كرامت انسان از ديدگاه قرآن

 

در جهان آفرینش، زيبنده‌ترين صورت، صورت كامل آدمي است و ارزنده‌ترين موجود كه به بيان «نفخت فيه من روحي»1 به روح الهي، شرافت يافته و مظهر اسم اعظم الله و جامع اسما و صفات خدا و حقايق ملك و ملكوت و گنجينة گرانبهاي خدايي گشته، وجود انسان است كه به عنوان خليفه و نمايندة حق در روي زمين وظيفه دارد با ابزار علم، و عمل به اقامة حق و عدل قيام نموده، در مسير عبودیت و بندگی و تكامل معنوي و نيل به قرب الهي حركت كند و ديگران را نيز به سير و حركت در اين راه ترغيب و تشويق نمايد.
خورشيد جهان عرفان، امام خميني(س) كه خود مصداق بارز انسان كمال يافته و عصمت پيشه است،2 در مورد عظمت وجودي انسان مي‌فرمايد:
«بدان كه انسان وجودي است كه در بردارندة همة مراتب عیني و مثالي و حسي است و تمام عوالم غيب و شهادت و هر آنچه در آن است در وجود او پيچيده و پنهان است … و از اميرالمؤمنين و امام صادق – که دورد خدا بر هر دو باد - روايت شده است: «بدان كه صورت انسان بزرگ ترين حجتهاي الهي بر موجودات است و او همان كتابي است كه خداوند با دست خود نوشته و او همان هيكلي است كه با حكمت خود بنايش نموده و او مجموعة صورت جهانيان و خلاصه‌اي از لوح محفوظ است و او بر هر غایبی شاهد است و او راه راست به سوي هر خير و نيكي و راه كشيده [شده] بين بهشت و دوزخ است.»
پس انسان جانشين خدا بر آفريده‌هاي حق تعالي است كه به صورت الهي آفريده شده است و در سرزمين حق تصرف مي‌كند و خلعتهاي اسما و صفات خداوندي را در بر كرده و در گنجينه‌هاي ملك و ملكوت او نفوذ دارد و در او روح حضرت الهيه دميده شده است. ظاهرش نسخة ملك و ملكوت و باطنش گنجينه‌هاي خدايي است كه مرگ و فنا ندارد. و چون جامع همة صورتهاي جهان آفرينش الهي است، تربيت يافتة اسم اعظم است كه به همة اسما و صفات احاطه دارد و بر همة رسمها و تعينها حكومت دارد… .»3
در اين نوشتار، بر آنیم كه به فضل و مدد پروردگار کریم به بيان عظمت وجودي انسان و سرّ برتري او نسبت به ساير موجودات؛ يعني موضوع «كرامت انسان از ديدگاه قرآن كريم» بپردازيم و در جاي جاي آن از نظرات مفسران و صاحب نظران به ويژه حضرت امام خميني(س) بهره‌مند گرديم.

مفهوم كرامت

در كتاب مفردات مرحوم راغب اصفهاني راجع به واژه «كَرَم» آمده است: «هر گاه خداي تعالي با اين واژه وصف شود، اسمي است براي احسان و نعمت بخشيدن ظاهر و روشن او مثل آيه «ان ربي غني كريم»4 … و هر گاه انسان با اين واژه وصف شود، اسمي است براي اخلاق و افعال پسنديده‌اي كه از انسان ظاهر مي‌شود [و نشان از بزرگواری او دارد] و واژه كريم تا وقتي كه آن اخلاق و رفتار ظاهر نشود، گفته نمي‌شود.»5
همچنين آمده است: « اكرام وتكريم اين است كه بزرگداشتي يا سودي به انسان برسد كه درآن نقصان و خواري نباشد يا چيزي كه به او مي رسد، او را كريم و شريف گرداند.»6
بنابراين، در مجموع مي‌توان گفت: كرامت به معناي نزاهت از پستي و فرومايگي است و كريم يعني روح بزرگوار و منزه از هر پستي. بدين معنا، كرامت در برابر دنائت قرار مي‌گيرد و كريم در مقابل دني.7

كرامتِ مخصوص انسان

كرامت موهبتي است كه از منظر قرآن مجيد در بین مخلوقات ظاهری خداوند تنها مخصوص آدمي است و هيچ موجود زميني ديگري به اين شرافت توصيف نشده است.
قرآن كريم مي‌فرمايد: «ولقد كرمنا بني آدم و حملناهم في البر و البحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضيلا؛8 ما آدمي‌زادگان را گرامي داشتيم و آنها را در خشكي و دريا [بر مركبهاي راهوار ] حمل كرديم و از انواع روزيهاي پاكيزه به آنان بخشيديم و آنها را بر بسياري از موجوداتي كه خلق كرده‌ايم، برتري داديم.»

تفاوت تکریم و تفضیل

علامه طباطبايي(ره) در بيان مراد از تكريم انسان و فرق آن با تفضيل در آيه فوق مي‌فرمايد: «تفضيل و تكريم ناظر به يك دسته از موهبت‌هاي الهي است كه به انسان داده شده؛ تكريم او به دادن عقل است كه به هيچ موجودي ديگر داده نشده، و انسان به وسيله آن خير را از شر و نافع را از مضر و نيك را از بد تميز مي‌دهد. موهبتهاي ديگري از قبيل تسلط بر ساير موجودات و استخدام و تسخير آنها براي رسيدن به هدفها از قبيل نطق و خط و امثال آن نيز زماني محقق مي‌شود كه عقل باشد.
و اما تفضيل انسان بر ساير موجودات به اين است كه آنچه را كه به آنها داده، از هر يك سهم بيشتري به انسان داده است… .»9
و اين در حالي است كه حضرت استاد آية الله جوادي آملي، صدر و ذيل آيه (حتي تفضيل) را بيانگر كرامت انسان مي‌داند؛ با اين تفاوت كه صدر آيه را ناظر به كرامت نفسي انسان (ولقد كرمنا بني آدم) و ذيل آيه را ناظر به كرامت نسبي او (فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضیلاً) معرفي مي‌كند.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...