ابن ابی الحدید معتزلی میگه به استادم ابی جعفر نقیب گفتم‌-تو شرح نهج البلاغه اومده-مطلبی رو شنیدم.شنیدم پیغمبر دختری رو داشت به نام زینب؛این زینب باردار بود،داشت تو یه کاروانی رو مرکب میرفت،یه عده راهزن حمله کردند،یه نفر زد به مرکب این دختر پیغمبر،مرکب رم کرد،باردار بود،بچش سقط شد،افتاد و مرد.خبر به پیغمبر رسید،مرکب دخترتون رم کرده،دخترتون سقط کرده،مرده.فرمود:خونش هدره،بریدبکشیدش.میگه به استادم گفتم صحت داره؟بله صحت داره.بعد استادم ادامه داد،ابوجعفر نقیب.پیغمبر شنید یکی به مرکب زده فتوا داد برید بکشیدش.اگر بود و میدید یه ملعونی لگد به در زد؛فاطمه پشت در بود،تا فهمید فاطمه پشت دره، در رو بیشتر فشار داد؛در آتش گرفته داره زبانه میکشه؛داره “رَکَلَ الباب بِرِجله"آن چنان با لگد به در کوبید،مرحوم مجلسی نقل میکنه:با این ضربه ی شدید در کنده شر،رو زهرا افتاد.من از شما سوال میکنم امیدوارم با گریتون حقش رو ادا کنید.خونه ی علی چند تا در داره؟یه در داره.اون چهل تا که رفتند تو علی رو بیرون آوردن از کجا رد شدند رفتند؟مادر ما زهرا اون لحظه کجا بوده؟حالا بریم مسجد کوفه…
کوفه میا حسین جان،کوفی وفا ندارد
کوفی بی مروت،شرم و حیا ندارد
با همین حالتون دستی برداریم برای یوسف فاطمه دعا کنیم:"اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن،صلواتک علیه و علی آبائه،فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا”

صفحات: · 2

موضوعات: اهل بیت(ع), گلچین  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...