خداوند در مورد‏ مشرکان لجوج از اهل مکه به پیامبر می فرماید: «تو نمى‏ توانى هر که را دوست دارى هدایت کنى، ولى خداوند هر کس را بخواهد هدایت مى‏ کند، و او از هدایت ‏یافتگان آگاه تر است» «إنک لا تهدی من أحببت و لکن الله یهدی من یشاء و هو أعلم بالمهتدین» او مى ‏داند چه افرادى لایق پذیرش ایمانند، او مى‏ داند چه قلب هایى براى حق مى‏طپند، او مى ‏داند در چه سرهایى، سوداى عشق خدا است، آرى او این افراد شایسته را خوب مى ‏شناسد و به آنها توفیق مى ‏دهد و لطفش را رفیق راه آنها مى‏ سازد تا به سوى ایمان رهنمون شوند. اما تاریک دلان زشت سیرتى که در دل با حق دشمنند و با تمام قدرتشان به پیکار با فرستادگان خدا برخاسته ‏اند، و از نظر زندگى آن قدر آلوده و ننگینند که لایق نور ایمان نیستند، خداوند هرگز چراغ توفیق را فرا راه آنها قرار نمى ‏دهد. بنابراین منظور از هدایت در اینجا “ارائه طریق” نیست، چرا که ارائه طریق کار اصلى پیامبر (ص) است و بدون استثناء راه را به همه نشان مى‏ دهد، بلکه منظور از هدایت در اینجا “ایصال به مطلوب” و رسانیدن به سر منزل مقصود است این تنها کار خدا است که بذر ایمان را در دل ها بپاشد و کار او هم بى‏حساب نیست او به دل هاى آماده نظر مى ‏افکند و این نور آسمانى را بر آنها مى ‏پاشد.به هر حال این آیه یک نوع دلدارى براى پیامبر (ص) است که به این واقعیت‏ توجه کند نه اصرار بر شرک از ناحیه گروهى از بت‏ پرستان مکه به دلیل است، و نه ایمان مخلصانه مردم حبشهیا نجرانو امثال سلمانها و بحیراها. هرگز از عدم ایمان گروه اول نگرانى به خود راه نده، که این نور الهى به سراغ دل هاى آماده مى‏ رود و در آنجا ورود مى‏ کند و خیمه مى ‏زند.
منـابـع
مرتضی مطهری- نبوت- صفحه 67-68
مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن جلد 4- صفحه 125-126
سید محمد حسین طباطبایی- تفسير الميزان جلد ‏7- صفحه 477

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...