نرجس
 
   




معاشرت ورفت وآمد با خويشاوندان، حساب روز قيامت را بر انسان آسان مي كند

رسول خدا (ص) فرمود : دانا ترين مردم كسي است كه با مردم بيشتر مدارا كند وخوارترين مردم كسي است كه به مردم اهانت كند .(بحار الانوار75/52 )

امير المومنين (ع)از رسول خدا (ص)نقل مي كند كه فرمود: سرآغاز عقل وخردمندي بعد از ايمان به خدا اظهار محبت به مردم ودوستي با آنان است .

امام علي (ع) فرمود : خداوند دوست دارد آن مسلماني را كه آنچه براي خود مي خواهد براي برادر ديني اش هم بخواهد و آنچه را براي خويشتن نمي خواهد براي او هم نخواهد.
(محاسن برقي ،ج 1ص10 )

امام صادق (ع) فرمود : هركس براي خدا از برادرش ديدار كند ،خداوند عزوجل مي فرمايد ،مرا ديدار كرده اي وثواب تو بر منست وبه ثوابي جز بهشت براي تو راضي نمي شوم .(اصول كافي،3/255)

احاديث مربوط به معاشرت با پدر ومادر
ابي ولاد حناط مي گويد : از امام صادق (ع) سوال كردم درباره آيه 83 سوره بقره ((وباالوالدين احسانا))فرمود:نيسكي به پدر ومادر اينست كه با آن ها خوشرفتاري كني ونياز آن ها را قبل از در خواست آن ها بر طرف كني تا مجبور به در خواست نشوند . (بحار الانوار،74/79)

رسول خدا (ص) فرمود : هركس دوست دارد عمرش افزون وروزيش فراوان باشد به پدر ومادرش صله واحسان كند اين كار او اطاعت خداست وهمين طور با خويشان خود صله رحم بجا آورد. (بحار الانوار 74/85)

رسول خدا (ص) فرمود : خشنودي خدا با خشنودي پدر ومادر وخشم او با خشم پدر ومادر است.بحار الانوار 74/80

رسول خدا (ص) فرمود : نگاه كردن فرزند به پدر ومادرش از روي محبت عبادت محسوب مي شود .(بحار الانوار 74/80)

احاديث مربوط به آداب معاشرت با فرزند
رسول خدا (ص)فرمود : هنگامي كه پدر به فرزند نگاه كند و او را خوشحال كند مثل اين است كه بنده اي را آزاد كرده سوال شد حتي اگر 360 بار نگاه كند ؟فرمود:الله اكبر ((كنايه از اينكه بله ،خدا بزرگتر از اين هاست)). (بحار الانوار 74/80)

پيامبر اكرم (ص)هر روز صبح نسبت به فرزند ونوه هايش اظهار لطف ومهرباني مي كردند ودست بر سرشان مي كشيد. (بحار الانوار 104/99)

امام صادق (ع) فرمود : عدالت را بين فرزندانتان مراعات كنيد ،همانطور كه دوست داريدآن ها در نيكي واظهار مهرباني بين شما به عدالت رفتار نمايند.(بحار الانوار 104/92)

امام صادق (ع) فرمود : فرزندان خود را احترام كنيد وآن ها را خوب تربيت كنيد تا خداوند شما را بيامرزد.(بحار النوار 104/95)

احاديث مربوط به آداب معاشرت با خويشاوندان
امام علي (ع) فرمود : خويشاوندانت را گرامي بدار ،چون آن ها بال تو هستند كه توسط آن ها پرواز مي كنيو ريشه تو هستند كه به آن بر مي گرديودست تو هستند كه بواسطه او دفاع مي كني.(بحار الانوار ،74/105)

از امام صادق (ع) نقل شده كه فرمود : معاشرت ورفت وآمد با خويشاوندان ،حساب روز قيامت را بر انسان آسان مي كند . (بحار الانوار 74/102)

رسول خدا (ص) فرمود : در دنيا صله رحم كنيد اگرچه فقط با سلام باشد .(بحار الانوار 74/104)

رسول خدا (ص)فرمود : هركس پير مردي را بخاطر پيري او گرامي بدارد ،خداوند او را از سختي و هراس روز قيامت در امان قرار خواهد داد.(بحار الانوار 75/137)

روات مي گويد : از پيامبر شنيدم كه مي فرمود:صله رحم موجب ازدياد مال ومحبوبيت در ميان خويشاوندان وتاخير در مرگ مي شود.(بحار الانوار 74/102)

احاديث مربوط به معاشرت با زير دستان وخدمتكاران
ابوذر مي گويد از رسول خدا (ص)شنيدم كه فرمود : خداوند بعضي از برادران شما را زير دست شما قرار داده هركس برادروهم نوعش را زير دست دارد ،بايد از آنچه خود مي خورد به او بخوراند ،و از آنچه مي پوشد به او هم بپوشاند،وهيچ وقت كاري كه خارج از قدرت اوست به او نسپارد واگر كار دشواري را به او سپرد او را كمك كند.(بحار الانوار 74/141)

امام علي (ع) فرمود : مسئوليت هريك از زير دستان خود را مشخص نما وبعد باز خواست كن ،كه اين بهتر است براي اينكه هريك مسئوليت را به گردن ديگري نيندازد. (نهج البلاغه ص405)

احاديث مربوط به آداب معاشرت با همسايه
امام علي (ع)فرمود :خدا را خدا را درباره همسايگان كه آن سفارش پيامبر (ص) شماست ، پيامبر (ص) مرتب درباره همسايه سفارش مي كرد تا جائيكه ما گمان كرديم كه همسايه از همسايه ارث خواهد برد. (نهج البلاغه 422)

امام صادق (ع) فرمود :با همسايه ات خوش رفتاري كن تا مسلمان راستين باشي . (بحار الانوار 74/158)

احاديث مربوط به معاشرت با يتيمان ، بيماران ، ضعيفان
رسول خدا (ص)فرمود : براي يتيم همچون پدري مهربان باش وبدان كه همانطور كه كشت مي كني درو خواهي كرد. (بحار الانوار 77/173)

رسول خدا (ص) فرمود نگاه خود را به گرفتار ومعلول ها وجذامي ها طولاني نكنيد چون نگاه طولاني شما ،آن ها را محزون ورنجيده خاطر مي كند . (بحار الانوار 75/15)

از امام باقر (ع) نقل شده كه فرمود : هركس داراي چهار صفت از جمله 1-يتيم را پناه دهد 2-به ضعيف رحم كند 3-به پدر ومادر مهر بورزد 4-با غلام وكنيزش مدارا نمايد ،خداوند براي او خانه اي در بهشت مي سازد. (بحار الانوار 75/20)

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
[دوشنبه 1395-07-12] [ 11:26:00 ق.ظ ]





السلام علیک یا ابا عبدالله و علی الارواح التی حلت بفنائک علیک منی جمیعا سلام الله ابدا ما بقیت و بقی الیل و النهار ولا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین*
*هرکی یقین داره آقا جواب سلامشو میده:*
“السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین”
دوباره دست گرفتی دوباره فرصتم دادی
هزار شکر که بر گریه رخصتم دادی
به پیش مادر سادات نام من بردی
دوباره ماه محرم خجالتم دادی
بهشت را به کسی که حرم نرفته دهی2
مرا فقط به همین خانه عادتم دادی..
*یه سال انتظار می کشیدم،می گفتم یعنی می شه محرمو ببینم،یعنی می شه لباس سیاه اربابو بپوشم؟!!نمردم و سیاهیارو دیدم،نمردم و کتیبه های روضه هاتو دیدم*
همین که مادر من شد مریض یادم هست
مرا جواب نکردید و تربتم دادی
کسی که مُحرم این خیمه گشت مَحرم شد
میان روضه نشستم سیادتم دادی
مرا که رانده ام از هر دری صدا کردی
حسین گفتم و دیدم که قیمتم دادی …
*یه وقت هست برا مستمع روضه باید بچینی،یه وقت هست مثل شماها که انتظار می کشید اصلا احتیاج نیست که
یعنی اصلا خواننده ای که برا شماها مقدمه بچینه اون خواننده داره توهین می کنه به فهم این مستمع چون این مستمع الحمدالله ایقدر عاشق بوده که یه عمر تو بساط سیدالشهدا نوکری کرده خودش می دونه،پس منم آروم آروم میرم جلو،ان شاءالله خدا منم کمک کنه*
بازاین چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
بازاین چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
گویا طلوع می کند از مغرب،آفتاب
گاه شور در تمامی ذرات عالم است
*حسین …*
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
که این رستخیز آه که نامش محرم است
*فقط من و توایم مگه گریه می کنیم؟*
دربارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
*تو عالم رویا دید،منبری از نور اولیا،انبیا از آدم تا خاتم همه جمع اند،چه خبره؟
گفتند پیغمبر اکرم برا حسینش روضه گرفته(نمی خوام بگم گریه کنیا خودت می دونی)تا نگاه کرد،داره تو عالم رویا می بینه مقبل کاشانی،کسی که جذامی بود؛به نگاه ابی عبدالله شفا گرفت و اول بیتی که گفت تا امروز همه جا می خونن:
شب عاشوراست امشب
کربلا غوغاست امشب
یک مرتبه دید همه اومدن،اولیا و انبیا همه بلند شدن گفتند چه خبر شده؟گفتند علی و زهرا دارن میان،مادر روضه داره میاد؛همه نشستند،مقبل میگه گفتم الان چه خبر می شه؟یه وقت دیدم پیغمبر صدا زد محتشم کاشانی بیا،میگه تا محتشم اومد،پیغمبر فرمود: بخون اون شعری که برای حسین من گفتی شروع کرد به خوندن،پیغمبر فرمود:برو بالا منبر،اول پله ایستاد :
*بازاین چه شورش است که در خلق عالم است*
پیغمبر گریه کرد و فرمود محتشم یه پله بالاتر برو،مقام گرفت،شروع کرد به خوندن :
کشتی شکت خورده طوفان کربلا
*ببخشید شب اولی نمک می خوام به زخمت بزنم*
در خاک و خون ، تپیده ….
می دونی یعنی چی؟
شاید همون غلتیدنه …
در خاک و خون تپیده به میدان کربلا…
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب،سلیمان کربلا …
*ناله پیغمبر بلند شد،همه دارن گریه می کنن؛یک مرتبه پیغمبر فرمود:محتشم یه پله بالاتر برو،(مقام بعدی)،شروع کرد خوندن:*
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا بر سلسله ی انبیا زدند
*همچین شروع کرد به همه اینا خواندن یک مقامی دیگه داد فکر می کنم آخر، بیتش بود دوازده بندشو نتونست بخونه،
رفت بالا شروع کرد یه روضه ای گفتن …*
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
*یک مرتبه،این روضه رو خواند،ندا اومد بس کن،گفت خود پیغمبر فرمودند بخوانم گفتند بس کن به خدا فاطمه غش کرد …”

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت
 [ 08:44:00 ق.ظ ]






ابی عبدالله دو تا دست این نیروی ارزشی و قدرتمند رو که حالا دستاش از کار افتاده روی گردن مبارکش انداخت،یه زمزمه ای کرد این صحابی،صدا زد حالا کی مثل منه؟من خورشید رو تو بغل گرفتم.روز اوله من میخوام بهش بگم:تو روز خورشید رو تو بغل گرفتی؛ما یه شهیده سراغ داریم دل شب خورشیدو تو بغل گرفت… یا رقیه… کجا رفتیم؟حالا من روضه ی روز رو میخونم؛آقاجان روز عاشورا همه ی شهدا رو رفتی بالین سرشون؛خوش به حالشون! اما یه شهید تو کوفه داشتی ……”
به خون چهره دادم غسل از پا تا سر خود را
زیارت میکنم با دست بسته رهبر خود را
*حسین جان … حسین جان …*
به یاد حنجر خونین و کام خشک مولایم
لب عطشان نهادم زیر خنجر،حنجر خود را
به هر جا پا نهادم بر رویم بستند درها را
که بر دیوارها بگذاشتم دیشب سر خود را
به موج تیغ دشمن دوست را کردم چنان پیدا
که گم کردم حساب زخم های پیکر خود را
*حسین جان … حسین جان … *
الا ای یوسف زهرا،میا کوفه که میترسم
به چنگ گرگ ها بینی،علی اکبر خود را
عذار نیلی از سیلی،کنم چو هدیه بر زهرا
فرستادم به همراه سکینه دختر خود را
میا از مکه ای مولا من،در این منای خون
که بینی بر فراز دست،ذبح اصغر خود را
*حسین جان … *
نوشته رو دیوار و درها
به خط اشک و خون ، غریبی
کوفه میا عزیز زهرا
حبیبی یا حسین حبیبی ….
کوفه وفا نداره آقا
شرم و حیا نداره آقا
از آسمون به جای بارون
کرب و بلا میباره آقا
نامه نوشتند بیا آقا ،،، اما نیا ۳
گفتند که میوه داده باغا ،،، اما نیا ۳
خواستم برات کاری کنم من،،،اما نشد۳
خواستم تو رو یاری کنم من،،،اما نشد۳
میا که اکبرت جوونه
اصغر تو شیرین زبونه
میا که دختر سه سالت
کنج خرابه ها میمونه
میا که قصه ی شهادت
میره تا آخر اسارت
میا که توی شهر کوفه
به خواهرت میشه جسارت
دستای مهمونو میبندن،،،آقا نیا۳
(به اشک زینبت میخندن،،،آقا نیا۳)۲
دلم خوشه که از سفیرت
برات یه یادگار میمونه
یه دختر سه ساله دارم
که خیلیم شیرین زبونه
حالا که پیش مرگت شدم من
برات دعا کردم با گریه
الهی دختر سه سالم
بشه فدایی رقیه
هزار دفه برات بمیرم،،،بازم کمه۳
برای بچه هات بمیرم،،،بازم کمه۳
*همچین که خبر رسید مسلمو کشتن فرمود همینجا منزل کنید، یه خیمه بزنید کار دارم؛همه مخدرات جمع شدند تو این خیمه،همچین که ابی عبدالله وارد شد و بر مسند نشست،دل زینب گرفت،ام کلثوم بغض کرد،چه اتفاقی افتاده؟مدتی ابی عبدالله سر پایین انداخت سکوت کرد،بعد سر بلند کرد،فرمود:دختر مسلم بیاد . دخترو تو دامن نشوند،شروع کرد نوازش کردن،بی اختیار اشکا میریخت رو سر دختر،دختر اونقدر ذوق کرد تو دامن حسین نشست،از همونجا یه نگاه کرد به رقیه،رقیه یه لبخند زد،این دختر آروم گرفت . یه آقایی اذن گرفت سوال کرد:آقا مگه اتفاقی برای مسلم افتاده؟ ابی عبدالله یه جور جواب داد همه به گریه افتادند،نوازش کرد این دخترو، فرمود:از امروز دیگه من بابای این دخترم…
گفت:ای دسته گل زیبایم
من از امروز تو را بابایم
دختر کوچک من،خواهر توست
خواهر غم زده ام مادر توست

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت
 [ 08:40:00 ق.ظ ]




 

دارم هوایت را هوایم را نداری
چه نوکری هستی غم آقا نداری؟
بیهوده نام منتظر بر خود مگذار
تو غصه ای جز غصه ی دنیا نداری
کافیست لفاظی ، مرا هم خسته کردی
خوب ادّعا داری عمل امّا نداری
شرط زیارت کردنم ترک گناه است
من را نمی بینی اگر تقوا نداری
اصلاً شده باور کنی بی من یتیمی؟
اصلاً شده باور کنی بابا نداری؟
دیگر نگو از جایگاهت بین هیئت
وقتی میان خیمه من جا نداری
)صبح و مساء گریه به جد بی کسم کن
بی گریه بر او جا به قلب ما نداری)2
حتی ته گودال هم یاد شما بود
ای وای اگر از ماتمش آوا نداری

کم کم غروب شد همه رفتن خانه ها
پشت سرم چه زود در آمد بهانه ها
کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدن
در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدن …
در بین یک سپاه از بن مردهای پست
یک پیرزن به بی کسی ام رحم کرده است
من سنگ می خورم به گناه محبتم
این صورت شکسته به قربان صورتت …
اخه افتاده ام زمین به یاد تن توام
من قصه دار زیر لگد بودن توام …
*واقعا ادب داشته حضرت مسلم؛اصلا تو حرمش میری ، دو تا حرم هست وقتی میری اصلا نوحه خوان و روضه خوان نمیخوای؛ یکی حرم مسلمه یکی حرم دو طفلانشه …اصلا وارد میشی حالت عوض میشه …. عرض میکنه، زبان حال:*

هرچند دست بسته شدم خواهرم که نیست
هنگام دست وپا زدنم مادرم که نیست …
*میگه:*
من ذبح میشوم ….
*راوی می گه دیدم بالای دارالاماره سرشو جدا کردن،اول سر افتاد بعد پیکر افتاد ….*
من ذبح میشوم اما زنم اسیر نیست
در کوفه دخترم ز غم و قصه پیر …..
تیر سه شعبه دیدم و آب از سرم گذشت
یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت
حسین …….. مهجة قلب زینب ….
هر چند سخت بود خزانم حسین جان
روی عبا نرفت جوانم حسین جان
صد شکر مفتخر به وصال تو میشوم
من پیش مرگ اهل و عیال تو میشوم ….
حسین

 

موضوعات: اهل بیت(ع)  لینک ثابت
 [ 08:39:00 ق.ظ ]





من شب اول قبل از اینکه دلا رو ببرم سمت کربلا یا کوفه حتما باید قبلش دلا رو ببرم مدینه؛چون هر جنایتی تو کربلا اتفاق افتاد ریشه تو مدینه داره…از حضرت زهرا اجازه بگیریم بگیم مادر میخوایم برای فرزندت حسین جامه سیاه به تن کنیم؛اجازه میدید مادر؟مادر جان یه نگاه کن! ما میخوایم برای فرزندت عزاداری کنیم.تو تشت گذاریا میرن در خونه ی ابالفضل!حالا میگیم پوشیدن لباس سیاه،چون اون کلمه منابعم منابع قوی ای نیست حالا بذاریم سیاه پوشی و شروع سوگواری ابی عبدالله علیه السلام،چاوشی محرم مثلا،بعد اونجا میرن در خونه ی قمر منیر بنی هاشم علیه السلام،خیلی خوبه،عیب نداره ولی من عرض میکنم اول آدم باید بره بشینه در خونه ی صاحب عزا؛صاحب عزا کیه؟اونیه که بیشتر از همه ضجه میزنه.هنوز حسینی در کربلا نرفته،هنوز سری بریده نشده؛هر وقت فاطمه یاد مصیبتای حسین میفتاد جوری ضجه میزد که پیغمبرخدا از حجره میومد بیرون،زهرا رو آروم میکرد.یا بقیه الله برای تسلای قلب شما عرض میکنم:خبر دادند یا رسول الله فاطمه ی شما وضع حمل کرده،پیغمبر خدا فرمودند:بیارید فرزند فاطمه رو.عرض کردند:یا رسول الله داریم تمیزش میکنیم.فرمودند:کی رو؟!فرزند فاطمه رو؟"طُهر طاهر مطهر من طهر طاهر"پاکه… آوردنش.تو دامان پیغمبر،فاطمه جان میدونی اسمش چیه؟نه! خدا نام فرزند تو رو حسین گذاشته.دخترم حسینتو دوست داری بابا؟"قرة عینی،ثمرة فوادی” اینو خانم ها بهتر میدونند.بانویی که تازه به وضع طبیعی وضع حمل کرده میگن روز اول بگیره بخوابه،استراحت کنه؛روز دوم زیر بغلاشو بگیرید،نمیتونه از زمین بلند بشه،دید پیغمبر داره گریه میکنه،بابا داری گریه میکنی؟فرمودند:جبرییل خبر آورد این حسینو در سرزمینی به نام کرب و بلا با لب تشنه…اون خانم باردار رو عرض کردم خدمتتون که وضع حمل میکنه؟حالا…یه وقت دیدند مادر ما که تازه وضع حمل کرده تمام قامت تو بستر ایستاد؛رو زمین نشست؛بابا حسینم رو سر میبرند؟هر کی تو خونه بود به ضجه ی زهرا شروع کرد به ضجه زدن.وقتی یه مقدار آروم شد،عرض کرد بابا یا رسول الله این اتفاق کی میفته؟حضرت فرمود:دخترم من نیستم،تو هم نیستی،باباش علی هم نیست،برادرش حسن هم نیست،باز دیدند مادر ما بلند شد یه ناله ای زد،بابا یعنی حسین منو غریب میکشند؟فرمود:غصه نخور دخترم میاد در آخرالزمان قومی که مردا برا حسین تو مثل زنیکه بچش مرده داد میزنند؛روز قیامت از این مردا من دستگیری میکنم از زنها تو شفاعت میکنی بابا؛حالا یه جمله روضه ی مادر بخونم بعد بریم گوشه ی مسجد کوفه‌.به خدا روضه ی حضرت زهرا قلب آدمو به درد میاره.

صفحات: 1 · 2

موضوعات: اهل بیت(ع), گلچین  لینک ثابت
 [ 08:38:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم