در تشریح ساده و کلی علل بروز اختلال ، بایستی اشاره نمود که این اختلال ها عمدتاً می تواند ثانوی ، یعنی به دنبال یک اختلال دیگر در فرد مطرح باشند و یا این که به دنبال ، ناراحتی و اختلال دیگری پدید آید که مقصود ، افسردگی است. به عبارتی زمینه آن وجود افسردگی در فرد است که گاهی به دنبال این اختلال حادتر می شود. اما در مجموع ، عوامل رفتاری زیادی در بروز اختلال مطرح هستند که به طور عمده بدانها اشاره می شود:
عوامل زیست شناسی نظیر عوامل عصبی مغز ( ناقلهای شیمیایی) ، عوامل وراثتی و عوامل هورمونی
عوامل روانی – اجتماعی
در تشریح کلی عوامل مطرح شده باید گفت که وجود فرد یا افرادی مبتلا به اختلال های خلقی و یا اضطرابی در خانواده ی می تواند زمینه ای برای بروز اختلال در فرزندان باشد ، اما جدای از این بُعد ، یکی از مهمترین عوامل ، وجود عوامل رفتاری است. نقش رفتاری والدین در تربیت اصول رفتاری کودک ، در بروز این اختلال بسیار مؤثر است.
وسواس همگام با بلوغ در افراد پایه می‌گیرد و بتدریج رشد می‌کند. البته اگر در آن ایام شرایط برای درمان مساعد باشد راحت‌تر می‌توان به درمان پرداخت وگرنه این بیماری سیر مداوم و رو به رشد خواهد داشت.
بررسی‌های علمی نشان داده است که وضع هوشی افراد وسواسی در سطحی متوسط و حتی بالا‌تر از حد متوسط است.
وسواسی‌هایی که هوش اندک یا با درجه ضعیف دارند بسیار کم هستند؛ براین اساس رفتار آن‌ها نباید حمل بر کم هوشیشان شود.
تجربه نشان داده، آن‌ها یی که در زندگی شخصی حساس ترند امکان ابتلایشان به بیماری وسواس بیشتر است. هم چنین در بین فرزندانی که والدینشان معمولا محکومشان می‌کنند این بیماری بیشتر دیده می‌شود. حتی‌گاه وسواس افراد در بزرگسالی نشأت گرفته از منع‌های شدید دوران کودکی و حتی نوجوانی و جوانی آنان است.