خدایا پیکرم آتش گرفته
دل غم پرورم آتش گرفته
شهادت نامه را با خون نوشتم
ولیکن دفترم آتش گرفته
خودم دیدم کنار قتلگاهم
که قلب مادرم آتش گرفته
خودم دیدم کنار نهر علقم
لب آب آورم آتش گرفته
خودم دیدم که از تیر سه شعبه
گلوی اصغرم آتش گرفته
خودم دیدم سکینه داد می زند
که عمه چادرم آتش گرفته
الا ای خواهرم زینب کجایی
لباس دخترم آتش گرفته
ز هرم ناله هل من معینم
صدایم، حنجرم آتش گرفته

 

موضوعات: گلچین  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: متین [عضو] 
5 stars

خیلی زیبا بود .

موفق باشید .

1395/07/06 @ 01:00
نظر از: سادات [عضو] 

شعر بسیار زیبایی بود، سپاسگزارم
خداقوت

1395/07/05 @ 09:43


فرم در حال بارگذاری ...