حکایتی از گلستان سعدی |
... |
دزدی به خانه پارسایی در آمد چندان که جست چیزی نیافت .دلتنگ شد پارسا راخبر .شد:کلیمی در آن خفته بود برداشت ودر راه دزد انداخت تا محدوم نشود….
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1395-06-02] [ 12:40:00 ب.ظ ]
|