جهنم اعمال
تمام آتش دوزخ و عذاب قبر و قیامت و غیر آن ها را که شنیدی و قیاس کردی به آتش دنیا و عذاب دنیا،و اشتباه فهمیدی، بد قیاس کردی. آتش این عالم، خیلی سهل و آسان است. ادراک تو در این عالم، ناقص و کوتاه است. همه آتش های این عالم را جمع کنند، روح انسان را نمی تواند بسوزاند. آن جا آتشش، علاوه بر اینکه جسم را می سوزاند، روح را می سوزاند. قلب را ذوب می کند. فواد را محترق می نماید. تمام اینها را که شنیدی و آنچه تاکنون از هر چه شنیدی، جهنم اعمال تو است که در آنجا حاظر می بینی که خدای تعالی می فرماید: (ووجدوا ما عملوا حاضراً.)**کهف / 9*** یعنی یافتند آنچه کرده بودند حاضر. این جا مال یتیم خوردی، لذت بردی خدا می داند آن صورتی که در آن عالم از آن، در جهنم می بینی، و آن، لذتی که در آن جا نصیب تو است چیست؟ این جا بد گفتی به مردم، قلب مردم را سوزانیدی. این سوزش قلب عباد خدا را، خدا می داند چه عذابی دارد در آن دنیا، وقتی که دیدی، می فهمی چه عذابی دارد در آن دنیا، وقتی که دیدی، می فهمی چه عذابی خودت برای تو تهیه شده، به تو رد می شود، وقتی غیبت کردی، صورت ملکوتی او برای تو تعیین شد به تو رد می شود، با او محشوری و خواهی عذاب آن را چشید. اینها جهنم اعمال، که جهنم سهل و آسان و سرد و گوارا و مال کسانی است که اهل معصیت هستند ولی برای اشخاصی که ملکه فاصله و رذیله باطله پیدا کردند از قبیل ملکه طمع، حرص، جهود، جدال، شره، حب مال، جاه و دنیا و سایر ملکات پست، جهنمی است که نمی شود تصور کرد. صورتهای است که که در قلب من و تو خطور نمی کند که از باطن خود نفس، ظهور می کند که اهل آن جهنم از عذاب آنها گریزان و به وحشت هستند.
سنخیت عذاب در آخرت
سختی و شدت حرارت آتش آخرت را ما نمی توانیم در این عالم ادراک کنیم. زیرا که سبب اختلاف شدت و بضعف عذاب، یکی قوت و ضعف ادراک است. هر چه مدرک قوی تر و ادراک تام تر و خالص تر باشد بیشتر ادارک ألم و درد کند.
و یکی دیگر اختلاف موادی است که حس به او قائم است در قبول حرارت چون مواد مختلف است در قبول حرارت مثلاً طلا و آهن را بیشتر قبول حرارت می کنند از سرب و قلع، و این دو بیشتر قبول می کنند از چوب و زغال و اینها از گوشت و پوست.
و یکی دیگر شدت ارتباط قوه ادراک است به محل قابل. مثلاً مغز سر انسان با آن که قبول حرارت کمتر می کند از استخوانها، مع ذالک تأثرش بیشتر است. زیرا که قوه ادراک در آن بیشتر نمایش دارد.
و یکی دیگر نقص و کمال خود حرارت است. اگر حرارت صددرصد درجه باشد،بیشتر متألم می کند از آنکه درجه باشد.
و یکی دیگر اختلاف ارتباط ماده فاعله حرارت است به ماده قابله آن. مثلاً آتش اگر مقارن با دست باشد یا بچسبد به دست، در سوختن فرق می کند.
تمام این اسباب خمسه که ذکر شد در این عالم، در کمال نقص است و در آن عالم در کمال قوت و تمامیت است. جمیع ادراکات ما در این عالم، ناقص و ضعیف و محجوب به حجب کثیره یی است که ذکر آن ها موجب تطویل و مناسب با این مقام نیست. امروز چشم ما، ملائکه و بهشت و جهنم را نمی بیند. گوش ما صداهای عجیب و غریب و برزخیان و قیامت و اهل آن را نمی شنود. حس ما ادراک حرارت آن جا را نمی کند. همه از نقص خود این ها است. آیات و اخبار اهل بیت صلوات الله علیهم مشحون به ذکر این مطلب است تلویحاً و تصریحاً.
اما بدن انسان در این عالم، قابل حرارت نیست. یک ساعت اگر در این آتش سرد دنیا بماند، خاکستر می شود، ولی خداوند قادر، در قیامت این بدن را طوری قرار می دهد و خلق می فرماید که در آن آتش جهنم - که به شهادت جبرئیل امین اگر یک حلقه از سلسله هفتاد ذراعی اهل جهنم را در این عالم بیاورند، تمام کوه ها از شدت حرارت آن ذوب می شود**بحار الانوار ج، 8 ص 305، تفسیر برهان ج 4، ص 379 *** باقی می ماند همیشه و ذوب نمی شود و تممام نمی گردد. بدن انسان هم در قیامت، قابلیتش نیست با این عالم.
و اما ارتباطی نفس به بدن در این عالم خیلی ضعیف و ناقص است. این عالم تعصی دارد از آن که نفس در او به قوای خود ظاهر گردد. ولی آن عالم، مملکت ظهور نفس است، و نسبت نفس به بدن، نسبت أتم مراتب نیبت ها و ارتباطها است.
و اما آتش این عالم، یک آتش افسرده سردی است و یک امر عرضی مشوب به مواد خارجیه غیر خالص است. ولی آتش جهنم خالص و بی خلط و جوهر قائم بالذات حی مریدی است که از روی شعور، اهل خود را می سوزاند، و به هر قدر که مأمور است، فشار به اهل خود را می آورد. در وصفش شنیدی فرموده صادق مصدق جبرئیل امین را. قرآن خدا و اخبار پر است از وصف آن.
و اما ارتباط آتش جهنم و التصاق آن به بدن در این عالم شبیه ندارد. جمیع آتش های این عالم اگر به انسان احاطه کند بیش از احاطه به سطوح نکند، ولی اتش جهنم به ظاهر و باطن و به خود مدارک و متعلقات آن ها یک نحو احاطه دارد. آن آتش است که قلب و روح و قوا را می سوزاند و با آن ها یک نحو اتحاد پیدا می کند که در این عالم بی نظیر است.
پس معلوم شد که موجبات عذاب در این عالم به هیچ وجه فراهم نیست. نه مواد این جا لایق قبول و نه فاعل حرارت تام الفاعلیه، و نه ادراک تام است. آتشی که جهنم از نفس او بسوزد، ما ادراک آن را و تصور آن را نمی توانیم بکنیم مگر آن که خدای نخواسته جزو متکبران گردیم، و این خلق زشت ناهنجار را اصلاح نکرده، از این عالم منتقل شویم و بالمعاینه آن را می بینیم (فلبس مثوی المتکبرین)**براستی چه بد است جایگاه خود پسندان

موضوعات: گلچین  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...