عوامل ترک نماز |
... |
عوامل ترک نماز
كسي كه نسبت به خواندن يا نخواندن نماز بي تفاوت شده( با علم به ارزش و اهميت نماز و مطالعه كتبي چون آداب الصلوه امام(ره) و اسرار الصلوه ميرزا جواد آقاملكي) چه كند؟ چطور اين سبك شماري را كنار بگذارد؟
دوست عزيز در خصوص چنين فردي ابتدا بايد به ريشه يابي عواملي كه موجب شده تا نسبت به نماز بي تفاوت شود پرداخت ؛ سپس در برطرف نمودن اين عوامل برنامه ريزي و اقدام نمود .
بطور كلي عواملي كه موجب مي شود تا فردي با علم به ارزش و اهميت نماز نسبت به آن بي تفاوت گردد به دو دسته عمده قابل تقسیم بندی می باشد :
الف : عوامل زود گذر و غير پايدار
گاهی اوقات کاهش معنویت در انسان از جمله نماز معلول عواملی زود گذر و ناپايدار مي باشد كه در صورت مقداري توجه و عبور از شرايط بوجود آمده انسان به سرعت به مسیر اصلی خود باز گشته و چه بسا با اشتیاق بیشتر به مسائل معنوی بپردازد که در اینجا به سه نمونه از این عوامل اشاره می نمائیم
1- برخي اوقات از دست دادن حالات معنوي نتيجه برخي اتفاقات و حوادث زندگي مي باشد از نگاه روان شناختي انسان از نظر خلقى و عاطفى معمولاً حالت يكنواخت ندارد. همه انسانها كم و بيش دورههايى از غمگينى و افسردگى را تجربه مىكنند و اين امر طبيعى است. و علت آن هم گاهى معلوم و شناخته شده است؛ مثل از دست دادن عزيزى، شكست در بعضى از امورات زندگى ويا برآورده نشدن خواسته و آرزويي ، و يا دست نيافتن به محبوب و مطلوب خود (مثل دختراني كه در مسير ازدواج با مشكل مواجه مي شوند ) . و يا حتي انتظار عنايت و لطف و توجه خاصي از طرف خدا داشته باشند اما حاصل نشده باشد و همچنين زندگى كردن در غربت و دوري از خانواده و صدها عامل ديگر که هر يک از آنها مي تواند در حالات معنوي انسان تاثير گذار باشد و موجب کاهش حالات معنوي در انسان گردد .
2- تحميل عبادات مستحبي به خود به هنگام عدم آمادگي روحي
انسان براي انجام اعمال مستحبی (همچون نماز شب و خواندن ادعیه ، حضور در مراسمهاي معنوي ) همواره از لحاظ روحي داراي آمادگي نمي باشد بلكه گاهي اوقات در حال نشاط و آمادگي معنوي و گاهي اوقات هم آمادگي و نشاط لازم را ندارد .
لذا اگر فردي در حالت ادبار و بي ميلي به انجام مستحبات پرداخته و اين امور را به خود تحميل نمايد به مرور زمان موجب دل زدگي از امور معنوي و در نهايت منجر به دست دادن حالات معنوي مي گردد.
3- خستگي ناشي از فعالتهاي روزانه
انتخاب واحد هاي درسي متعدد و فعاليتهاي جنبي آن موجب خستگي جسمي مي شود و اين خستگي جسمي بدنبال خود خستگي روحي و بي حالي نسبت به نماز و ديگر عبادات را نيز بدنبال خواهد داشت .
در صورتي كه علت بي تفاوتي نماز چنين عواملي باشد با مقداري صبر ، تامل ، كاهش فشارهاي روحي و رواني و همچنين برنامه ريزي صحيح در امور معنوي وي را مجددا به نماز علاقه مند نمود .
ب : عوامل پایدار
گاهی اوقات بي تفاوتي در نماز معلول عواملیست که در وجود انسان ریشه دوانده و در صورت عدم ریشه یابی و برطرف نمودن آن می تواند انسان را به نابودی بکشاند ؛ در اینصورت باید توجه بيشتري نسبت به شناسايي اين عوامل اقدام نموده و به برطرف نمودن آن پرداخت .
مهمترين اين عوامل كه ممكن است باعث بي تفاوت شدن چنين افرادي نسبت به نماز گردد به شرح ذيل مي باشد .
اول : گناه
این عامل از عواملي است که تاثير فراواني در بي تفاوتي انسان نسبت به نماز دارد ؛ چراكه رو آوردن به گناه در واقع پشت نمودن به دستورات الهي مي باشد و هر چه انسان در گناه بيشتر غوطه ور گردد از امور معنوي بيشتر فاصله مي گيرد .
بعضي از گناهان که معمولا دامنگير جامعه امروزي و بويژه جوانان مي باشد از قرار ذيل است .
1- ديدن صحنه هاي و تصاوير غير اخلاقي از طريق اينترنت ، ماهواره ، تلفن همراه و …
2- چشم چراني
3- برقراري روابط نامشروع با جنس مخالف
4- استفاده از غذاهايي كه حلال نيستند.
5- استفاده از غذاهايي كه پاك نيستند.
6- دروغ گفتن
7- استهزاء و تحقير مؤمنان است (نقطههاىآغازدراخلاقعملى ص : 289)
8- تكرار گناه به حدي كه دل سياه گردد و شوق عبادت گرفته شود. كه با تفحص در نفس خود بايد علت را پيدا كرد و مداوا نمود.
9- ايجاد مزاحمت و آزار همکلاسي ها و يا هم خوابگاهي ها
10- خود ارضائي
در صورتيكه علت بي تفاوتي به نماز چنين مسائلي مي باشد بهترين راه آشنا نمودن اينگونه افراد با پيامدهاي منفي گناهان و تشويق به ترك گناه و معاصي كوچك و بزرگ از جمله ترك تماشاى فيلم ها و صحنه هاى مبتذل و آلوده به گناه و همين طور حضور در محيط هاى ناسالم مي باشد . (1)
دوم : سست شدن بنیه های اعتقادی
امروزه بخش عظيمي از جوانان که در کتب درسي خوانده اند که خدا و قيامتي هست و مسائل ديني تا حدودي به آنان گفته شده و ليکن به باور و يقين نرسيده اند . اینگونه افراد اصول اعتقادي را به صورت مستدل و متقن فرا نگرفته بلکه اصول را چون فروع مقلدانه باور دارد. تعاليم دين را با انگيزه و اعتقاد انجام نمي دهد و بيش از آنکه با درايت و بينش همراه باشد با احساس و عاطفه با امور ديني برخورد دارند.
از همین رو اين ضعف در عقيده و عدم استواري آن بر پايه منطق موجب گردیده تا جوانان به محض مواجه شدن با القاء شبهات دینی که از سوی برخی اساتید و دانشجویان و کتب و نشریات و… ، به سرعت پایبندی خود را نسبت به مسائل دینی از دست داده و مسائل معنوی به شدت در آنها کمرنگ گردد عبادات خود را بطور فصلي انجام مي دهند و يا اينكه بطور كلي از آنها دست كشيده و حتي خجالت می کشند تا اعمال عبادي خود را انجام دهند .
لذا در خصوص چنين افرادي توصيه مي شود یک دوره مطالعاتی در زمینه اصول عقاید برنامه ریزی نمائید
در این باره مي توان از كتابهاى اعتقادى آقاى محسن قرائتى آغاز نموده و سپس از كتابهاى استاد شهيد مطهرى مثل: «توحيد»، «نبوّت»، «اصل عدل در اسلام»، «امامت و رهبرى»، «معاد». كتاب «عدل الهى» آن شهيد هم مفيد است. كتاب «آموزش عقايد» اثر استاد مصباح هم در سير مطالعاتى اصول عقايد مفيد و لازم است.
سوم : احساس گناه و شرمساري از اعمال خويش
برخی بدلیل گرفتار دانستن خود به گناه از درگاه الهی مایوس شده و چنین می پندارند که آب از سرشان گذشته و دیگر راه برگشتی برای آنها وجود ندارد لذا نسبت به تمامي مسائل عبادي از جمله نماز بي تفاوت مي شوند .
اگر سستي در نماز – خداي ناكرده - بواسطه گناهي مي باشد ؛ خوب است به اينگونه افراد ياآوري شود كه خداوند راه بازگشت را بسوي همه گناه كاران باز گذاشته تا جايي كه از كساني كه خداوند متعال خيلي آنها را دوست دارد آنهايي هستند كه با وجود گناهان مكرري كه در گذشته داشته اند به دامن امن الهي باز گشته و توبه مي كنند .
در قرآن كريم آمده است : إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرينَ (البقرة : 222) خداوند، توبهكنندگان را دوست دارد، و پاكان را(نيز) دوست دارد.
چهارم : قهر با خدا
برخی از افراد نیز بدلیل اینکه به خواسته های خود نمی رسند با خدا لج بازی نمودن و بوسیله ترک نماز با خدا قهر می کند .
اگر کسی با خدا قهر کرده بايد اين را بداند كه : چه بسا چيزهايى که انسان به آن دست مي يابد ، ولى سرانجام بلاى جان و مايه اندوهش مىگردد؛و چه بسيار اموري که در نظر انسان ناگوار و ناخوشايند است و گاه مورد نفرت او است ولي باطن و سرانجام آن براي او خير و مبارک است ، قرآن كريم بر اين حقيقت ريشه دار انگشت کذاشته و مي فرمايد : و عسى ان تكرهوا شيئاً و هو خير لكم و عسى ان تحبّوا شيئاً و هو شرّ لكم ؛ چه بسا چيزى را ناگواربد انيد ولى در واقع مايه خير شما است و چه بسا به چيزى دل ببنديد كه در واقع برايتان زيانبار است( بقره:6 21 ) .
پنجم :فقدان برنامه ريزي
به عنوان نمونه دانشجويان قبل از ورود به دانشگاه معمولا تحت نظارت والدين خود داراي برنامه اي منظم مي باشند (هم براي مسائل مادي و هم معنوي ) ؛اما به محض ورود به دانشگاه روال عادي زندگي افراد تغيير کرده به گونه اي که تقريبا تمامي مسئوليتهاي زندگي از جمله برنامه ريزي فعاليتهاي روزانه بر عهده خود دانشجو قرار مي گيرد . و متاسفانه برخي از دانشجويان بدليل فضاي باز محيط هاي دانشجويي نمي توانند آنگونه که بايد و شايد زندگي دانشجويي خود را بر اساس برنامه منظمي تنظيم نمايد تا هم بتوانند به نحو شايسته اي فعاليت هاي درسي خود را پيگيري نمايند و هم از مسائل معنوي دور نمانند لذا به مرور زمان در زندگي روزمره خود دچار برخي مشکلات مي گردند .
به عنوان نمونه دانشجويي که شبها را به شب نشينى و بيهودگى به نيمه مىرسانند، و معده خود را تا به حلقوم از خوردنىها پر مىكنند، و سپس در جاي گرم و نرم خود به خواب ميروند، چنين خوابيدهاى براى نماز شب بيدار نخواهد شد. چرا كه او از ابتداى شب اسباب خواب را فراهم مىكرده , بيدار شدن براي نماز را .
همچنين اگر دانشجويي تا ساعات پاياني شب خود را با رايانه و اينترنت و چت و … مشغول نمايد ؛ نبايد توقع داشته باشد که بتواند نماز صبحش را اول وقت بخواند (اگر نگوئيم که چنين کسي حتي نمي تواند براي نماز صبح بيدار شود ).
همينطور اگر دانشجويي بدون دليل منطقي ، واحد هاي درسي زيادي را انتخاب نمايد و خود را دچار سختي زيادي نمايد نه به تحصيل مفيد خود مي تواند ادامه دهد و نه به مسائل معنوي خود برسد . در مقابل نيز کساني در ايام تحصيل شب و روز خود را به بطالت و كارهاى بيهوده مىگذراند، نمىتواند در نماز و مناجات، توجه خود را كاملًا متمركز كند و از راه يابى خيالات باطل به ذهن خود جلوگيرى نمايد.
اينگونه افراد بايد براي طول روز خود برنامه اي منسجم تنظيم نمايند بگونه ايکه بتوانند هم نشاط عبادي خود را حفظ كرده و هم فعاليت هاي ديگر زندگي اعم از تفريح ،ورزش و كار و تحصيل خود را به خوبي ادامه دهند .
رسول خدا (صل الله عليه و آله ) توصيه نموده اند : سزاوار است براى عاقل اگر مغلوب هواى نفس نباشد كه شبانه روز خود را چهار قسمت نمايد،
اول : در يك قسمت حساب نفس خود را نمايد تا ببيند در شبانه روز چه كسب كرده خوبى يا بدى،
دوم : در يك قسمت حوائج خود را از حقتعالى بخواهد و با او مناجات كند و تفكر در صنايع و مخلوقات خداوند بنمايد،
سوم: در يك قسمت خلوت كند با برادران و دوستان (و بايد ايشان برادران و دوستانى باشند كه عيبهاى او را بگويند و او را از عيوبش اعراض دهند)
چهارم : يك قسمت را از براى نفس خود گذارد كه صرف در لذتهاى حلال كند. (ارشاد القلوب-ترجمه مسترحمى ج2ص 146 )
ششم : همنشيني با دوستان ناباب
بديهي است که نقش بسيار مهم دوستان در شکل دهي شخصيت انساني خصوصا در سنين نوجواني و جواني را نبايد ناديده انگاشت. دوستان شايسته و خوب در سوق دادن انسان به سوي سعادت و کمال موثرند و دوستان ناشايست درانحراف آدمي به سمت ناهنجاري هاي اخلا قي. چه بسا جواناني که در مسائل ديني علا قمند و به دينداري خود را غبند و ليکن در محيط هاي مختلف از قبيل محل هايي که در آن زندگي مي کنند يا محيط کار و تحصيل که در آن ساعاتي را سپري مي سازند با افرادي آشنا شوند كه كارهاى نادرست انجام مىدهند يا حرفهاى لغو و بيهوده مىزنند به مرور زمان موجب مىگردد كه حالات و رفتار آنها در روح انسان تأثير بگذارد و حال نماز و دعا و مناجات از انسان سلب شود و به تدريج او را در دام بي ديني و لا ابالي گري گرفتار مي کنند.
راهي كه در خصوص چنين افرادي توصيه مي شود كنترل دوستان پيرامون خانواده مي باشد ؛ لذا اگر دوستانى دارد كه اهل نماز نيستند و نسبت به مسائل دينى و شرعى توجه ندارند و از خانواده هاى لاابالى هستند بايد به نحوى او را از آن ها جدا شد و دوستانى مناسب را جايگزين آنها نمود .
1- تاثیر پذیری از محیط اطراف
برخی از محیط های غیر مذهبی فضایی را ایجاد می کنند که افراد برای مقید نشان دادن خود به مسائل مذهبی احساس خجالت می کنند .
در اينصورت بايد سعي شود در محيط زندگي خود اعم از دانشگاه و محله با كسانيكه که بيشتر اهل معنويت، نماز و دعا و با نشاط هستند معاشرت داشته باشيد و از گعده هايي که توأم با گناه و رفتارهاي غيراخلاقي است اجتناب کند.
2- تمسخر افراد جاهل و نادان
برخی اوقات نیز تمسخر برخی افراد نادان موجب سستی افراد نسبت به نماز می شود
راه نجات اينگونه افراد تقويت ايمان و ایجاد اعتماد به نفس برای مقابله و مواجهه با محیط های ناسالم ، تمسخرهای افراد نادان و همچنین خجالتی بودن مي باشد چرا كه وقتي انسان به درستي و حقانيت مسيري كه طي مي نمايد ايمان داشته باشد در هيچ شرايطي حاضر نمي شود به مسير درستي كه طي مي كند پشت نمايد .
3- اعمال و رفتار بعضی از نمازگزاران
عملکرد بد برخی از افراد مذهبی و نماز خوان خود باعث زده شدن افراد نسبت به نماز می شود .
اگر علت بي تفاوت شدن به نماز اينگونه مسائل مي باشد بايد توجه آنها را به الگوهاي واقعي اسلام اعم از معصومين و بزرگان ديني معطوف داشت نه كسانيكه فقط ظاهري از دين را براي خود برگزيده اند و در عمل خلاف دين انجام مي دهند
4- غفلت
بايد توجه كرد كه حب افسار گسيخته به دنيا و علاقه ي قلبي به تمايلات نفساني , انسان را دچار غفلت نموده و خود ريشه ي همه ي خطاها و گناهان است و در اثر اين غفلت است كه انواع گناهان از انسان سر خواهد زد و حتي در نماز هم , تمام توجه كسي كه محب دنيا است، به سمت دنيا و منابع آن خواهد بود و در نتيجه لذتي از نماز نمي برد و کم کم کاهل نماز شده و چه بسا نماز را ترک کند و به خسران ابدي گرفتار شود .
براي كسانيكه دچار غفلت شده اند توصيه مي شود پيامدهاي منفي ترك نماز و يا سبك شمردن آنرا يادآوري نمايد كه در اينجا به تعدادي از آنها اشاره مي شود :
1- ترك نماز، از عوامل جهنّمى شدن آدمى:
يكي از سؤال هايي كه بهشتيان از جهنميان مي پرسند در خصوص علت جهنمي شدن آنها مي باشد كه آنها ريشه و علت اصلي چنين عقوبتي را ترك نماز مطرح مي نمايند .
خداوند متعال اين مكالمه را چنين بيان داشته :
في جَنَّاتٍ يَتَساءَلُونَ (40) عَنِ الْمُجْرِمينَ (41) ما سَلَكَكُمْ في سَقَرَ (42) قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ (43) ( سوره المدثر(
آنها در باغهاى بهشتند، و سؤال مىكنند… (40) از مجرمان: (41) چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» (42) مىگويند: «ما از نمازگزاران نبوديم، (43(
2- اعراض كننده از نماز ؛ در دنيا زندگي پرمشقتي داشته و در قيامت كور محشور مي شود .
خداوند متعال نماز را به عنوان ذكر و ياد الهي معرفي نموده و بيان داشته است : وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري ( طه : 14) « و نماز را براى ياد من بپادار!» و در آيات ديگري از قرآن براي اين ذكر و ياد خدا ويژگي هايي مطرح نموده است از جمله اينكه يا ذكر و ياد الهي است كه دلها آرام مي گيرد أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ( الرعد : 28)«آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مىيابد!» و در آيه ديگر تصريح نموده هركس از ياد الهي رويگردان شود زندگي سختي داشته و در قيامت كور محشور مي شود آنجا كه مي فرمايد : وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى ( طه : 124) « و هر كس از ياد من روى گردان شود، زندگى(سخت و) تنگى خواهد داشت؛ و روز قيامت، او را نابينا محشور مىكنيم!»
بنا بر آنچه در اين آيات الهي ذكر گرديده كسيكه نماز نمي خواند علاوه بر از دست دادن آرامش در اين دنيا ؛ زندگي سختي داشته و در قيامت كور محشور مي شود .
3- بي نماز در حقيقت دين ندارد
بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاةِ
فاصله بين بنده و كفر ترك نماز است ( جامع الأخبار، ص: 74) (پيام پيامبر، ترجمهفارسى، ص: 665)
4- بي نماز خود را از ياري خداوند محروم مي كند
كسيكه نماز مي خواند در هر نمازي با گفتن «اياك نعبد و اياك نستعين » (پروردگارا فقط تو را مي پرستيم و فقط از تو ياري مي جوييم ) از خداوند طلب ياري مي جويد اما بي نماز خود را از اين ياري محروم مي نمايد .
5- شفاعت اهل بيت شامل كسيكه نماز را سبك مي شمارد نمي شود
به روايت شيخ صدوق ابوبصير مي گويد:پس از شهادت امام صادق عليه السلام نزد اُمِّ حميده (كنيز امام صادق عليه السلام) براي عرض تسليت رفتيم، گريه كرد و ما نيز از گريه ي او گريه كرديم، سپس گفت:اي ابا محمد (لقب ديگر ابو بصير) اگر امام صادق عليه السلام را هنگام مرگ مي ديدي، چيز عجيبي مشاهده مي نمودي ؛چشمهاي خود را گشود و فرمود: بستگانم را حاضر كنيد،ما همه ي آنها را حاضر كرديم، به آنها نگاه كرد و فرمود: اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ : همانا شفاعت ما به كسي كه نماز را سبك بشمرد ،نرسد ( طرائف الحكم يا اندرزهاى ممتاز، متنج2، ص: 451)
6- ترك نماز موجب باطل شدن اعمال نيك انسان مي گردد :
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ
كسيكه بدون دليل نمازش را رها كند تا اينكه قضا شود بدرستيكه اعمالش را باطل كرده است . ( جامع الأخبار، ص: 73)
7- تارك الصلاه با قارون و فرعون و هامان محشور شده و با منافقين روانه جهنم مي شود
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : لَا تُضَيِّعُوا صَلَاتَكُمْ فَإِنَّ مَنْ ضَيَّعَ صَلَاتَهُ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ أَخْزَاهُمْ- وَ كَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ النَّارَ مَعَ الْمُنَافِقِينَ فَالْوَيْلُ لِمَنْ لَمْ يُحَافِظْ عَلَى صَلَاتِهِ
نمازتان را ضايع نكنيد ؛ بدرستيكه هر كس كه نمازش را ضايع كند خداوند او را با قارون و فرعون و هامان ( كه لعنت و ننگ الهي بر آنها باد ) محشور نمايد و واجب است بر خداوند كه داخل كند او را با منافقين پس واي بر كسيكه بر نمازش محاظت ننمايد . ( جامع الأخبار، ص: 74)
8- شيطان بر تارك الصلاه مسلط شده و او را دچار گرفتاريهاي بزرگ مي كند .
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ يَرْعَبُ مِنْ بَنِي آدَمَ مَا حَافَظَ عَلَى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ- فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ يَجْتَرِئُ عَلَيْهِ وَ أَوْقَعَهُ فِي الْعَظَائِمِ
همواره شيطان از بني آدم گريزان است مادامي كه بر نماز هاي پنج گانه محافظت مي نمايد اما هنگاميكه آنها را ضايع نمايع بر او جرأت پيدا كرده و او را دچار گرفتاريهاى بزرگ مىكند. ( جامع الأخبار، ص: 74)
9- تارك نماز بر دين يهود يا نصارا يا مجوس خواهد مرد .
رسول خدا صل الله علي وآله فرمودند : مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ لَا يَرْجُو ثَوَابَهَا وَ لَا يَخَافُ عِقَابَهَا فَلَا أُبَالِي أَنْ يَمُوتَ يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً أَوْ مَجُوسِيّاً
از پيامبر (ص) نقل شده است: هر كه نماز را ترك كند و اميدى به پاداش آن نداشته باشد و از كيفر آن نترسد، باكى ندارم كه يهودى يا نصرانى يا مجوسى بميرد. ( جامع الأخبار، ص: 74)
10-مصيبت هاي پانزده گانه در دنيا ، مرگ ، قبر و قيامت شامل سبك شمارنده نماز مي شود
در روايت آمده كه سرور زنان، فاطمه، دختر سرور پيامبران- كه درودهاى خداوند بر او و پدر و شوى و پسران اوصياء او باد- از پدر بزرگوارش حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و آله پرسيد: اى پدر جان! سزاى مردان و زنانى كه نماز را سبك بشمارند، چيست؟ فرمود: اى فاطمه، هر كس چه مرد باشد و چه زن، نمازش را سبك بشمارد، خداوند او را به پانزده مصيبت گرفتار مىنمايد: شش چيز در سراى دنيا، و سه چيز هنگام مرگ، و سه چيز در قبرش، و سه چيز در قيامت هنگام بيرون آمدن از قبر.
مصيبتهايى كه در دار دنيا بدان مبتلا مىگردد عبارتند از:
1- خداوند، خير و بركت را از عمر او برمىدارد.
2- خداوند، خير و بركت را از روزىاش برمىدارد.
3- خداوند- عزّ و جلّ- نشانه صالحان را از چهره او محو مىفرمايد.
4- در برابر اعمالى كه انجام داده پاداش داده نمىشود.
5- دعاى او به سوى آسمان بالا نمىرود و مستجاب نمىگردد.
6- هيچ بهرهاى در دعاى بندگان شايسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
و مصائبى كه هنگام مرگ به او مىرسد بدين ترتيب است:
1- با حالت خوارى و زبونى جان مىدهد.
2- گرسنه مىميرد.
3- تشنه جان مىسپارد، به گونهاى كه اگر آب تمام رودخانههاى دنيا را به او بدهند، سيراب نگشته و تشنگىاش برطرف نخواهد شد.
و مصيبتهايى كه در قبرش بدان گرفتار مىگردد بدين قرار مىباشد:
1- خداوند فرشتهاى را بر او مىگمارد تا او را در قبر نگران و پريشان نموده و از جايش بركند.
2- خداوند گور را بر او تنگ مىگرداند.
3- قبرش تاريك مىشود.
و مصائبى كه در روز قيامت، هنگام بيرون آمدن از قبر، بدان مبتلا مىشود، عبارت است از:
1- خداوند فرشتهاى را بر او مىگمارد تا در حالى كه مردم به او مىنگرند، او را به رو بر زمين بكشد.
2- سخت از او حساب مىكشند.
3- خداوند هرگز نظر رحمت به او ننموده و از بديها پاكيزهاش نمىگرداند، و براى او عذاب دردناكى خواهد بود. (فلاح السائل و نجاح المسائل ص 22 - ادب حضور ص 62 )
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1395-12-03] [ 08:47:00 ق.ظ ]
|