درمان و معالجه ريا

اصل ماده مرض ريا،يا بخاطر ضعف اعقاد به خدای عالم و ضعف اعتماد به آن ذات باريتعالی است يا بخاطرطمع در مال و منافع مردمان است، يا محبت وافر وی به مدح وستايش مردم و لذت بردن از آن است، يا كراهت از مذمت و ملامت مردم دارد و مى‏خواهد به‏واسطه ريا، او را ثناگويند و از صلحا و اخيارش خوانند. و از اين راه، كسب اعتبار و تحصيل مرتبه و مقداركرده، خود را در نزد وضيع و شريف، مكرم و معزز سازد.و تسخير دلهاى عوام وخواص نموده به اين وسيله به استيفاى مشتهيات و مستلذات نفس شومش پردازد ومرادات و تمنياتش به اسهل وجهى به حصول پيوندد.

کسی که می خواهد بيماری ريا را معالجه کند در وحله اوّل بايد کشف علت کند و به سبب رياکاری خود پی ببرد و سپس برای خشکاندن ريشه آن قيام کند.

يک از راههای مبارزه با ريا ، تقويت اعتقاد و اعتماد به خدای متعال است. اگر فرد رياكار به اين باور برسد كه فقط خداوند، عالم و قادر على الاطلاق است و ديگران هيچ علم و قدرتى از خود ندارند، در خواهد يافت كه فقط خداوند قادر است منافع بنده خويش را تامين و ضررها را از او دفع نمايد. پس به جاى توسل به مخلوقات ممكن و ناتوان، به خداوند واجب الوجود قادر مهربان روى مى‏آورد و رفاه و نيك نامى و سعادت دنيا و آخرت را از او مى‏خواهد؛ چرا كه هر موجودى غير از خداوند متعال ضعيف است. و متوجه می شود که کسانی که برای جلب نظر آنها ريا می کند قدرت بر آفرينش يک پشه هم ندارند بلکه اگر پشه چيزی از آنها بگيرد قادر به ستاندن آن نيستند.

يكى ديگر از راه‏هاى مبارزه با ريا، توجه رياكار به آثار سوء رياست و اين كه در يابد حاصل رياكارى چيزى جز تيرگى قلب، دورى از خدا، نابودى عمل، حسرت آخرت و بى‏بهرگى از همنشينى با مؤمنان نيست. براى مثال رياكاران در ذهن خود عالم آخرت را ترسيم كنند و تصور كنند كه انسان‏هاى گناهكار هم از آنان وضعيت بهترى دارند در حالى كه رياكاران در زمره مشركان و خلد در عذاب هستند، گناهكاران از عذاب شرك ورزى در امان هستند و اميد رهايى دارند. و يا اين كه تصور كنند انسان‏هاى مخلص، با زحمت كم به پاداش فراوان دست يافته‏اند و آنان با عمل بسيار، چيزى جز عذاب نمى‏بينند. تصور اين صحنه‏هاى حسرت بار مى‏تواند فرد را از رياكارى باز دارد.

راه ديگر درمان رياكارى، آگاهى و توجه به پاداش عظيم اعمال خالصانه است. اگر كسى مقام مخلصان را بداند، انگيزه او در كسب مقام اخلاص بيشتر مى‏شود و به جاى تلاش رياكارانه خواهد كوشيد مراتب اخلاص خويش را بيافزايد.

و در پايان چه درمانى از اين بالاتر كه رياكار بداند و بينديشد كه در اثر ريا از مصاحبت و دوستى با محبوب حقيقى محروم مى‏شود و هداياى او حتى اگر كوچك‏ترين شائبه ريا داشته باشد از سوى خداوند سريع الرضا و پروردگار خطاپوش مهربان باز پس فرستاده مى‏شود. بايد از خداوند مهربان خواست تا او خود لذت خلوص را در كام ما قرار دهد و اخلاص را به ما عطا كند. توسل به خداوند و اولياء مخلص او و به كارگيرى راه‏هاى درمان ريا، مى‏تواند اين تيرگى و ظلمت را از دل بزدايد.

امام على‏عليه السلام: «بار خدايا! به تو پناه مى‏برم از اين كه آشكار من در فراروى ديدگان، نيكو جلوه كند، در حالى كه آنچه در درونم، به انگيزه تظاهر به مردم، پنهان مى‏دارم و تو از من مى‏دانى، زشت باشد؛ و به تو پناه مى‏برم از اين كه به مردم، نيكويىِ آشكارم را بنمايانم و بد كردارى‏ام را به سوى تو آورم، به انگيزه نزديكى به بندگانت و دورى از رضايت تو».[17]

برای درمان ريا به آيات قرآن پناه ببريم که چقدر از ريا مذمت کرده و ريا کاران را از گوه منافقين و مشرکين قرار داده است. در سوره بقره فرموده است :« يا اَيُّهَا الَّذِينَ آْمَنُوا لاتُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ الاَْذى كَالَّذى يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النّاسِ وَ لايُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ الْيَومِ الاَْخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوان عَلَيْهِ تُرابٌ فَاصابَهُ وَابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لايَقْدِرُونَ عَلى شَىء مِّمّا كَسَبُوا وَ اللّه لاْيَهْدِى الْقَومَ الكافِرينَ »[18] يعنی ” اى كسانى كه ايمان آورده ايد بخششهاى خود را با منّت و آزار باطل نسازيد همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كند و به خدا و روز رستاخيز ايمان نمى آورد (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهائى در آن افشانده شود) و رگبار باران به آن برسد (و همه خاكها و بذرها را بشويد) و آن را صاف (و خالى از خاك و بذر) رها كند، آنها از كارى كه انجام داده اند چيزى به دست نمى آورند و خداوند جمعيّت كافران را هدايت نمى كند! “.

و در سوره نساء ، ريا را از اوصاف منافقين شمرده و فرموده است :« اِنَّ الْمُنافِقينَ يُخادِعُوْنَ اللّهَ وَ هُوَ خَادِعُهُمْ وَ اِذَا قَامُوا اِلَى الصَّلوةِ قَامُوا كُسَالى يُرَآؤُنَ النَّاسَ وَ لا يَذْكُرُونَ اللّهَ اِلاّ قَلِيلاً »[19] يعنی ” منافقان مى خواهند خدا را فريب دهند در حالى كه او آنها را فريب مى دهد و هنگامى كه به نماز بر مى خيزند با كسالت بر مى خيزند و در برابر مردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى نمايند".

و در آيه ديگر همان سوره ، منافقين را جز کسانی که ايمان نياورده اند قرار داده و می فرمايد :« وَ الَّذينَ يُنْفِـقُونَ اَمْوالَـهُمْ رِئَـاءَ النَّاسِ وَ لاَ يُؤْمِنـُونَ بِاللّهِ وَ لاَ بِالْيَوْمِ الاْخِرِ وَ مَنْ يَكُنِ الشَّيْطَانُ لَهُ قَرِيناً فَسَآءَ قَرِيناً »[20] يعنی ” و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى كنند و ايمان به خدا و روز باز پسين ندارند (چرا كه شيطان رفيق و همنشين آنها است) و كسى كه شيطان قرين او باشد بد همنشين و قرينى دارد".

 

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...