به هر كاري كه موجب پيوند خويشان شود صله‌ي رحم مي‌گويند، هر چند كار كوچكي مانند نيكو سلام كردن يا جواب دادن سلام(محمد ری شهری،1384ش، ج4،ح7045)،يا دادن جرعه‌اي آب به خويشاوندان باشد.(همان، ح7082) به طور كلي به هرگونه عملي كه از روي لطف و احسان باشد و سبب تحكيم روابط عاطفي ميان ايشان شود، صله‌ي رحم گفته مي‌شود و در مقابل به هر نوع بي اعتنايي در برابر خواسته‌هاي مشروع خويشاوندان و ادا نكردن حقوق آنان كه به كدورت و ايجاد فاصله ميان آنها مي‌انجامد قطع رحم گویند.(شرف الدین،1378ش، ص44).
با استفاده از آيات قرآن و روايات ائمّه‌ي معصومین( عليهم السلام) شيوه‌هاي صله‌ي رحم را به چهار دسته مي‌توان تقسيم كرد:
الف) صله‌ي رحم زباني: كارهايي چون سلام كردن و رد سلام و فرستادن سلام(از طريق واسطه) جزء صله‌ي رحم زباني به شمار مي‌آيد. خداوند در قرآن كريم مي‌فرمايد:
وَ إذا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأحسَنَ مِنها أو رُدُّوها…؛چون به شما درود گفته شد، شما بهتر از آن درود گوييد يا همان را در پاسخ برگردانيد… ( نساء،86).
دعا كردن در حقّ خويشان، به نيكي ياد كردن از آنان و دوري از غيبت، تهمت، فحش، بدگويي و خبرچيني درباره‌ي آنان نيز از مصاديق صله‌ي رحم زباني به شمار مي‌رود.
ب) صله‌ي رحم عملي: ديد و بازديد، گفتگوي حضوري با خويشاوندان، رفتن به خانه‌ي آنها و دعوت از آنها، نوشتن نامه براي بستگان در سفر، مسافرت براي ديدار با خويشان، گشاده‌رويي و مصافحه در برخورد با آنها، قهر نكردن و پيشي گرفتن در برقراري دوستي دوباره با آنها هنگام قهر و كدورت، عيادت از بيمار، شركت در تشييع جنازه و مجالس بزرگداشت درگذشتگان، پذيرفتن دعوت، اصلاح مفاسد و دفع ستم از بستگان، برآوردن حاجت آنها پيش از بيان كردن و شريك بودن در شادي و غم آنها را مي‌توان از موارد صله‌ي رحم عملي دانست.
برخي افراد ترجيح مي‌دهند به صورت غير حضوري از خويشان و بستگان خود احوالپرسي كنند. آنها به واسطه‌ي اين و آن يا به وسيله‌ي تلفن و نامه با خويشاوندان تماس برقرار مي‌كنند و احوالشان را جويا مي‌شوند، اگرچه با اين كار از احوال خويشان آگاه مي‌شوند ولي بايد دانست ديدار و گفتگوي چهره به چهره حلاوت و بركت ديگري دارد. البتّه احوالپرسي غيرحضوري (تلفني) نيز خوب است و نوعي صله‌ي رحم به شمار مي‌رود ولي جاي ديدار حضوري را نمي‌گيرد. نامه نوشتن به اقوام نيز نيكوست، ولي بار سفر بستن و به ديدار آنها رفتن و آنان را شاد كردن، نشان دهنده‌ي محبّت و علاقه‌ي بيشتر به آنان است و به صميميّت و يكدلي بيشتري مي‌انجامد.
رسيدن به نشاط خاطر و بهره‌مندي از تجربه‌هاي يكديگر نيز از مزاياي ديدار حضوري است. امام هادي (عليه السلام) در اين‌باره مي‌فرمايد:«ديدار برادران سبب انبساط خاطر و باروري انديشه است، هر چند كوتاه و اندك باشد».(محمد ری شهری،1384ش، ج4،ص298)، با اين همه آثار و بركتي كه در ديدار حضوري وجود دارد، ديگر چه جاي درنگ و بهانه‌جويي و عذرتراشي براي ترك رفت ‌وآمد با خويشان و آشنايان است. بايد هر فرصتي را براي ديدار مغتنم شمرد. برگشتن از مسافرت، تولّد فرزند، مراسم ازدواج، بيماري و فوت بستگان، همه فرصت‌هايي هستند براي ديدار حضوري. اين ديدارها پيوند خويشاوندان را مستحكم مي‌كند، چنانكه پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله وسلم) مي‌فرمايد:
اَلزّيارَةُ تُنبِتُ المَوَدَّة؛ديدار، محبّت و دوستي را زياد مي‌كند. (همان، ج1،ص567).
چه خوب است هنگام رفتن به ديدار خويشان قصد قربت كنيم و پاداش آنها را تنها از خدا بخواهيم. نگوييم من چند بار به ديدن فلاني رفتم، ولي او به ديدنم نيامده است، پس من هم ديگر به ديدنش نمي‌روم، بلكه براي بهره‌مندي از ثواب الهي بايد از اينگونه محاسبه‌ها بپرهيزيم. البتّه هر ديدي، بازديدي دارد هر سلامي، عليكي ولي گاهي بهتر است كريمانه و با بزرگواري از اين موارد گذشت. ديدار مؤمن، ديدار خداست. در حديث قدسي آمده است:
أيُّمَا مُسلِمٍ زَارَ مُسلِماً فَلَيسَ إيَّاهُ زَارَ إيَّايَ زَارَ وَ ثَوَابُهُ عَلَيَّ الجَنَّةُ؛هر مسلماني كه به ديدار مسلماني برود، در واقع مرا زيارت كرده است و پاداش او بر عهده‌ي من، بهشت است. (کلینی، 1407ق، ج2،ص176).
از امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) نيز روايت شده است:
هر مؤمني كه به قصد ديدار مؤمن ديگر از خانه بيرون رود و او را همراه با معرفت به حقوقش زيارت كند، خداوند به پاداش هر گامش در اين راه حسنه‌اي براي او مي‌نويسد و گناهي از او محو مي‌كند و درجه‌اي بر درجه‌هاي او مي‌افزايد. چون در بزند، درهاي آسمان به رويش باز مي‌شوند و چون مؤمنان با يكديگر ملاقات و مصافحه و معانقه كنند، خداي متعال رو به فرشتگان مي‌كند و با مباهات گويد: دو بنده‌ام را بنگريد! به خاطر من با هم دوستي و ديدار مي‌كنند. بر من است كه از اين پس از عذاب مصونشان دارم و چون برگردد، فرشتگان بدرقه‌اش مي‌كنند و اگر تا شب بعد از دنيا برود از حساب معاف مي‌شود.(همان، ص183).
چه محرومند آنان كه با كوته فكري و به دلايل پوچ و لجاجت‌هاي بچّه‌گانه، با هم قهر و قطع رابطه مي‌كنند و درهاي خير و بركت الهي را به روي خود مي‌بندند.
ج) صله‌ي رحم قلبي: آرزوي قلبي براي سعادتمندي خويشان در دنيا و آخرت، دعا براي دفع بلاهاي دنيوي و اخروي، آرزوي تداوم نعمت‌هاي موجود، محبّت ورزي به آنان و به ياد يكديگر بودن از موارد صله‌ي رحم قلبي است.
د) صله‌ي رحم مالي: كمك مالي بلاعوض براي رفع مشكلات خويشان، دادن هديه به خويشان در مناسبت‌هاي خاص، هزينه كردن مال خويش براي رفع كدورت‌ها و اختلافات ايشان، مواسات با آنها در مال، حفظ اموال خويشان و وارد نكردن خسارت‌هاي مالي به آنها و پرداخت صدقه‌هاي مالي به نيابت از آنها از نمونه‌هاي صله‌ي رحم مالي به شمار مي‌آيد.

موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...