خجالت میکشم اقا بگویم یارتان باشم…
که میدانی ومیداانمفقط سربازتان هستم….
وبا این بی وفایی ها  واین توبه شکستن ها….
حلالم کن که عمری موجب آزارتان هستم….
هزاران  جمعه رفت وبودم واما نبودی تو……
خودم میدانم آقا"من"گره در کارتان هستم…
نشانت در دلم بود ومن بیچاره همواره….
میان شهر آواره پی آثارتان هستم…..
موضوعات: آیات وروایات  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...