نرجس
 
   



بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تراست

موضوعات: بدون موضوع, آیات وروایات  لینک ثابت
[یکشنبه 1394-06-29] [ 08:39:00 ق.ظ ]




خدایا دلم خیلی گرفته ....رهبرم چرا گریه می کند  شاید از دست من وتو ناراحت باشد..........
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[شنبه 1394-06-28] [ 11:33:00 ق.ظ ]




برگزاری جشن ازدواج حضرت علی وبی بی فاطمه(س)

به مناسبت فرا رسیدن سالگرد ازدواج آسمانی این دوردانه ها .مراسمی جشنی با همکاری امورخیرین جوادلائمه شهرستان آبدانان برگزار گردید.در این مراسم که جشن ساده همراه باولیمه برای دوتن از نوعروسان که از لحاظ مالی در مزیقه بودند برگزار گردید لذا به شکرا نه خداوند وبا کمک خیرین وپی گیری معاونت فرهنگی این مدرسه وهمکاری کادر ومدیریت محترم که شد مقداری از هزینه ها وسایل خانه برای انها تامین شد

ادامه »

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




آنچنان با خود آشنایم کن که از غریبگی دنیا به درد آیم وهمچون ماهی تشنه ی دریای وجود تو باشم…..

“عجیب ترین چیزی که من تا بحال دیدهام این بود که چرا بعضی ها دلشان برای “امام زمان “تنگ می شود.

“شهید صدیقی”

موضوعات: آیات وروایات, گلچین  لینک ثابت
[پنجشنبه 1394-06-26] [ 08:53:00 ق.ظ ]




از کوی تو بیرون نشود پای خیالم…نکند فرق به حالم……
چه برانی چه بخوانی……چه به اوجم برسانی …..چه به خاکم بکشانی….
نه من آنم….که برنجم نه تو آنی که برانی…….
نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم …..نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی……….

در اگر باز نگردد…………….
نروم باز به جایی………….
پشت دیوارچونشینم.چوگدا بر سر راهی…..
کسی به غیر از تو نخواهم………..
چه بخواهی .چه نخواهی………..
باز کن در که به جز این خانه مرا نیست پناهی…………..

“الهی آمین”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:14:00 ق.ظ ]




آغاز روز با کلامی از نور............
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ق.ظ ]




کلام نور....
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-06-25] [ 10:28:00 ق.ظ ]




بزن کف قلب زهرا شاد گشته/بزنکف در قدوم ماه داماد/بزن لبخند تا حق را کنی شاد/چنین داماد را باشد عروسی/که هستی آیدش برپابوسی/عروسی مریم وهاجر کنیزشعروسی کو خدا دارد عزیزش/عروسی هستی هستی فدایش /عروسی خلق داماد از برایش…………….

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-06-24] [ 09:04:00 ق.ظ ]




لباس یاس برتن کرد زهرا/کناردست او بنشست مولا/محمدخطبه خواند زهرابلی گفت/غلط گفتم بلی نه یا علی گفت/

“سالروز این پیوند آسمانی مبارکباد”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:00:00 ق.ظ ]




کلام نور....
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-06-23] [ 10:14:00 ق.ظ ]




کلام نور:
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:10:00 ق.ظ ]




شکر خدا بالای بام آماده کردند/بال کبوترهابرایت سایه بان را/دور وبرتو جز کبوترهانبودند/دیگر ندیدی خولی وشمر وسنان را/با نعل اسب از تو پذیرایی نکردند/دیگر نخوردی ضربه های ناگهان را/

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:41:00 ق.ظ ]




زهرش اثر کرد وگرفت ازتو توان را/طوری که حتی تار دیدی این وآن را/وقت زمین افتادنت احساس کردی/ در باغ سرسبزتنت رنگ خزان را/در گوشه ی حجره به خود پیچیدی از درد/یعنی چشیدی از خودی زخم زبان را/

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:37:00 ق.ظ ]




اعتماد به خداوند بهای هر چیز گرانبها ونردبان هر امر بلند مرتبه ای است……………..

“شهادت امام جوادلائمه (ع)تسلیت باد.”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:30:00 ق.ظ ]




آرمیتای عزیزم جشن تکلیفت مبارک /

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-06-16] [ 07:50:00 ق.ظ ]




قطعه گمشده ای از پر پرواز کم است/یازدهبار شمردیم ویکی باز کم است/این همه آب که جاریست نه اقیانوس است/عرق شرم زمین است که سرباز کم است/

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[یکشنبه 1394-06-15] [ 11:19:00 ق.ظ ]




کلام نور....
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:46:00 ق.ظ ]




:

تاکنون امام خامنه ای امر به چه جهادهایی فرمودند:

۱- جهاد علمی؛
من عقیده‌ام این است كه كار علمی در دانشگاه و در كشور باید جهادی باشد؛ كار علمیِ جهادی انجام بگیرد.۹۲/۵/۶

یکی از انواع جهاد با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژه‌ی تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. ۸۹/۴/۲

۲- جهاد اقتصادی؛
امروز هر کسی بتواند به اقتصاد کشور کمک بکند، یک حرکت جهادی انجام داده است.۹۴/۱/۱

تعصب در مصرف کالای داخلی؛
محصولات داخلی را مردم مصرف کنند؛ نروند دنبال این نشانه‌ها. حالا مُد شده است بگویند «بِرَند» است، بِرَند فلان؛ بِرَند چیست! بروید سراغ مصرف تولیدات داخلی. آن چیزهایی که مشابه داخلی دارد، متعصّبانه و با تعصّبِ تمام، ملّت ایران، خارجیِ آن را مصرف نکنند.۹۳/۱۱/۲۹

۳- جهاد فرهنگی؛
واقع قضیّه این است كه كارزار فرهنگی از كارزار نظامی اگر مهم‌تر نباشد و اگر خطرناك‌تر نباشد، كمتر نیست؛ این را بدانید؛ یعنی میدانید هم شما، واقعاً یك میدان كارزار است اینجا.۹۲/۹/۱۹
۸ مهٔ، ۱۸:۵۹ - ‪+98 916 057 6792‬: یا الله تمام عزیزانی که در این گروه مبارک هستند و در دل پاکشان حاجتی دارند، گره ای دارند، بیماری ای دارند، از روی لطف و کرمت عنایت خاص بفرما ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺭﻭﺯی ﭘﺎﻙ ﻭ ﺣﻼﻝ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍنی ﺩﺍﺭﻱ، ﻭ ﺭﻭﺯ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺛﺮﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ همتی ﻭاﻻ ﻭ ﺩﺳﺘﺎنی ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻴﻔﺰﺍیی یا غافر الذنب، روی گناهان و خطاهای ما قلم عفو بکش ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺩﺳﺘﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﻋﺎﺟﺰﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ ﺩﺭﺍﺯ ﻣﻲ ﻛﻨﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺧﻮبی ﻭ ﺷﺎﺩی ﺗﻤﺎمی ﻛﺴﺎنی ﺭﺍ ﻛﻪ می ﺷﻨﺎﺳﻢ ﻭ نمی ﺷﻨﺎﺳﻢ ﺭﺍ می ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ می ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻧﻌﻤﺖ ﺳﻼﻣﺘﻴﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻴﭻ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺩﺭﻳﻎ نکنی ﺍﺯ ﺗﻮ می ﺧﻮﺍﻫﻢ ﻧﻮﺭ ﻫﺪﺍﻳﺘﺖ ﺭﺍ ﭼﺮﺍﻍ ﺭﺍﻩ ﺗﻤﺎمی ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩهی ﺗﺎ ﭘﺎی ﺩﺭ ﺑﻴﺮﺍﻫﻪ ﻫﺎ ﻧﮕﺬﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺗﻮ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻧﺪ یا ربي توفیق اعمال نیک را نصیب همه ی ما بفرما یا الله همه ما در این خانواده جمع شدیم امشب با دستای خالی صدایت می زنیم و العفو و العفو و العفو یا قاضی الحاجات از روی خیریت و مصلحتت، حاجات ما را روا بفرما یا الله جوانان رو به راه راست هدایت بفرما اللهم اعطنا سئلنا و فوق سئلنا برحمتک یا ارحم الراحمین یا الله پدر و مادر هایمان را ببخش و اموات ما را مورد رحمت و مغفرت خودت قرار بده. به تک تک اعضای این خانواده دینی و مبارک و به خانواده هایمان ایمان و تقوایی قوی و اخلاص و استقامت در امور دین و دنیا عطا بفرما ای الله از تو فقط کمک میخواهیم همه امورمان را اصلاح بفرما و مرا اندازه یک چشم به هم زدن به حال خود رها مکن پروردگارا ما را تسلیم فرمان خود قرار بده و از نسل ما امتی، فرمانبردار خودت پدیدآر یا الله علماء کرام جهان اسلام را در پناه خودت حفظ کن یا الله از تو میخواهیم بهترین دنیا و بهترین آخرت و بهترین زندگی و بهترین موت را نصیبمان بفرمایی . ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻗﻠﺒﻬﺎ ﺑﺒﺎﺭﺍنی ﻭ ﻏﺒﺎﺭ ﻛﻴﻨﻪ ﻭ ﻧﻔﺮﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﻟﻬﺎ ﭘﺎﻙ ﮔﺮﺩﺍنی پروردگارا بهترین اعمال ما را اعمال آخر عمر ما قرار بده یا الله مریضان این گروه و تمام مریضان را شفا عنایت بفرما یا الله شفاعت رسول‌الله رانصیبمان بگردان و آب کوثر را به ما بنوشان اللهم باعد بیننا و بین نارک کما باعدت بین المشرق و المغرب یا رب سختی ها و سدهای دنیا و آخرت را از پیش روی جمع حاضر و غایبمان و جمیع مسلمین بردار یا مقلب القلوب، قلبهای ما را جلا بده با یاد و نام خود الله عزیز، عفو و عافیت دنیا و آخرت را از تو می خواهیم عفو کن همه ما را یا عزیز یا رب جنت فردوس نصیب تک تک اعضای این خانواده بفرما یا الله یا الله سبحان پرونده اعمالمان سیاه هست گناه کاریم همه ما را ببخش یا الله دعاهای ما را قبول بفرما و ما را در بهشتت کنار هم قرار بده و بهترین روزهای ما را روز ملاقات خودت قرار بده خداوندا جوانان رو پایبند نماز روزه و احکام اسلام کن

آمین یا رب العالمین…

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[شنبه 1394-06-14] [ 11:57:00 ق.ظ ]




درانزوا پاك بودن نه سخت است نه هنرمندانه
مهم اين است كه در اوج كجي ها
راست بود
و در بطن مردابها صدف..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:56:00 ق.ظ ]




به دنبال کسی هستم میان گریه ها هرشب
که میگویند میگرید غریب و بی صدا هرشب
کجا مجلس به پا کردی بیایم سینه زن باشم
بگیرم من نشانت از کدامین آشنا هر شب؟
تو را دیدند خیلی ها میان روضه ی زهرا(س)
اگر این است، میخوانم فقط آن روضه را هرشب
تو را بین هیاهوی هوس گم میکنم هر روز
و پیدا میکنم در روضه های کربلا هرشب
اگر من باعث این غیبت طولانی ات هستم
بگو تا مرگ خود را هم بخواهم از خدا هرشب… .
.
“اللهم عجل لوليك الفرج”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ق.ظ ]




از بالای قصر جوانی را دید که با لباسهای مندرس از کنار قصر عبور می کرد، جبرئیل گفت این جوان را می شناسی ؟
حضرت یوسف فرمود: نه
جبرئیل : این همان طفلی است که در گهواره به سخن آمد و نزد عزیز مصر به پاکدامنی و طهارت تو شهادت داد ..
حضرت یوسف فرمود: او را بر من حقی است، پس دستور داد، جوان را آوردند و امر کرد او را لباسهای فاخر پوشانیدند و انعام زیاد در حق او ارزانی فرمود…
با نگاه به این منظره جبرئیل به خنده آمد !
حضرت یوسف فرمود: آیا احسان ما کم بود که به نظر تحقیر تبسم کردی !؟
جبرئیل گفت نه : غرض از خنده من این است تو که مخلوقی هستی در حق این جوان به واسطه یک شهادت بر حقی که درباره تو در حال خردسالی و بی اختیاری داده بود این همه احسان کردی ، پس پروردگار بزرگ در حق کسی که بر توحید و وحدانیت او گواهی داده (و یک عمر بگوید: اشهد ان لا اله الا الله ) چقدر احسان خواهد فرمود …

خزینة الجواهر مرحوم نهاوندی

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ق.ظ ]




..بترسيد از گناه در حضور…

☜ شاهــــــــــد ☞

آن هم شاهــدي که…
فردا خودش…

☜ قاضــــــــــــــــــــي☞
ميشود.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ق.ظ ]




اگرامر به معروف هم میخواهی بکنی .آهسته مثل آینه باش .آینه داد نمیزند یقه ت بد است.وقتی روبه رو آینه می ایستی جیغ نمیکشید بگوید چرا موی سرت اینجوری است .؟خیلی آهسته هیچکس خبر دار نیست جز تووآینه……

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]




محفل اهل حرم گرد مدار زینب است/شور روز واقعه از شاهکار زینب است/حرم او را مپرس از اهل کوفه اهل شام/سینه هر سینه زن آرمگاه زینب است/ایها الناس این صدای رزمنیست/این صدای ذالفقار عمه جانم زینب است/

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:32:00 ق.ظ ]




یک چشم زدن غافل از آن شه نباشیم/شاید که نگاهی کند آگاه نباشیم…….

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[شنبه 1394-06-07] [ 09:25:00 ق.ظ ]




بالای سرم نام تو را نقش نمودم/یعنی که سر من به فدای قدم تو/

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]




سلام صبح قشنگتون به خیری روز را با کلامی از نور آغاز میکنیم.....
موضوعات: کلام نور, آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ق.ظ ]




به دنبال کسی هستم میان گریه ها هرشب
که میگویند میگرید غریب و بی صدا هرشب
کجا مجلس به پا کردی بیایم سینه زن باشم
بگیرم من نشانت از کدامین آشنا هر شب؟
تو را دیدند خیلی ها میان روضه ی زهرا(س)
اگر این است، میخوانم فقط آن روضه را هرشب
تو را بین هیاهوی هوس گم میکنم هر روز
و پیدا میکنم در روضه های کربلا هرشب
اگر من باعث این غیبت طولانی ات هستم
بگو تا مرگ خود را هم بخواهم از خدا هرشب… .
.
“اللهم عجل لوليك الفرج”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[جمعه 1394-06-06] [ 02:17:00 ب.ظ ]




: کربلا شهریست ای دل ،شهریارش زینب است
اعتبارش از حسین واقتدارش زینب است
نام زینب با حسین حک گشته در ایوان دل
دل که شد بیت الحسین، نقش ونگارش زینب است
شیعه دارد در دلش یکتا کتاب قیمتی
ناشرش باشد حسین ،اموزگارش زینب است
هرکه نازد بر کسی ،زینب بنازد بر حسین
جان زهرا این حسین دارو ندارش زینب است

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 02:16:00 ب.ظ ]




هرکس نمازصبح راترک کند نورایمان درچهره اش وجود ندارد .

◀ هرکس نماز ظهر را ترک کند در روزیش برکت وجود ندارد.

◀ هر کس نماز عصر را ترک کند در جسمش قوت وجود ندارد.
◀ هرکس نماز مغرب را ترک کند در اولادش ثمری وجود ندارد.

◀هرکس نماز عشاء را ترک کند در خوابش راحتی وجود ندارد.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 02:15:00 ب.ظ ]




اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 02:13:00 ب.ظ ]




ﺻﻠﻮﺍﺕ: ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻋﺎﻳﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺣﺘﻤﺎ
ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺪﻳﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺗﺤﻔﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺭﻭﺡ ﺭﺍ ﺟﻼ ﻣﻲﺩﻫﺪ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻋﻄﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ
ﺧﻮﺷﺒﻮ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻧﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻧﻮﺭ ﭘﻞ ﺻﺮﺍﻁ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺷﻔﻴﻊ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺫﻛﺮ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻣﻮﺟﺐ ﻛﻤﺎﻝ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻣﻮﺟﺐ ﻛﻤﺎﻝ ﺩﻋﺎ ﻭ ﺍﺳﺘﺠﺎﺑﺖ ﺁﻥ
ﻣﻲﺷﻮﺩ.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 02:12:00 ب.ظ ]




کلام نور....
موضوعات: کلام نور, آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




به احترام پدر و معلمت از جای برخیز هر چند فرمان روا باشی……..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]




روز جمعه است ودلم هوایی عزیزانی رو کرده که سالهاستازشون دورم آنها در یک دنیای حقیقیومندر یک دنیای خیالی….روحشان شاد همه رفته گان…….

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ق.ظ ]




مشتاق توام با همه ی آسی وپاسی/باکوه گناهان وخطاها ومعاصی ومعاصی/این بار چرا هول شدم.قافیهبد شد/دربست حرم…زیرگذر…..بست طبرسی/آقاحرم توهتلی"هشت” ستاره ست /خوش حال وهوا.با برکت شیک واساسی….

“السلام علیک یاعلی ابن موسی الرضا”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-06-03] [ 10:34:00 ق.ظ ]




فرمان اول:در خوشحال کردنمردم بسیار بکوشید تا در قیامت خدا خوشحال تان کند./دوم:تا می میتوانید سکوت اختیار کنیدکه سکوت موجب محبت میشود وراهنمای هر خیری است/سوم:در خواندن سوره حمد استمرار بورزید که جمیع خیر در امور دنیا وآخرت درآن گرد آمده است/

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:29:00 ق.ظ ]




این هم ی گل خوشگل دیگه ....برا دوستان فعال.....

یا رضا حیرونتم آهوی سر گردونتم/دل من تو را میخواد دیونتم .دیونتم.
شمع آل فاطمه ردم نکن حیرونتم/دل من تورا میخواد دیونتم /دیونتم.

پیشاپیش تولد اقامون مبارک”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ق.ظ ]




این هم تقدیم به دوستان فعال.......
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ق.ظ ]




بفرماید نوش جان کنییید......
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ق.ظ ]




بفرمایداین هم عیدی من به شماها.....
موضوعات: بدون موضوع, آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]




دلم شکسته.دلم را نمی خری آقا؟
مرا به صحن بهششت نمی بری آقا؟
اگر چه غرق گناهم ولی خبر دارم…
تو آبروی کسی را نمی بری آقا؟؟؟؟؟؟
میخوام دل شکستمو نذر امام رضا کنم..
قفل سکوتو بشکنم عقده دل رو واکنم….
پر بگیرم به آسمون به دور گنبد طلاش/باکفترای حرمش رضارضا رضا کنم/……..

“السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا یا غربیالغربا”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:01:00 ق.ظ ]




کربلایی شدنم ازکرم ارباب است……رفتن ودیدن آنجابخدایک خواب است………………تا نرفتی به حرم حاجت دیدن داری………….درد اینجاست که دیدی ودلت بی تاب است……………

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:54:00 ق.ظ ]




چندیست هوای چشم من بارانیست…..هر خشت دلم بیانگر ویرانیست….بیماری دوری از خراسان دارم….تجویز پزشک من “حرم درمانی است”

فرا رسیدن میلاد ثامن الائمه(ع) بر عاشقان وشیفتگانش مبارک……..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]




کلام نور:
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-05-28] [ 10:33:00 ق.ظ ]




یک : در خیابان جوان عفیف نمیخواهد به چهره این خانم نگاه کند، بنابراین به خودش فشار می آورد و سرش را پایین می اندازد . پس این فرد اذیت می شود و حقش ضایع می شود زیرا میتوانست راحت در خیابان راه برود مثل وقتی که آلودگی هوا وجود دارد مجبور است که ماسک بزند.
دو : به جوان بی بند بار هم ظلم می شود ، زیرا این جوان وقتی خانم را در خیابان میبیند ، ازدواجش عقب می افتد. چون مجانی دارد نیازش را برطرف میکند ، فرد باید نیازش را با ازدواج تامین کند نه با هرزگی و چشم چرانی.
سه : چنین خانمهایی به ما می گویند که چرا ازدواج هایمان عقب افتاده است ؟ متاعی که باید گران بفروشند دارند مفت در خیابان حراج میکنند یعنی دارند به خودشون ظلم میکنند.
چهار : به متاهل ها هم ظلم می شود زیرا آقایان متاهل چشمشان به این خانم می افتد که خیلی مرتب است ، وقتی به خانه می روند خانم را در آشپزخانه می بینند که خیلی مرتب نیست و به خاطر همین ، قیافه ها را مقایسه می کند و شروع به بهانه گیری میکند و زندگی بهم میریزد.

« پس بی حجابی حق الناس است. »

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:32:00 ق.ظ ]




: دانــه ها در ميان هـــر سيب محــــدودنـد

امـــــا سيب ها در ميان هــر دانـه نــا محــدود…

دانــه باشيــــــــم ، نـه سيـب!!

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:29:00 ق.ظ ]




امروز شیطان شدی…………چشم های پسران را؛
فردایی زود…….شیطان می شوند هزاران چشم……

دل همسرت را؛

حواست باشد بانو!
چیزی که عوض دارد گله ندارد!
الخبیثات للخبیثین والخبیثون للخبیثات.
والطیبات للطیبین والطیبون لطیبات…
سوره ی مبارکه نور ـ آیه ۲۶

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:28:00 ق.ظ ]




اى كسانى كه خود را رجل ميدانيد و صاحب انقلاب ، صداى بيرون كشيدن شمشير عزت و شرافت را شنيديد؟

آهاى پيرمرد بازنشسته ى محترمِ پولدار
غرش آذرخش شكافتن ميان حق و باطل را شنيدى ؟

آى ديپلماتهای دل خوش به لبخند امریکا هنوز كله هاتان زير برف است ؟
اى عوام الناس با اين رعد و برق از پيله ى فريب بيرون نيامديد ؟

اى أهل بصيرت لباس رزم را آماده كرده ايد ؟
ديديد غرش حيدرى اش با رگهاتان چه كرد ؟

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]




اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطآءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ وَ ضاقَتِ الاَْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرینَ.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:26:00 ق.ظ ]




ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻋﺠﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﻓﺮﺟﻪ
ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩﮐﻪ ﺍﺯﺁﻥ
ﺣﻀﺮﺕ ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ:
ﺁﻗﺎﺟﺎﻥ! ﻗﺮﺑﺎﻧﺘﺎﻥ ﺑﺸﻮﻡ،ﭼﺮﺍ
ﺑﺎﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﻓﺮﺝ ﺭﺍ
ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﯿﻢ ﺷﻤﺎﻧﻤﯽ ﺁﯾﯿﺪ؟
ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ:ﺷﻤﺎﮐﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﻓﺮﺝ ﺭﺍ
ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﻧﯿﺪ،ﺷﻤﺎﺩﻋﺎﯼ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻣﯽﺧﻮﺍﻧﯿﺪ
(ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻟﻠﻬﻢ ﮐﻦ ﻟﻮﻟﯿﮏ ﺍﻟﺤﺠﺔ ﺑﻦ
ﺍﻟﺤﺴﻦ…)
ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﻋﺎﯼ:ﺍﻟﻬﯽ ﻋﻈﻢ ﺍﻟﺒﻼ…..بخوانید…..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:24:00 ق.ظ ]




مادرم در حرمت بین دعا گفت:حسین….
پدرم وقت زیارت به خدا گفت:حسین….
یک نفر در پس دیوار بقیع گفت:حسین…..
دیگری در حرم کرب بلا گفت :حسین…….
دست سائل به در صحن شما می کوبد…
شاه هستی وببین در بازگدا گفت:حسین….
نوکری که به غم عشق تو بیمار شد…..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:24:00 ق.ظ ]




اینجاآسمانش پاک است …..فرشتگان در گذر ند…اینجا دلشکستگان جمع آومدن اینجا همه دعوت شده اند…..واینجا چه خوب صاحبخانه از مهمانانش پذیرایی میکند.که مدتها در کنارش باشی احساس خستگی وملامت نخواهی کرد……بلکه هر روز خالی خالی تر از از درد درون میگردی…..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:15:00 ق.ظ ]




تشیعی را که پایگاه ومرکز تبلیغاتش لندن است را اصولا تشیع نمی دانیم…
ایشان مقابله با سیاستهای تفرقه انگیز امریکا و مراکز اختلاف افکن را از دیگر سیاستهای اصلی ایران بر شمر دندوتاکید کردند.ما تشیعی را که پایگاه ومرکز تبلیغاتش لندن است ونقش جاده صاف کن استکبار را ایفامی کند اصولا تشیع نمی دانیم…….

26/5/94

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:09:00 ق.ظ ]




لب بگشای روحی فذائ

به طورسکوت رفته ای موسای زمان……
خدا کند به چله نرسد سکوتتان…
این جاهلان معاویه صفت.گوساله می چراننددر نبودتان ….
لب بگشای روحی فذائ

موضوعات: آیات وروایات, رهبرم  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-05-26] [ 08:58:00 ق.ظ ]




چه ذوقی میکند انگشترم هر بار می بیند/عقیقی که برآن نام تو را کندم بغل کرده…..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:56:00 ق.ظ ]




هیچ کس با این قرآن همنشین نشد.مگر آن که چون ازنزد آن برخاست/با فزونی و کاستی همراه بود.فزونی در هدایت وکاستی ازکور دلی…..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:53:00 ق.ظ ]




تا قیامت زین خجالت خاک بر سر میکنم.
قتلگاهت دیدم اما زنده ماندم …یا حسین

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]




اقبال عجم بود!!!!!!!!!!!!!قدم زنجه نمودید/یک فاطمه هم.قسمت ایران شده باشد…

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:43:00 ق.ظ ]


...


سلام بر دخترهای عزیزم /هرچند دیروز بود تولد خانم معصومه(س)/ولی روز دختر بر همه دختران وبلاگ نویس وکوثر نت مبارک

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ق.ظ ]




: احسنت برشمادوستان ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺯﻭﺩ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ….
ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ
ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻫﺎﯾﺸﺎﻥ
ﺍﻣﺎ ﺳﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﺍﺯ ” ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻥ ” ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ !…
ﺧﻮﺷﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﺍﻧﻨﺪ ،
” ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺯﺩﻥ ” ﻣﻨﻄﻘﯽ ﺗﺮﻳﻦ
ﮔﻔﺖ ﻭ ﮔﻮﯼ ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﻪ..
: - ‪: دلت را خانهٔ مـا کن، مصفّـا کردنش با من به من درد دل افشا کن، مـداوا کردنش با من
اگر گم کرده‌ای ای دل، کلید استجــابت را بیا یک لحظه با ما باش، پیــدا کردنش با من
بیفشان قطره‎ی اشکی که من باشم خریدارش بیاور قطره‌ای اخــلاص، دریـــا کردنش با من
اگر درها به‌رویت بسته شـد دل بد مکن بازآ درِ این خانه دق‌البـاب کُـــن ، واکردنش با من
به ما گو حاجت خود را، اجـابت می‌کنم آنی طلب ‎کن هرچه می‌خواهی، مهیّـــا کردنش با من
بیا قبل از وقـوع مرگ روشـن کن حسابت را بیاور نیک وبد را جمـع ، منها کردنش با من
چو خوردی روزی امروز ما را شـکر نعمت کن غم فردا مخور، تأمیــن فـــردا کردنش با من
به قـرآن آیهٔ رحمت فـراوان است ای انسان بخوان این آیه را، تفسیر و معنا کردنش با من
اگر عمری گنـه کردی، مشو نومیــد از رحمت تو توبه نامه را بنویس، امضـا کردنش با من

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-05-19] [ 11:31:00 ق.ظ ]




هر مرد شتر دار اويس قرني نيست/
هر شيشه ي گلرنگ عقيق يمني نيست/
هر سنگ و گلي گوهر ناياب نگردد/
هر احمد و محمود رسول مدني نيست/
بر مرده دلان پند مده خويش نيازار/
زيرا که ابوجهل مسلمان شدني نيست/
با مرد خدا پنجه ميفکن چو نمرود/
اين جسم خليل است که آتش زدني نيست/
خشنود نشو دشمن اگر کرد محبت/
خنديدن جلاد ز شيرين سخني نيست/
جايي که برادر به برادر نکند رحم/
بيگانه براي تو برادر شدني نيست/
صد بار اگر دايه به طفل تو دهد شير/
غافل مشو اي دوست که مادر شدني نيست….

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:29:00 ق.ظ ]




اگر سجاده گردد عرش اعظم☝
اگر گويي اذان بر بام افلا ك☝
اگر از تكبيرگردد سينه ات چاك☝
اگرضرب المثل گردد خضوعت☝
به حمد وقل هوالله در ركوعت☝
اگر باشد. به توحيدت تعهد ☝
اگر گردي شهيد اندر تشهد ☝
مبادا. بر نماز. خود بنازي☝

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:27:00 ق.ظ ]




اما قصه وکیلی چون تو را نه …

تو که وکیل باشی همه حق ها گرفتنی است …

پرونده ای که تو وکیل باشی قصه اش ستودنی است …

وکیل که توباشی یک قدم با من است ده قدم باتو …

در قصه وکالت تو به ازای دادخواهیت عشق و محبت است که هزینه می شود …

از لحظه سپردن حالم به تو آرامش مهمان خانه زندگی ام شد …

از روزی که ایمان آوردم تو وکیل منی و تنها پناهم …

کتاب زندگی ام روی میزِ تو و تو آگاه از تمام خطوطش ، کلماتش …

من یقین دارم که تو همه جا با منی و عاشقانه حقم را می ستانی …

و تو در این عشق بازی ، پرده از رازی بزرگ برداشتی ، رازی که اسمش رامی دانستم اما رسمش را …

رازی به اسم “توکل” …

“توکل” قصه ای است که از روز ازل بر ایمان خواندی و گفتی در هر تاریکی و پیچ و خم دنیا و حتی درتمام لحظات روشنایی دستانت دردست من است …
نگران نباش و به من اعتماد کن …

“توکل"،” توکل” …

اما من نفهمیده بودم راز این قصه را …

روزها و شبها بر من گذشت تا که شیرینی اش را به من چشاندی …

قصه ای که در آن خدا وکیل من است …

و فهمیدم :

“حسبنا الله ونعم الوکیل”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:26:00 ق.ظ ]




قبر بایک فشارعجیب مرا به بیرون پرتاب کرد…باز در همان برهوت .به سختی .ایستادم ناگهان نوری درخشید وبیابان را درهم ریخت…..الله اکبر……آنطرف تر پدرم خندان کنار اقا خمینی بود..خمینی را در تلوزیون دیده بودم ولی فکر نمیکردم اینقدر باشدن…پدرم گفت از آقا خواستم برمن منت بگذارند واسطه شوند اقا هم فرمود:پسرم نگران نباش…میتوانی برگردی وبه زندگی ادامه بدهی اما نباید به اعمال گذشته ات ادامه بدهی که عذاب از این بدتر میشود.زبانم را حرکت دادم وگفتم:چه کار کنم؟اقا گفت:اگر میخواهی تا ابد رستگار شوی وبه آسمان پرتاب شدم محکم به زمین اصابتکردم.چشمانم را بازکردم.انگار روی تخت بیمارستان بودم وخجالت زده از اینکه روزی تمام این افکار وعقاید را مسخره کرده بودم وحالا بواسطه این عقاید ازمرگ حتمی نجات پیدا کرده بودم.به هوش که آمدم همه چیز آشنا بود…بیمارستان امام خمینی تهران …بخش مغز اعصاب آی سی یو….اتاقی معلوم نبود ……سهم ارواح استیا احیاء.درست همان تختی که دوسال پیش پدرم روی آن آخرین وصیتش را به من کرد……
“بخشی از کتاب الهه عشق.سرگذشت معجز آساشهید مجتبی صالحی”

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:15:00 ق.ظ ]




باز از دعای مادر نام آشنای ما/امشب بساط روضهبه پا شد برای ما/خون گریه می کنند تمام ستاره ها/همراه چشم های زمین .پا به پای ما/ازبوی دود وآتش کوچه مشخص است/بوی مدینه می دهد این گریه های ما……

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:47:00 ق.ظ ]




احکام شرعی روز:
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:41:00 ق.ظ ]




فرا رسیدن شهادت امام صادق (ع)بنیانگذار مکتب تشیع را تسلیت عرض مینماییم….

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ق.ظ ]




احکام شرعی روز:حجاب
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[شنبه 1394-05-17] [ 08:53:00 ق.ظ ]




هر گاه شب جمعه شهدا را یاد کردید
آنها شما را نزد اباعبدالله (ع) یاد میکنند….

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:52:00 ق.ظ ]




ای شوق بی کرانۀ شب های جمعه ام

تنهاترین بهانۀ شب های جمعه ام

از لطف آفتاب نگاهت هنوز هم

گرم است آشیانۀ شب های جمعه ام

هر هفته التماس تو را دارم از خدا

با نالۀ شبانۀ شب های جمعه ام

سنگینی گناه مرا می کشد به دوش

دریای عفو شانۀ شب های جمعه ام

عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان

نجوای عاشقانۀ شب های جمعه ام

در کربلا؟ مدینه؟ کجا گریه می کنی

آقای بی نشانۀ شب های جمعه ام

انگار بی مقدمه کرب و بلاییم

وقتی گدای خانۀ شب های جمعه ام

از سفرۀ حسین بلندم نکن که من

محتاج آب و دانۀ شب های جمعه ام

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:51:00 ق.ظ ]




جنس بد اصلاً ندارد بین مردم ، مشتری….
نیستم قابل ولی گاهی مرا هم میخری….
یک شب جمعه ، تو با دستور پلک مادرت….
این ز پا افتاده را تا کربلایت میبری….

اللهم ارزقنا کربلا بحق فاطمه زهرا سلام الله علیها

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:50:00 ق.ظ ]




نماز خواندن وقت خداست……
ان را به دیگران ندهیم.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ق.ظ ]




:
ﺻﻠﻮﺍﺕ: ﺗﻨﻬﺎ ﺩﻋﺎﻳﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺣﺘﻤﺎ
ﻣﺴﺘﺠﺎﺏ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻫﺪﻳﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺗﺤﻔﻪﺍﻱ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺭﻭﺡ ﺭﺍ ﺟﻼ ﻣﻲﺩﻫﺪ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻋﻄﺮﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ
ﺧﻮﺷﺒﻮ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻧﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻧﻮﺭ ﭘﻞ ﺻﺮﺍﻁ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺷﻔﻴﻊ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺫﻛﺮ ﺍﻟﻬﻲ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻣﻮﺟﺐ ﻛﻤﺎﻝ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻣﻮﺟﺐ ﻛﻤﺎﻝ ﺩﻋﺎ ﻭ ﺍﺳﺘﺠﺎﺑﺖ ﺁﻥ
ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻘﺮﺏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺭﻣﺰ ﺩﻳﺪﻥ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺳﭙﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺍﻧﻴﺲ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﺯﺥ ﻭ
ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺟﻮﺍﺯ ﻋﺒﻮﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺳﻪ ﻋﺎﻟﻢ ﺑﻴﻤﻪ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺣﻤﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ
ﺳﻮ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﭘﺎﻙ ﻛﺮﺩﻥ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﺍﺯ
ﻃﺮﻑ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻋﺎ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺑﺮﺗﺮﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺳﻨﮕﻴﻦﺗﺮﻳﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ
ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺮ ﻣﻴﺰﺍﻥ ﻋﺮﺿﻪ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻣﺤﺒﻮﺏﺗﺮﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺁﺗﺶ ﺟﻬﻨﻢ ﺭﺍ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﻓﻘﺮ ﻭ ﻧﻔﺎﻕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻲﺑﺮﺩ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺯﻳﻨﺖ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﺍﺭﻭﻱ ﻣﻌﻨﻮﻱ ﺍﺳﺖ.
ﺻﻠﻮﺍﺕ : ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﻴﻦ ﻣﻲﺑﺮﺩ.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ق.ظ ]




:
☀نام : قرآن مجید
☀شهرت : فرقان،تنزیل,…
☀محل تولد : مکه،غارحراء
☀شماره شناسنامه : یک
☀فرستنده : خداوند تعالی
☀گیرنده : محمدِامین(ص)
☀ملکه وحی : جبرئیل
☀تعدادسوره : ١١۴
☀تعدادآیه : ۶٢٣۶
☀تعداد کلمات : ٧٧٨٠٧ کلمه
☀تعدادحروف : ٣٢٢٣٧۴ حرف
☀تعدادجزء : ٣٠جزء
☀تعدادحزب : ١٢٠حزب
☀اولین سوره نازل شده: سوره علق
☀آخرین سوره نازل شده : سوره نصر
☀بزرگترین سوره : سوره بقره
☀کوچکترین سوره : سوره کوثر
☀قلب قرآن : سوره یس
☀عروس قرآن : سوره الرحمن
☀تعدادسوره های مکی : ٨۶سوره
☀تعداد سوره های مدنی : ٢٨سوره
☀سوره ایکه بسم ا… ندارد : سوره توبه
☀سوره ایکه دوبسم ا…دارد : سوره نمل
☀اولین گردآورنده به ترتیب نزول وتاویل : حضرت علی(ع)
☀نخستین چاپ قرآن درایران : درتبریز١٢۴۴ هـ.ق
☀نخستین چاپ قرآن در پطرزبورگ : ۱۷۸۲ میلادی

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:01:00 ق.ظ ]




کلام نور/:
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-05-14] [ 10:05:00 ق.ظ ]




وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ،
ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ.
ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ…
“شهيد حسين خرازي”
شرمشان باد، کسانی، که با اختلاس، دزدی و رانت خواری به خون و راه شهیدان خیانت کردند و می کنند.،،،

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]




چون دیروز رو نمی تونم برگردونم
و شاید فردایی نباشه،
امروز بهترین لباسم رو میپوشم
بهترین عطرم رو میزنم
برای عزیزانم گل میخرم،
قشنگ ترین اخلاقم، استعدادم و شکوهم رو هدیه میکنم به خانوادم، دوستام، همکارام
چقدر کار برای امروز دارم
باید امروزم رو زندگی کنم…!!!

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:01:00 ق.ظ ]




ای نگار محفلم صاحب زمان/کن نگاهی بر دلم صاحب زمان/ای غریب عالم خاکی بیا/یک شبی در منزلم صاحب زمان/ازگل روی تو من شرمنده ام/چونکه از تو غافلم صاحب زمان/……..

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:58:00 ق.ظ ]




ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﻣﻨﺒﻊ ﺁﺑﻬﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟!! ﺧﻄﺎﺏ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩ ﻓﺮﺍﺕ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺍﺯ ﺩﻧﺒﺎﻟﻪ ﯼ ﺁﻥ ﺑﺎﻻ‌ ﺑﺮﻭ ﺗﺎ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺷﻮﺩ.
ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺎﻻ‌ ﺁﻣﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﺎﻏﯽ ﺭﺳﯿﺪ.
ﺧﻄﺎﺏ ﺁﻣﺪ ﺩﺍﺧﻞ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻍ ﺷﻮ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﻣﺮ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﻮﯼ. ﺟﺒﺮﯾﯿﻞ ﺩﺍﺧﻞ ﺑﺎﻍ ﮔﺮﺩﯾﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺁﻥ ﻧﻬﺮ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﺨﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ
ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪ ﺁﺑﻬﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ.

عرض ﮐﺮﺩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﺁﺑﻬﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺗﺨﺖ ﻓﺮﻭ ﻣﯿﺮﯾﺰﺩ.
ﺳﭙﺲ ﺧﻄﺎﺏ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ‌ﯼ ﺗﺨﺖ ﺑﺮﻭ.
ﺟﺒﺮﯾﯿﻞ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﯾﺪ ﺷﺨﺼﯽ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﮐﺴﺎﺋﯽ ﺳﻔﯿﺪ ﻭ ﻧﻮﺭﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﻭ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ
ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺁﺑﻬﺎ ﺍﺯ “ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻥ” ﺍﻭ ﺟﺎﺭﯾﺴﺖ!!! ﺧﻄﺎﺏ ﺭﺳﯿﺪ ﻣﻮﺩﺑﺎﻧﻪ ﭘﯿﺶ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺁﻥ ﮐﺴﺎﺀ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﺎﺳﯽ.
ﺟﺒﺮﯾﯿﻞ ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﮐﺴﺎﺀ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ مولا امیر المومنين ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﺍﺑﯿﻄﺎﻟﺐ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﺍﺳﺖ."❤❤❤❤❤❤❤❤❤
. منبع:
ﻭﺳﯿﻠﻪ ﺍﻟﻤﻌﺎﺩ ﺻﻔﺤﻪ 43

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:10:00 ق.ظ ]




پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است…
پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم …
پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته …
پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد …
چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را …
تنها به فاتحه ای قانعند

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 09:08:00 ق.ظ ]




آرمیتا مثل پری:بهانه برای سالگرد شهید هسته ای از دیار آبدانان (استان ایلام)
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-05-07] [ 11:24:00 ق.ظ ]




رهبرم:
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ق.ظ ]




کلام نور/:
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ق.ظ ]




حضرت علی علیه السلام با فقرا می‌نشست، با آنان غذا می‌خورد، از آنان دلجویی می‌کرد، به آنان لطف داشت و پناه آنان بود، برای آنان کار می‌کرد و از آنان پذیرایی می‌نمود، و درباره آنان به دیگران سفارش می‌کرد.تاریخ نویسان اقرار دارند که امام سجاد علیه السلام، دوست داشت فقیران، یتیمان و بینوایان سر سفره‌اش باشند و با آنها بنشیند، غذا برای آنها آماده کند و حتی غذا در دهن آنان بنهد.
فصاحت و بلاغت در کلام امام سجاد علیه السلامفصاحت به معنی خوب سخن گفتن، مجاز، کنایه، لطایف و مثال‌ها را به کار بردن است. و بلاغت، سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول کلام بی فایده پرهیز داشتن است. فصاحت و بلاغت امیرالمؤمنین مورد اقرار همه است آن چنانکه درباره نهج البلاغه گفته شده:دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق؛ پایین‌تر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق است.»
امام سجاد علیه السلام صحیفه کامله سجادیه را به جهان عرضه داشت. صحیفه‌ای که مثل آن نیامده و نخواهد آمد. صحیفه‌ای که در ضمن دعا، معارف اسلام، سیاست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعیات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهل‌بیت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقیقت، و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش می‌دهد. صحیفه‌ای که محققین اسم آن را «اخت القرآن»، «انجیل اهل‌بیت»، «زبور آل محمد» نهاده‌اند. صحیفه‌ای که ابلهی با فصاحت ادعا کرد که می‌تواند چون آن بیاورد چون قلم به دست گرفت، نتوانست، دق کرد و مُرد.
جهاد امام سجاد علیه السلامحضرت علی علیه السلام بزرگترین مجاهد اسلام است که توانست اسلام را از دست کفار و مشرکین نجات دهد. ولی فرزندش امام سجاد علیه السلام گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام بوده است. قیام ابی عبدالله الحسین علیه السلام درختی بود که در کربلا کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن به دست امام سجاد علیه السلام به دست زینب کبری انجام گرفت.تدبیر امام سجاد علیه السلام در اسارت، گریه‌های امام سجاد در مدینه، نوحه خوانی و روضه خوانی‌های آن حضرت در مدت سی و پنج سال سخنرانیش، به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمربخش که تحلیل سیاسی تاریخ، این مطالب را نشان می‌دهد.
عفو و جوانمردی امام سجاد علیه السلاماگر تاریخ درباره امیرالمؤمنین علیه السلام می‌گوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی که ظرف شیری را برای حضرت می‌آوردند نیمی را می‌خورد و نیم دیگر را برای او می‌فرستاد، و درباره او وصیّت و سفارش فراوان نمود، درباره امام سجاد نیز منقول است که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد علیه السلام اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات یابد.آن فرماندار معزول می‌گفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار کردم.
ابهت و شخصیت امام سجاد علیه السلامدرباره حضرت علی علیه السلام گفته شده که بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود. همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد علیه السلام.در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شد که حجرالاسود را استلام کند. پس در گوشه‌ای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام سجاد علیه السلام وارد طواف شد و وقتی به حجرالاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمی‌دانم. فرزدق آنجا بود، فی البداهه قصیده مفصلی درباره امام سجاد علیه السلام سرود. ما چند بیت از آن قصیده را می‌آوریم: تمام قصیده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:
هذا الذی تعرف البطحاء و طاته و البیت یعرفه و الحل و الحرم
ما قال لاقط الا فی تشهده لولا التشهد کانت لانه نعم
یغضی حیاء و یغضی من مهابته فما یکلم الا حین یبتسم
من معشر حبهم دین و بغضهم کفر و قربهم منجی و مقتصم
مقدم بعد ذکر الله ذکرهم فی کل فرض و مختوم به الکلم
«این مردی است که حجاز، خانه خدا، حل، حرم او را می‌شناسند. نه، در کلامش نیست ـ حاجت سائل را همیشه برآورده می‌کند جز در تشهد ـ که لا اله الا الله می‌گوید. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، همیشه آری بود: هنگام برخورد با مردمان چشم‌ها را فرو می‌بندد برای آن که حیا دارد، و دیگران چشم فرو می‌بندد به جهت ابهتی که او دارد. و سخن با او نمی‌گویند مگر که آن بزرگوار تبسّم کند. روز قیامت حبّ آنها دین است و بغض آنها کفر است و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسان‌ها است. در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال. و نمازها به اسم آنان تمام می‌شود ـ یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهل‌بیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته می‌شود باز اسم اهل‌بیت است. گفته شده که فرزدق به این اشعار آمرزیده شده است و به گفته جامی اگر اهل عالم به این اشعار آمرزیده شوند جا دارد.
زندگی امام سجاد علیه السلاممی‌دانیم زندگی حضرت علی علیه السلام پر تلاطم بود در نهج البلاغه می‌فرماید: «صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی؛ صبر نمودم در مصایب نظیر کسی که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشته باشد.» ولی زندگی امام سجاد علیه السلام از زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار پرتلاطم‌تر بود. آن حضرت در بحبوحه جنگ صفین به دنیا آمد: در زمان معاویه و آن جنایاتش پرورش پیدا کرده. معاویه را با کشتارهای دسته جمعی شیعیان، با اشاعه سبّ امیرالمؤمنین در خطبه‌ها و بعد از نمازها دیده است. بعداً حماسه کربلا و اسارت، که هر روزی از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زیاد و مجلس یزید را با اهل‌بیت پدرش پشت سر نهاد. قضیه حرّه که ننگی است بر دامن مسلمانان را مشاهده کرد.یزید سال دوم سلطنت، شخصی را با پنج هزار لشگر به مدینه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدینه را برای لشگریان خود مباح اعلام نمود.
او شاهد قضیه عبدالله بن زبیر است ـ که همه بنی‌هاشم و من جمله محمد بن حنفیه را در شعب ابی طالب جمع نمود که بسوزاند و چون دشمن رسید موفق نشد ـ شاهد مروان بن حکم بود که دشمن سرسخت اهل‌بیت بود. شاهد حکومت عبدالملک مروان با فرماندارش حجاج بن یوسف ثقفی است. زندانی زندان حجاج بن یوسف است که در میان بیابانی، پنجاه هزار زندانی در آن زندان بود و دمیری در حیاة الحیوان می‌گوید خوراک آنها دو قرصه نان بود که بیشتر آن خاکستر بود. شاهد کشتار بیشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستی با اهل‌بیت. پنجاه و هفت سال در این دنیا زندگی کرد ولی هر روز از آن برای آن بزرگوار قتلگاهی بود.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:35:00 ق.ظ ]




حضرت علی علیه السلام می‌فرمود: «و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة و ما تحت افلاکها علی ان اعصی فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت؛ به خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند که به مورچه‌ای ظلم کنم و بی‌جهت پوست جوی را از دهان آن بگیرم، این کار را نمی‌کنم.»امام زین العابدین نیز می‌فرمود:
تعصی الاله و انت تظهر حبّه هذا لعمری فی الفعال بدیع
لو کنت تظهر حبه لأطعته ان المحب لمن یحب مطیع
«خداوند را معصیت می‌کنی و ادعا می‌کنی که او را دوست داری. به جان من این ادعا از عجایب امور است. اگر براستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت می‌کردی، زیرا محّب همیشه مطیع محبوب است.»
در این اشعار نیز امام سجاد علیه السلام می‌گوید محال است که خداوند را معصیت کنم، زیرا او را دوست دارم.
عبادت امام سجاد علیه السلامدرباره امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت می‌کرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغ‌ها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجاد ملقب شد.از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که روز قیامت خطاب می‌شود: «کجا است زین العابدین؟» و می‌بینم که فرزندم علی بن الحسین جواب می‌دهد و می‌آید.
از امام باقر علیه السلام روایت شده که: «پدرم را می‌دیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونه‌های او مجروح، و محل سجده او پینه بسته بود.»
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجاد علیه السلامدر تاریخ آمده است یکی از کارهای امیرالمؤمنین علیه السلام اداره کردن فقرا به طور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین شب‌ها خوراک، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان می‌برد، و آن بینوایان حتی نمی‌دانستند که چه کسی آنها را اداره می‌کند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد علیه السلام چنین بوده است.راوی می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودیم که از مناقب حضرت علی علیه السلام صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین علیهماالسلام نبوده است که صد خانواده را اداره می‌کرد. شب‌ها گاهی هزار رکعت نماز می‌خواند.»
از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون امام سجاد علیه السلام شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را به طور مخفی اداره می‌کرده است.
زهد امام سجاد علیه السلامچنانچه حضرت علی علیه السلام زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است. امام سجاد علیه السلام نیز همچنین بوده است. لذا به اصحاب خود سفارش می‌فرمود: اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة و لا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علیها و بها متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. و قال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا و لا تتخذوها قراراً.«ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی‌کنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده‌اید. آیا نشنیده‌اید که حضرت عیسی به حواریون می‌گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب، خانه می‌سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»
شجاعت امیرالمؤمنین علیه السلامشجاعت امام علی علیه السلام زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد علیه السلام را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبه آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن می‌شود.امیرالمؤمنین شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمرو بن عبدود و مرحب خیبری به کار می‌برد و فرزند گرامی او امام سجاد، شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی منبر در مسجد شام به کار برده است.
سیاست امام سجاد علیه السلامامیرالمؤمنین به اقرار همه مورخین از سنّی و شیعه پاسدار اسلام بود و رأی و تدبیر او فوق العاده مفید بود، چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علی لَهَکَ عمر، یعنی: «اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.»امام سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجاد علیه السلام، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.
حلم امام سجاد علیه السلامدرباره امیرالمؤمنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند: «از کنار آدم بی‌خردی گذشتم که به من بد می‌گفت. از او صرف‌نظر کردم گویی که او حرفی نزده است.» درباره امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند: «از کنار کسی گذشتم که به من بد می‌گفت. به او گفتم که اگر راست می‌گویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می‌گویی خدا تو را بیامرزد!»

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:33:00 ق.ظ ]




حضرت سجّاد علیه السلام پدری چون حسین دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق به طور خارق العاده این دختر را به امام حسین می‌رساند. شرافت این زن آن است که مادر نُه نفر از ائمه طاهرین می‌شود و چنانچه امام حسین علیه السلام «اب الائمه» است. این زن نیز «ام الائمه» است.
گرچه امام سجاد علیه السلام با اهل‌بیت علیهم السلام در همه فضایل وجه اشتراک دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان امیرالمؤمنان علی علیه السلام دارد. که آن موارد را ذکر می‌نماییم.
ایمان امام سجاد علیه السلامامیرالمؤمنین علیه السلام در دعای صباح می‌گوید: «یا من دلّ علی ذاته بذاته؛ ای کسی که برهان وجود خود هستی.»حضرت سجاد نیز در دعای ابوحمزه ثمالی می‌گوید: «بک عرفتک و انت دللتنی علیک و عویتنی الیک و لولا انت لم أدر ما انت؛ تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی، ترا نمی‌شناختم.»
اینگونه کلمات منتهای ایمان را می‌رساند و این همان ایمان شهودی است که امیرالمؤمنین می‌فرماید: «لو کشفت لی الغطاء ما ازددت یقینا؛ اگر بر فرض محال ممکن بود خدا را با این چشم ظاهری دید و می‌دیدم بر یقین من که الآن به ذات مقدس حق دارم چیزی افزوده نمی‌شد.»
علم امام سجاد علیه السلاماگر امام علی علیه السلام می‌گوید: «از من بپرسید هر چه می‌خواهید که به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت می‌دانم، حضرت سجاد نیز می‌گوید: «اگر نمی‌ترسیدم که مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت می‌گفتم.»
تقوای امام سجاد علیه السلام
حضرت علی علیه السلام می‌فرمود: «و الله لو اعطیت الاقالیم السبعة و ما تحت افلاکها علی ان اعصی فی نملة اسلبها جلب شعیرة ما فعلت؛ به خدا قسم اگر تمام عالم هستی را به من دهند که به مورچه‌ای ظلم کنم و بی‌جهت پوست جوی را از دهان آن بگیرم، این کار را نمی‌کنم.»امام زین العابدین نیز می‌فرمود:
تعصی الاله و انت تظهر حبّه هذا لعمری فی الفعال بدیع
لو کنت تظهر حبه لأطعته ان المحب لمن یحب مطیع
«خداوند را معصیت می‌کنی و ادعا می‌کنی که او را دوست داری. به جان من این ادعا از عجایب امور است. اگر براستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت می‌کردی، زیرا محّب همیشه مطیع محبوب است.»
در این اشعار نیز امام سجاد علیه السلام می‌گوید محال است که خداوند را معصیت کنم، زیرا او را دوست دارم.
عبادت امام سجاد علیه السلامدرباره امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت می‌کرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغ‌ها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجاد ملقب شد.از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که روز قیامت خطاب می‌شود: «کجا است زین العابدین؟» و می‌بینم که فرزندم علی بن الحسین جواب می‌دهد و می‌آید.
از امام باقر علیه السلام روایت شده که: «پدرم را می‌دیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونه‌های او مجروح، و محل سجده او پینه بسته بود.»
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجاد علیه السلامدر تاریخ آمده است یکی از کارهای امیرالمؤمنین علیه السلام اداره کردن فقرا به طور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین شب‌ها خوراک، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان می‌برد، و آن بینوایان حتی نمی‌دانستند که چه کسی آنها را اداره می‌کند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد علیه السلام چنین بوده است.راوی می‌گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودیم که از مناقب حضرت علی علیه السلام صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین علیهماالسلام نبوده است که صد خانواده را اداره می‌کرد. شب‌ها گاهی هزار رکعت نماز می‌خواند.»
از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون امام سجاد علیه السلام شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را به طور مخفی اداره می‌کرده است.
زهد امام سجاد علیه السلامچنانچه حضرت علی علیه السلام زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است. امام سجاد علیه السلام نیز همچنین بوده است. لذا به اصحاب خود سفارش می‌فرمود: اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة و لا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علیها و بها متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. و قال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا و لا تتخذوها قراراً.«ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمی‌کنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زده‌اید. آیا نشنیده‌اید که حضرت عیسی به حواریون می‌گفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب، خانه می‌سازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»
شجاعت امیرالمؤمنین علیه السلامشجاعت امام علی علیه السلام زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد علیه السلام را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبه آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن می‌شود.امیرالمؤمنین شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمرو بن عبدود و مرحب خیبری به کار می‌برد و فرزند گرامی او امام سجاد، شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی منبر در مسجد شام به کار برده است.
سیاست امام سجاد علیه السلامامیرالمؤمنین به اقرار همه مورخین از سنّی و شیعه پاسدار اسلام بود و رأی و تدبیر او فوق العاده مفید بود، چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علی لَهَکَ عمر، یعنی: «اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.»امام سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجاد علیه السلام، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.
حلم امام سجاد علیه السلامدرباره امیرالمؤمنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند: «از کنار آدم بی‌خردی گذشتم که به من بد می‌گفت. از او صرف‌نظر کردم گویی که او حرفی نزده است.» درباره امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند: «از کنار کسی گذشتم که به من بد می‌گفت. به او گفتم که اگر راست می‌گویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ می‌گویی خدا تو را بیامرزد!»

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:31:00 ق.ظ ]




، شامل ۵۷دعا است که مشتمل بر دقیقترین مسائل توحیدی و عبادی و اجتماعی و اخلاقی است ، و بدان “زبور آل محمد ( ص )” نیز می گویند . یکی از حوادث تاریخ که دورنمایی از تلألؤ شخصیت امام سجاد ( ع ) را به ما می نمایاند – گرچه سراسر زندگی امام درخشندگی و شور ایمان است – قصیده ای است که فرزدق شاعر در مدح امام ( ع ) در برابر کعبه معظمه سروده است . مورخان نوشته اند : “در دوران حکومت ولید بن عبد الملک اموی ، ولیعهد و برادرش هشام بن عبد الملک به قصد حج ، به مکه آمد و به آهنگ طواف قدم در مسجد الحرام گذاشت . چون به منظور استلام حجر الاسود به نزدیک کعبه رسید ، فشار جمعیت میان او و حطیم حائل شد ، ناگزیر قدم واپس نهاد و بر منبری که برای وی نصب کردند ، به انتظار فروکاستن ازدحام جمعیت بنشست و بزرگان شام که همراه او بودند در اطرافش جمع شدند و به تماشای مطاف پرداختند . در این هنگام کوکبه جلال حضرت علی بن الحسین علیهما السلام که سیمایش از همگان زیباتر وجامه هایش از همگان پاکیزه تر و شمیم نسیمش از همه طواف کنندگان دلپذیرتر بود ، از افق مسجد بدرخشید و به مظاف درآمد ، و چون به نزدیک حجر الاسود رسید ، موج جمعیت در برابر هیبت و عظمتش واپس نشست و منطقه استلام را در برابرش خالی از ازدحام ساخت ، تا به آسانی دست به حجر الاسود رساند و به طواف پرداخت . تماشای این منظره موجی از خشم و حسد در دل و جان هشام بن عبد الملک برانگیخت و در همین حال که آتش کینه در درونش زبانه می کشید ، یکی از بزرگان شام رو به او کرد و با لحنی آمیخته به حیرت گفت : این کیست که تمام جمعیت به تجلیل و تکریم او پرداختند و صحنه مظاف برای او خلوت گردید ؟ هشام با آن که شخصیت امام را نیک می شناخت ، اما از شدت کینه و حسد و از بیم آن که درباریانش به او مایل شوند و تحت تأثیر مقام و کلامش قرار گیرند ، خود را به نادانی زد و در جواب مرد شامی گفت : “او را نمی شناسم ” . در این هنگام روح حساس ابو فراس ( فرزدق ) از این تجاهل و حق کشی سخت آزرده شد و با آن که خود شاعر دربار اموی بود ، بدون آن که از قهر و سطوت هشام بترسد و از درنده خویی آن امیر مغرور خودکامه بر جان خود بیندیشد ، رو به مرد شامی کرد و گفت : “اگر خواهی تا شخصیت او را بشناسی از من بپرس ، من او را نیک می شناسم ” . آن گاه فرزدق در لحظه ای از لحظات تجلی ایمان و معراج روح ، قصیده جاویدان خود را که از الهام وجدان بیدارش مایه می گرفت ، با حماسه های افروخته و آهنگی پرشور سیل آسا بر زبان راند ، و اینک دو بیتی از آن قصیده و قسمتی از ترجمه آن : هذا الذی تعرف البطحاء وطأته والبیت یعرفه والحل والحرم هذا الذی احمد المختار والده صلی علیه الهی ما جری القلم “این که تو او را نمی شناسی ، همان کسی است که سرزمین “بطحاء” جای گامهایش را می شناسد و کعبه و حل و حرم در شناسائیش همدم و همقدمند . این کسی است که احمد مختار پدر اوست ، که تا هر زمان قلم قضا در کار باشد ، درود و رحمت خدا بر روان پاک او روان باد … این فرزند فاطمه ، سرور بانوان جهان است و پسر پاکیزه گوهر وصی پیغمبر است ، که آتش قهر و شعله انتقام خدا از زبانه تیغ بی دریغش همی درخشد …” . و از این دست اشعاری سرود که همچون خورشید بر تارک آسمان ولایت می درخشد و نور می پاشد . وقتی قصیده فرزدق به پایان رسید ، هشام مانند کسی که از خوابی گران بیدار شده باشد ، خشمگین و آشفته به فرزدق گفت : چرا چنین شعری – تا کنون – در مدح ما نسروده ای ؟ فرزدق گفت : جدی بمانند جد او و پدری همشأن پدر او و مادری پاکیزه گوهر مانند مادر او بیاور تا تو را نیز مانند او بستایم . هشام برآشفت و دستور داد تا نام شاعر را از دفتر جوایز حذف کنند و او را در سرزمین “عسفان ” میان مکه و مدینه به بند و زندان کشند . چون این خبر به حضرت سجاد ( ع ) رسید دستور فرمود دوازده هزار درهم به رسم صله و جایزه نزد فرزدق بفرستند و عذر بخواهند که بیش از این مقدور نیست . فرزدق صله را نپذیرفت و پیغام داد : “من این قصیده را برای رضای خدا و رسول خدا و دفاع از حق سروده ام و صله ای نمی خواهم ” . امام ( ع ) صله را بازپس فرستاد و او را سوگند داد که بپذیرد و اطمینان داد که چیزی از ارزش واقعی آن ، در نزد خدا کم نخواهد شد . باری ، این فضایل و ارزشهای واقعی است که دشمن را بر سر کینه و انتقام می آورد . چنانکه نوشته اند : سرانجام به تحریک هشام ، خلیفه اموی ، ولید بن عبد الملک ، امام زین العابدین و سید الساجدین ( ع ) را مسموم کرد و در سال ۹۵ هجری درگذشت و در بقیع مدفون شد .
شخصی به حضور امام سجاد(ع) آمد و نسبت به آن حضرت جسارت کرده و سخنان زشت و ناسزا گفت.امام سجاد(ع) سکوت کرد و هیچ سخنی به او نگفت و او رفت.امام به همراهان فرمود: دیدید که این مرد چگونه برخورد کرد؟ اینک دوست دارم با من نزد او بیایید تا بنگرید جواب او را چگونه خواهم داد.
همراهان با امام حرکت کردند و شنیدند که آن حضرت در مسیر راه،مکرر این آیه را می خواند: والکاظمین الغیظ؛ از ویژگیهای پرهیزکاران این است که خشم خود را فرو می برند.
همراهان دریافتند که امام با او برخورد شدید نخواهد کرد.
وقتی امام(ع) به درخانه او رسید، او را صدا زد.
او از خانه بیرون آمد، درحالی که تصور می کرد با برخورد شدید امام، رو به رو خواهد شد؛ اما برخلاف انتظار شنید کهامام(ع) به او فرمود: برادرم اگر آنچه به من گفتی، در من وجود دارد، از درگاه خداوند طلب آمرزش می کنم، و اگر آن چیزها در من وجود ندارد، از خدا می خواهم که تو را بیامرزد.
آن مرد بین دو چشم امام را بوسید و عرض کرد: آنچه گفتم، در وجود تو نیست؛ بلکه من به آن سزاوارترم.
نام مبارک امام چهارم علی است و مشهورترین القاب آن حضرت زین العابدین و سجّاد می‌باشد و مشهورترین کنیه ایشان ابامحمد و ابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار پنجاه و هفت سال است. ایشان پانزدهم جمادی الاول سال سی و هشتم هجری به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام است و تقریباً بیست و سه سال با پدر بزرگوار زندگی کرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سی و چهار سال است.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:29:00 ق.ظ ]




. و گریست و گفت چقدر من بی خبر مانده ام . سپس به امام ( ع ) عرض کرد : اگر توبه کنم آیا توبه ام پذیرفته است ؟ امام ( ع ) به او اطمینان داد . این پیرمرد را به خاطر همین آگاهی شهید کردند . باری ، قافله اسیران راه خدا را در جلو مسجد جامع دمشق متوقف ساختند . سپس آنها را در حالی که به طنابها بسته بودند به زندانی منتقل کردند . چند روزی را در زندان گذراندند ، زندانی خراب . به هر حال یزید در نظر داشت با دعوت از برجستگان هر مذهب و سفیران و بزرگان و چاپلوسان درباری مجلسی فراهم کند تا پیروزی ظاهری خود را به همه نشان دهد . در این مجلس یزید همان جسارتی را نسبت به سر مقدس حضرت سید الشهداء انجام داد که ابن زیاد ، دست نشانده پلیدش در کوفه انجام داده بود . چوب دستی خود را بر لب و دندانی نواخت که بوسه گاه حضرت رسول الله ( ص ) و علی مرتضی و فاطمه زهرا علیهما السلام بوده است . وقتی زینب ( ع ) این جسارت را از یزید مشاهده فرمود و اولین سخنی که یزید به حضرت سید سجاد ( ع ) گفت چنین بود : “شکر خدای را که شما را رسوا ساخت ” ، بی درنگ حضرت زینب ( ع ) در چنان مجلسی بپاخاست . دلش به جوش آمد و زبان به ملامت یزید و یزیدیان گشود و با فصاحت و بلاغت علوی پیام خون و شهادت را بیان فرمود و در سنگر افشاگری پرده از روی سیه کاری یزید و یزیدیان برداشت ، و خلیفه مسلمین را رسواتر از مردم کوفه نمود . اما یزید سر به زیر انداخت و آن ضربات کوبنده و بر باد دهنده شخصیت کاذب خود را تحمل کرد ، و تنها برای جواب بیتی خواند که ترجمه آن این است : “ناله و ضجه از داغدیدگان رواست و زنان اجیر نوحه کننده را مرگ درگذشته آسان است ” .
امام سجاد ( ع ) در دمشق
علاوه بر سخنانی که حضرت سجاد ( ع ) با استناد به قرآن کریم فرمود و حقیقت را آشکار کرد ، حضرت زین العابدین ( ع ) وقتی با یزید روبرو شد – در حالی که از کوفه تا دمشق زیر زنجیر بود – فرمود : ای یزید ، به خدا قسم ، چه گمان می بری اگر پیغمبر خدا ( ص ) ما را به این حال بنگرد ؟ این جمله چنان در یزید اثر کرد که دستور داد زنجیر را از آن حضرت برداشتند ، و همه اطرافیان از آن سخن گریستند . فرصت بهتری که در شام به دست امام چهارم آمد ، روزی بود که خطیب رسمی بالای منبر رفت و در بدگویی علی ( ع ) و اولاد طاهرینش و خوبی معاویه و یزید داد سخن داد . امام سجاد ( ع ) به یزید گفت : به من هم اجازه می دهی روی این چوبها بروم و سخنانی بگویم که هم خدا را خشنود سازد و هم برای مردم موجب اجر و ثواب باشد ؟ یزید نمی خواست اجازه دهد ، زیرا از علم و معرفت و فصاحت و بلاغت خانواده عصمت علیهم السلام آگاه بود و بر خود می ترسید . مردم اصرار کردند . ناچار یزید قبول کرد . امام چهارم ( ع ) پای به منبر گذاشت و آنچنان سخن گفت که دلها از جا کنده شد و اشکها یکباره فرو ریخت و شیون از میان زن و مرد برخاست . خلاصه بیانات امام ( ع ) چنین بود : “ای مردم شش چیز را خدا به ما داده است و برتری ما بر دیگران بر هفت پایه است . علم نزد ماست ، حلم نزد ماست ، جود و کرم نزد ماست ، فصاحت و شجاعت نزد ماست ، دوستی قلبی مؤمنین مال ماست . خدا چنین خواسته است که مردم با ایمان ما را دوست بدارند ، و این کاری است که دشمنان ما نمی توانند از آن جلوگیری کنند” . سپس فرمود : “پیغمبر خدا محمد ( ص ) از ماست ، وصی او علی بن ابیطالب از ماست ، حمزه سید الشهداء از ماست ، جعفر طیار از ماست ، دو سبط این امت حسن و حسین ( ع ) از ماست ، مهدی این امت و امام زمان از ماست ” . سپس امام خود را معرفی کرد و کار به جایی رسید که خواستند سخن امام را قطع کنند ، پس دستور دادند تا مؤذن اذان بگوید . امام ( ع ) سکوت کرد . تا مؤذن گفت : اشهد ان محمدا رسول الله . امام عمامه از سر برگرفت و گفت : ای مؤذن تو را به حق همین محمد خاموش باش . سپس رو به یزید کرد و گفت : آیا این پیامبر ارجمند جد تو است یا جد ما ؟ اگر بگویی جد تو است همه می دانند دروغ می گویی ، و اگر بگویی جد ماست ، پس چرا فرزندش حسین ( ع ) را کشتی ؟ چرا فرزندانش را کشتی ؟ چرا اموالش را غارت کردی ؟ چرا زنان و بچه هایش را اسیر کردی ؟ سپس امام ( ع ) دست برد و گریبان چاک زد و همه اهل مجلس را منقلب نمود . براستی آشوبی به پا شد . این پیام حماسی عاشورا بود که به گوش همه می رسید . این ندای حق بود که به گوش تاریخ می رسید . یزید در برابر این اعتراضها زبان به طعن و لعن ابن زیاد گشود و حتی بعضی از لشکریان را که همراه اسیران آمده بودند – بظاهر – مورد عتاب و سرزنش قرار داد . سرانجام بیمناک شد و از آنان روی پوشید و سعی کرد کمتر با مردم تماس بگیرد . به هر حال ، یزید بر اثر افشاگریهای امام ( ع ) و پریشان حالی اوضاع مجبور شد در صدد استمالت و دلجویی حال اسیران برآید . از امام سجاد ( ع ) پرسید : آیا میل دارید پیش ما در شام بمانید یا به مدینه بروید ؟ امام سجاد ( ع ) و زینب کبری ( ع ) فرمودند : میل داریم پهلوی قبر جدمان در مدینه باشیم .
حرکت به مدینه
در ماه صفر سال ۶۱هجری اهل بیت عصمت با جلال و عزت به سوی مدینه حرکت کردند . نعمان بن بشیر با پانصد نفر به دستور یزید کاروان را همراهی کرد . امام سجاد و زینب کبری و سایر اهل بیت به مدینه نزدیک می شدند . امام سجاد ( ع ) محلی در خارج شهر مدینه را انتخاب فرمود و دستور داد قافله در آنجا بماند . نعمان بن بشیر و همراهانش را اجازه مراجعت داد . امام ( ع ) دستور داد در همان محل خیمه هایی برافراشتند . آنگاه به بشیر بن جذلم فرمود مرثیه ای بسرای و مردم مدینه را از ورود ما آگاه کن . بشیر یکسر به مدینه رفت و در کنار قبر رسول الله ( ص ) با حضور مردم مدینه ایستاد و اشعاری سرود که ترجمه آن چنین است : “هان ! ای مردم مدینه شما را دیگر در این شهر امکان اقامت نماند ، زیرا که حسین ( ع ) کشته شد ، و اینک این اشکهای من است که روان است . آوخ ! که پیکر مقدسش را که به خاک و خون آغشته بود در کربلا بگذاشتند ، و سرش را بر نیزه شهر به شهر گردانیدند” . شهر یکباره از جای کنده شد . زنان بنی هاشم صدا به ضجه و ناله و شیون برداشتند . مردم در خروج از منزلهای خود و هجوم به سوی خارج شهر بر یکدیگر سبقت گرفتند . بشیر می گوید : اسب را رها کردم و خود را به عجله به خیمه اهل بیت پیغمبر رساندم . در این موقع حضرت سجاد ( ع ) از خیمه بیرون آمد و در حالی که اشکهای روان خود را با دستمالی پاک می کرد به مردم اشاره کرد ساکت شوند ، و پس از حمد و ثنای الهی لب به سخن گشود و از واقعه جانگداز کربلا سخن گفت . از جمله فرمود : “اگر رسول الله ( ص ) جد ما به قتل و غارت و زجر و آزار ما دستور می داد ، بیش از این بر ما ستم نمی رفت ، و حال اینکه به حمایت و حرمت ما سفارش بسیار شده بود . به خدا سوگند به ما رحمت و عنایت فرماید و از دشمنان ما انتقام بگیرد” . سپس امام سجاد ( ع ) و زینب کبری ( ع ) و یاران و دلسوختگان عزای حسینی وارد مدینه شدند . ابتدا به حرم جد خود حضرت رسول الله ( ص ) و سپس به بقیع رفتند و شکایت مردم جفاپیشه را با چشمانی اشک ریزان بیان نمودند . مدتها در مدینه عزای حسینی برقرار بود . و امام ( ع ) و زینب کبری از مصیبت بی نظیر کربلا سخن می گفتند و شهادت هدفدار امام حسین ( ع ) را و پیام او را به مردم تعلیم می دادند و فساد دستگاه حکومت را بر ملا می کردند تا مردم به عمق مصیبت پی ببرند و از ستمگران روزگار انتقام خواستن را یاد بگیرند . آن روز در جهان اسلام چهار نقطه بسیار حساس و مهم بود : دمشق ، کوفه ، مکه و مدینه ، حرم مقدس رسول الله مرکز یادها و خاطره اسلام عزیز و پیامبر گرامی ( ص ) . امام سجاد در هر چهار نقطه نقش حساس ایفا فرمود ، و به دنبال آن بیداری مردم و قیامها و انقلابات کوچک و بزرگ و نارضایتی عمیق مردم آغاز شد . از آن پس تاریخ اسلام شاهد قیامهایی بود که از رستاخیز حسینی در کربلا مایه می گرفت ، از جمله واقعه حره که سال بعد اتفاق افتاد ، و کارگزاران یزید در برابر قیام مردم مدینه کشتارهای عظیم به راه انداختند . اولاد علی ( ع ) هر یک در گوشه و کنار در صدد قیام و انتقام بودند تا سرانجام به قیام ابو مسلم خراسانی و انقراض سلسله ناپاک بنی امیه منتهی شد . مبارزه و انتقاد از رفتار خودخواهانه و غیر عادلانه خلفای بنی امیه و بنی عباس به صورتهای مختلف در مسلمانان بخصوص در شیعیان علی ( ع ) در طول تاریخ زنده شد و شیعه به عنوان عنصر مقاوم و مبارز که حامل پیام خون و شهادت بود در صحنه تاریخ معرفی گردید . گرچه شیعیان همیشه زجرها دیده و شکنجه ها بر خود هموار کرده اند ، ولی همیشه این روحیه انقلابی را حتی تا امروز – پس از چهارده قرن – در خود حفظ کرده اند . امام سجاد ( ع ) گرچه بظاهر در خانه نشست ، ولی همیشه پیام شهادت و مبارزه را در برابر ستمگران به زبان دعا و وعظ بیان می فرمود و با خواص شیعیان خود مانند “ابو حمزه ثمالی ” و “ابو خالد کابلی ” و … در تماس بود ، و در عین حال به امر به معروف و نهی از منکر اشتغال داشت ، و شیعیان خاص وی معارف دینی و احکام اسلامی را از آن حضرت می گرفتند و در میان شیعیان منتشر می کردند ، و از این راه ابعاد تشیع توسعه فراوانی یافت . بر اثر این مبارزات پنهان و آشکار بود که برای بار دوم امام سجاد را به امر عبد الملک خلیفه اموی ، با بند و زنجیر از مدینه به شام جلب کردند ، و بعد از زمانی به مدینه برگرداندند . امام سجاد ( ع ) در مدت ۳۵سال امامت با روشن بینی خاص خود هر جا لازم بود ، برای بیداری مردم و تهییج آنها علیه ظلم و ستمگری و گمراهی کوشید ، و در موارد بسیاری به خدمات اجتماعی وسیعی در زمینه حمایت بینوایان و خاندانهای بی سرپرست پرداخت ، و نیز از طریق دعاهایی که مجموعه آنها در “صحیفه سجادیه ” گرد آمده است ، به نشر معارف اسلام و تهذیب نفس و اخلاق و بیداری مردم اقدام نمود .
صحیفه سجادیه

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:27:00 ق.ظ ]




ابن زیاد یا پسر مرجانه اسیران کربلا را پس از مکالماتی که در مجلس او ب آنان روی داد ، دستور داد به زندانی پهلوی مسجد اعظم کوفه منتقل ساختند ، و دستور داد سر مقدس امام ( ع ) را در کوچه ها بگردانند تا مردم دچار وحشت شوند . یزید در جواب نامه ابن زیاد که خبر شهادت حسین ( ع ) و یارانش و اسیر کردن اهل و عیالش را به او نوشته بود ، دستور داد سر حسین ( ع ) و همه یارانش را و همه اسیران را به شام بفرستند . بر دست و پا و گردن امام همام حضرت سجاد زنجیر نهاده ، بر شتر سوارش کردند و اهل بیت را چون اسیران روم و زنگبار بر شتران بی جهاز سوار کردند و راهی شام نمودند . اهل بیت عصمت از راه بعلبک به شام وارد شدند . روز اول ماه صفر سال ۶۱هجری – شهر دمشق غرق در شادی و سرور است ، زیرا یزید اسیران کربلا را که اولاد پاک رسول الله هستند ، افراد خارجی و یاغیگر معرفی کرده که اکنون در چنگ آنهایند – یزید دستور داد اسیران و سرهای شهدا را از کنار “جیرون ” که تفریحگاه خارج از شهر و محل عیش و عشرت یزید بود عبور دهند . یزید از منظر جیرون اسیران را تماشا می کرد و شاد و مسرور به نظر می رسید ، همچون فاتحی بلا منازع ! در کنار کوچه ها مردم ایستاده بودند و تماشا می کردند . پیرمردی از شامیان جلو آمد و در مقابل قافله اسیران بایستاد و گفت : “شکر خدای را که شما را کشت و شهرهای اسلام را از شر مردان شما آسوده ساخت و امیر المؤمنین یزید را بر شما پیروزی داد” . امام زین العابدین ( ع ) به آن پیرمردی که در آن سن و سال از تبلیغات زهرآگین اموی در امان نمانده بود ، فرمود : “ای شیخ ، آیا قرآن خوانده ای ؟” . گفت : آری . فرمود : این آیه را قراءت کرده ای : قل لا أسئلکم علیه أجرا الا المودة فی القربی . گفت : آری . امام ( ع ) فرمود : آن خویشاوندان که خداوند تعالی به دوستی آنها امر فرموده و برای رسول الله اجر رسالت قرار داده ماییم . سپس آیه تطهیر را که در حق اهل بیت پیغمبر ( ص ) است تلاوت فرمود : “انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا” . پیرمرد گفت : این آیه را خوانده ام . امام ( ع ) فرمود : مراد از این آیه ماییم که خداوند ما را از هر آلایش ظاهر و باطن پاکیزه داشته است . پیرمرد بسیار تعجب کرد و گریست و گفت

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:25:00 ق.ظ ]




سن شریف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال ۶۱هجری که بنا به وصیت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسید ، به اختلاف روایات در حدود ۲۴ سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور “شهربانو” دختر یزدگرد ساسانی بوده است . آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود ، بهره برداری از این قیام و حماسه بی نظیر و نشر پیام شهادت حسین ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه اش زینب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظیر در جهان آن رو فریاد کردند . فریادی که طنین آن قرنهاست باقی مانده و – برای همیشه – جاودان خواهد ماند . واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد ، اما مأموریت حضرت سجاد ( ع ) و زینب کبری ( س ) از آن زمان آغاز شد . اهل بیت اسیر را از قتلگاه عشق و راهیان به سوی “الله ” و از کنار نعشهای پاره پاره به خون خفته جدا کردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال بیماری بر شتری بی هودج سوار کردند و دو پای حضرتش را از زیر شکم آن حیوان به زنجیر بستند . سایر اسیران را نیز بر شتران سوار کرده ، روانه کوفه نمودند . کوفه ای که در زیر سنگینی و خفقان حاکم بر آن بهت زده بر جای مانده بود و جرأت نفس کشیدن نداشت ، زیرا ابن زیاد دستور داده بود رؤسای قبایل مختلف را به زندان اندازند و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه ها خارج شوند . در چنین حالتی دستور داد سرهای مقدس شهدا را بین سرکردگان قبایلی که در کربلا بودند تقسیم و سر امام شهید حضرت ابا عبد الله الحسین را در جلو کاروان حمل کنند . بدین صورت کاروان را وارد شهر کوفه نمودند . عبید الله زیاد می خواست وحشتی در مردم ایجاد کند و این فتح نمایان خود را به چشم مردم آورد . با این تدبیرهای امنیتی چه شد که نتوانستند جلو بیانات آتشین و پیام کوبنده زن پولادین تاریخ حضرت زینب ( س ) را بگیرند ؟ گویی مردم کوفه تازه از خواب بیدار شده و دریافته اند که این اسیران ، اولاد علی ( ع ) و فرزندان پیغمبر اسلام ( ص ) می باشند که مردانشان در کربلا نزدیک کوفه به شمشیر بیداد کشته شده اند . همهمه از مردم برخاست و کم کم تبدیل به گریه شد . حضرت سجاد ( ع ) در حال اسارت و خستگی و بیماری به مردم نگریست و فرمود : اینان بر ما می گریند ؟ پس عزیزان ما را چه کسی کشته است ؟ زینب خواهر حسین ( ع ) مردم را امر به سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پیامبر گرانقدرش ، حضرت محمد ( ص ) فرمود : “… ای اهل کوفه ، ای حیلت گران و مکراندیشان و غداران ، هرگز این گریه های شما را س* مباد . مثل شما ، مثل زنی است که از بامداد تا شام رشته خویش می تابید و از شام تا صبح به دست خود بازمی گشاد . هشدار که بنای ایمان بر مکر و نیرنگ نهاده اید …” . سپس حضرت زینب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت : “همانا دامان شخصیت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کردید که هرگز تا قیامت این آلودگی را از خود نتوانید دور کرد . خواری و ذلت بر شما باد . مگر نمی دانید کدام جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتید ، و چه عهد و پیمان که بشکستید ، و بزرگان عترت و آزادگان ذریه او را به اسیری بردید ، و خون پاک او به ناحق ریختید …” . مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گویی مرغ بر سر آنها نشسته ! سخنان کوبنده زینب ( ع ) که گویا از حلقوم پاک علی ( ع ) خارج می شد ، مردم بی وفای کوفه را دچار بهت و حیرت کرد . شگفتا این صدای علی ( ع ) است که گویا در فضای کوفه طنین انداز است … . امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود . ابن زیاد دستور داد امام سجاد ( ع ) و زینب کبری و سایر اسیران را به مجلس وی آوردند ، و در آن جا جسارت را نسبت به سر مقدس حسین ( ع ) و اسیران کربلا به حد اعلا رسانید ، و آنچه در چنته دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار نمود .گزیده

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:23:00 ق.ظ ]




نام معصوم ششم علی ( ع ) است . وی فرزند حسین بن علی بن ابیطالب ( ع ) و ملقب به “سجاد” و “زین العابدین ” می باشد . امام سجاد در سال ۳۸هجری در مدینه ولادت یافت . حضرت سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بیماری و تب شدید از آن حادثه جان به سلامت برد ، زیرا جهاد از بیمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش – با همه علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت – به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت الهی این بود که آن رشته گسیخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، یعنی امامت و ولایت گردد . این بیماری موقت چند روزی بیش ادامه نیافت و پس از آن حضرت زین العابدین ۳۵سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات با حق سپری شد .

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:22:00 ق.ظ ]




، باب واسعى است از ابواب رحمت حق كه بر بندگان مفتوح گرديده ، توجه الوهيت را به اين جهان معطوف داشته، بشر شاغل و غافل را از سرگرمى هاى غلط بيدار كرده و با هشدار بر نيازهاى راستين او، آگاهى اش ‍ بخشيده است. انسان با دعا نيروى بازوان ناتوان خود را به مبداء غير متناهى عالم مرتبط مى سازد. از اين رو در مقابل هر گونه مشكلى مى ايستد و با اين قدرت روحى تازه توانايى خود را برتر از همه نيازمندى ها مى بيند؛ زيرا او نيروى غير متناهى حق متعال را به مدد طلبيده و در رسيدن به اهداف خود - به دليل موقعيت تضمين شده اى كه دارد - مصمم است . فرزانگى انسانى ، اجازه نمى دهد كه انسان با انبوه احتياجات و لحظات ناملايم زندگى به تنهايى به مبارزه برخيزد و از كنار قدرت عظيم دعا بى تفاوت بگذرد، زيرا دعا نزديك ترين وسيله ، مطمئن ترين راه ، مددكارى خالى از شائبه ، پشتوانه اى به دور از انزجارهاى فطرت و طبيعت ، و الهامى منطبق با تماميت الهيت وجودى انسان است . تاريخ دعا را مى توان با تاريخ پيدايش انسان قرين دانست ، زيرا انسان هرگز از نيازمندى ها جدا نبوده و در درون و بيرون خود اين احساس را داشته است كه بايد در پناه قدرتى آرام بگيرد.
روشن شد كه دعا حقيقتى است كه از سطح لفظ بى جان ، خارج بوده و داراى روح خاصى است كه همان ارتباط دقيق بين داعى (دعا كننده ) و مدعو (دعا شونده ) است

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 10:19:00 ق.ظ ]




عمریست به خوان تو نمک گیر شدم/هرشب سر سفره تو من پیر شدم/هر کس به رهی جوانی خود طی کرد/من هم در خانه شما پیرشدم/

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[دوشنبه 1394-04-29] [ 08:11:00 ق.ظ ]




دلخوری ها را ……نگرانی ها را……….

به موقع بگویید…..

حرفها ی خود را به یکدیگر با “کلام” مطرح کنید……نه با “رفتار"……
که ازکلام همان برداشت می شود که شما می گویید.

ولی از رفتارتان هزاران برداشت………

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:09:00 ق.ظ ]




تابوده نمک خورده دستان تو بودم………
در غالب اوقات پریشان تو بودم…….
مردم همه در حال مناجات ولی من……..
یک ماه به فکر لب عطشان تو بودم……

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 08:04:00 ق.ظ ]




پروردگارا....
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
[چهارشنبه 1394-04-24] [ 11:25:00 ق.ظ ]




کاش.....ای کاش...
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:23:00 ق.ظ ]




کلام بزرگان:
موضوعات: کلام بزرگان, آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:18:00 ق.ظ ]




اکنون باید دید این عوامل در چه شرایطی و با وجود چه زمینه‏ هایی در وجود انسان کارایی دارند. فایده این بحث در این است که انسان می ‏تواند با ایجاد زمینه ‏های هدایت در سرنوشت آینده خود ایفاء نقش نماید و نیز دوستان و اطرافیان خود را بشناسد، جبهه حق و عدالت را از جبهه باطل تشخیص دهد و خود را از نیروهای اهریمنی حفظ نماید. در ادامه، این زمینه ‏ها یکایک مورد بررسی قرار خواهد گرفت. یکی از زمینه‏ های هدایت «تقوا» است که انسان با ایجاد آن می ‏تواند از تعالیم الهی استفاده نموده، نسبت به آینده خود مطمئن گردد. «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین؛ آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است.»‏ (بقره/ 2) تقوا شرط هدایت ثانویه الهی است؛ یعنی هدایت عام شامل تمام افراد است و هر کس می ‏تواند از نعمت فطرت و عقل و تعالیم انبیاء استفاده کند، اما مراحل خاص هدایت از قبیل توفیق شرایط خاصی دارد که یکی از آنها تقواست و کسانی که کفر ورزند و به دنبال فسق باشند، از آن محروم هستند.
یکی دیگر از شرایط هدایت «ایمان» است. قرآن در موارد متعددی به این مطلب اشاره دارد و می‏ فرماید کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند به خاطر ایمانشان خداوند آنان را هدایت می‏ کند. به نظر می ‏رسد که مراد از هدایت در این گونه آیات هدایت خاص یعنی همان توفیقات رحمانی باشد؛ چه این که راهنمایی و نشان دادن راه سعادت اختصاص به افراد خاصی ندارد. از دیگر شرایط هدایت این است که انسان پذیرای حق و حقیقت باشد، گوشی شنوا و فکری فعال داشته باشد، نظرات و اقوال متفاوت را مطالعه کرده، پس از ارزیابی، آن را که حق است بپذیرد: «الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله‏؛ همان کسانی که سخنان را می ‏شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‏ کنند آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.» (زمر/ 18)
این آیه اعم از هدایت عام الهی و توفیقات خاص او باشد. توضیح آیه در مورد هدایت عامه چنین است که خداوند راه صحیح و کلمه حق را برای همه بیان کرده، اما آن کس که حق را نپذیرد از آن بهره ‏ای نبرده و می ‏توان مجازا گفت خدا او را هدایت نکرده است و در مورد هدایت خاصه روشن است که افراد متعصب که حاضر نشوند به نظرات دیگران گوش فرا دهند و خود را بهترین افراد بپندارند، از الطاف حق محروم شوند و توفیقات الهی شامل آنها نشود. دیگر از اعمالی که زمینه هدایت را فراهم می ‏آورد جهاد با اموال و انفس و هجرت فی سبیل الله‏ است. جهاد به معنای کار دشوار و سخت است. و علت نامگذاری این اعمال به «جهاد» دشوار بودن آنهاست، بلکه باید گفت این دشوارترین کارهاست؛ چه این که انسان از بهترین سرمایه یعنی جان خود می ‏گذرد و برای رضایت حضرت حق و قرب پروردگار آن را در طبق اخلاص می‏ نهد، یا مال خود را که شب و روز برای گردآوری آن تلاش کرده تقدیم حضرت حق می ‏کند. هجرت نیز که در جریان آن انسان ممکن است خانواده، فرزندان، اقوام و دوستان و یا اموال خود را رها کند و به دیار غربت روانه شود، کاری است بسیار دشوار. چنین شخصی از وصل یاران چشم می‏ پوشد تا به وصل جانان نایل آید و این هنرنمایی نه کار هر کس، بلکه هنر شخصی است که اسیر اشاره معشوق شده است و عشق در قلبش جلوه ‏گر شده باشد: «و الذین آمنوا و هاجروا و جاهداوا فی سبیل الله‏ باموالهم و انفسهم اعظم درجة عندالله‏ و اولئک هم الفائزون؛ آنها که ایمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جان هایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند.» (توبه/ 20) بلی رسیدن به منبع فیض الهی که نهایت سیر انسان می ‏باشد در پرتو مجاهده و هجرت امکان‏ پذیر است.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت
 [ 11:17:00 ق.ظ ]
1 2 ...3 5 7