زمینه ها واثار تحمل مصیبت در برابر مصیبت ها |
... |
زمينه ها و آثار تحمل مصيبت در برابر مصيبت ها چه واكنشي مناسب است؟
انسان ها در دنيا بنا به عللي از جمله گناه و امتحان، دچار مصيبت شديد و گرفتاري بزرگ مي شوند به گونه اي كه تحمل آن براي آنان سخت و دشوار مي شود و گويي تمام ورق زندگي برگشته است.بسياري از مردم تحت فشار مصيبت، دچار بحران هاي روحي و رواني شده و در انتخاب راه و ادامه مسير، سرگردان و شكاك مي شوند. افسردگي و بدتر از آن خودكشي از جمله بازتاب ها و واكنش هاي اينان درمقابل مصيبت هاست.
مصيبت، عامل بيداري و ابزار امتحان مصيبت كه به معناي سختي شديد و گرفتاري غيرقابل تحمل و بزرگ است. انسان در طول زندگي خود، بارها دچار مصيبت هايي از جمله مرگ پدر و مادر، همسر، فرزند، نقص عضو، ورشكستگي، گرسنگي، تشنگي، ترس و وحشت و مانند آن مي شود. خسارت هاي مالي و جاني از كمبود شديد مواد غذايي و محصولات كشاورزي، جنگ، زلزله، سيل و توفان هاي زيانبار و مخرب از جمله مصيبت ها و حوادث تلخي است كه انسان در زندگي با آن مواجه مي شود. خداوند در آيات 155 و 156 سوره بقره هشدار مي دهد كه انسان در طول زندگي كوتاه خود در دنيا همواره گرفتار مصيبت هاي مالي و جاني زيانباري خواهدشد كه برپايه سنت امتحان و ابتلاء صورت مي گيرد. فلسفه اين دسته از مصيبت ها، اهدافي چندساله است كه در آيات قرآني به آن توجه داده شده است.
اميرمؤمنان علي(ع) درذيل آيات 22 و 23 سوره حديد كه در تحليل و تبيين فلسفه مصيبت وارد شده مي فرمايد: تمام زهد در ميان دو كلمه قرآن است و آن گاه آيه مذكور را قرائت فرمود (نهج البلاغه،حكمت 439) اينكه انسان به سبب از دست دادن داشته ها يا به دست آوردن نعمت ها، اندوهگين و شاد نشود و همه را حكمت ربوبي الهي بداند، خود مهمترين فلسفه آن دسته از آزمون ها و امتحانات است كه در شكل مصيبت و نعمت بروز مي كند؛ از اين رو قرآن مي فرمايد: الانسان علي نفسه بصيره ولو القي معاذيره؛ هر انساني به حقيقت خود بصيرت و آگاهي تمام و دقيقي دارد هرچند كه عذرتراشي كرده و كارهايش را توجيه كند. (قيامت، آيات14 و 15) اين گونه است كه خداوند با مصيبت ها و نعمت ها بندگانش را مي آموزد.
مصيبت هاي كيفري دسته دوم از مصيبت ها، مصيبت هايي است كه به سبب دستاوردهاي خود انسان بدان گرفتار مي شود. اگر فرد يا جامعه اي گناه و نابهنجاري را انجام دهند، مي بايست در انتظار طبيعي آثار و پيامدهاي آن در همين دنيا افزون بر آخرت باشند. خداوند در آياتي چند، بسياري از مصيبت ها را بازتاب گناه و عمل خود انسان مي داند. از جمله اين آيات مي توان به آيه165 سوره آل عمران، 62و 79 سوره نساء، 49 سوره مائده، 47سوره قصص و 30سوره شوري اشاره كرد. در اين آيات به صراحت و روشني بيان شده كه آنچه انسان از مصيبت بدان گرفتار مي شود، دستاورد عمل خود انسان و بازتابي از كارهاي ناپسند و نادرست خود اوست. كسي كه كفر مي ورزد، افزون بر عذاب هاي اخروي مي بايست در انتظار مصيبت و عذاب هاي دنيوي نيز باشد (رعد، آيه31) اين عذاب ها آنچنان سخت و شكننده است كه گاه ملتي را از پا درمي آورد، هرچند كه گمان كنند به سبب عوامل طبيعي چون سيل و زلزله و توفان و يا جنگ كشته و يا نابود شده اند، ولي اگر به ملكوت و باطن اينها توجه كنند، درخواهند يافت كه اينها همه نتايج كفر و بدكاري هاي خود آنان است. كفر، عصيان و نافرماني خدا و پيامبر (رعد، آيه31؛ آل عمران، آيه165). از آيات60 و 62 سوره نساء برمي آيد كه پذيرش حاكميت و حكومت طاغوت و اطاعت از آنان، يكي از موجبات ابتلاي مردم به مصيبت و مشكلات سخت است. خداوند در آيه 156 سوره بقره و آيه 47 سوره قصص، هدف از مصيبت ها و گرفتاري ها را بيدار كردن فطرت مي داند. در حقيقت گرفتاري ها و مصيبت ها مايه بيداري و تجلي فطرت توحيدي انسان ها مي شود و انسان ها با هر مصيبتي كه بدان گرفتار مي شوند، به خود مي آيند. وقتي بستگان و نزديكان مي ميرند، انسان به خود مي آيد و به خود مي گويد اين راهي است كه او نيز مي بايست آن را بپيمايد. پس در انديشه خودسازي مي افتد و به كارهاي نيك اقدام مي كند و از بدي مي گريزد.
زمينه هاي تحمل مصيبت هر دو دسته از مصيبت ها، سخت و دشوار است؛ ولي از خصوصيات مؤمن اين است كه تحمل مصيبت بر او آسان است. اگر به مصيبتي دچار شده بنا به حكمت الهي و به قصد ربوبيت و پرورش اوست. اينكه شعار مؤمنان صبور در هنگام مواجهه با مصيبت ها، استرجاع و گفتن جمله انالله و انااليه راجعون است، (بقره، آيات 155 و 156) از آن روست كه ايشان داراي چنين بينش و نگرش توحيدي نسبت به هستي و امورات آن هستند. پس به سادگي با آن كنار مي آيند، حتي اگر اين مصيبت ها از باب كيفر و مجازات باشد؛ زيرا مي دانند كه اين مصيبت ها دستاورد گناه خود آنهاست و مي بايست ضمن تحمل آن، بيدار و هوشيار شد و به سوي فطرت خداجو و كمال خواه خود بازگشت و رنگ خدايي گرفت و با خدايي و متاله شدن در مقام ربوبيت، رباني گشت و از اشتباه، درس زندگي راستين را آموخت. چنين بينش و نگرشي نسبت به خداوند و مسايل هستي موجب مي شود تا مصيبت ها بر انسان گران نيايد بلكه به آساني با آن كنار آيد. چنين انساني در برابر خداوند و افعال الهي تسليم محض است و مي گويد همه چيز از آن خدا و تحت مالكيت و حاكميت مطلق اوست و ريشه در او داشته و به او باز مي گردد. خداوندي كه رحمان و رحيم است و رب العالمين مي باشد. (بقره، آيات 155 و 156)
اعتقاد به مقدر بودن مصيبت ها از جانب خدا و حد داشتن آن (توبه، آيات 50 و 51)، نيكو پنداشتن مصيبت هاي خدادادي (توبه، آيات 50 تا 52)، توكل بر خدا (همان) و اينكه مصيبت ها به دو دسته كيفري و امتحاني تقسيم مي شود و ديگران نيز به كيفر و يا امتحان دچار اين امور مي شوند و تنها اختصاص به او يا جامعه ايماني ندارد (آل عمران، آيه 165) كمك مي كند تا مصيبت بر آنان آسان شود و تحمل آن راحت گردد. مصيبت در هر دو شكل امتحان و كيفر، نيكو است؛ زيرا در صورت امتحاني بودن موجب افزايش ظرفيت، سعه و انشراح صدر انسان مي شود و اسماء و صفات الهي در او بهتر و كامل تر ظهور و بروز مي كنند و در صورت كيفر و مجازات بودن نيز موجب مي شود تا مشكل و اشتباه خود را بشناسد و به بازسازي و خودسازي بپردازد و از بيراهه و كژراهه بيرون آيد و با درنگ بيشتر در خود و ارزيابي عملكرد به بازسازي اقدام كند. از اين رو همه مصيبت ها براي مؤمن شيرين و گوارا و نيكو و خوب است؛ چرا كه يا پاداش دنيوي مي گيرد يا پاداش اخروي از آن برداشت مي كند.
آثار تحمل مصيبت با آنچه گفته شد به خوبي دانسته شد كه تحمل مصيبت چه آثاري در زندگي بشر دارد. كسي كه به مصيبت گرفتار مي آيد اگر از بينش و نگرش توحيدي برخوردار باشد، زندگي بر او آسان خواهد شد و بسياري از مصائبي كه به دنبال مصيبتي پديد مي آيد از ميان مي رود. كساني كه اهل توحيد محض نيستند، هنگامي كه با مصيبتي بزرگ و كوچك مواجه مي شوند، خود را مي بازند و دچار افسردگي مي شوند و از لحاظ روحي و رواني فرو مي پاشند و حتي به سبب نوميدي دست به خودكشي مي زنند و دنيا و آخرت خود را تباه مي سازند. اما كساني كه اهل توحيد محض هستند و از بينش و نگرش قرآني برخوردارند با مصيبت ها كنار مي آيند. از اين رو، كمتر دچار مشكلات و تبعات آن مي شوند. از سوي ديگر، تحمل مصيبت از سوي آنان موجب مي شود تا از رحمت الهي برخوردار شوند و مشمول صلوات خداوندي شوند و از بركات اين رحمت خاص برخوردار گردند (بقره، آيات 155 تا 157) خداوند به اينان بشارت هاي خاص مي دهد و از جانب او الهاماتي را دريافت مي كنند كه هر يك، ايشان را صدگام به سوي خداوند و خداوندگاري نزديك مي كند و متاله و رباني شدن آنان را تضمين مي كند. (حج، آيات 32 و 35 و آيات ديگر) اراده و عزم افراد افزايش مي يابد و ظرفيت و سعه صدر و انشراح صدر آنان بالا مي رود (لقمان، آيه 17) و از مقام مخبتين برخوردار مي شوند (حج، آيات 34 و 35) و هدايت خاص الهي بر آنان نازل مي شود (بقره، آيات 156 و 157) و در هر حالي از احسان الهي برخوردار مي شوند. (توبه، آيات 50 تا 53)
مصيبت در راه خدا از مهم ترين جلوه ايمان انسان، مصيبت در راه خدا است. كسي كه خداوند وجه اوست و همه وجه خودش را متوجه جنبه وجه اللهي مي كند، مصيبت در راه خدا را از هر چيزي شيرين تر و گواراتر مي يابد؛ زيرا اوج عشق و دوستي ميان خود و خدا را در ابتلاء و بلاء و مصيبت مي يابد. از اين رو گفته اند: البلاء للولاء، بلا و مصيبت به سبب ولايت و محبت است. گزارش هاي عاشورايي حكايت شيرين اين عشق بازي ميان عاشق و معشوق و محب و محبوب است. خداوند در آيه 146 سوره آل عمران مي فرمايد كه عاشقان بزم الهي، با مصيبت در راه خدا همانند عسل رو به رو مي شوند و آن را شيرين تر از عسل مي دانند و بهترين حسن و نيكويي (توبه، آيات 50 تا 52) را در مصيبت در راه خدا مي دانند. از اين رو حضرت قاسم عرض مي كند: احلي من العسل، شهادت نزد من نوشيدني است گواراتر از عسل. و یا حضرت زينب(س) درباره مصيبت بزرگ كربلا كه بر اهل بيت(ع) فرود آمده است مي فرمايد: ما رايت الا جميلا؛ هيچ چيزي جز زيبايي نديدم.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1396-01-20] [ 08:50:00 ق.ظ ]
|