نرجس
 
   



اقایم سلام:سلامی به مهربانی دستهای مادرم.اقا جان بی صبرانه منتظریم .منتظر آمدنت هستیم .چه چشمهایی که منتظر دیدنت.وچه دلهایی که منظر آمدنت هستن.انشالله به حق این ماه که بیایی.کاش میدانستم کجایی که خاک پایت را سرمه این دیدگانم کنم .نمیدانم کجایی.شاید در کربلایی .سامرایی. یا بذار بهتر بگم کنار قبر مادرت زهرا.راستی میدانی :این روزها زائران مادرت میگویند که دیگه نمیتوانیم حتی آن را بیینیم چون وهابیهای ملعون دور قبر های عزیزانمان دیوار کشیدن………

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1394-03-05] [ 10:39:00 ق.ظ ]




مردی با لباس وکفشهای گرانقیمت به دیواری خیره شده بود ومیگریست .نزدیکیش شدم وبه نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم.نوشته بود"این هم میگذرد”
علت را پرسیدم .گفت:این دست خط من است .چند سال پیش در این نقطه هیزم میفروختم………
حال صاحب چندین کارخانه ام/پرسیدم :پس چرا دوباره به اینجا برگشتی؟گفت آمدم تا باز بنویسم:ایم هم میگذرد.
گر دولت برسی/مست نگردی مردی/گر به ذلت برسی/پست نگردی مردی/اهل عالم همه بازیچه دست هوسند/گرتو بازیچه این دست نگردی مردی/

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:05:00 ق.ظ ]