نگاه قرآن در رابطه با عیب جویی |
... |
نگاه قرآن در رابطه با عیبجویی
زندگی اجتماعی انسانها در کنار یکدیگر نیازمند وضع قوانین و مقرراتی است که روابط بین آنها را تنظیم کرده و از آفات آن جلوگیری کند. خداوند متعال برای سامان دادن به زندگی اجتماعی بشر، آنها را به سوی اموری تشویق کرده و از اموری دیگر بازداشته است. یکی از این امور بازداشت شده عیبجویی است.
خداوند متعال در آیات یک و دو سوره همزه در رابطه با عیبجویی از دیگران فرموده است: «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ﴿۱﴾الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُ واى بر هر بدگوى عیبجویى، که مالى گرد آورد و برشمردش». خداوند متعال در این ایه با کلماتی مثل «همزه» و «لمزه»، مردم را از عیبجویی یکدیگر نهی کرده است. «همزه» از ریشه «همز» در اصل بهمعنای شکستن است؛ از آنجاکه عیبجویان شخصیت دیگران را در هم میشکنند به آنها «همزه» اطلاق شده و «لمزه» نیز از ریشه «لُمز» بهمعنای طعنه زدن و عیبجویی کردن است.
همچنین، در آیه ۷۹ سوره توبه در این رابطه میفرماید: «الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ وَالَّذِینَ لاَ یَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ کسانىکه بر مؤمنانى که [افزون بر صدقه واجب] از روى میل صدقات [مستحب نیز] مىدهند عیب مىگیرند و [همچنین] از کسانىکه [در انفاق] جز به اندازه توانشان نمىیابند [عیبجویى مىکنند] و آنان را به ریشخند مىگیرند [بدانند که] خدا آنان را به ریشخند مىگیرد و براى ایشان عذابى پر درد خواهد بود».
در آیه یازده سوره حجرات آمده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ عَسَى أَن یَکُونُوا خَیْرًا مِّنْهُمْ وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء عَسَى أَن یَکُنَّ خَیْرًا مِّنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الاِسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمَانِ وَمَن لَّمْ یَتُبْ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الظَّالِمُون؛ اى کسانىکه ایمان آوردهاید نباید قومى قوم دیگر را ریشخند کند شاید آنها از اینها بهتر باشند و نباید زنانى زنان [دیگر] را [ریشخند کنند] شاید آنها از اینها بهتر باشند و از یکدیگر عیب مگیرید و به همدیگر لقبهاى زشت مدهید چه ناپسندیده است نام زشت پس از ایمان و هرکه توبه نکرد آنان خود ستمکارند».
کلمه «انفسکم» همه کوتاهیاش حکمت الهی را بیان میکند و آن این است که مسلمانان به منزله جان یکدیگرند و افشای عیب یک نفر در حقیقت افشای عیب خود است. همانطور که انسان عیب خود را نمیگوید نباید عیب دیگران را هم بازگو کند.
خداوند متعال همچنین، در آیه ۱۲ سوره حجرات در این رابطه فرموده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُکُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَن یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِیمٌ؛ اى کسانىکه ایمان آوردهاید از بسیارى از گمانها بپرهیزید که پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مکنید و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن کراهت دارید [پس] از خدا بترسید که خدا توبهپذیر مهربان است».
علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این ایه گفته است: «تجسس بهمعنای پیگیری و تفحص از امور پنهانی مردم است اموری که مردم عنایت دارند پنهان بماند و تو آنها را پیگیری کنی تا خبردار شوی».
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-05-14] [ 07:45:00 ق.ظ ]
|