع) از گناهان خاصى نام برده که پردهها را مىدرد و موجب بىحیایى مىشود. این گناهان عبارتاند از: شراب خوارى، قمار بازى، رد و بدل کردن سخنان لغو، شوخى خارج از نزاکت براى خنداندن مردم، عیب دیگران را بیان کردن و همنشینى با مردمان بد نام.(69
اسوه های شرم و حیا
پیامبران و اولیاى الهى همگى در زمان خود الگوى شرم و حیا بودند. ما شیعیان و پیروان مکتب ناب محمدى (ص) که سیره و سنّت آن بزرگواران را سرمشق خود قرار دادهایم، این صفت نیکو را نیز باید از آنان یاد بگیریم. نمونههاى زیر براى آشنایى و بصیرت بیشتر ارائه مىشوند:
1 - حیاى پیامبر اسلام (ص): پیامبر (ص) هر وقت با مردم صحبت مىکرد عرق شرم بر پیشانى داشت و هیچگاه به کسى خیره نمىشد.(70)
وقتى مردم قلعه بنى قرنطیه به پیامبر و مسلمانان دشنام دادند، به آنها فرمود: اى بندگان طاغوتها! مرا شماتت مىکنید؟ «اخسئوا اخسئکم الله؛ دور شوید، خدا شما را دور گرداند.»
عرب معمولاً این خطاب را براى سگ و خوک به کار مىبرد. در این هنگام، کعب بن اسد به پیامبر (ص) گفت: اى ابوالقاسم! شما که فحّاش نبودید؟ امام صادق (ع) مىفرماید: وقتى پیامبر (ص) این جمله را از این مرد شنید، از روى خجالت آن چیزى که در دستش بود بىاختیار به زمین افتاد و رداى آن حضرت از دوشش به عقب برگشت.(71) این در حالى است که آن حضرت به طور مستقیم حرف زشتى نزده بود.
2 - حیاى فاطمه (س) از نابینا: در روایتى آمده است که مرد نابینایى اجازه خواست تا به خانه حضرت فاطمه (س) وارد شود. آن حضرت پوششى طلبید و خود را با آن پوشاند. رسول خدا (ص) به فاطمه (س) فرمود: آن مرد، نابیناست و تو را نمىبیند، چرا خود را پوشاندى؟ فاطمه (س) فرمود: اگر او مرا نمىبیند من او را مىبینم و بوى مرا استشمام مىکند. حضرت فرمود: گواهى مىدهم که به راستى پاره تن من هستى.(72)
3 - زینب، آموزگار حیا: یکى از صفات ارزشمند حضرت زینب (س) که در دوران اسارتش تجلى کرد، حیا و نجابت او بود. وقتى کاروان اسراى آل محمد (ص) وارد کوفه شدند، کوفیان بر حسین (ع) و جوانانش گریستند در حالى که همگى در آن جنایت شریک بودند. حضرت زینب (س) نتوانست این صحنه را ببیند، فرمود: آیا مىدانید چه جگرى از رسول خدا را پاره پاره کردید و چه پیمانى گسستید؟ خزیم اسدى مىگوید: متوجه زینب شدم، به خدا سوگند، زنى را سخنرانتر از او ندیدم که سر تا پا شرم و حیا باشد.(73)
اوج حیاى حضرت زینب (س) را مىتوان در مجلس یزید مشاهده کرد؛ وقتىکه فریاد آهنین حیا بر فرق مجسمه بىشرمى فرود آمد کهاى پسر آزادشدگان! آیا از عدالت است که تو زنان خود را در پرده بنشانى و دختران رسول خدا (ص) را اسیر کنى؟(74)
زینب (س) با این سخن، بر حجاب و حفظ حرمت و حیا اصرار مىورزد و نشان مىدهد که در هر حال باید مرز حیا و حریم خود را پاس داشت
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1397-08-09] [ 09:44:00 ق.ظ ]
|