ملاقات با امام زمان"عج" |
... |
ملاقات یک فرد با امام زمان(عج) به روایت حاج اسماعیل دولابی
حاج اسماعیل دولابی معتقد است که بشر خیلی کوچک است و حسابهای ریزبینانه دارد. حتی خدا و خوبـان خـدا را هم محدود به قالبها و حسابهای خودش میپندارد.
به گزارش نامه،حاج اسماعیل دولابی یکی از عرفای بنام است که در زمان حیاتش در محافل پیرامون خود نماینده درک متفاوت و فراگیری از دین با تکیه بر مفاهیم محبت و زیبایی بود. آنچه در زیر آمده است گفتههای ایشان درباره تفاوت حسابهای بشر با خداست:
بشر خیلی کوچک است و حسابهای ریزبینانه دارد. حتی خدا و خوبـان خـدا را هم محدود به قالبها و حسابهای خودش میپندارد.
شخصی در مسجد سهله معتکف شده بود تا پس از چهل شب اعمال و اوراد که انجام دهد، حضرت ولیعصر(عج) را ببیند. فکر نمیکرد که ممکن است قبل از تمام شدن چهـل شـب حـضرت تـشریف بیاورند یا یکی از دوستانشان را بفرستند. از قضا در شب چهلـم وقتـی آمـاده شـروع اعمال و اذکارش شد، در حجره به صدا در آمد.
او هیچ احتمال نداد که حضرت باشند و با خود گفت: فرد مزاحمی آمده است و مانع اعمال و اذکارم میشود. در را باز کـرد و بـا بیمیلی تعارفی هم کرد. آن آقا داخل حجره شدند. او هم پیاله آبی بـه آن آقـا داد و خودش رفت سر سجاده که مشغول کارهایش شود. آن آقا فرمـود: مثـل اینکـه کـار داشتی؟ گفت راستش چهل شب است که برای دیدن حضرت مشغول اعمالی شـدهام و امشب که شب آخر است، میخواستم انجام دهم که شما آمدید (یعنی مزاحم شدید).
آن آقا فرمود: خانهای که از فلانی خریدهای، نصفش مال برادرش بـود و او پـول آن را بـه برادرش نداد و نصف خانه مال تو نیست. فرشی هم که از فلانی خریـد، نیمـی از آن مال زنش بود که پول آن را به زنش نداد و نصف قالی مال تو نیست. چند فقره مـشابه این را فرمود.
یکباره آن شخص فریاد زد: آ دزد، آ دزد و از هوش رفـت. مـردم بـه حجره او ریختند؛ اما کسی را ندیدند. او را به هوش آوردند و گفتند کسی اینجا نیست که تو فریاد زدی. آن شخص فهمید که چه امتحانی داده است و از حال خود شرمـسار شد
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1395-07-18] [ 09:22:00 ق.ظ ]
|