نیت خالص و نیت آلوده

آنچه که در دعای امام عصر(عج) مطرح است، صداقت در نیت است، یعنی درستی نیت، و صحت آن از هرگونه انحرافات و آلودگی ها، یعنی خالص بودن و شفافیت آن. اسلام برای سالم سازی نیت، دستورهای بسیار دارد، از جمله این که می فرماید: همه عبادات باید با نیت قربةً الی اللّه باشد، یعنی خالص برای خدا، و گرنه آن عبادت باطل است. همین دستور عمومی در گستره عظیم عبادات بسیار، و هر روزه، نقش بسزایی در پاک سازی نیت دارد، و بیانگر آن است که مسأله پرورش نیت، و شفاف سازی آن در رأس دستورهای الهی است، که اگر آن نباشد، انسان در مرداب های شرک و ضلالت غوطه ور خواهد شد.

به عبارت روشن تر ـ چنان که اشاره شد ـ سالم سازی نیت، به معنی پاک سازی قلب و روح، و ایجاد حالت خاص نفسانی پاک و سازنده است که موجب نورانیت در کارها خواهد شد، و این کار یک نوع ریشه یابی و زمینه سازی عمیق برای رفع و دفع موانع است تا صراط مستقیم هدایت، صاف گردد، و دست اندازها از بین برود، تا انسان بتواند با پشتوانه نیت پاک و قوی، با قاطعیت و به راحتی در راه راست گام بردارد. ولی اگر نیت و منبع، آلوده و ناصاف باشد، قطعاً با آثار منفی خود، انسان را از حرکت در صراط مستقیم باز می دارد، و به بیراهه ها می کشاند، چرا که چنین انسانی دارای پشتوانه قوی و نیرومند نیست، تا بتواند در پناه آن، صاف و راحت حرکت کند.

قرآن مسأله خلوص، و ضد آن ریا را با مثال های بسیار جالب و گویا مشخص نموده و می فرماید: «کار کسانی که امور خود را برای خشنودی خدا و تثبیت ملکات(خالص انسانی) در روح خود، انفاق می کنند همانند باغی است که در نقطه بلندی باشد، و باران های درشت به آن برسد، و میوه خود را دوچندان دهد.»(11) و در مورد دیگر می فرماید: «آنان که اموال خود را خالص برای خدا انفاق می کنند همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه یکصد دانه باشد.»(12) ولی در مورد اثر شوم فکر و عمل ناخالص و ریا آلود می فرماید: «کار چنین کسی همچون قطعه سنگی است که بر آن (قشر نازکی از) خاک باشد (و بذرهایی در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد و همه خاک ها و بذرها را بشوید و آن را صاف کند، و خالی از خاک و بذر رها نماید.»(13)

این مثال ها نشان دهنده فواید و آثار درخشان و سازنده و فزاینده اخلاص است و نیز بیانگر نتیجه شوم و ویرانگر ریا و ناخالصی فکر و عمل می باشد، و به روشنی بیان می کند که سالم سازی نیت تا چه اندازه مفید و سازنده و درخشنده است، و به عکس نیت ناسالم و آلوده تا چه اندازه ویرانگر و خانمان برانداز و انحراف آفرین است. در قرآن مطالب دیگری نیز در رابطه با اخلاص و ضد آن آمده از جمله این که اخلاص باعث دوری نفوذ شیطان شده، و انسان را از اغوائات او حفظ می کند، و به عکس، ریا کاری و آلودگی فکر و نیت، موجب تسلط شیطان، و افتادن در دام او شده که سرانجام آن آتش دوزخ و قهر و عذاب الهی است، چنان که قرآن از زبان شیطان نقل می کند که به خدا گفت: «فبعزّتک لاغوینّهم اجمعین ـ الّا عبادک منهم المخلصین؛(14) به عزّتت سوگند همه انسان ها را گمراه خواهم کرد ـ مگر بندگان خالص تو از میان آنها.»

توضیح بیشتر در تبیین اخلاص و ریا این که به عنوان مثال یک اسکناس صحیح هزار تومانی با یک اسکناس قلابی همشکل آن را در نظر بگیرید، اولی هزارتومان ارزش دارد، ولی دومی بی ارزش است، نیت خالص و صادقانه همچون اسکناس اولی است، ولی نیت آلوده و ناسالم همانند اسکناس قلابی، فاقد هرگونه ارزش است، نه تنها هیچ گونه خاصیت مثبت ندارد، بلکه موجب آلودگی محیط و هرج و مرج و بی انضباطی خواهد شد.

چند نمونه از نتایج نیت های

گوناگون

برای این که بیشتر به نقش نیت در چگونکی کارها پی ببریم، و نقش عمیق و مستقیم نیت ها را در شکل گیری مختلف اعمال بدانیم، و میزان اثرگذاری نیات را در راه کارها و روی کردها بشناسیم، نظر شما را به نمونه های زیر از پیامبر (ص) و امامان(ع) و پیشوایان جلب می کنیم:

1ـ در جنگ احد یکی از مسلمانان به نام قزمان، بسیار شجاعانه با دشمن می جنگید، به طوری که شش یا هفت نفر از دشمن را به خاک هلاکت افکند، و بدنش پر از زخم شد، اصحاب به طور مکرر به پیامبر(ص) گزارش می دادند که قزمان دلاورانه می جنگد، چندبار مجروح شده و… ولی پیامبر(ص) به جای تمجید از او می فرمود: «انّه من اهل النّار؛ او اهل دوزخ است.» سرانجام شخصی به رسول خدا(ص) عرض کرد: قزمان به شهادت رسید (او خیال کرد قزمان بر اثر شدت جراحات شهید شده، از این رو به پیامبر(ص) چنین خبر داد) پیامبر(ص) فرمود: «خداوند آنچه را بخواهد انجام می دهد.» یعنی همان گونه که گفتم خداوند او را داخل دورخ می کند. این موضوع برای آنان که می شنیدند شگفت آور بود، که چرا رزمنده قهرمانی این گونه سرزنش شده و به عنوان اهل جهنم معرفی می شود؟ اما طولی نکشید که معمّا حل شد، قزمان بر اثر جراحات جنگی در خانه خود بستری شد، مسلمانان به عیادت او می آمدند و او را به بهشت مژده می دادند، روزی او به مسلمانان گفت: «برای چه مرا مژده می دهید، سوگند به خدا من به نیت نگهبانی از خویشانم با دشمن جنگیدم، و اگر این انگیزه نبود، هرگز نمی جنگیدم، اینجا بود که راز جهنمی بودن او از زبان پیامبر(ص) آشکار شد، چرا که نیت او برای خدا نبود، بلکه یک نوع ملی گرایی انگیزه او برای جنگ بوده است. عجیب این که طولی نکشید که او بر اثر بی تابی خودکشی کرد.»(15)

و این نیز نتیجه دیگری از نیت ناسالم او بود، که عاقبت او را تباه تر ساخت.

2ـ در یکی از برخوردهای نظامی، پیامبر(ص) جمعی را به فرماندهی حضرت علی(ع) عازم جبهه کرد، یکی از رزمندگان به برادرش گفت: «با ما بیا و در این نبرد شرکت کنیم، شاید غلامی یا چهارپایی نصیب ما گردد.» این مطلب به رسول خدا(ص) گزارش شد، پیامبر(ص) فرمود: «چگونگی اعمال انسان بستگی به نیت ها دارد، و هر کسی نتیجه نیت خود را می گیرد، کسی که تنها برای خشنودی خداوند با دشمن جنگ کند، پاداش او در پیشگاه خداوند است ولی اگر برای امور مادی بجنگد، و با نیت تحصیل چهارپا یا قطعه زمینی کند، تنها همین امور نصیب او می شود، و دیگر پاداشی در پیشگاه خداوند نخواهد داشت.»(16)

3ـ در عصر رسول خدا(ص) در یکی از جنگ ها، بین رزمندگان اسلام با سپاه کفر درگیری شدیدی به وجود آمد، در این میان، چشم یکی از رزمندگان اسلام به کافری افتاد که سوار بر الاغ چابک سفید رنگ شده بود، چهره زیبای الاغ، چشم آن رزمنده را خیره کرد، او با این نیت که صاحب آن الاغ شود به طرف صاحب الاغ رفت و با او درگیر شد، ولی ناکام شده و به هلاکت رسید، مسلمین به نیت آلوده او پی بردند و او را با عنوان شهید الحمار (شهید راه الاغ) خوانده، و جنگ ناخالص او را محکوم کردند.(17)

4ـ عصر رسول خدا(ص) بود، یکی از مسلمانان با کمال شکوه و نشاط از کنار اصحاب عبور کرد، اصحاب به پیامبر(ص) عرض کردند: «اگر این گونه حرکت برای خدا باشد چقدر شایسته است؟» پیامبر(ص) فرمود: اگر او با این حرکت، برای تأمین هزینه زندگی کودکانش می رود، یا برای یاری رسانی به پدر و مادر پیرش تلاش می کند، و یا برای حفظ آبرو و شخصیت خود سعی می نماید، برای خدا و در راه خدا است و شایسته است، ولی اگر نیت و تلاشش ریاکاری و فخر فروشی است، برای شیطان و در راه شیطان است و بیراهه می رود.(18)

5 ـ انس بن مالک می گوید: در ماجرای جنگ تبوک( که در سال نهم هجرت برای مقابله با رومیان انجام شد) پیامبر(ص) در این جنگ شرکت کرد و همراه سپاه هنگام بازگشت فرمود: «عده ای از مسلمین در مدینه ماندند، و همراه ما در این سفر طولانی، دشت و دره و کوه و فراز و نشیبی را نپیمودند و زحمت مسیر راه را طی نکردند در عین حال با ما بودند.» از آن حضرت سؤال شد: آنها با اینکه شرکت ننمودند چرا با ما هستند؟ فرمود: «آنها عذر داشتند ولی نیتشان با ما بود.»(19)

6ـ حبّه عرنی روایت می کند: «حضرت علی (ع) در کوفه مجموعه ای از بیت المال جنگ بصره را به شکل های پانصد درهم و پانصد درهم قسمت کرد و بین افراد تقسیم نمود، یکی از حاضران به محضر علی(ع) رسید و عرض کرد: «من گرچه در جنگ نبودم و همراه شما حرکت نکردم، ولی قلب و فکرم با شما بود.» (و نیتم این بود که همراه شما باشم و شما را یاری کنم) حضرت علی(ع) نصیب خودش را به او داد، و برای خود چیزی از بیت المال برنداشت، مجموع بیت المال دوازده هزار درهم بود، و مجموع رزمندگان شش هزار نفر بودند، گویی علی از نخست مقدار پول و تعداد جمعیت را می دانست.(20)

7ـ پس از جنگ جمل، یکی از یاران امام علی(ع) که در جنگ شرکت داشت به محضر علی(ع) رسید و گفت: «چقدر شایسته بود که برادرم نیز در این نبرد شرکت می کرد، و پیروزی شما را می دید، و به پاداش شرکت در این نبرد نایل می شد؟» حضرت علی(ع) به او فرمود: آیا نیت و فکر برادرت با ما بود؟ او عرض کرد: آری. امام (ع) فرمود: «فقد شهدنا؛بنابراین او نیز در این نبرد با ما بود و شرکت داشته است.»

سپس فرمود: «حتی آنان که در صلب پدران و مادرانشان هستند، و در فکر و نیت با ما در مورد این جنگ هم عقیده باشند با ما هستند.»(21)

8 ـ روایت شده جابربن عبداللّه انصاری وقتی که به عنوان اولین زائر مرقد امام حسین(ع) همراه عطیه عوفی کنار مرقد آمد، و مشغول زیارت شد، در زیارت خود جمله هایی گفت، از جمله عرض کرد: «والّذی بعث محمّداً(ص) بالحقّ نبیّاً لقد شارکنا کم فی ما دخلتم فیه؛سوگند به خداوندی که محمد(ص) را به حق مبعوث به نبوت کرد ما در امور شما که در آن وارد شدید شرکت داریم.» در این هنگام عطیه از جابر پرسید: «ماچگونه در جهاد و پیکار با شهیدان کربلا شرکت داریم، با این که در فراز و نشیب ها همراه آنها نبودیم، و شمشیر نکشیدیم، ولی این شهیدان جانبازی کردند، به گونه ای که سرهایشان از بدنشان جدا شد و فرزندانشان یتیم شدند و زنانشان بیوه گشتند.» جابر در پاسخ گفت: من از شخص رسول خدا(ص) شنیدم فرمود: کسی که قومی را دوست بدارد با آنها محشور می شود، و هر کس عمل قومی را دوست بدارد با آنها شریک می باشد، سوگند به خداوند که محمد(ص) را به حق به پیامبری فرستاد: انّ نیّتی و نیّة اصحابی علی ما مضی علیه الحسین و اصحابه؛ نیت من و نیّت اصحاب من همان است که امام حسین(ع) و اصحابش به آن راه رفتند و به شهادت رسیدند.(22)

در این راستا روایات بسیار است که حکایت از آن دارد که نیت پاک و فکر سالم با آرمان مقدس، صاحبش را در آن آرمان شریک می کند. و در پایان این مقال لازم به ذکر است که هرگاه مسأله معکوس شد، یعنی نیت انسان این بود که در کار حرامی شرکت نماید و آن را انجام دهد، ولی آن را انجام نداد، خداوند از روی تفضّل، نسبت به او اغماض کرده و او را مجازات نخواهد کرد، مگر این که به مرحله رضایت و تأیید کار بد برسد که در این صورت به عنوان شریک جرم مؤاخذه می شود، چنان که در زیارتنامه امام حسین(ع) حتی آن کسانی که راضی به ظلمی که بر آن حضرت وارد شد بشوند، مشمول لعن خواهند بود، آنجا که می خوانیم: «و لعن اللّه امّة سمعت بذلک فرضیت به؛ و خدا لعنت کند کسی را که ماجرای ظلم به امام حسین(ع) و اصحابش در کربلا را شنید، و به آن راضی شد.»(2

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...