آثار اجتماعی امانت داری

علاوه بر آثار فردی، امانت داری دارای آثار اجتماعی فراوانی است که به بعضی از آن ها اشاره می شود:

1. جـلـب اعـتماد اقشار جامعه: در جامعه ای که امانت داری رواج داشـتـه بـاشـد، افـراد آن جـامعه به هم نزدیک و مانوس هستند و زنـدگـی آن هـا بر پایه صلح، صف، امنیت و آرامش قرار می گیرد.

امـام صـادق(ع) بـه عـبدالله بن سبابه توصیه فرمود: (علیک بصدق الـحـدیث واداء الامانه تشرک الناس فی اموالهم…; بر تو باد به راسـت گویی و ادای امانت[ .اگر چنین کردی] با مردم در اموالشان شریک خواهی بود.)24

2. احـسـاس مسئولیت عمومی: در جامعه ای که افراد آن امانت داری را سـرلـوحـه کـار خـود قـرار می دهند و همواره در مسئولیت ه، تـکلیف ها و پست های اقتصادی، تجاری و مالی… که در اجتماع به آن هـا سـپرده می شود، حس کوشش، تلاش، حفاظت و مواظبت بر آن کار در وجود افراد، موجب ترقی و پیشرفت اقتصاد جامعه و رونق و رواج کاری آن اجتماع می گردد.

3. حـفـظ اسرار و اطلاعات کشور: امانت داری اجتماعی موجب می شود تـا سـیـاسـت ها و طرح ها و نقشه های حکومتی که جنبه محرمانه و سـری دارنـد، از دست برد بیگانگان و منافقان و جاسوسان در امان باشد.

4. گـسـتـرش عـلم و معنویت: یکی از اثرهای مفید و باارزش امانت داری اجـتـمـاعی، پیش رفت و گسترش علم و دین، این دو پایه اصلی فـرهـنـگی و مذهبی در مکتب حیات بخش اسلام، می باشد. امانت داری عـلـمـی و مـعـنوی باعث می شود تا افراد امین که از زمره علم، دانـشـمـندان، بزرگان دین و علم می باشند، از علم و دین خود به نـحـو احـسـن در راه بـالا بردن سطح آگاهی و افکار عموم مردم از لـحـاظـ فـرهـنگی و مذهبی استفاده کنند. و از سوی دیگر عقاید و خـرافات پوچ و بی ارزش از جامعه امانت گذار علم و دین رخت برمی بـندد، به طوری که انسان را از خودشناسی به خداشناسی می رساند.

مدد روح کن به دانش دیــن

تا شـوی هم نشین روح امین

دین به دانش بلند نام شود

دیــن بی علم کی تمام شود

آن چه در علم بیش می باید

دانش ذات خویش می باید 25

خیانت در امانت

خیانت در امانت به چند طریق می تواند صورت گیرد:

1. افـرادی که مالی را از دیگران قبول می کنند، اما به دلیل کم دقتی و یا بی دقتی، خسارت و زیان هایی را به آن وارد می کنند و در آخـر خـود را بی طرف دانسته و از زیر بار این کار شانه خالی می کنند که این خود نوعی خیانت در مال دیگران است.

2. افـرادی کـه بـرای بـه دست آوردن منفعت و سود بیش تر از مال دنـی، حتی در امانت دوست خود خیانت می کنند. حکایت است که (دو شـریـک بـازرگـان یـکی دانا و دیگری نادان بودند که در بین راه بـدره ای زر یـافـتـنـد. بـا هـم قرار گذاشتند مقداری از آن را بـردارنـد و مـابقی را در جایی دفن کردند تا به وقت حاجت از آن استفاده کنند.

دیـگـر روز آن کـه بـه خـرد منسوب بود، بیرون رفت و زر را برد. روزهـا گـذشـت. مـغفل (غافل شده، نادان) به زر نیازمند شد، نزد شـریک خود آمد و گفت: بیا تا از آن زر برداریم. هر دو رفتند تا زر را بردارند، اما هیچ زر نیافتند.

شـریک منسوب به خرد و زیرکی، دست مغفل را گرفت و گفت: تو زر را بـرده ای، امـا او اصـرار کرد که من نبرده ام. کار به دادگاه و قـاضی کشید. قاضی به مدعی گفت: آیا شاهدی داری و او گفت: درختی کـه در کـنـار آن اسـت شـهـادت می دهد. قاضی در روزی معین قرار گـذاشـت بـه کـنـار آن درخت برود. شریک خائن نزد پدر حریص[ خود ]رفـت و گـفت که شب به میان گشادی درخت برود و فردا علیه دوستش به قاضی گواهی دهد. او[ هم] قبول کرد.

روز بـعـد قاضی با مردمی انبوه آن جا جمع شدند. و قاضی از درخت گـواهـی خـواست. پیرمرد درون درخت به سود پسرش گواهی داد. قاضی دانـسـت مـیـان درخـت کسی است از این رو دستور داد تا هیزم جمع کـردند دور درخت و آن ها را آتش زد. پیرمرد که صبرش تمام و ترس جـانـش را داشت، امان خواست. او را امان دادند و دل جویی کردند و او حقیقت را بازگفت.

پـس امانت مغفل معلوم گشت و خیانت شریک ثابت شد و مغفل به برکت راستی و امانت، زر ستاند و بازگشت.)26

3. کـم فروشی و بد جلوه دادن کالا: نوع دیگر از خیانت در امانت، کم فروشی و یا بد جلوه دادن کالا می باشد. بعضی کاسبان برای کسب سـود و مـنـفـعت بیش تر همواره از این راه کالای خراب و بی ارزش خـود را بـا قـیـمـتی بالا و گزاف به دیگران می فروشند و از این طـریـق بـه دیـگران خیانت می کنند. در حکایت است که: (مردی رمه دار بـود و چـوپانی پارسا در خدمت او بود. چوپان، شیر گوسفندان را مـی دوشید و نزد صاحب رمه ها می برد. او بر شیر آب می افزود و به دیگران می فروخت. هرچه چوپان می گفت: آب بر شیر مریز و به مـال دیگران خیانت نکن که آخرش تباه خواهی شد، فایده نداشت. تا ایـن کـه شـبـی بهاری گله گوسفندان داخل دره بودند و شبان بالای تپه، سیل جاری شد و گوسفندان را هلاک کرد.

روز بـعد شبان نزد مرد رفت بدون شیر; مرد از او پرسید: چرا شیر نیاوردی؟ شبان گفت: به تو پند دادم که آب بر شیر نریز و با این کـار بـه مـال دیـگران خیانت نکن. آن آب هایی که بر شیر ریختی، جمع شدند و گوسفندان را هلاک کردند.)27

4. افـشـای اسـرار و اطـلاعات مملکت: فروختن اسرار، دسیسه و دغل بـازی، ایـجـاد رعب و وحشت و جاسوسی کردن به نفع بیگانگان، یکی دیـگـر از خیانت هایی است که منافقان کوردل و جاسوسان وطن فروش علیه یک مملکت انجام می دهند و با این کار نظم و امنیت جامعه و افراد آن را به خطر می اندازند.

حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید: (للمنافق ثلاث علامات: ان حدث کذب، ان ائـتـمـن جان وان وعد خلف; منافق سه نشانه دارد: دروغ گویی، خیانت در امانت و خلف وعده.)28

نـمونه های بسیاری در مورد خیانت در امانت وجود دارد; از جمله: خـیانت در امر علم و دانش که افراد خائن آن را در راه نادرست و غـیـر منطقی به کار می برند; مثل همان علمی که با ساخت بمب های اتـمی و کشتار خیل عظیمی از مردم بی دفاع و مظلوم جامعه، نمونه بارزی از خیانت در علم را اثبات می کند.

و یـا خـیانت به ناموس مردم، خیانت در امر دستورات الهی، خیانت بـعضی از افراد در اداره ه، پادگان ه، کارگاه ها و نمونه های بی شمار دیگر که به همین تعداد اندک بسنده می کنیم.

نتیجه بحث

1. امـانـت از کـلـمه امن و به معنای امنیت و یکی از نشانه های ایـمـان اسـت که افراد مومن و پاک سرشت، دارای چنین صفت زیبا و باشکوهی هستند.

2. امـانت فقط در یک نوع خلاصه نمی شود، بلکه در همه امور زندگی و در هـمه موارد به کار می رود; مثل امانت مالی و امانت بندگی.

3. از آن جـایـی کـه امـانت در اسلام، دارای ارزش و اهمیتی زیاد است، دارای آثار مفید و سودمندی نیز می باشد.

4. خـیـانـت در امانت، یکی از قبیح ترین خیانت ها در اسلام است، چـرا کـه هـر چـیزی حتی بدن و مال نزد انسان امانت هستند و اگر فـردی بخواهد به این امور خیانت کند، نه تنها حق خداوندی را به جا نیاورده; بلکه مال دیگران را نیز چپاول کرده است

موضوعات: گلچین  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...