بچه ها سرشت مختلفي دارند. براي مثال بعضي از بچه ها به راحتي با اطرافيان ارتباط برقرار مي کند و اصولا بچه هاي اجتماعي هستند و برخي ديگر خجالتي که بخشي از آن ناشي از وراثت است و بخشي ديگر تحت تاثير محيط و رفتارهايي که با او مي شود است. بچه هايي که اعتماد به نف بالايي دارند وقتي که در برابر انجام کار سختي قرار مي گيرند اگر نتوانند به راحتي آن را انجام دهند شروع به آزمايش کردن راه هاي مختلف مي کنند. به عبارتي پيگير هستند و به راحتي عقب نشيني نمي کنند. اغلب مدام در تعامل با همسالان خود هستند و کمتر رفتارهاي پرخاشگرانه، تند و غير عادي دارند و کمتر احساس گوشه گيري مي کنند. بچه هايي که اعتماد به نفس خوبي دارند از اشتباه کردن نمي ترسند و به راحتي از اطرافيانشان کمک مي گيرند. اما والدين بايد توجه داشته باشند که کمک ها بايد به گونه اي باشد که وابستگي فرزند را به آنها زياد نکند. هرچند به مرور زمان و با سير طبيعي رشد اين وابستگي کمتر مي شود و بچه ياد مي گيرد که کارهايش را به تنهايي انجام دهد. اين بچه ها اغلب زياد سوال مي کنند و از اينکه مبادا ديگران از سوال پرسيدن هايش بخندند نمي ترسند. اغلب قدرت تصميم گيري بالايي دارند. بچه هايي که قدرت اعتماد به نفس خوبي ندارند اغلب پشت پدر و مادرها پنهان مي شوند و قادر به تصميم گيري نيستند. والدين مي توانند به منظور تقويت اعتماد به نفس بچه ها کم کم و متناسب با سنش از او بخواهند که در مورد برخي مسائل اظهار نظر بکنند. براي مثال اگر فرزند 3 يا 4 ساله داريد مي توانيد به هنگام مهماني رفتن دو لباس را برايش انتخاب کرده و از او بخواهيد که خودش از بين آن دو يکي را انتخاب کند و بپوشد. همچنين مي توانيد براي چيدن ميز از او کمک بگيريد و هر طور که اظهار نظر کرد او را تشويق و تحسين کنيد. سعي کنيد کمتر از او انتقاد کنيد. والدين مي توانند از بدو تولد با رفتارهاي خود اين آموزش ها را به مرور به فرزندانشان بدهند. براي مثال مي توانيد فرزند 6 ماهه تان را در آغوش گرفته و با محبت کردنتان عشق و دوست داشتن را به او بياموزيد. بايد آموزش ها هم به صورت کلامي و هم در رفتار والدين مشهود باشد. لالايي خواندن، قصه گفتن، آواز خواندن و … راه هايي هستند که مي توانيد براي انتقال مفاهيم به فرزندان استفاده کنيد. شما بايد از طريق صداهايي که بچه از خودش در مي آورد با او در تعامل باشيد و به صداها و واکنش هايش خوب گوش کنيد و پاسخ دهيد. پدر و مادر بايد مهارت خوب گوش دادن را بياموزند. هرچند که بچه ها در سنين 5، 6 ماهگي قادر به حرف زدن نيستند اما سر و صداهايشان تلاشي براي حرف زدن است. با گوش دادن به او نشان مي دهيد که کاملا مورد توجه شماست. همه اينها عواملي است که به تقويت اعتماد به نفسش کمک مي کند. به محض اينکه بچه گريه کرد و گرسنه بود، سريع واکنش نشان داده و به او غذا دهيد چون باعث مي شود احساس  کند که مهم و مورد توجه والدين است.
يکي ديگر از راه هاي تقويت اعتماد به نفس اين است که مدام اسمش را صدا بزنيد و او را با ضمير صدا نکنيد. مثلا نگوييد “باز اين گريه کرد"، الان ميام ببينم که چي ميگي تو". او را در مقابل آينه قرار داده و اسمش را تکرار کنيد تا برايش آشنا شود و سعي کنيد اسمش را با الفاظ زيبا به کار ببريد. تمام کارهايش را با محبت زياد انجام دهيد. وقتي که به بدنش پودر يا روغن مي زنيد او را مورد نوازش قرار دهيد و با احترام با او برخورد کنيد. از فرآيند رشد فرزندتان فيلم و عکس تهيه کنيد و لحظات مهم زندگي اش را ثبت کنيد. اين کار باعث مي شود وقتي که بزرگ شد متوجه شود که چقدر براي والدينش مهم بوده است. نقاشي اي دوران کودکي و کاردستي هايش را ضبط و نگهداري کنيد. به چشم هايش نگاه کنيد، با او حرف بزنيد و بگويييد که دوستش داريد. به کودکتان محبت بي قيد و شرط داشته باشيد و او را به خاطر کارهاي بد و اشتباهش سرزنش و سرکوب نکنيد. هيچ وقت به خاطر اشتباهاتش نگوييد ” من ديگر مادر تو نيستم"، “ديگر تو را دوست ندارم” و امثالهم؛ چون شديداً باعث آسيب زدن به روح و روان او مي شود. انتظارات و سطح توقع شما بايد متناسب با توانايي هاي فرزندتان باشد.

پرسش: آيا اعتماد به نفس مي تواند وراثتي باشد؟
پاسخ: خير. اعتماد به نفس جزو مهارت هايي است که والدين بايد به فرزندان بياموزند و کاملا به طرز رفتار و کلام بستگي دارد . کاملا قابل يادگيري است.

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...