نرجس
 
   



آيا مسلمان بي نماز نيكوكار به بهشت ميرود ؟

ایا مسلمانی که بسیار هم نیکوکار و خوب باشد.ولی به هر دلیلی نماز نخونه.مثلا بی حوصلگی یا کوتاهی.ایا حتما به جهنم میرود؟ایا امید به رحمت برای اینگونه افراد وجود دارد؟ جواب این سوال در قرآن و روایات معصومین به زیباترین شکل بیان شده است . در آيه قرآن هست كه از بعضی از اهل جهنم در حالی كه معذب هستند می‏ پرسند: «مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ﴿مدثر/۴۲﴾» چه چيزی شما را در اين جهنم قرار داد؟ یکی از دلایلی که جهنمیان ذکر می کنند این است که «قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ﴿مدثر/۴۳﴾» گويند از نمازگزاران نبوديم. قال رسول الله :الصلوة عماد دينكم نماز، پايه و ستون دين شما است . (ميزان الحكمه ، ج 5، ص 370) (وسائل ، ج 3 ، ص 23 ، ح . 13) يعنی شرط قبولی و پذيرش ساير اعمال خیر انسان، قبولی نماز است . به اين معنی كه اگر انسان كارهای خيری انجام بدهد و نماز نخواند و يا نماز بخواند اما نماز نادرست و غير مقبولی كه رد بشود ، ساير كارهای خير اوهم رد می شود . التبه ناگفته نماند که امید رحمت برای همگان وجود دارد، رحمتی وسعت کل شئ، یعنی اگر خداوند عقوبتی را برای عملی مثل ترک نماز وضع کرد میتواند ببخشد و عقوبت نکند، اما خوف عقوبت انگیزه خوبی برای نماز است. پرسش :من یه شخصی را از اقوام میشناسم که بردن نامشان جایز نیست ایشون میگن من نماز نمیخونم چون اونایی که نماز میخونن اکثرشون بدترین گناهها را انجام میدن مثلا غیبت و……………. و ایشون میگن من اگه نماز نمیخونم این کارا را هم نمیکنم پس گناهی بر من نیست پاسخ: 1- قید اکثرشون اصلا درست نیست. بله قبول داریم تعدادی از کسانی که نماز می خوانند متأسفانه مرتکب گناه هم می شوند. 2- ایشان با نماز نخواندن یکی از بزرگترین گناهان را انجام می دهند. در دین به انجام هیچ واجبی به اندازه نماز سفارش نشده است. در قرآن خداوند امر کرده که نماز بخوانید (اقیموا الصلوة) و کسی که نماز نمی خواند امر خدا را اطاعت نکرده است و سرپیچی از طاعت خداوند کرده است و چه گناهی از این بالاتر. پس اگر بگوییم گناه این فرد بیشتر از آن ها (کسانی که نماز می خوانند و غیبت می کنند و …) نباشد قطعا کمتر نمی باشد. پرسش : اگر این طور باشه که بر خلاف روایاتی که گفته شده که تعداد بهشتیان در نهایت بسیار بیشتر از جهنمیها خواهد بود.و جز کفار ودشمنان دین کسی در جهنم نمیمونه.ولی از جوابهای شما نتیجه میگیرم که علاوه بر پیروان ادیان دیگر اکثر مسلمانان هم رنگ بهشت رو نخواهند دید.خودتون خوب میدونید در کشور اسلامی ما تعداد افراد بینماز خیلی خیلی بیشتر از نماز خونهاست.و حالا من این سوال رو دارم که همه ما انسانهای خداپرست مهربان و مردمدار زیادی دور و برمون دیدیم.که بعضا کم نیستند ادمهایی که بین انها شاید در خواندن نماز قصور کرده اند .ایا واقعا خداوندی که رحمتش بی پایان است.همان طوری که افرادی مثل ابوسفیان شمر و ابن ملجم رو در اتش جهنم برای همیشه جاویدان خواهد کرد.ایا اینگونه افراد مومن که یک عمر دستشون به خیر بوده و به خدا اعتقاد کامل داشتند رو در کنار اونها برای همیشه در اتش جهنم نگه خواهد داشت؟این با عدالت خداوندی که سازگار نیست. پاسخ: 1- در روايات مي خوانيم كه مؤمن داراي دو نور است: نور «خوف» و نور «رجا» كه هر يك وزن شوند از ديگري افزون تر نيست; بنابراين اگر اميد كسي بيشتر از ترسش باشد، داراي ايمان ضعيف خواهد بود. بايد كوشش كرد تا بيم و اميد به موازات هم رشد كنند تا مبتلا به گناه نشويم و چنين است كه انسان هيچ گاه براي انجام گناه گستاخ نمي شود.پس نباید با اميد به رحمت خداوند گناه کرد. خداوند همان گونه كه داراي رحمت است، كيفر وي نيز براي گناهكاران آماده است; بنابراين، اشتباه است كه تنها به رحمت خدا توجّه كنيم و خويشتن را از خشم او درامان بدانيم. 2- همه كسانى كه وارد جهنم مى‏ شوند، براى هميشه در جهنم نخواهند بود و تنها عده خاصى (مانند كافران) براى هميشه در جهنم خواهند بود. براساس آيات و روايات، حقيقت آن است كه اگر آدمى، در مجموع رو به خدا داشته و خداخواه، مؤمن، و دوستدار حضرت رسول اكرم و اهل بيت باشد؛ ولى در اينجا خود را از آلودگى ‏ها و تعلّقات پاك نسازد، در قيامت با عذاب‏ ها و فشارها رو به رو بوده و به طبقه اعلاى جهنم خواهد رفت كه اگر به باطنش بنگرى، بهشت خواهد بود. مؤمن گناهكار، در اين جهنم موقت ، مدتى قرار خواهد گرفت تا بدين عذاب‏ ها تطهير شود و به بهشت قدم بگذارد.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[شنبه 1397-10-01] [ 11:45:00 ق.ظ ]




هفتاد گناه زبان

هفتاد گناه زبان

در روايت آمده بيشترين افرادي كه به جهنم مي روند به خاطر زبانشان است. هفتاد گناه پاي زبان مي نويسند. اين هفتاد گناه را نام ببريد؟
بیشترین گناهان انسان بخاطر زبانشان می باشد: حضرت علي ـ عليه‎ السلام ـ مي فرمايد: «به خدا سوگند، باور نمي كنم بنده اي زبانش را حفظ نكند تقوائي سودمند به دست آورد.»1 پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «بيشترين مردم به خاطر گناه و آفت زبان به جهنم مي روند.» حال در اينجا به بعضي از گناهان زبان اشاره مي كنيم.2 1. غيبت. 2. نميمه. 3. دروغ. 4. دو زباني. 5. بهتان و افتراء. 6. قذف. 7. افشاء اسرار مؤمن. 8. دشنام 9. لعن و نفرين. 10. طعن و شماتت. 11. سُخريه و استهزاء. 12. مدح. 13. اظهار غضب. 14. غنا. 15. كثرت مزاح و خنده. 16. مراء و جدال. 17. خصومت. 18. سؤال عوام از امور مشكله. 19. تكلم بدون علم. 20. تكلم بي فايده. 21. منكر خدا شدن. 22. غير خدا را پرستش كردن. 23. دروغ بستن به خدا. 24. تكذيب آيات خدا. 25. كفران نعمت. 26. از خدا شكوه كردن. 27. اظهار نااميدي كردن از خداوند. 28. به خداوند دشنام دادن. 29. نسبت فرزند به خدا دادن. 30. نسبت بي عدالتي به خدا. 31. ادعاي خدائي كردن. 32. از خدا درخواست بيجا كردن. 33. دعاي خير براي ستمگران. 34. نفرين كردن. 35. چون و چرا كردن در كار خدا. 36. خدا را متهم كردن كه به قتل امام حسين راضي بوده. 37. با دشمنان خدا اظهار دوستي كردن. 38. منكر رسالت پيامبر شدن. 39. پيامبر را مجنون خواندن. 40. اسرار امامان معصوم را فاش كردن. 41. از سخن امام عيب گرفتن. 42. براي ظهور امام زمان وقت تعيين كردن. 43. ادعاي امامت كردن. 44. حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال دانستن. 45. احكام را با قياس سنجيدن. 46. به ناحق شهادت دادن. 47. تفسير به رأي كردن قرآن. 48. مؤمن را خوار كردن. 49. فاسق را عزيز شمردن. 50. مؤمن را ترساندن. 51. اظهار فقر و تنگدستي كردن. 52. راز خود را به ديگران گفتن. 53. به پدر و مادر اُف گفتن. 54. عيبجوئي كردن. 55. نسبت زنا به كسي دادن. 56. خلافكار را تشويق كردن. 57. مؤمنان را با القاب زشت خواندن. 59. به مال و منال ديگران غبطه خوردن. 60. وعدة دروغ دادن. 61. صفات نيك زنان را به نامحرمان گفتن. 62. با زن نامحرم شوخي كردن. 63. فال بد زدن. 64. عذرتراشي براي ظلم ظالمان. 65. سخن برادر مسلمان خود را قطع كردن. 66. پيشگويي و كهانت. 67. منّت كشيدن. 68. با خواندن قرآن كسب روزي كردن. 69. امر سلاطين را امر خدا دانستن. 70. در كيفيت خدا سخن گفتن.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ق.ظ ]




حفظ آبروی مؤمن

در آیات قرآن مجید و سخنان معصومین (علیهم السلام) درباره جایگاه رفیع و عظمت والا و ارزشمند انسان تعابیر بلندی آمده است، چون:
- موهبت رهبری و مقام خلیفة اللهی؛
- برخورداری از فطرت پاک ربوبی و نفخه روح الهی؛
- صاحب نفس مطمئنه؛
- کرامت نفس و گل سر سبد موجودات با تعبیر: و لقد کرمنا بنی آدم؛
- فضیلت و برتری او بر سایر مخلوقات، حتی فرشتگان با تعبیر: و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا؛
- بهره مندی از بهترین صورت خلقت و تنظیم و تعدیل آفرینش؛
- استیلا و حاکمیت بر زمین؛
- شایستگی حمل امانت الهی و… .
تا بشر به این مقام ارزنده و جایگاه برتر خود و هم نوعان پی ببرد و از هرگونه بی حرمتی به ساحت او اجتناب ورزد و نهایت سعی و تلاش را در تکریم و احترام او روا دارد.
آری، از برکات با ارزش زبان، تکریم و تعظیم چنین گوهری است که به ذکر دو روایت در این باره بسنده می شود:
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
هرکه برادر خود را مرحبا گوید: خدای تعالی تا روز قیامت برای او مرحبا می نویسد**بحارالانوار، ج 74، ص 298.***.
پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمود:
در روز قیامت، من چهار نفر را شفاعت خواهم نمود، اگر چه به اندازه گناه تمام اهل دنیا را آورده باشند:
1. ذریه مرا اکرام کند.
2. حاجت ایشان را برآورد.
3. به هنگام گرفتاری و مضطری ایشان، در رفع گرفتاری سعی و تلاش کند.
4. به دل و زبان، با ایشان دوستی و محبت کند** خصال شیخ صدوق، باب الاربعه، ص 196، ح 1. به نقل از: معراج السعاده، ص 462.***.
نیز امام صادق (علیه السلام) در نکوهش افرادی که با زبان سخنی می گویند و با آن آبروی هم نوعان را می برند می فرماید:
من روی علی مؤمن روایة یرید بها شینه و هدم مروته لیسقطه من أعین الناس أخرجه الله من ولایته الی ولایة الشیطان **بحارالانوار، ج 72، ص 168.***؛
هرکس به منظور هتک حرمت و ریختن آبروی مؤمنی از او سخنی نقل کند (یا سخنی بگوید) تا او را در انظار مردم خوار سازد، خداوند وی را از ولایت خویش بیرون کرده و تحت ولایت شیطان در می آورد.

4. سلام، تحیت و تسلیت گویی

در قرآن مجید و روایات اسلامی به روابط اجتماعی و عوامل استحکام آن مانند سلام، مصافحه، تسلیت گویی و… توصیه های فراوانی شده و از آنها به عنوان نشانه های اهل ایمان و مظاهر ادب و اخلاق اسلامی یاد شده است.
قرآن مجید می فرماید:
فاذا دخلتم بیوتا فسلموا علی أنفسکم تحیة من عند الله مبارکة طیبة کذلک یبین الله لکم الآیات لعلکم تعقلون **نور(24) آیه 61.***؛
و هنگامی که داخل خانه ای شدید، بر خویشتن سلام کنید، سلام و تحیتی از سوی خداوند، سلامی پربرکت و پاکیزه، این گونه خداوند آیات را برای شما روشن می کند، باشد که بیندیشید.
تحیت در اصل از ماده حیات به معنای دعا کردن برای سلامت و حیات دیگری است؛ خواه این دعا به صورت سلام علیکم یا السلام علیک و یا حیاک الله باشد، ولی معمولا به هر نوع اظهار محبتی که افراد در آغاز ملاقات نسبت به یکدیگر ابراز می کنند تحیت می گویند.
امام زین العابدین (علیه السلام) درباره اخلاق مؤمن می فرماید:
من أخلاق المؤمن… و ابتداءهم ایاهم بالسلام علیهم **بحارالانوار، ج 64، ص 361.***؛
از اخلاق مؤمن سلام کردن به برادران دینی است.
در آثار و فواید سلام از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) چنین وارد شده است:
ان من موجبات المغفرة بذل السلام و حسن الکلام **نهج الفصاحة، ح 928.***؛
از موجبات آمرزش و مغفرت، ادای سلام و سخن نیکوست.
هم چنین یکی از چیزهایی که رعایت آن در روابط اجتماعی نقش به سزایی دارد و مورد تأکید پیشوایان معصوم (علیهم السلام) قرار گرفته، دلداری دادن افراد و خارج ساختن آنان از قید غم ها و غصه های زندگی است، به ویژه آن گاه که هم نوعان دچار مصیبت و حادثه ای دلخراش و مرگ و میر عزیزان شوند، که با کلمات و سخنان تسلی بخش می توان تا حدی غم و غصه را از صفحه دل آنان زدود که از این خصلت به تسلیت گویی تعبیر می شود و از صفات حسنه و اخلاق شایسته و وظایف نیک انسانی محسوب می شود.

5. امر به معروف و نهی از منکر

از جمله برکات زبان اقامه دو اصل ارزش مند دینی، یعنی امر به معروف و نهی از منکر است. در اسلام دو فریضه امر به معروف و نهی از منکر از جایگاه خاصی برخوردار است و از مظاهر بارز خیر خواهی به شمار می آید که در آیات الهی و سخنان معصومین (علیهم السلام) از آن دو به عنوان نشانه های اهل ایمان یاد شده است.
و المؤمنون و المؤمنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر**توبه (9) آیه 71.***؛
مردان و زنان با ایمانی ولی (یار و یاور) یکدیگرند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
امیر مؤمنان علی (علیه السلام) نیز از امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یکی از علائم ایمان یاد کرده است:
المؤمن … مناصحا، متباذلا، متواخیا ناصح فی السر و العلانیة**بحارالانوار، ج 64، ص 366.***؛
اهل ایمان، خیر خواه و بخشنده و برادر و ناصح و خیرخواه انسان در نهان و آشکار است (از بدی ها باز دارنده و به خوبی ها دعوت کننده است).
هم چنین آن حضرت امر به معروف و نهی از منکر را به سه نوع تقسیم می کند: 1. قلبی 2. زبانی 3. عملی و می فرماید: هر سه قسم باید رعایت شود وگرنه ناقص خواهد بود و اگر هر سه را ترک کند، مرده ای در میان زندگان است:
و منهم تارک لانکار المنکر بلسانه و قلبه و یده فذلک میت الأحیاء**نهج البلاغه، حکمت 374.***؛
و گروهی دیگر با زبان و یا قلب و یا با دست (عمل) نهی از منکر نمی کنند اینها در حقیقت مردگانی در میان زندگانند.
توضیح آن که: کمترین مرتبه امر به معروف و نهی از منکر آن است که انسان در قلب خود نیکوکاران را دوست بدارد و گناهکاران را دشمن و چنین حالتی موجب می شود که با نیکوکاران با چهره شاد و با گنهکاران با چهره ای عبوس و گرفته - که بیانگر نارضایتی او از گناه است - رو به رو شود.
اگر نهی از منکر با زبان با روش هایی چون: حکمت، استدلال، موعظه و پند نیک، مجادله، مناظره و… صورت گرفت و اثر نبخشید، نوبت به مرتبه عملی می رسد، اما این بستگی به چگونگی به کارگیری زبان در این اصل دارد که اغلب امر به معروف و نهی از منکر زبانی مؤثر و مفید واقع می شود، البته اگر از شیوه صحیح آن بهره گرفته شود.

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:42:00 ق.ظ ]




سکوت و کرامت انسانی

آبرو و حیثیت اشخاص از نظر اسلام بسیار محترم است و هرکاری که موجب تحقیر مردم گردد، گناه بزرگی محسوب می شود و نشان دهنده حقارت و پستی خود تحقیر کننده است. در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آمده است:
اذل الناس من اهان الناس ** بحار الانوار، ج 75، ص 142.***؛
پست ترین مردم کسی است که به مردم توهین و اهانت کند.
علت این بزرگداشت الهی، کرامت و جایگاه والای انسان است که خداوند در شخصیت بندگان خود به ودیعت نهاده است که باید این مقام حفظ و به راحتی دچار دستبرد کسی قرار نگیرد و حرمت و کرامت او محفوظ بماند. قرآن مجید در تمجید انسان و جایگاه بلند او می فرماید:
و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر ورزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلا**اسراء(7) آیه 70.***؛
و همانا ما انسان را گرامی داشتیم و او را در خشکی و دریا قرار دادیم تا از رزق و روزی پاک بهره مند ساختیم و بر بسیاری از مخلوقات خود برتری دادیم.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در بیانی رسا در عظمت انسان مؤمن می فرماید:
ان المؤمن اعظم حرمة من الکعبة**میزان الحکمة، ج 1، ص 330.***؛
همانا حرمت مؤمن از کعبه بیشتر است.
پیامبر در این سخن گهربار، برتری مقام و عظمت بندگان الهی را نسبت به کعبه گوشزد می فرماید تا همگان حرمت و کرامت هم را پاس دارند و از جسارت و بی حرمتی به شخصیت یکدیگر بپرهیزند که این خود یکی از بزرگ ترین رموز وحدت و یکپارچگی و انسجام اسلامی و اخوت دینی است.
اما متأسفانه با فراموش شدن این اصل ارزش مند قرآنی و روایی، کم ارزش ترین امور در بین انسان ها همین کرامت، شخصیت و آبروی خودشان است که با کوچک ترین انگیزه، آبرو و حیثیت یکدیگر را نشانه می گیرند و بیشترین وسیله و ابزاری که در این راه استفاده می شود به کاری گیری زبان است که در یک بررسی اجمالی، حدود چهل گناه کبیره و صغیره - که همگی در ریختن آبروی انسان ها نقش کلیدی دارند - از همین عضو زبان صادر می گردد؛ با این بیان، روشن می شود که از عوامل عمده زیر پا گذاشتن شخصیت و آبروی انسان ها، به کارگیری زبان است، بنابراین، سکوت و کنترل زبان نیز مهم ترین عامل حفظ آبرو و کرامت انسانی و پیشگیری از ریختن آبروی انسان ها به شمار می آید و از فواید مهم سکوت نیز می توان حفظ آبرو و کرامت انسان ها را برشمرد.
از آنچه گذشت بدون تردید اهمیت اصلاح زبان روشن شد و باید به عنوان یکی از مهم ترین مسائل اخلاقی مورد مطالعه و تعلیم قرار گیرد.

برتری سخن گفتن

تأمل کنان در خطا و ثواب - و از ژاژ خوایان حاضر جواب

همان گونه که اشاره شد از عوامل مهم سعادت و رستگاری انسان، استفاده از نعمت زبان در چهارچوب اصول دینی و پرهیز از انحرافات آن است؛ یعنی اگر در سخن گفتن رعایت اصول انسانی و حفظ آبروی همنوعان بشود و زبان در جهت روشنگری مردم و نشر معارف دینی به کار گرفته شود و از آفاتی که ذکر خواهد شد اجتناب بشود و در حد ضرورت مورد استفاده قرار گیرد؛ سخن گفتن بر سکوت برتری دارد، از این رو از امام چهارم علی بن الحسین (علیه السلام) وقتی سؤال می شود: عن الکلام و السکوت ایهما افضل؟؛ سخن گفتن و سکوت کدام یک ارزشمندتر است؟
حضرت فرمود:
لکل واحد منهما آفات، فاذا سلما من الافات فاالکلام افضل من السکوت؛
برای هریک از کلام و سکوت آفات و خطراتی است که اگر این دو از آفات پاک باشد، سخن گفتن از سکوت با ارزش تر است.
امام (علیه السلام) در ادامه این سخن گهربار در تبیین این برتری فرمود:
لأن الله عزوجل ما بعث الأنبیاء و الأوصیاء بالسکوت، انما بعثهم بالکلام و لا استحقت الجنة بالسکوت، و لا استوجبت و لایةالله بالسکوت، و لا توقیت النار بالسکوت و لا تجنب سخط الله بالسکوت، انما ذلک کله بالکلام **بحارالانوار، ج 71، ص 244؛ میزان الحکمة، ج 8، ص 444؛ الاخلاق، ص 130.***؛
هر آینه خدای عزوجل پیامبران و جانشینان آنان را به سکوت مبعوث نفرمود، بلکه آنان را به کلام و سخن گفتن برانگیخت و بهشت و محبت و ولایت الهی به سکوت داده نمی شود و با سکوت از آتش و خشم الهی ایمنی نخواهد بود، بلکه استحقاق همه این امور به کلام و سخن گفتن خواهد بود.
از این رو می توان گفت: سکوت در مواردی که سخن گفتن لازم است، یکی از بزرگ ترین معایب محسوب می شود و نشانه ضعف و زبونی و ناتوانی و عدم شهامت روحی و ترس از غیر خداست.
در پایان این فصل قبل از بیان عناوین پاره ای از برکات و فواید زبان و نیز آفات و آسیب های آن، ذکر سه نکته ضروری است:
1. مرحوم فیض کاشانی (رحمةالله) در کتاب محجةالبیضاء و غزالی در احیاء العلوم بحث مشروحی تحت عنوان آفات زبان کرده اند و بیست نوع انحراف و گناه برای زبان بیان نموده اند. البته روشن است که آفات و انحراف های زبان منحصر در آنچه ایشان آورده اند نیست، بلکه تنها قسمت مهمی از آن است و شاید نظر آنان نیز غیر از این نبوده است. از این رو در تفسیر نمونه، ده گناه دیگر بر آنها اضافه شده است و در این نوشتار نیز مواردی دیگر بر آنها افزوده ایم.
2. ممکن است بعضی از عناوین چه در بخش برکات و چه در بخش آفات، مندرج در بعضی دیگر بشود، مثلا: وعده دروغ و شهادت به باطل را می توان داخل در مطلق دروغ دانست و نیز پاره ای از آنها اختصاص به زبان ندارد. مثلا: غیبت، اذیت و آزار مؤمن، کفران نعمت و… هم ممکن است با زبان تحقق یابد و هم به وسیله غیر زبان لیکن به خاطر تبیین بیشتر عناوین، موارد به تفصیل ارائه گردیده است

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
 [ 11:41:00 ق.ظ ]




ما هر چه جلوتر برویم کار ما سخت تر میشود..

راه نجات ما در تبعیت از ولایت فقیه است تا ان شالله خداوند امر خودش را برای ما برساند..

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت
[سه شنبه 1397-09-27] [ 12:13:00 ب.ظ ]
 
   
 
مداحی های محرم