نرجس
 
   



برگزاری مراسمات ایام محرم..........

به همت معاونت فرهنگی مدرسه علمیه خواهران ابدانان مراسمات مختلفی در سطح شهر وروستاهای توابع برگزار میگردد.لذا معاونت فرهننگی این مدرسه تصریح کردنند که در این ایام بیش از 40نفر از مبلغین این مدرسه در امر تبلیغ ایام فعالیت دارند….

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-07-18] [ 09:31:00 ق.ظ ]




شادی روح طیبه شهدا صلوات............
موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:24:00 ق.ظ ]




ملاقات  با امام زمان"عج"

ملاقات یک فرد با امام زمان(عج) به روایت حاج اسماعیل دولابی
حاج اسماعیل دولابی معتقد است که بشر خیلی کوچک است و حساب‌‎های ریزبینانه دارد. حتی خدا و خوبـان خـدا را هم محدود به قالب‌ها و حساب‌های خودش می‌پندارد.

به گزارش نامه،حاج اسماعیل دولابی یکی از عرفای بنام است که در زمان حیاتش در محافل پیرامون خود نماینده درک متفاوت و فراگیری از دین با تکیه بر مفاهیم محبت و زیبایی بود. آنچه در زیر آمده است گفته‌های ایشان درباره تفاوت حساب‌های بشر با خداست:
بشر خیلی کوچک است و حساب‌‎های ریزبینانه دارد. حتی خدا و خوبـان خـدا را هم محدود به قالب‌ها و حساب‌های خودش می‌پندارد.

شخصی در مسجد سهله معتکف شده بود تا پس از چهل شب اعمال و اوراد که انجام دهد، حضرت ولیعصر(عج) را ببیند. فکر نمی‌کرد که ممکن است قبل از تمام شدن چهـل شـب حـضرت تـشریف بیاورند یا یکی از دوستانشان را بفرستند. از قضا در شب چهلـم وقتـی آمـاده شـروع اعمال و اذکارش شد، در حجره به صدا در آمد.

او هیچ احتمال نداد که حضرت باشند و با خود گفت: فرد مزاحمی آمده است و مانع اعمال و اذکارم می‌شود. در را باز کـرد و بـا بی‌میلی تعارفی هم کرد. آن آقا داخل حجره شدند. او هم پیاله آبی بـه آن آقـا داد و خودش رفت سر سجاده که مشغول کارهایش شود. آن آقا فرمـود: مثـل اینکـه کـار داشتی؟ گفت راستش چهل شب است که برای دیدن حضرت مشغول اعمالی شـده‌ام و امشب که شب آخر است، می‌خواستم انجام دهم که شما آمدید (یعنی مزاحم شدید).

آن آقا فرمود: خانه‌ای که از فلانی خریده‌ای، نصفش مال برادرش بـود و او پـول آن را بـه برادرش نداد و نصف خانه مال تو نیست. فرشی هم که از فلانی خریـد، نیمـی از آن مال زنش بود که پول آن را به زنش نداد و نصف قالی مال تو نیست. چند فقره مـشابه این را فرمود.

یک‌باره آن شخص فریاد زد: آ دزد، آ دزد و از هوش رفـت. مـردم بـه حجره او ریختند؛ اما کسی را ندیدند. او را به هوش آوردند و گفتند کسی اینجا نیست که تو فریاد زدی. آن شخص فهمید که چه امتحانی داده است و از حال خود شرمـسار شد

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ق.ظ ]




چگونه رزق خویش را افزایش دهیم
بر اساس آنچه از روایات معصومین(ع) استفاده می‌شود، ازدواج، خود یکی از اسباب گشایش روزی و فراخ دستی است. امام صادق(ع) فرمودند: کسی که از ترس تنگ‌دستی ازدواج نکند، به راستی به پروردگارش بدگمان است.
به گزارش نامه نیوز، انسان از آن جهت که صاحب فکر و اندیشه است، می‌خواهد در مورد بسیاری از مطالب پرس‌وجو کرده، چرایی و چگونگی مطالب را دریابد. از جمله مسائلی که فکر انسان را به خود معطوف داشته، مسائل مربوط به «رزق و روزی» انسان و دیگر موجودات است به طوری که همواره در پی آن است تا روزی‌ِ بیشتری به دست آورد.

انسان سؤالات فراوانی را در این مورد در ذهن خود می‌یابد تا آنجا که اگر بگوییم بعضی از سؤالات به صورت روزانه در بین مردم جریان دارد، سخن به گزاف نگفته‌ایم.

سؤالاتی از این قبیل:

- عوامل مؤثر در افزایش روزی چیست؟ اسباب و علل کاهش روزی کدام است؟

- فلسفه وسعت رزق یک گروه و اندک بودن رزق گروهی دیگر چیست؟

- نقش تلاش و سعی انسان برای به دست آوردن روزی و ارتباط آن با تقدیر روزی چگونه است؟
- آیا دعا در افزایش روزی مؤثر است؟

- تا چه اندازه رزق حلال و حرام در سرنوشت انسان مؤثر است؟

ممکن است برخی از مردم براساس محاسبات عادی، از ترس تهی‌دستی با ازدواج کردن مخالفت کنند و انتخاب همسر را به سبب ترس از فقر و تنگ‌دستی به تأخیر اندازند و به بهانه اینکه می‌خواهیم بعد از گشایش روزی ازدواج کنیم، تن به زندگی مشترک ندهند. اما بر اساس آنچه از روایات معصومین(ع) استفاده می‌شود، ازدواج خود، یکی از اسباب گشایش روزی و فراخ دستی است. قرآن کریم می‌فرماید:

«وَأَنکِحُوا الأَیامىٰ مِنکُم وَالصّالِحینَ مِن عِبادِکُم وَإِمائِکُم،‌ إِن یَکونوا فُقَراءَ یُغنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ، وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ»؛ بی‌همسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید، اگر تنگ‌دستند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‌نیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست.

مرحوم طبرسی در تفسیر این آیه روایتی آورده است که امام صادق(ع) فرمود: کسی که از ترس تنگ‌دستی ازدواج نکند، به راستی به پروردگارش بدگمان است. به دلیل این آیه: «إِن یَکُونُوا۟ فُقَرَآءَ یُغْنِهِمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِ».

پیامبر اکرم(ص) یکی از راه‌های درخواست روزی را ازدواج دانسته و می‌فرماید: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بالنّکَاحِ»؛ روزی را با ازدواج کردن درخواست کنید.

نمونه‌های عینی

نه تنها در مرحله فکر و نظر از آیات و روایات مستفاد است که انتخاب همسر همراه با فراخ دستی است، بلکه در مرحله عمل نیز این واقعیت به اثبات رسیده است که ازدواج سبب گشایش رزق و ورزی در زندگی می‌شود؛ به این دو نمونه توجه می‌کنیم:

1- امام صادق(ع) می‌فرماید: جوانی از انصار نزد رسول خدا (ص) آمد و از نیازمندیش شکایت کرد، حضرت به او فرمود: ازدواج کن، جوان می‌گوید من شرمم آمد که دوباره پیش رسول خدا برگردم، آنگاه مردی از انصار همراه او پیش حضرت آمد و گفت: من یک دختر زیبارویی دارم، حضرت دختر را به عقد آن جوان درآورد، خداوند روزی را بر او گشایش داد. بعد از آن جوان پیش پیامبر آمد و حضرت را از گشایش در رزقش با خبر کرد، حضرت فرمود: ای جوانان! بر شما باد که ازدواج کنید.

2- اسحاق بن عمار می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: حدیثی است که مردم (اهل سنت) نقل می‌کنند آیا واقعیت دارد؟ و آن اینکه مردی به نزد رسول خدا(ص) رفت و اظهار نیاز کرد، پیامبر او را به ازدواج تشویق کرد او چنین کرد، ولی باز از نیازمندی خویش شکایت داشت. باز رسول خدا(ص) او را به ازدواج تشویق کرد تا سه بار این کار تکرار شد. «فقال: ابوعبدالله(ع) نعم. ثم قال: الرزق مع النساء و العیال»؛ امام صادق(ع) فرمود: بله! واقعیت دارد، سپس فرمود: روزی به همراه زنان و عائله است

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
 [ 09:22:00 ق.ظ ]




روضه حضرت علی اصغر


دور لبات زبون نچرخون۲
باهمدیگه میریم به میدون
بابابرات جواب میگیرم
رومیزنم تا آب بگیرم)۲
اگرچه پیرم …
*بااین سن وسال به این جماعت نامرد دستشو گرفت بالا*
آبش بدیدمیمیره،آبش ندیدمیمیره…
*حسین غریب کربلاحسین
حسین شهید نینواحسین
حسین … حسین … حسین … حسین …
حسین غریب کربلا حسین
حسین شهید نینوا حسین …”
اعظم مصائب عاشورا وکربلا همینجوری که شنیدید عطشه،تو دل عطش گمان میکنم اعظم مصائب همین کلمه “مُنوا علینا “باشه*
دورلبات زبون نچرخون
باهمدیگه میریم به میدون
بابابرات جواب میگیرم
رومیزنم تاآب بگیرم…اگرچه پیرم
آی جماعت !شمادیگه باشیرخواره که جنگ ندارید
آی جماعت!یه جرعه آب بهش بدیدمحض خدا منت بذارید
*چرانمیمیریم ما*
آی جماعت شمادیگه باشیرخواره که جنگ ندارید
آی جماعت یه چیکه آب بهش بدید محض خدامنت بذارید
*آخ آخ کاشکی آب نخواسته بوده حسین کاشکی آب نخواسته بوده حسین…یه چیزی درگوشی بگم:لااقل آبروش جلو رباب حفظ شده بود ،خیلی بد شد” یه اتفاقی افتاد… یه اتفاقی افتاد انقدر سریع بود… انقدر سریع بود ابی عبدالله خوداتفاق رو شاید اول متوجه نشد؛ بچه داره توبغل حسین گریه میکنه،
بابا چراصدات عوض شد ۲
*قربون اون تارهای صوتی نازکت برم …*
باباچرا صدات عوض شد
*تاحالادیدی آدم محتضر رو؟این چشما میره بالا*
سمت و سوی نگات عوض شد
*آقاداره حرف میزنه، هنوز حرف آقاتمام نشده*
صدات بابا قلبمو کنده۲
سرت فقط به مویی بنده …

ادامه »

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 09:18:00 ق.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم