خود سازی وتهذیب نفس

 

مضمون اين آيه ها، قريب بهم است و در هر دو آيه، سخن از كتمان حق و حقيقت، و معامله و فروش آن به بهاي اندك و نتيجة بي بهره گي در حيات اخروي و مورد قهر و خشم الهي قرار گرفتن و تزكيه نشدن و گرفتار عذاب دردناك گشتن است.
12. نتيجه و پاداش تزكيه
و من يأته مومناً قد عمل الصالحات فاولئك لهم الدرجات العلي. جنّات عدن تجري من تحتها الانهار خالدين فيها و ذلك جزاء من تزكّي[1] هر كس در حالي كه مومن است و كارهاي شايسته كرده، نزد خدا آيد، براي ايشان مرتبه هاي والايي وجود دارد. بهشت هايي اقامتكده كه جويها در زير درختان آن جاري است و ايشان در آن، جاويدانند و اين، پاداش كسي است كه پاك و از گناهان مبرّا باشد.
انّما تنذر الذين يخشون ربّهم بالغيب و اقاموا الصلوة و من تزكّي فانّ,اصلاحات يتزكي لنفسه و لي الله المصير[2]
جز اين نيست كه تو كساني را انذار مي كني كه از پروردگارشان خشيت دارند و نماز بپا مي دارند و هر كه پاك گردد. براي خود و به نفع خويشتن، پاك گشته است و شدنها بسوي خداست.
در اين آيات، به پاداش تزكيه و پاكي اشاره شده ضمن آنكه نتيجه و ثمره چنان كاري به خود انسان بر مي گردد و ابداً سود و زياني از اين عمل، به خدا عايد نمي شود.
علامه طباطبايي مي گويد:
«و ذلك جزاء من تزكّي بالايمان و العمل الصالح» يعني اين درجات عليه و باغ هاي بهشتي كه جاودانه هم هستند، پاداش و نتيجه عمل كساني است كه در پرتو ايمان و عمل صالح و شايسته زيستند و مردند.
دربارة آية دوم مي نوسند:
در بخش نخست سخن از اين است كه هيچ كس بار ديگري را به دوش نمي گيرد، او هر كه مي خواهد باشد و هشدار پيامبران براي كساني مفيد است كه از ته دل نسبت به پروردگارشان خشيت دارند و نماز بپا مي دارند. و در بخش دوم سخن از تزكي و وارستگي است و نتايج آن. و خلاصه مطلب آنست كه پاكي و پاكيزگي نتيجة انذار پيامبر اكرم و حصول خشي الهي است و فايده و نتيجه آن، كه كمال انساني است به خود انسان عايد مي شود و بس.[3]
خاتمه و نتيجه
1. تمام رياضت هاي رسول خدا و همه سلوكها و رفتار هاي فردي و جمعي او، در چارچوب آموزش و تربيت قرآن بوده و شخصيّت آن انسان بزرگ و اسوة بشر، بر پاية حقايق قرآني تكوّن و شكل يافته است و اين چنين خودسازي، وظيفة همگان است و در اين باره، رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ و امّت او فرقي ندارند و هر چه مقام اجتماعي و خطيرتر، مسئوليت و وظيفه تهذيب و تهذّب، سنگين تر مي باشد.
2. به اتّفاق آراء مفسرّان شيعي و سنّي، مراد از تعلم كتاب، آموزش قرآن است و مقصود از حكمت، في الجمله سنّت، صورت مي گيرد.
3. اصل در انسان، پاكي و طهارت است. «كل مولود يولد علي الفطرة»[4]هر نوزادي بر فطرت توحيد سرشت سالم و پاك، زاده مي شود. و سعادت و شقاوت هر فردي، هر چند معلول عوامل و معدّات گوناگون ژنتيكي، تغذيه اي، آموزشي، تربيتي، خانوادگي، محيطي و معاشرتي و غير آنها است ولي آن عوامل فقط منشأ تفاوت هاي فردي اند و انسان فقط دربارة رفتار و عملكردش مودر بازخواست قرار مي گيردو صدور عمل از انسان، معلول اراده و مشيّت و خواست خود او است.
4. اگر شرّ و فجور به نفس آدمي، نسبت داده شده به همان ميزان، خير و تقوي به آن، منسوب گشته است و شرّ بالذات وجود ندارد. روايات سرشت و طينت يابي ديگر اند و به عوامل و معدّات خير و شرّ عنايت دارند كه جملگي براي آحاد انسان مطرح اند، و نقش خود انسان در نيك و بد امور قابل انكار نيست بنابراين، به اراده و مشيت الهي، تهذيب كننده و آلوده كنندة نفس، خود آدمي است و اين، به معناي ناديده گرفتن فاعليّت مطلق خداوند و مستقل انگاشتن انسان در خلق افعال، نيست.
5. در مجموعه آيات مورد بحث، گاهي پيامبر مذكّي شناخته شده و ديگر گاه، تزكيه كننده فقط خدا دانسته شده و بار سوم امر تزكيه، كار خود انسان معرفي شده است و در آيه اي امر به تزكيه شده و در ديگر آيه اي از آن، منع و نهي به عمل آمده است و همة آن ها با ملاحظه معني درست آنها و با در نظر گرفتن نظرات محققان در تفسير آن آيات، درست و معقول مي باشد.
6. تعليم، تربيت، تزكيه و تهذيب، اصلي ترين و يا يگانه برنامه انسان ساز اديان و پيامبران است و علاوه بر آيات ياد شده در اين مقال، كه به نوعي از تزكيه و زكاء آدمي در شئون زندگاني، سهم به ميان آورده، آيات ديگري نيز با اشاره، رشد و شايستگي و نيكويي و بالندگي را مطرح ساخته اند

موضوعات: گزارشات فرهنگی مدرسه  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...