چه جوری با حیا باشم؟

تا انسان هست حیا هم هست. آنچه تغییر می کند، مصداق ها و موردهای حیاست. به عبارت دیگر، تفاوت فرهنگ ها موجب تفاوت مصداق های حیا می شود…  

 

 

 

 

تا انسان هست حیا هم هست. آنچه تغییر می کند، مصداق ها و موردهای حیاست. به عبارت دیگر، تفاوت فرهنگ ها موجب تفاوت مصداق های حیا می شود. دلیل آن نیز روشن است. یکی از ارکان حیا این است که ملاکی برای تشخیص نابهنجاری داشته باشیم و بر اساس آن، امور نابهنجار و شرم آور را معین کنیم. این مسئله دقیقا به نظام ارزشی مربوط می شود. در نتیجه، کار نابهنجار در هر فرهنگی با فرهنگ دیگر، متفاوت خواهد بود.

ارزش و اهمیت حیا با نگاهی در داستان‌های قرآنی حیا در تمام اعصار و قرون بیداد می کند و نیاز مبرم هر شخص و هر زندگی است و در قرآن کریم هم مورد تأکید قرار گرفته است و از نشانه‌های امنیت و بقای خانواده و استحکام جامعه و بنیان ارزش‌ها و هنجارهای اسلامی به حساب می آید.

حیای دختران حضرت شعیب و حضرت موسی: (خواهرم حجابت / برادرم نگاهت) قرآن کریم، با این که غالبا مسایل را به صورت کلی بیان می‌دارد، ولی گاهی به‌جهت حیاتی بودن مسئله، جزئیات و نمونه‌هایی از آن را هم بیان می‌دارند. چنین بیان می‌نماید که: “و هنگامی که موسی‌( به ) چاه ( آب مَدیَن رسید، گروهی از مردم را در آنجا دید که چهارپایان خود را سیراب می‌کنند و در کنار آنان دو زن را دید که مراقب گوسفندان خویشند و به چاه با بودن مردان نزدیک نمی‌شوند‌، موسی از آنان پرسید: کار شما چیست؟ گفتند: آن‌ها را آب نمی‌دهیم تا چوپان‌ها همگی خارج شوند. . .”

موسی برای گوسفندان آن دو آب کشید و ” در ادامه این داستان درباره نحوه آمدن یکی از دختران شعیب و گفتگوی او با حضرت موسی می‌فرماید: ناگهان یکی از آن دو دختر به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمی‌داشت‌، گفت: پدرم از تو دعوت می‌کند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را که برای ما انجام دادی، به تو بپردازد” اگردقت کنیم این‌جا سخن از ارتباط پسر و دختری است که باکمال عفت و پاکی وارد سخن بایکدیگر می‌شوند که قرآن خواسته برای ما که جویای چگونگی این‌گونه ارتباط‌هایی که در جامعه هستیم مطرح نماید تا بهانه‌ای در این باب و مسئله نداشته باشیم. آنگونه که حضرت علی(ع) می‌فرمایند: “عفیف بودن‌، نفس را در امان مى دارد و آن را از پستى و فرومایگى دور و پاک مى‌کند” منظور این است که اگر شرم درحرکات و رفتار و بیانات هرشخصی وجود داشته باشد، از پست و کوچک شدن دور می‌شود و شخصیت بالایی در زندگی و اجتماع خود پیدا می‌کند چون حیا با وجود ایمان در فرد به مرحله اجرا در می‌آید.

آنگونه که در آیه مورد بحث می‌بینیم جمله صفت شرم و حیا، راه رفتن دختر را توصیف می‌کند. این نکته نشانگر آن است گرچه شرم و حیا یک حالت روانی و روحی است، اما آثار و نشانه‌های آن می‌تواند در کالبد، ظاهر و اندام، خود را نشان دهد ما این حیا و شرم را نه تنها در رفتار و راه رفتن دختر که بلکه در گفتار و سخن گفتن او با موسی جوان می‌بینیم. به این بخش از آیه که دقت کنیم که می‌گوید: “گفت: پدرم تو را می‌خواند تا برای آب دادن ما پاداشت دهد” دقت کنیم که چگونه دختر مجرد برای دعوت از موسی آمده است چون کمی فکر کرد بدلیل سنگین نبودن جملات صلاح بیان کردن آن را نداشت زیرا که درجمله “به خانه ما بیا” لفظ “ما” تصویر دو دختر در ذهنش می‌آید و موسی نظر بدی به ما می‌افکند بعد باخود گفت به موسی بگویم: “پدرم تو را می‌خواند” یعنی؛ من دعوت کننده تو نیستم و من تو را به خانه خویش نمی‌خوانم این پدر من است که تو را به خانه خویش خوانده است. این دختر زیرک، برای چه پدرم تو را دعوت کرده را هم می‌گوید: “پدر می‌خواهد برای آب دادن به ما به تو پاداش بدهد"( قصص/25 تا28)

 

چه جوری با حیا باشم؟

سؤال در مورد حیا و نحوه دستیابی به آن بسیار ارزشمند است؛ زیرا درباره یکی از بهترین صفات انسانی است. صفتی که هر کس به آن آراسته باشد، از متانت و وقار و شخصیت والا برخوردار است . حیا برای زن و مرد زیبنده است اما آراستگی زن ها به حیا از دو جهت اهمیت دارد: یکی از این جهت که زنان با حیا از شخصیت و متانت والایی برخوردارند و دیگر این که حیا موجب مصونیت آن ها از آفت ها و آسیب هایی است که گوهر وجود زن را نشانه رفته اند. از این رو، تبیین حیا و متمایز ساختن حیای پسندیده از آنچه به ظاهر حیا نامیده می شود ولی پسندیده نیست، بسیار شایسته است.

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا. (احزاب/۵۹)

اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.

بر اساس این آیه از قرآن کریم، فلسفه پوشش نه به خاطر مردان بلکه به خاطر بهتر شناخته شدن زن است و برای این است که آنان از تعرض هوس رانان آزار نبینند. در واقع نوع لباس مردم در جامعه، می تواند معرف شخصیت، مکتب و هدف آنها باشد.

 

چه جوری با حیا باشم؟

برای رسیدن به مرز اعتدال در روابط اجتماعی و فردی و ایجاد حالت حیا، راهکارهای زیر سودمند می نماید:

1 . اجتناب از گناه، حتی گناهان کوچک. انسانی که از گناهان کوچک پرهیز نمی کند، کم کم به گناهان بزرگ روی می آورد.

2 . انجام صحیح واجبات و تکالیف دینی

3 . عمل به مستحبات و دوری از مکروهات در حد امکان

4 . دوستی با افراد با حیا و اجتماعی

5 . قطع ارتباط باافراد گناهکار

6 . به قدر ضرورت سخن گفتن و اجتناب از پرگویی. در روایات آمده است: کسی که بسیار حرف می زند، لغزش هایش زیاد می شود و حیای وی کاهش می یابد.

7 . باتامل و احتیاط سخن گفتن

8 . پرهیز از اظهار نظر قطعی در امور تردیدآمیز. اگر به درستی چیزی اطمینان ندارید، گفتارتان را با الفاظ «شاید» و «امکان دارد» همراه سازید.

9 . کنترل چشم و گوش و دهان و سایر موارد. به هر صدایی گوش ندهید، به هر کاری دست نزنید، در هر راهی قدم نگذارید، از هر غذایی نخورید و تمرین کنید اعضا و جوارح شما در اختیار خودتان باشد.

10 . تقویت ایمان. برای تقویت ایمان سعی کنید معرفت خود به خداوند و معاد را بیش تر کنید. تقویت ایمان به تدریج حاصل می شود. پس با تمرین و پشتکار به آنچه بیان شد عمل کنید تا انشاالله به گوهر زیبای حیا دست یابید و حیا را سرلوحه همه اعمال و رفتارتان قرار دهید.

و در ادامه …

1. نشانه مومنین: «‌وَالَّذینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» مومنین کسانی هستند که پاکدامنی پیشه می سازند.

2. عفت عمومی: «‌قُلْ لِلمومِناتِ یغضُضْنَ مِن أبصارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلایبدینَ زینَتَهُنَّ إلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِنَّ وَلا یبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ…» ‌ای پیامبر به زنان با ایمان بگو چشمان خود را از نامحرم ببندند و پاکدامنی ورزند و زینت هایشان را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و اطراف روسری های خود را بر سینه خود افکنند و زینت خود را جز برای شوهرشان آشکار نسازند.

3. لزوم عفت پیشگی بر جوانان مجرد: «‌وَلْیسْتَعْفِفِ الَّذینَ لایجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یغْنِیهُمُ اللهُ مِن فَضْلِهِ» کسانی که وسیله زناشوئی و ازدواج نمی یابند باید عفت پیشه سازند تا خدا آنان را از فضل خود بی نیاز گرداند.

4. از امام کاظم ـ علیه السّلام ـ به یاران خود توصیه می فرمود: پرده شرم و آزرم میان خود و برادرت برمدار، و مقداری از آن باقی گذار؛ زیرا برداشتن آن، برداشتن حیا است. کلینی: کافی، ج 2، ص 106، ح 5.

 

با حیایی چه به من می دهد؟

در حدیثی از وجود مقدس رسول خدا (ص) آمده است که دستاوردهای حیا: (نرمخویی، مهربانی، خدا را ناظر دیدن در نهان و عیان، سلامت (روحی و جسمی)، دوری کردن از بدی، خویش رویی، بخشندگی، پیروزی و خوشنامی در میان مردم، این ها فوایدی است که خردمندان از حیا می برند، پس خوشا به حال کسی که اندرز خدا را بپذیرد و از رسواگری او بیم می کند).

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...